ابعاد شخصیتی حضرت زینب سلام الله علیها

مؤلفه‌های الگوی مدیریتی حضرت زینب سلام‌الله‌علیها در بحران‌های چندضلعی

حضرت زینب سلام الله علیها گرفتار طوفان های رنگارنگی از بحران شده بود که توانست ضمن مدیریت خود و قافله طوفان زده تحت نظر خود، عزتمندانه و با اقتدار کامل و در اوج ناباوری، دشمنی که خیال می کرد همه چیز تمام...
يکشنبه، 30 مهر 1402
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: محسن رفیعی وردنجانی
موارد بیشتر برای شما
مؤلفه‌های الگوی مدیریتی حضرت زینب سلام‌الله‌علیها در بحران‌های چندضلعی
شخصیتی های بزرگ و انسان های کامل را هیچ گاه نمی توان از یک زاویه مورد مطالعه و تحلیل قرار داد بلکه باید از زوایای گوناگونی به عظمت شخصیتی آنان رهیافت. قرار دادن روز ولات حضرت زینب سلام الله علیها به عنوان روز پرستار نباید باعث شود از زوایای دیگر شخصیتی ایشان غافل شویم.

به نظر می رسد حضرت زینب سلام الله علیها در جایگاهی فراتر از یک پرستار نقش آفرینی کرده بلکه می توان ایشان را الگویی برای مدیریت و پیروزی در بحران های چند ضلعی نامید. برای روشن تر شدن ابعاد شخصیتی این بانوی نمونه به بررسی چگونگی عملکرد ایشان در بحران های متعدد و متفاوتی که با آن ها روبرو شدند می پردازیم.

تعدد بحران هایی که حضرت زینب سلام الله علیها با آن روبرو شدند را می توان در جریان عاشورا مشاهده نمود. اینک ضمن بیان هر یک از این بحران ها نوع مدیریت عقیله بنی هاشم را در هر یک از آن ها را می کاویم. باید توجه داشت که مهار هر یک از این بحران ها به تنهایی نیاز به فهم و توانمندی جدی است چه رسد به این که آن ها را به فرصت های بزرگ برای پیشبرد اهداف حق طلبانه مورد نظر تبدیل نمود!

منظور از بحران های چندضلعی آن است که شرایط به گونه ای باشد که چندین بحران در یک برهه زمانی یکجا و همزمان در یک واقعه بروز یابند. به جرآت می توان واقعه عاشورا را از این دست بحران ها و بلکه نمونه ای منحصر به فرد از آن جمله دانست که در طول تاریخ نمونه ای برای آن یافت نمی شود. بر این اساس، مدیریت بحران حضرت زینب سلام الله علیها می تواند الگوی ممتاز مدیریت بحران ها شمرده شود. اکنون با برشمردن اضلاع متفاوت این بحران در پی واکاوی قدرت مدیریتی فوق العاده حضرت زینب سلام الله علیها هستیم.


توان مدیریت درونی و صبر بر مصیبت های شخصی

مدیریت خود در هنگام بروز مصیبت ها، اولین ویژگی برای مدیریت بحران هاست. کسی که در بحران ها صبر خود را از دست بدهد و منفعل شده و روحیه خود را از دست دهد، از ابتدایی ترین بایسته های مدیریت بحران به دور است. حضرت زینب سلام الله علیها داغ هجده نفر از عزیزترین عزیزانش را با چشم خود مشاهده کرد. این مسأله به خودی خود بحران شخصی سنگینی است که نیازمند مدیریتی درونی است که شخص بتواند با این حجم از مصیبت کنار آمده و لحظه ای تسلط بر روح و رفتار خود را از دست ندهد.

این مهارت در این حد، نشان از رشد فوق العاده روحی و ایمان قوی شخص استتسلط بر چنین مصائبی نشان از اعتقاد راسخ فرد به مانایی آخرت، در عین اعتقاد به گذرا بودن این دنیا دارد؛ چنان که امیرالمؤمنین علیه السلام می فرمایند: «فَصَبْراً عَلَى دُنْیَا تَمُرُّ بِلَأْوَائِهَا کَلَیْلَةٍ بِأَحْلَامِهَا تَنْسَلِخ‏؛[1] در برابر دنیایى که گرفتارى آن، مانند خواب هاى پریشان شب مى گذرد شکیبا باش.»

آنان که دنبال فایده ایمان به خدا هستند باید بدانند که اولین اثر ایمان، قدرت روحی است که از تکیه و اعتماد به قدرت بی نهایت خدای متعال ناشی می شود و در اثر آن، شخص مؤمن می تواند در سخت ترین مصیبت ها زمام امور خود را به دست گرفته، درست انتخاب کند و درست عمل کند چنان که امام علی علیه السلام در توصیف صبر می فرمایند: «الصَّبْرُ أَنْ یَحْتَمِلَ الرَّجُلُ مَا یَنُوبُهُ وَ یَکْظِمَ مَا یُغْضِبُه‏؛[2] صبر آن است که انسان گرفتارى و مصیبتى را که به او مى رسد تحمل کند و خشم خود را فرو خورد.» 

البته منظور از خشم در این روایت، خشم غیرمقدسی است که موجب می شود انسان ناآگاهانه عمل کند نه خشمی که در راه خدا و آکاهانه به کار گرفته شود!

حضرت زینب سلام الله علیها بهترین خودکنترلی و صبر را در شدیدترین مصیبت هایی که با چشم خود نظاره کردند به ثبت رسانده اند. ویژگی نخست برای مدیران و مسئولان آن است که بحران های شخصی را به خوبی و صبورانه مدیریت کرده و بر مصایب شخصی شان صبر پیشه کنند.
 

هنر آماده سازی نیروهای داغدیده و بحران زده

عقیله بنی هاشم، تنها مسئول خود و داغ هایی که بر دل داشت نبود بلکه مهم تر از آن، به عنوان بزرگتر و سرپرست قافله داغدیدگان عاشورا، وظیفه سنگین سرپرستی و نه فقط پرستاری(!) خیل یتیمان و زنان و کودکان داغدیده را بر عهده داشتند.
خوب است مسئولین جامعه اسلامی نیز با الهام از این رویکرد بن بست شکن زینبی، زمینه غلبه بر انواع فشارهای اقتصادی و حیثیتی جبهه باطل را فراهم آوردند.ایشان به خوبی و با روحیه بسیار قوی که از ایمان ناب و مستحکم خود به خدای متعال و هدف مقدسی که در آن گام برداشته بودند ناشی می شد، ضمن روحیه دادن به زنان، از کمک آن ها برای مدیریت یتیمان و ضعیف تر ها بهره بردند و خود نیز از تمام توانشان در این باره استفاده کردند. یعنی در سخت ترین شرایط و با کم تر ین امکانات از نیروهایی که خود با مصیبت های فراوان دست و پنجه نرم می کردند برای مدیریت قافله سوگواران کربلا بهره بردند.


بحران ترور هویت و ماهیت جهاد عاشورایی

غیر از اتفاقاتی که در میدان سخت عاشورا اتفاق افتاد و تعدد مصایب از دست دادن عزیزان را برای قافله عاشوراییان به دنبال داشت، دشمنان به دنبال روایت وارونه و مطابق با اهداف پلید و جنایتکارانه خود از حماسه عاشورای حسینی بودند و این، بحرانی به مراتب سهمگین تر بود که کربلا در کربلا بماند و به دنیا صادر نشود بلکه بدتر آن که، عاشورا را به نام پیروزی بر خروج کنندگان بر خلیفه تقلیل دهند یا این که دشمن، حماسه حسینیان را به سود خود مصادره کند یا از آن چماقی بسازد برای ارعاب کسانی که قیام علیه ظلم و بی دینی آشکار یزیدیان را در سر می پروراندند بهره برداری کند.

حضرت زینب سلام الله علیها همچون فرماندهی خبره در جنگ نرم و تبلیغاتی که دشمنان به راه انداخته بودند نه تنها هرگز مرعوب و تسلیم این القائات پوچ نشد بلکه میدان بحران را به فرصت تبلیغ حقایق عاشورا و دمیدن روح مقاومت در دل های به خواب رفتگان و تزریق خون قیام در رگ های تاریخ تبدیل کرد و دقیقاً برای همین است کهکربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود؛ و اینک جمله های توفنده ای از شیرزن بی همتای قصه کربلا که خطاب به یزید زمان خویش چنین نهیب می زند: «فَکِدْ کَیْدَکَ، وَ اسْعَ سَعْیَکَ ...؛[3]

[ای یزید] هر چه نیرنگ داری به کار بند و نهایت تلاشت را بکن و هر کوششی که داری به کار گیر؛ امّا به خداسوگند [با همه این تلاش ها] یاد ما را [از خاطره ها] محو نخواهی کرد و [چراغ] وحی ما را خاموش نتوانی نمود و به موقعیت و جایگاه ما آسیب نخواهی رساند. هرگز لکّه ننگ این کار، از تو پاک نخواهد شد. رای و نظرت سست و زمان دولت تو اندک است و جمعیت تو به پراکندگی خواهد انجامید در آن روز که منادی ندا دهد: لعنت خدابر ظالمان باد».

حماسه عقیله بنی هاشم ثابت کرد، جبهه حق، موقعی که هیچ کس انتظار پیروزی آن را ندارد از هر زمان دیگری به فتح سنگرهای باطل نزدیک تر است به شرط آن که ایمانی پولادین برای روز مبادا ذخیره کرده باشد و حقیقتاً این، زینب کبری سلام الله علیها بود که یزیدیان را رسوا نموده و از میان تاریکی های تاریخ، انفجار نور عاشورا را برای بشریت به منصه ظهور رساند و اگر او و زینبیان تاریخ نبودند اکنون چه چیزی از عاشورا و بلکه از اسلام ناب باقی مانده بود؟!
 

دکترین شکست بحران های اقتصادی

پس از تغییر ظاهر دادن خاندان رسالت و امامت از شکل و شمایل آسمانی و شناخته شده یادگاران رسول خدا صلّی الله علیه و آله شمایل اسیرگونه آنان در قالب تعدادی زن و بچه داغدار، یتیم، گرسنه و تشنه که همه دارایی شان به غارت رفته، خبر از بحرانی مادی می داد که قافله سالار این قافله باید چاره ای برای آن بیاندیشد تا از این مرحله سخت، عزتمندانه عبور کنند. اینجاست که الگوی مدیریتی عقیله بنی هاشم رخ می نماید.

روش حضرت زینب سلام الله علیها برای تبدیل کردن این تهدید به فرصتی بزرگ در راستای هدف آرمانی قیام حسینی آن بود که نه تنها درخواستی از دشمن در مورد رفع گرسنگی نکرد بلکه صدقه هایی که آورده شد را نیز نپذیرفتند.

اگر بخواهیم این صحنه از رویکرد زینبی را در قرآن کریم جستجو کنیم می توانیم به این آیه شریفه اشاره کنیم که قرآن کریم می فرماید: «وَ مَن یَتَّقِ اللَّهَ یجَْعَل لَّهُ مخَْرَجًا وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لَا یحَْتَسِبُ  وَ مَن یَتَوَکلَ‏ْ عَلىَ اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ؛[4] و هر کس از خدا پروا کند، [خدا] براى او راه بیرون‏ شدنى قرار مى‏ دهد. و از جایى که حسابش را نمى‏ کند، به او روزى مى‏ رساند، و هر کس بر خدا اعتماد کند او براى وى بس است.»

زینب کبری سلام الله علیها با نپذیرفتن صدقات، باب آشنایی و معرفی این کاروان نورانی به مردم را گشود و موجب شد ضمن تأیید و تأکید بر عزت اهل بیت علیهم السلام، نقشه های دشمن برای مخفی نگاه داشتن هویت واقعی اسرا نقش بر آب شوند و همین مسأله، مقدمه اساسی برای خروج قافله زینبی از بحران مادی ضمن حفظ عزت اهل بیت علیهم السلام گردیدخوب است مسئولین جامعه اسلامی نیز با الهام از این رویکرد بن بست شکن زینبی، زمینه غلبه بر انواع فشارهای اقتصادی و حیثیتی جبهه باطل را فراهم آوردند.


بحران کارزار آرمان ها و فرصت سازی برای هدف

اگر واقع بینانه به داستان کربلا نگاه کنیم روشن است که شهادت امام حسین علیه السلام و عزیزترین اهل بیت و مأمومین ایشان هزینه گزافی است که تنها در گرو امتداد هدف متعالی آنان قابل توجیه و متوازن است. یعنی باید این هدف برتر، پس از شهادت شهدای کربلا، با همان درجه و تراز دنبال شده و در هیچ صورتی تقلیل نیابد یا به فراموشی سپرده نشود. این، دقیقاً نقشی بود که زینب کبری سلام الله علیها ایفا کرد و البته کاری بس سترگ است.

دشمن پس از اعلام پیروزی در کربلا، سراغ آرمان های قیام حسینی آمد تا بلکه بتواند آن آرمان ها را منزوی و شکست خورده نشان دهد یا از غنا، طراوت و اعتلای آن ها بکاهد اما مانع اصلی دشمن برای رسیدن به این هدف شوم، حضرت زینب سلام الله علیها بود که در کنار امام زین العابدین علیه السلام، پرچم آرمان حسینی را برافراشته نگاه داشت و نشان داد که دشمن، شادی خود را خیلی زود برگزار کرده و تصور او نسبت به پایان مبارزه کربلا و روشن شدن پیروز نهایی آن، توهمی بیش نبوده است.

در واقع، محصول شیرین پیروزی نهایی را حضرت زینب سلام الله علیها برداشت نمود آنجا که در پاسخ یزید که دم از خوار ساختن اهل بیت می زد فرمودند: «ما رأیت إلاّ جمیلا؛[5] من جز زیبایی چیزی ندیدم
.»
 

راز متلاشی شدن بحران های چند ضلعی

در شرایط معمول، تبدیل شکست های بزرگ و خونین به پیروزی های درخشان و ابدی آن هم با تعدادی زن های داغدیده و بچه های یتیم، ناممکن و غیر قابل تصور می نماید اما چگونه پس از کربلا، حضرت عقیله بنی هاشم به این امر به ظاهر ناممکن تحقق بخشید و کاخ یزیدیان را بر سرشان خراب کرد؟ پاسخ این سؤال را از ابعاد مختلفی می توان مورد بررسی قرار داد اما نکته مهم آن است که در همه این ابعاد، محوریت، با حضرت زینب سلام الله علیها است. اتفاقاً راز متلاشی شدن بحران های چندضلعی نیز در همین نکته قرار دارد

توضیح آن که، اگر می بینیم شخصیتی همچون زینب کبری سلام الله علیها، اضلاع بحران های پیش رو را در هم می شکند فقط یک معنا دارد و آن این که، بحران هایی که بر سر این بانوی نمونه و بی نظیر فرود آمد اگر چه تو در تو و چندضلعی بودند اما نه به اندازه عمق و ابعاد و اضلاع شخصیتی انسان کاملی همچون عقیله بنی هاشمبه عبارت دیگر، راز ماندگاری قیام عاشورا را فارغ از اصالت و حقانیت آن، باید در شخصیت ذوابعاد و متعالی ناشر، راوی، مدافع و علمدار تصویگری کربلا یعنی خواهر حسین بن علی علیهما السلام جستجو کرد.

اگر استکبار یزیدی، در برابر تیغ بیان و روح پولادین حضرت زینب سلام الله علیها به خواری و اضمحلال می افتد به خاطر این است که پشتیبان مؤمنان واقعی خدای مقتدر و قهار است چنان که می فرماید: «اللَّهُ وَلِیُّ الَّذینَ آمَنُوا؛[6] خداوند، ولى و سرپرست کسانى است که ایمان آورده‌‏اند.»

آری کسی که سرپرستی چون خدا دارد نه تنها می تواند پرستار نمونه باشد بلکه سرپرستی مؤمنان را هم خدای متعال از طریق او محقق می کند و زینب، دختر علی ابن ابی‌طالب این چنین بود
.

پی‌نوشت‌ها:
[1]. ابن بابویه، محمد بن على؛  الأمالی( للصدوق)؛ ناشر: کتابچى‏، تهران، 1376 ش، چاپ ششم، ص 622.
[2]. لیثى واسطى، على بن محمد ؛ عیون الحکم و المواعظ(للیثی)، ناشر: دار الحدیث‏، قم، 1376 ش، ح 1439، ص 56.
[3]. اخطب خوارزم، موفق بن احمد؛ مقتل الحسین علیه السلام، ناشر: أنوار الهدی قم، 1381 ه.ش، ج 2، ص 73.
[4]. سوره طلاق، آیه 2 و 3.
[5]. اخطب خوارزم، موفق بن احمد؛ مقتل الحسین علیه السلام، ناشر: أنوار الهدی قم، 1381 ه.ش، ج 2، ص 47.
[6]. سوره بقره، آیه 257.


مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط