پيامک هاي انتظار
1- ولي عصر(عج) که بيايد آسمان با باريدنش، زمين با روياندنش، بندگان با برادري و يک رنگي و بندگي خداي متعال همراهي اش مي کنند.
2- آن که من آرام جان مي گويمش/ جمعه ها در جمکران مي جويمش.
3- اي که مي پرسي نشان عشق چيست/ عشق چيزي جز ظهور مهر نيست/ عشق يعني دل تپيدن بهر دوست/ عشق يعني جان من قربان اوست.
4- ما معتقديم عشق سر خواهد زد/ بر پشت ستم کسي تبر خواهد زد/ سوگند به هر چهارده آيه نور/ سوگند به زخم هاي سرشار غرور/ آخر شب سرد ما سحر مي گردد/ مهدي به ميان شيعه بر مي گردد.
5- هنوزم انتظار و انتظار است/ هنوزم دل به سينه بي قرار است/ هنوزم خواب مي بينم به شب ها/ همان مردي که بر اسبي سوار است/ همان مردي که آيد جمعه روزي/ و اين پايان خواب انتظار است.
6- يا بقيت الله (عج) اي که از تازگي زخم دلم تازه تري/ يعني از قصه دل تنگي من با خبري/ مثل مهتاب که از خاطر شب مي گذرد/ هر شب آهسته از آفاق دلم مي گذري.
7- کوچه هاي شهر ما ويران نمي ماند عزيز/ کار و بار عشق بي سامان نمي ماند عزيز/ يک نفر فردا زمين را نورباران مي کند/ مهدي ما تا ابد پنهان نمي ماند عزيز.
8- مهديا منتظرانت همه در تاب و تبند/ همه جهان جمله گرفتار شبند/ چو بيايي غم و ظلمت برود از عالم/ شاد گردد دل آنان که گرفتار غمند.
9- امشب دلم از آمدنت سرشار است/ فانوس به دست کوچه ديدار است/ آن گونه تو را در انتظارم که اگر/ آن چشم بخوابد آن يکي بيدار است.
10- يا مهدي (عج): بر دوش دلم بار غمت/ دور از تو هميشه قلب من غمگين است.
11- اي حجت حق پرده ز رخسار بر افکن/ کز هجر تو ما پيرهن صبر دريديم. الهي آمين.
12- سپري مي شود اين ظلم، عدو مي بازد/ مي رسد آن که خداوند بر او مي نازد/ آيد آن روز که بينند همه عالميان/ در بقيع حضرت مهدي حرمي مي سازد.
13- اگر دل هايمان تاريک و ظلماني نمي گرديد/ امامت هم عيان مي گشت و پنهاني نمي گرديد/ به قدر تشنگي، گر تشنه امر فرج بوديم/ خدا داند فرج اين گونه طولاني نمي گرديد.
14- يا ابا صالح المهدي ادرکني. امشب نشسته بر دلم غم هاي عالم/ بي تو گذشت امروز هم آقاي عالم/ امروز هم حتي خبر از تو نيامد/ شب آمد و من ماندم و غم هاي عالم.
15- يوسف منش برون آي، تا کي درون چاهي/ حاتم روش بنه پاي، در دو جهان پناهي/ هر حسن مي شنيدم، در ذات تو بديدم/ زين رو به کل اشياء، پي برده ام که ماهي/ بفکن حجاب رويت، تا عاشقان کويت/ با چشم دل ببينند، تو خوب تر زماهي.
16- بي تو دل گير است، دل گير است عصر جمعه ها/ بوي نرگس مي دهد پس کوچه هاي شهر ما/ از کلاس عمرمان يک جمعه ديگر گذشت/ باز غنيمت خورد پاي اسم زيباي شما.
17- معرفت، محبت و انتظار سه کلمه زيبا که با نام مهدي (عج) در خاطر ما زنده مي شود. انتظار، بدون محبت و محبت، بدون معرفت بي معناست.
منبع:نشريه نسيم وحي، شماره 22
/ن
2- آن که من آرام جان مي گويمش/ جمعه ها در جمکران مي جويمش.
3- اي که مي پرسي نشان عشق چيست/ عشق چيزي جز ظهور مهر نيست/ عشق يعني دل تپيدن بهر دوست/ عشق يعني جان من قربان اوست.
4- ما معتقديم عشق سر خواهد زد/ بر پشت ستم کسي تبر خواهد زد/ سوگند به هر چهارده آيه نور/ سوگند به زخم هاي سرشار غرور/ آخر شب سرد ما سحر مي گردد/ مهدي به ميان شيعه بر مي گردد.
5- هنوزم انتظار و انتظار است/ هنوزم دل به سينه بي قرار است/ هنوزم خواب مي بينم به شب ها/ همان مردي که بر اسبي سوار است/ همان مردي که آيد جمعه روزي/ و اين پايان خواب انتظار است.
6- يا بقيت الله (عج) اي که از تازگي زخم دلم تازه تري/ يعني از قصه دل تنگي من با خبري/ مثل مهتاب که از خاطر شب مي گذرد/ هر شب آهسته از آفاق دلم مي گذري.
7- کوچه هاي شهر ما ويران نمي ماند عزيز/ کار و بار عشق بي سامان نمي ماند عزيز/ يک نفر فردا زمين را نورباران مي کند/ مهدي ما تا ابد پنهان نمي ماند عزيز.
8- مهديا منتظرانت همه در تاب و تبند/ همه جهان جمله گرفتار شبند/ چو بيايي غم و ظلمت برود از عالم/ شاد گردد دل آنان که گرفتار غمند.
9- امشب دلم از آمدنت سرشار است/ فانوس به دست کوچه ديدار است/ آن گونه تو را در انتظارم که اگر/ آن چشم بخوابد آن يکي بيدار است.
10- يا مهدي (عج): بر دوش دلم بار غمت/ دور از تو هميشه قلب من غمگين است.
11- اي حجت حق پرده ز رخسار بر افکن/ کز هجر تو ما پيرهن صبر دريديم. الهي آمين.
12- سپري مي شود اين ظلم، عدو مي بازد/ مي رسد آن که خداوند بر او مي نازد/ آيد آن روز که بينند همه عالميان/ در بقيع حضرت مهدي حرمي مي سازد.
13- اگر دل هايمان تاريک و ظلماني نمي گرديد/ امامت هم عيان مي گشت و پنهاني نمي گرديد/ به قدر تشنگي، گر تشنه امر فرج بوديم/ خدا داند فرج اين گونه طولاني نمي گرديد.
14- يا ابا صالح المهدي ادرکني. امشب نشسته بر دلم غم هاي عالم/ بي تو گذشت امروز هم آقاي عالم/ امروز هم حتي خبر از تو نيامد/ شب آمد و من ماندم و غم هاي عالم.
15- يوسف منش برون آي، تا کي درون چاهي/ حاتم روش بنه پاي، در دو جهان پناهي/ هر حسن مي شنيدم، در ذات تو بديدم/ زين رو به کل اشياء، پي برده ام که ماهي/ بفکن حجاب رويت، تا عاشقان کويت/ با چشم دل ببينند، تو خوب تر زماهي.
16- بي تو دل گير است، دل گير است عصر جمعه ها/ بوي نرگس مي دهد پس کوچه هاي شهر ما/ از کلاس عمرمان يک جمعه ديگر گذشت/ باز غنيمت خورد پاي اسم زيباي شما.
17- معرفت، محبت و انتظار سه کلمه زيبا که با نام مهدي (عج) در خاطر ما زنده مي شود. انتظار، بدون محبت و محبت، بدون معرفت بي معناست.
منبع:نشريه نسيم وحي، شماره 22
/ن