شکافنده ي دانش ها

محمدابن علي عليه اسلام درسوم صفر سال 57 هجري درمدينه منوره به دنيا آمد. وي نخستين کسي است که ازدوسوي نسبش به امام علي عليه السلام مي رسد زيرا پدرش ازنسل امام حسين عليه السلام و مادرش ازنسل امام عليه السلام بودند. چهارسال ازمحبت جدش حسين عليه السلام برخوردار گشت وسي وهشت سال ازحيات خودرا با پدرگذرانيد ودوران امامت وي نوزده سال بود آن حضرت در حادثه
سه‌شنبه، 13 بهمن 1388
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
شکافنده ي دانش ها
شکافنده ي دانش ها
شکافنده ي دانش ها

تهيه و تنظيم : مليحه اسلاميان
منبع : راسخون


قال رسول الله (صلّی الله علیه و آله و سلّم) : اني تارک فيکم الثقلين کتاب الله و عترتي اهل بيتي فانهما لن يفترقا حتي يروا علي الحوض و انکم لن تضلوا ان اتبعتم و استمسکتم بهما .

در مدح و منقبت پنجمين اختر آسمان ولايت :

اي منبع صفات کماليه خدا
اي مظهر فضيلت و اي مظهر سخا
اي آنکه جمع آمده در تو همه صفات
چشم فلک ز وسعت انديشه تو مات
اي آيت طهاره و تقوا پناه دين
خورشيد آسمان ولايت به پنجمين
اي عارف معارف اسلام و هم نجوم
اي آگه از علوم جهان باقر العلوم
دارد جهان به عز ولاي تو افتخار
اي از تو مانده مکتب اسلام پايدار
باشد خدا به وسعت انديشه ات گواه
سبحان من يميت و يحيي و لا اله
اي زبده ي خلايق و اي بهترين بشر
دارد شهير لطف کلامش ز تو اثر .

دوران امامت محمدبن علي (علیه السّلام)

محمدابن علي عليه اسلام درسوم صفر سال 57 هجري درمدينه منوره به دنيا آمد. وي نخستين کسي است که ازدوسوي نسبش به امام علي عليه السلام مي رسد زيرا پدرش ازنسل امام حسين عليه السلام و مادرش ازنسل امام عليه السلام بودند.
چهارسال ازمحبت جدش حسين عليه السلام برخوردار گشت وسي وهشت سال ازحيات خودرا با پدرگذرانيد ودوران امامت وي نوزده سال بود آن حضرت در حادثه عاشورا حضور داشت و حوادث واقعه عاشورا وشهادت امام حسين (علیه السّلام) را از نزديک مشاهده کرد. هنگامي که ابن زياد خاندان رسالت را به اسارت به دمشق فرستاد، از نزديک مصيبت هاي آنان را مشاهده کرد ودراين باره فرمود :« من چهار ساله بودم که جدم حسين (علیه السّلام) کشته شد و شهادت وي و آنچه رادرآن وقت به ما رسيد به ياد دارم» (1)

امتيازات امام محمد باقر (علیه السّلام)

امام باقر (علیه السّلام) دو امتياز درميان ائمه عليه السلام دارد.

امتياز اول :

جدپدري ايشان امام حسين(علیه السّلام) و جد مادري آن حضرت امام حسن (علیه السّلام) است از اين جهت در حق ايشان گفته شده است:« بدرستي که امام باقر (علیه السّلام) نمونه والايي از هاشميان ، علويان و فاطميان بود زيرا از جهت وراثت منتسب به امام حسن و امام حسين عليهما السلام و مادرش ام عبدالله (فاطمه) دختر امام حسن عليه السلام بود. وي راستگوترين لهجه ها و جذابترين چهره ها و بخشنده ترين انسانها به شمار مي رفت .

امتياز دوم :

اينکه امام محمدباقر (علیه السّلام) پايه گذار انقلاب فرهنگي شيعه محسوب مي شود.
گرچه انتشار معارف شيعه به وسيله امام صادق (علیه السّلام) صورت گرفت ولي پايه گذاري آن را امام باقر (علیه السّلام) نمودند. امام درآن دوران مقدمات تاسيس يک دانشگاه بزرگ را پي ريزي نمودند و در آن دوران خفقان به نشر و گسترش احاديث نبوي و معارف بلند اسلامي مبادرت ورزيدند.» (2)

مناقب امام محمدبن علي (علیه السّلام)

کنيه آن حضرت ابوجعفر و القاب وي ، هادي و شاکر و مشهورترين آنها باقر است، زيرا شکافنده علوم انبياء بود و « بازماندگان صحابه وبزرگان ، تابعين و روساي فقهاي مسلمانان همگي ، معالم و احکام دين را از آن بزرگوار روايت کرده اند. درفضيلت و دانش و زهد و بزرگواري در خاندان خود برتري داشت ». از جابر ابن عبدالله انصاري روايت شده که رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) او را باقرالعلوم نامگذاري کرد و در مورد او فرمود:« ازهمه مردم به من شبيه تر و نامش همانند نام من است، پس سلام مرا به او برسان». امام باقر (علیه السّلام) در تفسير قرآن ،کلام و احکام حلال و حرام و فتوا سرآمد روزگار خود بود.آن حضرت از پيشنيان و انبياء، سيره و جنگهاي رسول الله (صلّی الله علیه و آله و سلّم) روايت نقل مي نمود و با اهل اديان و مذاهب گوناگون مناظره مي کرد.(3)

سيره امام محمد باقر (علیه السّلام)

امام محمد باقر (علیه السّلام) راستگوترين مردم در گفتار و خوش زبان و خوش روترين آنان در برخورد و فداکارترين ايشان در بذل جان بود. آن حضرت روزي در زير آفتاب داغ کشاورزي مي کرد، در اين حال مردي به وي گفت: در اين هواي گرم براي طلب دنيا بيرون آمده اي، اگر دراين حال مرگ تو فرا رسد،چه خواهي کرد؟ امام باقر (علیه السّلام) فرمود: اگر در اين حال مرگ من فرا رسد، درحال فرمانبرداري واطاعت خداوند هستم ، زيرا به اين وسيله نيازمندي خودرا از مردم دور مي سازم».آن حضرت بسيار ذکر مي گفت، حتي به هنگام راه رفتن وغذا خوردن يادخدامي وهيچ گاه ازياد خدا باز نمي ماند. دربخشش و سخاوت نزد خاص و عام زبان زد بود، جود وکرم وي آوازه اي بلند داشت (4)
امام محمد باقر(علیه السّلام) ازميان برادران خود، جانشين ووصي پدرش علي ابن الحسين (علیه السّلام) قرارگرفت. دانشمندان شيعه حديث لوح را از دلايل امامت آن حضرت مي دانند.حديث لوح را جبرئيل بر پيامبر اسلام (صلّی الله علیه و آله و سلّم) و آن حضرت به فاطمه (س) سپرد و نام امامان در اين حديث روايت شده که پس علي بن الحسين (علیه السّلام) نام محمدبن علي (علیه السّلام) آمده است.(5)
روايت جابر نيز يکي ديگر از دلايل امامت آن حضرت است که رسول الله (صلّی الله علیه و آله و سلّم) به وي فرمود:« تو زنده خواهي بود تا فرزندي از فرزندان مرا که از نسل حسين (علیه السّلام) است ديدار کني که نامش محمد است و علم و دين را به خوبي مي شکافد»
دليل ديگر امامت آن حضرت، برتري علمي وي مي باشد زيرا در فضل ودانش سرآمد دانشمندان روزگار خود بود. جابربن يزيد جعفي آن حضرت را وصي اوصياء و وارث علوم انبياء معرفي مي کرد. امام باقر (علیه السّلام) فرمود: ما وارث رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) و جميع پيامبران (علیهم السّلام) هستيم.(6)

اوضاع سياسي عصر امام محمد باقر (علیه السّلام)

امام محمد بن علي عليه السلام در دوران امامت خود مشکلاتي در پيش روي خود داشت که برخي از آن عبارتند از:

1- فساد سياسي :

حاکميت و مديريت سياسي آل مروان برجامعه اسلامي، رژيمي متکي برآداب و سنن جاهلي را بر جامعه اسلامي تحميل کرده بود.

2- انحرافات فرهنگي :

آل مروان در جامعه اسلامي فساد فرهنگي گسترده اي آورده بود، آنان اجازه رشد فکري و فرهنگي و بالندگي امت اسلامي را نمي دادند و به رشد جريان هاي انحرافي در برابر اهل بيت کمک مي کردند.

3- فساد اجتماعي :

نتيجه حاکميت سياسي آل مروان فساد جتماعي گسترده اي را در جامعه به وجود آورده بود. تبعيض ، بي عدالتي، جهالت وناداني ، فساد اخلاقي ، امت اسلامي را آلوده کرده بود.
امام محمد باقر در طي نورده سال امامت خود با سليمان بن عبدالملک، در گذشته 99 هجري، عمربن عبدالعزيز، متوفي101 هجري و يزيدبن عبدالملک، در گذشته 105 هجري و هشام بن عبدالملک، متوفي 125 هجري همزمان بودند. منابع به ما نشان مي دهند در ده سال نخست امامت محمد باقر (علیه السّلام)، خلفاي مرواني مشکلات سختي براي آن حضرت فراهم نمي کردند، به ويژه در دوران عمر بن عبدالعزيز خليفه نيکو کار اموي با اهل بيت (علیهم السّلام) به مهرباني رفتار کرد، وي دستور داده بود لعن و ناسزا بر علي (علیه السّلام) را از خطبه هاي جمعه حذف کنند. خمس را به بني هاشم بدهند ، فدک را که معاويه تیول مروان ساخته بود، به اهل بيت (علیهم السّلام) بازگرداند. و به راه اندازي نهضت علمي جمع و تدوين حديث، پس ازممنوعيت آن، کمک کرد. وي به امام باقر (علیه السّلام) توجه فراوان داشت به گونه اي که گفت :« خداوند اهل اين خانه را از بزرگواري خالي نمي گذارد.» (7)
نه سال ديگر از امامت محمد باقر (علیه السّلام) همزمان با خلافت هشام بن عبدالملک بود. وي مردي دور انديش ،سخگير ،ستمگر ،بخيل و درشت خو بود.آن حضرت در اين دوره سختي هاي بسيار کشيد .يک بار هشام امام محمد بن علي (علیه السّلام) رابه دمشق احضار کرد وبه باد سرزنش گرفت .هنگامي که امام محمد باقر (علیه السّلام) پاسخ وي را گفت،وي ناراحت شد ودستور داد آند حضرت را به زندان انداختند.وي در زندان با رفتارش توجه بسياري را به سوي خودجلب کرد،هشام ازين مسئله وحشت کردو دستور بازگشت امام محمد باقر (علیه السّلام) رابه مدينه منوره صادر کرد .
امام باقر با اتخاذ شيوه تقيه در برابرخلفاي اموي ،تشيع راازحوادث هولناک به ساحل نجات رهنمون کرد آنگونه که مي فرمود :«تقيه از دين من و پدران من است،هر که تقيه نکند دين ندارد.»
آن حضرت در سايه تقيه به کادرسازي وبازسازي وگسترش تشيع پرداخت وبه همين سبب برادرش زيد را از قيام بازداشت وفرمود:«از خدا بترس درباره خودت که فردا کناسه کوفه به دار آويخته شوي». آن حضرت با حفظ موضع تقيه به تربيت و آموزش شيعيان مي پرداخت ودر شرايط خفقان ووحشت ،اصلاحات فرهنگي را مقدم بر مبارزه بي حاصل مي دانست ،ولي آن حضرت هيچ گاه از ادعاي پيشوايي بر جامعه اسلامي دست بر نداشت وحقوق الاهي خود را بيان مي کرد، آن گونه که فرمود:« ما خليفه خدا ،نگهدارنده علم خداوند، وارثان وحي خداوحاملان کتاب خدا هستيم .پيروي از ما واجب ودوستي ما ايمان وکينه نسبت به ما کفر است .دوستدار ما در بهشت وغضب کننده به ما در دوزخ است .» «ما خاندان رحمت ،شاخه نبوت ومعدن دانش ومحل رفت و آمد ملائکه و پايگاه وحي الهي هستيم.»
امام باقر (علیه السّلام) همچون جدشان علي (علیه السّلام)، گاهي براي حفظ اسلام وحدود شعور آن در برابر دشمنان اسلام ،خلفا را راهنمايي مي کرد،آن گونه که وقتي امپراطور روم شرقي ،عبدالملک بن مروان را تهديد کرد که اگر نقوش اسلامي را از روي سکه ها حذف نکني و به روال گذشته برنگرداني ،دستور خواهم داد که بر روي سکه ها کلمات ناسزا نسبت به پيامبر شما ضرب نمايند ،عبدالملک پس ازمشورت با مشاورين خود،امام محمد باقر (علیه السّلام)را از مدينه احضار کرد وتهديد امپراطور روم را به آگاهي آن حضرت رساند.امام محمد باقر (علیه السّلام) پيشنهاد کرددر ضرابخانه ها سکه هايي از درهم ودينار ضرب کنند ودر يک طرف آن سوره توحيد ودر طرف ديگر نام رسول الله (صلّی الله علیه و آله و سلّم) را ودر گرداگر د آن نام شهري که در آن سکه ضرب مي شود وتاريخ ساخت آن،منقوش گردد.عبدالملک پيشنهاد آن حضرت را پذيرفت وبدين سان تهديد امپراطوري روم خنثي گرديد.(8)

فرمانروايان دوران امام محمد باقر (علیه السّلام)

درايام امامت امام باقر (علیه السلام) فرمانروايان بني اميه عبارت بودند از : 1- عبدالملک مروان 2- وليد بن عبدالملک 3- سليمان بن عبدالملک 4- عمربن عبدالعزيز 5- زيدبن عبدالملک 6- هشام بن عبدالملک که پست ترين و فريبکارترين آنها بود و حدود سي سال بر مردم به ظلم و جور حکومت کرد. (9)

نهضت فرهنگي امام محمد باقر (علیه السّلام)

رسول گرامي اسلام(صلّی الله علیه و آله و سلّم) پيام آور وحي ،پايه گذار معرفت ودانش اسلامي، آيات قرآن وبرنامه هاي شريعت اسلامي وآداب دين را به اصحاب وشيفتگان وجويندگان معرفت الهي در مسجد النبي تعليم ميداد وياران خودرا به طلب دانش دعوت ميکرد. وي کاخ بلند مرتبه فرهنگ و تمدن درخشان اسلامي را درنخستين دانشگاه اسلامي مسجد النبي بنيان گذاشت . پس از رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) صحابه وتابعين در حلقه هاي گو ناگون درسي، به تعليم ،و تعلم قرآن ، احکام فقه، سيره ومغازي وحديث نبوي و تفسير قران پرداختند. از آن جمله امام سجاد (علیه السّلام) پس از حادثه عاشورا در مسجد النبي حلقه هاي تعليمي تشکيل داد. سپس امام محمد باقر (علیه السّلام) با آموزشهاي خود در اين مسجد، جويندگان علم را از دور و نزديک به سوي خود جذب کرد و بازماندگان صحابه و تابعين و روساي مذاهب به دور او حلقه مي زدند و آثار و نشانه هاي دين را مي آموختند، به گونه اي که عده اي از اهل خراسان و ديگر ممالک اطراف او را گرفته بودند و مناسک حج را از او مي آموختند .
امام محمدباقر (علیه السّلام) با برگزاري جلسات تعليمي مقام علمي اهل بيت (علیهم السّلام)را تبيين نمود وبنيان هاي فکري مکتب تشبع را پايه گذاري کرد.آن حضرت تلاش گسترده اي را براي پايه ريزي فقه ،حديث وکلام وتفسيرشيعه وسيره ومغازي رسول الله (صلّی الله علیه و آله و سلّم) به عمل آورد،امام باقر (علیه السّلام)در احياي نهضت علمي وفرهنگي شيعه ،با جريانهاي فکري ومذهبي انحرافي مواجه بود،
برخي از اين انديشه هاي انحرافي عبارت بودند از :

1- فعاليتهاي فرهنگي وعلمي يهوديان :

يهوديان واهل کتاب تازه مسلمان کوشش گسترده اي را براي انحراف درمباني اصيل اسلامي به عمل مي آورند.آنان روايات دروغين وساختگي در باره انبياي الهي وسيره رسول الله (صلّی الله علیه و آله و سلّم) واحکام وشعائر اسلامي در محافل علمي مسلمانان شيوع مي دادند وبرخي محافل ناآگاه وساده لوح، اين روايات را در آثار خود وارد مي کردند، به گونه اي که کعب الا حبار مي گفت:«هر صبحگاهي کعبه رادر برابر بيت المقدس سجده مي کند.» امام باقر (علیه السّلام) سخن او را تکذيب کرد وفرمود:«خداوند بقعه اي محبوب تر از کعبه روي زمين نيافريده است.»(10)

2- فعاليت فرهنگي غلات :

امام محمد باقر(علیه السّلام)در دوران امامت خود با فرصت طلباني مواجه بود که با سوء استفاده از روايات امامان،احاديث جعلي وساختگي غلو آميز رادر جامعه گسترش مي دادند. امام محمد باقر(علیه السّلام) براي جلوگيري از انحراف در جامعه ومذهب تشيع مبارزه گسترده اي را با آنان داشتند.وغلات را لعن مي کردند.

3- عقايد انحرافي مرجئه :

کلمه مرجئه ازارجاء وبه معني تعويق وتاخير است ومرجئه گروهي بودند که درباره گناهکاران مسلمان حکمي نمي کردند وحکم آن رابه روز جزا موکول مي داشتند وهيچ مسلماني را به سبب گناهاني که کرده بود محکوم نمي کرند.اينان به آيه 107 سوره توبه متوسل مي شدند :«و برخي ديگر ،آنهايي هستند که کارشان با خداست ،که آنان را عذاب کندو يا از گناهانش درگذرد .» جهم بن صفوان يکي از پيشوايان مرجئه بود که واجبات عملي اسلام را تحقير مي کرد وعقايد وي با سياست فرهنگي امويان موافقت داشت ،به همين سبب امام محمد باقر (علیه السّلام) به شدت با اين گروه مبارزه مي کرد وبر آنان لعنت مي فرستاد و انان را کافر ودشمن اهل بيت (علیهم السّلام)مي دانست.

4- عقايد خوارج :

خوارج گروهي خشکه مقدس نادان بودند که پس ازشهادت علي (علیه السّلام)در دنياي اسلام فتنه هاي بسيار بر پا داشتند.امام محمد باقر (علیه السّلام) با آنان مناظره وگفتگوي مي کرد و آنان را رسوامي نمود . آن گونه که با نافع بن ازرق، رهبر خوارج ازارقه ،با استناد به قران انتخاب حکم از سوي علي (علیه السّلام)را تاييد مي نمود .

5- پيروان ابوهاشم پسر محمد بن حنفيه :

با رحلت محمد بن حنفيه پيروان مختار که به کيسانيه مشهور بودند ،ابو هاشم پسر محمد بن حنفيه را به پيشوايي پذيرفتند ودر برابر امام محمد باقر (علیه السّلام) مردم را به سوي ابو هاشم دعوت مي کردند ولي شيعيان بيشتر با امام محمد باقر (علیه السّلام)در رفت وآمد بودند ،همين امر موجب حسادت ابو هاشم گرديد وروزي در مسجد النبي به آن حضرت ناسزا گفت .امام باقر (علیه السّلام)بي مها با به نزد وي رفت و فرمود : «چه هدفي داري من فرزند فاطمه (س)هستم ،تو فرزند محمد بن حنفيه هستي »مردم نيزبه ابو هاشم حمله بردند واو را از مسجد بيرون کردند .
امام باقر (علیه السّلام) با اين گروه ها ،مناظره وگفت و گو مي کرد و ديدگاه هاي تفسيري ،کلامي و فقهي مکتب اهل بيت (علیهم السّلام) را روشن مي نمود و انحراف ديگر مذاهب وفرق را روشن مي ساخت .آن حضرت براي اصلاح فساد اجتماعي به تربيت اخلاقي وديني جامعه توجه فراوان داشت زيرا فساد،شادابي و طراوت جامعه اسلامي را براي کارو کوشش ، از بين مي برد .
امام باقر (علیه السّلام) به منظور تثبيت و گسترش علوم خاندان رسالت ،به کادر سازي و آماده سازي يک نيروي راستين مدافع حقوق اهل بيت (علیهم السّلام) مي پرداخت و مي فرمود :«شيعيان ما نيستند مگر کساني که از خدا بترسند وپيروي او را پيشه خود قرار دهند .و آنهاد به فروتني وترس از خداوند و امانت داري وزيادي ياد خدا ونمازونيکي به پدرو مادرورسيدگي به همسايگان محروم و وام داران ويتيمان وراستگويي و خواندن قرآن و زبان از عيوب مردم باز داشتن شناخته مي شوند و ايشان امين هاي ملت خود هستند .بدين سان امام باقر (علیه السّلام)ياراني صالح وشيعياني استوار ومتشرع را براي آينده دشوار تشيع تربيت کردند .(11)

شاگردان امام (علیه السّلام)

در زمان امام محمد باقر (علیه السّلام)شيعيان از آزادي بيشتري نسبت به ساير دوران ائمه(علیهم السّلام) برخوردار بودند وبدين جهت عده زيادي از شيعيان اصيل و واقعي بار سفر بستند و از جاهاي مختلف به مدينه آمدند تا در محضر امام(علیه السّلام) از سرچشمه علوم و معارف آن حضرت سيراب شوند .امام محمد بن علي(علیه السّلام) در دوران نوزده ساله نهضت فرهنگي خود ،شاگرداني سترگ تربيت نمودند که در منا بع اسلامي 467نفر از آنان آمده است .(12)ولي از ميان آنان چند نفرمشهورترند واز اصحاب سر ومصاحب آن حضرت بودند که از جمله آنان زراه بن اعين ،ابو بصير مرادي ،بريدبن معاويه عجلي ،محمد بن مسل ثغفي که امام صادق (علیه السّلام)درباره آنان فرمود : هيچ کس جز اين چهار نفر ياد ما و احاديث پدرم را زنده نکرد واينان ازکساني هستند که خداوند در باره شان اين آيه را فرمود :(13)«والسابقون السابقون اولئک المقربون »(14)
از ديگر ياران معروف آن حضرت فضيل بن يسار و جابربن يزيد جعفي و عبدالله بن ميمون قداح بودند.
در ميان شاگردان آن امام همام ،زراره بن اعين شيباني و برادرانش در حديث و فقه شيعه سهم بزرگي دارند .اين خاندان اهل کوفه يکي از مراکز مهم فقه و حديث شيعه بودند و نسل اند ر نسل در کار آموزش ونشر حديث وفقه شيعه فعاليت داشت . زراره محدث،فقيه ،متکلم ،اديب ونويسنده امامي متوفي 150 هجري از شاگردان امام باقر(علیه السّلام) وجعفر صادق (علیه السّلام)بود وي در علم کلام واستدلال بسيار توانمند گرديد و کتابي به نام الاستطاعه والجبر داشت وروايات بسياري از امام محمد بن علي (علیه السّلام)نقل کرده است .برادران وي حران و بکير ،عبدالملک و عبدالرحمن از فقها و محدثين ادبا و شاگردان صادقين (علیهما السّلام)بودند .امام صادق (علیه السّلام) اين خاندان از اصحاب پدرش وزراره را از پيشوايان وارکان زمين و نشانه هاي دين معرفي کرده است .(15)

مواضع امام باقر (علیه السّلام)

1- تشکيل حوزه هاي مخفي و تربيت شاگرداني در زمينه مسائل اعتقادي :

زيرا اولويت اول براي امام (علیه السّلام)اين بود که تحريفات را پاسخ داده وباورهاي غلط را تصحيح نمايند تا مردم به هدف اصلي آگاهي يافته و مسير و راه صحيح را پيدا کنند . لذا امام (علیه السّلام) تربيت شاگردان ي چون هشام بن حکم ،بريد عجلي ،حمران اعين و .... پرداختند که با اعزام آنان به اطراف و اکناف کشوراسلامي ذهنيات مردم را جهت مسائل اعتقادي اصلاح وتصحيح کنند وفقه صحيح اسلام را گسترش دهند و هدف را به آنان بنمايانند .

2- نشر علم اخلاق و تربيت باطني افراد :

امام به اين عمل دست زدند تا اگر کساني به قصد سوء استفاده خود را از نظر ظاهري به مردم زاهد و عابد و... نشان دادند تا از اين راه بر مردم مسلمان نفوذ کرده و اهداف دروني و پليد خود را پياده نموده وپس از جمع کردن مريداني به دور خويش در ميان امامت اسلامي انحراف وانشعاب ايجاد نمايند و موفقيتي به دست نياورند زيرا دشمن گاهي در لباس دوست و حتي با ظاهري آراسته تر از خودي وارد عمل مي شود اما تا زماني که در ميان افراد امت کساني باشند که مجهز به اخلاق باطني ورفتار الهي وآراسته به اخلاق الهي باشند و مردم به اين گونه افراد متوجه باشند هرگز افراد ظاهرساز درون پليد نمي توانند براي خود جايگاهي يافته و به نام مرشد و قطب و.... به انشعاب اعتقادي مردم بپردازند.

3- طرح مسئله امامت و ولايت :

امام (علیه السّلام) با طرح ولايت ورهبري در زمان خود دوره جديدي را پايه گذاري کردند وآن عبارت از روشن نمودن اذهان مردم نسبت به رابطه دين وسياست بود زيرا آن زمان هم عده اي در پي ايجاد فاصله بين دين وسياست بودند لذا امام(علیه السّلام) اين کار را کردند تا مردم بدانند زمانيکه نغمه جدايي دين از سياست ساز مي شود به اين دليل است که اگر دين وسياست با هم توام باشند انها مجبور مي شوند که در مسائل سياسي شان از دين ومذهب تبعيت کنند وديگر حاکمان غاصب غير الهي نمي توانندبه حکومت مستبدانه خود ادامه دهند لذا امام محمد باقر (علیه السّلام) اين مطلب را در مقابل حکام جائر آن زمان براي مردم مطرح وآنها را روشن مي نمودند که حکومت ،حق اينان نيست وما بايد به اين امر توجه داشته باشيم که مسئله مذهب ودين عين سياست ، ومذهب بدون سياست مذهب نيست .

4- ايجاد روحيه تحرک در مردم :

پس ازآگاهي مردم از مسئله ولايت بايد نسبت به تحرک بخشيدن به آنان اقدام کرد.لذا امام (علیه السّلام)از طريق علما و بزرگان و اصحاب خويش نسبت به ايجاد حرکت وقيام و نهضت اقدام کردند تا با رهبري آنان مردم به تحرک درآمده خواب خوش را بر خلفاي غاصب حرام کنند .تاريخ نشان مي دهد که اکثر قيامها و حرکتها به اذن واجازه امامان (علیهم السّلام)بوده است .لذا مي بينيم که امام باقر (علیه السّلام)در دو جهت حرکت کردند يکي در جهت گسترش علمي و ايجاد حرکتهاي عظيم علمي وديگرايجاد حرکتهاي بزرگ و دشمن شکن سياسي واين دو جهت از اهداف مقدس همه امامان (علیهم السّلام) بوده است .

اصول بينش سياسي امام محمد باقر (علیه السّلام)

1- موضع گيري عليه حکام ظالم وستمگر
2- استفاده از امر به معروف و نهي از منکر و پند موعظه به منظور اصلاح افراد جامعه
3- استفاده از اهرم قهر و قدرت در مقابله با ظلم و فساد
4- منع استفاده از روشهاي ظالمانه براي اقامه حق
5- بيان و تبين ويژگيهاي حاکمان صالح
ويژگيهاي امام صالح را مي توان اين طور تقسيم بندي کرد:
الف: برخورداري از تقواي الهي نيروند ي که بتواند او را در برابر آفات قدرت و افتادن در دام حرام حفظ کند .
ب: دارا بودن حلم وبردباري به طوري که بتواند خشم خود را مهار نمايد
ج: احساس پدري داشتن نسبت به مردم و زير دستان وداشتن رفتاري نيکو وپسنديده

سيره عملي امام باقر (علیه السّلام)

1- حلم امام : بيان شد که لقب امام(علیه السّلام) باقربود به معني شکافنده وبه آن حضرت باقرالعلوم مي گفتنند يعني شکافنده دانشها
2- زحمت در طلب رزق: امام در جواب مردي که اعتراض به کار کردن ايشان در گرماي تابستان براي طلب رزق داشت فرمودند :اگر مرگ من در همين حال برسد ومن بميرم ،در حال عبادت و انجام وظيفه از دنيا رفته ام ،زيرا اين کار عين اطاعت وبندگي خداست .
3- کمک به اقوام : امام مي فرمودند :هيچ کار نيکي بهتر از رسيدگي به برادران وآشنايان نيست .
4- سلام برهمه
5- دعا
6- کثيرالذکر
7- اکرام سائل
8- کمک به مملوک(16)

آثار علمي امام باقر (علیه السّلام)

برخي آثار برجاي مانده از آن حضرت عبارتند از :
1- روايات : از امام محمد باقر (علیه السّلام)در منابع حديثي اهل سنت همچون صحاح ششگانه و کتب اربعه شيعه ، چندين هزار روايت موجود است که راويان از آن حضرت نقل کرده اند .
2- کتاب تفسير : اين کتاب را يکي از ياران کوفي آن امام بزرگوار به نام ابوالجارود زياد بن منذر نقل کرده است .
امام محمد باقر (علیه السّلام)سرانجام در هفتم ذي حجه سال 114هجري در حالي که پنجاه و هفت سال از عمر شريف وي گذشته بود ،به دستور هشام بن عبدالملک مسموم شد واز دنيا رفت ودر قبرستان بقيع در کنار پدر بزرگوارش مدفون گرديد .از آن حضرت هفت فرزند به دنيا آمد که پنج نفرشان به نام هاي جعفر (علیه السّلام)، عبدالله ،علي ، زينب وام سلمه پس از پدرشان به حيات خود ادامه دادند .(17)
منابع تحقیق :
قرآن کريم
ـ الارشاد ،شيخ مفيد ،محمد بن لعمان ،ترجمه وشرح سيد هاشم رسولي محلاتي ؛ انتشارات اسلاميه ، تهران ، 1370
ـ التنبيه و الاشراف ، مسعودي ، علي بن حسين ، ترجمه ابوالقاسم پاينده ، انتشارات علمي و فرهنگي ، تهران ، 1365
ـ الفهرست ، ابن نديم ، ترجمه محمدرضا تجدد ، اميرکبير ، تهران ، 1366
ـ تاريخ ، ابن واضح يعقوبي ، ترجمه آيتي ، بنگاه ترجمه و نشر کتاب ، 1380
ـ تاريخ امامت ، اصغر منتظر القائم ، دفتر نشر معارف ، قم ، 1384
ـ رجال کمثي ، شيخ طوسي ، انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ، تهران ، 1382
- حيات فکري و سياسي امامان شيعه ، رسول جعفريان ، انصاريان ، قم ، 1380
ـ شکافنده دانش ها ، مظفر حاجيان ، انتشارات هماي رحمت ، اصفهان ، 1380
- فروع کافي ، کليني رازي ، تصحيح علي اکبر غفاري ، دارالکتب الاسلاميه ، تهران ، 1367

پی نوشت ها :

1- تاريخ امامت ، اصغر منتظر القائم ، دفتر نشر معارف ، قم ، 1384
2- شکافنده دانش ها ، مظفر حاجيان ، انتشارات هماي رحمت ، اصفهان ، 1380
3- تاريخ امامت ، اصغر منتظر القائم ، دفتر نشر معارف ، قم ، 1384
4- شيخ مفيد ،محمد بن محمد بن لعمان ، الارشاد ، ترجمه وشرح سيد هاشم رسولي محلاتي ؛ انتشارات اسلاميه ، تهران ، 1370
5- کليني رازي ، فروع کافي ، تصحيح علي اکبر غفاري ، دارالکتب الاسلاميه ، تهران ، 1367
6- مسعودي ، التنبيه و الاشراف ، علي بن حسين ، ترجمه ابوالقاسم پاينده ، انتشارات علمي و فرهنگي ، تهران ، 1365
7- تاريخ ، ابن واضح يعقوبي ، ترجمه آيتي ، بنگاه ترجمه و نشر کتاب ، 1380
8- تاريخ امامت ، اصغر منتظر القائم ، دفتر نشر معارف ، قم ، 1384
9- شکافنده دانش ها ، مظفر حاجيان ، انتشارات هماي رحمت ، اصفهان ، 1380
10- حيات فکري و سياسي امامان شيعه ، رسول جعفريان ، انصاريان ، قم ، 1380
11- تاريخ امامت ، اصغر منتظر القائم ، دفتر نشر معارف ، قم ، 1384
12- رجال کمثي ، شيخ طوسي ، انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ، تهران ، 1382
13- همان منبع
14- واقعه
15- الفهرست ، ابن نديم ، ترجمه محمدرضا تجدد ، اميرکبير ، تهران ، 1366
16- شکافنده دانش ها ، مظفر حاجيان ، انتشارات هماي رحمت ، اصفهان ، 1380
17- تاريخ امامت ، اصغر منتظر القائم ، دفتر نشر معارف ، قم ، 1384





نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط