يکي از مباحثي که در روانشناسي مورد توجه اکثر محققين علوم تربيتي بوده، بحث روانشناسي رشد است. روانشناسي رشد از دو جهت به مربي کمک مي کند:
1- مربي ياد مي گيرد که در هر مقطعي از سن، چگونه با متربي خود رفتار کند.
2- نشان مي دهد که هم زمان با رشد جسماني، تحوّل رواني هم وجود دارد.
تعريف رشد
« رشد » عبارت است از يک سلسله تغييرات و تحولات پي در پي که در موجود زنده براي رسيدن به هدفي خاص انجام مي گيرد. اين تغييرات نه تنها در حجم بدن، بلکه در ذهن، عقل، اخلاق و عواطف نيز به وجود مي آيد.يک مربّي آگاه، اطلاعات لازم را در ارتباط با مراحل رشد تهيه مي کند و طبق يک برنامه دقيق و زمان بندي شده، به ترتيب کودک مي پردازد.
مراحل رشد
در موضوع روانشناسي رشد، بيشتر روانشناسان نظراتي را ارائه داده اند؛ از جمله اريکسون که فاصله بين زمان تولد تا پنجاه سالگي را به هشت مرحله تقسيم کرده است. آقاي بلوم، برونر، روسو، ژان لاک و پياژه نيز نظراتي دارند. اما در اين قسمت به روانشناسي رشد از ديدگاه پيامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) اشاره مي کنم. آن حضرت فاصله ميان تولد تا بيست و يک سالگي را به سه مرحله تقسيم مي نمايد.« الوَلدُ سيّدٌ سبع سنين: هفت سال اول دوره آقايي، سيادت و پادشاهي؛
« و عبدٌ سبع سنين؛ هفت سال دوم دوره اطاعت؛
« و وزيرٌ سبع سنين؛ هفت سال سوم دوره مشورت و وزارت.(1)
اميرالمؤمنين علي(علیه السلام) اين سه دوره را در کلامي زيبا اين گونه بيان کرده اند: « هفت سال اول، گلي بر شاخه زندگي تو، هفت سال دوم، دوره اطاعت، هفت سال سوم، دوست تو يا دشمن تو ».(2)
امام صادق(علیه السلام) نيز فرموده اند: « هفت سال اول بازي کند، هفت سال دوم خواندن و نوشتن را ياد بگيرد. هفت سال سوم مقررات زندگي و حرام و حلال را ياد بگيرد ».(3)
مرحله اول: دوره سيادت و آقايي
در اين مرحله کودک موجودي است ظريف و ناتوان و وابسته که در تأمين نيازهاي خود ناتوان است و شديداً نياز به مراقبت دارد. نياز به آرامش جسماني و رواني و تغذيه مناسب دارد تا در آن محيط مناسب، جسم و جانش پرورش يابد و استعدادهايش شکوفا گردد. بهترين وسيله براي پرورش و تربيت او در اين مرحله، بازي کردن است. به وسيله بازي، استعدادهاي خود را شکوفا مي سازد، نيروهايش را به کار مي گيرد، تجربه مي کند و بر اطاعت خود مي افزايد. در بازي هاي دسته جمعي، اجتماعي زيستن و تعاون و همکاري و رقابت در زندگي را ياد مي گيرد. در اين مرحله در حد مجاز و ممکن به خواسته هايش ترتيب اثر بدهيد.(4)هفت سال اول زندگي کودک، سال هاي شکل گيري شخصيت اوست؛ بدين سبب بايد سروري کند. اما معناي سروري و سيادت اين نيست که براي انجام هر کاري آزادي مطلق داشته باشد. با توجه به نارسايي درک و ناتواني جسم کودک در هفت سال اول، در زمينه هاي گوناگون بايد توجه بيشتري به او بشود که عبارتند از:
1- توجه بيشتر به خواسته ها و نيازها
تا دو ماه به طور مطلق به نيازهاي او توجه کنيد. از ماه سوم در برابر گريه هايش با تأمل برخورد کنيد. تا پايان يک سالگي که دوران دلبستگي کودک است، توجه فراواني به او داشته باشيد. اما از آن پس متوجه وابستگي او باشيد. در مقابل خواسته هاي منطقي کودک پاسخ مثبت دهيد، اما در برابر خواسته هاي غيرمنطقي او از اصل خاموشي استفاده کنيد.( ناديده گرفتن خواسته ها را اصل خاموشي گويند.)(5)2- توجه بيشتر به آزادي
در اين دوره کودک بسيار کنجکاو است. براي ارضاي کنجکاوي او، آزادي بيشتري به او بدهيد اما متوجه خطرها باشيد.3- توجه بيشتر به محبت و عطوفت
در اين هفت سال اول، کودک به محبت و عطوفت فراوان تري نياز دارد، ولي بايد از زياده روي در محبت بپرهیزيد تا از لوس شدن او جلوگيري کنيد.4- به بازي توجه بسياري کنيد
اسباب بازي هاي مناسب در رشد عاطفي کودک بسيار مؤثر است.امام صادق(علیه السلام) فرمودند: « کودک تا هفت سال بازي کند ».(6)
رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) نيز فرمودند: « فرزندت را رها کن تا هفت سال بازي کند ».(7)
هشدار:
هفت سال اول زندگي کودک بايد با شادابي کامل بگذرد؛ بنابراين او را تحت فشار آموزش هاي رسمي قرار ندهيد. البته آموزش هاي غيررسمي به ويژه در قالب بازي، شعر، سرود، معما، جدول سازي و ... اشکالي ندارد.(8)علي (علیه السلام) مي فرمايند: « فرزند تو تا هفت سال گل لطيف است ».(9)
رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) نيز در بياني فرمودند:
« من کان عندهُ صبيٌّ فليتصابَ لَه »؛ (10)
« کسي که در خانه، کودکي دارد، بايد بابازي کودکانه فرزندش را شاد نمايد »
مرحله دوم: اطاعت
کودک در مرحله دوم، يعني هفت سال دوم زندگي، از نظر رشد جسمي و عقلي به حدي رسيده که مي تواند مسؤوليت بپذيرد و انجام دهد. مي تواند خوب و بد و ارزش ها و ضد ارزش ها را تميز دهد. آمادگي دارد که ارزش هاي اخلاقي را بپذيرد و نفس خويش را با آنها پرورش دهد، و از ضد ارزش هاي اخلاقي اجتناب نمايد.قدرت يادگيري و خواندن و نوشتن در اين دوره به وجود مي آيد. مربيان و والدين بايد پايه هاي اخلاق و آداب نيک را در کودک استوار سازند و او را از آلوده شدن به اخلاق زشت باز دارند. وسيله درس خواندن را برايش فراهم سازند و در اين باره او را تشويق کنند.(11)
در اين دوره گاهي والدين از دادن مسؤوليت به فرزندان خود و وادار کردن او به انجام کارهاي خانه ممانعت به عمل مي آورند؛ در صورتي که بچه ها در اين دوره به شدت علاقه مند هستند که مسؤوليتي را داشته باشند.
توصيه ما به والدين و مربيان اين است که مسئوليت هايي را به آنان بدهيد که در حد توان آنها باشد و در صورت انجام درست مسؤوليت حتماً آنها را تشويق و تقويت اجتماعي نماييد. در مقابل اگر نتوانستند از عهده کاري که قبول کردند برآيند، به هيچ وجه آنها را تحقير و سرزنش نکنيد و اجازه بدهيد با کسب تجربه، مجدداً آن کار را انجام دهند.
نکته مهمي که در اين دوره بايد والدين توجه نمايند اين است که فقط به خواسته هاي منطقي آنان پاسخ مثبت بدهيد. اگر قصد داريد مرد و زن زندگي آينده را خوب تربيت کنيد از اينکه فرزند شما در دوره دوم- که دوره اطاعت و مسوليت پذيري است- با مشکل مواجه مي شود يا دچار سختي و مرارت مي گردد، نهراسيد؛ در اين دوره هر چقدر بچه ها سختي بکشند، در آينده مردان و زنان موفق تري خواهند بود.
مرحله سوم: مشورت
پيامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند اين دوره مشورت است. اين مرحله، دوران کارآموزي و تجربه در زندگي است. کودک در اين زمان بالغ شده و آنچه را که در مراحل سابق فرا گرفته است تحت نظر مستقيم اولياء و مربيان به اجرا مي گذارد تا مراتب لياقت خود را عملاً به اثبات رساند. در انجام کارها و مخصوصاً در امور مربوط به اداره خانواده به منزله يک وزير انجام وظيفه مي کند. در اين مرحله نوجوان مورد مشاوره اولياء و مربيان قرار مي گيرد تا فکرش پخته و دقيق شود. در حد توانش کارهايي به او ارجاع مي شود تا با نظارت مستقيم يا غيرمستقيم مربيان آنها را انجام دهد و در اين ارتباط از راهنمايي ها و تجربيات مربيان استفاده مي نمايد و بر کارداني و تجربه خود مي افزايد. نوجواني و جواني دوران بسيار حساس و خطرناکي است. اين مرحله بهترين دوران خودسازي است. در اين زمان به علت ترشحات هورمون هاي بلوغ، تحولات عميق و همه جانبه اي در جسم و جان نوجوان به وجود مي آيد و او را دگرگون مي سازد.در اين مرحله نوجوان از نظر رواني در وضع ويژه اي زندگي می کند. نه مانند کودکان نابالغ فکر مي کند و نه از تجربيات و افکار پخته بزرگسالان برخوردار است. عواطف و احساسات تند ولي همراه با نيروي جسماني، او را به کارهاي تندعاطفي دعوت مي کند. در اين دوره پرتلاطم، نيروي جنسي نوجوان نيز بيدار شده او را به سوي افکار و تمايلات جديد و ناشناخته اي دعوت مي کند. تمايلات شورانگيز و نيرومندي که اگر درست هدايت نشود، موجبات سقوط و انحراف او را فراهم خواهد ساخت.(12)
در اين جا به برخي از بيانات و نظرات بزرگان و معصومين(علیه السلام) درباره دوره نوجواني و جواني، اشاره مي کنيم:
رسول اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: « وقتي رسالت خود را شروع کردم، اين جوانان بودند که از من حمايت کردند. افراد پير و مسن مانند ابوجهل، ابوسفيان و ابولهب مانع کار من مي شدند ».(13)
امام صادق (علیه السلام) مي فرمايند:
« قلبُ الشباب أرقُّ مِن قلبِ الشيخ »؛(14)
قلب جوان داراي لطافت و صفاي جواني است و لطيف تر از قلب سالخوردگان است. »
امام صادق(علیه السلام) مي فرمايند:
« عليکَ بالاحداث فإنَّهم اَسرع الي کل خيرٍ »؛ (15)
« نوجوانان را دريابيد؛ زيرا سرعت حرکت آنها به سوي نيکي ها افزون تر است. »
اميرالمؤمنين علي(علیه السلام) مي فرمايند:
« اِنَّما قلبُ الحدث کالارضِ الخاليه ما اُلقي فيها من شي قَبلَته؛(16)
« همانا قلب نوجوان مانند زمين بکري است که هر چه در آن افشانده شود آن را مي پذيرد و مي پرورد ».
در بياني ديگر، حضرت علي(علیه السلام) مي فرمايند: « ياران مهدي(علیه السلام) جوانان هستند و سالخورده اي ميان آنان نيست مگر به مقدار سرمه در چشم و نمک در غذا و کمترين بخش غذا نمک است ».(17)
رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:
« انَّ الله يحبُّ الشابَ الذي يفني شبابَهُ في طاعةِ الله »؛(18)
همانا خداوند جواني را که نشاط جواني اش را در راه اطاعت خدا صرف کند بسي دوست دارد. »
مرحوم فلسطيني مي گويند: « روانشناسي جوانان اختصاصي است و از جهات بسياري با روانشناسي عمومي تفاوت دارد ».(19)
امام(علیه السلام) نيز مي فرمايند: « من به همه شما ارادت دارم، اخلاص دارم، محبت دارم. شما از خود من هستيد و من هم از خود شما ».(20)
ايشان در جاي ديگر مي فرمايند: « شما ذخيره ما هستيد. من خدمتگزار شما هستم ».(21) در جاي جاي فرمايشات امام نيز دعاهاي خير ايشان براي جوانان و اظهار علاقه هاي شنيدني و جالبي ديده مي شود که حاکي از ايجاد شخصيت در وجود جوانان توسط امام راحل است.
مقام معظم رهبري(دامت برکاته) مي فرمايند: « جوان در دوره جواني، به خصوص در آغاز جواني، تمايلات و انگيزه هايي دارد. چون در حال تکوين هدايت جديد خود است، مايل است شخصيت جديد او به رسميت شناخته شود که غالباً اين اتفاق نمي افتد و پدر و مادرها جوان را در هدايت و شخصيت جديد گويا به رسميت نمي شناسند ».(22)
ايشان همچنين مي فرمايند: « نسبت به جوان ايراني از لحاظ اعتقادي به طور افراطي قضاوت شده است. جوان ايراني، جواني پاکدامن و پاک گوهر است و زمينه هاي ديني زياد دارد ».(23)
گوته: دوره جواني، دوره گرِهِ کورِ بينِ کودکي و پيري
شيلدر: موجي خروشان در اقيانوس زندگي
استانلي هال: جواني، تولدي ديگر.
شيخ حسين انصاري: از لات ها خوشم مي آيد؛ زبان جوانان ما را مي دانند، پدر و مادرها زبان جوان را نمي دانند و لات ها در جذب بچه ها موفق ترند.
مقایسه دوره کودکی و دوره نوجوانی
دوره کودکی |
دوره نوجوانی |
می آموزد و می اندوزد. |
نقش می گیرد و احساس مسؤولیّت می کند. |
از دیگران پیروی می کند. |
از خود پیروی می کند. |
به والدین وابسته است. |
به گروه دوستان وابسته است. |
روان و روح آرام دارد. |
روان و روح موّاج و پرتلاطم دارد. |
دغدغه بازی و سرگرمی دارد. |
دغدغه همسر و شغل و تحصیل و مسکن دارد. |
در حال زندگی می کند. |
ب گذشته فکر می کند و از آینده نگران است. |
رشد بدنی موزون و هماهنگ. |
رشد بدنی ناموزون و ناهماهنگ دارد. |
دوره تعبّد است. |
دوره تعقّل است. |
براساس عینیات و مشاهدات استدلال می کند. |
براساس عملیات ذهنی استدلال می کند. |
چه خطراتي جوانان را تهديد مي کند
1- سقوط در باندهاي فساد و تباهي اخلاقي؛2- خطر فرار از خانه؛
3- خطر ترک تحصيل يا از دست دادن انگيزه تحصيلي؛
4- خطر تلوّن فکري و عقيدتي؛
5- خطر گرايش به گروه هاي ضد اجتماعي؛
6- خطر از دست دادن حس اعتماد به نفس و عزّت نفس؛
7- خطر اعتياد و گرايش به مواد مخدر و داروهاي روان گردان؛
8- خطر گرايش و تمايل به پارتي هاي شبانه.
خصوصيّات دوره نوجواني
خصوصيّات جسماني
1- دوره بلوغ و ترشح هورمون هاي جنسي؛2- اختلال خواب و غذا؛
3- احساس بي اشتهايي؛
4- به هم خوردن فيزيک جسماني خصوصاً فيزيک صورت؛
5- تغييرات جسماني ناشي از ترشّح هورمون هاي درون ريز (رشد موهاي زبر، دو رگه شدن صدا در پسرها، احتلام در پسرها، پريود در دخترها، جوش در بدن و صورت در هر دو به صورت مشترک).
خصوصيات اجتماعي
1- گرايش به دوستان و گروه همسالان که به دو صورت است:الف) منبع استانداردهاي رفتاري آنان از گروه دوستان است،
ب) بيشتر تحت تأثير گروه دوستان هستند تا خانواده؛
2 - رسيدن به وضع ظاهر؛
3- ناتواني در تصميم گيري ها؛
4- حس استقلال طلبي و تشخّص طلبي؛
5- ترس از مواجهه با مردم؛
خصوصيّات عاطفي
1-رفتار پرخاشگرانه نوجوان زيادتر مي گردد؛2- صبور نيست؛
3- اضطراب دارد؛
4- قابلّيت تحريک پذيري بالا دارد؛
5- به شدّت نسبت به کسي که به او علاقه دارد محبّت و عشق مي ورزد؛
خصوصيّات ذهني
نوجوان در اين دوره بيشتر دچار تخيّلات است.راه هاي نفوذ در قلب جوان ( چگونگي ارتباط با جوان )
1- به چهارچوب شخصيّت جوان حمله نکنيد؛2- در مورد آينده او پيشگويي نکنيد؛
3- اجازه حل مشکل را به او بدهيد؛
4- در مباحث خانواده با او مشورت کنيد؛
5- از او نظرخواهي کنيد و به نظرات او توجّه کنيد؛
6- از تحقير و سرزنش او به خصوص در جمع بپرهيزيد؛
7- او را با ديگران مقايسه نکنيد؛
8- روي نقاط مثبت او تکيه کنيد؛
9- اجازه دهيد مستقل باشد، به استقلال او احترام بگذاريد؛
10- او را بچه نخوانيد ( از اينکه هنوز او را بچه مي خوانيد ناراحت است)؛
11- با زبان قلدر مآبانه با او حرف نزنيد؛
12- رازدار جوانتان باشيد؛
13- اشتباه جوان را بزرگ نکنيد و به خاطر يک اشتباه براي هميشه او را طرد نکنيد؛
14- کمتر از نصيحت استفاده کنيد و فقط زماني که آمادگي دارد او را نصيحت کنيد؛
15- اجازه ابراز احساسات را به او بدهيد؛
16- نظر خود را بر او تحميل نکنيد؛
17- به دوستان او احترام بگذاريد؛
18- در برخورد با او از روش تغافل استفاده کنيد؛
19- اگر لازم دانستيد، در آن جايي که ضرري متوجّه جوان نمي شود به او امتياز بدهيد؛
20- کنترل مستقيم روي او نداشته باشيد؛
21- در مورد او قضاوت منفي نکنيد؛
22- به او احترام گذاشته و با تکريم با او برخورد کنيد؛
23- در صورت عذرخواهي، عذر او را بپذيريد؛
24- به او مسئووليت واگذار کنيد و در دادن مسؤوليّت او را تقويت اجتماعي کنيد؛
تاثير بلوغ بر افکار و رفتار جوان
دوران بلوغ و جواني، دوره بروز احساسات مذهبي و شکفته شدن تمايلات ايماني و اخلاقي است. در اين دوران، جوانان به طور فطري مايلند از مبدأ عالم باخبر شوند، خداوند خالق را بشناسند و او را پرستش کنند. جوانان به طبع انساني خود در جستجوي حق هستند و در راه پي بردن به حقيقت، مجاهده و کوشش مي کنند و بدين وسيله تمايل فطري خود را به معرفت، ارضا مي نمايند. جوانان به ميل طبيعي و رغبت فطري خود به پاکي و فضيلت، عدل و انصاف، اداي امانت و وفاي به عهد، راستي و درستي و به تمامي سجاياي انساني علاقه دارند و مايلند شخصيّت خود را براساس تمنيّات وجدان اخلاقي استوار نمايند.تمايل طبيعي نوجوانان به فضيلت اخلاقي و انصاف و پاکي و پاکدامني به قدري شديد است که اگر در محيط خانواده و مدرسه از اولياء و مربيان رفتار ظالمانه و غيرانساني مشاهده کنند، به شدت خشمگين مي گردند و لب به اعتراض مي گشايند و آنها را به شدت ملامت مي کنند.
آموزش تعاليم ديني و پرورش عواطف ايماني و اخلاقي در وجود جوانان دو اثر بزرگ دارد؛
اول آنکه احساسات مذهبي جوانان که خود يکي از خواهش هاي فطري آنان است بدين وسيله ارضاء مي گردد.
دوم آنکه نيروي مذهب، ساير تمايلات طبيعي و خواهش هاي غريزي جوانان را مهار کرده و از تندروي باز مي دارد و آنها را از تيره روزي و سقوط حفظ مي نمايد.(24)
پي نوشت ها :
1-مکارم الاخلاق، ص 255.
2- وسايل الشيعه، ج15، ص 195.
3- همان، ص 194.
4- اسلام و تعليم و تربيت، ابراهيم اميني، ص 22.
5-نسيم مهر، ص 86.
6- کافي، ج6، ص 47.
7- وسايل الشيعه، ج5، ص 125.
8- نسيم مهر، ص 108.
9- شرح نهج البلاغه، ج20، ص 343.
10- وسايل الشيعه، ج5، ص 126.
11-اسلام و تعليم و تربيت، ص 23.
12-اسلام و تعليم و تربيت، ج2، ص 24.
13- بحارالانوار، ج6، ص 342.
14- بحارالانوار، ج12، ص 28.
15- قرب الانساد، ص 61.
16- نهج البلاغه، نامه 31.
17- عصر زندگي، ص 87.
18- ميزان الحکمه، ج5، ص 9.
19-گفتار فلسفي جوان، ج1، ص 81.
20-صحيفه امام، ج6، ص 386.
21- همان، ج6، ص 449.
22- حرف دل، مصلي تهران، 79.
23- همان.
24-اسلام و تعليم و تربيت، ابراهيم اميني، ج2، ص 97.
رفيعي محمدي، علي محمد (1392)، بيست اصل در تربيت: اصول برقراري ارتباط با کودکان و نوجوانان، قم، انتشارات رسول اعظم (ص)، چاپ دهم