شناسنامه تفسیر
نام معروف: مجموعه آثار ابوعبدالرحمن سلمی حقائق التفسیرمؤلف: ابوعبدالرحمن محمد بن حسین سلمی نیشابوری
تولد: ۳۳۰ق
وفات: ۴۱۲ق
مذهب: سنی صوفی
تعداد مجلدات: ۲ جلد بزرگ
مشخصات نشر: بیروت، دارالکتب العلمیة، تحقیق سید عمران، طبع اول، ۱۴۲۱ق - ۲۰۰۱م. طبعة دیگر، تهران، مجموعة آثار أبی عبدالرحمن السلمی، تحقیق نصرالله پورجوادی، طبع اول ۱۳۶۹ ش (۱۹۹۰م) و البته تحقیق دیگری از این تفسیر از محقق جرهارد بوو رینج، بیروت، دارالمشرق، ۱۹۹۷م. البته این اثر در جاهای مختلفی و توسط محققین متفاوت با شکل های مختلف به چاپ رسیده است:
1- تفسیر منسوب به امام جعفر صادق (علیه السلام) تحت عنوان: التفسیر الصوفی للقرآن عندالصادق، على زیعور، بیروت، دارالاندلس، ۱۹۷۹م، محقق و مصحح پل نویا.
2- تفسیر ابن عطاء الله اسکندری با عنوان: نصوص صوفیة غیر منشورة، شفیق بلخی، تحقیق پولس نویا، بیروت، دارالشرق، ۱۹۷۳م.
3- تفسیر ابوالحسین نوری، ضمیمه رساله مقامات القلوب، پل پولس نویا، دانشگاه سن ژوزف، ۱۹۶۸م. ۴- تفسیر منصور حلاج، پاریش، ۱۹۵۴ک، تحقیق لویی ماسینیون.
معرفی مفسر و تفسیر
ابو عبدالرحمن حسین بن موسى الازدی سلمی، در ۱۰ جمادى الآخر سال ۳۳۰ ق در نیشابور تولد یافت. درس های مقدماتی را در زادگاهش نزد اساتید آن دیار آموخت. پدر مادری اش که دانشمندی معروف از صوفیه به نام اسماعیل بن نجید (م ۳۶۶) و از تلامذه ابو عثمان حیری (م ۲۹۸) بود، اصول تعالیم صوفیه را به او تعلیم داد. هر چند که استاد اصلی وی ابوالقاسم نصرآبادی (م ۳۸۲) از مریدان و شاگردان شبلی است.کتاب های حدیث و تفسیر را در نیشابور و مرو و عراق و حجاز آموخت، و اجازه نقل آنها را از مشایخ خراسان و بغداد گرفت. وی شیخ صوفیه و عالم آنان در خراسان بود. عبد الغافر فارسی در تاریخ نیشابور او را به عنوان شیخ الطائفة، الموفق فی جمیع علوم الحقائق ومعرفة طریق التصوف، توصیف کرده است. روى عنه حاکم ابوعبدالله النیشابوری (صاحب المستدرک) و ابوالقاسم قشیری (صاحب تفسیر الاشارات) و ثعلبی (صاحب الکشف والبیان) و ابوبکر بیهقی و على بن احمد مدینی مؤذن و قاسم بن الفضل ثقفی از او روایت کرده اند.(1) کتاب های بسیار نگاشته که برخی آن را تا صد نوشته هم گفته اند که از آن جمله: عیون النفس، الفتوة. طبقات الصوفیة، الأربعین فی التصوف، حقائق تفسیر القرآن، درجات المعاملات، نسیم الارواح.
در اهمیت این تفسیر، همین بس که در میان صوفیه و غیرش از مشهورترین و پر مراجعه ترین منابع عرفانی است. کمتر نوشته صوفیانه ای آمده که به این تفسیر ارجاع نداده باشد. وجود مخطوطات بسیار از این کتاب که (عدد آنها بالغ بر ۳۰ نسخه) می شود؛ شاهد دیگری بر اهمیت آن در گذشته بوده است.
در حقیقت نخستین تفسیر عرفانی به دوره های گذشته بر می گردد که برخی سخنان ناظر به مسائل عرفانی قرآنی را از کسانی مانند سفیان ثوری (۱۶۱ - ۹۶)، حسن بصری (۲۱ - ۱۱۰)، ابوهاشم کوفی (م ۱۶۰)، بشر بن حارث حوفی (م ۲۲۷)، حارث بن اسد محاسبی (م ۲۴۳)، ذوالنون مصری (م ۲۴۵)، ابو یزید بسطامی (م ۲۶۱)، حکیم ترمذی (م ۲۸۵)، ابوالحسین نوری (م ۲۹۵)، جنید بغدادی (م ۲۹۸) و حسین بن منصور حلاج (م ۳۰۹) (2) گردآوری کرده و با جهت گیری ها و اهداف اخلاقی به تفسیر یا تأویل تطبیق دهند، یا کسانی مانند سهل بن عبدالله تستری (۲۹۳-۲۰۰) تفسیری عرفانی اما بسیار کم حجم و کوتاه بنویسند و اندیشه های خاص خود را در کتابی مخصوص به این گرایش گردآوری می کنند.
سلمی در مقدمه تفسیر، تصریح کرده که هرگز قصد تفسیر ظاهر قرآن و بیان آن چیزی را که در دیگر تفاسیر معمول است، ندارد. بلکه می خواهد کتابی بنویسد که بیانگر دیدگاه اهل حقیقت و توضیح باطنی و اشاری معانی قرآن باشد. از آنجا که این دیدگاه ها پراکنده هستند و جا دارد که در یک جا گرد آیند، به این کار مبادرت می کند.
از این مقدمه، دو نکته استفاده می شود: او درباره تفسیر امام صادق (علیه السلام) تعبیر می کند: ذکر انها عن جعفر بن محمد» گفته شده که از جعفر بن محمد (علیه السلام) است(3)، ثانیا کسی نباید توقع معانی شرح اللفظی داشته باشد و نقد تفسیرگرایانه بکند.
بنابراین، حقائق از نخستین کسانی که به طور مستقل کتابی در زمینه طرح مسائل عرفانی و نقل قول عرفا نوشته شد، و از جهتی دومین اثر تفسیر عرفانی پس از تفسیر سهل بن عبدالله التستری (م ۲۸۳) با تفاوت در روش است.
نکته تفاوت آن است که حقائق التفسیر برخلاف نوشته های دیگر تفسیری شرح و بیان کلمه و توضیح و کشف واژه و جمله نیست، اساس این نوشته را اقوال پیشینیان در موضوعات مربوط به حیات معنوی و سیر و سلوک با استمداد از قرآن است. از این رو، ویژگی مهم حقائق آن است که مأخذ اندیشه های عرفانی پیشینیان و نوعی دانشنامه عرفانی قرن های دوم و سوم و چهارم است، زیرا در این کتاب تفسیرها و تأویل های متصوفان را از دوره های نخست تا عصر خود جمع آوری کرده و کمتر جایی دیده می شود که از خود مطلبی را بیان کند.
در مقایسه ای میان تفسیر طبری و کتاب سلمی می توان گفت: طبری در مأثورات و تفسیر ظاهری هر چه بوده، گردآوری کرده و سلمى اشارات و تأویلات عرفانی را. با این توجه که جنبه تأویلی آن کمتر و تفسیر اشاری آن بیشتر است و البته همان ها نیز در بیان عرفان عملی است تا عرفان نظری.
سلمی در مقدمه کتاب به هدف خود از تألیف اشاره میکند و می گوید غرض نشر فکر عرفانی در میان عموم مردم و دفاع از عارفان در برابر منتقدان و معارضانی است که به بهانه های مختلف اشکال می گیرند و با تعریض می نویسد: «الحمد لله الذی خص أهل الحقائق الخواص افراده وجعلهم أهل الفهم لخطابه». آن گاه می نویسد: «ولما کانت المتوسمین بالعلوم الظواهر صنفوا فی انواع القرآن من فوائد و مشکلات وأحکام واعراب ولغة... الا آیات متفرقة نسبت الى ابی العباس بن عطاء و آیات ذکر آنها عن جعفر بن محمد (علیه السلام) على غیر ترتیب.. احببت ان أضم ذلک الى مقالتهم واضم أقوال المشایخ اهل الحقیقة الى ذلک»(4)
نکته قابل توجه در این کتاب آن است که مباحث عرفانی وتأویلات آنها در حقائق التفسیر، از قبیل طرح نظریات ابن عربی در فتوحات مکی، عرفان نظری نیست بلکه نقل تجربه حالات باطنی و کشف از حالات نفس با مقارنة با آیات قرآن کریم و استخراج سلوک تهذیب است.
نکته دیگر در وصف این تفسیر، این گفته ها از کانون تجربه عرفانی و نحله صوفیه خراسان از پیروان حسین حلاج است و به همین دلیل بازتاب جریان های دیگر نمی تواند باشد، دلیل بر این مسئله نقل های فراوان از آرای حلاج و مدافعان و کسانی است که در وحدت وجود مانند او می اندیشیده اند و نه همه کسانی که در عرفان در خراسان و بغداد زندگی می کرده و متکفل اندیشه صوفیانه بوده اند.
روش وی در تفسیر، شرح و بیان آیات قرآن الکریم نیست، و حداکثر نقل اقوال دیگران است و کمتر از خود سخنی در این باره دارد؛ جالب آنکه گاه این نقل ها به صورت مبهم و با اشاره است. مثل: قال بعضهم، قال غیره، قال بعض العراقیین، قال بعض البغدادیین، چنان که این روش چنان تشابه ایجاد کرده که میان نقل از امام جعفر بن محمد الصادق، و جعفر بن محمد استاد سلمی، تشخیص را مشکل کرده است.
درباره این تفسیر، کارهای متفاوتی انجام گرفته که به برخی از آنها اشاره می گردد.
١- تفسیرهای منسوب به امام جعفر صادق. که استخراج آنها را محقق و مستشرق فرانسوی پولس نویا (۱۹۲۵ - ۱۹۸۰) با عنوان تفسیر القرآنی و اللغة الصوفیة (بیروت، ۱۹۷۰) گردآوری و چاپ کرده است. على زیعور در کتاب خود به آن مقدمه و خاتمه ای افزوده، با عنوان التفسیر الصوفی للقرآن عند الصادق (دارالاندلس، بیروت، ۱۹۷۹).
۲- تفسیر ابن عطاء الآدمی (م ۳۰۹). این کتاب هم با عنوان: نصوص صوفیة غیر منشورة الشقیق البلخی ابن عطاء الآدمى النفری. تحقیق و نشر پولس نویا.
٣- تفسیر الحلاج. که قسم دیگری از این مجموعه است که لویس ماسینیون آن را استخراج کرده است.
۴- تفسیر ابی الحسین النوری (م ۲۹۵) احمد بن محمد الخراسانی که از بزرگان مشایخ تصوف و در حقائق مطالب آن آمده است. این تفسیر را هم بولس نویا اسخراج کرده و پورجوادی در مجموعه آثار سلمی در دو جلد آورده است.
درباره خود حقایق کارهای فراوانی انجام گرفته که می توان به: تفسیر السلمی و التفسیر السوفی، سلیمان آتش، رسالة دکترا، انقره، ترکیا، ۱۹۶۸م، جامعة انقرة اشاره کرد. (الجیوسی، کشاف الدراسات القرآنیة، ص ۲۲۰) و در ایران با همین عنوان در دانشگاه علوم و تحقیقات، نباتی.
پینوشتها:
1- کحالة، معجم المؤلفین، ج ۹، ص ۲۵۸; همچنین: داوودی، طبقات المفسرین، ج ۲، ص ۱۴۲
2- همان، صص ۵۵ - ۶۲
3- درباره انتساب این تفسیر به اما صادق (علیه السلام)، می توانید به: سبحانی، محمدتقی، قرآن و سرچشمه های تصوف، بینات ۷، ص۹۹، مراجعه کنید.
4- حقائق التفسیر، ج ۱، ص ۲۰.
منبع: شناخت نامه تفاسیر، سید محمدعلی ایازی، چاپ اول، نشر علم، تهران، 1393ش، صص 671-667