اکسیر امید در اندیشه مهدویت
کلید واژه انتظار ارتباط تنگاتنگی با امیدبخشی و امیدواری در یک حرکت راهبردی و استراتژیک دارد، کمااینکه با کمی دقت و تأمل در معنا و مفهوم انتظار میتوان رابطه این دو عنصر مهم را با هم بدست آورد. برخی از لغت شناسان زبان فارسی در ترجمه و معنای انتظار این چنین بیان داشتهاند: «چشم به راه بودن، درنگ کردن، مهلت خواستن و دقت و تأمل کردن».[1]با اندکی دقت در معنای اصطلاحی انتظار نیز به خوبی میتوان رکن اصلی انتظار را امیدواری به آینده معرفی کرد. برخی از محققان در تبین معنای انتظار این چنین بیان داشتهاند: «انتظار حالتی روحی و نفسانی است که زمینهساز آمادگی برای آن چه انتظارش را میکشند میشود، و ضد آن یأس و ناامیدی است که هر قدر انتظار شدیدتر باشد، آمادگی نیز بیشتر است».[2]در واقع امیدواری به آیندهای روشن یکی از لوازم و ارکان مهم سبک زندگی مهدوی است، امیدی که باعث شد یعقوب را سالیان سال به امید وصال فرزند محبوبش چشم به راه نگه دارد، در واقع این شاخص مهم با مبانی و معارف توحیدی گره خورده است به طوری که هر گونه واپسگرایی از آن در تضاد جدی با سبک زندگی موحدانه ترجمه شده است. «یَا بَنِیَّ اذْهَبُوا فَتَحَسَّسُوا مِنْ یُوسُفَ وَأَخِیهِ وَلَا تَیْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ ۖ إِنَّهُ لَا یَیْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْکَافِرُونَ؛[3] پسرانم! بروید، و از یوسف و برادرش جستجو کنید؛ و از رحمت خدا مأیوس نشوید؛ که تنها گروه کافران، از رحمت خدا مأیوس مىشوند!»
رکن طلایی مهدی باوری و مهدوی پژوهی
1-امید به تشکیل حکومت مهدوی و حکومت صالحان
رأس هرم و اوج شکوفایی و شکل گیری تمدن نوین اسلامی، در برقراری حکومت امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) خود را نشان میدهد، امید به تشکیل این حکومت، موضوع و شاخص اصلی مهدی باوری و مهدوی پژوهی است. در واقع یکی از متعلقات امید در اندیشه مهدویت، درک این حکومت الهی در آینده بسیار نزدیک است، که هم برخی از آیات و هم روایات به این موضوع اشاره دارد: «وَنُریدُ أَن نَمُنَّ عَلَى الَّذینَ استُضعِفوا فِی الأَرضِ وَنَجعَلَهُم أَئِمَّةً وَنَجعَلَهُمُ الوارِثینَ؛[4]ما میخواهیم بر مستضعفان زمین منّت نهیم و آنان را پیشوایان و وارثان روی زمین قرار دهیم!». در دعای افتتاح نیز این امیدواری به برقراری حکومت صالحان این چنین مورد اشاره و امید قرار میگیرد: «اللَّهُمَّ إِنَّا نَرْغَبُ إِلَیک فِی دَوْلَةٍ کرِیمَةٍ تُعِزُّ بِهَا الْإِسْلامَ وَ أَهْلَهُ؛[5] خدایا به سوی تو مشتاقیم برای یافتن دولت کریمهای که اسلام و اهلش را به آن عزیز گردانی».
2- امید به عدالت فراگیر و جهانی
یکی دیگر از متعلقات امیدواری در سبک زندگی مهدی باوران، امید و انتظار به گسترش و فراگیری عدالت و برچیده شدن ظلم و ستمگری است. بسیاری از مردم ستم دیده جهان به امید همین موضوع در برابر ظلم ستمگران ایستادگی کرده و بارقهی امید به زندگی آنها حیات معنوی بخشیده است. در واقع یکی از شاخصترین نتایج و برکات ظهور امام عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) مقابله با ظلمان و فراگیر کردن عدالت اسلامی است؛ کما اینکه این نوید الهی و قرآنی این چنین مورد اشاره قرار گرفته است: «حَتَّى یَخْرُجَ فَیَمْلَأَ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا کَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْرا؛[6]تا اینکه خروج کند و ظاهر شود و زمین را از داد پر کند همان طور که از ستم و بیدادگرى پر شده باشد». عدالت فراگیری که در زمان ظهور در عالم فراگیر خواهد شد، شامل همه اقسام عدالت، اعم از عدالت قضایی، عدالت اقتصادی، آموزشی، نظامی و امنیتی خواهد بود.امید در زندگی مهدی باوران یک امید سازنده و پویا است، از این رو این چنین نیست که برای دست یابی به تمدن نوین اسلامی و آثار و برکاتی که با ظهور امام عصر(علیه السلام) به ارمغان می آید، منتظران در این زمینه مسئولیت و یا وظیفهای به عهده نداشته باشند،
3-امید به فراگیری و برقراری امنیت جهانی
جوامع مدرن امروزی علیرغم همه تلاشها و موفقیتهایی که در زمینه توسعه و پیشرفت علمی و پژوهشی داشتهاند با این حال نتوانسته اند به همان اندازه در فراگیر کردن امنیت، آرامش، دوستی و صلح و صفا موفقیت لازم را بدست آورند، جامعه بشریت در این خصوص نه تنها موفقیتی را به دست نیاورده؛ بلکه صاحبان قدرت و ثروت جهان با رویکرد استکباری و استعماری به دنبال چپاول هر چه بیشتر حقوق و سرمایههای دیگران نیز بودهاند. این در حالی است که در بر اساس روایات اسلامی با ظهور حضرت مهدی (ارواحنا لتراب مقدمه الفداء) صلح، دوستی و برادری فراگیر خواهد شد، موضوعی که در روایات اسلامی این چنین به آن اشاره شده است:«امیر مؤمنان (علیه السلام) در یک مجلس، چهارصد نکته به یارانش آموخت که به صلاح دین و دنیاى مسلمان است. فرمود: ... و اگر قائمِ ما قیام کند، آسمان، بارانش را فرو مىفرستد و زمین، گیاهش را بیرون مىآورد و دشمنى، از دلهاى بندگان مىرود و درندگان و چارپایان با هم در صلح و صفایند، تا آن جا که زن از عراق تا شام مىرود و پایش را جز روى سبزه نمىنهد و زینتش بر سرشاست و نه درندهاى او را مىترساند و نه او از آن مىترسد».[7]
4-امید به رونق و رفاه اقتصادی و ریشه کن شدن فقر و فلاکت
یکی دیگر از آثار و برکات ظهور امام عصر(عجل الله فرجه الشریف) نوید فراوانی،ریشه کرن کردن فقر و فلاکت از زندگی بشری و فراگیر کردن رفاه و رونق اقتصادی و همچون ترقی علوم و دانش است، در واقع مهدی باوران یکی از بارقههای امیدی که در زندگی خود همواره با آن زندگی میکنند، و امید دست یابی به آن را در تمدن نوین اسلامی به نظاره نشسته و صد البته برای دست یابی به آن مقدمات آن را فراهم مینمایند، دست یابی به جامعه همواره با پیشرفت و رونق در تمام ابعاد زندگی است. در منابع روایی از امام صادق(علیه السلام) نقل شده است:«به نقل از مفضّل بن عمر: شنیدم که امام صادق (علیه السلام) مىفرماید: «قائم ما، هنگامى که قیام کند، زمین به نور پروردگارش روشن مىشود ... و زمین، گنجهایش را آشکار مىکند، تا آن جا که مردم، آن گنجها را روى زمین مىبینند، و برخى از شما، در پى کسى هستند که با رساندن مالى به او، حقّ خویشاوندى را ادا کند و زکاتش را از او بپذیرد؛ ولى کسى را نمىیابد که از او بپذیرد. مردم با آنچه خداوند از فضل خویش، روزىشان کرده است، بىنیاز از چیزهاى دیگر شدهاند».[8]
سخن پایانی:
در آخر باید به این نکته توجه داشته باشیم که امید در زندگی مهدی باوران یک امید سازنده و پویا است، از این رو این چنین نیست که برای دست یابی به تمدن نوین اسلامی و آثار و برکاتی که با ظهور امام عصر(علیه السلام) به ارمغان می آید، منتظران در این زمینه مسئولیت و یا وظیفهای به عهده نداشته باشند، بلکه در این بین منتظران باید خود زمینه ساز ظهور بوده و با فراهم کردن مقدمات عدل جهانی دنیا را برای برپایی جهانی پر از صلح و آرامش مهیا نمایند.پینوشتها:
[1]. محمد معین، فرهنگ معین، ص364.
[2]. موسوی اصفهانی، مکیال المکارم، ج2، ص 235.
[3]. سوره مبارکه یوسف، آیه 87.
[4]. سوره مبارکه القصص آیه ۵.
[5]. إقبال الأعمال (ط - القدیمة)، ج1، ص51.
[6]. صفات الشیعة، ص49.
[7]. الخصال، ج2، ص626. «وَ لَوْ قَدْ قَامَ قَائِمُنَا لَأَنْزَلَتِ السَّمَاءُ قَطْرَهَا وَ لَأَخْرَجَتِ الْأَرْضُ نَبَاتَهَا وَ لَذَهَبَتِ الشَّحْنَاءُ مِنْ قُلُوبِ الْعِبَادِ وَ اصْطَلَحَت».
[8]. الإرشاد فی معرفة حجج الله على العباد، ج2، ص381.