مقدمه
امام سجاد (علیه السلام) در دعای بیست و چهارم توصیه ها و راهکارهای فراوانی را در خصوص چگونگی رفتار فرزندان با پدر و مادر بیان فرموده اند که به چند نمونه آن اشاره و تبیین میشود. همچنین امام سجاد (علیه السلام) در دعای بیست و پنجم دعاها و وظایف متعددی را برای پدر و مادر در برابر فرزندان بیان فرموده اند که به چند نمونه آن نیز اشاره و شرح داده میشود.وظایف فرزندان در برابر پدر و مادر در کلام امام سجاد علیه السلام
امام سجاد (علیه السلام) در دعای بیست و چهارم توصیهها و راهکارهای فراوانی را در خصوص چگونگی رفتار فرزندان با پدر و مادر بیان فرمودهاند که به چند نمونه آن اشاره میشود:
کانون مهر
«اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی أَهَابُهُمَا هَیبَه السُّلْطَانِ الْعَسُوفِ، وَ أَبَرُّهُمَا بِرَّ الاُمِّ الرَّؤُوفِ، وَ اجْعَلْ طَاعَتِی لِوالِدَی وَ بِرِّی بِهِمَا أَقَرَّ لِعَینِی مِنْ رَقْدَه الْوَسْنَانِ، وَ أَثْلَجَ لِصَدْرِی مِنْ شَرْبَه الظَّمْانِ»؛«خدایا! چنان کن که از پدرومادرم چنان بترسم که از پادشاه خودکامه و به آن دو چنان نیکی کنم که مادری مهربان و رئوف [در حق فرزندان خویش]، و فرمانبرداری از پدر و مادر، و نیکی کردن من در حق ایشان را برایم از خواب در چشم خواب آلوده شادی آورتر، و از آب خنک در کام خشکیده گواراتر قرار ده».
تبیین و شرح:
نظام عاطفی خانواده و به طور مشخص مهروزی فرزندان به پدر و مادر، عاملی مهم و اساسی در تحکیم خانواده و همبستگی اعضای آن به شمار میآید. عاطفه و احساس قوی در یک محیط صمیمی و جذاب و سالم چنان در ارضای حس مهرطلبی انسان مؤثر است که مانع هوسهای غلط و بیمارگونه میشود و از پیدایش عقدههای پیچیده روانی جلوگیری میکند.همچنین استحکام روابط خانوادگی و انس و الفت واقعی در کانون خانواده میتواند یک جامعه را به یک خانواده تبدیل کند و از آن دژی محکم دربرابر ناملایمات داخلی و خارجی پدید آورد. با پیشرفتهای گسترده جامعه بشری که محصول صنعتی شدن زندگی است، آنچه از دیدهها مخفی مانده و بدان توجه کافی نشده، گسستگی روابط خانوادگی و به وجود آمدن خلأهای بزرگ عاطفی در میان افراد است که نهایتاً منجر به فروپاشی نهاد بزرگ جامعه خواهد شد.
فرزندانی که در حق پدر و مادر خود کم عاطفگی و بیاحساسی پیشه میکنند و خود را در هر زمان آزاد از فرمان و خواهش آنها میخواهند، بیشک برای جامعه خویش نیز عضوی دلسوز و از جان گذشته نتوانند بود. اگر اسلام دفاع از حریم دین و شریعت و میهن را وظیفه هر مسلمان قلمداد کرده، مبنای قوی آن را در برابر تحکیم عواطف خانوادگی و دین پیریزی نموده است.
افزون بر این آثار اجتماعی، رعایت یا عدم رعایت حقوق پدر و مادر از طرف فرزندان بر تربیت و اخلاق فردی آنان بسیار اثرگذار است و آثار مهیا و زنده آن در زندگی دنیایی ایشان به وضوح آشکار خواهد شد که یا سعادت و نیکبختی است و یا شقاوت و رنج و تیرهروزی.
اینچنین باش
«اللَّهُمَّ خَفِّضْ لَهُمَا صَوْتِی، وَ أَطِبْ لَهُمَا کَلَامِی، وَ أَلِنْ لَهُمَا عَرِیکَتِی، وَ اعْطِفْ عَلَیهمَا قَلْبِی، وَ صَیرْنِی بِهِمَا رَفِیقاً، وَ عَلَیهمَا شَفِیقاً»؛«خدایا! مرا در برابر آن دو آهستهگوی، خوش سخن و نرمخوگردان. دلم را به آنان معطوف بدار و با آنان مهربان و پرشفقت قرارم ده».
تبیین و شرح:
این بیان امام سجاد (علیه السلام) در واقع اشاره به مقام و مرتبه خاص پدر و مادر دارد که بر فرزندان رعایت و حرمت گزاری آن لازم و ضروری است. وظیفه فرزندان فقط تأمین آسایش مادی و ظاهری والدین نیست که اگر بود چنان مشکل و دیریاب نبود. نرم خویی، خوشسخنی، تواضع و به جای آوردن برترین و زیباترین ادبها در قبال پدر و مادر، به خصوص در شرایط سست و شکننده شدن روابط عاطفی، بسیار ضروری و به همان اندازه سخت و پرزحمت است.فرزندان حتی در بدترین وضعیت نباید حرمت پدر و مادر خویش را نادیده بگیرند و اسباب خواری و ذلت آنها را فراهم نمایند. باید توجه داشت که در تعالیم دینی آنچه درباره فروتنی و خاکساری دربرابر پدر و مادر ذکر شده، جز در شأن امامان معصوم (علیهم السلام) و یا عالمان بزرگ وارد نشده است و این حاکی از عظمت مقام ایشان نزد خداوند و جبرانناپذیر بودن زحمات و رنجهای آنان است.
باید ببخشید
«اللَّهُمَّ وَ مَا تَعَدَّیا عَلَی فِیه مِنْ قَوْلٍ، أَوْ أَسْرَفَا عَلَی فِیه مِنْ فِعْلً، أَوْ ضَیعَاهُ لِی مِنْ حَقٍّ، أَوْ قَصَّرا بِی عَنْهُ مِنْ وَاجِبٍ، فَقَدْ وَهَبْتُهُ وَجُدْت بِهِ عَلَیهمَا، وَ رَغِبْتُ إِلَیکَ فِی وَضْعِ تَبِعَتِهِ عَنْهُمَا، فَإِنی لَا أَتَّهِمُهُمَا عَلَى نَفْسِی، وَ لَاأَسْتَبْطِئُهُمَا فِی بِرِّی، وَ لَاأَکْرَهُ مَا تَوَلَّیاهُ مِنْ أَمْرِی یا رَبِّ»؛«خدایا! هرگاه با من به تندی سخن گفتهاند، یا رفتار نابجایی داشتهاند، یا حقی از من را تباه نمودهاند، یا در وظیفه خویش نسبت به من کوتاهی کردهاند، این همه را من بر ایشان بخشیدهام و بدینسان بزرگشان داشتهام؛ من از تو میخواهم که پیامدهای بد اعمالشان را از آنان برداری، که من ایشان را در رابطه با خود محکوم نمیدانم و در نیکی کردن به خود سست و کند رفتارشان نمیشمارم و نگران نیستم که کارهای مرا عهدهدار بودهاند؛ ای پروردگار من!»
تبیین و شرح:
پدر و مادر، خواه ناخواه، در مسیر تربیت فرزندان خود و سرپرستی مادی و معنوی آنها، گاه دچار خطاها و رفتارهای ناهنجاری میشوند و کوتاهی هایی از آنها سر میزند. نگاه فرزندان به این تقصیرها باید عذرپذیرانه و توأم با گذشت و چشمپوشی باشد و هرگز به روی پدر و مادر خویش نیاورند که چه باید میکردند و چهها نکردند که میبایست میکردند.بالاتر اینکه به پاسداشت سالها رنج بی مزد و سعی بیمنت آن دو موجود عزیز، در حق آنان دعا کند و از خدا بخواهد که تبعات بدی های احتمالی آنان را از ایشان بردارد و با آمرزش خود، بر درجات بهشتی و معنوی آنان بیفزاید. چنین شیوه رفتاری باعث میشود رابطه محبت و دوستی میان فرزندان و والدین پیوسته و ناگسستنی باقی بماند و موجبات دلخوری و ناراحتی در سایه لطف پروردگار، برای همیشه از میان برداشته شود و صمیمیتها به چندین برابر افزوده گردد.
چه قصاصی
«أَینَ إِذاً یا إِلهِی طُولُ شُغْلِهِمَا بِتَرْبِیتِی؟! وَ أَینَ شِدَّه تَعَبِهِمَا فِی حِرَاسَتِی؟!وَ أَینَ إِقْتَارُهُمَا عَلَى أَنْفُسِهِمَا لِلتَّوْسِعَه عَلَی؟! هَیهاتَ مَا یسْتَوْفِیانِ مِنِّی حَقَّهُمَا، وَ لَاأُدْرِکُ مَا یجِبُ عَلَی لَهُمَا، وَ لَا أَنَا بِقَاضٍ وَظِیفَه خِدْمَتِهِمَا»؛«معبود من! اگر بدی های آنان را تقاص کنم پس آن تلاشهای طولانیشان برای من، و آن رنج طاقت سوزشان در نگاهداری من، و آن سختگیریشان برخود برای آسایش من، چه خواهد شد؟ نه، هرگز نتوانند تمام حق خود را از من دریافت کنند و من نتوانم آنچه را در قبال ایشان بر عهده من است، به شایستگی بگذارم و بار خدمتشان را به نیکی بر دوش کشم».
تبیین و شرح:
در مقایسهای کوتاه میان آنچه پدر و مادر برای آرامش و امنیت فرزند خود هزینه کردهاند – که اگر نمیکردند زیانهای جبرانناپذیری متوجه سعادت دنیا و آخرت فرزندان میشد – و میان کوتاهی ها و تقصیرهای ایشان، ما را به این نتیجه میرساند که با حکم وجدان باید همواره در برابر آن دو فرشته رحمت الهی، کوچکی و فروتنی پیشه نماییم و یک لحظه از وظیفه خدمت گزاری به آنان غفلت نکنیم.راستی فرزندانی که چون به سن رشد و توانایی می رسند، خیال انتقام گیری از پدر و مادر را در سر می پرورانند و به جبران سهل انگاری های ایشان بر آنان سخت می گیرند و رنجشان می دهند، یا آنان را به دادگاه عدل خداوند حواله می کنند، آیا می توانند آن همه عمر بر باد رفته پدر و مادر در نگه داری و تربیت خود را به ایشان بازگردانند و بر تمام زیان های مالی و جانی ایشان در راه آسایش فرزند، چشم فرو ببندند و با ناسپاسی تمام، ادعای حقوق از دست رفته کنند؟
بی شک اگر تمام عمر و سرمایه مادی و معنوی فرزندان در راه خدمت گزاری به پدر و مادر صرف گردد و تمام کوتاهی های آنان نادیده گرفته شود باز هم اندکی از حقوق هنگفت آنان ادا نشود و هیچ بار منتی متوجه آنان نگردد؟
آخر اینکه فرزندان هستی و وجود خود را مدیون پدر و مادراند و این با هیچ کاری، حتی جان سپردن در راه آسایش و امنیت و سلامت آنان، قابل تلافی و جبران نیست. حال تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.
چشم امید
«اللَّهُمَّ لَاتُنْسِنِی ذِکْرَهُمَا فِی أَدْبَارِ صَلَوَاتِی، وَ فِی إِنَىً مِنْ آناءِ لَیلِی، وَ فِی کُلِّ سَاعَه مِنْ سَاعَاتِ نَهَارِی. اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اغْفِرْ لِی بِدُعَائِی لَهُمَا، وَ اغْفِرْ لَهُمَا بِبِرِّهِمَا بِی مَغْفِرَه حَتْماً، وَ ارْضَ عَنْهُمَا بِشَفَاعَتِی لَهُمَا رِضَىً عَزْماً، وَ بَلِّغْهُمَا بِالْکَرَامَه مَوَاطِنَ السَّلَامَه»؛«خدایا! از خاطرم مبر که پس از نمازهایم، و در هر لحظه از شب و در هر ساعت از روزم، به یاد آنان باشم. خدایا بر محمد و آل محمد و خاندانش درود بفرست و به دعایم در حق ایشان مرا بیامرز، و آنان را به سبب نیکی کردنشان به من، به آمرزش بایسته، ببخشای، و به شفاعت من از آنان خشنود باش، و با کرامت خود، آن دو را به سلامت و رستگاری برسان».
تبیین و شرح:
پدر و مادر از حقدارانی هستند که خداوند فراموش کردنشان و از یاد بردنشان را هرگز روا نداشته، زیرا ایشان سرچشمه های واسطه تمام خیرات و برکات و نعمت هایی هستند که در طول زندگی به ما می رسد و در واقع فراموش کردنشان و بی توجهی به آن دو، از یاد بردن بزرگ ترین نعمت های الهی و ناسپاسی در مقابل پروردگار هستی آفرین و حیات بخش است و معلوم است که چنین فراموشی ای چه تبعاتی سنگین و تنگناهای سختی را پیش روی آدمی می نهند.یاد کردن پدر و مادر در هر لحظه از ساعت شب و روز، ذکر خدا گفتن است که رویگردانی از آن به تعبیر قرآن «مَعیشَه ضنَک؛ زندگی تنگ و ناگوار» در پی می آورد؛ پیش از عذاب آخرت، دنیای شخص را با فلاکت و نکنبت مواجه می سازد.
یاد کردن پدر و مادر به دعا کردن و دستگیری و اطلاع از حال و روز آنان، رحمت و مغفرت خداوند را شامل حال فرزندان قرار میدهد و آنان را به مراتب بالایی از تقرب میرساند. پس، فرزندان اگر راحت جان و جهان خویش را هم طالب باشند، راهش نیکی کردن به پدر و مادر و هواداری از آنهاست، به خصوص در دوران فرتوتی و ناتوانی ایشان، که بیش از هر وقت دیگر به توجه و یاری فرزندان نیازمندند و به آنها چشم امید دارند.
وظایف پدر و مادر در برابر فرزندان در کلام امام سجاد علیه السلام
امام سجاد (علیه السلام) در دعای بیست و پنجم دعاها و وظایف متعددی را برای پدر و مادر در برابر فرزندان بیان فرمودهاند که به چند نمونه آن اشاره میشود:
فرزند صالح
«اللَّهُمَّ وَ مُنَّ عَلَی بِبَقَاءِ وُلْدِی، وَ بِإِصْلَاحِهِمْ لِی، وَ بِإِمْتَاعِی بِهِمْ»؛«خدایا! منتگذار برمن، به: باقینهادن فرزندانم، سامان دادن و اصلاحشان به نفع من، و برخوردارکردن من از ایشان».
تبیین و شرح:
زندگی و حیات باقی برای فرزندان، خود به خود نمیتواند امری مطلوب و درخواستی موجه باشد. چه بسا فرزندانی که عمر طولانی یافتند اما زندگیشان جز رنج و رسوایی برای خود و پدر و مادر نبود و دیگران نیز از وجودشان راحت و آسایش نداشتند. بنابراین مینگریم که پیشوای عابد ما پس از درخواست بقای فرزندان، مسئله شایسته و صالح بودن آنها را پیش میکشد و اینکه برای پدر و مادر و دیگران عناصری مفید و ارزشمند باشند.اصل مهمی که معمولاً در رابطه میان فرزندان و پدر و مادر مغفول میماند، اصل اصلاح و تربیت اخلاق فرزندان است. هرچه جامعهی بشری پیشرفتهای حیرتآور بیشتری در عرصههای گوناگون علمی و فنی را تجربه میکند، توجه او به مسائل روحی و معنوی به خصوص درباره نوجوانان و جوانان رو به کاستی مینهد.
شاهدیم که بسیاری از پدران و مادران هرچه درتوان دارند برای رفاه و آسایش مادی فرزندان خود میکوشند و نخستین اولویت زندگیشان برآوردن توقعات جسمی و ارضای انگیزههای مادی آنان است بی آنکه گام مهمی در تربیت اخلاق دینی فرزندان پیش بگذارند و تلاش در خوری از خود نشان دهند. غافل از اینکه این روش نه تنها برای آینده فرزندان خطرآفرین و زیانآور است که فردای زندگی پدر و مادر را نیز دستخوش ناملایمات و نگرانی ها قرار میدهد.
چنین فرزندانی که طعم صلاح و شایستگی را نچشیدهاند و به تربیت دینی آمیخته نشدهاند، نخواهند توانست به هنگام نیاز پدر و مادر به مهر و عاطفه فرزندی، به آنان پاسخ مثبت دهند و آنان را در دامان محبت بیدریغ خویش بپرورند و آرامش ببخشند.
پدرانه
«إِلهِی امْدُدْ لِی فِی أَعْمَارِهِمْ، وَ زِدْ لِی فِی آجالِهِمْ، وَ رَبِّ لِی صَغِیرَهُمْ، وَ قَوِّلِی ضَعِیفَهُمْ، وَ أَصِحَّ لِی أَبْدَانَهُمْ وَ أَدْیانَهُمْ وَ أَخْلَاقَهُمْ، وَ عَافِهِمْ فِی أَنْفُسِهِمْ، وَ فِی جَوارِحِهِمْ، وَ فِی کُلِّ مَا عُنِیتُ بِهِ مِنْ أَمَرِهِمْ، وَ أَدْرِرْ لِی وَ عَلَى یدَی أَرْزَاقَهُمْ»؛«معبودا! بهخاطر من بر آسایش و رفاهشان بیفزا، عمرشان را طولانی کن، فرزندانشان را بپروران، ناتوانشان را توانا گردان، جسم و دین و خویشان را، و جان و تن و هر کارشان را که به من مربوط است، از هرگزندی در امان بدار، و روزی ایشان را به دست من فراوان و پیوسته گردان».
تبیین و شرح:
این پاره از دعا، نقش برجسته و بی بدیل پدر در خانواده را به تصویر میکشد. در مکتب تربیتی اسلام، سرپرستی پدر شامل امور رفاهی، سلامت، تربیتی و اجتماعی خانواده میشود که وی باید با دیدی وسیع و همه جانبهنگر، با دو چشم دنیایی و آخرتی، صلاح و خیر اهل بیتخود را ملاحظه نماید و به مدیریت و هدایت آنان همت گمارد.قدرت و توانایی بالای پدر در ایفای نقش خود درتمام این زمینهها بهترین تأمینکننده آرامش روحی – روانی افراد خانواده است. هرگونه اظهار ضعف و ناتوانی پدر در محیط خانه باعث میشود افراد تحت سرپرستی او خود را تنها و بدون تکیهگاه مطمئن احساس کنند و در برابر هجمههای بیرونی و درونی، بیدفاع بمانند و چارهای جز تسلیم نداشته باشند.
تربیت فطری
«وَ أَعِنِّی عَلَى تَرْبِیتِهِمْ وَ تَأْدِیبِهِمْ وَ بِرِّهِمْ، وَ اجْعَلْهُمْ لِی عَوْناً عَلَى مَا سَأَلْتُکَ»؛«و مرا بر تربیت و ادب کردن و نیکی کردن با آنها یاری کن ... و ایشان را در عمل کردن آنچه از تو خواستهام یاور من قرار ده».
تبیین و شرح:
تربیت یعنی شکوفا کردن استعدادهای درونی افراد. مربی، صنعتگر نیست که چیزی بسازد و ایجاد کند و بتواند آنچه را درذهن دارد، در دنیای خارج از ذهن به وجود آورد. هرکس با استعدادها و ظرفیتهای خاصی به دنیا میآید که اگر در مسیر تربیت درست قرار بگیرد و مربیای تجربه دیده و آگاه او را بپرورد، آن استعدادها بروز مییابد و شکوفا میگردد و آن ظرفیتها و قابلیتها به بهترین و سودمندترین شکل خود را نمودار میسازد.پس در تربیت، شخصیتها و فطرتها دگرگون نمی شوند، بلکه آنچه که هست، از حالت خفته و بیحرکتی به جنبش و حرکت و رشد درآمده به بالندگی میرسد.
بنابراین، مربی باید نخست انسانشناس و آشنا به توانایی های فطری بشر باشد، آفتهای تربیت و راه جلوگیری و درمان آنها و نیز عناصر مفید و شیوه بهرهمندی از آنها را به خوبی بشناسد. پس کسی که دستی از دور بر آتش دارد و از انسان جز جسم و فعل و انفعالهای شیمیایی و فیزیکی درک نمیکند، نمیتواند مربی مناسبی باشد و بیشک در تربیت افراد دچار خطاها و لغزشهای فاحش خواهد شد.
تربیت و ادب کردن فرزندان به آداب پسندیده عرفی وشرعی، کار بسیار حساس و پرمشکلی است. از این رو، امام(علیه السلام) خداوند را در این امر به یاری میطلبد و میخواهد که پرورش آنان را برای ایشان سهل و آسان گرداند و فرزندان را درانجام این وظیفه، رام و پذیرای برنامههای تربیتی و پرورشی وی قراردهد.
از زبان همه برای همه
«اللَّهُمَّ أَعْطِنَا جَمِیعَ ذلِکَ بِتَوْفِیقِکَ وَ رَحْمَتِکَ، وَ أَعِذْنَا مِنْ عَذَابَ السَّعِیرِ،وَ أَعْطِ جَمِیعَ الْمُسْلِمِینَ وَ الْمُسْلِمَاتِ وَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ مِثْلَ الَّذِی سَأَلْتُکَ لِنَفْسِی وَ لِوُلْدِی فِی عَاجِلِ الدُّنْیا وَ آجِلِ الاخِرَه»؛«خدایا! اینهمه را به توفیق و رحمتت به ما ارزانی کن، و ما را از عذاب آتش افروخته دوزخ در پناه آور، و همانند آنچه را من برای این جهان و آن جهان خود و فرزندانم از تو خواستهام، به همه مردان و زنان مسلمان و با ایمان عطافرما».
تبیین و شرح:
امام سجاد (علیه السلام) با علم محیط و فراگیر خویش، به نیازهای واقعی بشر بیش از خودشان آگاه است، و نیز میداند که دعایش به عنوان مقربترین وجود در درگاه الهی، بلندترین شأن و جایگاه را دارد و هرگز مردود نخواهد شد. از این رو، به نیابت از زبان دل همه مردان و زنان مومن و مسلمان، آنچه را مایه صلاح و اصلاح دنیا و آخرت ایشان است، از خداوند میطلبد و با نفَس مقدس خود همگان را دعا میکند.جدای از این مطلب، سفارش اسلام به دعا کردن مسلمانان و مؤمنان در حق یکدیگر حاکی از اهمیت و ضرورت همگانی این مسئله است. حکمت این توصیه را شاید بتوان در فواید بزرگ اجتماعی آن جستجو کرد که در نهایت به افراد جامعه بازگشت میکند.
عافیت، امنیت و سلامت فردی، همیشه در گرو جامعهای به دور از ناملایمات و گرفتاری هاست. افراد هر اندازه که خود تربیت شده، اخلاقی، متدین و... باشند، چون به محیط ناامن جامعه پای گذارند و در برخورد با دیگران نادرستی و کج خلقی و آشفتگی های متعدد روحی و روانی را مشاهده کنند، بیشک خود و شایستگی ها فردیشان مورد تهدید قرار میگیرد.
بنابراین درست آن است که آنچه از نیکی ها و فضایل و سودمندی های که برای خود از خدا میطلبیم، برای دیگران نیز درخواست نماییم و آنان را به اندازه خویش، بلکه بیشتر، در معرض باران کرامت سرریز پروردگار بخواهیم که فرمود:
«اِنْ اَحْسَنْتُمْ، اَحْسَنْتُمْ لِاَنْفُسَکُم وَ اِن اَسَأتُم فَلَه»1؛
«اگر خوبی کنید، به خود کردهاید و اگر بدی کنید، به زیان خود کرده اید»
پینوشت:
1. اسراء (17)، آیه 7.منبع:
تاریخ و سیره امام سجاد علیه السلام، گروه مولفان، قم؛ دفتر نشر معارف، چاپ اول، بهار 1395ش.