هنر سینما در فرهنگ مردم
سینما یک نیاز ملی است. یک دستاورد انسانی است که در رشد و بالندگی فرهنگ و تمدن یک جامعه میکوشد. کانونی است سازنده و به فراخور آراء و عقاید جمعی. سینما بی شک از اساسی ترین و موثرترین رسانه هایی است که در تدوام و گسترش و بقاء فرهنگ و هنر واقعی یک جامعه حضوری فعال دارد. معلمی است که انسان سازی میکند و به انسان مفاهیم و مصادیق انسان محورانه را می آموزد. سینما پایه گذار آمال و عواطف و احساسات و نیازهای رو به رشد بشر است.
خود ساخته می شود تا بسازد و به تعبیری هدف اساسی آن ساختن ساختمان فکری و روحی انسان است ، به طوری که نهاد و محتوای این ساختمان نیز با هم کلافی عمیق خورده باشند سینما نوید بخش عصاره ی زندگی به همه کسانی است که می خواهند فهم و درک درستی از فرهنگ و رسوم اجتماعی و معنوی را در یابند. و علاوه بر اینها یک مکان رفاهی و تفریحی است . با این تفاصیل تردیدی نیست که نگاه همه ما به این مقوله باید نگاهی واقع بین و واقع ساز باشد و هرچه قدر فرهنگ فناوری وتکنولوژی در جوامع ، رشد و نمودداشته باشد به همان اندازه نیز فرهنگ سینما در رشد و نمود است. بنا بر این این چنین فضایی که به منویات انسان جهت و تعادل لازم را می دهد و به بیانی در شکوفایی ویژگی های درونی و حیاتی انسان می کوشد ، باید توجه و تأمل فراوان صورت پذیرد.
لذا تردیدی نیست که بگوئیم : کاربرد سینما در فرهنگ و رفتار انسان ها نقشی پیشرو و سازنده را بر عهده دارد. و طبعأ این حمایت جدی و بی وقفه ی مسولین فرهنگی و هنری است که باید در راه اندازی و پرو بال دادن به آن صحه بگذارند. نکته دیگر که بسیار مهم است این است که سینما به عنوان یکی از هنرهای هفت گانه شناخته شده است. (ادبیات، موسیقی ،معماری ، نقاشی ، مجسمه سازی ، تئاتر و سینما) که سینما به عنوان آخرین و شاید گفت در زوایایی تکمیل کننده ترین هنر در زندگی بشر باشد. لذا به گواهی تمام تحقیقات و پژوهش های صورت گرفته در تمام دنیا می توان گفت که جایگاه این هنر جایگاهی مد نظر و حائز اهمیت به شمار می آید. چه اینکه از آن به نام جادوی قرن یاد کرده اند. ولی از این منظر با توجه به ویژگی های مقوله ی جادو باید گفت که این مقوله بیشتر به واقعیت قرن نزدیک تر است تا به مسائل جادوئی. بدین سان که سینما در جوهر حقیقی و سرشت انسانی بشرمی کوشد و آنچه که بشر را به تکامل مالی و معنوی می رساند بی شک همان جوهر و سرشت حقیقی آنست. با این تعابیر یکی از حیاتی ترین و به اصطلاح ضروری ترین مواردی که در شهرها و حتی شهرک های کشور احساس میشود ، همین احداث سینما در این مناطق است . شهرستان کرج با برخورداری از بافتی نا همگون ، و قالب فرهنگی متنوع است به نحوی که فرهنگ پذیری به عنوان مهمترین عنصر آن شناخته شده. از سوی دیگر جمعیت 5/2 میلیون نفری آن بوده که با تعریفی که از نوع فرهنگ آن شد ، باالطبع نیاز به امکانات و تسهیلات فرهنگی رفاهی و البته تفریحی را دارد .
اگر چه مشاور مدیر کل و مدیر فرهنگ و ارشاد اسلامی کرج با گفتگویی که با خبرنگار و روزنامه ی اعتماد ملی داشتند ، اظهار داشت که حمایت از احداث چهار پروژه سینمایی از مهمترین دغدغه های این مدیریت است و البته بر دغدغه زیر ساخت های فرهنگی و تأکید بر حضور بخش خصوصی در عرصه ی فرهنگ ومشارکت مالی صحه گذاشته ، ولی این اظهارات با تصویر فرهنگی و هنری ای که از شهرستان کرج پیداست ، همخوانی و به بیانی سر سازگاری ندارد . به عنوان مثال : یکی از این مجموعه های فرهنگی سینمای امیر کبیر است. سینمای امیر کبیر از پروژه های فرهنگی وملی به شمار می آید که در محدوده ی جغرافیایی شهرستان کرج و در یکی از چند پارک موجود در این شهرستان احداث می شود. این پروژه با برخورداری از امکانات وسیعی همچون چند سالن سینمای چند منظو.ره و آمفی تئاتر و جلسات ،همایش ها و سخنرانی ،کتاب خانه ، مهد کودک و... در کنار با پارک نبوت و در یکی از مناطق پر جمعیت شهر که دارای ظرفیت بسیار بالایی برای سامان دادن و اجرای برنامه های متنوع فرهنگی است واقع شده است ، ولی باید گفت که اگر چه موقعیت جغرافیایی و اجتماعی این پروژه سبب شده است تا که انسان به عنوان مهمترین سرمایه ملی و سرمایه گذار ملی یاد کرد ، اما مشکل دیوانسالاری و بروکراسی آن که مدت زیادی است با برخی از دستگاههای اجرایی این شهرستان کلاف خورده است ، از دغدغده های اساسی و عقیم و زمانبر مبنی به تعویق انداختن بهره برداری از این سرمایه ملی و فرهنگی است. با نگاهی به بافت شهر و فعالیت های عمرانی ای که در آن صورت گرفته است شاید گفت حصار فکری و تنگ نظری در این بافت شهری به چشم می آید که احداث این نوع پروژه ها را با مشکل مواجه ساخته است. چه اینکه برج آموت خود مصداق بارزی نسبت به جواب ،به این سئوال است.
اگر چه ساختن زیرگذر و برج های تجاری- اداری و مراکز رفاهی و تفریحی در شهر یت یک شهر تأثیر فراوانی دارد و بدون این موارد نیز نمی تواند بر آن شهر نام شهر گذاشت . اما متأسفانه هنوز هم برای شهرهایی از قبیل شهرستان کرج این نوع قالب فرهنگی نهادینه و به اصطلاح جا نیفتاده است. نگارنده ی این مقوله هر چند یک نوع توسع فکری و جهان بینی اجتماعی را در بین مسئولان و مردم در جهت برون رفت از این روند احساس میکنم. افزون بر این که مدیریت بحران و نگاهی واقع بینانه نیز در عملی کردن این مهم از دیگر مشکلات فراروست . اما از این مقوله هم نباید به دور بود که سیل تکنولوژی و فناوری و آفات این نوع تکنولوژی ها در کم رنگ کردن کانونهای هنری و فرهنگی از قبیل سینما تاثیر شایانی را بر جای گذاشته است. حضور انقلاب الکترونیک در جوامعی که به آن نبوغ فرهنگی و علمی نرسیده بودند ، و عدم آموزش و برنامه ریزی صحیح در جهت مقابله و در اختیار گرفتن پیامدهای این نوع انقلاب باعث گردید که بخش عمده ای از آن فرهنگ اصیل و سازنده ی کشورهای جوامع پیرامونی به فراموشی سپرده شود. لذا از پیامدهای انقلاب الکترونیک می توان به حضور کامپیوتر ، ماهواره ، دستگاه سی دی ، موبایل و ... اشاره نمود که این رسانه ها هر چند تنوع آنها در حد و نصاب رسانه هایی چون سینمانیست، اما به قول معروف :
« یک دست صدا ندارد.» و همین عامل نیز نگاه عموم را به فرهنگ فیلم و سینما عوض کرد. ولی باز به نظر می آید که در عرصه ی رقابت با این رسانه ها ( سینما) هنوز هم جلودار است . چه این که مهمترین ویژگی های سینما که خود را از دیگر رسانه های جمعی (بجز فرهنگ کتاب و کتابخوانی که آن هم پیامدی ملی و سازنده را می رساند) مؤید این مدعاست که بدین قرار در پی می آید:
1- تنوع گویی و تنوع سازی که این دو انگیزه ی فرهنگ شادی و شاد آوری را در فرد تقویت می کنند
2- حال و هوای سینماست که این حال و هوا به نوعی منحصر به فرد است و دلیل عمده دارد. چه این که افراد مختلفی با عقاید و فرهنگ های مختلف در یک کانون جمع می شوند و خود به خود این نوع کانون در صدد است که در اینجا مقوله ای بنام تعامل فرهنگی بکوشد
3- نوعی فرهنگ سالم است و سالم گویی و انتقال آموزه های سالم و مثبت آن به افراد بسیار مهم است به نحوی که این گزینه در دیگر رسانه های جمعی یافت نمی شود.
4- تعیین و تثبیت معیارهای سینماست که این نوع روند نیز بد آموزی و بدگویی را به همراه ندارد.
5- امکانات آن برای اکثر مردم مطلوب تر از دیگر رسانه هاست .
چه این که هر فردی با تهیه 1000 تومان می تواند فیلم مورد علاقه و نیازش را تماشا کند . ولی در دیگر رسانه ها به مانند کامپیوتر ، ماهواره ، دستگاه سی دی و تلویزیون این نوع امکانات دیده نمی شود ، چرا که این دستگاه ها را باید خرید و البته خرید آنها نیز برای افراد مستمند و حتی قشر متوسط جامعه نیز در مواردی مشکل است ، بنابراین نگاه سینما نگاهی عامیانه است ، ولی در دیگر رسانه ها این نگاه نگاهی خاص به شمار می رود . به عنوان مثال نگارنده این مقوله در 20 سال پیش دوستانی را داشته ام که توان تماشای یک فیلم را در خانه نداشته اند . ولی چون به سینما در آن زمان توجه لازم می شد ، همین افراد این نوع نیاز اجتماعی خود را از طریق سینما بر آورده میکردند . با اینکه امروزه دقیقاً صورت مسئله فرق کرده است . چرا که با حضور رسانه هایی که ذکر آن رفت ، سینماها به فراموشی سپرده شده اند و مردم نیز از این سرمایه ی فرهنگی و اجتماعی فاصله گرفته اند.
حسن سخن این که در کلان شهری به مانند کرج که سینما نقش سازنده ای در رشد و تعالی فرهنگ آن شهر ایفا می کند ، نیاز است که در گسترش این سرمایه ملی بکوشیم . و نکته دیگر سالم سازی جامعه می باشد که من فکر می کنم ، مهمترین کانون در جهت این مهم همان سینما باشد . زیرا که ویژگی هایی که از مقوله سینما عنوان داشتیم ، با لطبع این نوع نگاه یعنی سالم سازی جامعه معانی و مفاهیم بیشتری را به خود می گیرد . مضاف بر این که در دیگر هنرها اعم از تئاتر ، موسیقی ، ادبیات ،معماری و ... در این شهرستان اگر بگوئیم ، حالتی بهتر مشاهده می کنیم ، شاید گفت اغراق کرده ایم ، اما چون این نوع هنرها ارتباطی تنگاتنگ با بشر و فرهنگ آن بر قرار کرده اند و به بیانی با روحیات بشرهمگن و سازگارند ، در ظاهر کمتر از هنر سینما نشان می دهند . کما اینکه اگر نسبت به سالن و بستر های لازم این نوع هنرها ، نگاهی داشته باشیم ، وضعیتی بهتر از هنر سینما ندارند . بنابراین چون هنر یک آموخته نیست ، بلکه یک خلاقیت به شمار می آید و این خلاقیت در تعالی روح و روان و عاطفه ی بشری می کوشد . و زیباتر این که قدرت جاذبه دارد ، لذا تردیدی نیست که باید در ترویج و بالندگی آن باید بکوشیم .
منبع : هفته نامه های کرج
* ارسال مقاله توسط عضو محترم سایت با نام کاربری : sm1372
/خ
خود ساخته می شود تا بسازد و به تعبیری هدف اساسی آن ساختن ساختمان فکری و روحی انسان است ، به طوری که نهاد و محتوای این ساختمان نیز با هم کلافی عمیق خورده باشند سینما نوید بخش عصاره ی زندگی به همه کسانی است که می خواهند فهم و درک درستی از فرهنگ و رسوم اجتماعی و معنوی را در یابند. و علاوه بر اینها یک مکان رفاهی و تفریحی است . با این تفاصیل تردیدی نیست که نگاه همه ما به این مقوله باید نگاهی واقع بین و واقع ساز باشد و هرچه قدر فرهنگ فناوری وتکنولوژی در جوامع ، رشد و نمودداشته باشد به همان اندازه نیز فرهنگ سینما در رشد و نمود است. بنا بر این این چنین فضایی که به منویات انسان جهت و تعادل لازم را می دهد و به بیانی در شکوفایی ویژگی های درونی و حیاتی انسان می کوشد ، باید توجه و تأمل فراوان صورت پذیرد.
لذا تردیدی نیست که بگوئیم : کاربرد سینما در فرهنگ و رفتار انسان ها نقشی پیشرو و سازنده را بر عهده دارد. و طبعأ این حمایت جدی و بی وقفه ی مسولین فرهنگی و هنری است که باید در راه اندازی و پرو بال دادن به آن صحه بگذارند. نکته دیگر که بسیار مهم است این است که سینما به عنوان یکی از هنرهای هفت گانه شناخته شده است. (ادبیات، موسیقی ،معماری ، نقاشی ، مجسمه سازی ، تئاتر و سینما) که سینما به عنوان آخرین و شاید گفت در زوایایی تکمیل کننده ترین هنر در زندگی بشر باشد. لذا به گواهی تمام تحقیقات و پژوهش های صورت گرفته در تمام دنیا می توان گفت که جایگاه این هنر جایگاهی مد نظر و حائز اهمیت به شمار می آید. چه اینکه از آن به نام جادوی قرن یاد کرده اند. ولی از این منظر با توجه به ویژگی های مقوله ی جادو باید گفت که این مقوله بیشتر به واقعیت قرن نزدیک تر است تا به مسائل جادوئی. بدین سان که سینما در جوهر حقیقی و سرشت انسانی بشرمی کوشد و آنچه که بشر را به تکامل مالی و معنوی می رساند بی شک همان جوهر و سرشت حقیقی آنست. با این تعابیر یکی از حیاتی ترین و به اصطلاح ضروری ترین مواردی که در شهرها و حتی شهرک های کشور احساس میشود ، همین احداث سینما در این مناطق است . شهرستان کرج با برخورداری از بافتی نا همگون ، و قالب فرهنگی متنوع است به نحوی که فرهنگ پذیری به عنوان مهمترین عنصر آن شناخته شده. از سوی دیگر جمعیت 5/2 میلیون نفری آن بوده که با تعریفی که از نوع فرهنگ آن شد ، باالطبع نیاز به امکانات و تسهیلات فرهنگی رفاهی و البته تفریحی را دارد .
اگر چه مشاور مدیر کل و مدیر فرهنگ و ارشاد اسلامی کرج با گفتگویی که با خبرنگار و روزنامه ی اعتماد ملی داشتند ، اظهار داشت که حمایت از احداث چهار پروژه سینمایی از مهمترین دغدغه های این مدیریت است و البته بر دغدغه زیر ساخت های فرهنگی و تأکید بر حضور بخش خصوصی در عرصه ی فرهنگ ومشارکت مالی صحه گذاشته ، ولی این اظهارات با تصویر فرهنگی و هنری ای که از شهرستان کرج پیداست ، همخوانی و به بیانی سر سازگاری ندارد . به عنوان مثال : یکی از این مجموعه های فرهنگی سینمای امیر کبیر است. سینمای امیر کبیر از پروژه های فرهنگی وملی به شمار می آید که در محدوده ی جغرافیایی شهرستان کرج و در یکی از چند پارک موجود در این شهرستان احداث می شود. این پروژه با برخورداری از امکانات وسیعی همچون چند سالن سینمای چند منظو.ره و آمفی تئاتر و جلسات ،همایش ها و سخنرانی ،کتاب خانه ، مهد کودک و... در کنار با پارک نبوت و در یکی از مناطق پر جمعیت شهر که دارای ظرفیت بسیار بالایی برای سامان دادن و اجرای برنامه های متنوع فرهنگی است واقع شده است ، ولی باید گفت که اگر چه موقعیت جغرافیایی و اجتماعی این پروژه سبب شده است تا که انسان به عنوان مهمترین سرمایه ملی و سرمایه گذار ملی یاد کرد ، اما مشکل دیوانسالاری و بروکراسی آن که مدت زیادی است با برخی از دستگاههای اجرایی این شهرستان کلاف خورده است ، از دغدغده های اساسی و عقیم و زمانبر مبنی به تعویق انداختن بهره برداری از این سرمایه ملی و فرهنگی است. با نگاهی به بافت شهر و فعالیت های عمرانی ای که در آن صورت گرفته است شاید گفت حصار فکری و تنگ نظری در این بافت شهری به چشم می آید که احداث این نوع پروژه ها را با مشکل مواجه ساخته است. چه اینکه برج آموت خود مصداق بارزی نسبت به جواب ،به این سئوال است.
اگر چه ساختن زیرگذر و برج های تجاری- اداری و مراکز رفاهی و تفریحی در شهر یت یک شهر تأثیر فراوانی دارد و بدون این موارد نیز نمی تواند بر آن شهر نام شهر گذاشت . اما متأسفانه هنوز هم برای شهرهایی از قبیل شهرستان کرج این نوع قالب فرهنگی نهادینه و به اصطلاح جا نیفتاده است. نگارنده ی این مقوله هر چند یک نوع توسع فکری و جهان بینی اجتماعی را در بین مسئولان و مردم در جهت برون رفت از این روند احساس میکنم. افزون بر این که مدیریت بحران و نگاهی واقع بینانه نیز در عملی کردن این مهم از دیگر مشکلات فراروست . اما از این مقوله هم نباید به دور بود که سیل تکنولوژی و فناوری و آفات این نوع تکنولوژی ها در کم رنگ کردن کانونهای هنری و فرهنگی از قبیل سینما تاثیر شایانی را بر جای گذاشته است. حضور انقلاب الکترونیک در جوامعی که به آن نبوغ فرهنگی و علمی نرسیده بودند ، و عدم آموزش و برنامه ریزی صحیح در جهت مقابله و در اختیار گرفتن پیامدهای این نوع انقلاب باعث گردید که بخش عمده ای از آن فرهنگ اصیل و سازنده ی کشورهای جوامع پیرامونی به فراموشی سپرده شود. لذا از پیامدهای انقلاب الکترونیک می توان به حضور کامپیوتر ، ماهواره ، دستگاه سی دی ، موبایل و ... اشاره نمود که این رسانه ها هر چند تنوع آنها در حد و نصاب رسانه هایی چون سینمانیست، اما به قول معروف :
« یک دست صدا ندارد.» و همین عامل نیز نگاه عموم را به فرهنگ فیلم و سینما عوض کرد. ولی باز به نظر می آید که در عرصه ی رقابت با این رسانه ها ( سینما) هنوز هم جلودار است . چه این که مهمترین ویژگی های سینما که خود را از دیگر رسانه های جمعی (بجز فرهنگ کتاب و کتابخوانی که آن هم پیامدی ملی و سازنده را می رساند) مؤید این مدعاست که بدین قرار در پی می آید:
1- تنوع گویی و تنوع سازی که این دو انگیزه ی فرهنگ شادی و شاد آوری را در فرد تقویت می کنند
2- حال و هوای سینماست که این حال و هوا به نوعی منحصر به فرد است و دلیل عمده دارد. چه این که افراد مختلفی با عقاید و فرهنگ های مختلف در یک کانون جمع می شوند و خود به خود این نوع کانون در صدد است که در اینجا مقوله ای بنام تعامل فرهنگی بکوشد
3- نوعی فرهنگ سالم است و سالم گویی و انتقال آموزه های سالم و مثبت آن به افراد بسیار مهم است به نحوی که این گزینه در دیگر رسانه های جمعی یافت نمی شود.
4- تعیین و تثبیت معیارهای سینماست که این نوع روند نیز بد آموزی و بدگویی را به همراه ندارد.
5- امکانات آن برای اکثر مردم مطلوب تر از دیگر رسانه هاست .
چه این که هر فردی با تهیه 1000 تومان می تواند فیلم مورد علاقه و نیازش را تماشا کند . ولی در دیگر رسانه ها به مانند کامپیوتر ، ماهواره ، دستگاه سی دی و تلویزیون این نوع امکانات دیده نمی شود ، چرا که این دستگاه ها را باید خرید و البته خرید آنها نیز برای افراد مستمند و حتی قشر متوسط جامعه نیز در مواردی مشکل است ، بنابراین نگاه سینما نگاهی عامیانه است ، ولی در دیگر رسانه ها این نگاه نگاهی خاص به شمار می رود . به عنوان مثال نگارنده این مقوله در 20 سال پیش دوستانی را داشته ام که توان تماشای یک فیلم را در خانه نداشته اند . ولی چون به سینما در آن زمان توجه لازم می شد ، همین افراد این نوع نیاز اجتماعی خود را از طریق سینما بر آورده میکردند . با اینکه امروزه دقیقاً صورت مسئله فرق کرده است . چرا که با حضور رسانه هایی که ذکر آن رفت ، سینماها به فراموشی سپرده شده اند و مردم نیز از این سرمایه ی فرهنگی و اجتماعی فاصله گرفته اند.
حسن سخن این که در کلان شهری به مانند کرج که سینما نقش سازنده ای در رشد و تعالی فرهنگ آن شهر ایفا می کند ، نیاز است که در گسترش این سرمایه ملی بکوشیم . و نکته دیگر سالم سازی جامعه می باشد که من فکر می کنم ، مهمترین کانون در جهت این مهم همان سینما باشد . زیرا که ویژگی هایی که از مقوله سینما عنوان داشتیم ، با لطبع این نوع نگاه یعنی سالم سازی جامعه معانی و مفاهیم بیشتری را به خود می گیرد . مضاف بر این که در دیگر هنرها اعم از تئاتر ، موسیقی ، ادبیات ،معماری و ... در این شهرستان اگر بگوئیم ، حالتی بهتر مشاهده می کنیم ، شاید گفت اغراق کرده ایم ، اما چون این نوع هنرها ارتباطی تنگاتنگ با بشر و فرهنگ آن بر قرار کرده اند و به بیانی با روحیات بشرهمگن و سازگارند ، در ظاهر کمتر از هنر سینما نشان می دهند . کما اینکه اگر نسبت به سالن و بستر های لازم این نوع هنرها ، نگاهی داشته باشیم ، وضعیتی بهتر از هنر سینما ندارند . بنابراین چون هنر یک آموخته نیست ، بلکه یک خلاقیت به شمار می آید و این خلاقیت در تعالی روح و روان و عاطفه ی بشری می کوشد . و زیباتر این که قدرت جاذبه دارد ، لذا تردیدی نیست که باید در ترویج و بالندگی آن باید بکوشیم .
منبع : هفته نامه های کرج
* ارسال مقاله توسط عضو محترم سایت با نام کاربری : sm1372
/خ