تبیین شرایط هفت سال اول تربیت

تربیت، بی‌تربیت!

برای کودکان زیر هفت سال، تربیت، بی‌تربیت! یعنی هیچ‌گونه تلاش تربیتی برای کودکان زیر هفت سال نباید انجام شود؛ زیرا اصولاً این دوره سنی، زمان تربیت کردن فرزند نیست. بلکه در این دوره باید شرایط و مقدمات تربیت را فراهم کرد.
جمعه، 25 بهمن 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
تربیت، بی‌تربیت!
در یادداشت قبل با عنوان «تفاوت‌ها در تربیت» بیان شد که تربیت کودک به سه دوره هفت‌ساله تقسیم می‌شود. قرار شد در طی چند یادداشت به‌تفصیل هفت سال اول را موردبررسی قرار دهیم. همچنین گفتیم که کودکانِ زیر هفت سال مقام سیادت و پادشاهی دارند و در این دوره باید به بازی مشغول باشند. البته در این مورد فرقی میان فرزند پسر و دختر نیست.

لطفاً یک بار دیگر عنوان این یادداشت را بخوانید. تعجب کردید؟ ولی واقعیت دارد. اگر بخواهم چکیده یادداشت امروز را در یک جمله بگویم، این است که برای کودکان زیر هفت سال، تربیت، بی‌تربیت! یعنی هیچ‌گونه تلاش تربیتی برای کودکان زیر هفت سال نباید انجام شود؛ زیرا اصولاً این دوره سنی، زمان تربیت کردن فرزند نیست. بلکه در این دوره باید شرایط و مقدمات تربیت را فراهم کرد. همان‌طور که برای ساختن یک ساختمان کندن پی و فونداسیون نیاز است، برای ساختن یک انسان نیز پی و فونداسیون نیاز است. درواقع شما هرچقدر برای هفت سال اول زندگی فرزند نازنینتان وقت بگذارید، در حال کندن پی و فونداسیون برای تربیت او هستید و فراموش نکنید ساختمان‌های بزرگ نیازمند فونداسیون‌های عمیق هستند.

شما هرچه بیشتر در این دوره مقدمات تربیت فرزندتان را فراهم کنید، در دوره‌های بعدی که نوبت به تربیت می‌رسد، موفق‌تر خواهید بود. درواقع هرچه کودک دوره زیر هفت سال را بهتر تجربه کند، تربیت موفق‌تری خواهد داشت. شاید باورتان نشود ولی خیلی از والدینی که از تربیت فرزند بالای هفت سال خود عاجز و درمانده شده‌اند، به خاطر همین است که هفت سالِ اول زندگی را برای فرزندشان خوب رقم نزده‌اند. در این مورد در کتاب (خانواده و تربیت مهدوی) آمده است:
پدر و ﻣﺎدرى ﻛﻪ ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ دوران و حساس‌ترین زمان شکل‌گیری ﺷﺨﺼﻴﺖ فرزندشان در کودکی را ﻛﻪ ﺧﻤﻴﺮه وﺟﻮدشﻛﺎﻣﻼً در اختیارشان ﺑﻮده است، ناآگاهانه از دست ‌داده‌اند، دیگر در بزرگ‌سالی نمی‌توانند چندان نفوذی ﺑﺮ وى داشته ﺑﺎﺷﻨﺪ؛ زیرا ﺑﻪ تدریج نونهالشان از آنان ﻓﺎﺻﻠﻪ می‌گیرد، ﺑﻪ طوری ﻛﻪ در ﻫﻨﮕﺎﻣﺔ جوانی، ﻛﻪ ﺧﻠﻖ و خوی استقلال‌طلبی‌اش آشکار می‌شود، (ﺑﻪ ﻋﻠﺖ ﻃﺒﻊ حساس جوانی) این ﺣﺎﻟﺖ ﺗﺸﺪﻳﺪ و ﻋﻤﻴﻖ گردیده و از والدین ﺗﻨﻔﺮ پیدا می‌کند. از طرف دیگر ﻫﻢ، اطرافیان فرصت‌طلب ﻛﻮﭼﻪ و خیابان با اظهار دوﺳﺘﻰ و محبت‌های ظاهرفریب از این کمبود استفاده ﻧﻤﻮده و وی را ﺑﻪ سوی خویش کشیده و شخصیت او را تحت تأثیر خود قرار می‌دهند. [1]
 

تربیت نکردن یعنی چه؟

اینکه می‌گوییم در هفت سال اول نباید فرزند را تربیت کرد یعنی نباید او را به انجام دادن یا ندادن کارها مجبور کنیم. در واقع نباید از خوب بودن یا بد بودن کارها با او صحبت کنید زیرا او در این دوره سنی درک درستی نسبت به خوب بودن یا بد بود کارها ندارد. البته هرچه به سن هفت‌سالگی نزدیک‌تر می‌شود کم‌کم درک متناسبی نسبت به خوب و بد بودن پیدا می‌کند. پس در هفت سال اول نباید به فرزند بگوییم: سلام کردن خوب است و هر وقت کسی را دیدی باید به او سلام کنی. نباید به فرزند بگوییم: زبان درآوردن کار بدی است و تو نباید این کار را انجام دهی. نباید به او بگوییم: تشکر کردن خوب است و تو باید از دیگران تشکر کنی و ...

 البته اگر او به تقلید از شما رفتار خوبی را یاد گرفت مثلاً یاد گرفت سلام کند یا تشکر کند، نیازی نیست او را از انجام دادن این کار منع کنید، زیرا این رفتار او ناشی از تربیت کردن شما نیست و یک رفتار تقلیدی است. آنچه مهم است این است که شما اقدام به تربیت کردن او و یاد دادن خوب و بد به او نکنید. درواقع اجازه دهید کودک آزاد و راحت باشد.
 

یک سؤال جدی

معمولاً وقتی بحث به اینجا می‌رسد والدین این سؤال را مطرح می‌کنند که اگر هفت سال اول زمان تربیت فرزند نیست پس در مقابل رفتارها و گفتارهای بی‌ادبانه یا خارج از عرف فرزند چه باید کرد؟ به‌عنوان‌مثال در حدود سن یک و نیم سالگی تا دو سالگی ممکن است فرزند شروع کند به دست کردن در بینیِ مبارک خویش، در این مورد اگر او را تربیت نکنیم و به او آموزش ندهیم که کار زشتی است، ممکن است این رفتار را ادامه دهد، پس چگونه بدون تربیت کردن کاری کنیم که دیگر این عمل تکرار نشود؟

در این مورد معمولاً والدین به دو روش کاملاً اشتباه عمل می‌کنند. روش اشتباه اول این است که برای فرزندشان کلاس فلسفه اخلاق برگزار می‌کنند و شروع می‌کنند از زشتی این عمل و بی‌ادبانه بودن آن برای فرزندشان می‌گویند و سعی در تربیت او دارند، اما دقیقاً در همان لحظه‌ای که والدین گمان می‌کنند حرف‌هایشان مؤثر واقع شده است، فرزند دلبندشان دوباره با تمام وجود انگشتش را درون‌بینی مبارک خویش فرو می‌کند. روش دوم که در ادامه این روش ممکن است استفاده شود این است که وقتی والدین می‌بینند حرف‌هایشان مؤثر نیست و فرزند همچنان این عمل را تکرار می‌کند، به او اتهام لجبازی می‌زنند و ممکن است به تنبیه فیزیکی او روی بیاورند که روشی کاملاً اشتباه و مذموم است. به یاد داشته باشید که با تنبیه فیزیکی هیچ‌گاه فرزند تربیت نمی‌شود. در این مورد حضرت علی علیه‌السلام می‌فرمایند:

لا أدَبَ مَعَ غَضَبٍ.
با خشم، تربیت [ممکن] نیست. [2]
 

چه باید کرد؟ راه‌حل چیست؟

جالب است بدانید، کودکان به دنبال حس کنجکاوی که دارند در همان ابتدای کودکی به کشف کردن بدن خود می‌پردازند و دیر یا زود به بینی خود می‌رسند، به همین دلیل در اوایل فقط به دلیل حس کنجکاوی و کشف بدن به بازی کردن با بینی و انگشت کردن در آن مشغول می‌شوند، در اینجا واکنش شما بسیار مهم است، شاید باورتان نشود ولی اگر شما سریعاً واکنش نشان دهید و با حساسیت با او رفتار کنید و او را از این کار نهی کنید، این موجب تشدید این عمل توسط فرزندتان می‌شود. اشتباه نکنید، این تکرار عمل به خاطر لجبازی نیست، بلکه او با حساسیت‌های شما به این نتیجه رسیده است که می‌تواند از این طریق توجه شما را به خودش جلب کند، به همین دلیل صرفاً برای جلب توجه شما به خودش، این کار را انجام خواهد داد. ولی در مقابل اگر با دیدن این عمل کاملاً بی‌تفاوت باشید و این عمل را برای فرزندتان پررنگ نکنید، آن‌گاه خواهید دید که بعد از مدتی این عمل را ترک خواهد کرد، پس نیازی نیست معایب، آسیب‌ها و چالش‌های دست کردن در بینی را برای فرزندتان توضیح دهید، بلکه فقط کافی است کاملاً بی‌توجه و بدون حساسیت با این موضوع برخورد کنید و در ادامه به‌طور غیرمستقیم حواس او را به چیز دیگری پرت کنید. به‌عنوان‌مثال وقتی این کار را انجام داد به او بگویید: بیا «عمو زنجیر باف» بازی کنیم و او قطعاً با دستی که در بینی دارد نمی‌تواند این بازی را انجام دهد، به همین دلیل مجبور می‌شود دستش را بیرون بیاورد تا بتواند به بازی مشغول شود. این مصداق این حدیث شریف است که پیامبر اکرم صلی‌الله علیه و آله و سلم می‌فرمایند:

مَنْ ککنَ عِنْدَهُ صَبِىٌّ فَلْیتَصابَ لَهُ.
هر کس با کودک سروکار دارد، با او کودکانه رفتار کند. [3]

البته همیشه تداوم این کار به سبب حساسیت نشان دادن والدین نیست زیرا گاهی اوقات بدون اینکه والدین حساسیت نشان دهند، کودک این عمل را مدام تکرار می‌کند، علت این امر این است که بعضی کودکان با دست کردن در بینی احساس آرامش می‌کنند و یا به این کار عادت کرده‌اند، در این موارد با اینکه علت انجام کار فرق دارد، اما می‌توان از همان روشی که ذکر شد برای ترک این عمل استفاده کرد. البته انتظار نداشته باشید که با چند بار استفاده از این روش، کودک این عمل را ترک کند، زیرا بسته به علت آن ممکن است ترک این عمل زمان ببرد.
 

وظیفه والدین

مهم‌ترین سؤالی که فکر می‌کنم برای همه شما ایجاد شده است، این است که والدین چگونه می‌توانند این دوره سنی را به خوبی برای فرزندشان رقم بزنند؟ درواقع وظیفه والدین در این دوره سنی چیست و چه کار باید بکنند که مقدمات تربیت را فراهم کنند؟

سه وظیفه مهم در این دوره سنی برای والدین بیان شده است و به جرئت می‌توان گفت اگر والدین این سه وظیفه را به خوبی و در حد توان خود انجام دهند، هفت سال اول را به بهترین شکل برای فرزند دلبندشان رقم زده‌اند. این وظایف عبارت‌اند از:

۱- فراهم کردن شرایط بازی برای کودک
۲- حفظ مقام سیادت کودک
۳- تهیه غذای باکیفیت و متناسب برای فرزند
ان‌شاءالله در یادداشت‌های بعدی به صورت مفصل به موارد سه‌گانه فوق خواهیم پرداخت.


پینوشت:
[1] - خانواده و تربیت مهدوی، محمدباقر حیدری کاشانی،  مرتضی آقاتهرانی ، ص 305
[2] - غرر الحکم ، ح 10529
[3] -من لا یحضره الفقیه ، ج 3، ص 483، ح 4707


مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.