1-عدم اعتمادبهنفس در کودکان
معمولاً والدین به دنبال افزایش اعتمادبهنفس در فرزندانشان هستند و همیشه به دنبال راهها و پیشنهادهای ایجابی هستند که با انجام آنها اعتمادبهنفس فرزندشان افزایش پیدا کند. ولی متأسفانه نمیدانند که گاهی اوقات برای ایجاد یک ویژگی مثبت در فرزند، نباید بعضی کارها را انجام داد. درواقع گاهی اوقات اینکه شما برخی رفتارها را در رابطه با فرزندتان انجام ندهید، همین موجب ایجاد ویژگیهای مثبت در او خواهد شد. بهعنوانمثال در مورد اعتمادبهنفس، یکی از پیشنهادهای جدی به والدین، این است که فرزندشان را سرزنش نکنند. اگر شما فرزندتان را به کلاسهای مختلف بفرستید و بازیهای متنوعی برای افزایش اعتمادبهنفس او برای او خریداری کنید و ... ولی او را سرزنش کنید، درواقع همهچیز را خراب کردهاید؛ اما اگر او را سرزنش نکنید و در مقابل کار خاصی هم برای افزایش اعتمادبهنفس او انجام ندهید، بازهم امید خیلی بیشتری است که فرزندتان اعتمادبهنفس خوبی پیدا کند. وقتی مدام فرزندمان را بابت کارهایی که انجام میدهد سرزنش میکنیم، نباید انتظار داشته باشیم که جرئت انجام کارهای مختلف را داشته باشد، نباید انتظار داشته باشیم که در آینده فردی تأثیرگذار و موفق باشد؛ زیرا هر بار که او را سرزنش میکنیم، درواقع داریم به او میگوییم تو دائم در حال اشتباه کردن هستی و هیچ کاری را نمیتوانی بهدرستی انجام دهی و کودک این پیام را بهخوبی دریافت میکند.2-ترس از شکست در انجام کارها
طبیعتاً یکی از نتایج سرزنش کردن، ایجاد ترس و اضطراب در کودک است. او که مدام پیام عدم موفقیت را از والدین خود دریافت کرده است، کمکم به این باور میرسد که واقعاً از پس هیچ کاری برنمیآید و در مواجهه با فعالیتهای مختلف، دائماً احساس ترس از عدم موفقیت دارد. یکی از ریشههای این ترس از شکست، همان عدم اعتمادبهنفس است که بهواسطه سرزنش ایجاد شده است؛ زیرا عدم اعتمادبهنفس منجر به این میشود که کودک گمان کند از پس این کار برنمیآید و این احساس با تکرار شدن موجب ایجاد ترس میشود.3-احساس ناامیدی و یأس از موفقیت در کارها
ناامیدی و یأس رهاورد دیگری است که والدین با سرزنش کردن کودک به او هدیه میدهند که این هم میتواند بهنوعی ریشه در همان عدم اعتمادبهنفس داشته باشد؛ زیرا وقتی کودک از اعتمادبهنفس کافی برخوردار نباشد، به سراغ انجام کارهای مختلف نمیرود و این عدم فعالیتها، کمکم منجر به یأس و ناامیدی میشود.4-احساس خودکمبینی و ضعف شخصیتی
وقتی کودک مدام از والدین خود میشنود که او فردی نالایق است که نمیتواند از عهده کارها بر آید، کمکم به خودکمبینی و ضعف شخصیتی منجر میشود؛ زیرا کودک گمان میکند که حتماً خود او دچار مشکل است که مدام از سوی والدین سرزنش میشود. فراموش نکنیم که تکرار زیاد یک چیز، موجب باور کردن آن از سوی فرزند میشود.5-بیرغبتی نسبت به مشارکت در فعالیتهای گروهی
قطعاً شخصی که اعتمادبهنفس ندارد و احساس ناامیدی و یأس دارد و همچنین گمان میکند ضعف شخصیتی دارد، ترجیح میدهد در اجتماع حاضر نشود و رغبتی به انجام کارهای گروهی و مشارکتی ندارد؛ زیرا او به این باور رسیده است که توانایی انجام کاری را ندارد و پیشاپیش محکوم به شکست است و این روند اگر شدت یابد متأسفانه منجر به افسردگی نیز خواهد شد.6-وابستگی شدید به خانواده یا دیگران
کسی که نمیتواند روی پای خودش بایستد، باید مدام به دیگران تکیه کند تا از او حمایت کنند و چه کسی بهتر از خانواده؟ فرزندی که مدام سرزنش میشود به شدت محتاج خانواده است؛ مانند شخصی معلول که نمیتواند روی پای خود بایستد. این فرزندان نیز از نظر روحی معلول محسوب میشوند و توانایی استقلال ندارند. باید مراقب باشیم با دست خودمان فرزندانمان را از جهت روحی معلول نکنیم.7-احساس خجالت و کمرویی در تعاملات
خجالت کشیدن و کمرویی نتیجه دیگری است که برای این کودکان به بار میآید. آنها دائماً خجالت میکشند که با دیگران ارتباط برقرار کنند، زیرا میترسند که در ارتباط با دیگران دچار اشتباه شوند و باز هم سرزنش شوند. آنقدر این کودکان سرزنش شدهاند که به شدت محتاط میشوند و دچار احتیاطهای وسواس گونه و بیفایده میشوند و این احتیاط و حساسیتها موجب خجالتی شدن و کم رو شدن فرزندان و عدم موفقیت در ارتباط با دیگران میشود.8-ناتوانی در اتخاذ تصمیمهای قاطع
اگر دوست دارید فرزندی قاطع داشته باشید که در مشکلات با تصمیمات درست و قاطع به جنگ آنها میرود، پس لطفاً فرزند دلبندتان را سرزنش نکنید. سرزنش کردن سم مهلکی است که قاطعیت در تصمیم را در فرزندان نابود میکند.9-نگرانی نسبت به موقعیتهای مختلف
احساس ترس و نگرانیِ دائمی، احساسی است که با این کودکان همیشه همراه خواهد شد؛ زیرا آنها مدام ترس از سرزنش شدن و اشتباه کردن دارند.10-کاهش احساس خودارزشی و افزایش آسیبپذیری در برابر عوامل مختلف
در نهایت این دسته از کودکان بسیار آسیبپذیر خواهند بود. درواقع سرزنش کردن کودکان نهتنها کودکی آنها را با خاطراتی تلخ و ناگوار همراه میکند، بلکه در بزرگسالی نیز نتایج بسیار تلخی در زندگی آنها دارد و تا پایان عمر از آن رنج میبرند. گمان نکنید که با سرزنش فقط کودکی آنها را خراب میکنید، بلکه گاهی اوقات تمام زندگی آنها نابود خواهد شد. البته باز هم تأکید میکنم که سرزنش کردن اگر با اصول درست و بجا انجام شود، یکی از روشهای تربیتی صحیح محسوب میشود. ولی اگر بدون رعایت نکات و ظرایف آن صورت گیرد، نتایج مخرب فوق را برای کودک به همراه خواهد داشت.[1]
کلام آخر
سرزنش کردن کودک موجب ایجاد حقارت و خودکمبینی در کودک میشود و کودک احساس عقده درونی و ذلت میکند و متأسفانه این احساس حقارت و ذلت موجب میشود تا در بزرگسالی دچار تکبر و زورگویی شود. امام صادق علیهالسلام در این مورد میفرمایند:قَالَ وَ فِی حَدِیثٍ آخَرَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیهالسلام: مَا مِنْ رَجُلٍ تَکَبَّرَ أَوْ تَجَبَّرَ إِلَّا لِذِلَّةٍ یجِدُهَا فِی نَفْسِهِ. هیچ مردی تکبر و زورگویی نمیکند، مگر به سبب ذلّتی که در خود میبیند.[2]
و در جایی دیگر آمده است: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیهالسلام: مَا مِنْ أَحَدٍ یتِیهُ إِلَّا مِنْ ذِلَّةٍ یجِدُهَا فِی نَفْسِهِ. هیچ فردی تکبر نمیکند؛ الاّ به سبب حقارتی که در خود میبیند.[3]
درنتیجه با سرزنش کردن کودک خود، نهتنها زندگی کودکی او، بلکه آینده او را نیز دچار مشکل خواهیم کرد. البته ناگفته نماند که بیشتر اوقات اینکه والدین به سرزنش کردن کودک خود میپردازند، به این دلیل است که عصبانیت خود را کاهش دهند و بهنوعی از کودک خود انتقام بگیرند. این نکته بازگشت به همان مطلبی دارد که در مقالات قبل بارها تکرار کردهایم که والدین باید خودشان را کنترل کنند و سعی کنند سعهصدر پیدا کنند تا بهآسانی عصبانی و ناراحت نشوند، زیرا این عصبانیتها آنها را به رفتارهای مخربی مثل سرزنش کردن و تحقیر و ... میکشاند. پس باز هم تکرار میکنم که فرزندان آمدهاند تا ما را تربیت کنند، نه ما فرزندان را.
پینوشت
[1] - با استفاده از مقاله تحقیر و سرزنش کودک و نوجوان، به نقل از وبلاگ گروه مدرسین آموزش خانواده منطقه یک تهران، http://anjomanedu1.blogfa.com[2] - وسائل الشیعة، حرّ عاملی، ج 15، ص 380
[3] - اصول کافی، ج 3، ص 761