جهانی شدن یکسان سازی یا تنوّع فرهنگی و سیاست‌های ملّی (4)

آیسسکو (سازمان اسلامی، آموزشی، علمی و فرهنگی وابسته به سازمان کنفرانس اسلامی) نیز در چهارمین اجلاس وزرای فرهنگ کشورهای اسلامی که در آذر ماه 1383 / دسامبر 2004 در الجزایر تشکیل شد، ضمن تأکید بر
شنبه، 12 دی 1388
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: حجت اله مومنی
موارد بیشتر برای شما
جهانی شدن یکسان سازی یا تنوّع فرهنگی و سیاست‌های ملّی (4)
 جهانی شدن یکسان سازی یا تنوّع فرهنگی و سیاست‌های ملّی (قسمت چهارم و پایانی)
جهانی شدن یکسان سازی یا تنوّع فرهنگی و سیاست‌های ملّی (قسمت چهارم و پایانی)
 
نویسنده: سید حسین شرف الدین



 

آیسسکو و تنوع فرهنگی

آیسسکو (سازمان اسلامی، آموزشی، علمی و فرهنگی وابسته به سازمان کنفرانس اسلامی) نیز در چهارمین اجلاس وزرای فرهنگ کشورهای اسلامی که در آذر ماه 1383 / دسامبر 2004 در الجزایر تشکیل شد، ضمن تأکید بر مقوله تنوع فرهنگ، بیانیه ای را با یک مقدّمه 5 بندی و 7 ماده در این خصوص به تصویب رسانید. لزوم توجه به ویژگی ها و خصوصیات ملل، تأکید بر همزیستی مسالمت آمیز، همکاری های مشترک، تفاهم همه جانبه ملت ها و همچنین گفت و گوی ثمربخش و سازنده بین ملت ها و فرهنگ ها در جهت تحقق اهداف جهانی بشریت به عنوان جایگزین منحصر به فرد فرهنگ رایج خشونت و سیاست محروم سازی دیگران؛ پذیرش واقعیت تنوع فرهنگی در عین احترام متقابل به عنوان مبنای گفت و گو و همکاری سازنده بین فرهنگی و بین تمدّنی در جهان همواره در حال تغییر؛ رعایت قوانین و کنوانسیون های بین المللی که ضمن پذیرش ویژگی های خاص فرهنگی و تمدنی ملت ها و کشورها، حقوق ایشان را برای حفظ فرهنگ و تمدن خود تضمین کرده است؛ توجه به ویژگی های پسندیده ومیراث مشترک فرهنگی بشر همچون عشق، برادری، عدالت، همبستگی، احترام متقابل و... به منظور هدایت همگان در جهت گفت و گوی بین فرهنگ های و مذاهب ؛ مبارزه با رویه های خصمانه و تندروی های تهدید کننده صلح، عدالت وامنیت جهانی و ایده تضاد تمدن ها، از مهم ترین عناصر مورد تأکید این بیانیه است.
این بیانیه در ضمن ماده یک خود، در زمینه‌ی توجه دادن جدی به مسئله ی تنوع فرهنگی آورده است:
- تنوع فرهنگی و تمدّنی موهبتی از جانب خداست و ما به عنوان یک مسلمان رسالتی انسانی در جهت پایه گذاری صلح بین المللی به عهده داریم و باید در جهت منافع همه‌ی انسان ها از فرهنگ های جهانی حمایت کنیم.
- هر فرهنگی ارزش های خاص خود را دارد و از وضعیت خاصی برخوردار است و هیچ کس نمی تواند کمک هر فرهنگ را به غنای میراث فرهنگی جهانی کتمان کند و... .
- توجیهی برای باور داشتن به فرهنگ یا ملت دشمن وجود ندارد و اندیشه های پیش پنداشت فرهنگ ها را تمدن های دیگر علاوه بر تصورات متعصبانه ملت ها و کشورها باید آشکار گردد.
- تنوع فرهنگی ثروت عظیمی است که نباید موجب ناسازگاری، تنش و طرد دیگران گردد، بلکه باید وسیله ای برای گسترش چشم انداز همکاری های مشترک، ایجاد سازگاری، آشتی و همچنین کاهش اختلافات و رفع مسالمت آمیز تضادها باشد.
میراث فرهنگی مادی و غیر مادی که تنوع فرهنگی در همه‌ی ابعاد آن را در بر می گیرد، میراث مشترک بشری جهانی را تشکیل می دهد و بشریت از آن برای تقویت همبستگی بین المللی به منظور رعایت صلح بین المللی بهره می گیرد.
- و در ضمن ماده دوم اضافه می کند: تنوع فرهنگی عامل اساسی توسعه، تفاهم متقابل، همزیستی مسالمت آمیز، پیشرفت اجتماعی و اقتصادی، کاهش یا ریشه کنی تفاوت ها و اختلالات موجود در نظم کنونی بین المللی، احترام به حفاظت از محیط زیست و همچنین حفاظت از میراث مادی و غیر مادی ملت هاست.
- و در ذیل ماده سوم می گوید: فرایند جهانی شدن مستلزم در نظر گرفتن تنوع فرهنگی بوده و کثرت گرایی تمدّنی به عنوان انگیزه جهانی شدن و نه مانع آن خواهد بود. ... حمایت از تلاش های بین المللی برای تدوین یک پیمان جهانی درباره‌ی احترام به تنوع خلّاق بشری با تکیه بر دفع هر گونه تلاش برای محو یا براندازی یک زبان، فرهنگ و یا نژاد نیز از اهمیت یکسانی برخوردار است.
- و در ذیل ماده پنجم به مصادیقی از این تنوع توجه داده است: احترام به مناسک دینی و کتب و متون مقدس مکتوب یا شفاهی مردم یا ملت ها؛ زیرا اینها پایه های ادیان و مذاهب مختلف هستند و نیز احترام به اتفاق و یا تفاوت های فرهنگی ابناء بشر.
- وضع قوانین و مقرّراتی که سوء استفاده، غارت، تخریب و قاچاق میراث فرهنگی را ممنوع کند و این اعمال به عنوان توهین جدی به امنیت فرهنگی تلقّی شود.
- و در ذیل ماده شش می گوید: ... توجه به تنوع فرهنگی و حق برخورداری از تفاوت ها به عنوان یکی از مبانی اساسی حقوق بشر، طبق تعالیم دین اسلام و اصول مندرج در قوانین بین المللی است.
- توجه به حق برخورداری از تنوع فرهنگی و کثرت گرایی، احترام متقابل به عوامل و اجزای فرهنگی و تمدنی به عنوان پیش شرط گفت و گوی متعادل و همزیستی مسالمت آمیز و نیز حمایت از نظام حقوق فرهنگی ملت ها.(1)

جمهوری اسلامی ایران و سیاست گذاری معطوف به تنوع فرهنگی

جمهوری اسلامی ایران نیز همسو با یونسکو و آیسسکو و در جهت تحقق اهداف فرهنگی انقلاب شکوهمند اسلامی، ضمن حمایت قاطع از سیاست «تنوع فرهنگی» و مبارزه‌ی جدی و هدفمند با سیاست های امپریالیستی «یکسان سازی فرهنگی»، تحت عنوان تهاجم یا شبیخون فرهنگی، استراتژی فرهنگی خود را در جهت تأمین هدف مزبود در داخل و حمایت از جریانات همسو در سطح جهان تنظیم و تدوین کرده است. لازم به ذکر است که سیاست های ترسیمی عمدتاً با هدف پاس داری و تقویت فرهنگ ملی یا فرهنگ غالب به عنوان یک کلیت تام و مخرج مشترک همه‌ی تنوعات داخلی در تقابل با فرهنگ مهاجم خارجی طراحی شده و به نیازهای و مطالبات قومیت ها و خرده فرهنگ های داخلی که در جهت تحقق همین سیاست و تأمین برخی الزامات مؤکد یونسکو زمینه طرح دارد، توجه درخوری مبذول نشده است. قومیت های مختلف ایرانی نیز قاعدتاً برای حفظ تنوع فرهنگی خویش به اقدامات حمایتی دولت، بسترسازی مناسب و رفع و حذف موانع نیاز دارند. تأمین این مطالبات به سیاست گذاری های متناسب و اقدامات عملی در حوزه‌ی آموزش و پرورش، صدا و سیما، مطبوعات، تولیدات هنری و سینمایی، صنایع دستی و مانند آن و حمایت مشوقانه از زبان و ادبیات، فولکلور، سنّت ها و رسوم و سایر دستاوردهای فرهنگی نیاز دارد.
پیش از ذکر سیاست های مصوبه، توضیح این نکته لازم است که در جمهوری اسلامی ایران، نهاد یا یکی از نهادهای اصلی سیاست گذاری فرهنگی کلان‌نگر، «شورای عالی انقلاب فرهنگی» - در ابتدا ستاد انقلاب فرهنگی - است که وظیفه‌ی تدوین اصول سیاست فرهنگی جمهوری اسلامی و تعیین اهداف و جهت برنامه های آموزشی و پژوهشی و علمی را بر عهده دارد. علاوه بر شورای عالی انقلاب فرهنگی، «شورای فرهنگ عمومی» به عنوان یکی از زیر مجموعه های شورای عالی انقلاب فرهنگی، کار سیاست گذاری فرهنگی کلان‌نگر را بر عهده دارد. شورای عالی انقلاب فرهنگی در جزوه ای تحت عنوان «اصول سیاست فرهنگی جمهوری اسلامی ایران»، منظور از سیاست فرهنگی را تدوین و تعیین مهم ترین اصول و اولویت های لازم الرعایه درحرکت فرهنگی ... و به عبارت دیگر، نوعی دستور العمل فرهنگی که روشنگر حرکت [کلی جامعه] است، [می‌داند] با این هدف که « فرهنگ اسلامی در کلیه شئون فردی و اجتماعی کشور اصل و پایه قرار گیرد.»(2) نهاد اصلی سیاست گذاری فرهنگ خردنگر در جمهوری اسلامی ایران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است. ماده‌ی 29 قانون اهداف و وظایف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، این وزارت را «مسئول تنظیم سیاست های کلی فرهنگی، هنری و سینمایی کشور و ارائه آنها به مجلس شورای اسلامی می داند.»(3)

اصول سیاست فرهنگی جمهوری اسلامی

اصول سیاست فرهنگی کشور که راهنمای مسئولان و مدیران و برنامه ریزان و کارگزاران فعالیت های فرهنگی خواهد بود بدین شرح است:
1. بازشناسی و ارزیابی مواریث و سنن تاریخی و ملی در عرصه های مختلف دینی، علمی، ادبی و هنری و فرهنگ عمومی، و نگاهبانی از مآثر و مواریث اسلامی و ملی و حفظ و احیای دستاوردهای مثبت و ارزشمند تمدن اسلام در ایران؛
2. شناخت جامع فرهنگ و مدنیت اسلام و ایران و ترویج اخلاق و معارف اسلامی و معرفی شخصیت ها و عظمت های تاریخ اسلام و ایران؛
3. ارتباط فعال با کشورها و ملت ها و تحکیم پیوند مودّت و تقویت همبستگی با مسلمانان و ملل دیگر جهان؛
4. شناخت فرهنگ و تجربه های بشری و استفاده از دستاوردهای علمی و فرهنگی جهانی با بهره گیری از کلیه‌ی روش ها و ابزارهای مفید و مناسب؛
5. تحکیم وحدت ملی و دینی با توجه به ویژگی های قومی و مذهبی و تلاش در جهت حذف موانع وحدت؛
6. تلاش مستمر در جهت رشد علمی و فرهنگی و فنی جامعه و فراگیر شدن امر سواد و تعلیم و تربیت؛
7. اهتمام به امر زبان و ادبیات فارسی و تقویت و ترویج گسترش آن؛
8 .بسط زمینه های لازم برای شکوفایی استعدادها و خلاقیت ها و حمایت از ابتکارات و ابداعات؛
9. پاس داری از حریت و امنیت انسان در عرصه های گوناگون فرهنگی، سیاسی، قضایی و اقتصادی؛
10. فراهم ساختن شرایط و امکانات کافی برای مطالعه و تحقیق و بهره گیری از نتایج آن در همه‌ی زمینه ها؛
11. تقویت تفکر و تعقّل و قدرت نقادی و انتخاب در عرصه تلاقی و تقارب افکار؛
12. مقابله با خرافات و موهومات، جمود و تحجر فکری، مقدس مآبی، و ظاهر گرایی و مقابله با افراط در تجدد طلبی و خود باختگی در برابر بیگانگان تحت شعار واقع گرایی؛
13. تقویت و احیا و معرفی هنر اصیل و سازنده در تمامی عرصه ها و زمینه های سازگار با روح تعالیم اسلامی؛
14. گسترش زمینه مشارکت و مباشرت مردم در امور فرهنگی، هنری، علمی و اجتماعی و همچنین حمایت از فعالیت ها و اقدامات غیر دولتی به منظور همگانی شدن فرهنگ و توسعه‌ی امور فرهنگی با نظارت دولت؛
15. اتخاذ سیاست های ایجابی و مثبت در امور فرهنگی، هنری، اجتماعی و ایجاد
مصونیت برای افراد و جامعه، و اهتمام به جاذبه و رحمت و جامع نگری و دوراندیشی، شورمشورت و پرهیز از خشونت و شتاب‌زدگی و یکسونگری و استبداد رأی؛
16. آموزش و تشویق برای تقویت روح اجتماعی و مقدم داشتن مصالح جمعی بر منافع فردی، احترام گذاشتن به قانون و نظم عمومی به عنوان یک عادت و سنّت اجتماعی و پیشقدم بودن دولت در دفاع از حرمت قانون و حقوق اشخاص؛
17. تلاش برای شناخت و معرفی ارکان هویت اصلی و ملی به منظور این هویت و همچنین به منظور استحکام و استمرار استقلال فرهنگی؛
18. گسترش روحیه‌ی نقد وانتقاد پذیری و حمایت از حقوق فردی و اجتماعی برای دعوت به خیر و همگانی شدن امر به معروف و نهی از منکر بر مبنای حکمت، موعظه حسنه، شرح صدر و جدال به آنچه احسن است.
19. توسعه و اعتلای تبلیغات فرهنگی و هنری به نحو مناسب به منظور ترویج و تحکیم فضایل اخلاقی؛
20. توجه به فرهنگ و هنر روستا به منظور بالا بردن سطح فرهنگی در روستاها و همچنین تقویت خلّاقیت های اصیل و با ارزش روستایی و عشایری.(4)

نتیجه گیری

روند بی وقفه جهانی شدن تفریباً همه‌ی عناصر خرد وکلان جامعه‌ی بشری را در سطوح گوناگون در معرض تغییر قرار داده است. از این میان مقوله‌ی فرهنگ به عنوان رکنی ترین، گسترده ترین، عمیق ترین و پر نفوذترین مؤلّفه ی زیست جهان انسانی، بیش از سایر مؤلّفه ها این تغییرات را در خود بازتاب داده است. در بیان نحوه‌ی ارتباط میان جهانی شدن و فرهنگ، چهار نظریه از سوی فرهنگ شناسان ارائه شده است. عده ای جهانی شدن را موجب یکسان سازی و همگنی تدریجی فرهنگ های متنوع موجود در مسیر شکل گیری و استقرار یک فرهنگ واحد جهان شمول می دانند. عده ای جهانی شدن را موجب تکثّر گرایی و تنوع گرایی فرهنگی و به بیان دیگر تثبیت وضع موجود و بستر سازی برای رویش خرده فرهنگ های متنوع و احیا و تقویت خرده های حاشیه ای؛ دسته‌ی سوم به ظهور چیزی تحت عنوان وحدت در عین کثرت که نمایانگر ظهور توأمان نوعی یکسانی وهمگنی در برخی سطوح و تنوع و تکثر در سایر سطوح است و در نهایت، نظریه‌ی چهارمی که جهانی شدن را موجب آشفتگی و اختلاط فرهنگی، در هم آمیختن مرزها و شکل گیری نوعی بریکولاژ فرهنگی (چهل تکه شدگی) ارزیابی کرده اند.
واقعیت مشهود و روند عینی امور چنین نشان می دهد که جهانی شدن به موازات زمینه سازی در جهت تحقق یکسانی و عام گرایی و تقارب فرهنگ ها و خرده فرهنگ های موجود در برخی سطوح، خاص گرایی و تنوع گرایی را نیز حتی بیشتر از گذشته تشدید و تقویت کرده است. سازمان علمی - فرهنگی یونسکو نیز با عطف توجه به این واقعیت، دولت ها را در جهت حفظ و تقویت فرهنگ و خرده فرهنگ های متنوع موجود به عنوان سرمایه های اصیل بشری و میراث نیاکانی ترغیب و تشویق کرده وتنوع گرایی را که مظهر شکوفایی خلّاقیت طبیعی بشر است، مانع از شکل گیری جامعه‌ی جهانی واحد بر اساس مشترکات روزافزون تلقّی نکرده است. سیاست های فرهنگی جمهوری اسلامی نیز همسو با این استراتژی، در جهت تقویت قومیت ها و تنوع گونه‌ی فرهنگی رقم خورده است.

پی نوشت ها:

1- حسن امینیان، بیانیه‌ی اسلامی تنوع فرهنگی آیسسکو (سازمان اسلامی، آموزشی، علمی و فرهنگی وابسته به سازمان کنفرانس اسلامی)، ارتباطات فرهنگی «چشم انداز» 25 (مرداد 1385)، ص 39-44.
2- شورای عالی انقلاب فرهنگی، اصول سیاست فرهنگی جمهوری اسلامی ایران (تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1371)، ص 2و6.
3- وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، مجموعه قوانین و مقرّرات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی (تهران، سازمان چاپ و انتشارات وزارت ارشاد، 1371)، ص 12.
4- دبیرخانه‌ی شورای عالی انقلاب فرهنگی، بیست سال تلاش در مسیر تحقق اهداف انقلاب فرهنگی (گزارش توصیفی و موضوعی مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی) (تهران، شورای عالی انقلاب فرهنگی، 1385)، چ دوم، ص 369-371.

منبع: مجله ی معرفت شماره ی 123



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.