چه بد! چه عالی!
خداوند در قرآن، سورهی بقره، آیهی216 فرموده است: گاه از چیزی خوشتان نمیآید، ولی نفع شما در همان است.
سهشنبه، 25 شهريور 1399
تخمین زمان مطالعه:
نویسنده :
سیدمحمد مهاجرانی
تصویر گر :
معصومه کشایی
موارد بیشتر برای شما
همین که به خواستهام میرسیدم خیلی خوشحال میشدم، خیلیزیاد! خیلیخیلیزیاد!
و اگر به خواستهام نمیرسیدم خیلی پَکر میشدم. پکر که هیچ! گاه معجون ناجوری میشدم از پکری و اَخم و خشم!
امّا ماجرای جمعهی هفتهی پیش حسابی مرا به فکر فروبرد؛ صبح جمعه میخواستیم با پنج تا از بچّههای کلاس با دوچرخه از کنار میدان گلها تا دامنهی کوه برویم و بعد دوچرخهها را کنار بگذاریم و بزنیم به دل کوه! قرار گذاشته بودیم ساعت هشت صبح همه کنار میدان باشیم.
همین که میخواستم دوچرخهی رنگورورفتهام را از خانه بیرون بیاورم، دیدم باد ندارد. اخم کردم و سر داداشم داد زدم: «حمید! زودباش تلمبه را بیاور دیرم شده.» حمید خونسرد پاسخ داد: «دیروز نادر آمد و تلمبه را گرفت و برد، هنوز نیاورده.»
باز داد زدم: «چرا دادی؟ زود برو تلمبه را بگیر دیرم شده.»
طفلکی حمید دواندوان رفت و بیستدقیقه بعد با دست خالی برگشت. باز صدایم توی حیاط پیچید: «چقدر دیر آمدی؟ پس کو تلمبه؟» حمید گفت: «هر چی زنگ زدم و در زدم کسی در را باز نکرد.»
صورتم سرخ شد و فریاد زدم: «به من ربطی ندارد، باید از هر کجا شده است تلمبه برایم پیدا کنی. بچّهها منتظرند.»
حمید گفت: «برو دوچرخهسازی سر خیابان بادش کن.»
دوچرخه به دست سریع از خانه بیرون زدم و عرقریزان خودم را به دوچرخهسازی رساندم. بخُشکی شانس! بسته بود. نگاهی به ساعتم انداختم ساعت نُه بود. پکر و بیحال دست از پا درازتر به خانه برگشتم. توی پذیرایی دراز کشیدم و با بیحوصلگی تلویزیون را روشن کردم. مجری گفت: «یک مسابقهی تلفنی هم داریم: نخستین ماهوارهای که ایران به فضا پرتاب کرد چه نام داشت و چه سالی پرتاب شد؟» با بیحوصلگی از جا بلند شدم و گوشی را برداشتم. خوشبختانه زود تماس برقرار شد. گفتم: «ماهوارهی امید، سال87»، گوشی را سر جایش گذاشتم و سرم را روی بالش!
امروز که از مدرسه برگشتم حمید لبخند زنان طرفم آمد: «داداش! از تلویزیون زنگ زدند و گفتند برنده شدهای! دوچرخه!»
هیجانزده شدم: «هورا!! زندهباد خودم!» مادرم لبخند زد: «یادت است جمعه چقدر اخم کردی و عصبانی بودی؟ اگر رفته بودی که برنده نمیشدی!» و بعد گفت: «عَسى أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئاً وَ هُوَ خَیْرٌ لَکُمْ.»1
گفتم: «یعنی چی؟»
گفت: «یعنی گاه از چیزی خوشتان نمیآید، ولی نفع شما در همان است. این آیه قرآن است.»
لبخند زدم: «عجب آیهای!»
پی نوشت:
سورهی بقره، آیهی216.
منبع: مجله باران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
تازه های مقالات
قهوه کلد برو چیست؟ چگونه در خانه قهوه کلد برو درست کنیم؟
۱۰ تجربهی منحصربهفرد در کیش که هرگز فراموش نخواهید کرد
تبلیغات تلویزیونی
انتقام مظلومان از ظالمان از دیدگاه حضرت علی (علیه السلام)
مشاوره سئو چیست
وعده صادق الهی از منظر رهبر انقلاب امام خامنه ای(حفطه الله)
آشنایی با انواع زیورآلات با ورق طلا 24 عیار
ثامن تجارت؛ سامانه خرید و قیمت روز آهن آلات
نکاتی برای نگهداری بهتر از پیراهن های مردانه در منزل
وعده های صادق خداوند در قرآن کدامند؟
بیشترین بازدید هفته
آیا استحمام در زمان آبله مرغان خطرناک است؟
نماز استغاثه امام زمان (عج) را چگونه بخوانیم؟
نحوه خواندن نماز والدین
زنگ اشغال برای برخی تماس گیرندگان
گیاه بیلهر خواص و عوارضی دارد؟
وجود خلط یا مخاط شفاف در مدفوع
لیست کاملی از خدایان و الهههای یونانی
طریقه خواندن نماز شکسته و نیت آن
دعا برای ختم به خیر شدن امور و گشایش مسائل
پیش شماره شهر های استان تهران
موارد بیشتر برای شما
حکمت | برای کوچکترین نعمت ها شکر کنید ! / استاد عزیزی
حکمت | خجالت بکش، چیو قبول داری؟ / استاد رفیعی
حکمت | ای که گفتی فمن یمت یرنی / استاد رفیعی
حکمت | بقیه از من بهترن / استاد قاسمیان
حکمت | در هر مصیبتی جایگزینی هست / استاد قاسمیان
رئیسی: بانکها حق بنگاهداری ندارند
قهوه کلد برو چیست؟ چگونه در خانه قهوه کلد برو درست کنیم؟
جزئیات مهم از تسلیحات استفاده شده سپاه در حمله به اسرائیل
حضور باشکوه مردم سمنان پیش از سخنرانی رئیسجمهور
لحظه عجیب برخورد مهدی طارمی با عکاسان کنار زمین
مهدی طارمی باز هم گل زد
بازتاب عملیات تنبیهی سپاه و شوخیهای مجازی
خلاصه دیدار سپاهان 1-0 ذوب آهن
شکارچیان گنبد آهنین
تصاویری از قبرستان بقیع پیش از تخریب