لطایفی از تفسیر سوره حمد (1)

یقینا بیان تفسیر آن هم تفسیر سوره فاتحة الکتاب که أم القران نیز بر این سوره اطلاق شده در صفحاتی چند نمی گنجد و نیاز به آن دارد که عالم الغیب و الشهادة آن را تفسیر نماید ؛ لکن از آن جهت که این سوره مبارکه امتیازاتی نسبت به سایر سوره ها دارد سعی می شود در این مقاله به لطایفی از آنها اشاره گردد. اين سوره در ميان سوره هاى قرآن درخشش فوق العاده اى دارد كه از مزاياى زير سرچشمه مى گيرد:
چهارشنبه، 9 تير 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
لطایفی از تفسیر سوره حمد (1)
لطایفی از تفسیر سوره حمد (1
لطایفی از تفسیر سوره حمد (1)

گردآوری : پایگاه راسخون




چکیده :

یقینا بیان تفسیر آن هم تفسیر سوره فاتحة الکتاب که أم القران نیز بر این سوره اطلاق شده در صفحاتی چند نمی گنجد و نیاز به آن دارد که عالم الغیب و الشهادة آن را تفسیر نماید ؛ لکن از آن جهت که این سوره مبارکه امتیازاتی نسبت به سایر سوره ها دارد سعی می شود در این مقاله به لطایفی از آنها اشاره گردد. اين سوره در ميان سوره هاى قرآن درخشش فوق العاده اى دارد كه از مزاياى زير سرچشمه مى گيرد:
1- آهنگ اين سوره : به خاطر اينكه سوره هاى ديگر همه بعنوان سخن خدا است ، اما اين سوره از زبان بندگان است ، و به تعبير ديگر در اين سوره خداوند طرز مناجات و سخن گفتن با او را به بندگانش آموخته است .
2- سوره حمد، اساس قرآن است : در حديثى از پيامبر اكرم (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) مى خوانيم كه ((الحمد ام القرآن )) و اين به هنگامى بود كه جابر بن عبدالله انصارى خدمت پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) رسيد، پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) به او فرمود: ((الا اعلمك افضل سورة انزلها الله فى كتابه ؟ قال فقال له جابر بلى بابى انت و امى يا رسول الله ! علمنيها ، فعلمه الحمد، ام الكتاب ))((آيا برترين سوره اى را كه خدا در كتابش نازل كرده به تو تعليم كنم ، جابر عرض كرد آرى پدر و مادرم به فدايت باد ، به من تعليم كن ، پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) سوره حمد كه ام الكتاب است به او آموخت سپس اضافه فرمود اين سوره شفاى هر دردى است مگر مرگ )). و نيز از پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) نقل شده كه فرمود: ((و الذى نفسى بيده ما انزل الله فى التوراة ، و لا فى الزبور، و لا فى القرآن مثلهاهى ام الكتاب )) ((قسم به كسى كه جان من به دست او است خداوند نه در تورات و نه در انجيل و نه در زبور ، و نه حتى در قرآن ، مثل اين سوره را نازل نكرده است ، و اين ام الكتاب است )). ((ابن عباس )) مفسر معروف اسلامى مى گويد: ((ان لكل شىء اساسا... و اساس القرآن الفاتحة )) . ((هر چيزى اساس و شالوده اى دارد... و اساس و زير بناى قرآن ، سوره حمد است )).
3- سوره حمد افتخار بزرگ پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلم ): ((و لقد آتيناك سبعا من المثانى و القرآن العظيم )): ((ما به تو سوره حمد كه هفت آيه است و دو بار نازل شده داديم همچنين قرآن بزرگ بخشيديم )) (سوره حجر آيه 87).
4- تاكيد بر تلاوت اين سوره: به همين دليل در حديثى از امام صادق (عليه السلام ) مى خوانيم ((رن ابليس اربع رنات اولهن يوم لعن ، و حين اهبط الى الارض ، و حين بعث محمد (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) على حين فترة من الرسل ، و حين انزلت ام الكتاب )) : ((شيطان چهار بار فرياد كشيد و ناله سر داد نخستين بار روزى بود كه از درگاه خدا رانده شد سپس هنگامى بود كه از بهشت به زمين تنزل يافت ، سومين بار هنگام بعثت محمد (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) بعد از فترت پيامبران بود ، و آخرين بار زمانى بود كه سوره حمد نازل شد))!. (تفسير نمونه ، جلد1، صفحه 6)

مقدمه

سوره فاتحه نخستین سوره اى است که به صورت کامل بر پیامبر نازل گردیده است. شهید حاج آقا مصطفی خمینی, سوره حمد را مکّی می داند , به این دلیل که نماز در مکّه واجب بوده , بلکه پیامبر حتّی پیش از بعثت نماز می گزارده و از سویی هم , در احادیث شیعه و سنی آمده که (لاصلوة الاّ بفاتحة الکتاب) بنابراین پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) سوره حمد را در نماز می خوانده , آن گاه که در مکه می زیسته است.
در آغاز بعثت که جبرئیل بر پیامبر فرود آمد و آداب وضو و نماز را برابر مرسوم شریعت اسلام به او آموخت ، این سوره نازل شد. ( سروى مازندرانى، ابن شهرآشوب، المناقب، 1/ 44)
سوره فاتحه با نامهای فاتحه, حمد, ام الکتاب, سبع المثانی, السبع والمثانی, الواجبه, الکافیه, الاساس, ام القرآن و نامهای غیرمعروفی چون: شفا, شکر, دعا, تعلیم مسئله و صلات خوانده شده است.
در سوره حجر ازاین سوره با نام (سبع مثانى) یاد شده و فرموده است : (ولقد آتیناک سبعاً من المثانى والقرآن العظیم). این نام گذارى از آن روست که این سوره داراى هفت آیه کوتاه و قابل تکرار در تلاوت است، بویژه در نمازهاى روزانه که باید تکرار شود.
در باره شرافت و منزلت این سوره روایات بسیارى رسیده است ، از جمله:
جابربن عبدالله انصارى مى گوید ، پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) به من فرمود: آیا مى خواهى برترین سوره ها را به تو بشناسانم. عرض کردم: آرى. فرمود: سوره حمد است که (امّ الکتاب) به شمار مى رود. (طبرسى، فضل بن حسن، مجمع البیان، 1/ 17)
یعنى همه اهداف کلى قرآن درآن خلاصه شده است.
این سوره در سه بخش تنظیم شده است:
1. تمجید و ثناى الهى: (الحمدلله رب العالمین. الرحمن الرحیم. مالک یوم الدین).
2. اظهار کمال انقطاع: (ایاک نعبد و ایاک نستعین).
3. عرض نیاز: (اهدنا الصراط المستقیم… ) تا آخر سوره.
امام صادق(علیه السلام) مى فرماید:
(السورة التى اوّلها تحمید، و أوسطها إخلاص و آخرها دعاء، سورة الحمد.) (مجلسى، محمدباقر، بحارالانوار، 89/235 حدیث 22)
در واقع این سوره نوعى تربیت عملى است که بندگان شایسته در پیشگاه قدس الهى، چگونه درخواست خود را عرضه کنند. درآغاز، تمجید و ثناگویى شایسته مقام عظمت پروردگار، و سپس اظهار عبودیت و فقر محض در پیشگاه معبود و غنیّ على
الاطلاق، و سرانجام نیاز به درگاه او که تنها درخواست عنایت خاص حضرت حق است. دراین سوره ادب عبودیت را مى آموزد که چگونه بنده در پیشگاه عظمت الهى عرض بندگى کرده، درخواست خود را اظهار بدارد.
اسامی این سوره :

1- فاتحة الكتاب :

زيرا فاتحه هر چيزى ابتداء آن است چنانچه خاتمه هر چيز پايان و انتهاء آن ميباشد بنا بر اين اگر مراد از كتاب سوره‏هاى آن باشد اطلاق فاتحه بر اين سوره، حقيقى است ولى اگر مراد از كتاب آيات قرآن باشد، فاتحه آية بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم است و اطلاق آن بر تمام سوره از قبيل اطلاق جزء بر كل ميباشد چون سوره مشتمل بر فاتحه است، و همچنين است هر گاه مراد از كتاب كلمات و حروف قرآن باشد و لفظ فاتحة يا مصدر و بمعنى فتح است و يا اسم فاعل است و تاء آن براى نقل از وصفيت باسميت ميباشد و بعضى گفته‏اند باين سوره فاتحة الكتاب گفته شده زيرا اوّلين سوره بوده كه بر پيغمبر صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم نازل شده، ولى مشهور اينست كه سوره علق اوّلين سوره بوده كه نازل شده، يا براى اينكه در مصاحف اوّلين سوره‏ايست كه نوشته شده.
لكن آنچه بنظر نزديكتر است اينست كه خود پيغمبر صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم دستور اين ترتيب را داده‏اند و يا اينكه در مراتب نزول اوّليّه كه در مقدّمه ذكر شد باين ترتيب بوده است.

2- الحمد :

بواسطه اينكه مشتمل بر آيه الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ است چنان كه همه سوره‏هاى قرآن بنام يكى از كلماتى كه در ضمن آيات سوره مذكور است ناميده شده.

3- امّ الكتاب :

زيرا امّ بمعنى اصل و مرجع هر چيزى است و چون اين سوره مشتمل بر اصول مقاصد قرآن و رؤس مطالب آن است از اينجهت آن را ام الكتاب ناميدند (چنانچه شرح آن مذكور خواهد شد) همين طور كه مكّه را ام القرى و مغز را امّ الرأس گويند و براى امّ الكتاب اطلاقاتى چند است:
الف- لوح محفوظ چنانچه ميفرمايد يَمْحُوا اللَّهُ ما يَشاءُ وَ يُثْبِتُ وَ عِنْدَهُ أُمُّ الْكِتابِ(سوره رعد آيه 39) و نيز ميفرمايد وَ إِنَّهُ فِي أُمِّ الْكِتابِ لَدَيْنا لَعَلِيٌّ حَكِيمٌ(سوره زخرف آيه 4) و ميفرمايد بَلْ هُوَ قُرْآنٌ مَجِيدٌ فِي لَوْحٍ مَحْفُوظٍ (سوره بروج آيه 22) كه از انضمام دو آيه اخير بيكديگر و اخبارى كه در ذيل آيه اوّل است استفاده ميشود كه مراد از امّ الكتاب لوح محفوظ است
ب- محكمات قرآن چنانچه ميفرمايد مِنْهُ آياتٌ مُحْكَماتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتابِ(سوره آل عمران آيه 7)
ج- سوره حمد چنانچه گذشت.

4- سبع المثانى :

براى اينكه باتفاق همه مسلمين اين سوره هفت آيه است(بنا بر مذهب اماميه و شافعيه كه بسم اللَّه را آيه مستقل و جزو سوره ميدانند، صراط الذين انعمت عليهم تا و لا الضالين يك آيه محسوب ميشود و بنا بر مذهب مالك و ابو حنيفه كه بسم اللَّه را جزو سوره نميدانند، صراط الذين انعمت عليهم يك آيه و ما بعد آن آيه ديگر محسوب ميگردد) و مثانيش گفته‏اند براى اينكه دو مرتبه نازل شده يك دفعه در مكه و دفعه ديگر در مدينه و يا براى اينكه در نمازها دو بار خوانده ميشود و يا براى اينكه كلمات مكرّر در آن ميباشد مانند «اللَّه، رحمن، رحيم، ايّاك، صراط، عليهم» و اسامى ديگرى نيز براى اين سوره ذكر كرده‏اند مانند الوافية، الكافية، الشافية، الاساس، الصلاة، و ام القرآن فضيلت سوره حمد: در كتاب لآلى الاخبار از امير المؤمنين عليه السّلام از رسول اكرم صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم روايت ميكند كه فرمود: « انّ اللَّه قال لى يا محمّد و لقد آتيناك سبعا من المثانى و القرآن العظيم فافرد الامتنان علىّ بفاتحة الكتاب و جعلها بازاء القرآن و انّ فاتحة الكتاب اشرف ما فى كنوز العرش الى ان قال: الا فمن قرأها معتقدا لموالاة محمّد و آله منقادا لامرها مؤمنا بظاهرها و باطنها اعطاه اللَّه بكلّ حرف منها حسنة كلّ واحدة منها افضل له من الدنيا بما فيها من اصناف اموالها و خيراتها و من استمع الى قار يقرؤها كان له قدر ثلث ما للقارى»
بدرستى كه خداوند بمن فرمود اى محمّد صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم هر آينه محققا سبع مثانى و قرآن عظيم را بتو داديم، پس بدادن فاتحة الكتاب منت جداگانه بر من نهاده و آن را در مقابل قرآن قرار داده، و بدرستى كه فاتحة الكتاب شريفترين چيزى است كه در گنجهاى عرش الهى ميباشد، تا اينكه ميفرمايد:
آگاه باشيد كسى كه اين سوره را بخواند در حالى كه بولايت محمّد صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم و آل او معتقد، و نسبت بامر اين سوره تسليم، و بظاهر و باطن آن مؤمن باشد خداوند در مقابل هر حرفى از آن، حسنه باو عطا كند كه بهتر باشد براى او از دنيا و آنچه در آنست از انواع مالها و خوبيها، و كسى كه بقرائت قارى اين سوره گوش- فرادهد ثلث (يك سوم) ثواب قارى براى او باشد و نيز در لآلى الاخبار (لئالی الاخبار (باب هفتم ص 351) از حضرت صادق عليه السّلام روايت كرده كه فرمود: «اسم اللَّه الاعظم مقطّع فى امّ الكتاب» (اسم اعظم الهى در سوره حمد تجزيه شده است) و نيز در لآلى الاخبار(باب هفتم ص 351) از امير المؤمنين عليه السّلام روايت كرده كه فرمود: «لو كتبت معانى فاتحة الكتاب لصار حمل سبعين ابلا» (اگر معانى سوره حمد را بنويسم باندازه بار هفتاد شتر شود) و در كافي باب فضل القرآن حديث 22 از حضرت باقر عليه السّلام روايت كرده كه فرمود «من لم يبرئه الحمد لم يبرئه شيئى‏» (كسى را كه سوره حمد شفا ندهد چيزى او را شفا نخواهد داد)
و در لآلى الاخبار از حضرت صادق عليه السّلام روايت كرده كه فرمود:
«من ناله علّة فليقرء فى جيبه الحمد سبع مرات فان ذهب العلّة و الّا فليقرءها سبعين مرّة و انا الضامن له العافية»
(كسى را كه مرضى عارض شد سوره حمد را در گريبان خود هفت مرتبه بخواند پس اگر علت مرتفع شد و اگر بهبودى نيافت هفتاد مرتبه بخواند و من ضامن شفاى او هستم) و در كافى(باب فضل القرآن حديث 16) از حضرت باقر عليه السّلام روايت كرده كه فرمود:
«لو قرئت الحمد على ميّت سبعين مرّة ثمّ ردّت فيه الرّوح ما كان عجبا» (اگر سوره حمد هفتاد مرتبه بر مرده‏اى خوانده شود و او زنده گردد شگفت آور نيست‏.

5- الشفاء ، الشافية :

شفاى جميع دردهاى ظاهرى و باطنى از اخلاق رذيله و صفات نكوهيده و حتى عقائد باطله كه بزرگترين امراض باطنى است بوسيله اين سوره مباركه ميباشد حتى كسى كه بواسطه ابتلاى بضلالت و گمراهى روح ايمان او مرده است اگر هفتاد مرتبه اين سوره بر او خوانده شود و هدايت شود مورد تعجب نباشد.
"ونُنَزّل من القران ما هو شفاء ورحمة"( سوره إسراء، آيه 82) ، "وشفاء لما في الصدور" (سوره يونس، آيه 57)

6- الاساس :

از ابن عباس نقل شده است كه هر چيزي اساسي دارد و اساس قرآن سوره مباركه حمد است: "إنّ لكلّ شىءٍ أساساً... وأساس القرآن الفاتحة وأساس الفاتحة بسم الله الرحمن الرحيم". (مجمع البيان، ج1، ص87)

7- الكنز :

سوره مباركه فاتحه در روايات فريقين، "گنج عرشي" نام گرفته است: "... وأعطيت أُمّتك كنزاً من كنوز عرشى؛ فاتحة الكتاب"، "... وإنّ فاتحة الكتاب أشرف ما فى كنوز العرش"، "نزلت فاتحة الكتاب بمكة من كنز تحت العرش". و.... (نورالثقلين، ج1، ص4. درّ‌المنثور، ج1، ص10)
فضائل و مثوبات بسملة :
فضائل و مزاياى اين آيه فزون‏تر از اينست كه شماره شود و ما ببرخى از احاديث كه در فضيلت اين آيه وارد شده اشاره ميكنيم در كتاب لآلى الاخبار (باب 7 ص 346 در ضمن حديث خلقت قلم از نور محمد) در ضمن حديث مطوّلى كه از احاديث قدسيه است روايت ميكند.
«قال تعالى و عزّتى و جلالى من قال من امّة محمد صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم بسم اللَّه الرحمن الرحيم اكتب له فى كتاب حسناته عبادة سبعمائة سنة» (خداوند متعال فرمود بعزّت و جلال خودم قسم كسى كه از امت محمّد صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم بسم اللَّه الرحمن الرحيم را بگويد در نامه حسناتش ثواب عبادت هفتصد سال بنويسم) و در حديث طويلى از امير المؤمنين عليه السّلام از پيغمبر صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم روايت ميكند كه در ضمن آن ميفرمايد:
«ثمّ يأتى امّتى يوم القيمة و هم يقولون بسم اللَّه الرحمن الرحيم فاذا وضعت اعمالهم فى الميزان ترجحت حسناتهم» (سپس امّت من در روز قيامت ميآيند در حالى كه بسم اللَّه الرحمن الرحيم ميگويند پس وقتى كه اعمال آنان در ميزان نهاده ميشود حسناتشان مى‏چربد)
و در لآلى از حضرت رضا عليه السّلام روايت ميكند كه فرمود:
«انّها اقرب الى اسم اللَّه الاعظم من ناظر العين الى بياضها» (بدرستى كه بسم اللَّه، باسم اعظم الهى از سفيدى چشم بچشم نزديكتر است) خواص بسملة: براى آيه بسم اللَّه الرحمن الرحيم خواص بسيارى در اخبار ذكر شده كه بپاره از آنها ذيلا اشاره ميشود:
1- طرد شيطان، گفتن «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ» در موقع غذا خوردن موجب طرد شيطان ميشود چنانچه در كافى (نقل از لالى باب 7) و وسائل (و نيز از روضة البهيمة) روايت ميكند كه‏ «اذا وضعت المائده حفّها اربعة آلاف ملك فاذا قال العبد بسم اللَّه قالت الملائكة بارك اللَّه لكم فى طعامكم ثمّ يقولون للشيطان اخرج يا فاسق لا سلطان لك عليهم الحديث» (هر گاه سفره نهاده شود چهار هزار فرشته آن را احاطه كند). پس وقتى كه بنده بسم اللَّه ميگويد ملائكه ميگويند خداوند بركت دهد براى شما در طعامتان سپس بشيطان گويند كه اى فاسق بيرون شو تسلّطى براى تو بر ايشان نيست تا آخر حديث)
2- دفع مضارّ طعام، چنانچه در لآلى از امير المؤمنين عليه السّلام روايت كرده كه فرمود: «ضمنت لمن سمّى على طعام ان لا يشتكى منه» (ضامن شده ام براى كسى كه اسم خدا را بر طعام ببرد اينكه مريض و مبتلاء نشود)
3- دفع دشمن، در لآلى(باب 7 ص 348) از حضرت صادق روايت كرده كه فرمود: «كان رسول اللَّه صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم اذا دخل منزله و اجتمعت عليه قريش يجهر ببسم اللَّه الرّحمن الرحيم و يرفع بها صوته فتولّى قريش فرارا» (رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم هر گاه داخل منزل ميشد و قريش عليه او اجتماع كرده بودند بسم اللَّه الرحمن الرحيم را آشكارا مي گفت و صداى خود را بآن بلند مينمود قريش گريزان رو برميگردانيدند)
4- جهر ببسم اللَّه در نماز موجب طرد شيطان ميشود، چنانچه در لآلى(باب 8 ص 388) از حضرت سجاد عليه السّلام نقل ميكند كه بابى حمزه ثمالى فرمود: «انّ الصّلاة اذا قيمت جاء الشّيطان الى قرين الامام فيقول هل ذكر ربّه فان قال نعم، ذهب و ان قال لا، ركب كتفيه و دلّى رجليه فى صدره فكان امام القوم حتى ينصرفوا قال الثمالى فقلت جعلت فداك أ ليس يقرءون القرآن؟ قال بلى ليس حيث تذهب، انّما هو الجهر ببسم اللَّه الرحمن الرحيم»(وقتى نماز بپا شد شيطان قرين امام جماعت ميآيد و ميگويد آيا پروردگار را ياد كرده؟ اگر گويد آرى ميرود و اگر گويد نه بر دو شانه امام سوار ميشود و دو پايش را بر سينه امام آويزان ميكند و امام مردم است تا از نماز برگردند، ثمالى گويد گفتم فداى تو شوم مگر آنان قرآن نميخوانند؟ فرمود بلى، ولى مقصود از ذكر پروردگار آنچه تو فكر كرده نيست همانا مراد از ذكر جهر ببسم اللَّه الرحمن الرحيم است)
5- گفتن بسم اللَّه در موقع جماع موجب دفع شيطان ميشود و اگر بسم اللَّه نگويد شيطان در جماع و نطفه شركت ميكند چنانچه در لآلى(باب 7 ص 348) روايت ميكند كه فرمود: «انّ الرجل اذا دنى من المرأة و جلس مجلسه حضره الشيطان فان هو ذكر اسم اللَّه تنحّى الشيطان عنه فان فعل و لم يسمّ ادخل الشيطان ذكره فكان العمل منهما جميعا و النطفة واحدة»(انسان هر گاه با همسر خودش نزديكى كند شيطان حاضر ميشود پس اگر اسم خدا را ياد كند، شيطان از او دور ميگردد ولى اگر عمل را انجام دهد و اسم خدا را نبرد شيطان با او شركت كند پس عمل بوسيله هر دو «انسان و شيطان» واقع شود در صودتى كه نطفه يكى باشد.
6- در شروع بهر كارى موجب اتمام و اكمال آن ميشود چنانچه از رسول‏ (تفسیر روان جاوبد ج1 ص 21) و نيز بسند خود از حضرت صادق عليه السّلام روايت كرده كه فرمود اگر بمرده‏اى هفتاد مرتبه سوره حمد را قرائت كنند و روح آن بازگردد تعجبى ندارد، و فرمود اين سوره از گنج‏هاى عرش پروردگار است (اين فرمايش عظمت اين سوره را ميرساند كه هرگاه با توجه كامل بدرگاه حق بر مرده خوانده شود بخواست خداوند زنده گردد پس چطور ميشود كه از روى خلوص خوانده شود و سختترين دردها را شفا ندهد). ( تفسير جامع، ج‏1، ص: 85)
براى اين سوره ده نام گفته‏اند: فاتحة الكتاب- ام الكتاب- ام القرآن- سبع المثانى- وافيه- شافيه- اساس- صلاة- الحمد و هر يك از اسامى مذكور را از ائمه روايت نموده‏اند.
اما فاتحة الكتاب ميگويند براى آنكه ابتداى قرآنست چون قرآن را باز كنند اول آنسوره را قرائت كنند و اما ام الكتاب و ام القرآن گويند براى آنكه اصل كتاب است و اصل قرآن چنانكه شهر مكه را ام القرى خوانند چون اصل زمين است و مادر را ام گويند چون اصل فرزندان باشد و جهت ديگر هم گفته‏اند كه ذكر كليه آنها بطول انجامد و عمده‏ترين وجهى كه آنرا ام خوانند آنست كه سوره حمد جامع علوم و فضايل است چنانكه پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود خداى تعالى يكصد و چهار كتاب از آسمان نازل فرموده و چهار كتاب از آنها را برگزيد و علوم يكصد كتاب ديگر را در آن چهار كتاب قرار داد و آنها زبور و تورات و انجيل و قرآن ميباشند و بعد از آن بار ديگر از ميان چهار كتاب يكى را اختيار فرمود و آن قرآنست و تمام علوم و بركات و ثواب تورات و انجيل و زبور را در قرآن قرار داد آنگاه تمام علوم قرآن را در سوره‏هاى مفصل و كليه علوم سوره‏هاى مفصل را در سوره حمد قرار داد و هر كس سوره حمد را بخواند مانند آنست كه يكصد و چهار كتاب آسمانى را قرائت نموده باشد و سبع المثانى بآن گويند براى آنكه اين سوره داراى هفت آيه است و مثانى خوانند براى آنكه يا الفاظ آن مانند رحمن و رحيم و اياك و صراط و عليهم مكرر شده است يا بجهت آنكه در هر نماز دو بار خوانند و يا براى آنكه دو مرتبه يكى در مكه و مرتبه ديگر در مدينه نازل شده، وافيه گويند چون در مذهب هيچ فرقه از مسلمانان جائز نيست كه آنرا ناقص خوانند در نماز و حال آنكه سوره‏هاى ديگر جايز است اما كافيه‏اش خوانند براى آنكه هر وقت امام جماعت در نماز بخواند از خواندن مأمومين كفايت كند و نيز سوره حمد كافى باشد از هر سوره‏اى، و سوره‏هاى ديگر كفايت آنرا نمينمايد اساس ميخوانند چون سوره حمد بمنزله پايه قرآن است و شافيه مينامند چون كه شفاى هر دردى است و در خواص سوره بيان ميشود.
صلاتش ميگويند چون بدون قرائت حمد هيچ نمازى تمام نباشد چنانكه پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود نمازى نيست بدون قرائت سوره حمد.
ادامه دارد ...
منابع :
(تفسیرالقرآن الکریم), سید مصطفی خمینی, تصحیح و تحقیق محمد سجادی اصفهانی, ج225/1, وزارت ارشاد اسلامی.
تفسیر سوره مبارکه حمد : تالیف آیت الله حاج شیخ مرتضی حائری رحمه الله
شمه ای از خواص معجزه آسای سوره مبارک حمد در آینه روایات : سید خلیل - شاکری
ضرب‌المثل‌های قرآنی: «فاتحه الکتاب» در فرهنگ عامیانه : سید محسن موسوی آملی
فصلنامه بشارت ، خرداد و تير 1384، شماره 47
علل الشرائع، صدوق ، ج 1
پایگاه حوزه
تفسیر نمونه ج1
التبیان فى تفسیر القرآن، ج 1




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما