تختي ؛ پهلوان سياسي
نويسنده : على شاملو
غلامرضا تختي فرزند رجب متولد پنجم شهريورماه 1309 شمسي به شماره شناسنامه 500 صادره از تهران در خانوادهاي مذهبي چشم به جهان گشود. پدربزرگ او قلي نام داشت و شغل او بنكداري بود.
قلي در سفر مكه به دست راهزنان به قتل رسيد. اما پدر تختي معروف به ارباب رجب 30 هزار متر زمين و يخچالهاي طبيعي در جنوب تهران داشت. اين زمينها در زمان رضاخان براي احداث ايستگاه راهآهن تصرف گرديد و بدين ترتيب خانواده تختي از هستي ساقط شد. اين امر موجب نفرت تختي از خاندان پهلوي گشت. تختي و ورزش
تختي ورزش را دوست ميداشت. او هرگز خيال قهرمان شدن نداشت بلكه ورزش را فقط براي سلامتي و تندرستي بدن ميخواست. خودش بارها گفته است: <فكر اينكه يك روزي قهرمان كشور يا قهرمان جهان بشوم خجالتم ميداد.>
او از همان ابتدا از قدرت بدني خوبي برخوردار بود و پس از مدتها تمرين و احساس آمادگي تصميم گرفت كه به اتفاق بچههاي محل به زورخانه پولاد نزديك منزلشان برود و تمرين جدي را آغاز كند.
درباره مرگ تختي اطلاعات ضدونقيضي وجود دارد. هنگام كالبدشكافي شكستگي عميقي در پشت سر تختي ديده شد. اين موضوع اينگونه توجيه شد كه هنگام جابهجايي پيكر او از هتل سر او با زمين برخورد كرده و درواقع شكستگي مربوط به بعد از مرگ او است! خبر درگذشت تختي بعد از مدت كوتاهي در خارج از مرزهاي ايران هم بازتاب پيدا كرد.
جلال آلاحمد مينويسد: « يكي ميگفت چيزخورش كردند... ديگري ميگفت خفهاش كردند، يكي ديگر ميگفت: به قصد كشت او را زدهاند و بعد جسدش را به هتل بردهاند! از آن همه جمعيت، هيچكس حتي براي يك لحظه به احتمال خودكشي فكر نميكرد. آخر جهانپهلوان باشي و در « بودن» خودت، جبران كرده باشي « نبودن» هاي فردي و اجتماعي ديگران را و آن وقت خودكشي؟» شايد ظريفترين اشاره را روزنامه « توفيق » داشت كه با كنايهاي زهرآلود نوشت: « تختي را خودكشي كردند» ! و بدينسان تختي در 37 سالگي با ديار فاني وداع كرد.
منبع: باشگاه اندیشه
/س
قلي در سفر مكه به دست راهزنان به قتل رسيد. اما پدر تختي معروف به ارباب رجب 30 هزار متر زمين و يخچالهاي طبيعي در جنوب تهران داشت. اين زمينها در زمان رضاخان براي احداث ايستگاه راهآهن تصرف گرديد و بدين ترتيب خانواده تختي از هستي ساقط شد. اين امر موجب نفرت تختي از خاندان پهلوي گشت. تختي و ورزش
تختي ورزش را دوست ميداشت. او هرگز خيال قهرمان شدن نداشت بلكه ورزش را فقط براي سلامتي و تندرستي بدن ميخواست. خودش بارها گفته است: <فكر اينكه يك روزي قهرمان كشور يا قهرمان جهان بشوم خجالتم ميداد.>
او از همان ابتدا از قدرت بدني خوبي برخوردار بود و پس از مدتها تمرين و احساس آمادگي تصميم گرفت كه به اتفاق بچههاي محل به زورخانه پولاد نزديك منزلشان برود و تمرين جدي را آغاز كند.
اعتقادات تختي؛ نهضت اسلامي
علني شدن فعاليت سياسي تختي
تختي و بازگشت دوباره به كشتي
شركت در آخرين دوره مسابقات
مرگ پايان راه نيست
درباره مرگ تختي اطلاعات ضدونقيضي وجود دارد. هنگام كالبدشكافي شكستگي عميقي در پشت سر تختي ديده شد. اين موضوع اينگونه توجيه شد كه هنگام جابهجايي پيكر او از هتل سر او با زمين برخورد كرده و درواقع شكستگي مربوط به بعد از مرگ او است! خبر درگذشت تختي بعد از مدت كوتاهي در خارج از مرزهاي ايران هم بازتاب پيدا كرد.
جلال آلاحمد مينويسد: « يكي ميگفت چيزخورش كردند... ديگري ميگفت خفهاش كردند، يكي ديگر ميگفت: به قصد كشت او را زدهاند و بعد جسدش را به هتل بردهاند! از آن همه جمعيت، هيچكس حتي براي يك لحظه به احتمال خودكشي فكر نميكرد. آخر جهانپهلوان باشي و در « بودن» خودت، جبران كرده باشي « نبودن» هاي فردي و اجتماعي ديگران را و آن وقت خودكشي؟» شايد ظريفترين اشاره را روزنامه « توفيق » داشت كه با كنايهاي زهرآلود نوشت: « تختي را خودكشي كردند» ! و بدينسان تختي در 37 سالگي با ديار فاني وداع كرد.
منبع: باشگاه اندیشه
/س