۱- فراهم کردن شرایط بازی برای کودک
۲- حفظ مقام سیادت کودک
۳- تهیه غذای باکیفیت و متناسب برای فرزند
در یادداشت قبل با عنوان «پادشاهان کوچک» به بررسی وظیفه دوم پرداختیم و اشاره کردیم که سروری کردن کودکان در هفت سال اول زندگی، آثار ارزشمندی به همراه دارد که عبارتاند از:
1- شکوفایی استعدادهای نهفته
2- اعتماد کودک به پدر و مادر
3- مهیا شدن کودک برای دوران اطاعت
4- تضمین آرامش روحی و روانی کودک
5- پرورش شخصیتی مستقل
در این یادداشت به بررسی موارد فوق میپردازیم.
ﺷﻜوفایی استعدادهای نهفته
یکی از فواید ریاست کردن و سروری کردن فرزندان در هفت سال اول زندگی، این است که موجب شکوفایی استعدادهای نهفته آنها میشود طفلی که در محیطی آرام، آزادانه احساس کند هر آنچه را که میخواهد، برایش فراهم میشود، بهطور طبیعی ذهنش آماده میگردد تا آنچه را در توان دارد بروز دهد و آشکار سازد. بخواهد و بیرون بریزد و استعدادهای نهفته خویش را ظاهر سازد. از طرفی این تجربیات، خود زمینهساز درک و فهم و شناخت و خلاقیت بیشتر وی در آینده خواهد شد. در ﻣﻘﺎﺑﻞ اگر کودک آزاد ﻧﺒﺎﺷﺪ و ﺑﻪ خواستهها و نیازهای ﻃﺒﻴﻌﻰ او اهمیت داده نشود و ﻳﺎ ﺣﺘﻰ جلوی احتیاجات و نیازمندیهای کودکانهاش ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷﻮد، دیگر ﻣﻮﻗﻌﻴﺘﻰ ﺑﺮای ﻛﺸﻒ و اظهار وﺟﻮد و ﺑﺮوز استعدادهای خود نمییابد انگیزههای دروﻧﻰ او سرکوب گردیده و ﻣﺠﺎﻟﻰ برای رشد و ﺷﻜﻮﻓﺎﻳﻰ پیدا نمیکند. ﺑﻨﺎﺑﺮاین، اینگونه کودکان در آینده ﻫﻢ ﻧﻤﻮدی ندارند و ﺧﻼﻗﻴﺘﻰ از آنان انتظار نمیرود.[1]درنتیجه سروری کردن کودکان در هفت سال اول زندگی، موجب میشود تا آزادانه آنچه را در ذهن و اندیشه خوددارند، بروز دهند و این ازیکطرف موجب شکوفایی استعدادهای نهفته آنها و از سوی دیگر موجب بروز خلاقیت در این کودکان میشود. البته این امر مهم شدنی نیست مگر بهواسطه همکاری و سعهصدر والدین، زیرا در بسیاری از مواقع آنچه فرزند دلبند شما میخواهد، خواسته نامعقول و یا خارج از عرفی نیست، بلکه ممکن است فقط اندکی موجب بهزحمت انداختن شما و یا مانع استراحت کردن و راحتی شما شود. اینکه از شما میخواهد گوشی موبایل خود را رها کنید و به او توجه کنید، اینکه میخواهد روی کمر شما اسبسواری کند، اینکه میخواهد به او کمی توجه کنید، اینکه میخواهد او را به پارک ببرید و ... آیا واقعاً خواستههای نامعقولی است؟ اگر کلاهِ خود را قاضی کنید، قطعاً تأیید خواهید کرد که خواستههای زیادی نیست. در این صورت شما باید کمی به خودتان سخت بگیرید و با لبخند به فرزند دلبندتان بگویید: چشم و فراموش نکنید که در بسیاری از موارد این ما والدین هستیم که باید تربیت شویم نه کودک معصوم ما!
اعتماد کودک به پدر و مادر
متأسفانه بسیاری از والدین زمانی که کار از کار میگذرد و امر بسیار سخت میشود، به دنبال راه چاره هستند. زمانی که فرزندشان به سنین نوجوانی و جوانی میرسد از ما میپرسند: چگونه میتوانیم در فرزندمان نفوذ داشته باشیم؟ چه کار کنیم که فرزندمان به حرفهای ما گوش دهد؟ چگونه فرزندمان را مطیع خود کنیم؟ و من در دلم با افسوس به آنها میگویم: متأسفانه کمی دیر به فکر افتادهاید. بله! درست است. کمی دیر به فکر افتادهاند. اگر میخواهید فرزندتان در سن نوجوانی و جوانی مطیع شما و دستورات الهی باشد، باید از زمانی که زیر هفت سال سن دارد شروع کنید. یکی از عللی که موجب میشود فرزندان به حرفهای والدین گوش ندهند و از آنها اطاعات نکنند، عدم اعتماد به والدین است. در این دوران، کودکی که احساس کند هر چه میخواهد پدر و مادر در اختیار وی قرار میدهند به پدر و مادر اعتماد میکند و آنان را یار و یاور و نقطه اتکای خود در زندگی میشمارد و نسبت به آنان احساس امنیت و محبت میکند. درنتیجه زمانی که به رشد و بلوغ برسد ازنظر عاطفی خود را مرهون محبتهای والدین و وابسته به آنان حس میکند. در جوانی هم که پا به عرصه زندگی میگذارد و وارد اجتماع میشود، در برخوردها و پیشامدها و مشکلات، والدین را از خویش میداند و با آنها به مشورت مینشیند و مسائل خود را با آنان در میان میگذارد، زیرا آنان را پشتیبان دلسوز برای خود میداند. در اینجا چون جوان به والدین اعتماد پیداکرده است، استدلال آنان را با جانودل قبول میکند و از آنان تبعیت میکند و بالأخره والدین، به هر صورتی که باشد، با همه احوال برایش پذیرفتنی هستند. ﺑﺴﻴﺎری از مشکلات جوانان بهاینعلت است که آنان در دوران کودکی مقبول والدین خود نبودهاند و ﺑﻪ خواستهها و نیازهای روﺣﻰ و روانی آنها ﺗﻮﺟﻬﻰ نمیشده، درنتیجه ﭘﺪر و ﻣﺎدر ﻫﻢ ﻣﻮرد اعتماد آنان واقع نشدهاند.[2]مهیا شدن کودک برای دوران اطاعت
والدین بسیاری هستند که مراجعه میکنند و از نماز نخواندن فرزند جوانشان که به سن تکلیف رسیده است، ابراز نگرانی میکنند و میپرسند: چگونه فرزندمان را نمازخوان کنیم؟ چگونه فرزندمان را باحجاب کنیم؟ چه کار کنیم که به دستورات دین عمل کند؟ و ... این والدین عزیز نیز، کمی دیر به فکر افتادهاند. میبایست آن زمانی که فرزندشان در هفت سال اول زندگی به سر میبرد به فکر تربیت دینی او میافتادند و او را برای دوران اطاعت آماده میکردند. کودک در این مرحله نیاز شدیدی به محبت و بزرگداشت از جانب پدر و مادر دارد و نیازمند آن است که در خانواده و اجتماع به شخصیت و منزلت او اهمیت بدهند و موردتوجه تمام باشد. هرقدر احساس محبوب بودن در وجود او تقویت شود و بداند که پدر و مادر یا جامعه شخصیت و مقام او را درک میکند، رشدی متعادل، سازگار و شایسته و هماهنگ با نظام آفرینش خواهد داشت. محبت و منزلتی که کودک احساس میکند، تأثیر شگرفی بر ابعاد زندگی او خواهد گذاشت. درنتیجه، رشد زبانی، عقلی، عاطفی و اجتماعی او به کمال میرسد و از کسانی که دوستش دارند، الگو گیری خواهد کرد و آموزهها، دستورها و خیرخواهیهای آنان را خواهد پذیرفت و شیوههای رفتار متناسب را از پدر و مادر خود خواهد آموخت و همه آنها بر رفتارش بازتاب خواهد داشت.[3]در این صورت وقتی والدین، فرزند را به عمل کردن به دستورات دینی فرمان میدهند، او خواهد پذیرفت، زیرا به این باور رسیده است که والدین خیرخواه او هستند و جز خیر و صلاح او را نمیخواهند و این یعنی اعتماد به والدین. به نظر شما وقتی فرزندتان هفت سال دستور داده است و شما در پاسخِ او گفتهاید چشم، حال که به سن تکلیف رسیده است اگر به او بگویید نماز بخوان، او نمیگوید چشم؟ پس فراموش نکنید اگر میخواهید فرزندی تربیت کنید که مطیع خداوند و بنده حقتعالی باشد، باید از همان ابتدای تولد مقدمات این تربیت دینی را فراهم کنید. فراموش نکنید که فرزند صالح بهترین باقیات و صالحات انسان است و زمانی که دست انسان از دنیا کوتاه میشود، میتواند خیرات و حسناتی را برای والدین بفرستد. پس برای خودمان هم که شده، باید سختیِ چشم گفتن به فرزند در هفت سال اول زندگی را به جان بخریم تا فرزندی صالح تربیت کنیم و از نتایج آن بهرهمند شویم.
رسول اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم میفرماید: اَکرِمُوا اَوْلادَکمْ وَ اَحْسِنُوا آدابَهُمْ.[4] فرزندانتان را احترام کنید و نیکو تربیت نمایید.
اکرام فرزندان در هر دوره زمانی مصداق خاصی دارد که حفظ مقام سیادت کودکان در دوره سنی زیر هفت سال را میتوان بهعنوان یکی از مصادیق اکرام فرزندان در این دوره نامید.
و در حدیث دیگری میفرمایند: رَحِمَ اللّهُ عَبْداً اَعانَ وَلَدَهُ عَلی بِرِّهِ بِالاْحْسانِ اِلَیهِ وَ التَّأَلُّفِ لَهُ وَ تعلیمه و تأدیبه.[5] خدا رحمت کند بندهای را که فرزندش را بر نیکیها یاری دهد؛ به سبب احسان و مدارا با وی و آموزش و تأدیب او.
یکی از راههای یاریدادن فرزند در نیکیها که در حدیث فوق اشاره شده است، این است که شرایط را بهگونهای فراهم کنیم که فرزندمان با کمترین سختی و مشقت به سمت نیکیها برود و یکی از راههای تحقق این مهم همین است که در هفت سال اول مقام سیادت فرزند را حفظ کنیم و او را برای دوران اطاعت آماده کنیم.
پینوشت
[1] - خانواده و تربیت مهدوی، محمدباقر حیدری کاشانی، مرتضی آقاتهرانی، ص343[2] - خانواده و تربیت مهدوی، محمدباقر حیدری کاشانی، مرتضی آقاتهرانی، ص343و 344
[3] - مقاله اسلام و تربیت فرزند، ترجمه تقی متقی، فرهنگ جهاد، شماره 28، تابستان1381
[4] - نهج الفصاحة (مجموعه کلمات قصار حضرت رسول صلى الله علیه و آله)، ص 239
[5] - مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج15، ص 169