چگونه می‌توانیم هوش مصنوعی را با (و برای) همه افراد سازمان خود ایجاد کنیم

تبدیل شدن به یک تجارت مبتنی بر هوش مصنوعی نیاز به مشارکت کل نیروی کارتان دارد. در حالی که تحول به زمان نیاز دارد، چندین روش می تواند اکنون دموکراتیک سازی هوش مصنوعی را شروع کند.
يکشنبه، 4 آبان 1399
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
چگونه می‌توانیم هوش مصنوعی را با (و برای) همه افراد سازمان خود ایجاد کنیم
اغلب گفته شده است که بحران، شخصیت را آشکار می کند، و این یک واقع گرایی برای سازمان ها و همچنین افراد است. بحران ها سازمان ها را مجبور می کنند که در مورد نحوه کار خود تجدید نظر کنند و اغلب منشأ رشد پایدار می شوند.
 
به عنوان مثال، پس از رکود اقتصادی سالهای 2000-2001 ، 15 درصد از شرکت هایی که قبلاً در صنایع خود پیشرو نبودند، در بخشهای خود به عنوان قوی ظاهر شدند و به رده های بالایی رسیدند. به همین ترتیب، در حالی که اکثر خرده فروشان پس از رکود بزرگ اقتصادی 2007-2009 عملکرد ضعیفی داشتند، تعدادی از انها جسارت خود را نشان دادند و بیش از پنج برابر میانگین بازده کل را به سهامداران تحویل دادند.
 
کمتر دیده می شود که استدلال کنند که بیماری همه گیر COVID-19 ویرانگرتر از این وقایع است. این یک بحران انسانی مانند آن بحران هاست که در زمان های اخیر تجربه نکرده بودیم. کاری که سازمان ها برای محافظت از زندگی و معیشت کارمندانشان با آن رو به رو هستند بسیار مهیب است. در حالی که شرکت ها برای اجتناب از خسارات گسترده انسانی و اقتصادی تلاش می کنند، هوش مصنوعی (AI) آماده است تا نقشی محوری در این زمینه داشته باشد. فشار بر روی سازمان ها برای پذیرش هوش مصنوعی قبل از بحران در حال افزایش بود زیرا این فناوری در حال تحویل داده شدن به پذیرندگان اولیه بوده است. بحران COVID-19 برجستگی این فناوری را بالا برده است، و بسیاری از شرکت ها با استفاده از هوش مصنوعی به سرعت چالش های گسترده ای را که با آن رو به رو هستند با موفقیت پشت سر می گذارند و دوره جدیدی را برای کارمندان، مشتریان و سرمایه گذاران خود در یک فضای نامطمئن و سریعاً در حال تحول تعیین می کنند.
 
در حالی که همیشه درگیر ساختن کل سازمان در ساخت هوش مصنوعی مهم بوده است، اکنون بیش از هر زمان دیگری رهبران نیاز دارند تا کارمندان را قادر سازند تا به طور فعال سفرهای هوش مصنوعی خود را شکل دهند. نکته مهم این است که درگیر کردن همه کارمندان - نه فقط نیروهای استعداد فنی - در توسعه هوش مصنوعی تضمین می کند که راه حل های هوش مصنوعی واقعاً کارمندان را در نقش های خود تقویت می کند تا آنها بتوانند کارهای خود را بهتر و با کارآیی بیشتری انجام دهند، و این ابتکار، اعتماد به نفس و انعطاف پذیری کارمندان را تحریک می کند تا به طور مداوم و به عنوان روالی عادی با واقعیت های نرمال بعدی که آشکار خواهد شد سازگار شوند.
 
علاوه بر این، جذب نیروی کار در این تلاش ها آنها را قادر می سازد تا برخی از مهارت های مورد نیاز را شروع کنند زیرا در نهایت هوش مصنوعی، آینده‌ی  کار را تغییر شکل می دهد. اگر چه پیش بینی می شود که تنها کمتر از 5 در صد از مشاغل به طور کامل می توانند خودکار شوند، هوش مصنوعی و فناوری های مربوطه ماهیت بسیاری از نقش های فعلی را تغییر می دهند، و از جمله تأکید بیشتری بر وظایفی که نیاز به مهارت های فناوری، خلاقیت و تفکر انتقادی دارند صورت می گیرد که این باعث می شود در ساخت ابزارهای هوش مصنوعی انعطاف پذیری ایجاد شود.
 
چنین تعاملی در اکثر موارد به راحتی اتفاق نمی افتد. برای شرکت های سنتی، تبدیل شدن به یک سازمان مجهز به هوش مصنوعی مستلزم کاری اساسی است. به عنوان مثال، آنها باید اساساً فرهنگ خود را به فرهنگی تغییر دهند که از داده ها، آزمایشات و اصول چابک استقبال کند - همه صفاتی که باعث می شود بومیان دیجیتال امروزه (به عنوان مثال آمازون و گوگل)  به شدت و با موفقیت از هوش مصنوعی متولد شوند. آنها همچنین باید برنامه های متناسب با آموزش تجزیه و تحلیل برای همه سطوح کارمندان، و فرآیندهای طراحی مجدد را اتخاذ کنند، و استعدادهای فنی جدید منبع را ایجاد کرده و معماری فناوری خود را تغییر دهند (به عنوان مثال با استقبال از ابر برای اطمینان از این که توانایی پشتیبانی منابع - و سیستم های هوش مصنوعی گرسنه‌ی داده را دارند).
 
با این وجود، در می یابیم که در حالی که این مراحل تحول آفرین در حال انجام است، روش های نسبتاً ساده ای وجود دارد که مدیران می توانند به کارمندانشان کمک کنند تا بفهمند که در چه موقعیتی قرار دارند و در ترسیم مسیر سازمان به سمت هوش مصنوعی شرکت کننده فعال شوند. در این مقاله، ما به سعی می کنیم دریابیم که در این رابطه چگونه سازمان های پیشرو توپ را به گردش در می آورند.
 

1- از هوش مصنوعی راز زدایی کنید

با وجود مقالات مطبوعاتی که اغلب در مورد استفاده و تأثیرات چشمگیر (و بعضاً غیر واقعی) هوش مصنوعی هستند ، قابل درک است که بسیاری از افراد در مورد استفاده از این فناوری در محل کار با احتیاط عمل کنند. یکی از ساده ترین مراحل برای تسهیل درک عملی هوش مصنوعی این است که به سادگی با رمز زدایی از آن از طریق توضیح چگونگی استفاده کارمندان از این فناوری برای تقویت کارآیی و اثربخشی روزمره  آن تلاش به عمل آید (با به نمایش گذاشتن آن).
 
به طور کلی، در می یابیم که هوش مصنوعی می تواند پنج مزیت عمده به کارمندان ارائه دهد:
 
* آینده نگری. قابلیت های پیش بینی هوش مصنوعی به کارمندان اجازه می دهد تا با دقت بیشتری همه چیز را از خرابی های احتمالی تجهیزات در طبقه تولید تا بهترین محصول بعدی که مشتری احتمالاً خریداری می کند، پیش بینی کنند.
 
* معاونت. هوش مصنوعی می تواند با دسترسی سریع به داده های مورد نیاز برای پاسخگویی به سؤالات و با خودکار کردن فعالیت های وقت گیری مانند پردازش ادعا، تعامل اساسی خدمات مشتری و ردیابی موجودی، در وقت کارکنان صرفه جویی به عمل آورد.
 
* تجربه و تخصص. تخصصی که هوش مصنوعی در اختیار کارکنان قرار می دهد به ویژه در مواردی که چنین تخصصی کم و تأمین آن از منبع دشوار است، مفید است. به عنوان مثال، یک رهبر فروش می تواند با استفاده از هوش مصنوعی، دانشِ بهترین نمایندگی های فروش، از جمله چگونگی انتخاب مشتری برای ملاقات، زمان ملاقات و آنچه برای گفتن در سراسر تیم فروش جهانی لازم است را ارائه دهد. در ساخت، پرسنل کارخانه می توانند با استفاده از هوش مصنوعی دلیل اصلی خرابی ماشین را شناسایی کرده و گلوگاه های عملیاتی مهم را در صورت عدم وجود تیم های مهندسین آموزش دیده در محل، کاهش دهند.
 
* توضیح. هوش مصنوعی می تواند به کارکنان کمک کند نه تنها آن چه مشتریان ترجیح می دهند بلکه دلیل آن را بفهمند. به عنوان مثال، یک مدیر منطقه ای می تواند با استفاده از هوش مصنوعی درک کند که چگونه آب و هوا، تغییرات مسیر و تغییرات قیمت رقبا بر فروش تأثیر می گذارد.
 
* شبیه سازی. هوش مصنوعی شبیه سازی هایی را امکان پذیر می کند که تقریباً همه سناریوهای بالقوه را قبل از تصمیم گیری آزمایش می کنند – که این یک توانایی ذاتی فراتر از حوزه شناخت انسان است. به عنوان مثال، با استفاده از هوش مصنوعی برای شبیه سازی یک رویداد، یک تحلیلگر قیمت گذاری می تواند تأثیری را که کاهش قیمت ممکن است بر سود آوری در ده ها بازار با درجات مختلف رقابت داشته باشد، درک کند.
 
شرکت ها می توانند این فرصت های مختلف را به عنوان فعالیت های مستقل با کارمندان خود به اشتراک بگذارند یا از دسته بندی ها به عنوان یک چارچوب در زمینه سایر فعالیت های طراحی شده برای آموزش و تعامل کارکنان استفاده کنند. به عنوان مثال، یک شرکت هواپیمایی آمریکای شمالی یک جلسه ایده پردازی با سهامداران اصلی خود که مسئول پیش بینی تقاضا، تجزیه و تحلیل سود ناوگان و برنامه ریزی مسیر هستند، انجام داد تا در مورد چگونگی استفاده از هوش مصنوعی برای حل چالش های مهم تجاری صحبت کند. رهبران جلسه با بیش از 15 شرکت کننده، از جمله مدیران ارشد و مدیران سطح متوسط​​، موارد مختلف استفاده از هوش مصنوعی را که توصیف کردیم، به اشتراک گذاشتند. در حالی که شرکت ها برای اجتناب از خسارات گسترده انسانی و اقتصادی تلاش می کنند، هوش مصنوعی (AI) آماده است تا نقشی محوری در این زمینه داشته باشد. شرکت کنندگان سپس از این چارچوب برای ایجاد لیستی از چگونگی استفاده از هوش مصنوعی در جریان کار خود و ارزش آن استفاده کردند. یکی از شرکت کنندگان خاطرنشان کرد که او زمان زیادی را صرف مدیریت دستی برنامه های پرواز طولانی مدت برای گزارشگری کرده است، فرایندی که او را از فعالیت های دارای ارزش بالاتر دور می کرد. یکی دیگر از کارمندان تأکید کرد که چگونه بهبود پیش بینی می تواند به شناسایی بهتر مسیرهای اضافه شده کمک کند.
 
هنگامی که هر شرکت کننده لیستی از چالش ها را ایجاد کرد، آنها با هم همکاری کردند تا ایده های مشابه را تلفیق کنند و سپس پنج مورد استفاده را برای ارزیابی مرکز تجزیه و تحلیل عالی (COE) انتخاب کنند. در رأی گیری در مورد اولویت بندی، از شرکت کنندگان خواسته شد که هم تأثیر بالقوه مورد استفاده را و هم امکان سنجی را در نظر بگیرند (با توجه به داده ها و پنج دسته گسترده‌ی مزایایی که تیم هوش مصنوعی ارائه داده است). سپس COE تجزیه و تحلیل، از لیست شرکت کنندگان به عنوان نقطه شروع استفاده کرد، و مقدار احتمالی مورد استفاده، نیازهای داده، امکان سنجی و نیازهای فناوری را برای هر یک ارزیابی کرد و برای دو مورد مهم استفاده، برنامه حمله را ایجاد نمود.
 

2- طرفداران قابل اعتماد هوش مصنوعی را توسعه دهید

بر طبق تجربه ما، رهبران در هر سطح (از مجموعه C گرفته تا مدیران عملکردی) باید دانش لازم را برای ایجاد درک گسترده از هوش مصنوعی در بین کارمندان خود داشته باشند. در حالی که هیچ جایگزینی برای آموزش رسمی از طریق آکادمی تجزیه و تحلیل وجود ندارد (که سفرهای یادگیری متناسب را برای کمک به مدیران در شناسایی مؤثر فرصت های هوش مصنوعی و مدیریت تغییر فراهم می کند)، فعالیت های آموزشی کمتر رسمی (مانند جلسات آموزش نیم روزه، سمینارهای ماهانه، و بحث های گروه های کوچک) می تواند برای شروع دانش افزایی و پشتیبانی مؤثر باشد.
 
COE تجزیه و تحلیل در یک توزیع کننده خودرو با استفاده از جلسات ماهانه "ناهار و یادگیری" برای آموزش رهبران عملکردی و مدیران کسب و کار در مورد چگونگی توانایی های هوش مصنوعی، مانند تشخیص تصویر، می تواند به آنها کمک کند مشکلاتی مشابه با آنچه که با آن رو به رو هستند را حل کنند. پس از ارائه متمرکز در مورد یک فناوری خاص، شرکت کنندگان سپس در وعده ناهار در باره این که چگونه ممکن است از آن در عملکردهای تجاری خود استفاده کنند، بحث می کنند. COE تجزیه و تحلیل، در حالی که همیشه از طریق تعداد زیادی از تیم های عملکردی و رهبری آنها مشارکت می شود، برای اطمینان از وجود نمایندگی قوی از گروه هایی که به ویژه از مطالب ارائه شده بهره مند می شوند در هر جلسه، کار می کند (به عنوان مثال، با هدف قرار دادن دعوت از کارمندان اصلی زنجیره تامین زمانی به طوری که ارائه در مورد هر چیزی مربوط به تحقیقات عملیاتی باشد).
 
این جلسات ناهار و یادگیری، همراه با مترجم رسمی و آموزش های اجرایی، به جذب کارمندان تجاری در زمینه هوش مصنوعی کمک کرده است، که منجر به یک خط لوله استفاده فعال شده است، با تقریباً 20 تا از 25 ابتکار عمل هوش مصنوعی که به طور مستقیم از طرفداران هوش مصنوعی در تجارت می آید. به عنوان مثال، این رهبرانِ موجودی کالا بودند که مفهوم یک سیستم جدید مدیریت موجودی مجهز به هوش مصنوعی را به COE تجزیه و تحلیل خود معرفی کردند که موجودی انبار را با استفاده از هواپیماهای بدون سرنشین ردیابی می کند و تصاویر را تجزیه و تحلیل می نماید تا به کارکنان در شناسایی محصولاتی که نمی فروشند کمک کند. به دنبال این جلسه طوفان فکری، COE  تجزیه و تحلیل به سرعت حرکت کرد تا یک خلبان در مقیاس کوچک را در یک انبار به کار گیرد تا ایده‌ی حامیان تجاری را آزمایش کند و بفهمد با این فناوری چه امکاناتی وجود دارد.
 

3- تقویت تلاش های موجود در زمینه هوش تجاری

علاوه بر توسعه قهرمانان هوش مصنوعی، ما همچنین دریافتیم که تشویق کارمندان برای استفاده از ابزارهای هوشمند کسب و کار شرکت های خود، از داشبورد گرفته تا نرم افزار تجسم، بر روی داده هایی که از قبل دارند می تواند انگیزه بخش و محرک فرهنگ اکتشاف حیاتی برای یک سازمان مبتنی بر هوش مصنوعی باشد. وقتی کارمندان به استفاده از ابزارهای تحلیلی سلف سرویس عادت می کنند، راحت تر می شوند و داده ها را برای آزمایش فرضیه ها کاوش می کنند. با گذشت زمان، آنها شروع به اعتماد بیشتر به داده ها می کنند، و داده های بیشتری هدایت می شوند. در نهایت، چنین ذهنیت هایی می تواند به آمادگی بهتر کارمندان برای استفاده از سیستم های جدید هوش مصنوعی کمک کند و به آنها الهام می دهد تا به طور فعالانه طوفان فکری داشته باشند که چگونه هوش مصنوعی می تواند به آنها کمک کند تا با چالش های تجاری مواجه شوند.
 
یک شرکتِ کالاهای بسته بندی شده برای مصرف کنندگان، یک برنامه سفیر جهانی را همراه با رویدادهای جامعه و کمپین های ایمیل برای راه اندازی خبر در مورد ابزارهای تجسم داده موجود راه اندازی کرد. در مدت 15 ماه، 20 سفیر، به نمایندگی از بازارها و عملکردهای مختلف، آموزش هایی را در مورد چگونگی تعلیم و تشویق کارکنان برای استفاده از این ابزارهای هوشمند تجاری کسب کردند، و به آنها کمک کردند تا قابلیت های تجزیه و تحلیل سلف سرویس خود را فراتر از آمریکای شمالی در 40 درصد از بازارهای جهانی خود گسترش دهند.
 
منبع: بنیامین چیتام، الکس کوزماس، نهال مهتا، دروو شاه، Mckinsey


مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.