چرا برای قیامت زمان معینی بیان نشده است؟

چرا برای قیامت زمان معینی بیان نشده است؟ نامشخص بودن و نا معین بودن زمان قیامت چه حکمت و فلسفه ای دارد؟ راسخون پاسخ می دهد.
سه‌شنبه، 27 تير 1402
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: قربان منتظمی
موارد بیشتر برای شما
چرا برای قیامت زمان معینی بیان نشده است؟

 مقدمه:

 رستاخیز واقعه‌ای قطعی اما زمانش نامعلوم است، به همین جهت در این مورد سوال است که: چرا زمان قیامت نامعلوم است .
 
 چرا برای قیامت زمان معینی بیان نشده است؟ نا مشخص بودن زمان قیامت و نامعین بودن زمان قیامت به چه منظوری است؟
 
در این مقاله  برای  پاسخ  به این سوال  به بررسی آیات و روایاتی می پردازیم که به این موضوع  اشاره می نمایند.
 
 بسیاری از مفسران ندانستن زمان وقوع  قیامت را حکمت و لطف خداوند به بندگان می د انند..زیرا انسان در عمل آزاد بوده و گرفتار هیجان و ترس نیست.
 
 کسى که ساعت آمدن میهمان را نمى‌‏داند، دائماً آمادگى خود را حفظ مى‌‏کند» دلیل دیگری که این تفسیر آورده این است که «با پنهانى زمان قیامت است که پاداش مردم بر اساس واقعیّات و به اندازه تلاش و کوشش آنها خواهد بود
 
 بر اساس تفاسیر می‌توان نتیجه گرفت زمان قیامت نامعلوم است، زیرا انسان هر لحظه امکان آن را داده و بر این اساس رفتار خود را بر اساس اصول دین قرار دهد.
 

تعبیر های قرآن از زمان  قیامت

1- واقعیت قیامت بعدا معلوم می شود.

یک سلسله آیات داریم که به صورت پرسش و پاسخ بوده و می کوشد تا این گمان غلط که قیامت را به صورت «بعد» زمانی تصور کرده و عالم آخرت را در طول این نظام می پنداشته اند، باطل سازد.
 
 برخی گمان می  کردند که قیامت بعدا بر پا خواهد گردید و بعدا اتفاق خواهد افتاد، لذا از رسول خدا(ص) بر اساس این پندار واهی سوال می کردند که «بعدا چه رخ خواهد داد؟» .
 
و در پاسخ این ظن باطل، آیات قرآن متذکر می شوند که قیامت در آینده نیست، همین حالا هم هست. البته پاسخ با دو لحن متفاوت، ولی با یک روح بیان شده است.
 
 در برخی پاسخ ها گفته می شود که: «قیامت الان هست و بعدا اتفاق نمی افتد» و در پاره ای پاسخ ها بیان می شودکه «قیامت بعد اتفاق می افتد ، یعنی بعدا ظهور می کند و بارز می شود»
 
«و می گویند: اگر راست می گویید، این وعده کی خواهد بود؟» بگو! «علم [آن] فقط پیش خداست و من صرفا هشدار دهنده ای  آشکارم.»
 
 و آن گاه که آن[لحظه موعود] را نزدیک بینید، چهره های کسانی که کافر شده اند در هم رود، و گفته شود؛ «این است، همان چیزی که آن را فرا می خواندید!»(1)
 
«و می گویند اگر راست می گویید، این وعده (قیامت) کی خواهد بود؟» بگو: «شاید برخی از آنچه را به شتاب می خواهید در پی شما (و رقیب شما ) باشد.»(2)
 
این که خداوند می فرماید: «شاید رقیب شما باشد» اولا، شایدهای خداوند مثل شاید های ما نیست، بلکه شاید حتمی است، ولی چرا یک مسأله تحقیقی به صورت شاید آمده؟
 
هر کسی به قدر فهم خودش برداشت می کند . ثانیا ، این که رقیب است؛ یعنی من که حالا هستم، قیامتم هم برپاست، باطن من که بهشتی ام یا جهنمی ام ، هم اکنون به عنوان رقیب با من هست، هی نگویید:
 
 «کی، کجا و چه وقت قیامت بر پا می گردد؟» قیامت شما با شماست، ولی در پشت حجاب و پرده و روزی که جنبه وجه الخلقی از میان برخاسته و جنبه وجه اللهی ظاهر گردد، این باطن، نمایان خواهد شد. البته اگر کسی در همین دنیا قیامتی شود. قیامت را خواهد دید.
 

2- واقعیت قیامت با رفتن حجاب معین می شود.

این دسته از آیات این حقیقت رابیان می کند که قیام قیامت یعنی بر طرف شدن حجاب ها و کنار رفتن پرده ها و ظهور آنچه که هم اکنون در واقع هست و از ما محجوب.
 
«یوم تبدل الارض غیر الارض و السموات و برزوا لله الواحد القهار»(3)
 
«روزی که زمین به غیر این زمین و آسمانها [به غیر این آسمانها] مبدل می گردد و در برابر خدای یگانه قهار ظاهر شوند».
 
یعنی زمین و آسمان آن جنبه وجه اللهی اش از پشت پرده بیرون آمده، بروز کرده و وجه قیامتی خودش را عیان می سازد.
 
2. «و ازلفت الجنه للمتقین ، و برزت الجحیم للغاوین»(4)«و [آن روز] بهشت برای پرهیزکاران نزدیک می گردد و جهنم برای گمراهان نمودار می شود.»
 
این آیات به روشنی این حقیقت را بازگو می کند که قیامت هم اکنون هست، ولی تعلقات انسانی مانند سبقت گرفتن و مسابقه دادن در تعلقات مادی و دنیوی ، آدمی را از دریافت آن، محجوب کرده است .
 
و اگر این حجاب مرتفع شود، هر کسی همین الان قیامت خود و دیگران را به اندازه سعه وجودی خود، درک می کند، اما صد افسوس که تفاخر در بیش تر داشتن (تکاثر) شما را مشغول خود ساخته است.
 
 شما را از آنچه باید بدانید و بیایید و برسید، باز داشته است و در واقع این حجاب است که مانع دیدن حقیقت قیامت می شود، نه آنکه قیامت بعدا به وجود بیاید.
 

3- واقعیات قیامت مربوط به الان است

یک دسته از آیات نیز به باطن بودن قیامت و ظاهر شدنش در بعد و تحقق و وجودش در اکنون با این بیان خاص اشاره دارد که بهشتیان هم اکنون در بهشت اند و متنعم و جهنمیان هم اکنون در جهنم اند و معذب.
 
 ولی این حقیقت در پشت پرده بوده، در قیامت با رفتن ظاهر و جنبه خلقی هستی، وجهه خدایی ظاهر گشته و این در نعمت یا عذاب بودن عیان خواهد شد.
 
1. «ان الابرار لفی نعیم و ان الفجار لفی جحیم ، یصلونها یوم الدین و ما هم عنها بغائبین و ما ادریک ما یوم الدین، ثم ما ادریک ما یوم الدین ، یوم لاتملک نفس لنفس شیئا و الامر یومئذ لله»(5)
 
 
«قطعا نیکان در بهشت اند و بی شک ، بد کاران در دوزخ اند ، روز جزا در آنجا در آیند  و از آن (عذاب) دور نخواهند بود و تو چه دانی که روز جزا چیست؟ باز چه دانی که روز جزا چیست؟ روزی که کسی برای کسی هیچ اختیاری ندارد و در آن روز، فرمان از آن خداست.»
 
این آیات حکایتگر این حقیقت است که ابرار هم اکنون در نعیم اند و گناهکاران الان درجحیم اند و این باطن، در روز قیامت به ظهور خواهد رسید و آن را در قیامت در می یابند و آن عذاب و نعمت از آن ها غایب نیست، بلکه هم اکنون هست و بر آنها محیط، ولی حجاب ها مانع از دیدن این حقیقت است.
 

نتیجه سه دسته آیات

همگی با تعبیرهای متفاوت حکایتگر این حقیقت اند که قیامت و جنبه وجه اللهی هم اکنون هست، ولی از ما محجوب است.
 
اما پس از نفخه اول که جنبه خلقی موجودات از میان می رود،با نفخه دوم و نفخه احیا جنبه وجه اللهی ظاهر و بارز خواهد گشت و با بالا رفتن حجاب ها، پرده ها و موانع خلقی حقیقت قائم بودن به حق منکشف و عیان خواهد شد.
 

حتمی بودن قیامت و نامعین بودن زمان قیامت

خداوند در آیه 15 سوره «طه» مى فرماید: (رستاخیز به طور قطع خواهد آمد، من مى خواهم آن را پنهان کنم، تا هر کس در برابر سعى و کوشش هایش جزا ببیند).
 
 «إنَّ السّاعَةَ آتیةٌ أَکَادُ أُخْفیهَا لِتُجْزى کُلُّ نَفْس بِما تَسْعى(6) و محققا ساعت قیامت خواهد رسید و من خواهم که آن ساعت را پنهان دارم تا (مردم آزمایش شوند و) هر نفسی به پاداش اعمالش در (آن روز) برسد.
 
اکاد: کاد از افعال مقاربه به معنى نزدیکى است، در قاموس، صحاح، اقرب الموارد و مجمع البیان آمده است که «اراده» از جمله معانى «کاد» است. على هذا «أَکادُ أُخْفِیها» معنایش چنین است: «مى‏ خواهم وقوع آن را پنهان کنم»(7)
 

مبالغه در مخفی داشتن قیامت

در این جمله دو نکته است که باید به آن توجه داشت؛ نخست این که: جمله «أَکَادُ أُخْفیها» مفهومش آن است که «نزدیک» است من تاریخ قیام قیامت را مخفى دارم، و لازمه این تعبیر آن است که مخفى نداشته ام؛
 
در حالى که مى دانیم طبق صریح بسیارى از آیات قرآن، احدى از تاریخ قیامت آگاه نیست، چنان که در آیه 187 سوره «اعراف» مى خوانیم:
 
 «یَسْئَلُونَکَ عَنِ السَّاعَةِ أَیَّانَ مُرْساها قُلْ إنَّمَا عِلْمُها عِنْدَ رَبِّى»؛ درباره قیامت از تو سؤال مى کنند، که وقوع آن در چه زمانى است، بگو همانا علم آن مخصوص خدا است
 
مفسران براى پاسخ این مطلب، به گفتگو پرداخته اند؛ بسیارى عقیده دارند تعبیر فوق یک نوع مبالغه است و مفهومش این است که:
 
تاریخ شروع رستاخیز آن قدر مخفى و پنهان است که حتى نزدیک است من نیز از خودم پنهان دارم، در این زمینه روایتى هم وارد شده است و احتمالا این دسته از مفسران مطلب خود را از آن روایت اقتباس کرده اند.
 

تاکید در مخفی داشتن قیامت

تفسیر دیگر این است که: مشتقات «کاد» همواره به معنى نزدیک شدن نیست، بلکه گاهى به معنى تأکید مى آید، بى آن که معنى نزدیک شدن را داشته باشد.
 
و لذا بعضى از مفسران «أکادُ» را به معنى «أُرِید»؛ (مى خواهم) تفسیر کرده اند و در بعضى از متون لغت نیز همین معنى صریحاً آمده است. (8)
 

چرا برای قیامت زمان معینی بیان نشده است؟

نا معین بودن زمان جهت پاداش دادن

نکته دیگر این که: علت مخفى نگاه داشتن تاریخ قیامت، طبق آیه فوق آن است که «خداوند مى خواهد هر کسى را به تلاش و کوشش هایش پاداش دهد»
 
علامه در تفسیر المیزان می فرماید: مقصود از اینکه در باره قیامت فرمود: " أَکٰادُ أُخْفِیهٰا نزدیکست پنهانش بدارم"
 
ممکن هم هست معناى جمله "نزدیک است پنهانش بدارم" این باشد که نزدیک است از آن خبر ندهم، تا مخلصین از غیر مخلصین جدا شده و شناخته شوند، چون بیشتر مردم خداى را به امید ثواب و ترس از عقاب عبادت مى‌کنند، و یا از نافرمانیش خوددارى مى‌نمایند،
 
 در حالى که درست‌ترین عمل آن عملى است که صرفا براى رضاى خدا انجام شود، نه به طمع بهشت و ترس از جهنم، و با پنهان داشتن روز قیامت این تمیز به خوبى صورت مى‌گیرد، و معلوم مى‌شود چه کسى خداى را به حقیقت بندگى مى‌کند، و چه کسى در پى بازرگانى خویش است.
 
بعضى گفته‌اند: معناى "نزدیک است پنهانش بدارم" این است که نزدیک است حتى از خودم هم کتمانش کنم، و این تعبیر کنایه از شدت کتمان و مبالغه در آن است، چون خود آدمیان نیز وقتى مى‌خواهند سرى را کتمان کنند .
 
و در کتمان آن مبالغه نمایند مى‌گویند: نزدیک است که از خودم هم پنهانش بدارم، تا چه رسد به اینکه براى دیگران آن را فاش سازم، صاحب این قول گفتار خود را به روایت نسبت داده.(9)
 

نا معین بودن زمان جهت آمادگی همیشگی

 و به تعبیر دیگر: با مخفى بودن آن یک نوع آزادى عمل براى همگان پیدا مى شود، و از سوى دیگر چون وقت آن دقیقاً معلوم نیست و در هر زمانى محتمل است.
 
 نتیجه اش حالت آماده باش دائمى و یا پذیرش سریع برنامه هاى تربیتى است، همان گونه که درباره فلسفه اخفاء «شب قدر» گفته اند:
 
منظور این است که مردم همه شب هاى سال، یا همه شب هاى ماه مبارک رمضان را گرامى دارند و به درگاه خدا بروند. (10)
 

نا معین بودن  قیامت جهت عدم غفلت است

اگر آغاز قیامت معلوم و مشخّص باشد مردم دچار غفلت مى شوند، امّا اگر نامعلوم باشد و مردم هر لحظه در انتظار قیامت باشند، گرفتار غفلت نمى شوند. همان گونه که پایان عمر انسان ها نامعلوم است، و هیچ کس از لحظه مرگش خبر ندارد، و این باعث مى شود انسان دچار غفلت نگردد.

در واقع مرگ خبر نمى کند، و ناگهان گریبانگیر انسان مى شود. سکته هاى قلبى و مغزى که امروزه فراوان شده گواه این مطلب است.
 
سکته تنها به کسانی اختصاص ندارد که دارای بیماری قلبى یا مغزى هستند، بلکه گاه انسانهاى سالم بدون سابقه بیمارى قلبى و مغزى را نیز غافلگیر مى کند. لذا انسان هر لحظه باید آماده مرگ باشد، و خود را براى این سفر آماده سازد.
 
انسان ها از لحظه مرگشان خبر ندارند و با این حال در گناه و معصیت و جنایت غرق شده اند، حال اگر از زمان مرگشان اطلاع داشتند،

 مثلاً مى دانستند که بیست سال دیگر خواهند مرد، مشخص نبود چه جنایات و معاصى را مرتکب مى شوند؟ براى این که دچار غفلت نشویم باید نامه اعمال خود را پاک نگه داریم، و هر چه زودتر از گناهان و خطاهاى خود توبه کرده، و بار گناهان خود را سبک کنیم.
 
نامعلوم بودن زمان و کیفیت وقوع قیامت، داراى اثر تربیتى است زیرا در صورت معلوم بودن آن چنانچه زمانش دور باشد، غفلت همگان را فرا مى‏گیرد و اگر نزدیک باشد، پرهیز از بدیها به شکل اضطرار و دور از آزادى و اختیار در مى‏آید.
 

نا معین بودن  قیامت حاکى از عمر کوتاه دنیا

با وجود نامشخص بودن زمان وقوع قیامت، تعابیر قرآن حاکى از آن است که عمر کوتاه دنیا و همچنین دوران برزخ به قدرى سریع طى مى‏شود که به هنگام وقوع قیامت، انسان‏ها فکر مى‏کنند تمام این دوران چند ساعتى بیش نبود.
 
صفحه اختصاصی حدیث و آیات الإمامُ علیٌّ علیه السلام : الدهرُ یَومانِ : فیَومٌ لَکَ و یَومٌ علَیکَ ، فإذا کانَ لکَ فلا تَبطَرْ ، و إذا کانَ عَلیکَ فلا تَحزَنْ ، فَبِکِلَیهِما سَتُختَبَرُ (11)
 
امام على علیه السلام : روزگار دو روز است ؛ روزى به کام تو و روزى به زیان تو . چون به کام تو بود، سرمست مشو و چون به زیان تو بود، غمناک مباش ؛ زیرا هر دو مایه آزمایش توست .
 
یعنی نامشخص بودن قیامت دلیل بر این نیست که عمر تو طولانی است.
 
«مولی امیرالمؤمنین علیه‌السلام»:اِنتَهِزوا فُرَصَ الخَیر فإنّها تَمُرُّ مَرَّ السَّحابٍ.از فرصت‌های خوب استفاده کنید. آن‌ها مانند ابر زودگذرند. (12)
 
 «مولی امیرالمؤمنین علیه‌السلام»:رُبَّ فائتٍ لایُدرَکُ اِلحاقُه!چه‌بسا از دست رفته‌ای که دیگر قابل جبران نیست! (13)
 
«امام جعفرصادق (علیه‌السلام)»:اِنْ اُجِّلتَ فی عُمرِکَ یَومَین فَاجعَل اَحَدَهُما لِأَدَبکَ لِتَستَعینُ بهِ علی یَومِ مَوتِک.اگر از عمرت فقط دو روز مانده باشد یک روزش را به فرا گرفتن دستورات و معارف الهی اختصاص بده تا تو را به روز مرگت یاری دهد. (14)
 

نا معین بودن  قیامت جهت انتظار

عدم آگاهی از زمان وقوع رستاخیز، در کنار ناگهانی‌بودنش، با توجه به عظمتش سبب می‌شود هیچ‌گاه مردم قیامت را دور ندانند و همواره در انتظار آن باشند،
 
 به این ترتیب خود را برای نجات در آن آماده سازند، و این عدم آگاهی اثر مثبت و روشنی در تربیت نفوس و توجه آنها به مسئولیت‌ها و پرهیز از گناه خواهد داشت. (15)
 

نا معین بودن  قیامت جهت ظرفیت و تعقل انسان

هم اکنون قیامت وجود دارد و ما در قیامت خود قرار داریم ولی به دلیل آلودگی ها و تعلقات این حقیقت از ما محجوب است. برای فهم بیشتر و عمیق تر -حقیقت قیامت - به محضر قرآن شریف می رویم:
 
قرآن کریم با اشارات و نکات خاص خود ، حکایت ها و بیان های گوناگونی در روشن سازی حقیقت قیامت دارد که برای هر کس به حد فهم و درکش هدایت های لازم و در خور توجهی دارد؛
 
چرا که به فرموده رسول خدا (ص): «به درستی ما جماعت پیامبران مأموریم که با مردم به میزان عقل ها [و ادراکاتشان] سخن گوییم» (16) .
 
از این رو ، وحی و آن چه به زبان رسول خدا جاری می شود، چون برای مردم گفته می شود، به شکلی بیان گشته تا برای هر کسی به اندازه فهمش قابل استفاده باشد.
 
 و به همین علت در قرآن اسراری است که هر فردی به اندازه سهم فکری و برداشت خود می تواند از آنها بهره مند گردد. قیامت نیز از جمله این موضوعات است که هر شخصی به اندازه عقل و خرد خود  می تواند حقیقت آن را دریابد.
 

نا معین بودن  قیامت و اقامه ی نماز

توجّه به قیامت، سبب برپایى نماز مى‌شود. «أَقِمِ الصَّلاةَ- إِنَّ السَّاعَةَ آتِیَةٌ» در قیامت از نماز مى‌پرسند.خداوند در قرآن در این مورد می فرماید: «وَ الَّذِینَ یُصَدِّقُونَ بِیَوْمِ الدِّینِ»(17)
 
 نمازگزاران کسانی هستند که به قیامت باور دارند؛ چون یاد معاد است که انسان را طاهر می کند و همه مشکلات در اثر فراموشی قیامت است.
 
وقتی قرآن علت تبهکاریِ تبهکاران را می شمارد می فرماید: «لَهُمْ عَذابٌ شَدیدٌ بِما نَسُوا یَوْمَ الْحِسابِ»(18)
 
چون روز حساب را فراموش کردند، مستحق عذاب هستند. نمازگزار، قیامت را فراموش نمی کند، آن را باور دارد: «وَ الَّذینَ هُمْ مِنْ عَذابِ رَبِّهِمْ مُشْفِقُونَ»(19)
 
 آنان از عذاب خدای سبحان هراسناکند. نماز آن است که انسان را از قیامت هراسناک و به یاد معاد متذکّر کند. «إِنَّ عَذابَ رَبِّهِمْ غَیْرُ مَأْمُون».(20) چه کسی از عذاب الهی در امان است؟ مگر انسان برگه ایمنی دریافت کرده است؟
 
پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) می فرماید: «وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ تَعَالَى ذِکْرُهُ أَقْسَمَ بِعِزَّتِهِ أَنْ لَا یُعَذِّبَ الْمُصَلِّینَ وَ السَّاجِدِینَ وَ أَنْ لَا یُرَوِّعَهُم‏ بِالنَّارِ یَوْمَ یَقُومُ النَّاسُ لِرَبِّ الْعالَمِین‏»(21)؛
 
 (بدانید که خدای سبحان به عزت خویش قسم یاد کرده که نمازگزاران و سجده‏ کنندگان را به آتش نسوزاند و آنان را نترساند)، روزی که همه گرفتار ترسند نمازگزاران و اهل سجده نمی‏ ترسند؛ زیرا صدای آتش جهنم را نمی‏ شنوند: «لا یَسْمَعُونَ حَسیسَها».(22)
 
از امام صادق(علیه ‏السلام) نقل شده که فرمود: «إِذَا صَلَّیْتَ صَلَاةً فَرِیضَةً فَصَلِّهَا لِوَقْتِهَا صَلَاةَ مُوَدِّعٍ یَخَافُ أَنْ لَا یَعُودَ إِلَیْهَا أَبَدا...»(23)
 
وقتی نماز می‏ خوانید، مانند کسی نماز بخوانید که می خواهد نماز را وداع کند؛ ممکن است اجل مهلت ندهد به نماز بعدی برسی!(24)
 

نا معین بودن قیامت از منظر امام صادق(ع)

الرّسول (صلی الله علیه و آله)- عَنْ أبِی‌عَبْدِاللهِ (علیه السلام) قَالَ: فَلَمَّا أَخْبَرَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) قُرَیْشاً عَمَّا سَأَلُوا قَالُوا قَدْ بَقِیَتْ مَسْأَلَهْ،
 
 وَاحِدَهْ أَخْبِرْنَا مَتَی تَقُومُ السَّاعَهًُْ فَأَنْزَلَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ یَسْئَلُونَکَ عَنِ السَّاعَةِ أَیَّانَ مُرْساها قُلْ إِنَّما عِلْمُها عِنْدَ رَبِّی إِلَی قَوْلِهِ تَعَالَی وَ لکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لا یَعْلَمُونَ.(25)
 
پیامبر ( امام صادق (فرمود: هنگامی‌که رسول خدا (پاسخ سؤال قریش را در این خصوص بیان فرمود، گفتند: «تنها یک سؤال باقی می‌ماند و آن اینکه به ما بگویی قیامت کی بر پا می‌شود»؟
 
در این هنگام خدای عزّوجلّ این آیه را نازل فرمود: یَسْئَلُونَکَ عَنِ السَّاعَةِ أَیَّانَ مُرْساها؛ قُلْ إِنَّما عِلْمُها عِنْدَ رَبِّی ... وَ لکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لا یَعْلَمُونَ.
 

نا معین بودن قیامت از منظر امام باقر(ع)

الباقر (علیه السلام)- عَنْ أَبِی أُسَامَهْ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) قَالَ: قَالَ لِی أَبِی لَمْ یُطْلِعِ اللَّهُ عَلَیْهَا أَحَداً مِنْ خَلْقِهِ قُلْتُ بَلَی قَالَ إِنَّ اللهَ عِنْدَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ وَ یُنَزِّلُ الْغَیْثَ وَ یَعْلَمُ ما فِی الْأَرْحامِ وَ ما تَدْرِی نَفْسٌ ما ذا تَکْسِبُ غَداً وَ ما تَدْرِی نَفْسٌ بِأَیِّ أَرْضٍ تَمُوتُ إِنَّ اللهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ.(26)
 
امام باقر ( ابواسامه از امام صادق (نقل کرد که فرمود: پدرم به من گفت: «تو را از پنج چیز خبر می‌دهم که خداوند هیچ‌یک از خلایق را بر آن‌ها مطّلع نکرده است»؟ عرض کردم: «بفرمایید». فرمود:
 
 آگاهی از زمان قیام قیامت مخصوص خداست، و اوست که باران را نازل می‌کند، و آنچه را که در رحم‌ها (ی مادران) است می‌داند،
 
و هیچ کس نمی‌داند فردا چه به دست می‌آورد، و هیچ کس نمی‌داند در چه سرزمینی می‌میرد؟ خداوند عالم و آگاه است!. (27)
 

نامعین بودن زمان ظهور امام زمان (عج) و قیامت

الرّسول (صلی الله علیه و آله)- قَالَ الْحَسَنُ‌بْنُ‌عَلِیٍّ (علیه السلام): یَا رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) فَمَتَی یَخْرُجُ قَائِمُنَا أَهْلَ الْبَیْتِ (علیهم السلام) قَالَ إِنَّمَا مَثَلُهُ کَمَثَلِ السَّاعَهًِْ ثَقُلَتْ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ لا تَأْتِیکُمْ إِلَّا بَغْتَةً.(28)
 
پیامبر ( حسن‌بن‌علی (فرمود: به رسول خدا (عرض کردم: «ای رسول خدا (پس قائم ما اهل بیت چه موقع خروج خواهد کرد»؟ فرمود: «مَثَل او مثل رستاخیز است، این مطلب بر آسمان­ها و زمین گران آمده و به طور ناگهانی بر شما فرود می­آید».
 
الرّسول (صلی الله علیه و آله)- عَنْ عَلِیٍّ (علیه السلام) أنّ النَّبِیَّ (صلی الله علیه و آله) قِیلَ لَهُ یَا رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) مَتَی یَخْرُجُ الْقَائِمُ (عجل الله تعالی فرجه الشریف) مِنْ ذُرِّیَّتِکَ فَقَالَ مَثَلُهُ مَثَلُ السَّاعَهْ لا یُجَلِّیها لِوَقْتِها إِلَّا هُوَ ثَقُلَتْ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ لا تَأْتِیکُمْ إِلَّا بَغْتَةً.(29)
 
پیامبر ( از پیامبر (سؤال شد: «قائم که از نسل شماست کی ظهور خواهد کرد»؟ فرمود: «آمدن وی مثل آمدن روز رستاخیز است که خداوند در قرآن می‌فرماید: لا یُجَلِّیها لِوَقْتِها إِلَّا هُوَ ثَقُلَتْ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ لا تَأْتِیکُمْ إِلَّا بَغْتَةً».
 
الصّادق (علیه السلام)- عَن مُفَضَّل‌ِبْنِ‌عُمَر قَالَ: سَأَلْتُ سَیِّدِیَ الصَّادِقَ (علیه السلام) هَلْ لِلْمَأْمُولِ الْمُنْتَظَرِ الْمَهْدِیِّ (علیه السلام) مِنْ وَقْتٍ مُوَقَّتٍ یَعْلَمُهُ النَّاسُ فَقَالَ حَاشَ لِلَّهِ أَنْ یُوَقِّتَ ظُهُورَهُ بِوَقْتٍ یَعْلَمُهُ شِیعَتُنَا قُلْتُ یَا سَیِّدِی وَ لِمَ ذَاکَ قَالَ لِأَنَّهُ هُوَ السَّاعَهًُْ الَّتِی قَالَ اللَّهُ تَعَالَی یَسْئَلُونَکَ عَنِ السَّاعَةِ أَیَّانَ مُرْساها قُلْ إِنَّما عِلْمُها عِنْدَ رَبِّی لا یُجَلِّیها لِوَقْتِها إِلَّا هُوَ ثَقُلَتْ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ الْآیَهًَْ وَ هُوَ السَّاعَهًُْ الَّتِی قَالَ اللَّهُ تَعَالَی یَسْئَلُونَکَ عَنِ السَّاعَةِ أَیَّانَ مُرْساها وَ قَالَ (علیه السلام) عِنْدَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ وَ لَمْ یَقُلْ إِنَّهَا عِنْدَ أَحَدٍ دونه.(30)
 
امام صادق ( مفضّل‌بن‌عمر گوید: از آقایم صادق (پرسیدم: «آیا مأموریت مهدی منتظر وقت معیّنی دارد که باید مردم بدانند کی خواهد بود»؟ فرمود: «حاشا که خداوند وقت ظهور او را طوری معیّن کند که شیعیان ما آن را بدانند».
 
 عرض کردم: «آقا برای چه»؟ فرمود: «زیرا وقت ظهور او همان ساعتی است که خداوند می‌فرماید: یَسْئَلُونَکَ عَنِ السَّاعَةِ أَیَّانَ مُرْساها؛ قُلْ إِنَّما عِلْمُها عِنْدَ رَبِّی لا یُجَلِّیها لِوَقْتِها إِلَّا هُوَ ثَقُلَتْ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ ...
 
و نیز این همان ساعتی است که خداوند فرموده است: یَسْئَلُونَکَ عَنِ السَّاعَةِ أَیَّانَ مُرْساها و هم فرمود: إِنَّ اللهَ عِنْدَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ و نفرمود نزد کس دیگری است».
 

زمان آغاز قیامت در قرآن

بر طبق آیات قرآن، «زمان آغاز قیامت» در سه جاى قرآن بیان شده، دو مورد آن درسوره اعراف آمده، یَسْأَلُونَکَ عَنِ السَّاعَةِ أَیَّانَ مُرْسَاهَا ۖ قُلْ إِنَّمَا عِلْمُهَا عِنْدَ رَبِّی ۖ لَا یُجَلِّیهَا لِوَقْتِهَا إِلَّا هُوَ  ثَقُلَتْ فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۚ لَا تَأْتِیکُمْ إِلَّا بَغْتَةً ۗ یَسْأَلُونَکَ کَأَنَّکَ حَفِیٌّ عَنْهَا ۖ قُلْ إِنَّمَا عِلْمُهَا عِنْدَ اللَّهِ وَلَٰکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یَعْلَمُونَ(31)
 
(ای رسول ما) از تو احوال و ساعت قیامت را سؤال خواهند کرد که چه وقت فراخواهد رسید؟ پاسخ ده که علم آن منحصرا نزد ربّ و خدای من است،
 
 کسی به جز او آن را به هنگامش آشکار نکند، (شأن) آن ساعت در آسمانها و زمین بسی سنگین و عظیم است، نیاید شما را مگر ناگهانی. از تو می‌پرسند گویی تو کاملا بدان آگاهی. بگو: علم آن ساعت محققا نزد خداست، لیکن اکثر مردم آگاه نیستند.
 
محل نزول این آیه در مکه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. (32)  ودر مورد شأن نزول این آیه  (33) ابن عباس گوید:
 
 عده‌اى از یهودیان نزد رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم آمدند و گفتند: یا محمد ما را از ساعت یعنى از روز قیامت خبر بده که چه وقتى برپا خواهد شد. سپس این آیه نازل گردید.
 
قتادة و حسن بصرى گویند: این سؤال را طائفه قریش از پیامبر نمودند. (34) شیخ بزرگوار این موضوع را بدون ذکر عنوان شأن و نزول به میان آورده است و نیز گویند:
 
 قریش چند نفر امثال عاص بن وائل السهمى و نضر بن حارث ابن کلدة و عقبة بن ابى معیط را بسوى نجران فرستادند تا از علماء یهود سؤالى را که از پیامبر اسلام راجع به ساعت و قیامت پرسیده بودند، فراگیرند و در این باره این آیه نازل گردیده بود. (35)
 
و مورد دیگ،  که می فرماید: «یَسْئَلُونَکَ عَنِ السَّاعَةِ أَیَّانَ مُرْسَاهَا * فِیمَ أَنْتَ مِنْ ذِکْرَاهَا * إِلَى رَبِّکَ مُنتَهَاهَا»؛(36 )
 
 (و از تو درباره قیامت مى پرسند که در چه زمانى واقع مى شود؟ تو را با یادآورى این سخن چه کار؟! نهایت آن به سوى پروردگار توست. [و هیچ کس جز خدا از زمانش آگاه نیست].(37)
 

نتیجه:

نامعلوم بودن زمان و کیفیت وقوع قیامت، داراى اثر تربیتى است زیرا در صورت معلوم بودن آن چنانچه زمانش دور باشد، غفلت همگان را فرا مى‏گیرد و اگر نزدیک باشد، پرهیز از بدیها به شکل اضطرار و دور از آزادى و اختیار در مى‏آید.
 
با وجود نامشخص بودن زمان وقوع قیامت، تعابیر قرآن حاکى از آن است که عمر کوتاه دنیا و همچنین دوران برزخ به قدرى سریع طى مى‏شود که به هنگام وقوع قیامت، انسان‏ها فکر مى‏کنند تمام این دوران چند ساعتى بیش نبود.
 
در این مختصر بعضی ازآثار نا معین بودن  زمان قیامت و بیاد قیامت بودن که امر حتمی است اشاره می کنیم.

1- توجّه به قیامت، سبب برپایى نماز مى‌شود. «أَقِمِ الصَّلاةَ- إِنَّ السَّاعَةَ آتِیَةٌ» در قیامت از نماز مى‌پرسند.
2- برپایى نماز به خاطر یاد اوست،  و یاد او موجب آرامش دلهاست. چنانکه یاد ما از خدا، سبب یاد خدا از ماست.
 
3- توحید ومعاد، اوّلین پیام‌هاى الهى براى بشر است.
4- از زمان وقوع قیامت، هیچ کس به جز خدا آگاه نیست.
5- برپایى قیامت حتمى است، «إِنَّ السَّاعَةَ آتِیَةٌ» امّا زمانش مخفى است. «أُخْفِیها»
 
6- هر آگاهى و دانستنى مفید نیست. «أَکادُ أُخْفِیها» ندانستن زمان وقوع قیامت داراى حکمت و لطفى است. زیرا انسان در عمل آزاد بوده و گرفتار هیجان وترس نیست. کسى که ساعت آمدن میهمان را نمى‌داند، دائماً آمادگى خود را حفظ مى‌کند.
 
7- با پنهانى زمان قیامت است که پاداش مردم بر اساس واقعیّات و به اندازه تلاش و کوشش آنها خواهد بود.
8- پاداش و کیفر دنیوى کامل نیست.
9- در قیامت، اجراى قانون وپاداش وکیفر در حقّ همه یکسان است.
10- پاداش بر اساس سعى وتلاش است، خواه به انجام برسد، یا نرسد.
 

پی نوشت:

1.سوره ملک ،آیه 25-27
2. همان 71-72
3.سوره ابراهیم آیه48
4.سوره شعراء ، آیه 90-91
5. سوره انفطار، آیه 13-19
6. آیه 15 سوره طه
7.تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
8.در «قاموس اللغة»، در ماده «کاد» مى خوانیم: «و تکون بمعنى أراد ـ أکاد اخفیها ـ أرید».
9.سید محمدحسین طباطبایی ، جلد 14 ، صفحه 196
10.تفسیر نمونه، آیت الله العظمی مکارم شیرازی، دار الکتب الإسلامیه، چاپ بیست و پنجم، ج 13، ص 194.
11.تحف العقول : 207 .
12.فهرست غرر، ص ۳۰۴.
13.شرح غرر، ج ۴، ص ۳۵۵.
14.روضه(فروع) کافی، ج ۸، ص ۱۵۰.
15.مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۷، ص۴۳.
16. بحار الانوار ، ج 77، ص 140
17. سوره معارج، آیه 26.
18. سوره ص، آیه 26.
19. سوره معارج، آیه 27.
20. همان، آیه 28.
21. عیون أخبار الرضا(علیه السلام)‏، ابن بابویه، محمد بن على‏، محقق / مصحح: لاجوردى، مهدى‏، نشر جهان‏، تهران،‏ 1378 قمری‏، چاپ: اول‏، ج ‏1، ص 296، باب (فیما جاء عن الإمام علی بن موسى(علیه السلام) من الأخبار المتفرقة).
22. سوره انبیاء، آیه 102.
23. الأمالی، ابن بابویه، محمد بن على‏، انتشارات کتابچى‏، تهران، ‏‏1376 شمسی‏، چاپ: ششم، ص 499.
24. گردآوری از کتاب: حکمت عبادات، جوادی آملی، عبدالله، محقق: شفیعی، حسین، مرکز نشر اسراء، قم، 1388 شمسی، چاپ: پانزدهم، ص 99.
25.تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۵، ص۴۳۶ ۳
26.تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۵، ص۴۳۶ بحار الأنوار، ج۲۶، ص۱۰۲
27.سوره لقمان/۳۴.
28.تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۵، ص۴۳۸ بحار الأنوار، ج۳۶، ص۳۴۱
29.عیون أخبار الرضا (A۱)، ج۲، ص۲۶۶/ 28.تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۵، ص۴۳۸ بحار الأنوار، ج۳۶، ص۳۴۱مال الدین، ج۲، ص۳۷۲/
30.تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۵، ص۴۳۸ بحار الأنوار، ج۵۳، ص۱
31.آیه 187 سوره اعراف
32.طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ‌4، ص 608.
33.محمدباقر محقق،‌ نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه، ص 361.
34.تفسیر مجمع البیان.
35.تفسیر على بن ابراهیم و برهان.
36.آیه 42 سوره نازعات است
37. تفسیر نمونه، آیت الله العظمی مکارم شیرازی، دار الکتب الإسلامیه، چاپ بیست و پنجم، ج 13، ص 194.
 

منابع:

https://makarem.ir/main.aspx?lid=0&mid=243759&typeinfo=25&catid=22731
http://www.askquran.ir/archive/index.php/t-20195.html
https://makarem.ir/maaref/fa/article/index/406668
https://makarem.ir/maaref/fa/article/index/403206
https://eteghady.blogsky.com/1384/10/06/post-56/
https://www.hadithlib.com/rolls/view/2100114
https://arakmu.ac.ir/vcfd/fa/news/954
https://hedayatgar.ir/fa/news/104
https://iqna.ir/fa/news/3509503
http://alvahy.com//187اعراف
https://wiki.ahlolbait.com


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.