نقش غذا در سلامتی انسان از دیدگاه اسلام
منبع : سایت راسخون
پیشگفتار
به بیان دیگر با وجود سلامتی دنیوی که زکات آن تلاش در راه اطاعت خداوند است ، سلامت اخروی نیز تأمین می گردد . پس می توان گفت در دین اسلام سلامتی انسان از اهمیت والایی برخوردار است .و تمامی دستورات دین نیز برای حفظ سلامتی می باشد.(1)
سلامتی بدن شرط اول سعادت و خوشبختی انسان است . انسان در این جهان فقط با وجود سلامتی می تواند لذت زیستن را درک کند به تعبیر قرآن بشر با تندرستی می تواند از سهم دنیوی خود بهره مند گردد . اما در روایات از سلامتی به عنوان نعمتی مخفی یاد شده که انسان تا زمان برخورداری از این نعمت ، ارزش آن را نمی داند و تنها زمانی به ارزش آن پی می برد که سلامتی خود را از دست بدهد . پس باید قدر این نعمت را بدانیم و در حفظ و شکرگزاری این نعمت بکوشیم گرچه سلامتی نعمتی است که انسان از شکرگزاری آن عاجز است . حیات انسان و رفاه او در دین اسلامی محدود به حیات دنیوی نمی باشد ، بلکه بر اساس باورهای اسلامی جهان دیگر نیز برای انسان و جود دارد ، از این رو انسان باید سلامت را برای هدفی والاتر از آسایش جسم بجوید.(2)
پس ناچار و ناگزیریم که گوهر سلامتی و عافیت را جسماً و روحاًَ پاس بداریم و از آن حفاظت و نگهبانی کنیم ، عوامل و اسباب متعددی گوهر سلامتی و عافیت را حفظ و نگهبانی می کند . به عبارت دیگر لباس عافیت و سلامتی و حفظ تار و پود آن هنگامی به اندام جسم و روح پوشانده می شود که مسلمان و مؤمن از عوامل و اسباب آن آگاهی داشته باشد . مهمترین عامل و سبب حفظ و نگهبانی و اساسی ترین علت تداوم عافیت و سلامتی جسم و روح فراگیری آموزه های پزشکی و اخلاقی و بکار گیری آنها است . از این رو است که اهمیت دانش پزشکی و اخلاقی بیش از پیش بر همگان روشن می شود . مخصوصاً بر دانشگاهیان و حوزویان فراگیری آموزه های پزشکی و اخلاقی ضروری تر می نماید .
دانشمندان اسلامی از قدیم الایام در رشته های پزشکی مانند سایر رشته های علمی ، کتابهای وزین و سنگین از خود به یادگار گذاشته اند . ولی بعد از رنسانس و تحول و انقلاب صنعتی مغرب زمین چراغ طب اسلامی و علوم پزشکی رفته رفته به خاموشی گرایید .
هم اکنون(در دوران معاصر) علوم پزشکی و طب اسلامی و سنتی از جایگاه چندان مناسبی برخوردار نیست و در حوزه های علمیه که مراکز تعلیم و تربیت علوم پزشکی سنتی بود به کلی علوم پزشکی به بوته ی فراموشی سپرده شده است و طب جدید و شیمی درمانی تقریبا سراسر گیتی را فراگرفته است ، در حالی که عوارض و ضرر های طب جدید و شیمی درمانی رفته رفته بر همگان آشکار شده و می شود و جوامع بشری آرام آرام به سوی طب سنتی ( غذا درمانی و گیاه درمانی و میوه درمانی ) گرایش پیدا کرده و می کنند . چرا که طب سنتی و آموزه های پزشکی اسلامی و دینی هم که هزینه بر است و هم عوارض جانبی آن به مراتب از طب جدید و شیمی درمانی کمتر می باشد ، پس بر دانشمندان لازم است که بار دیگر طب اسلامی و دینی و دانش پزشکی صحیح و درست را احیا و با فراگیری آموزه های پزشکی و به کار گیری آن سلامتی و بهداشت فرد و جامعه را تضمین نمایند .
پزشکی دانشش تن را پناه است / و دین دانستنش جان را پناه است
تنی باید درست و راست کردار / نه با ریش و نه با درد و نه بیمار
که دین ایزدی بتواند آموخت / بدانش جان خود بتواند افروخت
سوم دانش پزشکی دانش تن / که تن را داشتن بهتر ز جوشن
چهارم ، دانش دین خدایی / کزو باید تن از دوزخ رهایی
پزشکی را و دین را گر ندانی / زیانت این جهانی و آن جهانی
یکی تن را ز بیماری بسوزد / دگر جان را به دانش برفروزد
« حکیم میسری »
نظم ار چه به مرتبت بلند است / آن علم طلب که سودمند است
پیغمبر گفت: علم علمان / علم الادیان و علم الابدان
در ناف دو علم بوی طیب است / و آن هر دو فقیه یا طبیب است
می باش طبیب عیسو هش / اما نه طبیب آدمی کش
می باش فقیه حکمت اندوز / اما نه فقیه حیلت آموز
گر هر دو شوی بلند گردی / پیش همه ارجمند گردی
« نظامی »
مولای متقیان علی علیه السلام در نهج البلاغه خطبه 108، پیامبر اکرم - محمد مصطفی صل الله علیه و آله و سلم - را اینگونه وصف فرموده :
« طبیبُ دوّارُ بِطبّه قَد أحکَمَ مَراهِمَه و اَحمی مواسِمَه ، یَضَعُ ذلِکَ حیثُ الحاجه من قلوب ٍعُمی ٍ و آذان صُم ٍ و السنه ٍ بُکم ِ مُتتّبع ٌ بدوائه مواضِعَ الغِفله و مواطنَ الحیره »
« پیامبر طبیبی بود که بر سر بالین بیماران حاضر می شد ، و مرهم بر جای خود می نهاد ، و آنگونه که بایسته بود داغ می نشاند و آنچه را نیاز بود علمی می ساخت ( دلهای کور و گوشهای کر و زبانهای لال را معالجه می نمود ) با درمان خویش جایگاه های غفلت و سرگردانی را جستجو می کرد . »
بر این اساس حضرت ابراهیم (علیه السلام ) می فرماید :
« و اذا مرضت و هو یشفین »(3)
پس طبیب اصلی و شافی واقعی خداوند متعال است و انبیاء و اولیاء هم به اذن خداوند اطبای ابدان و نفوس انسانها هستند چون خداوند اول طبیب است ، به اول انسان ( حضرت آدم علیه السلام ) نیز طب را آموخت «ان الله تبارک و تعالی اَهبَطَ ادم من الجنّه و عرّفه علمُ کلِّ شیءٍ فکانَ ممّا عرّفَه النجوم والطب»(4)
خداوند متعال حضرت آدم را از بهشت فرو فرستاد و او را از دانش همه چیز آگاه ساخت ، از جمله چیزهایی که خداوند وی را از آنها آگاه ساخت نجوم و طب بود . پس علم طب سرچشمه وحیانی دارد و در اسلام از جایگاه ویژه ای برخوردار است . بنا بر این می توان گفت که سر آغاز علم طب آموزه های وحی بوده ؛ اما تجربه ی دانشمندان نیز بدان افزوده شده و تدریجا این دانش گسترده تر شده و می شود . لیکن این ادعا که وحی تنها راه رسیدن به این دانش است علاوه بر اینکه متکی بر برهان عقلی و یا شرعی نیست بطلان آن به وسیله ی تجربه ثابت شده است .
عوامل و اسباب سلامتی در روایات
دستورات و قوانین مثبت و منفی آیین های آسمانی ( باید و نباید ها ) ( واجبات و محرمات ) برای سلامتی و عافیت دنیوی و اخروی ( جسمی و روحی ) نازل شده است و سلامتی و عافیت ملازم رشد و بالندگی و کمال است .
در نتیجه سلامتی و عافیت هم شرط و مقدمه ی رشد و بالندگی است و هم با آموزه های پزشکی و اخلاقی و به کار گیری آنها رشد و بالندگی و کمال و سلامتی و عافیت حاصل و تأمین می گردد.
در اخبار و روایات اهل بیت علیهم السلام برای صحت و سلامتی و بیماری و مرض یک سلسله عوامل و اسباب ذکر شده که ذکر آنها بسیار مفید است ، زیرا مسیر سعادت و خوشبختی انسان را هموار می سازد.
* چند چیز موجب صحت و سلامتی بدن است :
1 ) مسافرت کردن :
حضرت رسول فرمود : « مسافرت کنید تا تندرست شوید ، مسافرت کنید تا فایده ببرید . »
تغرب عن الاوطان فی طلب العلی
و سافر ففی الاسفار خمس فوائد
تفرّج همّ و اکتساب معیشه
و علمٌ و آداب ٌ و صحبه ماجد
فان قیل فی الاسفار ذُلٌّ و محنه ٌ
و قطع الفیافی و ارتکاب الشدائد
فموت الفتی خیرٌ له من مقامه
بدار هوانٍ بین واشٍ و حاسد
1 – غریب شو از وطن ها در جستن بزرگی ، و سفر کن که در سفرها پنج فایده است .
2 – وا بردن اندوه و کسب کردن وجه معیشت و علم و فرهنگ ها و صحبت بزرگوار.
3 - پس اگر گفته شود که در سفرها خواری و محنت است و طی کردن بیابان های بی آب و ارتکاب چیزهای سخت .
4 – پس مردن جوانمرد بهتر است او را از مقیم شدنش به خانه ی خواری میان غماز و حاسد .
در سفرهای طبیعی این فواید به دست می آید و از سوی دیگر در حدیث آمده : « افضل الاعمال احمزها » با ارزش ترین کارها سخت ترین آنست ، رفاه طلبی و لذت گرایی(6) و راحت طلبی و تجمل پرستی از دیدگاه اسلام محکوم و منفور است .
2 ) خودداری از انداختن آب دهان در مسجد به ملاحظه ی احترام به مسجد
« من ردّ ریقه تعظیماً لحقّ المسجد ، جعل الله ریقه صحهً فی بدنه و عوفی من بلوی جسده »(7)
« هر کس آب دهان خود را برای احترام به مسجد به مسجد نیندازد خداوند سبحان سلامتی و عافیت را در بدن او قرار دهد و از ابتلا به بیماری حفظ نماید . »
3 ) آب خوردن در روز در حال ایستاده
« شرب الماء من قیام بالنهار ، اقوی و اصحّ للبدن »(8)
امام صادق فرمودند :
« آب خوردن در روز در حال ایستاده موجب قوت بدن و صحت مزاج است . »
4 ) هنگام خوابیدن دفع بول و غایط نماید
فقال : بلی یا امیرالمومنین . قال : « لاتجلس علی الطعام الا و انت جائع ، و لا تقم عن الطعام الّا و انت تشتهیه و جوّد المضغ و اذا نمت فأعرض نفسک علی الخلاء فاذا استعملت هذا ، استغنیت عن الطب.(9)
امام علی علیه السلام به فرزندش حضرت امام حسن علیه السلام فرمود :
« ای فرزند آیا تعلیم نمایم برای تو چهار کلمه تا به برکت آنها از طب بی نیاز شوی ؟ »
فرمود : بلی یا امیرالمومنین . فرمود :
1 . منشین بر غذا خوردن مگر هنگامی که گرسنه باشی .
2 . دست مکش از خوردن مگر هنگامی که هنوز میل خوردن داری .
3 . طعام را خوب و نیکو بجو و خرد کن سپس ( به حلق فرو ببر )
4 . هنگامی که می خواهی بخوابی خود را به بیت الخلاء (دستشویی ) عرضه کن .
5 ) خوردن میوه جات در اوایل آن :
« بر شما باد به خوردن میوه جات در ابتدای چیدن آنها زیرا که بدن را تندرست می سازد و غمها و اندوه ها را بر طرف می نماید و از خوردن میوه جات در پایان و اواخر بپرهیزید زیرا موجب بیماری بدن ها است .»
6 ) حفظ کردن خود از سرما در پاییز و حفظ نکردن از هوا در فصل بهار
« توقوا البرد فی اوله وتلقوه فی آخره فانّه یفعل فی الابدان کفعله فی الاشجار اوّله یحرق و آخره یورق »(11)
« خودتان را از سرما در ابتدای آن ( فصل پاییز ) حفظ کنید و در فصل بهار خود را رها سازید زیرا آن در بدن ها اثر می کند مانند اثر کردن در درختان ، اول آن برگ را می سوزاند و آخر آن برگ را می رویاند . »
7 ) خوردن 21 عدد مویز ( کشمش سرخ ) صبح ناشتا
« اکل احدی و عشرین زبیبه حمراء فی کل یوم علی الریق ، یدفع جمیع الامراض الّا مرض الموت»(12)
« خوردن 21 عدد کشمش قرمز در هنگام صبح ناشتا همه ی بیماری ها به جز مرگ را درمان می کند . »
8 ) خوردن آب باران
« بیاشامید آب باران را چرا که آن پاکیزه کننده بدن است و بیماری ها را دفع می نماید . خداوند متعال فرمود : بر شما از آسمان آب فرو فرستاد تا پاکیزه کند شما را و پلیدی شیطان را از شما بزداید و محکم گرداند دل های شما را و قدم های شما را استوار بدارد . »
البته منظور باران های فصل بهار ( اردیبهشت ماه ، و نیسان ) است در صورتی که هوا پاک باشد نه باران های عصر حاضر که اکثرا اسیدی و آلوده اند ! ! !
9 ) بعد از خارج شدن از حمام به پاها آب ریختن
« و ایاک وشرب الماء البارد و الفقاع فی الحمام فأنّه یفسد المعده و لا تصبّقّ علیک الماء البارد فانّه یُضعّف البدن و صبّ الماء البارد علی قدمیک اذا خرجت فانّه یسل الداء من جسدک »(15)
« از خوردن آب سرد و آب جو در حمام بپر هیز چرا که آن معده را تباه می کند . و آب سرد بریز هنگام بیرون آمدن از حمام زیرا بیماری و درد را از بین بیرون می کشد . »
10 ) خوردن سه کف از آب گرم حمام
« هر گاه یکی از شما وارد حمام شود سه کف از آب گرم حمام بنوشد چرا که رخساره اش را روشن می کند و درد را از بین می برد . »
11 ) حج و عمره به جا آوردن
« حجّوا و اعتمروا تصحّ اجسامکم و تتسع ارزاقکم و تصلح ایمانکم و تکفوا مؤنه عیالکم »(17)
« حج و عمره به جا آورید تا بدنهای تان سالم و روزی شما فراخ ، و ایمان تان صالح و در نتیجه مخارج دیگران و خانواده خود را کفایت کنید . »
12 ) نماز شب خواندن
« قیام اللیل مصحّه للبدن و رضاء الرّب و تمسّک با خلاق النبییین و تعرض لرحمه الله »(18)
« نماز شب موجب سلامتی بدن و به دست آوردن خشنودی پروردگار ، و چنگ زدن به اخلاق پیامبران ، و در معرض قرارگرفتن رحمت الهی است . »
13 ) گفتن
14 ) مسواک زدن
« علیکم بالسواک فنعم الشی السواک یشدّ اللثه و یذهب بالبخر و یصلح المعده »(20)
« بر شما باد به مسواک زدن ، مسواک زدن لثه را محکم می کند و بوی بد دهان را می برد و معده را اصلاح می کند . »
15 ) حجامت کردن
« ان الحجامه تصح البدن و تشدّ العقل »(21)
« حجامت موجب سلامتی بدن و استحکام عقل می باشد . »
16 ) ورزش کردن مخصوصا راه رفتن
« خیر ما تداویتم به المشی »(22)
« بهترین داروی سلامتی بدن راه رفتن است . »
17 ) استفاده از سنگهای گرانبها و قیمتی است
18 ) خوابیدن به وقت و اندازه
« النوم راحه للجسد »(23)
« خواب سبب راحتی بدن است . »
عن امیرالمومنین علیه السلام :
»النوم راحه من الم »(24)
« خواب راحتی از هر دردی است . »
قال رسول الله صل الله علیه و اله :
« النوم علی سبعه أوجه : نوم الغفله فهو الذی فی مجلس الذکر و نوم الشقاوه فهو الذی وقت الصبح ، و نوم العقوبه فهو النوم الذی وقت الصلاه ، و نوم اللعنه و هو الذی بعد الصلاه الفجر ، و نوم الراحه فهو النوم عند استواء النهار ، و نوم الرخصه فهو نوم بعد العشاء و نوم الحسره فهو النوم لیله الجمعه »(25)
رسول خدا صل الله علیه و اله:
خواب هفت نوع است:
1. خواب غفلت همان خوابی است که در مجلس پند رخ می دهد.
2. خواب شقاوت همان خوابی است که هنگام صبح رخ می دهد.
3. خواب عقوبت همان خوابی است که هنگام نماز باشد.
4. خواب لعنت همان خوابی است که بعد از نماز صبح باشد.
5. خواب راحت همان خوابی (قیلوله) است که هنگام ظهر باشد.
6. خواب رخصت همان خوابی است که بعد از شام باشد.
7. خواب حسرت همان خوابی است که در شب جمعه باشد.
حجه الا سلام علیرضا بصیری که از اساتید برجسته قم می باشند خواب را پنج قسم تقسیم نموده اند :
1. عیلوله ( خوابیدن بین الطلوعین که بسیار مذموم می باشد.)
2. فیلوله ( خوابیدن بعد از طلوع شمس است که تعریفی ندارد.)
3. قیلوله (خوابیدن قبل از زوال شمس به یک ساعت که بسیار ممدوح است.)
4. حیلوله (خوابیدن بعد از زوال یا وقت زوال که ممدوح نیست.)
5. غیلوله ( خوابیدن آخر روز است که ممدوح نیست و حُمق می آورد.)
فیض کاشانی رحمه الله علیه می فرمایند که قیلوله بدون شب زنده داری هم چون سحری خوردن بدون قصد روزه است.(26)
و کیفَ یَلِذُّ العیشَ مَن کانَ موقناً
بأنَّ المنایا بُغتهٌ سَتُعاجِلَهُ
و کیفَ یَلِذُّ النَّومَ مَن کانَ مؤمناً
بأنَّ إله الخَلقِ لابُدَّ سائلَهُ
و کیف یَلِذُّ العیشَ مَن کانَ صائراً
الی جدثٍ یُبلی الثیابُ منازله
و کیف یَلذُّ النَّومَ مَن أثبَتُوا لَهُ
مَثاقیلَ أوزانِ الذی هوَ فاعلُهُ(27)
19) کمی سخن و کمی خواب و کمی راه رفتن و کمی خوردن غذا و کمی شهوت
« لِکُلِّ شیءٍ حِلیَهٌ و حِلیَهُ الصِّحَّهِ فی الدُّنیا أربَعُ خصالٍ :
قِله الکلام و قِلّه المنام و قلّه المَشی و قله الطعام»(28)
« هر کاری را چاره ای و چاره ی تندرستی در دنیا ، چهار چیز است:
1.کم سخن گفتن ، 2.کم راه رفتن ،3.کم خوابی ،4.کم خوردن.
قال علی علیه السلام:
« وَدَعِ القولَ فیما تَعرِفُ و الخطابَ فیما لم تُکَلِف فإنّ خَیر القول ما نَفَعَ»(29)
« و آنچه نمیدانی مگو، و آنچه گفتنش بر تو لازم نیست بر زبان نیاور. زیرا بهترین سخن آن است که سودمند باشد.»
قال رسول الله صل الله علیه و آله:
« انّ الامهات أربع: أمّ الادویه ، و أمّ الاداب ، و أمّ العبادات ، و أمّ الأمانی
أما أمّ جمیع الادویه قلّه الطعام ، و أما امّ جمیع الاداب قله الکلام و أما امّ جمیع العبادات قِلّهُ الذنوب و أما امّ جمیع الامانی الصّبر»(30)
« اصل و ریشه ها چهار چیز می باشند.
ریشه ی درمان ها و ریشه ی آداب و ریشه ی عبادات و ریشه ی آرزوها اما ریشه ی تمام درمان ها کمی غذا است و ریشه ی تمام آداب کمی سخن است و ریشه ی تمام عبادات کمی گناه است و ریشه ی تمام آرزوها صبر است.»
قال رسول الله صل الله علیه و آله:
«علامه المؤمن ثلاثه:
قلّه الأکل لاختیار الصوم و قلّه فضول الکلام لاختیار الذّکر و قِلّه النوم لاختیار الصلاه »(31)
« نشانه ها ی مؤمن سه تا چیز است :
1 . کمی غذا خوردن برای اختیار روزه
2 . دوری از پرگویی برای اختیار ذکر
3 . کمی خواب برای اختیار نماز . »
ابو علی سینا به فرزندش چنین وصیّت می کند :
« یا بُنَیّ إحفظ جَمیعَ وصیتّی و أعَمل بِها فالطِّبُ مَجمُوعٌ بِنَظمِ کلامٍ:
إحفَظ مَنیّکَ فإنَّهُ ماءُ الحَیاه یُراقُ فی الارحامِ، و اجعل غذائَکَ فی کُلِّ یَومٍ مَرَّهً و احفَظ طعامَکَ قبلَ هَزمِ طعامٍ .»
« ای فرزندم این وصیتم را پاس بدار و به آن عمل کن که تمام طب در این سخن است : شهوت خود را حفظ کن زیرا شهوتت آب حیات است که در رحم ریخته می شود و هر روز یک وعده غذا بخور و بین وعده ها چیزی نخور.»
اذا کَثَرَ الطّعامُ فَحذرونی
فانَّ القلبَ یُفسدهُ الطعامُ
اذا کَثَرَ المنامُ فنبّهونی
فانَّ العُمرَ ینقصهُ المنامُ
اذا کَثَرَ الکلامُ فسکتونی
فانَّ الدَّینَ یَهدِمُهُ الکلامُ
اذا کثر المشیبُ فحرکونی
فانَّ المشیب یتبعه الحِمامُ
« ابن عباس مفسر»
20) روزه گرفتن
«روزه بگیرید تا تندرست شوید.»
21) کم خوردن غذا
« کم خوردن غذا موجب کرامت نفس است و سلامتی را برقرار و پایدار میدارد.»
22) خودداری کردن از خوردن در حالی که هنوز سیر نشده است.
23) طعام نخوردن مگر در هنگامی که گرسنه باشد.
24) جویدن طعام کاملاً پیش از فرو بردن آن.
25) شستن دست پیش از غذا .
26) ابتدای غذا خوردن بسم الله گفتن و آخر آن الحمد الله گفتن
27) پرهیز و امساک
« لاتنال الصحه الّا بالحمیه» (34)
« کلید سلامتی پرهیز کردن است.»
«الحمیه هو الاقتصاد فی کل شیء» (35)
مثلث حیات بشری
انسان موجودی دو بعدی است یک بعد آن را ملکوت و باطن او را تشکیل می دهد و بعد دیگر او را ملک و ظاهر او.
بعد ملکوتی و غیبی انسان که روح (روان) و نفس (جان) اوست ماورایی و عرشی و نفخه ای است، الهی و ربّانی و از سنخ عالم امر و مجرّدات است و بعد ملکی و شهادتی او(جسم و جان) فرشی و خاکی و از سنخ عالم خلق و ناسوت است.
در دو بعد فوق ، خداوند تبارک تعالی و خالق موجودات برای رسیدن انسان به تکامل ، مادی و معنوی یک سلسله استعداد ها و امیال و غرایز مادی و معنوی در وجود انسان تعبیه ساخته و وجود آدمی را در هر دو بعد مخمر به خمیره ی غریزه و فطرت نموده است. غریزه،منبع تمام تمایلات و کششهای مادی اوست که عقربه اش رو به عالم طبیعت و ماده است. و فطرت، منبع تمام تمایلات و کششهای معنوی اوست که عقربه اش رو به عالم ملکوت و معناست.(نقش غریزه و فطرت نقش موتور محرکه به سوی کمالات و اهداف مادی و معنوی است و نقش عقل و خرد و رهبری و راهنمایی و تنظیم و تعدیل غرایز و تمایلات مادی و معنوی است. )
مجموعه ی تمایلات و استعداد های مادی و معنوی انسان وجود انسان را به تمام معنا وجودی ممکن و محتاج به غنی بالذات و رب العالمین ساخته است و سرتاسر این موجود ممکن نیاز و فقر وجودی و حرکت به سوی کمال در بعد مادی و معنوی است.ا ز این رو مجموعه ی نیاز های انسان به دو دسته اساسی تقسیم می شود:
1. نیاز های مادی
2. نیاز های معنوی
و هر کدام از نیازهای مادی و معنوی او به دو قسم دیگر تقسیم می شود:
1. نیاز های اولیه
2. نیاز های ثانویه
نیاز های اولیه مادی به قرار ذیل می باشد:
1. نیاز به هوا
2. نیاز به آب
3. نیاز به غذا
4. نیاز به خواب
5. نیاز به لباس و پوشاک
6. نیاز به مسکن
7. نیاز به همسر و زن
هر کدام از نیاز های اولیه به ترتیب از دیگری ضروری تر و مهمتر است .مثلاً نیاز انسان به هوا از همه ی نیاز های مادی دیگر ضروری تر و مهمتر است به طوری که اگر انسان سه دقیقه نفس نکشد دچار مرگ می شود. سپس آب در رتبه ی بعد از هوا قرار می گیرد. به گونه ای که اگر انسان سه روز آب نیاشامد ، می میرد و در مرحله ی بعد،غذا در رتبه ی آخر قرار می گیرد . به طوری که اگر انسان سه هفته غذا نخورد هلاک می گردد.
بنابراین با یاری خداوند متعال به ضلع سوم مثلث حیات بشری می پردازیم که انشاءالله مفید برای تمام خوانندگان گرامی قرار بگیرد و دو ضلع دیگر را برای مجالی دیگر می گذاریم .
غِذا چیست؟
غَذا با دال مهمله و بی نقطه به معنای طعام و غذای صبحگاهی و اول روز است.
تعریف غذا در اصطلاح علم تغذیه و غذا شناسان :
« به طور کلی هر موجود زنده برا ی رشد و نمو و ادامه ی زندگی و انجام اعمال حیاتی لازم احتیاج به جذب مرتب موادی دارد که به نام غذا خوانده می شود ، غذا عبارت از هر ماده ی جامد یا مایعی است که بعد از خوردن و هضم شدن و پس از آنکه از طریق دستگاه گوارش جذب بدن گردید ، برای ترمیم ، نگهداری ، رشد و نمو نسوج بدن و سایر فعل و انفعالات حیاتی و ایجاد حرارات (انرژی) در بدن به مصرف می رسد.»(36)
« غذا به موادی گفته می شود که وارد بدن شده و پس از تغییراتی در بدن بتواند اعمال زیر را انجام دهد :
الف- تأمین انرژی یا نیروی مورد نیاز بدن برای تأمین و یا میزان نیروی مصرف شده به صورت کار و فعالیت و برای ادامه ی فعالیت های دستگاه های مختلف بدن ( ریه ،قلب،مغز،و سایر اعضاء)
ب- تأمین مواد لازم برای رشد و نمو ، ترمیم بافت های از دست رفته و ذخیره به صور مختلف و تهیه ی مواد لازم برای ایجاد ترشحات مختلف بدن ضرورت تام دارد از قبیل ویتامین و املاح .
ج- رساندن مواد لازمی که در جریان رشد و نمو ، ترمیم نسج و تولید انرژی در بدن ضرورت تام دارند از قبیل ویتامین ها و املاح»(37)
تغذیه چیست؟
تقسیم بندی مواد غذایی
غذاهای آلی :
2 . چربی ها : شامل چربی های حیوانی و گیاهی به عنوان ذخیره ی مولد انرژی است و بعد از قندها قرارگرفته است .
3 . پروتئین ها یا مواد ازته _ که از نظر تشکیل بافت های بدن و تأمین رشد و نمو قابل توجه است .
4 . ویتامین ها _ که به مقدار بسیار کم برای تعادل اعمال حیاتی بسیار ارزش دارند و ضروری می باشند و کمبود آنها موجب بیماری و اختلالات فراوان می گردد .
غذاهای معدنی :
2 – آب _ که دو سوم وزن بدن را تشکیل می دهد و بعد از اکسیژن مهمترین عنصر لازم برای ادامه ی حیات است.
بنا براین مواد متشکل موجود در غذا بر پنج نوعند که عبارتند از :
1. پروتئین ها
2. کربوئیدرات ها ( مواد قندی و نشاسته ای )
3. چربی ها
4. ویتامین ها
5 . مواد معدنی
طبقه بندی مواد غذایی
1 - غلات ، 2 – نشاسته و ریشه های نشاسته دار ، 3 – مواد قندی و شربت ها ، 4 – حبوبات ، 5 – آجیل و دانه ها ، 6 – سبزی ها و میوه ها ، 7 – گوشت قرمز و سفید ، 8 – تخم پرندگان ، 9 – شیر و فرآورده های آن ، 10 – روغن و نوشابه ها . »
انواع و اقسام غذاها
غذاها و خوراکی ها به چند دسته ی اساسی تقسیم میشود :
1 . غذاهای طبیعی
2 . غذاهای مصنوعی
3 . غذاهای حرام و ممنوع
4. غذاهای حلال و مباح
خوراکی ها و غذاهای طبیعی به آن دسته و گروه از غذاهایی گفته می شود که به طور طبیعی و دست نخورده مورد استفاده قرار می گیرد .
خوراکی ها و غذاهای مصنوعی به آن دسته و گروه از خوراکی ها و غذاهایی گفته می شود که ساخته و پرداخته دست بشر است و بشر با دخالت و تغییر و تحول در آنها ، آنها را برای خود فراهم می آورد . مثلا کالباس و سوسیس و همبرگر و پیتزا و مرغ و ماهی مصنوعی و ساندیس ها ، بیسکویتها ، کیک ها ، شیرینی جات، آدامس ها ، ماکارونی ها ، نان فانتزی و باگت ها، انواع کنسرو ها و سس ها و انواع نوشابه ها و روغن های مصنوعی و نوشیدنی های شیمیایی و انواع پفک ها و چیپس ها و بستنی ها و ... از نوع غذاها و خوراکی های مصنوعی است .آنچه که بشر با دخل و تصرف و ایجاد د فعل و انفعال جهت خوشمزه کردن و زیبا ساختن و جاذبه برا نگیختن و جهت منافع اقتصادی فراهم می سازد خوراکی ها و غذاهای مصنوعی است . که غالباً همواره با فعل و انفعالات شیمیایی و افزودن مواد شیمیایی است.
« غذاهای طبیعی و حلال نیازهای بدنی انسان را تأمین می کند . »
مسلما ً ، نیاز بشر به نوشیدنی ها و خوراکی ها و غذاهای طبیعی است ، همان گونه که بشر به هوا و آب طبیعی نیازمند است و اگر هوا و آب اصالت خود را از دست بدهد، نیاز طبیعی بشر بر آورده نخواهد شد و پیامد های خطرناکی به دنبال خواهد آورد . همچنین ، یکی از نیازهای طبیعی انسان ، نیاز به خوراکی ها و غذاهای طبیعی است ، با خوراکی ها و غذاهای مصنوعی و غیر طبیعی هر چند خوشمزه و دلپذیر و جاذبه انگیز باشد نیازهای غذایی انسان تأمین نمی گردد و بشر بعد از مصرف چند صباحی از خوراکی های مصنوعی مبتلا به عوارض و بیماری های بسیار خطرناک می شود . فلذا مکتب حیات بخش اسلام به نحوه ی تولید غذا و کیفیت و کمیت و مصرف آن اهتمام خاصی نموده است ، و نسبت به غذاها و خوراکی های مضر و آسیب زا هشدار داده و گاه از راه حرمت و ممنوعیت خوراکی ها بشر را ترسانده و گاه از راه کراهت بشر را وادار به پرهیز نموده است .
دخل و تصرف در طبیعت و مواد غذایی به دو گونه است :
1 – دخل و تصرف و تغییر مثبت و مفید ( مثل آب انگور تبدیل به سرکه )
2 – دخل و تصرف و تغییر منفی و مضر ( مثل آب انگور تبدیل به شراب )
اگر دخل و تصرف و تغییر در طبیعت و مواد غذایی به گونه ای باشد که به نظام بدن و جامعه آسیب وارد نسازد مطلوب است ، اما دخل و تصرف و تغییری که به جامعه انسانی و آحاد بشر آسیب وارد سازد ، از جمله دخل و تصرف منفی است که قرآن شریف به شدت با آن مخالفت کرده و بشر را سرزنش نموده است .
« و لأضلّنّهم و لآمنینهم و لامرنهم فلیبتکن آذان الانعام و لامرنهم فلیغیرن خلق الله و من یتخذ الشیطان ولیاً من دون الله فقد خسر خُسراناً مبینا ً »(39)
تأکید قرآن به غذاها و خوراکیهای طیب و طاهر و تازه
از آیات متعددی استفاده می شود که انسان ها باید از رزق و روزی حلال و طیب الهی و طبیعی بهره مند گردند نه از خوراکی ها وغذاهای مصنوعی مضر و آسیب زا و خوراکی های حرام « و کُلُوا مما رزقکُمُ الله حلالاً طیباً »(40)
و آنچه که حلال و پاکیزه و نیک خداوند به شما روزی داده بخورید، یعنی اولا غذاهای شما باید مضر و آسیب زا نباشد و ثانیاً آلوده به مواد مصنوعی و مضر نباشد .
« کُلُوا مِن طیباتِ ما رزقناکُم »(41)
« از خوراکی های پاکیزه بخورید . »
آیه می فرماید از غذاهای حرام و نجس و مصنوعی استفاده نکنید ، بلکه از غذاها و خوراکیهای حلال و پاک و طبیعی بهره مند شوید . ( آنچه خداوند روزی قرار داده ) « کُلُوا و اشربوا مِن رزق الله و لا تعثوا فی الارض مُفسدین »(42)
از روزی خداوند ( حلال و پاکیزه و طبیعی ) بخورید و بیاشامید و در زمین فساد نکنید .
« یا ایّها الرُّسُلُ کُلُوا مِنَ الطّیّباتِ و اعمَلُوا صالِحاً»(43)
« ای پیامبران از غذا ها و خوراکی های طیب و پاک و طبیعی الهی بخورید و کار های نیک انجام دهید.»
گر بگویم شرح این بی حد شود
مثنوی هفتاد من کاغذ شود
شرح این هجران و این خون جگر
این زمان بگذار تا وقت دگر
استحاله فرهنگ غذایی در ایران
اگر غذا های سنتی ایران جایگزین غذا های مصنوعی (ماکارونی و انواع ساندویچ ها و پیتزا و ...) غربی شود ، هم سلامتی و بهداشت خود را به دست می آوریم و هم از نظر اقتصادی به صرفه است . ما می توانیم با منابع غنی غذایی خود (گوشت ، لبنیات ، سبزیجات) بهترین غذاها و خوراکی ها را فراهم کنیم . متأسفانه امروزه ایرانی ها فرهنگ غذایی و خوراکی های خود را از دست داده اند . فرهنگ مغرب زمین ، هم زبان و گویش ایرانی ما را تحت تأثیر قرار داده ( زبان عربی، فارسی ، ترکی، کردی ، لری) و هم پوشش و لباس ما را به کلی تغییر داده و هم آداب و رسوم پسندیده نیاکان ما را دگرگون ساخته ، و هم غذا ها و خوراکی های ما را رفته رفته و به تدریج عوض کرده ، اگر چه هنوز فرهنگ غذایی غرب در تمام نقاط ایران زمین نتوانسته نفوذ و رسوخ کند ، اما 60 در صد فرهنگ غذایی مغرب زمین فرهنگ غذایی ما را دگرگون ساخته !!!
تفسیر فلینظر الانسان الی طعامه
معانی ذیل به طور خلاصه از آیه استظهار می شود « فلینظر الانسان الی طعامه » این است که انسان باید در طعام و غذای روزمره اش فکر و اندیشه کند که چگونه تولید می شود و چگونه ترکیب می شود و چگونه به بازار عرضه می شود و به فروش می رسد؟
آیا غذا ها و خوراکی هایی که به بازار عرضه می شود پاک است یا نجس؟ آیا غذاها و خوراکی هایی که خریداری می کند حلال است یا حرام ؟ آیا غذاها و خوراکی هایی که تولید و عرضه می شود بهداشتی است یا غیر بهداشتی ؟آیا غذاها و خوراکی هایی که عرضه می شود برای بدن و روح مضر است یا مفید؟ آیا غذا ها و خوراکی هایی که عرضه می شود خارجی و از بیگانگان است یا داخلی است ؟ آیا غذاها و خوراکی هایی که تهیه می شود با ترکیبات شیمیایی و مصنوعی است و یا طبیعی و دست نخورده است؟ آیا غذاها و خوراکی هایی که عرضه و توزیع می شود با فرهنگ دینی سازگار است یا ناسازگار ؟
پس از این آیه چنین استفاده می شود که هر غذایی را نباید تولید کرد و هر غذایی را نباید به بازار عرضه و توزیع نمود و نباید هر غذا و خوراکی را خریداری کنیم و نباید هر غذایی و خوراکی را مصرف کنیم. متأسفانه امروزه فرهنگ غذایی ایران دچار بحران شده و بدون دقت و توجه هر غذایی را تولید و توزیع و مصرف می کنیم ، اکثر غذاهای امروزه ایرانی مصنوعی و شیمیایی و مضر است و جسم و جان انسان را تهدید می کند ، و بیشتر امراض و بیماریها معلول تولید و توزیع و مصرف غذاهایی شیمیایی و کهنه است ، زیرا غذا ها و خوراکی های مصنوعی و شیمیایی فقط با آمیختن اسانس ها و آرایش ظاهری و طعم و مزه ی مصنوعی (آمیختن انواع ادویه جات در غذا ) به فروش می رسد و مشتری را فریب می دهد اما از نظر ارزش غذایی و کیفیت آن فقیر است . غذاهای مصنوعی و خوراکی های صنعتی فقط معده را متراکم و سنگین می کند ، اما از نظر پروتئین و مواد قندی و ویتامین فاقد ارزش غذایی است و موجب بیماری ها و امراض صعب العلاج می شود.!!!
بنا براین باید انسان ها نیاز های طبیعی خود را با غذا ها و سبزیجات و میوه جات طبیعی تأمین کنند و از غذا ها و خوراکی های مصنوعی و پر جاذبه و فریبنده به شدت پرهیز نمایند .
معمولاً انسان هایی که از عمر با برکت و سلامتی و نشاط و طراوت برخوردارند کسانی هستند که در طول حیات از آب و هوا و غذا های سالم وخوراکی های طبیعی و سنتی استفاده می کنند و کسانی که دچار امراض صعب العلاج و کوتاهی عمر می شوند از غذاها و خوراکی های مصنوعی و شیمیایی و غیر بهداشتی بهره می گیرند !!!
مصرف غذا ها و خوراکی ها و پوشاک و ظروف طبیعی در عصر ظهور
امام زمان ( عج ) بعد از ظهور همه چیز را به حالت اولیه و طبیعی بر می گرداند ، پوشاک و ظروف و غذاها و خوراکی ها به طور طبیعی و غیر مصنوعی تولید و مصرف می شود و در زمان ظهور حضرت ، هیچ وسیله و ابزار مصنوعی و شیمیایی وجود ندارد . و بشر به طور طبیعی از طبیعت و آب و هوا و غذای سالم و مفید و طیب و طاهر و گوارا بهره مند می گردد و اثری از کارخانجات صنعتی در زمان دولت مهدی ( عج ) باقی نمی ماند . چون بشر در زمان ظهور حضرت ، به بلوغ فکری و عاطفی و اجتماعی نائل می شود و الفبای علوم و معارف (27 حرف ) به طور گسترده در سراسر گیتی به اجرا در می آید و همه ی انسان ها به طور طبیعی از مواهب عالم طبیعت برخوردار می گردند و سالیان متمادی با سلامت کامل به زندگی ادامه خواهند داد.
پی نوشت ها :
1. متون اسلامی ویژه رشته های پزشکی ، دکتر غلامرضا نور محمدی ، ص 179
2 . متون اسلامی ویژه رشته پزشکی ، دکتر غلامرضا نور محمدی ، ص 167
3. شعرا _ 18
4. بحارالانوار ، ج 58 ، ص 275
5 0 بحار الا نوار ، ج 76 ، ص 221 ؛ خصال ، ج 1 ، ص 59
6 . بسی رنج بردم در این سال سی
عجم زنده کردم بدین پارسی
نمیرم از این پس که من زنده ام
که تخم سخن را پراکنده ام
« فردوسی»
7 0 ثواب الاعمال ، صدوق ، ص 34
8 . کافی ، ج 6 ، ص 382
9. خصال صدوق ، ج 1 ، ص 229
10 . مستدرک ، ج 16 ، ص 248 ؛ طب النبی ، ص 23
1 . نهج البلاغه ، حکمت 128
12 . وسایل الشیعه ، ج 25 ، ص 38
13 . انفال ، 11
14 . مکارم الا خلاق ، ج 1 ، ص 328
15 . مستدرک ، ج 16 ، ص 267 ؛ نوادر راوندی ، ص 51
16 . بحار الا نوار ، ج 63 ، ص 451 ؛ مکارم الاخلاق ، ص 157
17 . ثواب الاعمال ، ص 70
18 . ثواب الاعمال ، ص 64
19 . ثواب الاعمال ، ص 64
20 . نهج الفصاحه ، ح 1975
21 . بحار الانوار ، ج 62 ، ص 114
22 . کنز العمال ، ج 10 ، ص 19
23 . غرر الحکم فصل 1 و فصل 86
24 . همان
25 . المواعظ العددیه ، ص 246
26 . راه نجات / ص 103
27 . ارشاد القلوب
28 . الفضائل / ص 125
29 . نهج البلاغه / نامه 31
30 . المواعظ العددیه / ص 269
31 . المواعظ العددیه / ص 155
32 . بحار الانوار ، ج 76 ، ص 221
33 . غرر الحکم ، ج2 ، ص 543
34 . متون اسلامی ویژه ی رشته های پزشکی / ص173
35 .همان
36 . ورزش ، تغذیه ، فیزیولوژی ، بهداشت تألیف علی حسینی ، ص9
37 . بهداشت تهیه شده برای حوزه های علمیه ، ص 67 -68
38 . ورزش ، تغذیه ، فیزیولوژی ، بهداشت تألیف علی حسینی ، ص 9
39 . نساء ، 119
40 . مائده ، 88
41 . رزق همان غذاهای طبیعی و مفید و خدا دادی است نه غذاهای مصنوعی و ساختگی دست بشر که اکثرا ضرر آفرین است . / بقره ، 57
42 . بقره ، 60
43 . مومنون ،51
قرآن
بحار الانوار
متون اسلامی ویژه رشته های پزشکی
صحت و سعادت اثر سید علی مولانا تبریزی
ورزش ، تغذیه ، فیزیولوژی ، بهداشت تألیف علی حسینی
بهداشت تهیه شده برای حوزه های علمیه
راز سلامتی و طول عمر در خانواده اثر علیرضا حاجی بیگلو ( بصیری )