معرفی تفسیر حاشیه شیخ زاده بر بیضاوی

روش شیخ زاده چنین است که ابتدا، کلام بیضاوی را می آورد، سپس کلام وی را از جهت ادبی، قرائت و وجوه تفسیری توضیح می دهد. در این میان، کلام مفسرین را نقل می کند و به مقایسه می گذارد، بدون آنکه خود، نظری را برگزیند.
چهارشنبه، 3 شهريور 1400
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
معرفی تفسیر حاشیه شیخ زاده بر بیضاوی

شناسنامه تفسیر

نام معروف: حاشیه شیخ زاده
مؤلف: محیی الدین محمد بن مصطفی قوجوی معروف به شیخ زاده
وفات: ۹۵۱ق
مذهب: حنفی اشعری
زبان: عربی
تعداد مجلدات: ۳ جلد بزرگ رحلی
مشخصات نشر: آستانه ترکیه، مطبعة سلطانیة دار الخلافة، ۱۲۸۲ق، با اشراف سید احمد طاهر افندی و سید احمد کمال افندی. چاپ دیگر: بیروت، دارصادر، افست از چاپ دارالخلافة، در قطع وزیری و نیز در قاهره، چاپ بولاق، ۱۳۶۳ق.
 

معرفی مفسر و تفسیر

محیی الدین محمد بن مصطفی (مصلح الدین) قوجوی (خوجوی حنفی، مشهور به «شیخ زاده»، از فقهای حنفیه ترکیه است. وی ادیبی مفسر و مدرس تفسیر در (قسطنطنیه) استانبول است. درباره شرح حال وی، در منابع و تراجم، توضیحی نیامده و آن چه روشن است این که او افزون بر تفسیر دارای آثاری بوده که بیشتر جنبه شرح و حاشیه داشته و گویی مدرس و شارح بوده است؛ از آن جمله: شرح الوقایة فی الفقه. شرح الفرائض السراجیة. شرح المفتاح سکاکی. حاشیة على مشارق الأنوار للصنعانی. شرح البردة،(1) فی مدح النبی صلى الله علیه وآله وسلم است.
 
پیش تر گفتیم که انوارالتنزیل یکی از تفاسیر مختصر و مفید قرن هشتم و دارای شروح و حواشی بسیار از سوی دانشمندان اسلامی است. یکی از این شروح و حواشی، حاشیه شیخ زاده، دانشمند قرن دهم و از اهالی استانبول ترکیه است. این حاشیه، از شروح مفصل ادبی و بیان تفسیر بیضاوی است که برای طلاب و محصلین علوم قرآنی نگاشته شده و هدفش اضافه بر توضیح کلمات بیضاوی، افزودن برخی شرح ها نسبت به تفسیر کلام الله و استفاده بیشتر طلاب به نکات و وجوه تفسیری است.
 
مؤلف، درباره اهداف خود سخنی نگفته و ظاهر متعارف بوده که این توضیحات ناظر به متنی درسی و تعلیمی است، به همین دلیل اسم مستقلی هم برای آن انتخاب نکرده است.
 
روش شیخ زاده چنین است که ابتدا، کلام بیضاوی را می آورد، سپس کلام وی را از جهت ادبی، قرائت و وجوه تفسیری توضیح می دهد. در این میان، کلام مفسرین را نقل می کند و به مقایسه می گذارد، بدون آنکه خود، نظری را برگزیند.
 
در زمینه نقل روایات، از منابع دیگر، در جهت اتقان و یا تضعیف روایات سود می جوید، به ویژه در آن جا که مربوط به نقل اسرائیلیات و اخبار ضعاف باشد.
 
روش مفسر، عمدتا در جهت توضیح و تشریح سخنان بیضاوی و افزودن نکاتی است که در کلام بیضاوی مبهم مانده است و جای شرح و بیان دارد. این امر، بیشتر به دلیل آن است که تفسیر انوارالتنزیل سال های سال به عنوان یکی از کتاب های درسی مجامع دینی مطرح بوده و تفسیر شیخ زاده به منزله یکی از این شروح درسی در حوزه های دینی منطقه شرق اسلامی به حساب می آمده است.
 
در همین جا مناسب است، یکبار درباره حاشیه نویسی شرح نویسی و در تفسیر، به ویژه حاشیه های فراوان بر تفسیر بیضاوی سخن بگویم: در سیر تطور تفسیر، ما به حجم انبوهی از حاشیه و شرح بر می خوریم. این حرکت اگر در حد یکی تا شرح و حاشیه تفسیری بود، تعجب برانگیز نبود. این حرکت در دوران تاریخی خاصی اوج می گیرد و به حدی می رسد که انسان شگفت زده می شود که چرا این حرکت پدید آمد، عامل این حرکت چیست که یکی تفسیر می نویسد، دیگری آن را شرح میکند (2)، سپس سومی آن شرح را خلاصه میکند و نفر چهارم آن خلاصه را شرح می کند، و در مجموع برای یک تفسیر بیش از صد حاشیه و شرح نگاشته میشود.
 
بی گمان باید مسأله مهمی باشد که در دورانی خاص چنین حرکتی پدید آید و رکود و ایستایی بر فرهنگ جامعه غلبه می کند تا مؤلفان به جای نوآوری به سمت شرح نویسی و حاشیه پردازی رغبت نشان می دهند. این واقعیت هر دلیلی داشته باشد، ضایعه فرهنگی است.
 
سوگمندانه، این گرایش تنها در رشته تفسیر به وجود نیامده، بلکه در رشته های گوناگون علوم اسلامی رخ داده است. شاید یکی از عوامل مهم این حرکت، شرایط اجتماعی و سیاسی جامعه اسلامی پس از حمله مغول و افول قدرت سیاسی اسلام باشد. البته طبیعی است هنگامی که کتابی نیست به عنوان متن درسی قرار گیرد، بر آن شرح هایی نوشته شود، اما این طبیعی نیست که چندین قرن تفسیری دست به دست گردد. اگر کتابی بسیار قوی بوده، اما نثر و ادبیات آن مناسب نباشد و در آن دانش نیز تحولی رخ نداده باشد، می تواند دوباره بازسازی شود و نکاتی مناسب مخاطبان جدید به آن افزوده شود.
 
پی‌نوشت‌ها:
1. زرکلی، الاعلام، ج ۷، ص ۹۹; و عادل نویهض، معجم المفسرین، ج ۲، ص ۶۳۷,
2. نمونه این حرکت را درباره تفسیر بغوی و خان و ثعلی و تفسیر جلالین و حاشیه صاوی و فتوحات الهیه ملاحظه کنید
 
منبع: شناخت نامه تفاسیر، سید محمدعلی ایازی، چاپ اول، نشر علم، تهران، 1393ش، صص 653-651


مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط