سیر تکاملی و بلوغ شیعه

از سردار علی تا سلیمانی‌های سید علی

شیعیان، با هدایت ائمه اطهار علیهم السلام آزمون‌های سخت و فراوانی را تا رسیدن به بلوغ سیاسی و اجتماعی گذراندند تا اینکه توانستند از تک سرداری مثل مالک اشتر به انبوه سردارانی مثل حاج قاسم‌ها برسند و این مسیر تا قیام جهانی موعود ادامه خواهد داشت.
دوشنبه، 16 دی 1398
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: محسن رفیعی وردنجانی
موارد بیشتر برای شما
از سردار علی تا سلیمانی‌های سید علی
بعد از رحلت جانسوز رسول خدا صلّی الله علیه و آله، تازه، ابتدای راه بلوغ امّت اسلامی بود. خلافت امیرالمؤمنین علی علیه السلام که بارها توسط پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و به خصوص در غدیر خم به امّت اسلام اعلام شده بود نادیده گرفته شد. همچنین، تجربه اندک جامعه صدر اسلام در مدیریت و خاموش کردن فتنه‌ها، موجب شد مسیری غیر از مسیر حقیقی و اسلام ناب القاء ش و بستر اختلاف و ضربه به قدرت امت اسلام فراهم آید.

آن روزها امیرالمؤمنین، سردار همه جبهه‌های صدر اسلام، غریبانه و مظلومانه، تدبیر ایثارگونه مدارا را در پیش گرفت. پس از کشته شدن خلیفه سوم، همه رو به سوی علی علیه السلام آوردند؛ اما این به معنای بازگشتن به مسیر درست نبود و جامعه اسلامی هنوز چگونگی ولایت‌پذیری را مشق نکرده بود. از این رو، مشکل اصلی امیرالمؤمنین علیه السلام در حکومت کوتاه خود، کمبود نیروی انسانی مناسب برای مسئولیت‌های خطیری بود که پیش از این تربیت نشده بود.


ارزش مالک اشتر

با این وصف، وجود اندک یارانی مثل مالک اشتر که نیروی متعهد، بصیر و جنگاور بودند ارزش و قیمتی مضاعف می‌یافت. آنچه بیم آن می‌رفت اتفاق افتاد و معاویه که از ارزش مالک اشتر برای علی علیه السلام به خوبی آگاه بود دست به ترور او زد و دست علی علیه السلام از مهره کارآمدی چون مالک تهی شد. آنچنان فقدان مالک بر علی علیه السلام سنگین بود که در رثای او گریست و فرمود: «عَلى مِثلِکَ فَلتَبکِ البَواکی یا مالِکُ، وأنّى مِثلُ مالِک!؛[1] ای مالک! گریه کنندگان باید بر همچون تویى بگریند. کجا کسى همانند مالک است؟!»


سیر تکاملی جامعه شیعی

پس از ترور مالک اشتر توسط معاویه و دسیسه‌های دیگر او و نیز شهادت حضرت علی علیه السلام، دوران پر التهاب و سخت شیعه ادامه یافت و شیعیان همواره از طرف حاکمان در تنگنا و فشار قرار داشتند. در طول این مدت اما؛ حادثه بی بدلیل عاشورای سال 61 هجری و شهادت امام حسین علیه السلام و یاران اندک ایشان در مقابل انبوه مدعیان مسلمانی، نقطه عطفی در تاریخ شیعه به شمار می‌رود. قیام حسینی، نقشه راه شیعه را ترسیم کرد.

شیوه ولایت‌پذیری و یاری یاران امام حسین علیه السلام سرمشق تمامی قیام‌های پس از آن بود. این روش، موجب رسوخ و نفوذ هر چه بیشتر شیعه می‌شد. انقلاب‌های فراوانی به تأسی از قیام عاشورا رقم خورد که هر کدام از آنها به دلیل نقطه ضعف‌های مختلف، بی‌نتیجه یا کم‌اثر، تنها تجربه‌ای برای آینده سیاسی شیعیان شدند. در آخرین مورد آنها، انقلاب مشروطه به خاطر اعتماد به آمریکا، با کودتای این شیطان بزرگ به شکست و ناکامی کشانده شد.


انقلاب اسلامی ایران؛ بلوغ جامعه شیعی

انقلاب شکوهمند اسلامی ایران، میوه مهندسی عاشورایی جوامع شیعی است؛ چنانکه امام خمینی(ره) می‌فرماید: «محرّم و صفر است که اسلام را نگه داشته است. فداکارى سید الشهدا سلام اللَّه علیه است که اسلام را براى ما زنده نگه داشته است.»[2]

حاج قاسم، در زمان و شرایطی شهید شد که در تمام جبهه‌های نبرد، ایران اسلامی را به اوج عزت و امنیت رساند و اکنون نیز جانشینان رشید فراوانی دارد که با قدرت می‌توانند راه او را تکمیل کنند.


شهادت طلبی؛ راز تولد اشترها

شهادت حسین بن علی علیهماالسلام، عزیزترین پاره‌تن پیامبر خدا، ارزش شهادت در راه خدا را روشن کرد. از آن پس، هزاران هزار شیعه، به عشق شهادت و با اقتداء به سید الشهداء، قدم در میدان جهاد و مبارزه با دشمنان اسلام برداشتند و روز به روز بر تعداد راهیان این راه نورانی افزوده شد. با خون هر شهیدی، آرزوی شهادت در دل‌های هزاران نفر جوانه می‌زد و رزمنده بعدی به انتقام خون برادرش، عَلَم مبارزه را برمی‌داشت. مادرها فرزندانشان را برای شهادت در راه خدا تربیت، و پدرها به شهادت فرزندشان افتخار می‌کردند. این‌گونه بود که به امروز رسیده ایم... مالک‌های فراوانی در میدان است.


نوبت سلیمانی‌هاست

شهادت سردار بزرگ اسلام، حاج قاسم سلیمانی نوید باز شدن جبهه جدیدی را می‌دهد که سردارهای فراوانی منتظر باز شدن آن بودند. چنانکه قرآن کریم می‌فرماید: «مِنَ الْمُؤْمِنینَ رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضى‏ نَحْبَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ یَنْتَظِرُ وَ ما بَدَّلُوا تَبْدیلا؛[3] از میان مؤمنان، مردانى‌‏اند که به آنچه با خدا عهد بستند صادقانه وفا کردند. برخى از آنان به شهادت رسیدند و برخى از آنها در[همین‏] انتظارند و [هرگز عقیده خود را] تبدیل نکردند.» سردار سپهبد حاج قاسم سلیمانی با شهادت خود، جبهه‌ای جدید برای مبارزه با شیاطین آخر الزمان گشود؛ و این، فرصت و نعمت کوچکی نیست.


از غربت علی تا اقتدار سید علی

با سرپیچی سپاه علی علیه السلام از دستورات او در مقابله با شامیان، فردی با صدای بلند، ارزش وجود مالک اشتر در این میدان را فریاد کشید و گفت: «اسْتَبَانَ فَقْدُ الْأَشْتَرِ عَلَى أَهْلِ الْعِرَاقِ وَ أَشْهَدُ أَنْ لَوْ کَانَ حَیّاً لَقَلَّ اللَّغْطُ وَ لَعَلِمَ کُلُّ امْرِئٍ مَا یَقُولُ؛[4] فقدان اشتر در میان عراقیان، معلوم شد. اگر زنده بود، بیهوده گویى کم مى‌شد و هر کس مى‌دانست که چه مى‌گوید.»

در این هنگام امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: «هَبَلَتْکُمُ الْهَوَابِلُ لَأَنَا أَوْجَبُ عَلَیْکُمْ حَقّاً مِنَ الْأَشْتَرِ وَ هَلْ لِلْأَشْتَرِ عَلَیْکُمْ مِنَ الْحَقِّ إِلَّا حَقُّ الْمُسْلِمِ؟!» فَغَضِبَ وَ نَزَلَ؛[5] مادرانتان به عزایتان بنشینند! (آیا نمى ‏دانید که) حقّ من بر شما، از مالک واجب‏تر است؟ آیا حقّ مالک بر شما، چیزى بیش از حقّ یک مسلمان بر مسلمان دیگر است؟» سپس غضبناک از مرکب پیاده شدند و به سوى دیگر رفتند.

امروز امّا ولی امر مسلمین، یارانی دارد که هر کدام، بهتر از دیگری نمایش عزّت و اقتدار نظام اسلامی را به رخ جهان کشیده و انبوهی نیز در انتظار غرش و فداکاری هستند. همین سربازان خمینی بودند که دنیای اسلام را بیدار کردند تا امروز، جهان شاهد جبهه مقاومتی باشد که دشمنانش از محاسبه طول و عرض آن عاجز و هراسان شده‌اند.

امیرالمؤمنین علیه السلام در حسرت مالک می‌فرماید: «بر مردى مانند مالک باید گریه کنندگان بگریند، آیا یاورى مانند مالک دیده می‌شود، آیا مانند مالک کسى هست‏؟»[6] اما اقتدار ولی فقیه زمان و رهبر حکیم و مقتدر انقلاب اسلامی چنان است که چندی قبل در تمجید از سالیان طولانی جهاد حاج قاسم، ضمن آرزوی شهادت برایشان فرمودند:

«ایشان بارها، بارها، بارها جان خودشان را در معرض تهاجم دشمن قرار داده‌اند، در راه خدا، برای خدا و مخلصاً لِلّه؛ و مجاهدت کرده‌اند. ان‌شاءالله خدای متعال به ایشان اجر بدهد و تفضّل کند و زندگی ایشان را با سعادت، و عاقبت ایشان را با شهادت قرار بدهد، البتّه نه حالا. هنوز سال‌ها جمهوری اسلامی با ایشان کار دارد. امّا بالاخره آخرش ان‌شاءالله شهادت باشد. ان‌شاءالله مبارکتان باشد.»[7] این بیان، نشان از رضایت ولی امر مسلمین از ثمره جهاد سردار آسمانی خود است.

در جای دیگری با شهید خواندن سردار سلیمانی فرمودند: «سردار سلیمانی هم ایثارگر است؛ او هم یک شهید است.»[8] حاج قاسم، در زمان و شرایطی شهید شد که در تمام جبهه‌های نبرد، ایران اسلامی را به اوج عزت و امنیت رساند و اکنون نیز جانشینان رشید فراوانی دارد که با قدرت می‌توانند راه او را تکمیل کنند.
 
پی‌نوشت:
[1]. تاریخ الیعقوبی، ج 2، ص 194.
[2]. صحیفه امام، ج‏15، ص: 330.
[3]. سوره احزاب؛ آیه 23.
[4]. الغارات (ط - الحدیثة)، ج‏2، ص: 481.
[5]. همان.
[6]. ترجمه و شرح نهج البلاغة (فیض الإسلام)، ج‏5، ص: 990.
[7]. بیانات در مراسم اعطای نشان عالی ذوالفقار به فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی؛ ۱۳۹۷/۱۲/۱۹.
[8]. بیانات در دیدار جمعی از ایثارگران و خانواده‌های شهدای استان کرمان؛ ۱۳۸۴/۰۲/۱۲.


مقالات مرتبط
نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.