جایگاه و اهمیت گفتمان مهدوی در اندیشه «هِنری برکُن»
قبل از پرداختن به موانع و چالش های مرتبط با مباحث مهدویت لازم است جایگاه و اهمیت گفتمان مهدوی پژوهی را مورد واکاوی و دقت قرار دهیم. فلسفه مهدویت، استمرار نبود و رهبری الهی است، برای درک و فهم بهتر این موضوع لازم است قدری در مطالبی که فیلسوف فرانسوی «هِنری برکُن»، در خصوص فرهنگ شیعی در خصوص مهدویت دارند و تفاوت آن مباحث موعوت گرایی موجود در ادیان غرب و شرق وجود دارد، تأمل کنیم، به اعتقاد «هِنری برکُن»، مذهب تشیع تنها مذهبی است که رابطه هدایت الهی میان خدا و خلق را همیشه زنده نگه داشته است، و به طور مستمر و پیوسته، ولایت را پا برجا می داند. مذهب یهود نبوت را که رابطه است میان خدا و عالم انسانی، در حضرت کلیم ختم کرده و پس از آن نیز به نبوت حضرت عیسی(علیه السلام) و حضرت محمد(صلی الله علیه و اله) اذعان ننموده و آن را قطع کرده است. مسیحیان نیز در حضرت عیسی(علیه السلام) توقف کرده، اهل تسنن از مسلمانان نیز، در حضرت محمد(صلی الله علیه و اله) متوقف شده اند و با ختم نبوت در ایشان دیگر رابطه ای میان خالق و خلق نمی دانند در این بین فقط فرهنگ شیعی است که نبوت را با حضرت محمد(صلی الله علیه و اله) ختم شده می داند، ولی ولایت را که همان رابطه ی هدایت و تکمیل است بعد از آن حضرت و برای همیشه زنده می داند.[1]موانع و چالش های عجیب و غریب در گفتمان مهدویت
علی رغم اهمیت و جایگاهی که فرهنگ انتظار در مذهب شیعی داشته است در طول تاریخ از آسیب ها و مخاطرات اجتماعی در امان نبوده، چرا که همواره افرادی تلاش داشته اند از این پتانسیل اثر بخش فرهنگ شیعی به نفع منافع مادی خود بهره برداری کنند.
1-اباحه گری و تکلیف گریزی
یکی از خطرناک ترین و پیچیده ترین فتنه ها و آسیب های گفتمان مهدویت، ترویج اباحه گری و تکلیف گریزی بوده است. برخی از جریان های انحرافی و افراطی با عبور از خطوط قرمز آیین مقدس اسلام و آموزه های قرآنی و روایی، هواداران و پیروان خود را در سیاه چاله های تاریک و خوفناک اباحه گری و بی بندوباری و ولنگاری دینی و مذهبی وارد کرده اند، جریان بهائیت و «واقعه بدشت و قره العین» را می توان یکی از نمونه های عینی این طیف چالش ها برشمرد که سرآغاز مشکلات و چالش های مرگباری در فرهنگ و گفتمان مهدویت به شمار می آیند. بدعت ها و نوآوری های غیر شرعی که این طیف جریانات انحرافی در گفتمان مهدویت وارد کردند در تضاد جدی با مکتب اهل بیت(علیهم السلام) به شمار می آیند چرا که این چالش ها با حذف بسیاری از آداب و رسوم دینی به طور واقع در مقام انکار آموزه های رسمی و شرعی واکنش نشان دادند، این در حالی است که بر اساس روایات اسلامی این چنین بدعت و تکلیف گریزی ها به هیچ وجه با منطق مهدوی قابل جمع نبوده است؛ کما اینکه در منابع روایی نقل شده است: «عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ النُّعْمَانِ الْأَحْوَلِ عَنْ سَلَّامِ بْنِ الْمُسْتَنِیرِ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ الْإِمَامِ الْبَاقِرِ ع قَالَ قَالَ جَدِّی رَسُولُ اللَّهِ ص أَیُّهَا النَّاسُ حَلَالِی حَلَالٌ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ وَ حَرَامِی حَرَامٌ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَة؛[2] از ابى جعفر امام باقر (علیه السلام) که جدم رسول خدا ص فرمود: اى مردمان حلال من حلال است تا روز قیامت و حرام من حرام است».یکی دیگر از آسیب های گفتمان مهدویت و شگردهای جریان های انحرافی در حوزه مهدویت، حذف و نادیده گرفتن اصول و مبانی ریشه دار و تکیه بر موارد شاذ و نادر است.
2-خواب نما کردن مردم و حکایت های ساختگی
یکی از شگردهای معمولی که برخی از جریان های انحرافی تلاش می کنند با استفاده از آن به دنبال ایجاد چالش در گفتمان مهدویت باشند استفاده از اهرم داستان سرایی و خواب نما کردن طرفداران خود است. این که کسی در جلسه ای در عالم رؤیا چنین دیده است و یا فلان شخص در خواب این چنین حکایت کرده است، یا اینکه در خواب عنایت و تأیید اهل بیت(علیهم السلام ) را به دست آورده اند...مجموعه فریب کاری ها و دسیسه های شیطانی است که ابزار دست جریان های انحرافی برای اغفال مردم قرار گرفته است.[3] خدای متعال در پاسخ به این حربه شیطانی و نجات مردم از شگرد های جریان های انحرافی به آحاد مردم این چنین امر می نماید: «وَ لا تَقْفُ ما لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ کُلُّ أُولئِکَ کانَ عَنْهُ مَسْؤُلاً؛[4] از آنچه به آن آگاهى ندارى، پیروى مکن، چرا که گوش و چشم و دل، همه مسئولند».محققان و قرآن پژوهان در ذیل این آیه شریف به نکته تفسیری و کاربردی اشاره کرده اند که در تمام عرصه های زندگی بخصوص در مواجه با شگردهای جریان های انحرافی قابل استفاده است. نهى از پیروى از غیر علم معنى وسیعى دارد که مسائلى اعتقادى و گفتار و شهادت و قضاوت و عمل را شامل مىشود از این رو دنباله روی از غیر علم، مفهوم وسیعى دارد که همه آنچه را گفتیم شامل مى شود. روى این زمینه الگوى شناخت در همه چیز، علم و یقین است، و غیر آن خواه" ظن و گمان" باشد یا" حدس و تخمین" یا" شک و احتمال" هیچکدام قابل اعتماد نیست.[5]
3-تردستی و چشم بندی در حذف اصول
یکی دیگر از آسیب های گفتمان مهدویت و شگردهای جریان های انحرافی در حوزه مهدویت، حذف و نادیده گرفتن اصول و مبانی ریشه دار و تکیه بر موارد شاذ و نادر است. به طور مثال در برخی از فرقه های انحرافی نو ظهور شاهد هستیم که آنها با نادیده گرفتن جایگاه و اهمیت فقها و دانشمندان در نشر و گسترش فرهنگ و اندیشه مهدویت به دنبال حذف آنها در جامعه مهدوی هستند تا اینکه به طور ساده تری بتواند به اهداف و خواسته های پلید و دنیوی خود نائل آیند.[6] آنها در شرایطی به دنبال حذف فقها در معادلات فرهنگی و مذهبی هستند که پیش تر در فرهنگ روایات نقش آنها در بصیرت افزایی و هدایت بخشی آحاد جامعه روشن شده است. در منابع روایی از پیامبر اعظم(صلى لله علیه و آله) نقل شده است: «فَقِیهٌ وَاحِدٌ أَشَدُّ عَلَى إِبْلِیسَ مِنْ أَلْفِ عَابِدٍ؛[7] وجود یک فقیه برای ابلیس سخت تر از هزار عابد است».
4-استفاده از سیاهی لشکرهای های کاذب
از جمله شگردهای جریان های انحرافی در حوزه مهدویت استفاده از سیاهی لشکر های کاذب و استفاده از عوام زدگی مردم است. در واقع جریان های انحرافی با این شگرد تلاش دارند به نوعی حقانیت و مشروعیت خود را در میان عوام مردم ثابت نمایند، برخی افراد ساده اندیش نیز با دیدن یاران و انصار آنها توهم حقانیت این چنین جریان های را در ذهن و فکر خود می پرورانند. مشاهده برخی عالم نما ها نیز در دسته و گروه جریان های انحرافی نیز گاهاً مزید بر علت شده و ساده اندیشان را به خطا و اشتباه می اندازد این در حالی است که هیچ گاه تعداد نفرات دال بر حقانیت در میان آموزه های اسلامی نبوده است؛ کما اینکه در قرآن کریم خدای متعال این چنین می فرماید: «وَإِن تُطِع أَکثَرَ مَن فِی الأَرضِ یُضِلّوکَ عَن سَبیلِ اللَّهِ ۚ إِن یَتَّبِعونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِن هُم إِلّا یَخرُصونَ؛[8] اگر از بیشتر کسانی که در روی زمین هستند اطاعت کنی، تو را از راه خدا گمراه می کنند؛ (زیرا) آنها تنها از گمان پیروی می نمایند، و تخمین و حدس (واهی) می زنند».قرآن پژوهان در ذیل این آیه شریف به این نکته اشاره کرده اند که : «مخالفان اسلام، ممکن بود این توهم را براى بعضى ایجاد کنند که اگر آئین آنها باطل و بى اساس است چرا این همه پیرو دارند و اگر ما بر حقیم چرا اینقدر کم هستیم؟! در این آیه براى دفع این توهم که به دنبال ذکر حقانیت قرآن در آیات قبل ممکن است پیدا شود، پیامبر خود را مخاطب ساخته، مىگوید:" اگر از اکثر مردمى که در روى زمین هستند پیروى کنى تو را از راه حق گمراه و منحرف خواهند ساخت».[9]
پی نوشت ها:
[1]. محمد سبحانی نیا، مهدویت و آرامش روان، ص37، به نقل از علامه طباطبایی، ظهور شیعه، ص7.
[2]. کراجکى، محمد بن على، کنز الفوائد، ج1، ص352.
[3]. خدامرادسلیمیان، درسنامه مهدویت، ج4، ص 175.
[4]. سوره مبارکه اسراء آیه 36.
[5].مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج12، ص116.
[6]. در خصوص جریان احمد الحسن بصیر نیز شاهد این انحراف جدی برای اغوای مردم هستیم تا اینکه جامعه مهدوی را در محاسبات و تحلیل های دینی و مذهبی با خلل و چالش مواجه کنند.
[7]. بحارالانوار، ج1، ص177.
[8]. سوره مبارکه انعام، آیه 116.
[9]. تفسیر نمونه، ج5، ص 415.