تعریف اختلال علائم جسمانی
در ابتدا سعی داریم این اختلال را با مثال سادهای توضیح دهیم؛ علی و عباس هر دو دردی را در ناحیه شکمی تجربه میکنند. علی در مورد دردی که دارد نگران است و به دکتر مراجعه میکند و فکرش پس از معاینه پزشک آسوده میشود، به خود زمان میدهد. عباس به شدت در مورد درد خود نگران و مضطرب است. مدام به درد خود فکر میکند در حدی که فکر او فراتر از حد دردی است که تجربه میکند.مسائل مختلفی را در مورد درد خود تصور و به آنها فکر میکند، این فرایند انرژی و وقت زیادی از عباس میگیرد. او به پزشکهای متعددی مراجعه میکند اما همچنان نگران است. این نگرانی و صرف وقت برای درد، زندگی او را مختل کرده است. او چند روزی است به سرکار نرفته و...
حالاتی که عباس تجربه میکند تعریفی روشن از اختلال علائم جسمی به ما ارائه میدهد. بنابراین میتوان گفت در اختلال علائم جسمانی نشانه و علامتی جسمی وجود دارد که افکار شدید در مورد آن برای فرد به وجود میآید، اضطراب شدیدی را تجربه میکند، انرژی بیش از حدی را برای پرداختن به این افکار صرف میکند و زندگی روزمره را مختل میکند. نوع دیگری از این بیماری، هیستری نام دارد.1
نشانههای اختلال علائم جسمانی
۱-داشتن یک یا بیشتر از یک علامت جسمی در بدن که منجر به استرس یا قطع روند عملکرد روزانه میشود.۲-افکار، احساسات و رفتار شدید مرتبط با نشانههای بدنی یا سلامت که در یکی از موارد زیر جای میگیرند:
الف) افکار نامناسب و مداوم دربارهی جدی بودن یک نشانه.
ب) داشتن سطح بالای اضطراب نسبت به سلامتی یا نشانهها.
ج) اختصاص دادن زمان و انرژی زیادی برای نگرانی در مورد نشانهها.
۳-ممکن است یک نشانه مشخص نداشته و مدام تغییر کنند، علائم این اختلال معمولاً به مدت ۶ ماه یا بیشتر در فرد وجود دارند. همان طور که در ابتدا اشاره کردیم مبتلایان اختلال علائم جسمی نشانههای فیزیکی متعددی دارند که باعث ایجاد استرس در آنها میشود. این علائم میتوانند در قسمت خاصی از بدن باشند یا به طور کلی منجر به کسالت بدن شوند.
آنها بدون هیچ مدرکی فرض میکنند نشانههای فیزیکیشان بسیار تهدید کننده و خطرناک هستند. این افراد آنقدر به داشتن مشکل سلامتی در بدنشان باور دارند که تشخیص اختلال علائم جسمانی از وضعیت پزشکیِ نیازمند به درمان را کمی سخت میکند.2
سبب شناسی
افراد مبتلا به اختلال علائم جسمی احساس های جسمی خود را تشدید و تقویت می کنند.آنها آستانه پایینتر و تحمل کمتری نسبت به ناراحتی جسمانی دارند.
برای مثال چیزی که شخص عادی آن را فشار شکمی احساس میکند، فرد مبتلا به خود بیمار انگاری به صورت درد شکمی درک می کند.
این افراد ممکن است روی احساس های بدنی تمرکز کنند و آنهارا سوء تعبیر کنند و به دلیل طرحواره شناختی آنها را هشداری تلقی کنند.
اختلال علایم جسمی در چارچوب مدل یادگیری اجتماعی نیز قابل فهم است.
علایم این اختلال در واقع درخواستی برای پذیرش نقش بیمار از جانب کسی تلقی میشود که خود را با مسائل ظاهراً لاینحل و غلبه ناپذیر مواجه می بیند.
نقش بیمار راه گریزی برای بیمار است که به او امکان میدهد از تعهدات مزاحم اجتناب کند و چالشهای نامطلوب را به تعویق بیاندازد و از تکالیف و تعهدات معمول خود معاف شود.
اختلال علایم جسمی گاهی شکل دیگری از سایر اختلالات روانشناختی است و بیش از همه با اختلالات افسردگی و اضطراب ارتباط دارد. حدود ۸۰ درصد بیماران مبتلا به اختلال جسمی ممکن است به طور همزمان دچار اختلالات افسردگی یا اضطرابی باشند.
بیمارانی که واجد ملاک های تشخیصی اختلال علایم جسمی هستند، ممکن است مبتلا به زیرگروهی جسمانی کننده از اختلالات روانشناختی دیگر باشند.
مکتب روان پویشی(سایکودینامیک) معتقد است امیال پرخاشگرانه و خصمانه نسبت به دیگران( از طریق واپس زنی و جابجایی) به شکایات جسمی تبدیل می شوند.
خشم این بیماران در ناکامی های گذشته، طرد شدن ها و فقدانها ریشه دارد، ولی این بیماران در زمان حال خشم خود را به این صورت بیان می کنند که ابتدا در صدد جلب توجه و کمک دیگران در می آیند و بعد کمک آنان را به علت بی اثر بودن رد می کنند.
اختلال علایم جسمی همچنین به عنوان دفاعی در مقابل احساس گناه، احساس شرارت درونی، ابراز عزت نفس پایین و علامتی از توجه مفرط به خود تلقی میشود.
به این ترتیب درد و رنج های جسمی وسیله ای برای جبران و کفاره دادن(ابطال) می شود و به صورت مجازات شایستهای برای کارهای نادرست گذشته(خواه واقعی، خواه خیالی) و احساس گناهکاری و شریر بودن تلقی می شود.3
پیامدهای اختلال علائم جسمانی
اختلالات مختلف با پیامدهای متفاوتی همراه هستند که عموما این پیامدها باعث نگرانی و بدنبال راه چاره بودن در فرد میشود.خستگی روانی
تجربه ی دائمی اضطراب و افکار مربوط به بیماری میتوانند تنش زیادی برای فرد به جا بگذارند و شخص را دچار فرسودگی و خستگی روانی و یا افسردگی کنند.تأثیر بر روابط بین فردی
اختلال علائم جسمانی را میتوان در یک مدل یادگیری اجتماعی دریافت، به این صورت که علائم و نشانهها به عنوان یک ابزار برای ورود فرد به نقش بیمار استفاده شده و فرد بدین وسیله از مسائل به ظاهر غیر قابل عبور، تعهدات، چالشهای پیش رو و از وظایف معمول فرار میکند.1تشخیص
ملاک های تشخیصی DSM-5 برای اختلال علایم جسمی ایجاب می کند که بیمار با اعتقادی غلط مبنی بر ابتلا به یک بیماری جدی اشتغال ذهنی داشته باشد و این باور غلط برپایه سوء تعبیر نشانه ها یا احساس های جسمانی مبتنی است.این باور اشتباه باید حداقل ۶ ماه، علیرغم فقدان یافته های پاتولوژیک در معاینات طبی و عصبی، دوام داشته باشد.
ملاک های تشخیصی همچنین قید میکند که این اعتقاد غلط به شدت یک هذیان نبوده ( که در این صورت تشخیص اختلال هذیانی مناسبتر است)و محدود به ناراحتی در مورد ظاهر شخص نیست ( چه تشخیص اختلال بدریخت انگاری بدن در این صورت مناسب تر است).
در عین حال علایم اختلال علایم جسمی باید به شدتی باشد که سبب ناراحتی هیجانی بیمار شود یا توانایی بیمار را در کارکردهای حوزه های مهم زندگی اش مختل کند.
بالینگر ممکن است وجود بینش ضعیف را در این بیماران تشخیص دهد، بیمار در همه موارد افراطی بودن نگرانی هایش را تشخیص نمی دهد.3
درمان اختلال علائم جسمی
روان درمانی
روان درمانی، قدم اول مناسبی در جهت درمان اختلال علائم جسمی است. رویکرد شناختی-رفتاری یکی از رویکردهای روان درمانی مفید برای این اختلال میباشد. در این رویکرد شما با یک تراپیست بر روی افکار و الگوهای نامعقول و منفی کار میکنید.تراپیست با شما کار میکند تا وقتی آن افکار به ذهنتان هجوم میآورند راههای مناسبتری برای پاسخ دادن در شرایط استرس زا پیدا کرده و به شکل کارآمد از آن عبور کنید. همچنین روشهای مختلفی برای کنترل اضطرابتان یاد میگیرید.
دارو درمانی
داروهای ضدافسردگی میتوانند برای اختلال علائم جسمانی مفید بوده و سطح اضطراب را پایین آورند. این داروها همراه با روان درمانی بسیار کارآمد خواهند بود. داروهای ضدافسردگی عوارض جانبی دارند، مطمئن شوید که متخصص تمام این عوارض را با شما در میان گذاشته تا منجر به افزایش اضطراب شما نشود.2پینوشتها
1.www.honarehzendegi.com
2.www.chamaan.ir
3.www.hirbodclinic.com