زیباییهای منحصر به فردی که گویای وصف اولیا و خاصان درگاه الهی است. با نگاه به شیوه و مهارت دنیاداری و تعامل اجتماعی امام حسین(علیه السلام) به گوهرهای ناب و باارزش اخلاقی دست پیدا میکنیم که زندگی مادی و دنیوی را جذاب و زیبا مینماید. در این نوشتار سعی داریم به جلوهایی از زیباییهای اخلاقی امام حسین(علیه السلام) اشاره کنیم و از خدای متعال نیز مسئلت نماییم که ما را به این رنگهای الهی مزیین نماید.
امام حسین(علیه السلام) بهترین الگوی زندگی سعادت بخش
در دنیایی که برخی از افراد در آن به نوعی تلاش میکنند فروشنده رنگهای زشت و غیر قابل قبول زندگی باشند و خود را به عنوان مرجع و اسوه زندگی زیبا نشان دهند، باید سعی کرد فریفته جلوهگریهای تن نازانه دنیوی نشد، کسانی که هیچ بهرهای از زیبایهای قرآنی نداشته، ولی با ترفندهای بصری تلاش میکنند کالای بنجول سبک زندگی مدرن و صنعتی را به مردم قالب کنند.2هوشیاران عالم در این چنین فضایی به دنبال اسوههای ناب زندگی میگردند که زیباییهای زندگی آنها ضامن سعادت و کمال حیات دنیوی و آخروی بشر است. در عظمت وجودی امام حسین(علیه السلام) و سبک زندگی ارزشمند ایشان همین بس که اولیای الهی نیز زندگی خود را وام دار سیره و منش این سرور کائنات معرفی کردهاند.
در منابع روایی از امام صادق(علیه السلام) نقل شده است: «یَکُونُ لِی بِالْحُسَیْنِ أُسْوَةٌ؛3 حسین برای من اسوه و الگوست».
زندگی به رنگ سخاوت و بخشش
یکی از برجستهترین اوصاف و ویژگیهای قرآنی امام حسین(علیه السلام) فضیلت شگفت انگیز سخاوت و بخشش است، شاخص اخلاقی که «اسوه تقوا» آن را نه برای جلوهگری در ارتباطات اجتماعی بلکه فقط و فقط برای جذب انوار الهیه و رضایت پروردگار عالم از خود نشان میداد، سجیه بسیار نیکویی که خدای متعال این چنین پیشتازان و فاتحان قله جود و کرم را ستایش میفرماید:«وَیُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَىٰ حُبِّهِ مِسْکِینًا وَیَتِیمًا وَأَسِیرًا إِنَّمَا نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللَّـهِ لَا نُرِیدُ مِنکُمْ جَزَاءً وَلَا شُکُورًا؛4 و به [پاس] دوستىِ [خدا]، بینوا و یتیم و اسیر را خوراک مىدادند. ما براى خشنودى خداست که به شما مىخورانیم و پاداش و سپاسى از شما نمىخواهیم».
فضیلت بسیار با ارزشی که حتی از چشم برخی از مفسران اهل تسنن نیز مغفول نمانده است.5 در منابع روایی در خصوص ضرورت و اهمیت سخاتمندی و گشاده دستی امام حسین(علیه السلام) چنین نقل شده است: «اى مردم! هر کس ببخشد، سَرورى مىیابد و هر که بخل بورزد، به پستى مىگراید. بخشندهترینِ مردم، کسى است که به فردى ببخشد که امیدى به او ندارد».6
زندگی به رنگ فروتنی و تواضع
سیره پژوهان اسلامی در خصوص سیره و سبک و سیاق تعامل اجتماعی امام حسین(علیه السلام) با طبقات تهی دست جامعه و فقرا را این چنین بیان کردهاند که حضرت رفتاری توأم با تواضع، فروتنی، مهروزی و صمیمت دارا بوده است، رفتار کریمانه و اخلاق مدارانهای که ریشه در فضایل قرآنی و انسان دوستانه داشته است.در منابع تاریخی از مسعده بن صدقه نقل شده است، روزی امام حسین(علیه السلام) گروهی از فقرا و نیازمندان را مشاهده کرد که در گوشهای نشسته و تکه نانی را میخورند، وقتی آنان امام حسین(علیه السلام) را به طعام دعوت کردند، حضرت باکمال تواضع و فروتنی در کنار آنها نشسته و دعوتشان را اجابت کرد، سپس این آیه زیبا را قرائت کردند: «إِنَّهُ لا یُحِبُّ الْمُسْتَکْبِرینَ؛7 و او گردنکشان را دوست نمىدارد». آنگاه حضرت با کمال مهربانی و صمیمت آنان را به سفره و منزل خود دعوت کردند و از آنها پذیرایی نمودند.8در یک نیم روز نزدیکترین عزیزان خود را با وحشیانهترین حالت از دست میدهد، خانواده و نزدیکان خود را در معرض اسارت و جسارت مشاهده میکند، ولی با این وجود در برابر این مصیبت به درگاه الهی شکوه و شکایت نمیکند و ذرهای از بندگی حق تعالی عقب نمینشیند.این نوع تعامل و برخورد حضرت با مردم جامعه بخصوص با افراد بیبضاعت و فقیر نمود رفتار قرآنی است که باری تعالی این چنین از آن یاد کرده است: «وَ اخْفِضْ جَناحَکَ لِمَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ الْمُؤْمِنینَ؛[9]و براى آن مؤمنانى که تو را پیروى کردهاند، بال خود را فرو گستر».
زندگی به رنگ رفق و مدارا
رفق و مدارا و نوع دوستی پای ثابت سبک زندگی اهل بیت(علیه السلام) بوده است، گوهر زیبایی که هر انسانی را جذب خود میکند، گزارشهای فراوانی از جلوههای زیبای نوع دوستی و مدارای اهل بیت(علیه السلام) با مردم در منابع تاریخی و روایی نقل شده است، که گویای راز نفوذ اهل بیت(علیه السلام) در سایر ادیان و مکاتب دینی و مذهبی است، در منابع روایی از امام حسین(علیه السلام) نقل شده است:«هر کس در کاری مانده و از چاره جویی درماند، مدار، کلید[کار] است».10
و یا اینکه در روایت منابع روایی نقل شده است که امام سجاد(علیه السلام) از امام حسین(علیه السلام) این چنین نقل کرده است:
«اگر مردی در یک گوشم، به من دشنام دهد، و در گوش دیگرم، پوزش خواهی کند، آن را از او می پذیریم...».11
و همچنین از عصام بن مصطلق نیز که یکی از گزارشگران رفق و مدارای امام حسین(علیه السلام) در متون و منابع روایی است نقل شده است: در ابتدا به دلیل بغض و کینهای که نسبت به امام علی(علیه السلام) در او وجود داشت، موجب می شود برخورد بسیار سخیف و غیر اخلاقی با امام حسین(علیه اسلام) از خود نشان دهد و به حضرت بیاحترامی و ناسزا گوید، با کمال تعجب با برخورد محترمانه و توأم با رفق و نوع دوستی حضرت مواجه میشود، به گونهای که حضرت با او این چنین رفتار مینماید:
«آیا تو اهل شام نیستی؟»
گفتم: آری.
بی آنکه رفتار تندی با من داشته باشد، نگاهی به من کرد و فرمود: «برای برآوردن نیازهایت، نزد ما بیا، که ما را آنگونه خواهی یافت که دوست داری».12
زندگی به رنگ صبوری و بردباری
یکی دیگر از زیباییهای سبک زندگی قرآنی و اهل بیتی(علی السلام) بهره مندی از صبوری و بردباری است. پیشتر این سجیه اخلاقی در فرهنگ قرآن کریم مورد تذکر و یادآوری قرار گرفته است. «فَاصْبِرْ صَبْراً جَمیلاً؛13 پس صبر کن، صبرى نیکو» هر کسی با سیره و سبک زندگی امام حسین(علیه السلام) آشنایی دارد امام را با سجیه صبوری و بردباری میشناسند، چرا که در عالم هستی هیچ مصیبت و گرفتاری را نمیتوان به سختی و گرفتاری حضرت مشاهده کرد، در یک نیم روز نزدیکترین عزیزان خود را با وحشیانهترین حالت از دست میدهد، خانواده و نزدیکان خود را در معرض اسارت و جسارت مشاهده میکند، ولی با این وجود در برابر این مصیبت به درگاه الهی شکوه و شکایت نمیکند و ذرهای از بندگی حق تعالی عقب نمینشیند.پینوشتها:
1. ر.ک: سوره مبارکه بقره، آیه 138. «صِبْغَةَ اللَّهِ وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَة».
2. سوره مبارکه انفال، آیه 48. «وَ إِذْ زَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطانُ أَعْمالَهُم»
3. کامل الزیارات، ص۶۵.
4. سوره مبارکه انسان، آیات8و9.
5. ر.ک:حسکانی، شواهد التنزیل، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۴۰۳-۴۰۸؛ فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۳۰، ص۷۴۶.
6. بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج75، ، ح4.
7. سوره مبارکه نحل، آیه 23.
8. عیاشی، تفسیر العیاشی، ج2، 257؛ بحالانوار، ج44، ص 189.
9. سوره مبارکه شعراء آیه 215.
10. بحار الأنوار، ج75، ص128. «مَنْ أَحْجَمَ عَنِ الرَّأْیِ وَ عَیِیَتْ بِهِ الْحِیَلُ کَانَ الرِّفْقُ مِفْتَاحَهُ».
11. زرندی، نظم درر السمطین، ص 209.
12. تفسیر قرطبی، ج7، ص350.
13.سوره مبارکه معارج، آیه 5.