جنگ ايالات متحده عليه رسانه ها

نويسنده مقاله با اشاره به پيشنهاد يک نظامي آمريکايي مبتني بر ضرورت تدوين يک راهبرد جديد براي مقابله با روزنامه نگاران و رسانه ها در زمان جنگ،اين نکته را مطرح مي کند که آمريکا سال هاست که در خلال جنگ هاي خود،اين سياست را به اجرا مي گذارد. وي پس از ذکر موارد مختلف از زنداني کردن روزنامه نگاران بدون هيچ مدرکي و
سه‌شنبه، 23 شهريور 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
جنگ ايالات متحده عليه رسانه ها

جنگ ايالات متحده عليه رسانه ها
جنگ ايالات متحده عليه رسانه ها


 

نويسنده:جرمي اسکاهيل(1)




 

چکيده:
 

نويسنده مقاله با اشاره به پيشنهاد يک نظامي آمريکايي مبتني بر ضرورت تدوين يک راهبرد جديد براي مقابله با روزنامه نگاران و رسانه ها در زمان جنگ،اين نکته را مطرح مي کند که آمريکا سال هاست که در خلال جنگ هاي خود،اين سياست را به اجرا مي گذارد. وي پس از ذکر موارد مختلف از زنداني کردن روزنامه نگاران بدون هيچ مدرکي و تشريح اين روند،نتيجه مي گيرد که بايد با راه اندازي اعتراضات گسترده به خصوص از سوي روزنامه نگاران،نسبت به زنداني شدن روزنامه نگاران از سوي ارتش آمريکا،با تمام توان با اين سياست آمريکا مقابله کرد.
چندي پيش گزارشي را در ارتباط با مقاله اي که سرهنگ بازنشسته نيروي زميني رالف پيترز براي يک گروه (نئوکان پيشرو) نوشته و در آن خواستار حملات ارتش ايالات متحده به خروجي هاي رسانه ها و روزنامه نگاران در آينده شده است. به اطلاع شما رسانديم.سرهنگ پيترز که براي جورنال «موسسه يهودي امور امنيت ملي» قلم مي زند،نوشته است: «جنگ هاي آتي ممکن است سانسور، جلوگيري از انتشار اخبار و نهايتاً حملات نظامي به رسانه هاي جانبدار را اقتضا کنند...يک ساختار رسانه اي که هر گونه حس ميهن پرستي حساب شده را از ياد برده،ممکن است چشم باز کند و ببيند که به خرد متعارف فردا تبديل شده است. هدف از تمام اين اقدامات کاملاً روشن است:پيروزي در جنگ؛ هيچ چيز ديگري اهميت ندارد. اگرنتوانستيد به شکل پاکيزه برنده شويد،کثيف برنده شويد. اما پيروز شويد».البته چيزي که سرهنگ پيترز از آن دفاع مي کند،چيز
تازه اي نيست و او لازم نبوده آن را به عنوان يک سياست براي «جنگ هاي آينده» پيشنهاد کند.اين کارهم اکنون نيز يک سياست بالفعل در سياست هاي آمريکا براي هدف گرفتن روزنامه نگاران است.ايالات متحده به طور پيوسته،روزنامه نگاران و سازمان هاي رسانه اي را در جنگ هاي مدرن مورد حمايت حمله قرار داده است. در بمباران يوگسلاوي در سال 1999 که با هدايت آمريکا انجام شد، ژنرال وزلي کلارک که در آن زمان فرمانده عالي نيروهاي متحد ناتو بود،دستوربمباران راديو تلويزيون صربستان را صادر کرد که در نتيجه آن، شانزده تن از کارکنان آن، از جمله گريمورها و کارکنان فني کشته شدند؛ اقدامي که عفو بين الملل به عنوان «جنايت جنگي» از آن ياد کرد.ريچارد هالبروک که هم اکنون نماينده ويژه اوباما درافغانستان و پاکستان است،درآن زمان از اين بمباران تقدير کرد.
ايالات متحده در سال 2001 در جريان تهاجم به افغانستان، الجزيره را بمباران کرد. در طول تهاجم سال 2003 اين کشور به عراق نيز چند بار به اين شبکه حمله کرد و خبرنگار الجزيره طارق ايوب را به قتل رساند. در هشتم آوريل سال 2003، يک تانک «آبرامز» آمريکايي به هتل فلسطين که محل سکونت و دفتر بيشتر از صد روزنامه نگار هماهنگ شده بين المللي بود که در آن زمان در بغداد فعاليت مي کردند، شليک کرد. گلوله به طبقه پانزدهم که دفتر «رويتر» بود اصابت کرد و دو فيلم بردار، تاراس پروتسيوک از رويتر و خوزه کوزو از «تله سينسو» ي اسپانيا را به قتل رساند.
سخنگوي وقت پنتاگون ويکتوريا کلارک در يک اظهارنظربهت آور در پايان آن روز در عراق، سياست پنتاگون در قبال روزنامه نگاراني که با نيروهاي آمريکايي هماهنگ نشدند را بيان کرد.او به آنها هشدار داد که بغداد «جاي امني نيست.شما نبايد دراينجا باشيد».
هفته قبل،يک قاضي اسپانيايي اتهامات موجود عليه سربازان آمريکايي در قتل کوزو را دوباره به جريان انداخت و شواهد جديدي را مطرح کرد،ازجمله شهادت شاهدان عيني که اين ادعاي رسمي آمريکا را رد مي کردند که سربازان در حال پاسخ دادن به آتش دشمن از داخل هتل بوده اند. يک سال پيش گروهبان سابق نيروي زميني آدريان کين به «اکنون دموکراسي!» گفت که او نام هتل فلسطين را
در فهرست اهداف جنگي ديده و گفت که شاهد بوده که روزنامه نگاران ساکن در آنجا بارها براي ميانجي گري تماس گرفته اند.
همانطورکه قبلاً گزارش دادم، عکاس رويتر مازان دانا در نزديکي زندان ابو غريب مورد تيراندازي سربازان آمريکايي قرار گرفت،با اين ادعا که دوربين او را با يک نارنجک اندازاشتباه گرفته اند. ايالات متحده قتل مازن التميزي از تلويزيون «العربيه» را - يک موشک آمريکايي،درحالي که او مشغول تهيه گزارش از يک وسيله نقليه آمريکايي در حال سوختن در خيابان حيفاي بغداد بود،او را تکه پاره کرد- در فهرست اتفاقات «توجيه پذير» قرار داده است.
چندين مورد سؤال برانگيز از قتل روزنامه نگاران در ايست هاي بازرسي آمريکايي در عراق نيز صورت گرفته است، نظير تيراندازي و قتل علي عبدالعزيز و علي الخطيب در سال 2004، پنتاگون گفته است، سربازاني که به اين روزنامه نگاران تيراندازي کرده اند،درچهارچوب «مقررات درگيري» عمل کرده اند. موارد ديگر ، کشته شدن خبرنگار مستقل رويتر ضيا نجيم در اثر آتش نيروهاي آمريکايي است، در حالي که او مشغول فيلم برداري از جنگجويان مقاومت در نوامبر سال 2004بود. يک افسر نظامي ناشناس به «نيويورک تايمز» گفته است:«ما او را کشتيم.او همراه آدم هاي ناجور بود.او همراه آنها بود و آنها به ما حمله کردند،ما هم به آتش آنها جواب داديم و او کشته شد.»
دولت اوباما اخيراً کلي درباره آزادي مطبوعات سخن سرايي کرده است، به ويژه در مورد پرونده روزنامه نگار ايراني- آمريکايي رکسانا صابري که در يازده مي از زندان ايران آزاد شد. با اين حال، ارتش آمريکا همچنان به حبس روزنامه نگاران بدون هيچ اتهامي يا حقوقي درکشور همسايه ايران يعني عراق ادامه مي دهد.
ابراهيم جاسم فيلم بردار و عکاس رويتر، علي رغم صدور حکم آزادي او از سوي يک دادگاه عراقي در سال گذشته،ازسپتامبر گذشته درعراق،زنداني آمريکايي هاست. «لس آنجلس تايمز»گزارش داده:«پرونده او نشانگر آخرين مورد از ميان ده -دوازده زنداني است که کميته دفاع از روزنامه نگاران مستقر در نيويورک از سال 2001، زنداني شدن آنها را مستند کرده است.»
هيچ اتهامي به طور رسمي متوجه جاسم نشده است و يک دادگاه عراقي در نوامبر، به دليل فقدان مدارک و شواهد حکم آزادي او را صادر کرده است. اما ارتش آمريکا به زنداني کردن او ادامه مي دهد وآنطور که سرگرد نيل فيشر سخنگوي امور زندانيان مي گويد، اطلاعاتي وجود داشته، مبني بر اينکه او «يک تهديد امنيتي بزرگ» است.
دولت اوباما را به خاطر زنداني کردن رکسانا صابري روزنامه نگار ايراني- آمريکايي که پس از متهم شدن به جاسوسي، به هشت سال زندان محکوم شد و هفته قبل آزاد شد،شديداً مورد انتقاد قرار داده است. وزير امور خارجه هيلاري کلينتون از رفتار ايران با صابري به عنوان «رفتاري غير شفاف،غيرقابل پيش بيني و مستبدانه» انتقاد کرده است.
واشنگتن همچنين از کره شمالي درخواست کرده تا دادگاه دو روزنامه نگار آمريکايي را که به اتهام جاسوسي دراين کشور نگهداري مي شود، تسريع کند.آن طور که کميته دفاع از روزنامه نگاران مي گويد، ايالات متحده پس از حملات تروريستي يازده سپتامبر 2001، با رفتاري مستبدانه، به زنداني کردن روزنامه نگاران بدون اتهام در عراق و نيز افغانستان و پاکستان پرداخته است.
جوئل سايمون مدير اين گروه مي گويد، هيچ کدام از روزنامه نگاران زنداني، به هيچ اتهامي محکوم نشده اند و وقتي اين کشور از ساير کشورها در زمينه مسائل مربوط به آزادي مطبوعات انتقاد مي کند، به اعتبار خود لطمه مي زند.
او مي گويد: «ايالات متحده سابقه نگه داري روزنامه نگاران براي مدت هاي طولاني را بدون طي شدن مقدمات قضايي و بدون هيچ توضيحي دارد. اگر آمريکا اين موضوع را بيشتر مورد توجه قرار دهد، جايگاه خود را بهبود خواهد بخشيد».
رويتر نسبت به حبس جاسوس اظهار نگراني مي کند و مي گويد که هيچ مدرکي عليه او وجود ندارد. فيشر ادعا مي کند: «جاسم «درنتيجه فعاليت با يک سازمان شناخته شده شورشي»، بدون يک تضمين زنداني شده است.»
فيشر مي گويد،درطول دادگاه او که در نوامبر برگزارشد،هيچ مدرکي عليه جاسم ارائه نشد، چون اطلاعات ارتش که عليه او بود، هنوز تأييد نشده بودند. او مي گويد، بر اساس قوانين زمان جنگ «براي پيوند دادن اطلاعات نظامي با قانون ارائه شواهدو مدارک، هيچ الزامي وجود ندارد.» فيشر مي گويد پس از صدور
حکم دادگاه مبني بر آزادي جاسم، شواهد تازه اي مطرح شد که حاکي از آن بودند که جاسم «يک تهديد امنيتي بزرگ» است.
اين موضوع مرا به ياد اين انداخت که چگونه آمريکا خبرنگار الجزيره سامي الحاج را از دسامبرتا مي 2008 در گوانتانامو زنداني کرد. او ادعا کرد که در آنجا مورد شکنجه قرار گرفته و صدوسي بار از او بازجويي به عمل آمده است و بازجويان او، در صدو بيست و پنج موردازاين مصاحبه ها اصرار داشته اند که الجزيره را به تروريسم و القاعده مرتبط کنند که البته او چنين ارتباطي با اين سازمان نداشت. وکيل او کلايو استفورد در زماني که الحاج در حبس بود، گفته بود: «او کاملاً بي گناه است. او همان اندازه تروريست است که بابا بزرگ من بوده.تنها دليلي که باعث اين رفتار شده اين بوده که اويک خبرنگار الجزيره است.آمريکايي ها تلاش داشته اند تا از او يک خبرچين بسازند،با اين هدف که او را وادار به گفتن اين حرف کنند که الجزيره با القاعده مرتبط است.» الحاج نهايتاً بعد ازبه راه افتادن يک کمپين بين المللي و تلاش هاي گسترده وکلايش، آزاد شد.
وقتي زنداني کردن رکسانا صابري توسط ايران را با زنداني کردن جاسم توسط آمريکا مقايسه مي کنيد،نتيجه تکان دهنده اي به دست مي آيد. در مورد صابري، سطح اعتراضات از سوي ساير روزنامه نگاران بسيار بالا بود. صداهاي بلندي خواستار آزادي صابري شدند.چندين وب سايت در اين زمينه ايجاد شد. گفته مي شود، حدود چهارصد نفر دراعتراض به زنداني شدن صابري دست به اعتصاب غذا زدند. مشابه اين کارها را درباره جاسم که ماه هاست بدون هيچ اتهامي در حبس آمريکاست، شاهد نيستيم.اکنون زمان آن است که روزنامه نگاران به خصوص روزنامه نگاران آمريکايي سکوت خود را بشکنند و خواستار آزادي جاسم شوند. محمود احمدي نژاد پس از متهم شدن ( و در نتيجه، محاکمه و محکوم شدن صابري) به سرعت اورا آزاد کرد. اوباما بايد از روش هاي ايران پيروي کند و ابراهيم جاسم را آزاد کند. اما درغياب اعتراضات و مخالفت ها از سوي روزنامه نگاران، اوباما با ناديده گرفتن موضوع جاسم، کار زيادي انجام نخواهد داد.

پي نوشت ها:
 

1-Jeremy Scahill، نويسنده کتاب پرفروش نيويورک تاميز(بلک واتر: ظهور قدرتمندترين ارتش مزدور جهان) است. او درحال حاضر يکي از اعضاي نويسنده بنياد پافين درانستيتو نيشن است.
منبع: WWW.COMONODREAMS..OPG
 

منبع:نشريه سياحت غرب،شماره 72



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.