مفهوم کودک درون به چه معناست؟
مفهوم کودک درون مفهومی عمیق است که در همه افراد وجود دارد. این کودک درون، بر حال و امروز شما تاثیر میگذارد و حتی گذشته شما را نیز گاهی زنده میکند. کودک درون منبع خلاقیت و سر زندگی است. بسیاری از مشکلات عاطفی که ریشه در سرخوردگیها و حوادث کودکی دارند و بسیاری از افکار منفی که به سراغتان میآید، به وسیله ایجاد رابطه با کودک درون برطرف میشوند.زندگی در دنیای بزرگسالی میتواند حرارت و تب و تاب کودک درون را خاموش کند، اما شما میتوانید با در آغوش گرفتن و ارتباط مجدد با منبع کودکی خود، با این فشارها مبارزه کنید.1
چرا باید کودک درون خود را پیدا کنیم؟
همانطور که گفته شد، بن بستهایی که در زندگی روزمره بزرگسالی به آن میرسیم، در دوران کودکی نداشتیم. افسردگی، اضطراب و مشکلات جسمانی ناشی از عدم تحرک، از جمله بلایای زندگی ماشینی است. بنابراین نجات کودک درون از اعماق ناخودآگاه و رها کردن او در زندگی، میتواند باعث زنده شدن آرزوهای مرده کودکی، کاهش فشارها و استرسها و همچنین بهتر شدن ارتباطات اجتماعی میشود. 1رابطهی کودک درون و بزرگسالی چیست؟
همانطور که گفتیم تمام ترسها و نگرانیهای کودک درون، همراه با شادیها و نقاط مثبت در بزرگسالی هم وجود دارند. اما برخی از بزرگترها خیال میکنند که دیگر خبری از تجربههای قدیم کودکیشان وجود ندارد. بسیاری از مواقع، این کودک کمسن درون افراد است که زندگیشان را کنترل میکند؛ کودکی زخمخورده که در جلد بزرگسالی ظاهر میشود و سکان را بهدست میگیرد. برای مثال بچهای ۵ ساله سکان ارادهی فردی ۴۰ ساله را در دستان خود میگیرد.در چنین وضعیتی دیگر آن آدم بزرگ ۴۰ ساله نیست که تصمیم میگیرد. بلکه با کودکی ۵ ساله طرف هستیم که ترسیده، عصبانی، زخمخورده و آسیبدیده است.
چنین کودکی با این ویژگیها به دنیای بزرگسالان فرستاده میشود تا مسئولیتهای بزرگسالانه را تجربه کند. شما چه فکر میکنید؟ کودکی ۵ ساله میتواند وارد روابط آدمبزرگها بشود؟ حرفه و شغل پیشه کند و مستقل باشد؟ این چیزی است که در زندگی روزانه بسیاری از ما اتفاق میافتد و مدام بیآنکه دلیلش را بدانیم از خود میپرسیم: چرا همیشه احساس ناامنی میکنم؟ عصبی هستم و میترسم؟ چرا احساس گمگشتگی و تنهایی وجودم را در برمیگیرد؟
همهی اینها بهخاطر این است که کودکی کنترل شما را برعهده گرفته که بدون حمایت و مراقبت در دنیای بزرگسالان پرسه میزند. چنین مشکلی که در بیشتر مراجعان به رواندرمانگران دیده میشود، با اختلال چندشخصیتی متفاوت است. این مشکل، مشکلی رایج و آزاردهنده است که با بهرهمندی از علم روانشناسی و بدلشدن به بزرگسالانی که علاوه بر گذر از مرزهای سنی، شناخت خوبی هم از خود دارند، میتوان آن را حل کرد.2
مهمترین ویژگیهای فردی که به کودک درون خود توجه میکند؟
این افراد یک توانایی خاص دارند. آنها به شدت اعتماد به نفس دارند. این افراد در جایی اگر مسئله جدی باشد، هم توان جدیت را دارند، اما اگر از فضای خاص که جدیت را میطلبد، خارج شوند، همان انسان شاد و مشعوف جلوه میکنند.این افراد با دیدن یک فیلم کمدی کلی ایده برای خندیدن میگیرند و جالب است کودک درون این افراد مثل کودکان دبستانی است که به ترک روی دیوار هم میخندند.
معمولاً به این افراد گفته میشود شما اصلاً بزرگ نشدید. همان کودک هفت تا هشت سالهای که بودید هستید.
وقتی از زندگی خصوصی این افراد با خبر میشوید یا با این افراد که صحبت کنید متوجه میشوید که آنها هم مشکلات و مسائل خودشان را دارند.
برخی از این افراد، در زندگی با چنان مشکلات و مصائبی روبرو هستند که اگر یکی از این مشکلات را ما داشته باشیم، زمین و زمان را به قول معروف به هم میدوزیم؛ اما این افراد به قدری قوی هستند که اصلاً نشان نمیدهند و با تمام این مسائل باز میخندند.3
کودک درون تان را اینگونه فعال کنید
1. باور کنید که هر چیزی امکان دارد
اگر از یک کودک درباره شغل مورد علاقه اش بپرسید از او جواب هایی مثل را آتش نشانی که به طور پاره وقت، دامپزشک هم هست! ارتوپدی که تابستان ها را در سیرک کار می کند! دریافت می کنید.اینگونه پاسخ دادن کودکان به این دلیل است که او باور دارد که خودش و تمامی آدم ها می توانند هر چیزی که انتخاب می کنند ، به دست آورند و توانایی اش را دارند.
اما در زندگی ما بزرگسالان لحظه هایی وجود دارد که یادآوری این موضوع که پُر از پتانسیل های نامحدود هستیم را فراموش می کنیم و از تلاش برای رسیدن به هدف های مان کنار می کشیم و شرایط را ناعادلانه قضاوت می کنیم، اما بچه ها قضاوت نمی کنند، رویکرد آنها نسبت به هر چیزی مثبت است.
سعی کنید در تمام جوانب زندگی تان، این نگرش مثبت و فعال را حفظ کنید و در مراحل کاری و تمامی جوانب زندگی خوشبین باشید.
2. قدرت بازی کردن را درک کنید
موفق ترین افراد بزرگسال در زندگی شان علاوه بر راه اندازی یک کسب و کار جدی ، مانند کودکان اوقات خود را با بازی و تفریح پُر می کنند و بازی را به هر چیز دیگری ترجیح می دهند.اگر با افزایش سن و وارد شدن به سنین بزرگسالی از توجه و اهمیت تان به بازی کردن کم کنید مانند این است که به جای فراهم کردن شرایط رشد و شکوفا شدن برای یک انسان، مانع رشدش می شوید.
آلبرت انیشتین می گوید:«بازی کردن، بزرگ ترین شکل تحقیقات است.» پس تحقیقات را آغاز نمایید.
بعد از تایم کاری تان، برنامه ریزی کنید تا یک ورزش گروهی انجام دهید و یا در اوقات بیکاریتان با دوستان خود جمع شوید و یک دست شطرنج بازی کند و یا به تماشای فیلم های خنده دار بنشینید ، با این تفریح های کوچک اما تاثیرگذار،اعتماد بنفستان بالا می رود ، ارتباط های اجتماعی تان تقویت ، استرس تان کم می شود، خلاقیت تان شکوفا می شود.
3. هیچ کس را غریبه فرض نکنید
از دید کودکان غریبه ها فقط کسانی هستند که تا به حال ملاقات شان نکرده اند و هنگامی که به بازی وارد می شوند و صورت های غریبه ای می بینند ، با معرفی خود بدون اینکه آنان را قضاوت کنند و دید بدی نسبت به آنها داشته باشند، به راحتی وارد گروه آنان می شوند تا بازی کنند و لذت ببرند .اما بزرگسالان از تجربیاتی که احتمال آسیب دارند دوری می کنند و اینگونه احساس راحتی و امنیت می کنند.اما بزرگسالان می توانند با انتخاب های هوشمندانه، به راحتی وارد جمع شوند و موقعیت هایی را یابند که در آن احتمال یافتن دوستان جدید وجود داشته باشد. به عنوان یک انسان به خودتان یادآوری کنید که ، احتیاج به یافتن دوستان و روابط جدیدی دارید که شما را هیجان زده کند وسبب تقویت مهارت های زندگی تان شود.
4. در لحظه غرق شوید، نه در گذشته یا آینده
بسیاری از بزرگسالان همزمان چند کار را با یکدیگر انجام می دهند و به همین علت تمرکز زیادی روی کارهای خود ندارند اما اغلب کودکان یک کار را انتخاب می کنند و تا آن را تمام نکنند سراغ کاری دیگر نمی روند وهمه توجه خود را صرف آن کار می کنند تا از آن لذت ببرند و موجب شادی عمیقشان شود.پس چنانچه در این بخش از نمناک می خوانید اگر به بهانه شلوغ بودن سرتان ، خودتان را درگیر چندکار همزان می کنید، یعنی در لحظه نیستید. بهتر است دست از تفکر وسواس گونه در مورد حوادث دیروز بردارید و اتفاقات در لحظه اطراف تان را ببینید.
پس نگران لیست های بی پایان نباشید و یکی را انتخاب کنید و تا وتی تا انتها آن را انجام نداده اید به سراغ دیگری نروید.
در صورتی که ذهن شما فقط در گیر یک کار باشد ، کیفیت عملکردتان بالامی رود و با تمرکز بیشتری آن را انجام می دهید و در آن موفق می شوید و سرحال ترید.
5. کمی خجالت را کنار بگذارید
از کودکان الگو بگیرید و مانند آنها با دیگران راحت برخورد کنید اما این راحت بودن به این معنا نیست که با آنها بی محابا و نامناسب رفتار کنید و ناهنجار رفتار نمایید بلکه باید همانگونه که با آنها راحت هستید شخصیت خود را حفظ کنید.4پینوشتها
1.www.honarehzendegi.com
2.www.chetor.com
3.www.bishtarazyek.com
4.www.namnak.com