رویکرد فلسفی تعلیم و تربیت (قسمت اول)

کوتاه سخن اینکه فلسفه تعلیم و تربیت را باید از زیر مجموعه‌های فلسفه علمی دانست که البته از وجود و نظارت فلسفه نظری کاملا رنگ و تأثیر پذیرفته است.
يکشنبه، 27 بهمن 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
رویکرد فلسفی تعلیم و تربیت (قسمت اول)
از آنجا که مسائل و احکام فلسفه تعلیم و تربیت از سنخ مسائل و احکام رفتاری یا دست کم ناظر به رفتار انسان است، لازم است افزون بر استفاده از رویکرد فلسفی در تشخیص مبانی نظری و کاربردی مسائل این حوزه، از رویکرد تربیتی نیز در تشخیص و ارزیابی آثار تربیتی بهره برداری کرد. با وجود این، فلسفه تعلیم و تربیت، چه به لحاظ مبناشناختی و چه به لحاظ روش شناختی، از جمله مسائلی نیست که بتوان آن را بر حسب برداشت اول فلسفه مضاف از طریق تجربه حسی مطالعه و ارزیابی کرد. اصطلاح دوم فلسفة مضاف نیز مورد قبول کسانی است که برای فلسفه تعلیم و تربیت و مسائل تربیتی مبنا و جایگاهی واقعی و عینی و نفس الامری ورای نظر و برداشت اشخاص در نظر نمی گیرند؛ بلکه آنها را تابعی از امیال و گرایش‌های اشخاص و افراد می دانند. در تبیین اصطلاح فلسفه تعلیم و تربیت بیش از همه باید از کاربردها و برداشت‌های سوم و چهارم مربوط به فلسفه‌های مضاف بهره برد.
 
در واقع، فلسفه تعلیم و تربیت گرایشی جز پرداختن به مبانی، اصول، پیش فرض ها، فرضها، روشها، معیارها و اهداف حاکم بر تعلیم و تربیت نیست. چنین گرایشی در اصل ناظر به عملیات بنیادین تعلیم و تربیت است: عملیاتی که بر حسب تئوری های پردازش یافته آموزشی - تربیتی سر و سامان می یابد. به عبارتی، تشریح و تبیین مبانی و باورهای مربوط به تعلیم و تربیت و بر اساس آنها، تنظیم و تقویت ارزش ها شامل بایدها و نبایدهای تعلیم و تربیت، در جهت های گوناگون اخلاقی، دینی، سیاسی، اجتماعی، عقلانی، بدنی و نظایر آن، از جمله مسائل کلیدی در فلسفه تعلیم و تربیت به شمار می روند. به این مبانی و ارزش ها بعدها اشاره خواهد شد. کوتاه سخن اینکه فلسفه تعلیم و تربیت را باید از زیر مجموعه های فلسفه علمی دانست که البته از وجود و نظارت فلسفه نظری کاملا رنگ و تأثیر پذیرفته است. با بیانی که گذشت، رابطه میان فلسفه و تعلیم و تربیت تا حدودی روشن می شود. وسعت قلمرو مباحث فلسفه تعلیم و تربیت تا حدی است که امروزه از آن به منزله یکی از برجسته ترین رشته‌های تعلیم و تربیت نام می برند. بررسی چیستی تعلیم و تربیت در درس بعد به میزان قابل توجهی به درک و فهم ما از فلسفه تعلیم و تربیت کمک می کند.
 
تعلیم و تربیت: پیش از آنکه تعریف روشنی از تعلیم و تربیت ارائه دهیم، ابتدا به نکات و عناصر برجسته زیر توجه کنید:
 
1. تعلیم و تربیت از جنس فعالیت و از سنخ عملیات ویژه در حوزه دانش و رفتار انسانی به صورت فردی و گروهی است؛
 
۲. فعالیت های آموزشی - تربیتی در چارچوب و نظامی هماهنگ، همگی فنی - حرفه ای و هدفمندند؛
 
٣. برنامه ریزی از برجسته ترین لوازم فعالیت های آموزشی - تربیتی است؛
 
4. فعالیت های مزبور باید از پشتوانه عظیم دانش اندوزی، کارورزی و تجربه میدانی برخوردار باشند؛
 
5. رشد و شکوفایی توانمندی ها و خلاقیت ها از جمله آثار برجسته فعالیتهای آموزشی - تربیتی است.
 
اکنون با توجه به نکات و عناصر یادشده، تعریف زیر را به دقت از نظر بگذرانید: تعلیم و تربیت مجموعه فعالیتهای هدفمند فنی حرفه ای است که بر پایه برنامه ریزی دقیق و پیوسته مبتنی بر دانش اندوزیهای کارورزی ها و تجربه های میدانی و کارآمد معلم و مربی، به منظور رشد، تعالی و شکوفایی استعدادها، خلاقیت ها و توانمندی های ذهنی - شناختی و گرایشی - رفتاری فراگیران و مربیان صورت می گیرد.
 
برای روشن شدن تعریف فوق و نکات درون آن باید یادآور شد: تعلیم و تربیت دانش «شدن» است و از ویژگی های شدن و چگونه شدن بحث می کند. انتظار «شدن» با واقعیت تعلیم و تربیت و کارکرد اساسی آن کاملا متناسب است. بحث از «بودن» که در این میان جنبه مبنایی برای «شدن» دارد در قلمرو فلسفه تعلیم و تربیت می گنجد؛
 
تعلیم و تربیت از جنبه لفظی و صرفی، دو واژه عربی از باب تفعیل با ویژگی های معنایی این باب اند:
اولا، باب تفعیل اغلب برای بیان معنای توسعه، تکثیر و فراوانی به کار می رود 1. فراوانی فعل، مانند وقتی می گویند: «طوفت»؛ یعنی زیاد طواف به جای آوردم؛ ۲. فراوانی فاعل، مانند هنگامی که می گویند: «موتت الآبال»؛ یعنی شترهای فراوانی مردند؛ ۳. فراوانی مفعول، مانند آن گاه که می گویند: «غلقت الأبواب»؛ یعنی تمام درها را بستم؛
 
ثانیا، فراوانی حاصل از باب تفعیل در غالب موارد بر نوعی اثرگذاری از جانب عامل و اثرپذیری از جانب معمول دلالت دارد؛
ثالثا، فراوانی یک عمل با انگیزه اثربخشی و اثرپذیری، از جمله اموری است که کاربرد و بهره برداری از آن در تخصص هر کسی نیست. متصدیان امر تعلیم و تربیت کسانی هستند که توانایی و مهارت کافی برای این مسئولیت مهم دارند؛
 
فعالیت‌های معلم و مربی در امر تعلیم و تربیت لازم است از سنخ فعالیت های فنی - حرفه ای باشد. فعالیت های فنی - حرفه ای و آموزشی - تربیتی ناظر به شرایطی است که معلم و مربی نه تنها به شیوه ها و فنون آموزشی و تربیتی آگاه باشد، بلکه در به کار گیری آن شیوه ها و فنون نیز استاد شده باشد؛
 
هنگامی معلم و مربی در به کارگیری شیوه ها و فنون استاد و حرفه ای شده است که اولا، به قدر لازم آموزش دیده باشد؛ ثانیا، به قدر کافی کارورزی های مفید و مؤثر انجام داده باشد؛ و ثالثا، از زمینه های مناسب و مساعد برای کاربست تجربه های کاری و میدانی برخوردار شده باشد.
ادامه دارد..
 
منبع: درآمدی بر فلسفه تعلیم و تربیت، سیداحمد رهنمایی، صص 38-35، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی رحمة الله علیه، قم، چاپ دوم، 1388


مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.