تاثير محدوديت غذايي بر رشد جوجه ها

اين تحقيق به منظور مقايسه دو نوع محدوديت غذايي متفاوت در سنين اوليه بر رشد، عملکرد و خصوصيات لاشه جوجه هاي گوشتي انجام شد. دراين آزمايش از 260 قطعه جوجه گوشتي در قالب يک طرح کاملاً تصادفي با پنج تيمار و چهار تکرار براي هر تيمار استفاده شد. تيمارهاي آزمايش شامل گروه شاهد (بدون محدوديت)، 25 و 50 درصد محدوديت کمي، 25 و 50 درصد محدوديت کيفي بود. شروع آزمايش از سن هفت روزگي بود و به مدت شش روز متوالي (تا سن 13 روزگي) محدوديت
سه‌شنبه، 24 آذر 1388
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
تاثير محدوديت غذايي  بر رشد  جوجه ها
تاثير محدوديت غذايي کمي و کيفي در سنين اوليه بر رشد و عملکرد جوجه هاي گوشتي
تاثير محدوديت غذايي  بر رشد  جوجه ها

نويسنده: مجيد طغياني* ، عباسعلي قيصري**




The Effect of Quantitative and Qualitative Feed Resstriction on Growth and Performance of Broilers at an Early Age

چکيده

اين تحقيق به منظور مقايسه دو نوع محدوديت غذايي متفاوت در سنين اوليه بر رشد، عملکرد و خصوصيات لاشه جوجه هاي گوشتي انجام شد. دراين آزمايش از 260 قطعه جوجه گوشتي در قالب يک طرح کاملاً تصادفي با پنج تيمار و چهار تکرار براي هر تيمار استفاده شد. تيمارهاي آزمايش شامل گروه شاهد (بدون محدوديت)، 25 و 50 درصد محدوديت کمي، 25 و 50 درصد محدوديت کيفي بود. شروع آزمايش از سن هفت روزگي بود و به مدت شش روز متوالي (تا سن 13 روزگي) محدوديت غذايي مورد نظر اعمال شد. وزن بدن، مصرف غذا و ضريب تبديل غذا در سنين مختلف و اجزاي لاشه در سن 49 روزگي اندازه گيري شد. محدوديت غذايي کمي و کيفي در هر يک از دو شدت بکار رفته باعث کاهش وزن و بازده غذايي در دوران محدوديت (7 تا 13 روزگي) در مقايسه با گروه شاهد شد ولي پديده رشد جبراني باعث شد که وزن بدن گروه هاي محدوديت دار در پايان دوره آزمايش (49 روزگي) تفاوت معني داري با گروه شاهد نداشته باشد. ميانگين مصرف غذا، اضافه وزن و ضريب تبديل غذايي گروه هاي مختلف آزمايش در طي دوره پس از محدوديت تا پايان دوره آزمايش (13 تا 49 روزگي) با يکديگر اختلاف معني داري نداشت. جوجه هايي که محدوديت کيفي 50 درصد بر آنها اعمال شده بود داراي چربي حفره شکمي کمتري در مقايسه با ساير تيمارها بودند (P<0/05) . ميزان تلفات جوجه ها تحت تاثير تيمارهاي آزمايش قرار نگرفت. نتايج اين پژوهش نشان داد که با اعمال محدوديت غذايي در جوجه هاي گوشتي در سنين اوليه بويژه محدوديت کمي در سطح 25 درصد مي توان بدون داشتن تأثير سوء بر عملکرد آنها به وزن بدن مشابهي با گروه هاي بدون محدوديت در سن کشتار دست يافت.
کلمات کليدي: جوجه هاي گوشتي، محدوديت غذايي، رشد، عملکرد، خصوصيات لاشه .

مقدمه

انتخاب ژنتيکي در جوجه هاي گوشتي به منظور افزايش سرعت رشد همراه با مشکلاتي از قبيل افزايش چربي لاشه، تلفات ناشي از آسيت و عارضه مرگ ناگهاني و افزايش ناهنجاري هاي استخواني در پا مي باشد. اعمال محدوديت غذايي در سنين اوليه، مي تواند راهکاري براي کاهش مشکلات فوق مي باشد. به منظور اعمال محدوديت غذايي از روش هاي متفاوتي از جمله روش هاي کيفي (Leeson and Zubair, 1997 ) ، کمي (Camacho et al., 2004)، شيميايي با استفاده از اسيد گليکوليک به عنوان کاهش دهنده اشتهاء (Fancher and Jensen, 1988) و همچنين تغيير برنامه نوري (Ross, 2002) استفاده مي شود.
در محدوديت غذايي کيفي، جيره با استفاده از مواد فاقد ارزش غذايي مانند پوسته شلتوک برنج (طغياني و همکاران، 1382) ، پوسته يولاف (Zubair and Leeson, 1994) ، شن و ماسه (Cabel and Waldroup, 1990) و يا سلولز (Jensen and Takahashi, 1986) رقيق مي گردد. در محدوديت غذايي به روش کمي ميزان غذاي مصرفي روزانه محدود مي شود.و شدت محدوديت غذايي بايستي در حدي باشد که حيوان را در طول دوره محدوديت در معرض يک تعادل منفي انرژي قرار دهد به طوري که تا حد ممکن ذخاير انرژي بدن مصرف گردد.
(Yu et al., 1990) . بهبود بازده غذايي (Urdaneta and Leeson, 2002)، کاهش تلفات ناشي از عارضه مرگ ناگهاني و آسيت (Gonzales et al., 1998)، ناهنجاري هاي اسکلتي و استخواني (Su et al., 1999) . کاهش چربي حفره شکمي و لاشه در سنين کشتار بهبود سيستم ايمني (Hangalapura et al., 2005) ، کاهش تاثيرات سوء تنش گرمايي (Khajavi et al., 2003) و همچنين افزايش فعاليت آنزيم هاي مترشحه از لوزالمعده (Pinheiro et al., 2004) از جمله نتايج بدست آمده از اعمال محدوديت غذايي جوجه هاي گوشتي در سنين اوليه بوده است. بسته به طور دوران محدوديت و شدت ونوع محدوديت، در مورد رسيدن سن پرنده به رشد جبراني کامل گزارش هاي متفاوتي وجود دارد به طوري که رشد جبراني کامل در سنين 56 (Plavnik and Hurwiz, 1985) ، 49 (Jones and Farell, 1992) ، 42 (Leeson et al., 1991) و 35 روزگي (Zubair and Leeson, 1994) ذکر شده است.
هدف از انجام اين آزمايش مقايسه دو نوع محدوديت غذايي (کمي و کيفي) با شدت هاي متفاوت در سنين اوليه بر رشد، عملکرد و خصوصيات لاشه جوجه هاي گوشتي بود.

مواد و روش ها

در اين آزمايش از 260 قطعه جوجه گوشتي يک روزه سويه لهمن در قالب يک طرح کاملاً تصادفي با پنج تيمار و چهار تکرار براي هر تيمار استفاده شد. تيمارهاي آزمايشي شامل گروه شاهد ( بدون محدوديت)، محدوديت کمي 25 درصد، محدوديت کمي 50 درصد، محدوديت کيفي 25 درصد و محدوديت کيفي 50 درصد بود. جوجه ها پس از دريافت جيره اي يکسان تا سن هفت روزگي، به مدت شش روز متوالي تا سن 13 روزگي در محدوديت غذايي قرار گرفتند. براي اعمال محدوديت کمي 25 و 50 درصد مقدار جيره غذايي که روزانه در اختيار اين گروه از جوجه ها قرار مي گرفت به ميزان 25 و 50 درصد کمتر از مصرف خوراک روز قبل گروه شاهد بود. به منظور اعمال محدوديت کيفي، ميزان انرژي و پروتئين جيره پيش دان با استفاده از پوسته شلتوک برنج که فاقد هر گونه انرژي زايي بود، به ميزان 25 و 50 درصد رقيق شد و مقدار غذايي که روزانه در اختيار آنها قرار مي گرفت برابرمقدار مصرف روزانه جوجه هاي گروه شاهد در روز قبل بود. پس از اعمال محدوديت غذايي تمامي گروه ها با جيره هاي مشابه که بر اساس توصيه انجمن تحقيقات ملي (NRC, 1994) تنظيم شده بود، تغذيه شدند (جدول 1).
وزن بدن، اضافه وزن روزانه، مصرف غذا و ضريب تبديل غذايي در سنين 13،21،42 و 49 روزگي اندازه گيري شد. در سن 49 روزگي از هر تکرار يک قطعه مرغ و يک قطعه خروس انتخاب و پس از ذبح و پرکني، وزن لاشه و اجزاي لاشه شامل کبد، روده و چربي حفره شکمي اندازه گيري و سپس درصد هر جزء نسبت به وزن زنده محاسبه شد.
داده هاي جمع آوري شده با استفاده از بسته نرم افزار آماري SAS (1997 و با کاربرد مدل آماري طرح کاملاً تصادفي مورد تجزيه آماري قرار گرفت. مقايسه ميانگين ها با استفاده از آزمون چند دامنه اي دانکن و در سطح 5 درصد انجام شد.

نتايج و بحث

همان طور که در جدول 2 مشاهده مي شود شدت و نوع محدوديت بر وزن بدن در سنين 13 و 12 روزگي تأثير معني داري داشت (P<0/05) . در سن 42 روزگي فقط گروه 25 درصد محدوديت کمي وزني برابر و حتي بيش از گروه شاهد داشت، ولي وزن بدن جوجه ها در سن 49 روزگي تحت تأثير شدت و نوع محدوديت قرار نگرفت و وزن بدن جوجه ها در تمام گروه ها در اين سن تفاوت معني داري با گروه شاهد نداشت. در سنين 13،21 و 42 روزگي در حالي که کمترين وزن متعلق به گروه 50 درصد محدوديت کيفي بود، ولي اختلاف بين گروه هاي محدوديت دار و گروه شاهد به تدريج کاهش يافت تا اينکه در سن 49 روزگي به دليل بروز پديده رشد جبراني تفاوتي بين آنها و گروه شاهد مشاهده نشد.
در مورد پايين تر بودن وزن بدن جوجه هاي متعلق به گروه هاي محدوديت کيفي و به ويژه گروه 50 درصد در سنين مختلف به نظر مي رسد حجيم کردن جيره ها توسط پوسته شلتوک برنج و متعاقب آن افزايش ميزان فيبر جيره نه تنها در دوره محدوديت باعث عدم استفاده جوجه ها از مواد غذايي جيره با راندمان بالا شده بلکه فيبر زياد در جيره مصرفي آنها باعث تخريب دستگاه گوارش و کاهش قابليت هضم مواد غذايي شده است. اين نتايج با نتايج زوبير و ليسون (Zubair and Leeson, 1994) مبني بر مشاهده رشد جبراني کامل در جوجه هاي گوشتي که محدوديت غذايي با شدت 50 درصد در سن 6 تا 12 روزگي در آنها اعمال شده بود مطابقت دارد.
در جدول 3 مشاهده مي شود که شدت محدوديت داراي اثر معني داري (P<0/05) بر اضافه وزن روزانه تا سن 13 روزگي (دوران محدوديت) براي گروه هاي محدوديت کمي و تا سن 21 روزگي براي گروههاي محدوديت کيفي بود ولي پس از آن، اين اثر از بين رفت. در دوره محدوديت (7 تا 13 روزگي) کمترين اضافه وزن روزانه متعلق به گروه هاي 50 درصد محدوديت اعم از کمي و کيفي بود (P<0/05) . در دوره 13 تا 21 روزگي گره هاي محدوديت کيفي اضافه وزن روزانه کمتري نسبت به گروه هاي محدوديت کمي و گروه شاهد داشتند. در ساير دوره هاي سني گروه هايي که در معرض محدوديت قرار داشتند نسبت به گروه شاهد داراي اضافه وزن مشابه و يا حتي بيشتري بودند. اين مسأله نشانگر وقوع رشد جبراني در طي دوره پس از محدوديت بوده و باعث شده تا وزن 49 روزگي گروه هاي مختلف تفاوت معني داري با يکديگر نداشته باشد (جدول 2). سانتوزا و همکاران (Santosa et al., 1995 ) و ليسون و همکاران (Leeson et al., 1991) گزارش کردند بعد از اتمام دوره محدوديت غذايي گروه هاي محدوديت دار در مقايسه با گروه شاهد اضافه وزن روزانه بيشتري داشتند.
همان طور که در جدول 4 مشاهده مي شود مصرف خوراک جوجه ها در دوره 13 تا 21 روزگي به جز در گروه 50 درصد محدوديت کيفي تحت تاثير شدت و نوع محدوديت قرار نگرفت. ولي در دوره 42 تا 49 روزگي گروه هاي محدوديت کمي مصرف خوراک روزانه بيشتري نسبت به گروه شاهد داشتند (P<0/05).
اگر ميزان مصرف خوراک روزانه جوجه ها در سن 13 تا 21 روزگي به صورت درصد وزن بدن بيان شود، مقايسه آن با گروه شاهد نشان دهنده افزايش مصرف غذاي آنها مي باشد (38 در مقايسه با 26 درصد). بنابراين به نظر مي رسد يکي از دلايل احتمالي بروز پديده رشد جبراني در جوجه هاي محدوديت دار افزايش درصد مصرف خوراک آنها نسبت به وزن بدن در طي دوره بازپروري باشد.و اين مسأله بويژه در روش اعمال محدوديت غذايي به صورت کيفي که انرژي تأمين شده براي جوجه ها به واسطه حجيم کردن جيره کاهش مي يابد بيشتر مشاهده مي شود زيرا در اين صورت جوجه ها تا حدودي مجبور خواهند شد که براي تأمين انرژي خود، مصرف غذا را افزايش داده و در نتيجه دستگاه گوارش آنها حجيم تر خواهد شد و به همين دليل بالاتر بودن ميزان مصرف خوراک آنها به صورت درصد وزن در مقايسه با گروه شاهد منطقي به نظر مي رسد.
در مورد ضريب تبديل غذايي نيز همان طور که در جدول 5 مشاهده مي شود شدت و نوع محدوديت اثر معني داري بر ضريب تبديل غذايي جوجه ها در طي دوره محدوديت داشت (P<0/05) ولي براي ساير سنين تأثير معني داري نداشت. در اين ارتباط نامناسب ترين ضريب تبديل غذايي در طي دوره محدوديت (7 تا 13 روزگي) مربوط به گروه 50 درصد و سپس 25 درصد محدوديت کيفي بود. در ساير سنين شدت و نوع محدوديت تأثير معني داري بر ضريب تبديل غذايي نداشت. البته ضريب تبديل غذايي تصحيح شده ( که براي محاسبه آن در ابتدا مقادير 25 و 50 درصد از مصرف خوراک به دليل اينکه پوسته شلتوک فاقد هر گونه ارزش غذايي مي باشد کم شده و سپس ضريب تبديل محاسبه مي شود) نشان داد که ضريب تبديل غذايي بين گروه هاي محدوديت کيفي و گروه شاهد تفاوت معني داري ندارد. علاوه بر اين ضريب تبديل غذايي تصحيح شده براي کل دوره آزمايش (7 تا 49 روزگي) بهبود قابل ملاحظه ضريب تبديل غذايي گروه هاي محدوديت کيفي را در مقايسه با گروه شاهد نشان مي دهد ( 1/49 در مقايسه با 1/81). به نظر مي رسد بهبود ضريب تبديل غذايي با اعمال محدوديت به دليل کاهش احتياجات نگهداري و کاهش ميزان متابوليسم پايه بواسطه کوچکتر بودن وزن بدن بعد از محدوديت باشد که اين مسأله توسط بعضي از محققين نيز گزارش شده است (Zubair and Leeson, 1994b) . همچنين نتايج حاصل از تحقيق حاضر با نتايج زوبير و ليسون (Zubair and Leeson, 1994a) مبني بر عدم تفاوت در ضريب تبديل غذايي صفر تا 49 روزگي جوجه هايي که در سن 6 تا 12 روزگي 50 درصد محدوديت در مورد آنها اعمال شده بود، مطابقت دارد.
در مورد تأثير شدت و نوع محدوديت غذايي بر بازده لاشه و درصد بعضي از اجزاي لاشه نسبت به وزن زنده نيز همان طور که در جدول 6 مشاهده مي شود شدت و نوع محدوديت تأثير معني داري بر بازده لاشه، کبد و روده ها نداشت. ولي چربي حفره شکمي تحت تأثير شدت و نوع محدوديت قرار گرفت و جوجه ها در گروه 50 درصد محدوديت کيفي کمترين ميزان چربي حفره شکمي را داشتند(P<0/05) . به نظر مي رسد با اعمال محدوديت غذايي ميزان ليپوژنژ يا سنتز چربي کاهش مي يابد (پلاونيک و هارويتز، 1985). در مورد تاثير محدوديت غذايي بر ميزان چربي حفره شکمي گزارش هاي ضد و نقيضي وجود دارد به طوريکه پلاونيک و هارويتز (Plavnik and Hurwitz , 1991)، کابل و والدروپ (Cabel and Waldroup, 1990 ) و لونگر و همکاران (Longo et al., 1999 ) کاهش و ليسون و زوبير (Leeson and Zubair, 1997) و سانتوزا و همکاران (Santosa et al., 1995) عدم تغيير در ميزان چربي حفر شکمي را گزارش کردند. دليل اين تناقض ها احتمالا مربوط به سن، مدت، شدت و نوع محدوديت غذايي اعمال شده مي باشد. در تحقيق حاضر تلفات جوجه ها تحت تاثير شدت و نوع محدوديت قرار نگرفت و ميزان تلفات در گروه هايي که محدوديت غذايي در مورد آنها اعمال شده بود با گروه شاهد تفاوت معني داري نداشت. نتايج حاصل با نتايج ليسون و زوبير (Leeson and Zubair, 1997) که گزارش کردند با اعمال محدوديت غذايي تفاوتي در ميزان تلفات جوجه ها مشاهده نشد مطابقت داشته ولي با يافته هاي کاماچو و همکاران (Camacho et al., 2004) مبني بر کاهش ميزان تلفات در جوجه هاي گوشتي که محدوديت غذايي در مورد آنها اعمال شده بود مغايرت دارد. کاهش تلفات با اعمال محدوديت غذايي مي تواند به دليل افزايش کارايي سيستم ايمني باشد، به طوري که هانگالاپورا و همکاران (Hangalapura et al., 2005) و خاجوي و همکاران (Khajavi et al., 2003) بهبود پاسخ هاي ايمني با اعمال محدوديت غذايي در جوجه هاي گوشتي پرورش يافته در شرايط تنش گرمايي را گزارش کردند.
نتايج حاصل از اين تحقيق نشان داد که اعمال محدوديت غذايي بويژه محدوديت کمي در سطح 25 درصد در سنين اوليه در جوجه هاي گوشتي نه تنها باعث کاهش مقداري از هزينه غذا خواهد شد، بلکه به دليل بروز پديده رشد جبراني مي توان وزن زنده و راندمان لاشه برابر و يا حتي ضريب تبديل غذايي بهتري را در کل دوره پرورش براي گروه هاي محدوديت دار در مقايسه با گروه شاهد انتظار داشت.
منابع
طغياني، م.، سميع، ع. و قيصري، ع. 1382. تاثير شدت محدوديت غذايي در سنين اوليه و افزايش تراکم مواد مغذي جيره پس از اعمال محدوديت بر عملکرد جوجه هاي گوشتي. مجله علوم و فنون کشاورزي و منابع طبيعي، سال هفتم، شماره دوم، 159-151.

پي نوشتها:

* استاديار گروه علوم دامي، دانشکده کشاورزي، دانشگاه آزاد اسلامي واحد خوراسگان
پست الکترونيک : toghiani@khuisf.ac.ir
** استاديار مرکز تحقيقات کشاورزي و منابع طبيعي استان اصفهان

منبع:نشريه پژوهش در علوم کشاورزي جلد 2 شماره2




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط