حضرت محسن (ع) اولین شهید ولایت وآخرین فرزند حضرت زهرا(س)

جایگاه حضرت محسن در روایات و متون دینی چگونه بیان شده است؟ حضرت محسن (ع) اولین شهید ولایت و آخرین فرزند علی و زهرا علیهما السلام در متون دینی چه جایگاهی دارد؟
سه‌شنبه، 28 آذر 1402
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: قربان منتظمی
موارد بیشتر برای شما
حضرت محسن (ع) اولین شهید ولایت وآخرین فرزند حضرت زهرا(س)

مقدمه:

مُحْسِن بن علی(ع) فرزند حضرت علی(ع) و حضرت فاطمه (س) است. او در ماجرای هجوم طرفداران خلافتِ ابوبکر به خانه حضرت فاطمه(س) برای بیعت گرفتن از امام علی(ع)، سِقط شد.
 
 تاریخ دقیق شهادت وی مشخص نیست.نخستین فردی از فرزندان پیامبر(ص) که در قیامت به پرونده‌اش رسیدگی می‌شود، محسن است، سپس قاتل او مؤاخذه می‌شود
 
زمان واقعه هجوم به خانه فاطمه(س) بلافاصله پس از واقعه سقیفه و بیعت با ابوبکر نبوده، بلکه حدود پنجاه روز یا بیشتر پس از رحلت پیامبر(ص) رخ داده است.
 
ابراهیم بن سیار نظام معتزلی در کتاب‌های متعددی، واقعه بعد از حضور در خانه فاطمه ـ سلام‌الله‌علیها ـ را نقل می‌کند. او می‌گوید:
 
« انّ عمر ضرب بطن فاطمة یوم البیعة حتی ألقت المحسن من بطنها».«بحوث فی الملل و النحل، ج ۳، ص ۲۴۸ ـ ۲۵۵ »
 
عمر در روز اخذ بیعت برای ابی‌بکر، بر شکم فاطمه زد، او فرزندی که در رحم داشت و نام او را محسن نهاده بودند، سقط کرد!
 
حضرت علی(ع) به فِضّه خادم حضرت زهرا گفت که بدن محسن را در آستانه خانه دفن کند،و در بعضی نقل ها وارد شده است که:
 
 قبر حضرت محسن (ع) که در حدود شش ماهگی بارداری حضرت زهرا (س) سقط شده است، در محلی به نام "بقیع" در مدینهٔ منوره دفن شده است.
 
در این مطلب راسخون به روایاتی که به جایگاه اولین شهید  ولایت حضرت محسن  علیه السلام در روز قیامت وارد شده است اشاره خواهیم کرد.
 

جایگاه حضرت محسن (ع) اولین شهید ولایت وآخرین فرزند حضرت زهرا(س)

1- حضرت محسن علیه السلام مصداق آیه ی بای ذنب قتلت

اولین کسی که بی گناه کشته و شهید شده در آیه بای ذنب قتلت؟(1) مراد از کسی که بی گناه کشته و شهید شده در آیه بای ذنب قتلت و این که در قیامت از او سوال می شود و نیز اولین کسی که در باره او حکم می شود حضرت محسن علیه السلام است؛
 
 ثم قال یا ابن رسول الله إن یومکم فی القصاص لأعظم من یوم محنتکم فقال له الصادق: و لا کیوم محنتنا بکربلا و إن کان کیوم السقیفة و إحراق الباب على أمیر المؤمنین و فاطمة و الحسن و الحسین و زینب و أم کلثوم و فضة و قتل محسن بالرفسة لأعظم و أمر لأنه أصل یوم الفراش.(2)
 
سپس فرمود: ای فرزند رسول خدا، روز قصاص تو بزرگتر از روز عذاب توست، صادق به او گفت: نه مانند روز مصیبت ما در کربلا، اگر چه مانند روز عذاب تو باشد.
 
 سقیفه و سوزاندن در بر امیرالمومنین فاطمه و حسن و حسین و زینب و ام کلثوم و فضه کشتن محسن با لگد به در، بزرگ ترین و مهم ترین کار بود زیرا مبدأ روز خواب بود
 
فَصَاحَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ بِفِضَّةَ إِلَیْکِی مَوْلَاتَکِ فَاقْبَلِی مِنْهَا مَا یَقْبَلُ النِّسَاءُ وَ قَدْ جَاءَهَا الْمَخَاضُ مِنَ الرَّفْسَةِ
 
وَ رده [رَدِّ] الْبَابِ فسقطت [فَأَسْقَطَتْ] مُحَسِّناً عَلَیْهِ قَتِیلًا وَ عَرَفَتْ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ إِلَیْهِ التَّسْلِیمُ فَقَالَ لَهَا: یَا فِضَّةُ لَقَدْ عَرَفَهُ رَسُولُ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ) وَ عَرَّفَنِی وَ عَرَّفَ فَاطِمَةَ وَ عَرَّفَ الْحَسَنَ وَ عَرَّفَ الْحُسَیْنَ الْیَوْمَ بِهَذَا الْفِعْلِ وَ نَحْنُ فِی نُورِ الْأَظِلَّةِ أَنْوَارٌ عَنْ یَمِینِ الْعَرْشِ فَوَارِیهِ بِقَعْرِ الْبَیْتِ فَإِنَّهُ لَاحِقٌ بِجَدِّهِ رَسُولِ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ) وَ تَشْکُو حَمْلَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ لَهَا فِی سَوَادِ اللَّیْلِ وَ الْحَسَنَ وَ الْحُسَیْنَ وَ زَیْنَبَ وَ أُمَّ کُلْثُومٍ إِلَى
 
دُورِالْمُهَاجِرِینَ وَ الْأَنْصَارِ یُذَکِّرُهُ بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ عَهْدِهِ الَّذِی بَایَعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ عَلَیْهِ فِی أَرْبَعِ مَوَاطِنَ فِی حَیَاةِ رَسُولِ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ(3)
 
امیرالمؤمنین علیه السلام به فضه فریاد زد: این بانوی توست، آنچه را که زنان می پذیرند از او بپذیر و از لگد زایش به او رسیده است.
 
او در را پس زد و افتاد و محسن را کشت و امیرالمؤمنین را شناخت و سلام کرد و به او گفت: ای فضه رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم). سلام ) او را شناخت .
 
خداوند بر او و خاندانش درود فرستد .من را معرفی کرد، فاطمه را معرفی کرد، الحسن را معرفی کرد و این روز را به حسین معرفی کرد فعل: و ما فی نور.
 
چراغهای سمت راست عرش، پس آن را در پایین خانه پنهان کنید، زیرا پیروی از جدش رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) است. شکایت دارد که امیرالمؤمنین او را در تاریکی شب حمل کرد و حسن و حسین و زینب و ام کلثوم
 
نقش مهاجران و انصار او را به یاد خدا و رسولش و عهدی می اندازد که بر اساس آن در چهار نوبت در زمان حیات رسول خدا با خدا و رسولش بیعت کردند
  

مصیبت کربلا و مصیبت حضرت محسن علیه السلام

روز سقیفه و حمله و هجوم و آتش زدن خانه امیر المومنین علیه السلام و شهادت حضرت محسن علیهم السلام از مصیبت کربلا بالاتر و بزرگ تر است.
 
 زیرا این روز اصل و اساس آغاز غصب حق اهل بیت علیهم السلام است......
 
نقل هدایه الکبری؛ ثُمَّ یَقُومُ الْحُسَیْنُ (عَلَیْهِ السَّلَامُ) مُخَضَّباً بِدِمَائِهِ فَیُقْبِلُ فِی اثْنَیْ عَشَرَ أَلْفَ صِدِّیقٍ کُلُّهُمْ شُهَدَاءُ وَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ مِنْ ذُرِّیَّةِ رَسُولِ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ) وَ مِنْ شِیعَتِهِمْ وَ مَوَالِیهِمْ وَ أَنْصَارِهِمْ وَ کُلُّهُمْ مُضَرَّجُونَ بِدِمَائِهِمْ فَإِذَا رَآهُ رَسُولُ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ
 
سپس حسین (علیه السلام) غرق در خون خود قیام می کند و دوازده هزار صدیق بر او سلام می کنند که همگی شهیدانی که در راه خدا کشته شده اند از اولاد رأس. به خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) و از شیعیان و وفاداران و یارانشان که همگی به خونشان آغشته شده است.
 
وقتی رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) او را دید که خدا بر او و خاندانش باد.)
 

حضرت محسن  علیه السلام در قیامت

فَبَکَتْ أَهْلُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ مَنْ عَلَیْهَا وَ یَقِفُ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْحَسَنُ عَنْ یَمِینِهِ وَ فَاطِمَةُ عَنْ شِمَالِهِ وَ یُقْبِلُ الْحُسَیْنُ وَ یَضُمُّهُ رَسُولُ اللَّهِ إِلَى صَدْرِهِ وَ یَقُولُ یَا حُسَیْنُ فَدَیْتُکَ قَرَّتْ عَیْنَاکَ وَ عَیْنَایَ فِیکَ وَ عَنْ یَمِینِ الْحُسَیْنِ حَمْزَةُ بْنُ عَبْدِ الْمُطَّلِبِ وَ عَنْ شِمَالِهِ جَعْفَرُ بْنُ أَبِی طَالِبٍ وَ أَمَامَهُ أَبُو عُبَیْدَةَ بْنُ الْحَارِثِ بْنِ عَبْدِ الْمُطَّلِبِ وَ یَأْتِی مُحَسِّنٌ مُخَضَّباً بِدَمِهِ(4)
 
سپس اهل آسمانها و زمین و اهل زمین گریستند و امیرالمؤمنین با حسن (علیه السلام) در سمت راست و فاطمه (س) در سمت چپ او ایستاد و رو به رو شد.
 
 به حسین رسید و رسول خدا او را به سینه در آغوش گرفت و فرمود: ای حسین فدیه تو را می دهم،
 
 چشم تو را شادمان کردم و چشمم به سوی توست و در سمت راست حسین است. حمزه بن عبدالمطلب و در سمت چپ او جعفر بن ابی طالب و در مقابل او ابوعبیده بن حارث بن عبدالمطلب است و محسن در خون او می آید
 
سپس رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم ایشان را بر دستان مبارک خویش می گیرند و به بالا می برند و می فرمایند؛ خداوندا صبر نمودیم در دنیا صبری که شمارش و حساب شده است؛
 
تَحْمِلُهُ خَدِیجَةُ ابْنَةُ خُوَیْلِدٍ وَ فَاطِمَةُ ابْنَةُ أَسَدٍ وَ هُمَا جَدَّتَاهُ وَ جُمَانَةُ عَمَّتُهُ ابْنَةُ أَبِی طَالِبٍ وَ أَسْمَاءُ ابْنَةُ عُمَیْسٍ صَارِخَاتٍ وَ أَیْدِیهِنَّ عَلَى خُدُودِهِنَّ وَ نَوَاصِیهِنَّ مُنْتَشِرَةٌ وَ الْمَلَائِکَةُ تَسْتُرُهُنَّ بِأَجْنِحَتِهَا وَ أُمُّهُ فَاطِمَةُ تَصِیحُ وَ تَقُولُ هَذَا یَوْمُکُمْ الَّذِی کُنْتُمْ بِهِ تُوعَدُونَ وَ جَبْرَائِیلُ یَصِیحُ وَ یَقُولُ: (4).

آن را خدیجه دختر خویلد و فاطمه دختر اسد که مادربزرگش هستند و جمَانَةُ عمه دختر ابی طالب و اسماء دختر عمیس فریاد می زند و دستانشان بلند می شود
 
بر گونه‌هایشان و پیشانی‌هایشان باز شده و ملائکه بر بال‌هایشان آرمیده‌اند و مادرش فاطمه ندا می‌دهد و می‌گوید: «این همان روزی است که داشتی.» به شما وعده داده می‌شود و جبرئیل فریاد می‌زند و می‌گوید:
 
مَظْلُومٌ فَانْتَصِرْ فَیَأْخُذُ رَسُولُ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ) محسن [مُحَسِّناً] عَلَى یَدِهِ وَ یَرْفَعُهُ إِلَى السَّمَاءِ وَ هُوَ یَقُولُ إِلَهِی صَبَرْنَا فِی الدُّنْیَا احْتِسَاباً وَ هَذَا الْیَوْمَ:
 
مظلوم شد و پیروز شد سپس رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) محسن [محسن] را در دست گرفت و او را به آسمان برد و فرمود: «خدایا. ما در این دنیا صبور باش.» در انتظار این روز:
 
«تَجِدُ کُلُّ نَفْسٍ ما عَمِلَتْ مِنْ خَیْرٍ مُحْضَراً وَ ما عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍ تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَیْنَها وَ بَیْنَهُ أَمَداً بَعِیداً» (5)
 
«هر نفسی هر خیری که کرده حاضر می‌شود و هر بدی کرده، آرزو می‌کند بین او و او مدتی طولانی باشد» (5).
 
 قَالَ: ثُمَّ بَکَى الصَّادِقُ وَ قَالَ: یَا مُفَضَّلُ لَوْ قُلْتُ عَیْناً بَکَتْ مَا فِی الدُّمُوعِ مِنْ ثَوَابٍ وَ إِنَّمَا نَرْجُو إِنْ بَکَیْنَا الدِّمَاءَ أَنْ ثَابَ بِهِ فَبَکَى الْمُفَضَّلُ طَوِیلًا(6)
 
فرمود: آنگاه صادق گریست و گفت: ای مفضل، اگر بگویم چشم گریست، اشک ثواب ندارد، اما امیدواریم که اگر خون گریه کنیم، ثواب آن را خواهیم داشت. مفضل گریه کرد طولانی .
 

حضرت محسن علیه السلام و امام زمان (عج)

امام صادق(علیه السلام) فرمود:
وقتی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف) ظهور کند ... محسن(صلوات الله علیه) را در حالی که آغشته به خونش است، خدیجه بنت خویلد و فاطمه بنت اسد، مادر امیرالمومنین(صلوات الله علیهما) که دو جده او هستند، می آورند ...
 
و یک طرف مادرش فاطمه زهرا(صلوات الله علیها) می گرید و فریاد می زند:« این همان روزی است که شما وعده داده شدید» و جبرئیل فریاد بر می آورد و می گوید:
 
«مظلوم است، پس یاری اش فرما» - یعنی محسن را- و محسن(صلوات الله علیه) می گوید: من مظلوم هستم، یاری ام فرما...
 
قال المفضل: یا مولای أسأل قال: اسأل قال: یا مولای و إذا الموؤدة سئلت بأی ذنب قتلت قال:
 
 یا مفضل تقول العامة آن ها فی کل جنین من أولاد الناس یقتل مظلوما قال المفضل: نعم، یا مولای هکذا یقول أکثرهم قال: ویلهم من أین لهم هذه الآیة هی لنا خاصة فی الکتاب و هی محسن (علیه السلام) لأنه منا(7)
 
مفضل به امام صادق(علیه السلام) عرض کرد: مولای من! آیا سوالی بپرسم؟
 
فرمود: بپرس.عرض کرد: مولای من! چه می گویید درباره ی فرمایش حق تعالی: (و اذا المووده سئلت بای ذنب قتلت)؟
 
فرمود: ای مفضل! عامه می گویند که آن درباره هر جنینی از اولاد مردم است که مظلومانه کشته می شود.
 
مفضل گفت: آری مولای من اکثرشان چنین می گویند.فرمود: وای بر آنها! از کجا می گویند که آیه برای آنهاست؟ این آیه در قرآن فقط مخصوص ماست و آن محسن(علیه السلام) است؛.
 
 چرا که او از ماست و خداوند می فرماید: (بگو من از شما برای رسالتم چیزی نمی خواهم،جز دوستی با خویشان نزدیکم) و همانا که آن «مووده» از اسامی مودّت است،
 
 پس از کجا می گویند که برای هر جنینی از اولاد مردم است؟ و آیا مودت و نزدیک بودن به رسول خدا (صلی الله علیه و آله) برای غیر ما هم هست؟
 
ای مفضل! به خداوند (عزوجل) قسم که منظور از جنین، محسن(علیه السلام) است؛ چرا که او از ماست و نه غیر، پس هرکه غیر این را بگوید، تکذیبش کنید.
 

عذاب قاتل حضرت محسن علیه السلام در قیامت

و قال الله تعالى: قل لا أسئلکم علیه أجرا إلا المودة فی القربى و إنما هی من أسماء المودة فمن أین إلى کل جنین من أولاد الناس و هل فی المودة و القربى غیرنا یا مفضل قال صدقت یا مولای ثم ما ذا قال فتضرب سیدة نساء العالمین فاطمة یدها إلى ناصیتها و تقول اللهم أنجز وعدک و موعدک فیمن ظلمنی و ضربنی و جرعنی ثکل أولادی ثم تلبیها ملائکة السماء السبع و حملة العرش و سکان الهواء و من فی الدنیا و بین أطباق الثرى صائحین صارخین بصیحتها و صراخها إلى الله فلا یبقى أحد ممن قاتلنا و لا أحب قتالنا و ظلمنا و رضی بغضبنا و بهضمنا و منعنا حقنا الذی جعله الله لنا إلا قتل فی ذلک الیوم کل واحد ألف قتلة و یذوق فی کل قتلة من العذاب ما ذاقه من ألم القتل سائر من قتل من أهل الدنیا من دون من قتل فی سبیل الله فإنه لا یذوق الموت.(8)
 
و خدای سبحان فرمود: بگو من جز محبت خویشاوندی از شما ثواب نمی خواهم، بلکه از اسماء محبت است، پس هر جنینی از فرزندان مردم کجا می رود، آیا غیر از آن است.
 
 ما را در محبت و خویشاوندی ای مفضل؟ گفت: «پروردگارا تو راست گفتی.» پس چه گفت، آنگاه بانوی زنان عالم به فاطمه ضربه می زند و دست خود را به پیشانی او دراز می کند.
 
 و می گوید: «خدایا به وعده و وعده خود در مورد کسانی که به من ظلم کردند و مرا زدند و آزارم دادند و فرزندانم را داغدار کردند وفا کن.»
 
سپس هفت فرشته آسمان، صاحبان عرش، ساکنان هوا، و کسانى که در دنیا و در میان صفحات زمین هستند، او را ملاقات مى‏کنند و با فریاد او فریاد مى‏زنند و با فریاد او به سوى خدا فریاد مى‏زنند تا یکى از آنان که با ما جنگیدند باقى نماند، او جنگ ما و ما را دوست ندارد.
 
ظلم و ستم و به خشم و دشمنی ما خشنود است و ما را از حقوقی که خداوند به ما داده است محروم می کند، جز اینکه در آن روز هر یک به دست هزار قاتل کشته می شود و طعم هر چیزی را خواهد چشید...
 
قاتلان از عذابی که او از درد کشتن چشیده است، همه مردم دنیا کشته می شوند، غیر از کسانی که در راه خدا کشته می شوند، زیرا طعم مرگ را نخواهند چشید.
 

اولین حکم در قیامت برای قاتلین حضرت محسن علیه السلام

نقل این قولویه در کامل الزیارات – باب نوادر زیارات؛(9) که می فرماید اول کسی که در قیامت در مورد او حکم می شود حضرت محسن علیه السلام است؛
 
الباب الثامن و المائة نوادر الزیارات (10) فإذا وقف من ظلمها أمرت به إلى النار فیقول الظالم وا حسرتاه على ما فرطت فی جنب الله و یتمنى الکرة و یعض الظالم على یدیه و یقول یا لیتنی اتخذت مع الرسول سبیلا- یا ویلتى لیتنی لم أتخذ فلانا خلیلا و قال حتى إذا جاءنا قال یا لیت بینی و بینک بعد المشرقین فبئس القرین.
باب یکصد و هشتم: حکایات زیارتاگر کسى که به او ستم کرده بایستد، او را به دوزخ فرمان مى دهد و ظالم در راه خدا مى گوید: افسوس بر آنچه کوتاهى کرده اى.
 
 و او آرزوی بازگشت می کند و ستمکار دستانش را گاز می گیرد و می گوید: ای کاش با پیامبر راهی می کردم ای وای من ای کاش فلانی را نمی گرفتم. دوست، و گفت، تا وقتی که نزد ما آمد، گفت: ای کاش بعد از دو مشرق بین من و تو فاصله بود.
 
و لن ینفعکم الیوم إذ ظلمتم أنکم فی العذاب مشترکون فیقول الظالم أنت تحکم بین عبادک فی ما کانوا فیه یختلفون أو الحکم لغیرک فیقال لهم ألا لعنة الله على الظالمین:
 
  و امروز سودی به تو نمی رساند، زیرا به تو ستم شده است، زیرا در عذاب شریک هستی، پس ستمکار می گوید: تو بین بندگانت در آنچه اختلاف کردند داوری کن، یا داوری از آن دیگری است، پس آنها گفته می شود: لعنت خدا بر ستمکاران باد.
 
الذین یصدون عن سبیل الله و یبغونها عوجا و هم بالآخرة هم کافرون و أول من یحکم فیهم محسن بن علی علیه السلام:
 
کسانی که از راه خدا روی برگردانند و در پی کج ساختن آن هستند و در آخرت کافر می شوند و اولین کسی که مورد قضاوت آنان قرار می گیرد محسن بن علی علیه السلام است.
 
 
 و فی قاتله ثم فی قنفذ فیؤتیان هو و صاحبه فیضربان بسیاط من نار لو وقع سوط منها على البحار لغلت من مشرقها إلى مغربها- و لو وضعت على جبال الدنیا لذابت حتى تصیر رمادا فیضربان بها
 
و در قاتل او سپس در قنفود و او و همراهش را می آورند و با تازیانه های آتش می زنند و اگر تازیانه ای از آن بر دریاها می افتاد از مشرق تا مغربش می جوشید.
 
 و اگر می بود. بر کوه‌های دنیا می‌گذاشتند و ذوب می‌شد تا خاکستر می‌شد و با آن می‌کوبیدند.
 
پس اولین کسی که در قیامت در باره اش حکم می شود حضرت محسن علیه السلام است و قاتل او؛ سپس قنفذ و هر دو آورده می شوند.
 
 و تازیانه هایی از آتش بر آن دو می زنند که اگر یکی از آن ها به دریا بخورد از مشرق خود به مغرب خود جاری می شود و اگر بر کوه ها بخورد خاکستر می شوند...
 
ثم یجثوا أمیر المؤمنین علیه السلام بین یدی الله للخصومة مع الرابع فیدخل الثلاثة فی جب فیطبق علیهم لا یراهم أحد و لا یرون أحدا فیقول الذین کانوا فی ولایتهم- ربنا أرنا الذین أضلانا من الجن و الإنس نجعلهما تحت أقدامنا لیکونا من الأسفلین قال الله عز و جل و لن ینفعکم الیوم إذ ظلمتم أنکم فی العذاب مشترکون فعند ذلک ینادون بالویل و الثبور.(11)
 
سپس امیرالمؤمنین علیه السلام در برابر خداوند زانو می زند تا با چهارمی مجادله کند و آن سه در چاله ای وارد می شوند و بر آنها بسته می شود.
 
 تا کسی آنها را نبیند و کسی را نبینند و کسانی که در ولایت آنها بودند بگو: پروردگارا کسانى از جن و انس را که ما را گمراه کردند به ما بنما، زیر پاى خود قرار مى دهیم.
 
 تا از پست ترین آنان باشند، خداوند متعال فرمود: و امروز به تو سودى نمى رساند. از آنجا که به شما ستم شده و در عذاب شریک هستید، در آن هنگام فریاد می زنند وای و هلاکت.
 

خبر دادن خداوند در معراج به شهادت محسن (صلوات الله علیها)

جعفر بن محمد قولویه قمی از حضرت امام صادق (صلوات الله علیه) روایت می کند :‌
وقتی پیغمبر (صلی الله علیه و آله) را به معراج بردند ، به ایشان گفته شد :‌خداوند ، تو را در سه چیز امتحان می فرماید تا صبرت را ببیند .
 
عرض کرد :‌پروردگارا ! در مقابل خواسته ی تو تسلیمم ؛‌البته توان و نیرویی بر تحمل آن ، جز کمک خودت ندارم . اما آنها چیست ؟
 
بیان شد :‌اول آن ها گرسنگی و برتری نیازمندان بر خود و خانواده ات است . رسول خدا (صلی الله علیه و آله) عرض کرد :
 
‌پروردگارا ! قبول کردم و راضی شدم و تسلیم خواسته ی توام ؛‌و صبر و توفیق ، در این امر را او تو می خواهم .
 
اما دوم آنها :‌تکذیب و تهدید جدی بر جانت و بخشش آنچه داری برای من ،‌و جنگ با مال و جانت بر ضد کفر ؛‌و صبر بر ظلم هایی که از ناحیه ی آنها و منافقان به تو می رسد ؛‌و درد و زخم هایی که در جنگ برایت حاصل می شود .
 
اما سومی :‌قتل و کشتاری است که پس از تو به خاندانت می رسد ! اما برادرت – علی (صلوات الله علیه) – از جانب امتت ، شماتت و تضعیف و توبیخ و محرومیت و دشمنی و مخالفت می بیند .
 از ظلم و ستم شروع می شود و آخر هم به شهادت ختم می شود .عرض کرد :‌پروردگارا ! تسلیم امر توام و قبول کردم ؛‌و توفیق صبر بر آن را از تو می خواهم .
 
اما دخترت :‌به او ظلم می شود ؛‌حقش را غصب و او را از آن محروم می کنند ؛ همان حقی که تو به او دادی ؛‌و با این که باردار است ، کتکش می زنند ؛‌و بدون اجازه داخل منزلش می شوند ؛‌و اهمیتی به او نمی دهند و او را خوار کنند ؛
 
‌با این همه ، مانعی در مقابل جنایت های خود نمی بینند ؛‌آنگاه به او و بچه ای که در شکم دارد ، صدمه می زنند و فرزندش را می کشند و خودش هم از آن ضربات شهید می شود .(12)
 

اِخبار پیغمبر (صلی الله علیه و آله) به شهادت محسن (صلوات الله علیه)

شیخ صدوق از ابن عباس نقل می کند :‌
روزی پیغمبر (صلی الله علیه و آله) نشسته بود که حسن (صلوات الله علیه) آمد ، وقتی او را دید ، با گریه فرمود :‌پسرم ، سوی من بیا ، نزدیکم بیا .. بعد حسین (صلوات الله علیه) آمد ..
بعد فاطمه(صلوات الله علیها) ..آنگاه امیر المومنین (صلوات الله علیه) آمد . اصحاب از سبب این رفتار پرسیدند ..
 
این مقدار ، بخشی از پاسخ حضرت به آنهاست :‌اما دخترم فاطمه (صلوات الله علیها) ؛‌او بانوی زنان جهانیان است از اولین و آخرین ... و هر گاه او را می بینم ، به یاد می آورم که بعد از من چه بر سر او می آورند،
 
 گویی می بینم ذلت را داخل خانه اش کردند ؛‌حریم حرمتش هتک و مقامش را پاس نداشتند ؛‌حقش را غصب و از ارث ، منعش کردند ؛‌پهلویش را شکستند و باعث شدند بچه اش سقط گردد .
 
او فریاد می زند :‌ای محمد ،کمکم کن ! ... ولی هیچ کس جوابش را نمی دهد ؛‌او یاری می خواهد ،‌ولی یاری اش نمی کنند؛‌از آن پس ، همیشه غمگین و مصیبت زده و گریان خواهد بود ...
تا جایی که می فرماید :‌او که خود را در روزگار پدر ، گرامی و عزیز می دید ، آن جا خود را خوار و ذلیل می بیند ...
 
حضرت در ادامه می فرمایند :‌او اولین فرد از خاندانم است که با حزن و غم و اندوه به من خواهد پیوست ، در حالی که شهید شده است .
 
من در آن حال می گویم :‌پروردگارا ! لعن فرما و عقاب کن هرکه حقش را غصب کرد ، و ذلیل فرما هرکه او را ذلیل شمرد ،
 
 و هر که به پهلوی مبارکش صدمه زد و بچه اش را کشت ،‌او را برای همیشه در آتش جهنم قرارش ده ؛‌در این حال ، ملائکه می گویند ، آمین .(13)
 

محل دفن حضرت محسن علیه السلام

امیر المومنین (صلوات الله علیه) بعد از شهادت محسن (صلوات الله علیه) به فضه فرمود :فواریه بقعر البیت فإنه لاحق بجدِّه (صلی الله علیه و آله) (14)
 
او را در انتهای خانه دفن کن ، او به جدش(صلی الله علیه و آله) پیوست.به خلاصه ی ترجمه کلام حاج ملا اسماعیل سبزواری توجه کنید:‌

ثم جاء‌فضه بعد ساعه و هی تحمل لفافه فقال(صلوات الله علیه) لها:‌ما معک یا فضه ؟ قالت: یا سیدی ولدک المحسن الذی اُسقط!قال : ‌واریه فی فناء‌البیت. (15)
 
... بعد از ساعتی فضه آمد ، در حالی که چیزی را درون پارچه ای پیچیده و در دست گرفته بود ؛‌حضرت فرمود :‌چه همراه داری ؟ عرض کرد
 
:‌آقای من ! فرزندتان محسن (صلوات الله علیه) است که شهید شده ! فرمود :‌در آخر (یا آستانه) خانه ،‌او را به خاک بسپار.
 

چگونگی آوردن محسن (صلوات الله علیه) در رجعت

امام صادق (صلوات الله علیه) فرمود :‌وقتی حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)ظهور کند :
... آن گاه حضرت حسین (صلوات الله علیه) در حالی که آغشته به خونش است ، بر می خیزد ؛‌پس به سوی دوازده هزار صدیق حرکت می کند که همه در راه خدا شهید شده اند ، و از خاندان پیامبر (صلی الله علیه و آله) یا از شیعیان و دوستان و یاران ایشان اند ، و همه آغشته به خونشان هستند.
 
در این هنگام ، رسول خدا(صلی الله علیه و آله) او را می بیند و سخت می گرید؛ اهل آسمان ها و زمین و هر آنچه بر آن است ، از گریه حضرت می گریند .
 
 در این لحظه ، فاطمه (صلوات الله علیها) فریادی بر می آورد که زمین و زمینیان به لرزه در می آیند . امیر المومنین و حسن (صلوات الله علیهما) در طرف راست حضرت می ایستند ،
 
 و فاطمه (صلوات الله علیها) در طرف چپ ایشان ؛‌حسین (صلوات الله علیه) می آید ، پیامبر (صلی الله علیه و آله)او را به سینه اش می چسباند و می فرماید :
 
فدایت شوم حسین جان ! چشمانت روشن باد وچشمان من به خاطر تو روشن باد ؛‌و از طرف راست حسین (صلوات الله علیه) حمزه ؛ شیر حق در زمین ، و از طرف چپ او جعفر بن ابی طالب طیار و در جلو روی او ابو عبیده بن حارث ؛‌فرزند عبد المطلب می آید .
 
و محسن (صلوات الله علیه) را در حالی که آغشته به خونش است ، خدیجه بنت خویلد و فاطمه بنت اسد ؛‌مادر امیر المومنین (صلوات الله علیه) که دو جده ی او هستند ،.
 
 می آورند و نیز ام هانی و جمانه ؛عمه هایش ؛‌دختران ابی طالب ( علیهم السلام) همراه اسماء‌بنت عمیس خثعمیه ؛‌درحالی که همه فریاد می کشند و با دستانشان گونه های خود را می خراشند و از شدت اندوه ، موهایشان پریشان می شود و ملائک با بالهایشان آن ها را می پوشانند ، آن ها را همراهی می کنند .
این ها همه یک طرف و مادرش فاطمه (صلوات الله علیها) هم یک طرف ،‌می گرید و فریاد می زند :‌«‌این همان روزی است که شما وعده داده شدید (16)
 
 و جبرئیل فریاد بر می آورد و می گوید :‌«‌مظلوم است ، پس یاری اش فرما»‌- یعنی محسن را -  و محسن (صلوات الله علیه) می گوید :‌من مظلوم هستم ، یاری ام فرما ... .
 
فاطمه(صلوات الله علیها) در رجعت خون خواه محسن(صلوات الله علیه) است.در حدیث مفضل وقتی امام صادق (صلوات الله علیه) کیفیت ورود محسن (صلوات الله علیه) را به رجعت توضیح می دهد ؛.
 
احوال فاطمه (صلوات الله علیها) را در مظلومیت محسن نیز چنین بیان می فرماید:‌مادرش فاطمه (صلوات الله علیها) در حالی که می گرید، فریاد می زند :‌
 
(هذا یومکم الذی کنتم توعدون) : (این همان روزی است که به شما وعده داده شده ).در همان حدیث پس از بیان برخی از احوال محسن (صلوات الله علیه) آمده که مفضل گفت :
 
یا مولای ثم ماذا ؟ فقال الصادق (صلوات الله علیه)‌:‌تقوم فاطمه (صلوات الله علیها) بنت رسول الله (صلی الله علیه وآله) فتقول : اللهم انجز وعدک و موعدک لی فیمن ظلمنی و غصبنی و ضربتی و جزعنی بکل اولادی!(18)
 
مولای من !‌بعد از آن چه می شود ؟ امام صادق (صلوات الله علیه) فرمود :‌فاطمه (صلوات الله علیها)دختر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) بلند می شود و می گوید :
 
‌پروردگارا! جاری فرما وعده و موعد خود را برای افرادی که به من ظلم کردند وحقم را غصب کردند و مرا زدند و نسبت به تمام فرزندانم بی صبر و غمگین ساختند .
  

محسن (صلوات الله علیه) از خداوند متعال یاری می خواهد

در حدیث قبل گذشت که حضرت محسن (صلوات الله علیه)می گوید :‌ من مظلوم هستم مرا یاری فرما . درهمین راستا پیامبر در روایتی می فرماید :‌
 
یجیء المقتول ظلما یوم القیامه وأوداجه تشخب دما اللون لون الدم والریح ریح المسک ، معلقا بقاتله یقول:‌یا رب! سل هذا فیم قتلنی!(19)
 
شخصی که به ظلم کشته شده در قیامت می آید و حال آنکه از رگ هایش خون می چکد رنگ، رنگ خون است و بوی آن بوی مشک ؛‌قاتل را می گیرد و می گوید :
 
‌«‌خدایا ! از او بپرس برای چه مرا کشته است !»در این جا می بینیم که محسن (صلوات الله علیه) به پیشگاه خداوند روی می نماید و از او استغاثه می کند و یاری می طلبد –
 
این در حالی است که او مظلومانه به شهادت رسیده است – تا آنجا که در روایت آمده است که او مصداق فرمایش حق تعالی است که فرمود :‌«
 
و اذا الموؤده سئلت بأی ذنب قتلت»(و آنگاه که از جنین سوال گردد * به چه جرمی کشته شده است).
 
محسن(صلوات الله علیه) گوید :‌إنی مظلوم فانتصر.به راستی من مظلوم هستم ؛‌پس یاری ام فرما .
 
 و همراه استغاثه ی حضرت محسن ، استغاثه ی انبیا و اولیا و ملائک هم بلند شده و همه از خداوند متعال می خواهند که او را یاری فرماید و عذاب قاتلان او و آنهایی را که به قتل آن مظلوم راضی شدند خواستارند!
 

لعن قاتلان محسن(صلوات الله علیه) ،توسط پیامبر (صلی الله علیه و آله)

شیخ صدوق از ابن عباس نقل می کند :‌
روزی پیغمبر(صلی الله علیه و آله) نشسته بود که حسن(صلوات الله علیه) آمد وقتی که او را دید گریست و فرمود :‌دلبندم نزد من بیا ، نزدیکم بیا ..
 
آن گاه حسین(صلوات الله علیه) آمد .. و بعد فاطمه (صلوات الله علیها)آمد .. و در آخر ، امیر المومنین (صلوات الله علیه) آمد . اصحاب از سبب این رفتار پرسیدند .. حضرت چنین جواب فرمود:‌
 
اما دخترم فاطمه ، او که بانوی تمام زنان جهانیان است ، از اولین و آخرین ... من هر بار که او را می بینم ، ظلم هایی را که بعد از من ،‌بر سر او می آورند ،
 
 در خاطر می گذرانم ؛‌گویی اکنون می بینم که غربت و تنهایی را به خانه اش وارد ساختند . حریم حرمتش را هتک کردند ؛‌و حقش را به زور گرفتند و از ارث محرومش نمودند ؛‌پهلویش را شکستند و جنینش را کشتند.
 
او فریاد می زند :‌یا محمداه ! ... ولی هیچ کس جوابش را نمی دهد ، کمک می خواهد ، ولی هیچ کس کمکش نمی کند ... (تا جایی که می فرماید):
 
 او اولین فرد از اهل بیت من است که به من می پیوندد . پس در حالی که محزون و غم دیده و شهیده است ، بر من وارد می شود.
 
من در آن حال می گویم :‌پروردگارا !لعن فرما و از رحمت خود دور کن وعقاب فرما ،‌هر کسی را که حقش را غصب کرد و ذلیل فرما هر که او را ذلیل کرد و آتش ابدی جهنم را نصیب
 
هر کسی کن که به پهلوی مبارکش صدمه زد و بچه اش را کشت ؛‌پس در این حال ، ملائکه می گویند : آمین .(20)
 
شیخ صدوق از جعفر بن محمد روایت کرده و آن حضرت از پدرش و آن امام از جدش (صلوات الله علیهم) حدیث فرمود
 
روزی ، رسول خدا (صلی الله علیه و آله) با حضرت علی و فاطمه وحسن وحسین (صلوات الله علیهم) نشسته بودند که فرمود
 
:‌قسم به آن که به حق ، مرا بشارت دهنده مبعوث فرمود ، به روی زمین ، خلقی محبوبتر و با کرامت تر از ما نزد حق تعالی نیست . ... ای فاطمه !‌نامی از نام های خودش را برای تو برگزید ؛‌پس او فاطر است و تو فاطمه.
 
آن گاه عرضه داشت :‌پروردگارا ! به راستی گواه میگیرم تو را که :من در صلحم با هر که با آن ها در صلح باشد و در جنگم ، با هر که با آن ها در جنگ  باشد(21)
 
 و دوست دارم ، هر که را آن ها را دوست دارد ، و کینه دارم نسبت به کسی که به آن ها بغض و کینه داشته باشد ، و دشمنم با هر که با آن ها دشمنی ورزد ، و دوستم با هر که دوستشان باشد ؛‌چرا که آنها از من هستند و من از آن هایم .(22)
 

احوال قاتلین محسن (صلوات الله علیه) در قیامت

امام صادق (صلوات الله علیه) - در روایتی که جعفر بن محمد قولویه قمی نقل کرده است – می فرماید :‌
وقتی پیغمبر (صلی الله علیه و آله) به معراج سیر داده شد،به ایشان گفته شد:‌ خداوند (عز و جل) تو را در سه چیز امتحان می کند تا ببیند صبر تو چگونه است
 
عرض کرد:‌ خدایا ! درباره ی امر تو تسلیمم ... .امام سومی :‌ قتلی است که بعد از تو به اهل بیتت می رسد ! اما آنچه از امتت به برادرت می رسد :‌
 
بد زبانی است و تضعیف موقعیت و سرزنش و محرومیت و ستیز و مخالفت و ستم به او و آخرش هم او را به شهادت می رسانند . عرض کرد : ‌پروردگارا ! تسلیمم و توفیق صبر بر آن را از تو خواهانم .
 
اما دخترت :‌ به او ظلم می شود و از حقش محروم می گردد . و حقش را که تو برای او قرار داده بودی ، غاصبانه چنگ می زنند .
 
 و او را در حالی که باردار است، می زنند ؛ و بدون اجازه داخل حریم و منزلش می شوند . حرمتی برای او قایل نمی شوند و خوار و تحقیرش می کنند ،
 
 با این همه ظلم ، هیچ کس کمکش نمی کند و در آخر هم بچه اش بر اثر آن ضربات سقط می شود . و خودش هم از شدت آن ضربات ، شهید می گردد .
 
عرض کرد :‌ما از جانب حق آمدیم و سوی او هم باز می گردیم ، پروردگارا ! قبول کردم و تسلیم امر توام ، و از خودت هم توفیق و صبر برای تحمل این مصیبتها را می خواهم ...
 
 اما دخترت : من او را در عرش خود می ایستانم ؛‌به او گفته می شود : خداوند در میان خلقش طبق خواست تو حکم می کند ، هر که به تو و پسرت ظلم کرده ، آن گونه که خودت دوست داری ، درباره ی آن حکم فرما ، من حکم تو را درباره ی آنها جاری می کنم .
 
و وقتی قیامت بر پا می شود ، هر که به او ظلم کرده بر خیزد ، و امر می کنم تا او را به آتش دوزخ ببرند ، خداوند می فرماید:‌ظالم آن جا می گوید :‌ چه حسرت زیادی دارم به خاطر کوتاهی که نسبت به جنب الله – امیر المومنین (صلوات الله علیه) – کردم‌؛ آرزو می کند دوباره به دنیا برگردد ،
 
 و ظالم در آن روز سر انگشتان خود را با دندان هایش می گزد و می گوید :‌ای کاش ، راهی را همراه پیامبر (صلی الله علیه و آله) انتخاب می کردم . وای برمن ، ای کاش فلانی را دوست نمی گرفتم!

نیز تا زمانی که پیش ما آید ، می گوید :‌ای کاش بین من و تو فاصله ی بین مشرق و مغرب بود . پس بد هم نشینی بود ، به هیچ عنوان امروز شما را نفعی نخواهد بخشید چرا که ظلم کردید به راستی که در عذاب با هم شریک هستید.
 
ظالم می گوید :‌ آیا بین بندگانت در آنچه اختلاف داشتند ، تو خود، حکم می کنی یا دیگری ؟ به آن ها گفته می شود :
 
‌بدانید که لعنت خداوند بر ظالمان است آنانی که راه خداوند (عز و جل) را می بندند و می خواهند آن را منحرف کنند ، آن ها به آخرت کافرند .
 
و اولین کسی که درباره ی قاتلش حکم می شود ؛‌محسن بن علی (صلوات الله علیه) است ؛‌بعد از قاتل اصلی محسن درباره ی قنفذ .
 
پس قنفذ و اربابش را می آورند ، و آن دو را با شلاق هایی آتشین می زنند ، اگر یک شلاق از آنها بر دریا ها بخورد به یقین از مشرق تا مغرب آن به جوش می آید ،
 
و اگر بر کوه های دنیا فرود آید ذوب می شوند و به خاکستر تبدیل می گردند ؛‌پس با آن شلاقها آن دو را می زنند .
 
آن گاه علی (صلوات الله علیه) در پیشگاه خداوند برای مخاصمه با چهارمی حاضر می شود ؛‌آن سه تا را در چاهی داخل می کنند و در چاه را می گذارند.
 
 و دیگر کسی آن ها را نمی بیند و آن ها هم کسی را نمی بینند طبق فرمایش حق تعالی ، کسانی که در ولایت آن هایند ، می گویند :‌
 
افرادی را که گمراهمان کردند ، از جن و انس به ما نشان بده و آن ها را زیر قدم هایمان قرار ده که پست تر از آن ها کسی نیست .
 
خداوند می فرماید :‌( امروز شما را هیچ نفعی نخواهد بخشید ؛‌چرا که ظلم کردید . به راستی که شما در عذاب با هم شریک هستید ) .
 
پس در آن هنگام داد و فریاد سر می دهند و تحت مراقبت مأموران ، خود را به زحمت به حوض – کوثر – می رسانند ، به امیر المومنین (صلوات الله علیه) عرضه می دارند :‌ما را عفو فرما ، و از آب حوض کوثر به ما هم بنوشان و از این عذاب رهایمان ساز .
 
به آن ها گفته می شود:‌ وقتی دیدند او وسیله ی نزدیکی به خداوند است ؛‌ چهره ی کافران سیاه گشت .در آن جا به آن ها می گویند :
 
‌این همان کسی است که شما مقام او را ادعا می کردید – یعنی این که شما امیر المومنین هستید – پس تشنه سوی آتش برگردید و بدانید که جز حمیم و غسلین چیز دیگری نمی نوشید و شفاعت شافعان هیچ فایده ای برای شما ندارد.(23)
 
پس آن دو را با شلاق های آتشین می زنند ، اگر یکی از آن شلاقها بر دریا ها بخورد ، به یقین از مشرق تا مغرب آن به جوش خواهد آمد ، و اگر برکوه های دنیا فرود آید ، ذوب و خاکستر شوند ؛‌پس با آن شلاق ، آن دو را خواهند زد .
 

حضرت محسن علیه السلام در تورات

قال ابن شهر آشوب فی المناقب عن ابی بکر الشیرازی فی مانزل من القرآن فی امیرالمومنین(ع) عن مقاتل عن عطاء فی قوله تعالی(ولقد آتینا موسی الکتاب) کان فی التورات: یا موسی انی اخترتک و اخترت لک وزیرا هوا خوک لابیک و امک(یعنی هارون) کنا اخترت لمحمد(ص) الیا هو اخوه و وزیره و وصیه و الخلیفه من بعده،طوبی لکما من اخوین و طوبی لهما من اخوین،الیا ابوالسبطین الحسن و الحسین،و محسن الثالث من ولده،کما جعلت لاخیک هارون شبیرا و مشبرا…

این شهر آشوب در مناقب ضمن آیاتی از قرآن که  در شان امیر المومنین(ع) نازل شده،درباره فرموده خدای تعالی (و به تحقق ما به موسی کتاب دادیم) نقل کرده از ابوبکر شیرازی و او از مقاتل و او از عطاء که در تورات چنین بوده:‌
 
ای موسی من تو را اختیار کردم و برای تو نیز وزیری اختیار کردم که او برادر پدری و مادری توست و (ا وهارون است) کما اینکه برای محمد(ص) نیز اختیار کردم الیا(علی ع) را ،او برادرش و وزیرش و وصیش و خلیفه بعد از او می‌‌باشد،
 
خوشا به حال شما دو برادر و خوشا به حال آن دوبرادر؛الیا پدر دو نواده او حسن و حسین(ع) و پدر محسن (ع) سومین فرزند اوست کما اینکه برای برادرت هارون شبر و شبیر و مشبر را قرار دادم.(25) (26) (27)
 

نتیجه:

حضرت محسن (ع) سقط شده به عنوان شهید راه ولایت و امامت پیام آور مظلومیت او و مادرش حضرت زهرا سلام  الله علیها است.
 
حضرت زهرا (س) با قربانی کردن جان خود و فرزندش  در راه ولایت، نمونه‌ای از اعتقاد و اخلاص به امامت و ولایت را به ما نشان می‌دهد.
 
تا با شهادت خود و فرزندش  در راه ولایت، نمونه‌ای بارز و الگویی به تمام معنا باشد تا در مسیر ولایت و امامت، به خداوند و امامان معصوم (علیهم السلام) وفادار باشیم.
 
حضرت محسن (ع) در قیامت از حق خود و حق خاندان پیغمبر (ص) شکایت خواهد کرد و از خداوند عدالت و انصاف خواهد خواست. او اولین شهید در این مسیر است.
 
پس در قیامت، امور به اندازهٔ چشم اندازهای ما واقع نشده و تمامی اعمال و انسان‌ها برای بررسی قرار خواهند گرفت.
 
حضرت محسن (ع) به عنوان نمادی از ظلم و ستمی که به او وارد شد، در قیامت به عدالت خداوند توسل خواهد کرد.
 

پی نوشت:

1.آیه 9 سوره تکویر
2- هدایت بزرگ; ص 408
3. خصیبى، حسین بن حمدان الهدایة الکبرى ؛ ؛ ص417
4.همان
5. آل عمران - 30
6. مستدرک اقوال در تاریخ شهادت.ص: 17
7. بحارالانوار ج53 ص23.همان ،ص: 18
8. مستدرک اقوال در تاریخ شهادت.ص: 18
9. کامل الزیارات ؛ النص ؛ ص324
10 ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، 1جلد، دار .. - نجف اشرف، چاپ: اول، 1356ش.( . مستدرک اقوال در تاریخ شهادت.ص: 19)
11. مستدرک اقوال در تاریخ شهادت.ص: 20
12.کامل الزیارات 332 ، عوالم العلوم 11 : 98 .
13. امالی صدوق 176 ، بحار 43 : 172 / ح 13 ، و 14 : 205 / ح 22 و 28 : 38 / ح 1 .
14. الهدایه الکبری 408 .
15. جامع النورین 206 .
16. سوره انبیاء: 103
17. تقسیر مجمع البیان 10 : 274 .
18.الهدایه الکبری 418 ، بحار 53 : 23 – 24 .
19. تقسیر مجمع البیان 10 : 274 .
20. امالی صدوق 99 – 101 ، فرائد السمطین 2 : 34 .
21. کتاب سلیم بن قیس 568 ، کشف الغمه 1 : 409 ،‌کمال الدین 1 : 264 .
22.بحار 26 : 343 و 37 : 47 و 43 : 24 ، امالی صدوق 486 ، بشاره المصطفی 177 .
23. کامل الزیارات 332 ، بحار 28 : 61 / ح 24 ، عوالم 11 : 398 .
25. تفسیر قمی 1/128(علی بن ابراهیم قمی م.307)
26. مناقب آل ابی طالب1/594(ابن شهر آشوب م.588)
27. بحارالانور 38/145(علامه مجلسی م.1110)
 

منابع:

http://m.sibtayn.com/fa/index.php?option=com_content&view=article&id=14188&catid=1285&Itemid=1867
 http://mohsenzade.com/%D8%A8%D8%A7%DB%8C%DA%AF%D8%A7%D9%86%DB%8C/2284
 https://www.sibtayn.com/fa/index.php?option=com_content&view=article&id=14187
مسافر دریا حضرت محسن بن علی(صلوات الله علیهما)/ صادق داوری : مرکز تحقیقات رایانه ای قائمیه اصفهان ، 1389.
http://www.abdulazim.com:حضرت محسن بن علی در احادیث معصومین(علیهم السلام)
مستدرک اقوال: کرم پور بهشت آبادی، محمدباقر، 1360،  قم: خورشید علم، 1400
https://library.tebyan.net/fa/Viewer/Text/64637/4
http://dookhtrasol.blogfa.com/category/44
http://www.forum.roq.ir/p36118
https://www.313k.ir/849/


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.