علل خشک شدن زاینده رود

مردم اصفهان خشک شدن زاینده رود را در دوره های خشکی 1379 تا 1380 و 1387 تا 1388 مشاهده نمودند و پل های تاریخی آن را در سطح ترک خورده ی بستر زاینده رود به نظاره نشستند و افسوس سال های پرآب این رود سالخورده سرشار از مایه ی حیات و طراوت را از دل ها به لب هایشان آوردند. کشاورزان ملی این دوره های خشک با فقر و پریشانی و گرفتاری های زندگی دست و پنجه نرم کردند و جوانه های امیدی که در اثر سرمایه گذاری و توسعه ی کار خویش در دل رویانده بودند
پنجشنبه، 6 خرداد 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
علل خشک شدن زاینده رود
 علل خشک شدن زاینده رود
علل خشک شدن زاینده رود

نويسنده:دکتر مهدی بصیری (1)




مقدمه

مردم اصفهان خشک شدن زاینده رود را در دوره های خشکی 1379 تا 1380 و 1387 تا 1388 مشاهده نمودند و پل های تاریخی آن را در سطح ترک خورده ی بستر زاینده رود به نظاره نشستند و افسوس سال های پرآب این رود سالخورده سرشار از مایه ی حیات و طراوت را از دل ها به لب هایشان آوردند. کشاورزان ملی این دوره های خشک با فقر و پریشانی و گرفتاری های زندگی دست و پنجه نرم کردند و جوانه های امیدی که در اثر سرمایه گذاری و توسعه ی کار خویش در دل رویانده بودند بخشکید و وام داری و ناخرسندی جای آن را گرفت و فرزندانشان، آن ها که صالح و فعال بودند سر در گریبان و وقت گذرانی بیهوده روی آوردند. باغ های قدیم و جدید به خشکی گرایید و درختان کهن چنار و بید در شهرها و روستاها به اسکلت های زرد و خشک تبدیل شدند. اما همچنان شاهد طرح های جدید توسعه ی کشاورزی، صنعت و گسترش فضای سبز شهرها و روستاهایی بوده ایم که توسعه ی آنها بر اساس آب زاینده رود برنامه ریزی می شود، حتی تا دوردست صحراهای یزد که بخواهند آهن و فولاد بیشتر و بیشتری تولید کنند که هم اکنون خریدار ندارد. راستی ما را چه شده است؟ چگونه اندیشه ای بر ما مستولی شده که از یک سو در بالادست رود، آب را به خارج حوضه ی زاینده رود پمپ می کنیم تا باغ جدید ایجاد کنیم. در همان زمانی که باغ های قبلی در حال خشک شدن است و از سویی لوله های آب را برای صنایع فولاد و آهن یزد افتتاح می کنیم، در حالی که کشاورزان و مردم اصفهان از بی آبی به حیات و زندگی خود در این دوره حاصلخیز و پرسابقه ی زمانی که بهشت شهرهای ایران بود ناامید شده اند.
مسئوولان شرکت آب اصفهان همه را به گردن خشک سالی می گذارند و مردم نیز شایعه های فراوانی را دهان به دهان منتقل می کنند. گاه شنیده می شود که آب را بسته اند تا تونل مترو را از زیرزمین عبور دهند. گاه می گویند زیر پایه های پل ها در زمان شاه عباس گنجی نهاده اند و اکنون برای کشف گنج رودخانه را خشکانیده اند و زمانی تقصیر را به گردن انتقال آب به کرمان و رفسنجان می گذارند و انتقال آب به یزد را نیز نشانه رفته اند. با اعتقاد به این امر که مردم به ویژه حق آبه داران حق دارند بدانند چه شده است که رودخانه ای که از پدرانشان نشنیده اند که هرگز خشک شده باشد، در فاصله ی 9 سال چهار بار خشکیده است. بر آن شدیم تا حد امکان با نگاه جامع و اطلاعات مختصر موجود به تحلیل این پدیده بپردازیم.
اراضی حوضه ی زاینده رود از حاصل خیزترین اراضی کشاورزی کشور است و کشاورزان اصفهانی نیز به مهارت در امر کشاورزی زبان زد هستند و لذا در واحد سطح از اراضی حوضه ی زاینده رود که به صورت اصولی جزوشبکه آبیاری قرار دارد، با بالاترین کارآیی محصولات زراعی و باغی تولید می شود. راندمان یا کارایی آب در حوضه ی زاینده رود یا بهتر بگوییم در اراضی رسوبی زاینده رود به لحاظ حاصلخیزی، مهارت و همچنین بازگشت مازاد آب به چرخه ی آب رودخانه یا زهکش ها یا آب های زیرزمینی بسیارخوب و قابل مقایسه با بهترین روش هاست. در مطالعه ای که توسط مرکز تحقیقات کشاورزی انجام گرفته است از آب مصرفی از کانال نکوآباد 30 درصد بازگشت به رودخانه وجود دارد که از برنج کاری ها 38 درصد بازگشت داریم و راندمان آبیاری حدود 70 درصد است.

سال

97-96

98-97

99-98

2000-98

2001-2000

2002-2001

2003-2002

سطح کشت
(1000 هکتار)

7/29

6/29

6/26

6/21

10

5/17

4/22

ذخیرۀ آب
مترمکعب)

226

227

183

678

4/5

37

99

در حوضه ی زاینده رود در شرایط معمولی با بارندگی میانگین، میزان آب ورودی به دریاچه سد به قرار زیر است:
از رودخانه ی 850 میلیون متر مکعب در سال،
از تونل اول 330 میلیون متر مکعب در سال،
از تونل دوم 270 میلیون متر مکعب در سال و
از چشمه ی لنگان 120 میلیون متر مکعب در سال،
که مجموع آب ورودی برابر 1570 میلیون متر مکعب در سال است. قابل ذکر است که حوضه در زمان های بارندگی از سایر سطوح و حواشی آب دریافت می کند به نحوی که می توان برآورد نمود آب ورودی حوضه در یک سال معمولی در مجموع 2100 میلیون متر مکعب است. البته واضح است که در سال های پرباران آورد رودخانه و یا مجموع آب حوضه از مقادیر ذکر شده به نسبت افزایش بارندگی، افزایش و همچنین در سال های کم بارش کاهش پیدا می کند. برای مثال آورد رودخانه از مهر 1384 تا مهر 1386، 3700 متر مکعب و از مهر 1386 تا مهر 1388 به 1700 میلیون بالغ می شود (یعنی سالیانه به ترتیب 1850 میلیون 850 میلیون متر مکعب).
کارشناسان شرکت آب منطقه ای، خروجی از سد را 1800 تا 1900 میلیون متر مکعب در سال های معمولی می دانند که 425 میلیون متر مکعب آن را برای شرب و 120 میلیون متر مکعب را برای صنایع و بقیه را برای فضای سبز و کشاورزی در نظر می گیرند. در سال های کم بارشی و خشکی مانند سال های 86 تا 88 با خروجی های معادل 1350 و 1000 میلیون مترمکعب مصارف شرب و صنعت کاهش نمی یابد و فضای سبز نیز به مقدار کم کاهش پیدا می کند و بخش کشاورزی تقریباً از آب محروم می شود.
حمیدرضا سالمی و نادر حیدری (1385) در گزارشی در مجله ی علمی – پژوهشی تحقیقات منابع آب ایران، منابع و مصرف آب در حوضه ی زاینده رود را ارزیابی و چنین نتیجه گیری می نمایند که در حوضه ی زاینده رود مراحل توسعه، تخصیص و مصارف آب فرآیندی ناگهانی است و تقاضا برای مصارف آب بلافاصله پس از تأمین آب در هر حوضه در طی 50 سال اخیر به طور مداوم تحت تنش آبی قرار داشته است. این موضوع نشان دهنده ی آن است که مدیریت جامع آب برای تخصیص بین بخش های مختلف وجود ندارد و حتی کاهش 10 درصدی در تأمین آب سبب بروز تنش آبی شدید در حوضه می گردد.
مول و همکاران (2) در سال 2008 در مقاله ای درباره اثرات خشک سالی در سال های 78 تا 80 در حوضه ی زاینده رود، میزان تحویل آب در سد آبشار و سطح کشت محصولات زراعی وابسته را به شرح جدول شماره ی 1 ارائه نموده اند و چنین نتیجه گیری کرده اند که با مدیریت بهتری اثرات خشک سالی در بخش کشاورزی می توانست کاهش یابد.
در جدول شمارۀ 2 مصارف حوضه در سال آبی 87 و 88 آورده شده و درصد مصارف محاسبه شده و با درصد مصارف در سال های معمولی مقایسه گردیده است. مشاهده می شود مصارف شرب و شهری و صنایع و برداشت های چهارمحال و بختیاری و پمپاژهای بالادست سد چم آسمان در این سال مشابه سال های پرآب بوده و هیچ کاهشی نداشته است. برآورد می شود که فضای سبز شهری حدود 50 درصد کاهش مصرف داشته ولی بخش کشاورزی 90 درصد کمتر آب دریافت نموده است.
جدول شماره 2 – برآورد مصارف بخش های مختلف در سال آبی 88-87 و مقایسه آن با سال های معمولی

نوع مصرف

میزان مصرف
(میلیون مترمکعب)

درصد از کل
(1000میلیون مترمکعب)

درصد برداشت از خروجی در سال های معمولی
(1850میلیون مترمکعب)

تغییرات در مقدار برداشت

شرب و مصرف شهری اصفهان

350

35

19

0

انتقال به یزد

60

6

2/3

0

انتقال به کاشان

15

5/1

8/0

0

جمع مصارف شرب و شهری

425

5/42

23

0

فضای سبز شهرها وبرخی چاه های حریمی

150

15

5/13

50% کاهش

برداشت های استان چهارمحال و بختیاری

120

3/10

6/5

0

برداشت های بین سد تنظیمی و سد چم آسمان در استان اصفهان

31

1/3

7/1

0

تبخیر از سطح دریاچه

50

5

7/3

5/37%کاهش

نفوذ در عمق

50

5

3/4

0

 

کشاورزی

آبیاری باغ ها ودرختان از کانال نکوآباد

36

6/3

 

40

 

90%کاهش

رها شده بعد از سد چم آسمان تا نکوآباد

35

5/3

جمع مصارف کشاورزی

71

1/7

 

 

جمع کل

1000

100

100

 

برداشت های چهارمحال و بختیاری در سال 88 – 87 حدود 3/10 درصد از کل خروجی از سد بوده است در صورتی که پایین دست سد چم آسمان معادل 2/10 درصد بوده است. علت این امر دسترسی کامل و بدون قید و شرط به آب زاینده رود با استفاده از پمپاژ برای مصرف کنندگان چهارمحال و بختیاری است و در همین شرایط برداشت کنندگان اصفهان نیز در بالادست سد چم آسمان بدون محدودیت در سال های خشک آب برداشت می کنند. در صورتی که این مصرف کنندگان دارای حق آبه نیستند. با عنایت به این که حق آبه داران زاینده رود که 33 سهم رودخانه و تونل اول کلاً متعلق به آن هاست نسبت به سهم خود برداشت بسیار کمتری داشته اند و کشاورزان حق آبه دار پایین دست اصفهان که دارای 19 سهم حق آبه رودخانه هستند، هیچ آبی دریافت نکرده اند و فقط حدود 71 میلیون مترمکعب آب در اصفهان به مصرف کشاورزی رسیده است که معادل 7/1 درصد از آب خروجی سال آبی 88-87 است. در این جا عدم اجرای عدالت در برداشت های بخش های مختلف و ظلم به حق آبه داران که شهر اصفهان نیز در زمره ی آن هاست مشاهده می شود. براساس طومار 4 سهم از 33 سهم زاینده رود متعلق به ماربین و اصفهان است که شاهد مناطق غرب اصفهان از محدوده ی درچه تا اصفهان می شود. نیازهای شرب و صنعت در حوضه ِ زاینده رود مرتب رو به افزایش است و پیش بینی مصارف توسط شرکت آب منطقه ای اصفهان طبق جدول شمارۀ 3 است.

نیازها

سال 1381

سال 1390

سال 1400

نیاز شرب

201

492

582

نیاز صنعت

145

294

394

کشاورزی

4984

5550

5550

تبخیر از سطح دریاچه و رودخانه

  1.  

50

50

محیط زیست

70

70

70

نفوذ

-

88

88

مصرف کل

5500

6545

6735

قابل توجه است که آب های زیرزمینی حوضه به علت کمبودهای شدید آب در سال 50 سال گذشته کاهش فراوان یافته و هم اکنون به حدود 60 درصد برآوردهای قبلی رسیده و امکان برداشت به شدت کاهش یافته است. زیرا بسیاری از چاه ها کم آب یا خشک شده اند. بدیهی است کمبود آب در حوضۀ زاینده رود به شدت خودنمایی می کند که علت اصلی آن توسعۀ بیش از ظرفیت در حوضۀ زاینده رود است و متأسفانه هنوز هم ادامه دارد و موجب افزایش جمعیت بیش از نرخ رشد جمعیت کشور در اثر ایجاد صنایع و جذب مهاجر می شود. این توسعۀ ناپایدار از طرق زیر مصارف آب را به شدت افزایش داده است.
1- جمعیت های شهری و روستایی نیاز مصارف شرب، بهداشت و غیره
2- توسعۀ شهرها و نیاز به فضای سبز
3- ایجاد صنایع مصرف کننده و آلوده کنندۀ آب
4- توسعۀ کشاورزی
عوامل دیگری نیز مزید بر علت شده اند، مانند:
1- انتقال آب به یزد
2- انتقال آب به کاشان
3- اجازه پمپاژ از رودخانه توسط آب منطقه ای اصفهان
4- و مهم تر از همه اجازۀ پمپاژ از بالادست رودخانه توسط شرکت آب استان چهارمحال و بختیاری
با بررسی میزان آب در استان های چهارمحال و بختیاری و اصفهان روشن می شود که به هیچ وجه روا نیست استان چهارمحال و بختیاری از آب زاینده رود یا تونل های کوهرنگ برداشت نماید و اگر به این کار تأکید دارند معلوم نیست چه انگیزه ای آن ها را تحریک می کند.
جدول شماره 4 میزان آب استان چهارمحال و بختیاری را نشان می دهد. آن ها رودخانه زاینده رود را نیز از خود می دانند چون هنگام تقسیم استان اصفهان سابق به دو استان اصفهان و چهارمحال و بختیاری بی خردانه روی نقشه خطی کشیده شده است که براساس هیچ یک از معیارهای جمعیتی، قومی، قبیله ای یا تقسیم حوضه های آبخیز قابل توجیه نیست. اگر این توجیه را صحیح بدانیم حجم تخلیۀ آب سالیانۀ آن ها معادل 17579/5 میلیون مترمکعب است و از این مقدار 17/5 میلیارد مترمکعب فقط 15/5 درصد معادل 2721/4 میلیون مترمکعب، مصارف بخش های کشاورزی، شیلات و صنعت است که مصارف شرب و شهری نیز به آن اضافه می شود که با جمعیت حدود 900000 نفری استان که جمعیت قابل توجهی از استان نیز کوچ رو هستند و مصارف شهری اندکی دارند، مقدار آن بسیار اندک است و حداکثر حدود 49 میلیون مترمکعب می شود که معادل 28 درصد است. بدین ترتیب جمع مصارف استان به 15/8 درصد تخلیه می رسد. اما اگر با کمی توجه تولید آب را در استان چهارمحال و بختیاری محافظه کارانه 9/4میلیارد مترمکعب قلمداد نماییم و زاینده رود را حداقل برای استان اصفهان در نظر بگیریم و از جمع تولید آب آن استان کسر نماییم به عدد 8/6 میلیارد مترمکعب می رسیم و در این صورت مجموع مصارف آن استان به31/6 درصد آب تولیدی آن استان می رسد.
مقایسه ی سرانه ی آب رود خانه در حوضه ی زاینده رود با رودخانه های استان چهارمحال و بختیاری به غیر از زاینده رود نمایانگر اختلاف فاحشی است. اگر 8583 میلیون برای چهارمحال و بختیاری و 1500 میلیون برای حوضه ی زاینده رود در نظر بگیریم، سرانه ی آب چهارمحال و بختیاری از رودخانه 9536 مترمکعب و سرانه ی آب حوضه ی زاینده رود از رودخانه 600 مترمکعب خواهد شد. لذا سرانه ی آب از رودخانه در چهارمحال و بختیاری 16 برابر سرانه ی آب رودخانه در حوضه ی زاینده رود است. اکنون می توان قضاوت نمود که چه عادلانه است از دره ی زاینده رود به استانی که سرانه ی آب آن بسیار مطلوب است، آب پمپ شود آن هم با مصرف بسیار زیاد انرژی. همچنین میانگین وزنی بارندگی استان های اصفهان و چهارمحال و بختیاری به ترتیب 130 و 580 میلیمتر است. آیا این نوع کارها موجب پیشرفت مملکت می شود و به نفع تولید و مطابق الگوی مصرف صحیح است؟ آیا لازم است به جایی و کسانی و جمعیتی خسارت وارد کرد تا جای دیگری را بهره مندتر کرد؟ آیا این گونه فعالیت ها به اتلاف منابع انرژی و آب و سرمایه مملکت کمک نمی کند؟ چگونه است که باید کشاورزان اصفهانی را که بسیار زحمتکش و دارای مهارت بالایی در کاربرد آب و خاک هستند و بسیار اندک آب در اختیار دارند و تولیدات آن ها بر اساس آمار بالاترین رکوردها را نشان می دهد تنبیه کرد و اسباب نابودی آن ها را فراهم کرد.
دلایل خشک شدن زاینده رود به ترتیب اهمیت عبارت اند از:
1- کاهش بارندگی در سال های خشک
طبق اظهارات مسؤولان آب استان در سال های 86 تا 88 مقدار آب ورودی به سد زاینده رود جمعاً 1700 میلیون متر مکعب است، در صورتی که در دو سال معمولی ورودی سد معادل 3700 میلیون متر مکعب است.
2- عدم ذخیره کافی در سد در سال های معمولی و پرباران برای سال های کم بارش که این موضوع به دلیل فشار بیش از حد مصرف و کمبود کلی آب در حوضه است.
3- برداشت های جدید از رودخانه در دو سال اخیر مانند پمپاژهای چهارمحال و بختیاری. با وجود کاهش شدید بارندگی برداشت های چهارمحال و بختیاری و مصارف شهری افزایش داشته است.
4- افت آب زیرزمینی در آبخوان های اطراف زاینده رود بر اثر افزایش تعداد چاه های قانونی و غیرقانونی که موجب مصرف آب برای تغذیه آبخوان ها می شود. تعداد چاه های قانونی در بخش کشاورزی، صنایع و مصارف شهری در مقایسه ی با 30 سال قبل حداقل 7 برابر شده است.
5- ایجاد بسترهای عریض و بندهای کندکننده جریان در طول مسیر که موجب افزایش نفوذ و تبخیر می شود.
6- و از همه مهمتر که مادر همه مسائل است توسعه ی خارج از ظرفیت در حوضه ی زاینده رود است که با استقرار صنایع بزرگ، پالایشگاه، نیروگاه ها و توسعه ی کشاورزی و ازدیاد جمعیت بر اساس سرمایه گذاری های انجام شده، نقش مخرب خود را ایفا نموده و توسعه در این حوضه را یکی از نمونه های کلاسیک آشکار و قابل استناد توسعه ی ناپایدار نموده است.
جمعیت استان اصفهان در 30 سال قبل حدود 5/2 میلیون نفر بوده که اکنون به 7/4 میلیون نفر رسیده است و این خود موجب کاهش سرانه ی آب به میزان قابل توجهی می باشد. در این مدت دو پروژه انتقال آب یکی تونل دوم کوهرنگ و دیگری چشمه ی لنگان اجرا شده و در مجموع 390 میلیون مترمکعب آب را در سال های عادی به اصفهان اضافه نموده است که برای جمعیت 4/7 میلیون نفر مقدار 83 مترمکعب سرانه ی آب را حمایت کرده و این در حالتی است که کاهش سفره های آب زیرزمینی از این مقادیر بسیار بیشتر است و براساس نظر کارشناسان آب استان، هر سال 200 میلیون مترمکعب بیلان آب های زیرزمینی استان کسر می شود. این کارشناسان معتقدند که اکنون استان اصفهان در مجموع بیش از 800 میلیون مترمکعب آب کسری دارد تا بتواند به حیات اقتصادی خود ادامه دهد.

اکنون به راه حال های مناسب بیندیشیم:

1. راه حل اساسی درازمدت این است که برای استان های اصفهان، چهارمحال و بختیاری و خوزستان طرح آمایش سرزمین به صورت صحیح و علمی تهیه شود و هرگونه توسعه ای بر پایه اصول علمی جایابی شود.
2. مدیریت واحد حوضه ی رودخانه ی زاینده رود از مهم ترین اقدام های کوتاه مدت است که می تواند بسیار مؤثر باشد. طبیعی است که قانون استقلال آب استان ها که نه با اصول علمی همخوانی دارد و نه با اصول مدیریتی و اجتماعی، ضربه ای مؤثر بر پیکر رودخانه های بین استانی کشور وارد آمده است.

منابع آب استان

حجم تخلیه
(میلیون متر مکعب)

دبی
(متر مکعب در ثانیه)

مصارف (میلیون مترمکعب)

کشاورزی

شیلات

صنعت

آب های سطحی

رودخانه ی بهشت آباد

588

6/18

 

 

95

 

 

4/385

 

رودخانه ی کوهرنگ

1477

8/46

رودخانه ی ونک

440

77/22

رودخانه ی کارون

2144

94

رودخانه ی بازفت

3194

68

رودخانه زاینده رود

800

4/25

100

 

 

رودخانه دز

740

23

آب های زیزمینی

چشمه ها

5/7513

2/238

 

7/964

 

4/385

 

09/20

قنوات

196

2/6

چاه ها

487

4/15

جمع

5/17579

 

7/1159

8/770

09/20

جمع کل

59/1950

3- نیاز اساسی مدیریت آب در کشور و خصوصاً در استان های اصفهان، چهارمحال و بختیاری و خوزستان، تشکیل شورای برنامه ریزی و مدیریت آب بین استانی زیر نظر وزارت نیرو با شرکت تمام بخش های مصرف کننده آب مانند کشاورزان، شهروندان، صاحبان صنایع و سازمان های مربوط به آن ها است. این شورا نیازمند بهره گیری از مشاوره ی یک کمیته علمی شامل متخصصین رشته های مختلف مربوط به آب و اقتصاد است. این کار در دنیا در حوضه های رودخانه ها و در بین کشورها برای یک رودخانه انجام می شود. همچنین در سطح بین المللی مؤسسه ای تحت عنوان مشارکت جهانی آب GWP) (3) در سال 1996 تشکیل شده است که سازمان های مدیریتی آب می توانند در آن همکاری نمایند. این موسسه زیرمجموعه ی مدیریت بین المللی منابع آب را IWRM(4) در سطوح منطقه ای و کشوری با هدف همکاری در مدیریت آب برای حمایت از حق آبه داران و مصرف کنندگان قانونی هر حوضه را ایجاد نموده است. در کشور فرانسه در سال 1964 شش حوضه ی هیدرولوژیک را مشخص نمودند که به مدیریت های آب واگذار شد و در هر حوضه 60 نماینده از بهره برداران برای تصویب برنامه ها و قیمت آب و امور مربوط مشارکت دارند و برنامه ها توسط شوراهای فنی این حوضه ها تهیه و سپس به تصویب نمایندگان بهره برداران می رسد. در سطح بین المللی برای رودخانه ی نیل که از 10 کشور می گذرد شورای سیاست گذاری و مدیریتی به نام NBI (5) تشکیل شده است که 9 کشور در آن عضویت دارند و مرکز آن در کشور اوگانداست. این شورا از وزرای مسئول آب کشورهای عضو تشکیل شده است.

پیشنهادات:

1-برای نجات حوضه و حفظ وضع موجود و سرمایه های هزینه شده و زندگی مردم در شرایط فعلی، انتقال آب از حوضه های دیگر الزامی است. همان گونه که قبلاً ذکر شد در حال حاضر800 میلیون مترمکعب کمبود آب سالیانه است تا از خشکی ها و خسارت های مشاهده شده بتوانیم احتراز کنیم. پروژه های تونل سوم باید به اتمام برسد و طرح بهشت آباد هر چه سریع تر به اجرا درآید.
2- عزیزان مسؤول و نمایندگان چهارمحال و بختیاری با توجه به نیاز به آب و شدت کمبود آب و فراوانی آب در استان خود، از برداشت و استفاده از آب زاینده رود و تونل های کوهرنگ صرف نظر کنند.
3- هیچ گونه تخصیص جدیدی برای صنعت و کشاورزی در استان شکل نگیرد.
4-کمیته های سه نفری و پنج نفری با مشارکت نمایندگان وزارت نیرو، کشاورزی و کشاورزان تشکیل و بر تخصیص آب و صدور پروانه های مصرف معقول آب نظارت نمایند.
5-فرهنگ سازی لازم توسط مؤسسات فرهنگی و رسانه ای انجام گیرد و ارزش و اهمیت آب برای همه روشن شود و راه های جلوگیری از اتلاف آب و صرفه جویی در مصرف و در نتیجه اصلاح الگوی مصرف آب تحقق پذیرد.
6-در بخش کشاورزی از تبدیل اراضی حاصلخیز کشاورزی جلوگیری شود، زیرا راندمان آب در اراضی حاصلخیز بسیار بیشتر از اراضی نامرغوب است.
7- فضای سبز شهرها خصوصاً شهر اصفهان که الگوی تمام شهرها و روستاهای استان و حتی برخی از شهرهای کشور است، باید بر اساس اقلیم خشک برنامه ریزی و طراحی شود و از گیاهان بومی و مقاوم به خشکی استفاده شود و برای گیاهان پوششی از گونه های چمن مقاوم و یا گرامینه های بومی استفاده شود و در هر صورت سطوح چمن کاری محدود به فضاهایی شود که واقعاً مورد نیاز است. بدیهی است که هرگونه روش آبیاری که موجب شود قسمت عمده ی آب مصرف شده تبخیر گردد بسیار نابخردانه است.
برای این نوشته از منابع مختلفی استفاده شده است ولی به طور عمده از نظر کارشناسان با تجربه و متخصص بهره مند بوده ایم که از همه ی آن ها سپاسگزاری می شود. همچنین نویسنده از همکاری مؤثر خانم مهندس زهرا جابرالانصار و آقای مهندس مسعود برهانی سپاسگزار است.
*این مقاله قبلاً به همایش "همایش علل بحران زاینده رود در اصفهان" ارائه شده است.

پی نوشت

1- عضو هیأت علمی دانشگاه صنعتی اصفهان

www.payamesabz.ir /منبع:ماهنامه فنی – تخصصی دانش نما 175 - 174




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط