«آیتالله خامنهای» در حالی، چهار سال کشور را اداره کرد که اوضاع اقتصادی ایران اسلامی بنا به تحریمهای مختلف رو به وخاومت گذاشته بود و فشارهای همهجانبه از سوی بسیاری از کشورهای همپیمان با دولت صدام (عراق) ایران را در تنگنای سیاسی و اقتصادی قرار داده بود.
این دوره از انتخابات ریاست جمهوری ایران، نخستین دورهای بود که برخلاف 2 دوره پیشین، بهطور کامل و چهار ساله طی شد.
جایگاه احزاب در چهارمین دوره انتخابات ریاست جمهوری
با پایان زمان قانونی دوره چهار سالهی ریاست جمهوری «آیتالله خامنهای» در مرداد ماه سال 1360، مقدمات چهارمین انتخابات ریاست جمهوری در دستور کار «وزارت کشور» و «شورای نگهبان قانون اساسی» قرار گرفت.نباید از تلاش دشمن و غربیها در راستای ایجاد دوقطبی سازی در جامعه و پروپاگاندای سیاسی چشمپوشی کرد. ایجاد درگیریهای مسلحانه در نقاط مختلف مرزی کشور، تبلیغات رسانهای گسترده و وارد آوردن هجمه به دولت وقت، اختلافافکنیهای داخلی و... تنها گوشهای از تلاش معاندان و دشمنان انقلاب اسلامی برای ایجاد اختلال در برگزاری انتخابات ریاست جمهوری ایران بود.از سویی مشکلات اقتصادی و از دیگر سو؛ جنگ تحمیلی، شرایط ویژهای را برای مردم ایران رقم زده بود و در این میان، نامزدهای مختلف برای شرکت در دور جدید انتخابات ثبتنام کردند.
یکی از وجوه تمایز این دوره از انتخابات ریاست جمهوری با 3 دوره پیشین؛ محدودیت احزاب بود. در چهارمین دوره انتخابات ریاست جمهوری بسیاری از احزاب و گروههای غیر انقلابی متفرق و منهدم و یا به اختلافات عمیق درونحزبی گرفتار شده بودند. از این رو، «حزب جمهوری اسلامی» که یکی از فعالترین و نزدیکترین گرایشات به انقلاب اسلامی بود، سردمدار دیگر احزاب قلمداد میشد.
در این دوران «حزب نهضت آزادی ایران» که حزبی لیبرالیسمگرا بودند همچنان به حیات خود، تحت عنوان منتقد اصلی دولت ادامه میداد اما تا آنجا اعضای خود را از دست داده بود که تنها اندک افرادی در جلسات حاضر میشدند و این حزب؛ دیگر قدرت و جایگاه خاصی در میان عموم مردم نداشت.
در این میان نباید از تلاش دشمن و غربیها در راستای ایجاد دوقطبی سازی در جامعه و پروپاگاندای سیاسی چشمپوشی کرد. ایجاد درگیریهای مسلحانه در نقاط مختلف مرزی کشور، تبلیغات رسانهای گسترده و وارد آوردن هجمه به دولت وقت، اختلافافکنیهای داخلی و... تنها گوشهای از تلاش معاندان و دشمنان انقلاب اسلامی برای ایجاد اختلال در برگزاری انتخابات ریاست جمهوری ایران بود.
ثبتنام در چهارمین انتخابات ریاست جمهوری
ثبتنام در این دوره از انتخابات، از 26 تیرماه 1364 آغاز شد و همچون دیگر ادوار گذشته؛ دهها نفر برای نامزدی انتخابات ریاست جمهوری در وزارت کشور حاضر شدند. در این میان افراد شاخصی از احزاب مختلف همچون؛ «سید علی خامنهای»، «حبیبالله عسگر اولادی»، «مهدی بازرگان» و «سید محمود کاشانی» بیش از دیگران نظر عموم مردم را به خود جلب نموده بودند.پس از پایان زمان مقرر قانونی ثبتنام نامزدها و با اتمام بررسیهای اولیه؛ بر مبنای قانون اساسی پروندهها از سوی وزارت کشور به شورای نگهبان ارجاع داده شد و این شورا پس از چند روز بررسی و برگزاری جلسات متعدد، در نهایت صلاحیت سه نفر؛ «سید علی خامنهای»، «حبیبالله عسگر اولادی» و «سید محمود مصطفوی کاشانی» را تأیید و رسمأ این سه تن را برای چهارمین انتخابات ریاست جمهوری به عموم مردم معرفی کرد.
در این میان، «حزب نهضت آزادی ایران» به رهبری «مهندس مهدی بازرگان» (نامزد رد صلاحیت شده) که پیشتر نیز قصد اختلافافکنی در میان انقلابیون را داشتند بر آن شدند تا با ایجاد شانتاژ سیاسی، فضای جنگزده کشور را آشفتهتر از پیش سازند.
اختلافافکنیهای نهضت آزادی و درگیریهای حاصل از آن تا بدانجا ادامه پیدا کرد که شورای نگهبان با انتشار بیانیهای سعی بر خاتمه بخشیدن به این روند مخاطرهآمیز و جلوگیری از جولاندهی دشمنان انقلاب اسلامی کرد.
در این بیانیه، به برخی موارد منجر شده به رد صلاحیت رهبر «حزب نهضت آزادی ایران» اشاره شد. شورای نگهبان؛ استعفای ناگهانی دولت موقت و به ورطه بحران سپردن انقلاب اسلامی در شرایط خاص و همچنین حمایت همهجانبه «مهندس بازرگان» از فعالیتهای ضد انقلابی «عباس امیرانتظام» (جاسوس ایالات متحده) اشاره کرده بود.
همچنین بر اساس اصل 115 قانون اساسی؛ رییس جمهور باید مدیر و مدبّر، شجاع، دارای حسن سابقه و امانت و تقوی، مومن و معتقد به مبانی جمهوری اسلامی ایران و مذهب رسمی کشور باشد، این در حالی است که «مهدی بازرگان» در ایام ابتدایی پیروزی انقلاب اسلامی ایران؛ عدم پایبندی خود به مبانی اساسی جمهوری اسلامی را بر همگان آشکار ساخته بود.
واکنش امام خمینی(ره) به نظر شورای نگهبان
امام خمینی(ره) در آستانه انتخابات با صدور بیانیهای، روند انتخابات ریاست جمهوری پیش رو را روندی قانونی توصیف کردند و فرمودند: «من کار ندارم کی رئیس جمهور می شود، به من مربوط نیست، من خودم یک رأی دارم به هرکه دلم می خواهد می دهم، شما هم همین طور. اما اگر بخواهید در مقابل دنیا اظهار حیات بکنید که بگویید ما بعد از گذشتن چندین سال زنده هستیم، باید مشارکت کنید. اگر خدای نخواسته از عدم مشارکت شما یک لطمهای بر جمهوری اسلامی وارد بشود، بدانید که آحاد ما که این خلاف را کرده باشیم خدای نخواسته مسئول هستیم؛ مسئول پیش خدا هستیم. مسئله، مسئلة ریاست جمهور نیست؛ مسئله، مسئلة اسلام است.» (صحیفة امام، ج 19، صفحه 328)همانطور که پیشتر اشاره شد، در این دوره 3 نفر از سوی شورای نگهبان قانون اساسی، مورد تأیید صلاحیت قرار گرفتند که هر سه تَن، از مبارزان قبل از انقلاب و پیشینهای اجرایی در دوران پیروزی انقلاب اسلامی را در کارنامه خود داشتند.
آیتالله سید علی خامنهای
«آیتالله خامنهای» متولد 1318 و از مبارزین پیش از انقلاب اسلامی بود. ایشان از کودکی علاقه وافری به علوم حوزوی داشتند و تحصیلات خود را زیر نظر اساتید بزرگواری همچون؛ «امام خمینی»، «سید جلیل حسینی سیستانی»، «سید محمود حسینی شاهرودی» و «سید محمد هادی میلانی» به اتمام رساندند.«آیتالله خامنهای» پیش از انقلاب، در راستای مبارزه با رژیم ستمشاهی با گرایش به گروه «فدائیان اسلام» بارها به زندانهای مخوف رژیم پهلوی افتاد و مورد شکنجههای شدید قرار گرفت. ایشان پس از پیروزی انقلاب اسلامی عضو «حزب جمهوری اسلامی» شد.
وی روند ظلمستیزی را نه تنها در داخل کشور که در سطح بینالمللی دنبال میکرد و همواره با سخنرانیهای ویژه، آمریکا و اسراییل را مورد خطاب قرار داده و آنها را از سیاستهای خصمانه بر علیه مظلومان جهان، بالاخص فلسطینیان، بر حذر میداشت.
«آیتالله خامنهای» تنها رییس جمهور ایران اسلامی بود که توانست یک دوره کاملِ چهار ساله؛ کشور را در بحرانیترین شرایط جنگی، به بهترین نحو ممکن اداره کند.
حبیب الله عسگر اولادی
«عسگر اولادی» متولد 1311 در تهران بود. وی تحصیلات خود را همراه با مبارزه همهجانبه علیه رژیم پهلوی ادامه میداد و در این سالها بارها توسط ساواک دستگیر و به زندان افتاد. وی در دهه 40 با چند نفر از همفکران خود، حزب موتلفه اسلامی را بر مبنای اصل ظلمستیزی اسلام پایهگذاری کرد.«عسگراولادی» که خود یکی از اعضای اصلی «حزب موتلفه اسلامی» بود در یکم بهمن سال 1343 پروژه ترور «حسنعلی منصور» را که مدتها برای آن برنامهریزی کرده بودند، با همراهی «محمد بخارایی»، «مرتضی نیک نژاد» و «رضا هرندی» در مقابل مجلس شورای ملی اجرایی کرد.
«حبیبالله عسگراولادی» مجموعأ 13 بار به زندان افتاد و در آخرین بازداشت به جُرم مشارکت در ترور نخستوزیر وقت؛ به حبس ابد محکوم اما با گذشت 18 ماه از این حکم، از زندان آزاد شد.
وی در دوران دولت موقت، وزیر بازرگانی بود. «عسگراولادی» یکی از پیشتازان اقتصاد اسلامی و اسلامگرایی در ایران و تحقق همهجانبه آن بود.
سید محمود مصطفوی کاشانی
«کاشانی» متولد 1321، فرزند ارشد آیتالله سید ابوالقاسم کاشانی بود. وی دکتری حقوق خصوصی از دانشگاه تهران را داشت و در دانشکده حقوق تدریس میکرد و چند سالی عضو «نهضت ملی ایران» بود اما پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، به عنوان یکی از اعضای فعال و اصلی «حزب جمهوری اسلامی» فعالیتهای انقلابی خود را ادامه داد.«محمود کاشانی» در سال 1351 عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی شد و از سال 1359 به عنوان داور ارشد از سوی جمهوری اسلامی ایران در حل دعاوی ایالات متحده و ایران اسلامی در لاهه فعالیت میکرد.
وی همواره بر اجرای عدالت در تمام زوایای مختلف انقلاب اسلامی تأکید داشت و در این راستا از هیچ امری فروگذار نکرد.
عنـوان |
سـن |
تحصیـلات |
سِمـت |
گرایش سیـاسی |
شعــار |
آیت الله علی خامنهای | 46 | ----- | عضو شورای انقلاب | حزب جمهوری اسلامی | واگذاری اقتصاد به مردم |
حبیبالله عسگر اولادی | 53 | ----- | وزیر بازرگانی دولت موقت | حزب موتلفه اسلامی | اجرای اسلامی انقلاب |
محمود مصطفوی کاشانی | 43 | دکتری حقوق خصوصی | داور ارشد ایران در لاهه | حزب جمهوری اسلامی | ترمیم سیاست اقتصادی |
مواضع احزاب مختلف در انتخابات ریاست جمهوری
در این دوره از انتخابات ریاست جمهوری، بنا به رد صلاحیت لیدر اصلی «حزب نهضت آزادی ایران» (مهندس مهدی بازرگان) تنشهایی در جامعه جاری شده بود که شایعاتی مبنی بر به تعویق افتادن چهارمین انتخابات ریاست جمهوری را در کشور گسترش داده بود تا جایی که مهدی بازرگان با انتشار بیانیهای از هواداران خود خواست تا از شرکت در این دوره از انتخابات خودداری و با این روند، اعتراض خود را رسمأ اعلام کنند.اما در این میان، امام خمینی(ره) گروهها و احزاب را به حفظ آرامش و احترام به قانون اساسی و نظر شورای نگهبان فراخواند و این قبیل شایعات را بستری برای جولاندهی معاندان و بیثباتسازی کشور از سوی سودجویان، در شرایط بحران جنگی برشمردند.
باید توجه داشت که، بهطور کلی و بنا به محدودیت حزبی نامزدهای تأیید صلاحیت شده؛ در این دوره از انتخابات رقابت خاص حزبی اتفاق نیفتاد و دو حزبِ اصلی «حزب جمهوری اسلامی» و «حزب موتلفه اسلامی» ماهیتی قریب به هم داشتند و «جامعه روحانیت مبارز» و همچنین «جامعه مدرسین» بنا به پیروزیهای کسب شده در میدان جنگ تحمیلی و ایجاد ثبات و امنیت در کشور در دوران ریاست جمهوری «آیتالله خامنهای» ، رسمأ حمایت خود را از ایشان اعلام کردند.
فرا رسیدن موعد برگزاری انتخابات
بالاخره پس از قریب به 2 هفته تبلیغات انتخاباتی نامزدها پیش از فرا رسیدن روز انتخابات؛ انتخابات ریاست جمهوری در روز 25 مرداد 1364 برگزار شد. با تمام آنچه که انتظار میرفت، اتفاقات ناگوار و مخاطرهآمیزی در این انتخابات رُخ دهد، چهارمین انتخابات نیز با امنیت کامل و به دور از هرگونه اغتشاش به اتمام رسید.این در حالی بود که رسانههای غربی همچون «روزنامه تایمز» (انگلستان) و «رادیو اسرائیل» جوّ حاکم بر انتخابات ایران اسلامی را جوّی کاملأ ملتهب و آشفته گزارش کرده بودند.
در یازدهمین روز از شهریور ماه سال 1364 شورای نگهبان پس از تأیید نهایی آرای مأخوذه؛ برای دومین دوره «آیتالله سید علی خامنهای» را با کسب ۱۲٬۲۰۵٬۰۱۲ رای (بیش از 85 درصد کل آرا)، به عنوان چهارمین ریاست جمهوری ایران اعلام کرد. «سید محمود کاشانی» ۱٬۴۰۲٬۹۵۳ رای و «حبیبالله عسگر اولادی» ۲۷۸٬۱۱۳ رای از این رقابت سیاسی را به خود اختصاص دادند.
تنفیذ حکم دومین دوره ریاست جمهوری آیت اللَّه خامنهای
در 12 شهریور ماه سال 1364 برای دومین دوره متوالی، «آیتالله سید علی خامنهای» رسمأ به عنوان رییس جمهور، سکان اداره کشور را با تنفیذ این حکم از سوی امام خمینی(ره) به دست گرفتند.در جلسه تنفیذ حکم چهارمین ریاست جمهوری ایران اسلامی؛ نمایندگان مجلس شورای اسلامی، جمعی از علما، نمایندگان مجلس خبرگان رهبری، اعضای جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، نمایندگان شورای عالی قضایی، نیروهای لشکری و کشوری، اعضای گروهها و احزاب مختلف کشور و سفرای کشورهای خارجی حضور داشتند.
حکم امام خمینی(ره) در تنفیذ چهارمین رییس جمهور ایران اسلامی:
« من به آقای رئیسجمهور عرض میکنم چهار سال گذشت و چهار سالها میگذرد و همهی حکومتها همینطور است، میگذرد. آنکه خواهد گذشت اعمال است که ما انجام میدهیم.
جوانها را تربیت کنید به این که مستقیم باشند، خداخواه باشند. ادارات را اصلاح کنید و همه چیز را برای این مردم ستمدیده خدمت کنید. این مردمی که شما را به اینجا رساندند و اگر اینجا نبودند حالا یا در حبسها بودید یا در قبرستانها، برای اینها باید خدمت کنید.
بنده با همهی وجود خودم این سنگینی را احساس میکنم، لمس میکنم و معتقدم از حالا به بعد هم مثل تا حالا بدون فیض الهی و کمک پروردگار و بدون اعانت و نظر لطف امام و امت، کاری از من و از همهی کسانی که با من همکاری خواهند کرد، ساخته نخواهد بود.
همه دست اندرکاران به ویژه رییس جمهور باید از چاپلوسان دغل باز و زبان بازان حیلهگر برحذر باشند و مشاوران خود را از اشخاص سابقهدار که تعهدشان قبل از انقلاب مشهود بوده است انتخاب کنند. بسا که منحرفان و منافقان، خود را با ظاهری آراسته به تقوا جا بزنند و با دست ما به اسلام و کشور اسلامی صدمه زنند.
رئیس جمهور محترم و دیگر متصدیان امور کشور میدانید که قدرتمندان شرق و غرب، خصوصا آمریکای بازیگر، مارهای زخم برداشته از جمهوری اسلامی هستند که از اول انقلاب به هر حیله ممکن دست زدند... اکنون از چنین مارهای زخم خورده ای نباید غافل بود. چه بسا با نفوذ عمال سرسپرده داخلی در ارگان های دولتی و مقامات ویژه، به تدریج قدم به قدم کار خود را انجام دهند و انسان مستقیم را منحرف کنند و متعهدان را وابسته نمایند.
غفلت از این امر، فاجعهانگیز است و همه مقامات، خصوصا مقامات بالا چون رؤسای قوای سه گانه بیشتر مورد نظر و هدف هستند... البته رأی ملت و تنفیذ اینجانب، تا وقتی است که ایشان به تعهد خود و راه مستقیمی که در پیش داشته اند، باقی باشند و به اسلام و احکام نورانی آن پایبند و طرفدار مظلومان و مستضعفان و محرومان و مخالف ظالمان و ستمگران و مستکبران باشند و با هیچ ظالم و مستکبری راه سازش باز نکنند که نمیکنند.»
منابع:
1- امام خمینی (ره) و انتخابات ریاست جمهوری، پایگاه اطلاع رسانی حوزه2- چهارمین دوره ی انتخابات ریاست جمهوری، پژوهشکده باقر العلوم(ع)
3- از فتوای "اعدام انقلابی" تا تامینکننده سلاح، خبرگزاری تسنیم
4- تحریم انتخابات توسط نهضت آزادی در سال 1364، مرکز اسناد انقلاب اسلامی
5- کتاب تحولات سیاسی اجتماعی بعد از انقلاب اسلامی در ایران 1380- 1357، انتشارات عروج
6- کتاب رازهای دهه شصت، مرتضی صفار هرندی