چگونه خوب سفر کنیم و همسفر خوبی باشیم
تابستان پُر از نشانههای سفر است: بوی درآوردن چمدانها از انتهای کمد و گرفتن خاکش، صدای ریختن وسایل روی هم و چیدنش توی کیف و چمدانها، بلیتهای افتاده روی میز یا چک کردن بودن همهی وسایل عقب ماشین، رد شدن جادهها با درخت و ابر و کوه و خانههای روستاییاش از پیش چشم ما...تابستان پُر از سفر است. فرقی نمیکند سفر به یکی از روستاها یا منطقههای ییلاقی اطراف شهر باشد یا دورتر و بزرگتر و پُرامکاناتتر. فاصله و امکانات و همسفرها و نیازهایمان تعیین میکنند که راه سفر را با ماشین طی کنیم یا هواپیما، به تلق و تولوق قطار گوش دهیم یا با صدای اذان در یک مسجد بین راهی خستگی راه را از یاد ببریم. سفر با همهی نشانهها و تابستانگیاش مهارت لازم دارد تا خوش و خوب و خرّم بگذرد...
سفر و همسفرها
امکان دارد سفر ما با خانواده باشد، یعنی جمع پدر و مادر و خواهر و برادرها یا چند خانوادهی دیگر هم از فامیل یا دوست، همسفر ما باشند. هریک از این سفرها لذّتهای خودش را دارد. مهارت همسفر بودن، مهارتی است که سفر را هم برای ما و هم برای همسفرهایمان جذّاب میکند. برنامهریزی و جلسهی گروهی قبل از حرکت، کمک میکند برنامه از قبل پیشبینی شده باشد و همه خودشان را برای آنچه پیش رو دارند، آماده کنند. اگر کسی حسّاسیّت یا ناراحتی خاصّی دارد باید قبل از سفر به همه بگوید که مراعات حالش را بکنند. گاه شهر یا جایی که میخواهید به آن سفر کنید، منطقهی دیدنیای دارد که برای شما جذّاب است و برای بقیّه نه. اگر نتوانستید این منطقه را به برنامه اضافه کنید، از دیگران خواهش کنید که چطور میتوانید از فرصت سفر استفاده کنید و اینجا را هم ببینید. شاید یک نفر با شما همراه شد، بدون قهر و غُر و دعوا. توی سفر بدترین چیز گفتن حرفها به دعوا و قهر است؛ واقعاً کام سفر را تلخ میکند. سعی کنید خواستههایتان را قبل از سفر مشخّص و اعلام کنید و در سفر تا میتوانید همراه دیگران باشید و از مخالفت یا ناسازگاری دوری کنید. کمک کردن به بزرگترها، چشم گفتن به خواستههایشان و کم کردن توقّع و خواستهها، آرامش را به سفر تزریق میکند. گاه هم باید چشمهایتان را ببندید و تا میتوانید خوش بگذرانید. مطمئن باشید با دیدن خوش گذشتن سفر به شما، حال همسفرهایتان هم خوش میشود.شیرینیها و مصائب سفر
سفر، گاه رفتن به جایی بکر و ندیده است، گاه هم برای بار چندم به یک جای خاص میروید. هر یک از اینها که باشد، تجربهها و خاطرهها جدیدند و باید خوب ازشان استفاده کرد. بهترین سوغاتی برای خودتان خاطره نویسی از سفر است. سفر هرچقدر شیرین یا سخت، بعد از مدّتی به خاطره تبدیل میشود. شما میتوانید حتّی سختترین تجربهها را هم به زبانی طنز بنویسید و از آن لذّت ببرید. سختیهای سفر ممکن است خراب شدن ماشین، تصادف، بد شدن حال یکی از همسفرها، یک مشاجره یا دعوا، دزدی و هزار چیز ممکن باشد. شما در آن لحظه حسّ سوپرمنها را داشته باشید. سعی کنید خونسردی و تعادل روحی خودتان را حفظ کنید و تا جایی که ممکن است به اطرافیان کمک کنید. امکان دارد هر یک از این اتّفاقها در خانه و شهر و یک روز عادی از زندگیتان هم بیفتد. پس به سفر ادامه دهید و به همدیگر آرامش هدیه کنید. گاه برای همسفرهایتان یک هدیه بخرید یا بخندانیدشان. بماند که به فکر آنهایی که در سفر نیستند هم باشید. بهشان زنگ بزنید، یادگاری، ترجیحاً چیزی که سوغات همان محل است، برایشان بیاورید و با گفتن تجربههایتان آنها را تشویق کنید که چنین سفری را تجربه کنند. فقط مواظب باشید دل کسی را نسوزانید!منبع: مجله باران