همواره یکی از جذاب ترین روایت های تاریخی محسوب می شود که می تواند انسان عاقل رابه فکر فرو ببرد و باعث می شود که از این گذر ایام و شباهت هایی که خواسته و ناخواسته میان بشر امروز آن روزگار ایجاد شده تعجب کند.
اما در این بین عده ای دیگر نیز هستند که همیشه به دنبال مستدلات تاریخی می گیرند و دوست دارند که همه چیز را به صورت واقعی آن نگاه کنند. همیشه به دنبال استدلال های عجیب و غریبی هستند و جالب اینجاست که دید آن ها نیز کاملا یک طرفه است. یعنی اگر فارغ از مسائل دینی و با استفاده از مستدلات تاریخی نیز به آن اثبات شود شود پیامبری به نام حضرت نوح وجود داشته است که می توانسته نزدیک به هزار سال زندگی داشته باشد، باز هم باور نمی کنند.
داستان زندگی پیامبران
بیایید برای این که کمی راحت تر درباره زندگی حضرت نوح و به طور کلی داستان زندگی پیامبران صحبت کنیم، کمی از واقعیت ها فاصله بگیریم. بیایید برای اولین بار بر سر مسئله بودن یا نبودن جنگ نکنیم! به گفته دکتر شریعتی در کتاب شیعه، گاهی گیر کردن ما در تاریخ و در بین اعداد و ارقام و اطلاعات مختلف از زندگی ائمه و پیامبران باعث می شود که از مفهوم زندگی آن ها دور شویم. اصلا فراموش کنیم که چرا این بزرگان دینی به دنیا آمدند، چه می خواستند بگویند و آیا ما امروزاین سخن ها را می شنویم؟احتمالا اگر گوش های شنوای زیادی برای شنیدن سخنان ائمه شیعه و پیامبران الهی بود، جامعه ما و حتی جهان درگیر اتفاقات و معضلاتی که امروز شاهد آن هستیم نبود. پس بیایید کمی با دقت بیشتر و با عمق وجود زندگی حضرت نوح را نگاه کنیم و برای دقایقی اثبات و استدلال را کنار بگذاریم. سوال اصلی که می خواهیم در این جا به آن برسیم این است که حضرت نوح نزدیک به هزار سال چه می گفت و چرا زیادی سال ها اثری در قوم او نداشت و در نهایت درگیر عذاب بزرگ الهی شدند؟ دعوت حضرت نوح به خوبی ها
به طور کلی حضرت نوح جزو پیامبران صاحب شریعت بود. پس می توان به طور کلی ارکان شریعت را که بین پیامبران صاحب شریعت از جمله پیامبر اسلام ثابت و یکسان است به عنوان پایه های سخنان او در نظر داشت. این اصول عبارتند است:
1- عبادت الهی
2- نفی شرک
3- دعوت به تقوا
4- توجه به آخرت
5- اطاعت از انبیا الهی
این ها مواردی است که نه تنها 950 سال از زندگی حضرت نوح شنیده نشده است، ظاهرا امروز هم چه در اروپا و چه در ایران باید کسانی پیدا شوند که این موارد را یادآوری کنند. بیان کنند و حتی آن ها را تدریس کنند. نکته مهمی که در زندگی حضرت نوح وجود دارد و به نوعی نکته ای خاص و مهم بین تمامی داستان زندگی پیامبران است، این موضوع است که هیچ پیامبری عمر نوح را نداشته است و این یعنی این که هیچ پیامبری به این طولانی دست به تبلیغ شریعت خود نزده است.
بیایید از روی دیگر به این ماجرا نگاه کنیم. خداوند در زندگی هر پیامبری و هر ائمه ی خود نکته ای مهم را برای عبرت بشری قرار داده است. به نظر می رسد طولانی کردن طول عمر حضرت نوح و طولانی کردن رسالت او چندان بی دلیل هم نبوده است.
وقتی می بینیم که پیامبری در طول 950 سال نتواند قومی را به راه راست هدایت کند و عملا تنها 5 دستور را نتواند به آن ها بقبولاند، یک چرای بزرگ در ذهن ما نقش می بندد و با خود می پرسیم چرا یک قوم به این اندازه سر سخت بوده است و در برابر سخنان پیامبر خود ایستادگی کردند؟
گاهی تصور می شد که اگر پیامبر اسلام عمر طولانی تری داشت امت او از اشتباه دور می شدند یا اگر پیامبر صریحا در قرآن هم نام علی (ع) را به عنوان امام معرفی می کرد، باز کسانی پیدا می شدند که این را نفی کنند. این موضوع چیزی است که خدا در داستان زندگی حضرت نوح به خوبی نشان داده است. وقتی قومی با حضور 950 سال پیامبر خود سر به راه نمی شود و همچنان بهانه ای برای کارهای خود دارد، به نظر می رسد که آدمی غیر قابل اصلاح باشد!
حضرت نوح
چند نکته دیگر!
وقتی به داستان زندگی حضرت نوح نگاه دقیق تری می کنیم و به دنبال این سوال می گردیم که چرا مردمان آن زمان با وجود این که بیشتر از هر قومی تحت هدایت پیامبر خویش بودند این چنین به خود ظلم کرده اند، به نتایج جالبی می رسیم. تقریبا همه دلایل آن ها برای نفی حضرت نوح چیزی است که ما در زندگی تمام پیامبران اهل شریعت و اهل کتاب شاهد هستیم.گویی این داستان در تاریخ تکرار می شود. این موضوع نیز همیشه با کفر سران قوم یا بزرگان قوم شروع می شود. خداوند به خوبی در داستان های مختلف و در مثال هایی که در قرآن کریم هم بسیار از آن ها آورده است، بیان می کند که انتخاب الگویی نا مناسب و انتخابی بزرگی که دلش از یاد خدا دور است می تواند جامعه را به گمراهی بکشاند، حتی ممکن است این گمراهی 950 سال طول بکشد و در نهایت با عذابی سخت زندگی آن قوم به اتمام برسد. بشر بودن، برتری جویی، لزوم فرشته بودن رسول و گمراه بودن عمده دلایلی است که نه در داستان زندگی حضرت نوح بلکه در تمامی ادوار تاریخ بشری این موضوع صدق می کند. وقتی تاریخ را از هر زاویه نگاه می کنیم، به نتایج جالبی می رسیم. متوجه می شویم که انسان ها همان انسان هستند و رفتارها همان رفتار، گاهی این ما هستیم که با نخواندن تاریخ و نگرفتن عبرت از زندگی گذشتگان راه اشتباه آن ها را می رویم! چیزی که در قرآن هم بسیار به آن اشاره شده است و ما را از آن برحذر می کند.
پس اگر می خواهید بیشتر با داستان زندگی حضرت نوح و سایر پیامبران الهی آشنا شوید به سامانه ایمانور - متعلق به موسسه نورالمجتبی (علیه السلام) – مراجعه کنید. در این سامانه اطلاعات جامعی از زندگی این بزرگواران به شرح و تفسیر وجود دارد که می تواند شما را در این مسیر یاری کند.