اهمیّت و ارزش کار فرهنگی
یکی از مقدس ترین کارها در فرهنگ و اندیشه اسلامی کار فرهنگی، تربیت نیروی جهادی با رویکرد تبلیغ و ترویج فرهنگ قرآن و سبک زندگی اهل بیت(علیه السّلام) است، کار بسیار ارزشمندی که در روایات اهل بیت(علیه السّلام) به نیکی از آن یاد شده است. یکی از زیباترین روایاتی که گویای اهمیت و ارزش کار تبلیغی و فرهنگی است روایتی است که عبد السّلام بن صالح هروىّ ، از امام رضا(علیه السّلام) نقل کرده است: «النَّیْسَابُورِیُّ عَنْ حَمْدَانَ بْنِ سُلَیْمَانَ عَنْ عَبْدِ السَّلَامِ بْنِ صَالِحٍ الْهَرَوِیِّ قَالَ: سَمِعْتُ أَبَا الْحَسَنِ عَلِیَّ بْنَ مُوسَى الرِّضَا ع یَقُولُ رَحِمَ اللَّهُ عَبْداً أَحْیَا أَمْرَنَا فَقُلْتُ لَهُ وَ کَیْفَ یُحْیِی أَمْرَکُمْ قَالَ یَتَعَلَّمُ عُلُومَنَا وَ یُعَلِّمُهَا النَّاسَ فَإِنَّ النَّاسَ لَوْ عَلِمُوا مَحَاسِنَ کَلَامِنَا لَاتَّبَعُونَا[1]؛ عبد السّلام بن صالح هروىّ گوید: از امام رضا (علیه السّلام) شنیدم که چنین می فرمود: خداوند رحمت کند کسى را که امر ما را زنده بدارد، عرض کردم: چگونه امر شما را زنده بدارد؟ حضرت فرمودند: علوم ما را فرا گیرد و به مردم بیاموزد، زیرا اگر مردم بر آن گفتار نیک اطّلاع مى یافتند، از ما پیروى می کردند.» این روایت ارزشمند و روایات فراوان دیگر که همه گویای اهمیّت و ارزش گام برداشتن در مسیر فرهنگ سازی زندگی قرآنی ایجاب می کنند که موانع و آسیب های این کار مقدّس مورد واکاوی و ارزیابی قرار گیرد تا اینکه هیچ تشکل ارزشی و انقلابی به دلایل واهی از بین نرود.بی تحرکی، رکود، ایستایی و عدم پویای سم مهلک تشکیلات فرهنگی و مذهبی است. مجموعه های فرهنگی و دینی همواره باید خود را در سطوح مختلف بروز رسانی و آبدیت نمایند، به شکلی که از لحاظ معرفتی، بصیرتی، مهارتی، تربیتی، سیاسی، در سطح بهتری نسبت به گذشته قرار داشته باشند.
آفت و آسیب های کار تشکیلاتی در مساجد و پایگاها
برخی موانع و آسیب های کار تشکیلاتی همچون غده و توده ای سرطانی می ماند که اگر به درستی و به موقع درمان نشود تمام آن تشکیلات را در بر می گیرد به طوری که در نهایت آن را منجر به مرگ و نابودی می کند.
1-تحجر، تصلب گرایی
تحجر نوعی جمود فکری و ذهنی است که مانع پذیرش افکار صحیح و منطقی دیگران می شود، گاهی برخی افراد به واسطه برخی خصوصیات که می تواند نشأت گرفته از موقعیت اجتماعی، شغلی، تحصیلی و سیاسی باشد، حاضر به پذیرش هیچ نوع استدلال و دلیل منطقی نمی شوند، این چنین تحجری بسیار آزار دهند بوده به طوری که می تواند همچون ویروسی خطرناک زمینه از هم گسستگی ارتباطات اجتماعی و فعالیت های تشکیلاتی را فراهم کند. مقام معظم رهبری همه فعالان فرهنگی و سیاسی، علمی و مذهبی را از این رویکرد خطرناک برحذر داشته اند و تبعات آن را این چنین بیان کرده اند: تحجر، ایستایی،..که بر انسان تحمیل شده بدون اینکه منطق درستی به دنبالش باشد یک بلاست.[2] مقام معظم رهبری در عبارت بسیار زیبای دیگر بیان می دارد: «تحجرهای ناشی از شکل بندی های حزبی و سازمان های سیاسی، که اصلاً امکان فکر کردن به دیگران را نمی دهند...آن مجموعه ای که دچار این چنین تحجری باشد، دیگر روشن فکر نیست، چون روشن فکری لازمه اش حق طلبی، چشم باز و تکیه به منطق و استدلال است.»[3]
2-فرسوده شدن تشکیلات و مجموعه فرهنگی
رسالت و ماهیت یک کار تشکیلاتی کادر سازی و تربیت متربی برای نظام است، از این رو اگر یک مجموعه بعد از فرصت سوزی های فراوان قادر به تزریق نیروی جوان، تازه نفس، مؤمن و متعهد به بدنه تشکیلات فرهنگی خود نباشد محکوم به نابودی و اضمحلال است، تشکیلات فرهنگی که منتج به تولید نیروی کار آمد نباشد در واقع کار فرهنگی انجام نداده است، مقام معظم رهبری در ضرورت دوری از آسیب فرسایشی و فرسوده شدن کار تشکیلات به فعالان فرهنگی این چنین رهنمود کرده است: کار دوم این است که برای نگه داشتن آن بلاشک احتیاج دارید به اینکه مرتب نفس و خون جدید وارد آن کنید، چون یک مجموعه بسته و بدون تبدّل خون و هوای آزاد، بعد از مدتی به طور طبیعی فرسوده و کهنه خواهد شد، شما باید خون های جدید وارد کنید، البته خون سالم وارد کنید حواستان جمع باشد که خون هپاتیتی یا ایدزی وارد نکنید.[4]3-ایستایی، رکود و عدم تحرک
بی تحرکی، رکود، ایستایی و عدم پویای سم مهلک تشکیلات فرهنگی و مذهبی است. مجموعه های فرهنگی و دینی همواره باید خود را در سطوح مختلف بروز رسانی و آبدیت نمایند، به شکلی که از لحاظ معرفتی، بصیرتی، مهارتی، تربیتی، سیاسی، در سطح بهتری نسبت به گذشته قرار داشته باشند، نه اینکه فقط موقعیت گذشته را حفظ کنند، اینچنین رکود و بی تحرکی به هیچ وجه برای نسل هایی که دائماً در حال تغییر و تحول و حرکت به جلو هستند جذاب و شگفت انگیز نیست.
4-تفرقه، انشعاب و عدم تحمل همدیگر
بدون شک در هر مجموعه فرهنگی که افراد مختلفی حضور دارند، افکار و سلیقه های فراوانی وجود دارد، از طرفی همیشه در آن واحد نمی توان تمام آرای متضاد و سلیقه های مختلف را به منصه ظهور رسانید، از این رو اگر قرار باشد، هر کسی به دنبال عملیاتی کردن فکر، ایده و سلیقه شخصی خود باشد، منجر به اختلاف و انشعاب خواهد شد، در این چنین مواردی بهترین کار احترام به رأی جمعی، رجوع به متخصص، بالا بردن قدرت تحمل و تحلیل و ارزیابی نظرات مخالف است. «مقام معظم رهبری در خصوص این اختلاف سلیقه ها و ضرورت حفظ تشکیلات این چنین راهنمایی می فرماید: هر کسی یک سلیقه ای دارد، هر کسی یک ذوقی دارد، یکی دانشجوی مهندسی است، یکی دانشجوی هنر است، یکی دانشجوی پزشکی است، این سه جور سلیقه، در هر کدام هم طیف وسیعی از سلائق و گرایش های مختلف هست، یکی از چیزی خوشش می آید، یکی خوشش نمی آید، اینها را مایه جدایی بین خودتان قرار ندهید، که به نظر من خیلی مهم است».[5]
5- نداشتن استراتژی مشخص، گم کردن هدف
یک تشکیلات و مجموعه فرهنگی و مذهبی باید راهبرد و استراتژی بلند مدّت و مشخصی داشته باشد، فراموشی آرمان های الهی و انقلابی یکی از خطرناک ترین بیماری های پیش روی تشکیلات فرهنگی و مذهبی است، اگر هدف گم شود، در واقع برنامه ای وجود نخواهد داشت، یا اینکه برنامه ای تعریف خواهد شد که خارج از مسیر آرمانی و استراتژیک است، پرورش نیروی نخبه، انقلابی، مسئولیت پذیر، مؤمن و متعهد به آرمان های انقلاب اسلامی، از جمله شاخص های اهداف آرمانی است که باید در راستای دست یابی به آن برنامه ای منسجم و متقن صورت گیرد.پی نوشت ها:
[1]. عیون أخبار الرضا علیه السلام، ج1، ص307.
[2]. بیانات رهبری در دیداردانشجویان و اساتید دانشگاه صنعتی امیرکبیر، 1379/12/09.
[3]. بیانات رهبری در دیدار با دانشجویان، نمونه و ممتاز کشور، 1381.
[4]. بیانات رهبری در دیدار باانجمن اهل قلم، 1381/11/08
[5]. بیانات مقام معظم رهبری در دیدار صمیمانه و پرشور هزاران نفر از دانشجویان دانشگاهها، 1389.