دانشگاه و علم از منظر آفتاب (1)
منبع : راسخون
احترام به اساتيد ، يکي از بزرگترين مظاهر دانشگاه اسلامي
اگر دانشگاه ما دانشگاه اسلامي است، يکي از بزرگترين مظاهرش بايستي احترام بيش از حد معمول دنيا به اساتيد باشد؛ مخصوصاً از طرف شاگردان. شاگرد بايد به استاد، بي قيد و شرط احترام کند. اگر آن استاد بد هم است، بايد او را احترام کنند. فرض کنيد استاد کافري را آوردند و در يک کلاس پر حزب اللهي گذاشتند. آيا دين حزب اللهي ها بايد به اين کافر احترام کنند، يا بايد اهانت نمايند؟
نخير، بايد احترامش کنند، از او تجليل نمايند، او را بر خودشان مقدم بدارند؛ چون استاد آنهاست، هيچ دليل ديگر نمي خواهد. اين در حالي است که گفتيم اين شخص اصلاً معتقد به اعتقاد نيست؛ چه رسد که استادي مؤمن و مسلمان باشد. به هر حال، احترام استاد در محيط دانشجويي و دانشگاهي بايستي خيلي محفوظ باشد.
*******
از همه ي عناصر مؤمن در دانشگاه خوب استفاده کنيد
از همه ي عناصر مؤمن خوب استفاده کنيد. براي خاطر خدا، دور اين مسايل خط و خط بازي را هم در محيط دانشگاه قلم بگيريد و نگذاريد گسترش پيدا کند.
شما که رؤسا هستيد، جلويش را بگيريد. اين مسايل اختلافات و نزاع سياسي و خط بازيها، واقعاً ضرر زده است. در دانشگاه، در اين سالهايي که من اطلاع دارم، اکثريتي دانشجوي بي مبالات و بي تقيد نسبت به دين و مسايل ديني- نمي گويم بي اعتقاد- مشغول کار خودشانند و اقليتي معتقد به دين، به دو، سه گروه تقسيم شده اند و به سر و کله ي هم مي زنند! اين، بلاهت است.
يک عده تندرو، يک عده کندرو؛ يک عده راست، يک عده چپ! اگر راست مي گويند، بنشينند با همديگر تفاهم بکنند و آن کار اصلي را انجام بدهند. حالا اين که متعلق به محيطهاي دانشجويي و دانشجويان است که بايد متوجه باشند، چه کار مي کنند؛ شما که رؤسا و مسؤولان هستيد، مواظب باشيد که در اين دعواي مضر، مبادا يک ذره به اشتعال کمک کنيد. يعني يک تراشه ي چوب هم که بريزيد، شما مقصريد. يک طرف را تقويت کنيد، يک طرف را تضعيف کنيد؛ اين مسايل را کنار بگذاريد.
*******
اسلام و انقلاب به ما جرأت و قدرت تحريک وجوشش علمي بخشيد
ملت و نخبگان و مغزهاي ما را به هرآنچه از بيرون اين مرزهاست، آن چنان دلبسته کردند که اصلا کسي اين مجال و اين جرأت و اين شجاعت را پيدا نکند که فکر کند مي توان بر خلاف آن حرف ها يا غير از آن حرف ها و آن نظريه ها، نظريه اي ارائه کرد. ما هنوز هم تا حدودي گرفتار آن حرف ها هستيم. البته اسلام به ما خودباوري داد و انقلاب به ما جرأت بخشيد. آنچه امروز مشاهده مي کنيم، نتيجه ي همين جرأت است؛ بايد اين جرأت را تقويت کرد و پيش رفت.
انجمن هاي اسلامي بايد بازواني براي روحاني هادر دانشگاه باشند
انجمن هاي اسلامي، واقعاً جايگاه خوبي براي تجمع نيروهاي مسلمان است و بايد بازواني براي روحاني يي که در دانشگاه حضور دارد، باشد. اگر واقعاً انجمن اسلامي، با روحاني يي که در دانشگاه هست، همراهي داشته باشد، نسبت به او اطاعت داشته باشد، حرف و راهنمايي او را پدرانه ببيند و آن را بپذيرد و کاري بکند که روحاني پشت و پناه او باشد، من خيال مي کنم که در محيط دانشگاه، خيلي خوب مي شود تفکر ديني را گسترش داد. الان در مواردي اطلاع پيدا مي کنيم که اين طوري نيست؛ يعني انجمن اسلامي در مقابل روحاني قرار مي گيرد، يا اين که تعارضي ايجاد مي کند. طبيعي است که نيروها تقسيم مي شوند و گاهي حتي اصطکاک پيدا مي کنند و همديگر را از بين مي برند.
من گمان مي کنم، ما بايد کاري بکنيم که در جامعه ي خودمان، دانشجو جزو قشرهاي برگزيده ي ديني باشد. يعني هدف ما اين باشد که در دانشگاه دانشجويان را هم از لحاظ آگاهي و معرفت و هم از لحاظ استحکام ايمان، به عناصر زبده ي برگزيده ي ديني تبديل کنيم. طبيعي است که اينها در آينده، خدمت براي جمهوري اسلامي را هم تضمين خواهند کرد. ان شاءالله بايستي در اين جهت پيش برويم.
*******
بايد براي علم و تحقيقات کاربردي، حرکتي انجام داد
مقام معظم رهبری(مد ظله العالی) می فرمایند:
انقلاب، يعني اين که تحولي در همه چيز به وجود بيايد. يکي از آن تحولات هم، در مقوله ي علم در اين کشور است. نگوييد ما پول و بودجه نداريم. بله، خيلي کارها با پول انجام مي گيرد؛ ليکن به نظرم مي رسد که کل دستگاه علم و دانش کشور، بايد با يک ديد انقلابي به مسأله نگاه کند؛ مثل آن کسي که فرزندش درون آب افتاده و دارد غرق مي شود؛ مثل روحيه ي همان مبارزه ي که در دوران پيش از پيروزي انقلاب، هيچ چيز- نه زن، نه بچه، نه زندگي، نهخانه، نه راحتي- نمي فهميد و همه ي زندگيش مصروف اين مي شد که کاري انجام بدهد. دستگاه علمي کشور، بايد اين طور جلو برود و هر چيزي که مانع سر اين راه است، حقيقتاً بر طرف بشود. بنابراين، در دانشگاهها بايد براي علم و تحقيق و تحقيقهاي کاربردي، کاري کرد و حرکتي انجام داد.
