تابلو فرش‌های نفیس محرمی

تابلو فرش محرم، عاشورا و تاسوعا جلوه‌ای از هنر و فرهنگ ماه محرم یکی از نمونه‌های برجسته هنر ایرانی در جهان است که که امروزه هم با دستان هنرمندانه قالی‌بافان عزیز کشورمان به تجلی و جلوه گری تولید، یا با استفاده از فناوری‌های مدرن بافته می‌شود. پس با ما همــراه باشید با بررســـی مختصر در مورد تابلو فرش‌های نفیس محرمی، مناسبهای مذهبی و تاریخچه فرش ایرانی.
2 ساعت و 37 دقیقه پیش
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: ابوالفضل رنجبران
موارد بیشتر برای شما
تابلو فرش‌های نفیس محرمی
تابلو فرش عاشورایی
تابلو فرش محرم، عاشورا و تاسوعا جلوه‌ای از هنر و فرهنگ ماه محرم یکی از نمونه‌های برجسته هنر ایرانی در جهان است که که امروزه هم با دستان هنرمندانه قالی‌بافان عزیز کشورمان به تجلی و جلوه گری تولید، یا با استفاده از فناوری‌های مدرن بافته می‌شود. این تابلو فرش‌ با طرح‌های زیبا و معنوی، از صحنه‌هایی از واقعه عاشورا و شهادت امام حسین (علیه السلام) و یارانش را به تصویر می‌کشند که می توانید در سایز بندی دلخواه آن را به صورت تابلو فرش بافت و تولید کرد. و آن را بهترین نماد و تزیینی مذهبی در منازل و حسینه‌ها و تکایا و مساجد، جهت هدیه دادن مورد استفاده قرار داد. تابلو فرش محرمی به فرش‌هایی گفته می‌شود که معمولاً جنبه نمادین و تزیینی دارد و این اثر فاخر و هنرمندانه و عاشورایی، مورد توجه همه مردمان جهان، در مذاهب مختلف و مذهب شیعه به دلیل ازش هنری، واقع شده است. این فرش‌ها همانند تابلو قاب شده و بر روی دیوار نصب می‌گردد، که اکثریت مردم مذهبی در ایران و کشورهای دیگر در خانه‌های خود برای یادبود واقعه کربلا و اصحاب با وفای حضرت سید الشهدا(علیه السلام) از این قالی ها که به دو نوع دست‌بافت و ماشینی تقسیم می‌گردد، استفاده میکنند. ایران در این زمینه یکی از بزرگترین تولیدکنندگان تابلو فرش در مضامین مختلف در دنیا می‌باشد. اما بعد واقعه عاشورا، تابلو فرش های فاخری با مضامین عاشورایی با خطوط زیبا و تصویرهای از فاجعه کربلا بافته شده است که از هر حیث مورد توجه مردمان جهان قرار گرفته است. 

موضوع تابلو فرش‌ها
از نظر دسته‌بندی موضوعی تابلو فرش شامل تصاویر زیر می‌باشد:

1)مناظر واقعه عاشورا
مانند بازگشت اسب بی‌سوار امام حسین (علیه السلام): این طرح، لحظه‌ای را به تصویر می‌کشد که اسب بی‌سوار امام حسین (علیه السلام) به خیمه‌گاه بازمی‌گردد و خانواده‌اش از شهادت ایشان باخبر می‌شوند. زینب(سلام الله علیها) در جلوی اسب: در این طرح، حضرت زینب(سلام الله علیه) در جلوی اسب برادرش نشسته و در فقدان او می‌گرید. حضور فرشتگان و گنبد حرم امام حسین (علیه السلام): این طرح‌ها فرشتگانی را نشان می‌دهند که با خانواده امام حسین(علیه السلام) همدردی می‌کنند و گنبد حرم امام حسین(علیه السلام) در پس زمینه تصویر دیده می‌شود.

2)خوشنویسی احادیث
شاهکارهای زیبایی از خوشنویسی با مضامین احادیث محرمی یا فرازهای از سلام بر امام حسین یا زیارت عاشورا، مانند حدیث معروف: حُسَینٌ مِنّی و اَنا مِن حسین (حسین از من است و من از حسینم) حدیث نبوی در فضائل امام حسین(علیه السلام) که در منابع حدیثی شیعه و سنی نقل شده است. به عقیده برخی از محقاقان این حدیث به قدری برای هنرمندان مهم بوده که در طول تاریخ به انواع مختلفی خلق شده است، مانند: سردر ورودی حرم امام حسین(علیه السلام) که بصورت حکاکی و کاشی کاری و طلاکوبی خلق شده است. این حدیث شاره به وحدت روحی پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) و امام حسین(علیه السلام) را بیان می‌کند و اینکه محبت به حسین(علیه السلام) سبب محبوبیت نزد خدا می‌شود و بر ادامه نسل امامان شیعه(علیه السلام) از امام حسین(علیه السلام) اشاره دارد. همچنین برخی از تاریخ‌پژوهان معتقدند عبارت انا من حسین به این نکته اشاره دارد که بقای دین اسلام به واسطه قیام امام حسین(علیه السلام) است. لذا هنرمندان خوشنویس در همه برهه‌های مختلف تاریخی با خطوط مختلف از کوفی تا اقلام سته(محقق، ریحان، ثلث، نسخ، توقیع و رقاع) و خطوط بی‌نظیر ایرانی، مانند خط تعلیق نستعلیق و شکسته نستعیلق اهمیت ویژه به تابلو فرشها محرمی می‌پرداختند.

3)شمایل نگاری
تصاویری از اشخاص مشهور مذهبی، از جمله شمایل مطهر و مبارک حضرت علی ابن ابیطالب(علیه السلام)، چهره امام حسین(علیه السلام)، تصاویری از حضرت ابوالفضل العباس که برای آب آوردن به خیمه ها کنار رودخانه ایستاده است.

4)مناسبتهای مذهبی
تابلو فرش با مناسبتهای مذهبی، مانند روز غدیر، ضربت‌خوردن امیرالمومنین علی(علیه السلام) مناسب میلاد امام رضا(علیه السلام) مناسبت معراج پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم)، مناسبت مناسک حج و...

5)تصاویر حرم اهل بیت
تابلو فرش با تصاویر حرم خانه خدا، مسجدالنبی، و حرم با شکوه مولای متقیان امیرالمومنین علی، تابلو فرش بین الحرمین: حرم امام حسین و حضرت ابوالفضل، حرم کاظمین، تابلو فرش حرم با شکوه امام رضا و حرم عسکریین و....

سرچشمه قالی‌بافی مذهبی
قم و کاشان، نایین، مشهد، اصفهان و شیراز با قدمت طولانی سرچشمه قالی‌بافی مذهبی هستند. طرح‌های این شهر به علت وفور طیف رنگ و ظرافت به کار رفته در آنها از ارزش و مقبولیت بسیاری در سطح جهانی برخوردار هستند، نقش‌های اسلیمی هنری، شمایل نگاری، منظره عاشورایی و آیات قرآن دیگر طرح‌های مرسوم به کار رفته می‌باشد و ثبت جهانی شده‌است. 
تابلو فرش زیباترین وسایل نمادین و تزیینی عاشورایی است که با زیبایی خیره کننده خود مورد توجه مردم که به هنر و زیبایی علاقه خاص دارند، قرار گرفته‌است. تابلو فرش دستباف نه تنها در ایران طرفدارانی زیاد دارد بلکه اروپاییان، آمریکایی‌ها، اعراب و چینی‌ها نیز علاقه فراوان به این محصول نشان دادند. انواعی دیگر از تابلو فرش‌ها محرمی، ماشینی می‌باشد که توسط کارخانجات تولید فرش ماشینی کاشان و اصفهان به بازار عرضه می‌شود.

کاربردهای تابلو فرش محرمی
1)هدیه دادن: تابلو فرش محرمی یک هدیه معنوی و ارزشمند است، که می‌تواند به عنوان یادبودی از واقعه عاشورا در سوگوارهای عاشورایی جهت تقدیر و تشکر از هیأت و تشکل‌های مذهبی و محرمی، هدیه داده شود.

2)تزئین حسینیه و تکایا: این تابلو فرش‌ها می‌توانند به عنوان تزئینی زیبا و معنوی در حسینیه‌ها و تکایا استفاده شوند.

3)دکوراسیون منزل: تابلو فرش عاشورا می‌تواند بخشی از دکوراسیون منزل باشد و با ایجاد فضایی معنوی و آرامش‌بخش، جلوه‌ای خاص به خانه ببخشد.

آیین قالی‌شویان بیاد واقعه عاشورا
آیین قالی‌شویان یا مراسم قالی‌شویان، مراسم سنتی و مذهبی مردم کاشان و روستای خاوه است که همه ساله در دومین جمعه پاییز و مصادف با شهادت امامزاده سلطان‌علی بن محمدباقر(علیه‌السّلام) در مشهد اردهال کاشان برگزار می‌شود. این مراسم به مناسبت بزرگ‌داشت شهادت امامزاده سلطان‌علی(علیه‌السّلام) برگزار و به جمعه قالی مشهور است. در این مراسم مردم فین کاشان در یک مراسم نمادین با در دست داشتن چوب‌دستی‌هایی، قالیچه‌هایی را در چشمه‌ای به طور نمادین شستشو می‌دهند و با آداب و رسوم خاصی به عزاداری این امامزاده و یاد عزاداری امام حسین(علیه‌السّلام) می‌پردازند. این مراسم تنها آیین مذهبی است که به تاریخ شمسی برگزار می‌شود. همه ساله مردم بسیاری در این روز برای دیدن این مراسم و زیارت امامزاده سلطان‌علی(علیه‌السّلام) به مشهد اردهال سفر می‌کنند. در کنار امازاده یک بازار واقع شده است که در ﻛﻨـﺎر اﻳﻦ ﺑﺎزار دﺳﺘﻪ‌ﻫﺎی ﺷﺒﻴﻪ‌ﺧﻮان، ﺗﻌﺰﻳﻪ‌ﺧﻮانی میﻛﻨﻨﺪ و ﺷﻬﺎدت حضرت اباعبدالله الحسین(علیه السلام) و ﺑﺮادر ﮔﺮاﻣﻴﺸﺎن حضرت ابوالفضل العباس(علیه السلام) و ﺷﻬﺎدت ﺳﻠﻄﺎن علی ﺑﻦ اﻣﺎم ﻣﺤﻤـﺪﺑﺎﻗﺮ(علیه‌السّلام) را ﻳﺎدآوری میﻛﻨﻨﺪ.
ﭘﺲ از اﻳﻦ واﻗﻌﻪ که مردم را یاد واقعه غم انگیز عاشورا می‌ساخت، مردم فین کاشان ﺑﺎ ﺧﻮد ﻋﻬﺪ ﺑﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﺗﺎ دار ﻗﻴﺎﻣﺖ، ﻫﺮ ﺳـﺎل ﻳـک ﺑـﺎر در ﺳﻴﺰدﻫﻢ ﭘﺎﻳﻴﺰ (ﻣﻬﺮﻣﺎه) ﻳﺎ در دوﻣﻴﻦ ﺟﻤﻌﻪ ﭘﺎﻳﻴﺰ ﻛﻪ ﻣﻘـﺎرن ﺑـﺎ روز ﺧـﺎک‌ﺳـﭙﺎری ﺷـﻬﻴﺪ اردﻫﺎل اﺳـﺖ ﺑـﻪ زﻳـﺎرﺗﺶ ﺑـﻪ ﻣـﺸﻬﺪ اردﻫـﺎل ﺑﻴﺎﻳﻨـﺪ و ﻳـﺎد واﻗﻌـﻪ عاشورای امام حسین و ﺷـﻬﺎدت و ﻣﺮاﺳـﻢ ﺧﺎک‌ﺳﭙﺎری این امامزاده او را در ﺳﺎﻟﮕﺮد ﺷﻬﺎدﺗﺶ ﺑﺎ ﻣﺮاﺳﻢ ﻗﺎﻟیﺷﻮﻳﺎن زﻧﺪه ﻧﮕﻪ دارﻧﺪ.

نحوی شهادت اﻣﺎﻣﺰاده ﺳﻠﻄﺎن علی
در ﭼﮕﻮﻧﮕﻲ‌ ﻏﺴﻞ و ﺧﺎک‌ﺳﭙﺎری اﻣﺎﻣﺰاده ﺳﻠﻄﺎن ﻋﻠی دو رواﻳـﺖ در ﻣﻴﺎن ﻣﺮدم وﺟﻮد دارد:
ﺑﻪ رواﻳﺘﻲ‌ ﻓﻴﻨﻲ‌ﻫﺎ ﭘﻴﻜﺮ اﻣﺎﻣﺰاده را ﺑﺮ روی ﺗﺨﺘﻪ ﻗﺎﻟﻲ‌ ﻣﻲ‌ﮔﺬارﻧﺪ و ﺑﻪ ﺳﺮ ﺟـﻮی آﺑـﻲ‌ ﻛﻪ اﻛﻨﻮن ﺑﻪ ﻧﻬﺮ ﺷﺎزده ﺣﺴﻴﻦ ﻣﻌﺮوف اﺳﺖ، ﻣﻲﺑﺮﻧﺪ و ﻏﺴﻞ ﻣﻲدﻫﻨﺪ. ﺑﻌﺪ ﻫـﻢ ﭘﻴﻜـﺮ او را ﺗﺎ ﺳﺮ ﺗﭙﻪ ﻛﻨﻮﻧﻲ‌ ﺗﺸﻴﻴﻊ ﻣﻲ‌ﻛﻨﻨﺪ و در آﻧﺠﺎ ﺑﻪ ﺧﺎوه‌ای‌ﻫﺎ ﻣﻲ‌دﻫﻨﺪ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺧﺎﻛﺶ ﺑﺴﭙﺎرﻧﺪ.
ﺑﻪ رواﻳﺘﻲ‌ دﻳﮕﺮ، ﭼﻮن ﭘﻴﻜﺮ اﻣﺎﻣﺰاده ﭘﺎره ﭘﺎره و ﺑﻲ‌ﺳﺮ و ﺧﻮﻧﻴﻦ ﺑـﻮد، او را ﺑـﻲ‌ آﻧﻜـﻪ ﻏﺴﻞ ﺑﺪﻫﻨﺪ روی ﻗﺎﻟﻲ‌ ﻣﻲ‌ﮔﺬارﻧﺪ و ﺑﻪ ﺳﺮ ﺗﭙﻪ ﻣﻲ‌ﺑﺮﻧﺪ و ﺑﻪ ﺧﺎک ﻣﻲ‌ﺳـﭙﺎرﻧﺪ. ﺑﻌـﺪ ﻗـﺎﻟﻲ‌ آﻏﺸﺘﻪ ﺑﻪ ﺧﻮن اﻣﺎﻣﺰاده ﺷﻬﻴﺪ را ﺑﺎ آب ﺟﻮی ﻣﻲ‌ﺷﻮﻳﻨﺪ.(ﺑﻠﻮﻛﺒﺎشی، ﻣﻨﺎسک ﻧﻤﺎدﻳﻦ ﻗﺎلیﺷﻮیی در ﻣﺸﻬﺪ اردﻫـﺎل، ص۷۲، دﻓﺘﺮ ﭘﮋوﻫﺶﻫﺎی ﻓﺮهنگ).

آداب و رسوم ﻣﺮاﺳﻢ
آداب و رسوم و مراحل آئین قالی‌شویان از این قرار است:
ﻳﻚ ﻫﻔﺘﻪ ﻗﺒﻞ از ﻣﺮاﺳﻢ ﻗﺎﻟﻲ‌ﺷﻮﻳﺎن، در اوﻟﻴﻦ ﺟﻤﻌﻪ ﭘﺎﻳﻴﺰ و ﻣﺎه ﻣﻬﺮ، ﻣﺮاﺳـﻢ ﺟـﺎر در ﺷﻬﺮﻫﺎی ﻓﻴﻦ و ﻛﺎﺷﺎن، اﺟﺮا ﻣﻲ‌ﺷﻮد، اﻫﺎﻟﻲ‌ ﻓﻴﻦ و ﻛﺎﺷﺎن اﻳـﻦ ﺟﻤﻌـﻪ را «ﺟﻤﻌـﻪ ﺟـﺎر» ﻣﻲ‌ﻧﺎﻣﻨﺪ. در اﻳﻦ روز ﻋﻼوه ﺑﺮ اﻃﻼع‌رﺳﺎﻧﻲ، ﻣﺮدم را ﺑﺮای اﺟﺮای ﻣﺮاﺳﻢ ﻗﺎﻟﻲ‌ﺷﻮﻳﻲ‌ در ﻣـﺸﻬﺪ اردﻫﺎل، دﻋﻮت ﻣﻲ‌ﻛﻨﻨﺪ، ﺑﺮای اﺟﺮای ﻣﺮاﺳﻢ «ﺟﺎر» ﺷـﺐ اوﻟـﻴﻦ ﺟﻤﻌـﻪ و ﺻـﺒﺢ ﺟﻤﻌـﻪ ﺟﺎرﭼﻲ‌ﻫﺎ در ﻛﺎﺷﺎن ﻗﺪم ﻣﻲ‌زﻧﻨﺪ و ﺑﺎ ﺑﺎﻧﮓ ﺑﻠﻨـﺪ و آواز ﻣﺨـﺼﻮﺻﻲ‌ ﻣـﺮدم را از ﻣﺮاﺳـﻢ ﻫﻔﺘﻪ آﻳﻨﺪه ﻣﻄﻠﻊ ﻣﻲ‌ﺳﺎزﻧﺪ: آﻫﺎی آﻫﺎی! ﻣﺮدم ﻓﻴﻦ از ﻣﺮد و زن، ﻛﻮﭼﻚ و ﺑﺰرگ، ﻫﻤﻪ ﺑﺸﻨﻮﻳﺪ؛ ﺣﺘﻲ‌ ﺑﭽـﻪ‌ﻫـﺎی ﻫﺸﺖ ﺳﺎﻟﻪ. ﺑﺎﻳﺪ روز جمعه در ﻣﺸﻬﺪ ﻗﺎﻟﻲ‌ در ﺻﺤﻦ ﺣﻀﺮت ﺳﻠﻄﺎن ﻋﻠﻲ‌ ﻣﻌـﺮوف ﺑـﻪ ﺻﺤﻦ ﺳﺮدار ﻛﺎﺷﻲ، ﺟﻤﻊ ﺷﻮﻳﺪ و ﭼـﻮب‌ﻫـﺎی ﺧـﻮد را ﻫﻤـﺮاه داﺷـﺘﻪ ﺑﺎﺷـﻴﺪ. آﻫـﺎلی، آﻫﺎلی! (روح الامینی، ﻣﺤﻤﻮد، آﻳﻴﻦ‌ﻫﺎ ﻛﻬﻦ در اﻳﺮان اﻣﺮوز، ص۱۷۰، چ ۴، ﺗﻬـﺮان، (۱۳۸۷).
ﻓﻴﻨﻲ‌ﻫﺎ آﻳﻴﻦ ﺟﺎر را در ﻣﺴﺎﺟﺪ ﻓﻴﻦ ﻧﻴﺰ اﺟﺮا ﻣﻲ‌ﻛﻨﻨﺪ و در ﻛﺎﺷـﺎن در ﻣﺤﻠـﻲ‌ ﺑـﻪ ﻧـﺎم ﭘﺎﻧﺨﻞ در اﺑﺘﺪای ﺑﺎزار ﺑﺰرگ ﻛﺎﺷﺎن ﺑﺎ ﺧﻮاﻧﺪن اﺷﻌﺎر ﻣﺬﻫﺒﻲ‌ ﺑـﻪ ﺻـﻮرت دﺳـﺘﻪ‌ﺟﻤﻌـﻲ، ﻣﺮدم را ﺑﻪ ﺷﺮﻛﺖ در اﻳﻦ ﻣﺮاﺳﻢ ﻓﺮا ﻣﻲ‌ﺧﻮاﻧﻨﺪ. ﺗﻌﻴﻴﻦ «ﺟﻤﻌﻪ ﺟﺎر و روز ﻗﺎﻟﻲ‌ﺷﻮﻳﻲ‌ ﺑﺮ ﻋﻬﺪه رﻳـﺶ‌ﺳـﻔﻴﺪان، ﻣﻌﺘﻤـﺪان و ﺑﺰرﮔـﺎن ﺷﻬﺮ ﻓﻴﻦ اﺳﺖ. ﭼﻮن اﻳﻦ ﻣﺮاﺳﻢ ﺑﺮ ﻃﺒـﻖ ﺗﻘـﻮﻳﻢ ﺷﻤـﺴﻲ، ﺑﺮﮔـﺰار ﻣـﻲ‌ﮔـﺮدد.
در دوﻣﻴﻦ ﺟﻤﻌﻪ ﭘـﺎﻳﻴﺰ ﻛـﻪ روز ﻗـﺎﻟﻲ‌ﺷـﻮﻳﺎن اﺳـﺖ، ﺗﻌـﺪاد زﻳـﺎدی از ﻫﻤﻮﻃﻨـﺎن از ﺷﻬﺮﻫﺎی ﻣﺨﺘﻠﻒ ایران ﺑﺮای ﺗﻤﺎﺷﺎی ﻣﺮاﺳﻢ ﻗﺎﻟﻲ‌ﺷﻮﻳﺎن ﺑﻪ ﻣﺸﻬﺪ اردﻫﺎل ﻣﻲ‌آﻳﻨﺪ. ﻫﺮ ﺳﺎﻟﻪ ﻧﺰدیک ﺑﻪ ﻳﻜﺼﺪ ﻫﺰار ﮔﺮدﺷﮕﺮ و ﻣﺴﺎﻓﺮ از ﺳﺮاﺳﺮ اﻳـﺮان ﺑـﺮای ﺣـﻀﻮر در ﻣﺮاﺳﻢ ﻗﺎﻟﻲ‌ﺷﻮﻳﺎن و دﻳﺪن اﻳﻦ ﻣﺮاﺳﻢ ﻣﻨﺤﺼﺮ ﺑﻪ ﻓﺮد ﺑﻪ ﻣﺸﻬﺪ اردﻫﺎل ﺳﻔﺮ ﻣﻲ‌ﻛﻨﻨﺪ. ﻻزم ﺑﻪ ذﻛﺮ اﺳﺖ ﺑﺮﮔﺰاری اﻳﻦ ﻣﺮاﺳﻢ ﺑﺎ آداب ﺧﺎص ﺧﻮد وﻳﮋه ﻣﺮدم ﻓﻴﻦ اﺳـﺖ. ﺑﻨـﺎﺑﺮاﻳﻦ از ورود ﺑﻪ دﻳﮕﺮان ﺑﺮای ﺷﺮﻛﺖ در ﻣﺮاﺳﻢ وﻳﮋه ﻛﻪ ﺑﺎ ﭼﻮﺑﺪﺳﺘﻲ‌ ﻫﻤـﺮاه اﺳـﺖ، ﺟﻠـﻮﮔﻴﺮی ﻣﻲ‌ﻛﻨﻨﺪ و ﺑﻘﻴﻪ ﻓﻘﻂ ﺑﻪ ﺗﻤﺎﺷﺎ و ﻫﻤﺮاﻫﻲ‌ در ﻋﺰاداری اﻳﻦ ﻣﺮاﺳﻢ میﭘﺮدازﻧﺪ.

ﻳـﺎ ﺣـﺴﻴﻦ، ﻳـﺎ ﺣﺴﻴﻦ ﮔﻮﻳﺎن
ﺳﭙﺲ ﻫﻤﻪ آرام ﻣﻲ‌ﮔﻴﺮﻧﺪ و روﺣﺎﻧﻲ‌ و ﺧﻄﻴﺐ در ﻣﻨﺎﻗﺐ و ﻓﻀﺎﻳﻞ ﺣﻀﺮت ﺳﻴﺪاﻟﺸﻬﺪا(علیه‌السّلام) و یاران با وفای ایشان در دشت کربلا و ﻓﻀﺎﻳﻞی از اﻣﺎﻣﺰاده ﺳـﺨﻨﺮاﻧی ﻣیﻛﻨﺪ و در برشمردن نیکویی های اﻣﺎﻣﺰاده ﺳﻠﻄﺎﻧﻌﻠﻲ‌ و ﺣﻀﺮت ﺳﻴﺪاﻟﺸﻬﺪا روﺿﻪ‌ﺧﻮاﻧی ﻣـیﻛﻨـﺪ. ﭘـﺲ ﺑﺰرﮔﺎن و ﻣﻌﺘﻤﺪان روﺳﺘﺎی ﺧﺎوه (روﺳﺘﺎﻳﻲ‌ در ﻧﺰدﻳﻜﻲ‌ ﻣﺸﻬﺪ اردﻫﺎل) ﺑﻨﺎﺑﺮ ﻳﻚ رﺳﻢ و ﺳﻨﺖ ﻗﺪﻳﻤﻲ‌ و ﻃﻲ‌ ﻣﺮاﺳﻤﻲ‌ ﺧـﺎص ﻗﺎﻟﻲ‌ دﺳﺖ‌ﺑﺎف و ﻣﻘﺪﺳﻲ‌ را ﻃﺒﻖ آﻳﻴﻨﻲ‌ ﻛﻪ ﻧﻤﺎدی از ﭘﻴﻜﺮ ﭘـﺎک ﺣـﻀﺮت ﺳـﻠﻄﺎﻧﻌﻠی(علیه‌السّلام) اﺳﺖ، ﺑﻪ رﻳﺶ‌ﺳﻔﻴﺪان و ﺑﺰرﮔﺎن ﻓﻴﻦ ﺗﺤﻮﻳﻞ ﻣﻲ‌دﻫﻨﺪ (ﻣﻲ‌ﺳﭙﺎرﻧﺪ). ﻣﺮدم و ﭼﻮب ﺑﻪدﺳﺘﺎن ﻓﻴﻨﻲ‌ ﺑﺎ دﻳﺪن ﻗﺎﻟﻲ‌ ﺑﻪ ﺷﻮر و ﻫﻴﺠﺎن ﻣﻲ‌آﻳﻨﺪ و «ﻳـﺎ ﺣـﺴﻴﻦ، ﻳـﺎ ﺣﺴﻴﻦ» ﮔﻮﻳﺎن ﺑﻪ ﻃﺮف ﺑﺰرﮔﺎن ﻓﻴﻦ ﺣﺮﻛﺖ ﻣﻲ‌ﻛﻨﻨﺪ، ﺟﻮاﻧﺎﻧﻲ‌ ﻛﻪ ﭼﻮب در دﺳﺖ ﻧﺪارﻧﺪ ﭘﻴﺶ ﻣﻲ‌آﻳﻨﺪ و ﻗﺎﻟﻲ‌ را از ﺑﺰرﮔﺎن ﺗﺤﻮﻳﻞ ﻣﻲ‌ﮔﻴﺮﻧﺪ و در ﺣﺎﻟﻲ‌ﻛﻪ ﮔﺎﻫﻲ‌ ﻗﺎﻟﻲ‌ را ﺑﺮ دوش و ﮔﺎﻫﻲ‌ ﺑﺮ روی دﺳﺖ دارﻧﺪ در ﻣﻴﺎن ﺟﻤﻌﻴﺖ ﻣﺮدان ﭼﻮب ﺑﻪ دﺳﺖ، از ﻣﻴﺎن ﺗﻤﺎﺷﺎﮔﺮان و ﻧﺎﻇﺮان و ﻋﺰاداران ﻣﻲ‌ﮔﺬرﻧـﺪ و ﺑـﺎ ﻫﻤـﺎن ﺷـﻮر و اﺷـﺘﻴﺎق و ﻫﻴﺠـﺎن و ﻫﺮوﻟـﻪ‌ﻛﻨـﺎن و دوان دوان ﻗﺎﻟﻲ‌ را ﺑﻪ ﻛﻨﺎر ﭼﺸﻤﻪ آب در ﻛﻨﺎر ﺑﻘﻌﻪ ﺷﺎﻫﺰاده ﺣﺴﻴﻦ ﻣﻲ‌ﺑﺮﻧﺪ.

ﻋﻠﻢ و ﻛﺘـﻞ‌ﻫـﺎی ﻫﻴﺄت ﻋـﺰاداری
مردمان کاشان ﻗـﺎلی ﻟﻮﻟﻪ ﺷﺪه را در ﭘﻨﺎه ﭼﻮب‌دستیﻫﺎی ﺧﻮد در ﺣﺎﻟﻲ‌ﻛﻪ ﻋﻠﻢ و ﻛﺘـﻞ‌ﻫـﺎی ﻫﻴﺄت ﻋـﺰاداری ﭘﻴﺸﺎﭘﻴﺶ در ﺣﺮﻛﺖ اﺳﺖ، ﺑﻪ ﺳﻮی ﭼـﺸﻤﻪ ﻣـﻲ‌ﺑﺮﻧـﺪ. ﭘﻴـﺸﺎﭘﻴﺶ ﺣـﺎﻣﻼن ﻗـﺎﻟﻲ، اﺳـﺐ ﺳﻮاری ﺣﺮﻛﺖ ﻣﻲ‌ﻛﻨﺪ ﻛﻪ ﺟﺎﻧﻤﺎزی را ﺑﺎ ﺧﻮد ﺣﻤﻞ ﻣﻲ‌ﻛﻨﺪ، ﻣﺮدم اﻳﻦ ﺟﺎﻧﻤﺎز را ﻧﻤـﺎدی از عبادت و ﻧﻤﺎز اﻣﺎﻣﺰاده ﺳﻠﻄﺎﻧﻌﻠﻲ (علیه‌السّلام) ﻣﻲ‌داﻧﻨﺪ اﻟﺒﺘﻪ اﻳﻦ ﻛﺎر ﻧﻴﺰ از ﻧﺴﻠﻲ‌ ﺑﻪ ﻧـﺴﻞ دﻳﮕـﺮ ﻣﻨﺘﻘﻞ میﺷﻮد و ﻫﺮ ﺷﺨﺼﻲ‌ ﻧﻤﻲ‌ﺗﻮاﻧﺪ ﺣﺎﻣﻞ ﺟﺎﻧﻤﺎز ﺑﺎﺷﺪ اﻛﻨﻮن ﻣﺮدم ﺑﺮ اﻳﻦ اﻋﺘﻘﺎدﻧﺪ ﻛﻪ اﻳﻦ ﺷﺨﺺ از ﻧﻮادﮔﺎن ﺟﺎﻧﻤﺎزدار اﻣﺎﻣﺰاده ﺳﻠﻄﺎنعلی(علیه‌السّلام) اﺳﺖ ﻛﻪ از آن ﭘﺲ اﻳـﻦ وﻇﻴﻔـﻪ در ﻣﻴﺎن ﻓﺮزﻧﺪان او ﺑﻪ دﻳﮕﺮی واﮔﺬار ﺷﺪه اﺳﺖ. ﭘﺸﺖ ﺳـﺮ ﺣﺎﻣـﻞ ﺟﺎﻧﻤـﺎز، ﮔﺮوهی از اﻫــﺎﻟﻲ‌ روﺳــﺘﺎی ﺧــﺎوه ﻋﻠــﻢ ﺳــﺒﺰی را ﺑــﺮ دﺳــﺖ ﮔﺮﻓﺘــﻪ و ﺣﻤــﻞ ﻣــﻲ‌ﻛﻨﻨــﺪ و ﺳــﭙﺲ ﭼﻮب ﺑﻪدﺳﺖ‌ﻫﺎ و ﻗﺎﻟﻲ‌ ﺑﺮدوش‌ﻫﺎ از ﭘﺸﺖ ﺳـﺮ ﻋﻠـﻢ ﺣﺮﻛـﺖ ﻣـﻲ‌ﻛﻨﻨـﺪ و در ﺣـﺎﻟﻲ‌ﻛـﻪ ﭼﻮﺑﺪﺳﺘﻲ‌ﻫﺎﻳﺸﺎن را در ﻫﻮا و ﺑﺎﻻی ﺳﺮﺷﺎن ﺗﻜﺎن ﻣﻲ‌دﻫﻨﺪ ﻓﺮﻳﺎد ﻳﺎﺣﺴﻴﻦ، ﻳﺎﺣﺴﻴﻦ، ﻳﺎﺣﺴﻴﻦ و اﷲ اﻛﺒﺮ ﺳﺮ میدﻫﻨﺪ و ﺑﺎ ﺗﻜـﺎن دادن ﭼﻮﺑﺪستی در ﻫـﻮا ﺑـﻪ ﻧﺒـﺮدی ﻧﻤـﺎدﻳﻦ ﺑـﺎ ﻗﺎﺗـﻞ ﺣﻀﺮت ﺳﻴﺪاﻟﺸﻬﺪا(علیه‌السّلام) و اﻣـﺎﻣﺰاده ﺳﻠﻄﺎنعلی(علیه‌السّلام) میﭘﺮدازﻧﺪ.

غسل نمادین قالی
ﻫﺮﭼﻪ ﺑﻪ ﭼﺸﻤﻪ ﻧﺰدﻳﻚ ﻣﻲ‌ﺷـﻮﻧﺪ، ﻣﺮاﺳﻢ ﺑﻪ اوج ﺧﻮد ﻧﺰدﻳﻚ‌ﺗﺮ ﻣﻲ‌ﺷﻮد، ﭘﺲ از ﮔﺬر از ﻣﺴﻴﺮ، ﺑﺎ رﺳﻴﺪن ﺑﻪ ﭼﺸﻤﻪ، ﻗﺎﻟﻲ‌ در ﻛﻨﺎر ﭼﺸﻤﻪ ﺑﺮ زﻣﻴﻦ ﻓﺮود ﻣﻲ‌آﻳـﺪ، ﺟﻮاﻧـﺎن ﻗـﺎلی را ﻛـﻪ ﻧﻤـﺎدی از ﭘﻴﻜـﺮ ﭘـﺎک اﻣـﺎﻣﺰاده ﺳﻠﻄﺎنعلی(علیه‌السّلام) اﺳﺖ، در ﻛﻨﺎر ﭼﺸﻤﻪ ﺑﺮ روی زﻣﻴﻦ میﮔﺬارﻧﺪ و دور آن ﺣﻠﻘﻪ میزﻧﻨـﺪ و ﭼﻮب ﺑﻪدﺳﺘﺎن ﭼﻮب‌ﻫﺎﻳﺸﺎن را ﺑﺎﻻی ﺳﺮ و در ﻫﻮا ﺗﻜﺎن می‌دﻫﻨﺪ. و شروع به نوحه و عزاداری می‌کنند.

ﻟﻌﻦ بر دشمنان امام حسین
و بعد ﻣﺮاﺳﻢ ﻟﻌﻦ‌ﺧـﻮانی شروع میشود و دﺷـﻤﻨﺎن امام حسین(علیه السلام)، اﺋﻤﻪ طاهرین(علیهم‌السلام) و ﻗﺎﺗﻼن اﻣﺎﻣﺰاده ﺳﻠﻄﺎنعلی(علیه‌السّلام) را ﻟﻌﻦ و ﻧﻔﺮﻳﻦ میﻛﻨﻨﺪ. وقتی ﻣﺮاﺳﻢ ﻟﻌﻦ‌ﺧـﻮانی ﺑﻪ ﭘﺎﻳﺎن رﺳﻴﺪ، اﻓﺮادی ﻛﻪ ﭼﻮب در دﺳﺖ دارﻧﺪ، ﺳﺮ ﭼﻮب‌دستیﻫﺎی ﺧـﻮد را در ﭼـﺸﻤﻪ ﻓﺮو میﺑﺮﻧﺪ و ﺑﻴﺮون می‌آورﻧﺪ ﺑﻌﺪ ﻗﻄﺮات آبی را ﻛﻪ ﺑﺮ ﺳﺮ ﭼـﻮب‌ﻫـﺎ ﻣﺎﻧـﺪه اﺳـﺖ، ﺑـﺮ روی ﻗﺎلی و ﻧﺎﻇﺮان و ﻋﺰاداران میﭘﺎﺷﻨﺪ و ﺑﺪﻳﻦ‌ﺻﻮرت آب ﭼﺸﻤﻪ را ﺑﻪ ﻧﺸﺎﻧﻪ ﺗﻐـﺴﻴﻞ اﻣﺎﻣﺰاده ﺑﺮ روی آن می‌اﻓﺸﺎﻧﻨﺪ و ﻗـﺎلی را ﻛـﻪ ﻧﻤـﺎدی از اﻣـﺎﻣﺰاده‌ی ﺷـﻬﻴﺪ اﺳـﺖ ﻏـﺴﻞ می‌دﻫﻨﺪ. (در اﻳﻦ ﻣﺮاﺳﻢ در واﻗﻊ ﻗﺎلی ﺷﺴﺘﻪ نمیﺷـﻮد ﺑﻠﻜـﻪ ﺣﺮکتی ﻧﻤـﺎدﻳﻦ از روزی اﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﺮاﺳﻢ ﺗﻐﺴﻴﻞ و ﺗﺪﻓﻴﻦ ﺣﻀﺮت ﺳﻠﻄﺎنعلی(علیه‌السّلام) اﻧﺠـﺎم ﮔﺮﻓﺘـﻪ و اﻧﺠـﺎم اﻳـﻦ ﻣﺮاﺳـﻢ ادای ﻋﻬﺪ و ﭘﻴﻤﺎنی اﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﺎ ﺧﻮد ﺑﺴﺘﻪ‌اند).

ذکر و نام امام حسین، در همه ابعاد مراسم 
ﭘﺲ از اﻧﺠﺎم ﻣﺮاﺳﻢ ﻏﺴﻞ و ﺷﺴﺖ‌وﺷﻮ، دوﺑﺎره ﻗﺎلی را ﺑﺎ ﺷﻮر و ﻫﻴﺠـﺎن ﺑـﺮ دوش میﮔﻴﺮﻧﺪ و آﻣﺎده ﺑﺎزﮔﺸﺖ ﺑﻪ ﺣﺮم اﻣﺎﻣﺰاده میﺷﻮﻧﺪ، در ﻣﺮاﺳﻢ ﺑﺎزﮔﺸﺖ ﻗـﺎلی ﺑـﻪ ﺣـﺮم اﻣﺎﻣﺰاده، ﻋﺪه‌ای به ﺳﻮﮔﻮار نوحه میﺧﻮاﻧﻨﺪ و به یاد سید و سالار شهیدان، حضرت ابا عبدالله الحسین(علیه السلام) ﺳـﻴﻨﻪ می‌زﻧﻨـﺪ تا قالی به امامزاده برسد.

روﺿﻪ‌ خوانی برای ﺳﻴﺪاﻟﺸﻬﺪا و شهدای کربلا
ﺳﺮاﻧﺠﺎم ﭘﺲ از آن ﻫﻤﻪ ﻫﻴﺠﺎن و ﺗﻼش و ﻛﺸﻤﻜﺶ، ﺑﺎ ﻓﺮﻳﺎدﻫـﺎی اﷲ اﻛﺒـﺮ و ﻧـﻮای ﺣﺴﻴﻦ، ﺣﺴﻴﻦ، ﻣﻌﺘﻤﺪان، رﻳﺶ‌ﺳﻔﻴﺪان و ﺑﺰرﮔﺎن ﻓﻴﻦ، ﻗﺎلی را از آﻧﺎن ﺗﺤﻮﻳـﻞ ﮔﺮﻓﺘـﻪ و ﺑﺎ آداب و اﺣﺘﺮام ﺗﻤﺎم، ﻗﺎلی را ﺑﻪ ﺧﺎدﻣﺎن ﺣﺮم ﺗﺤﻮﻳﻞ می‌دﻫﻨﺪ. اﻳـﻦ ﻣﺮاﺳـﻢ ﺗﻘﺮﻳﺒﺎ ً ﺗﺎ ﺑﻌﺪازﻇﻬﺮ اداﻣﻪ میﻳﺎﺑـﺪ و ﺑـﺎ ﺗﺤﻮﻳـﻞ ﻗـﺎلی ﺑـﻪ ﺧﺎدﻣـﺎن ﺑـﻪ ﭘﺎﻳـﺎن میرﺳـﺪ و ﭼﻮب‌ﻫﺎی مردم ﻓﻴﻨ کاشان ﺗﺎ ﻣﺮاﺳﻢ ﺳﺎل آﻳﻨﺪه ﺑﻪ اﻧﺒﺎر می‌رود. ﺑﺎ ﺑﻪ ﭘﺎﻳﺎن رﺳﻴﺪن روز قالی‌ﺷﻮﻳﺎن و ﺟﻤﻌﻪ ﻗﺎلی، ﻫﻔﺘﻪ زﻳﺎرت آﻏﺎز میﺷـﻮد. در اﻳـﻦ ﻫﻔﺘﻪ در ﺻﺤﻦ ﻫﺎ و ﺣﺮم اﻣﺎﻣﺰاده ﻣﺠﺎﻟﺲ ﺳﻮﮔﻮاری و ﻋﺰاداری ﺑﺮﭘﺎﺳﺖ و ﻣـﺮدم ﺑـﻪ ﺳـﻴﻨﻪ‌زﻧـﻲ و روﺿــﻪ‌ﺧــﻮانی در ﻣــﺼﻴﺒﺖ اﻫــﻞ ﺑﻴــﺖ و ﺳﻴﺪاﻟــﺸﻬﺪا(علیه‌السّلام) و شهدای کربلا میﭘﺮدازﻧﺪ(ﻣﻨﺎسک ﻧﻤﺎدﻳﻦ ﻗﺎلیﺷﻮیی در ﻣﺸﻬﺪ اردﻫـﺎل، ص۲۰، دﻓﺘﺮ ﭘﮋوﻫﺶﻫﺎی ﻓﺮهنگ)

تاریخچه مختصر از قالی ایرانی
پروفسور پوپ در مورد بافت نخستین فرش‌ها و شروع قالی‌بافی توسط ایرانیان گفته است: زندگی ایلیاتی و چادر نشینی مردم آسیای وسطی و آمیختگی آن با کار چوپانی خود به خود ضرورت و شرایطی را به وجود آورده بود که به کمک مواد اولیه فراوان، چادر نشینان از اوقات بیکاری استفاده کرده، با رشتن و پیوستن الیاف پشم، پوشش‌هایی به وجود آوردند که برای تهیه چادر و مفروش، بادوام، سبک و ارزان باشد، با این که مدرک تاریخی صحیحی در دست نیست، با این وجود توجه به خصوصیات زندگی مردم و وسایلی که برای تهیه فرش لازم است از یک طرف و زمستان‌های سرد ارتفاعات فلات ایران که چادرنشینان و سکنه آن را مجبور به مدافعه ازسرما می‌کرده از طرف دیگر، این حقیقت را می‌رساند که مهد پیدایش قالی‌بافی بین ایلات و چادر نشینان فلات ایران بوده و ذوق و قریحه همان مردم ساده در ایجاد نقش‌ها و رنگ‌های بدیع تأثیر قاطع داشته و به وسیله قبایل بیابان‌گرد و درطول زمان‌های متمادی تدریجاً این صنعت به شهرها رسیده است. گرچه تحقیقات پروفسور پوپ در وقتی صورت گرفته که هنوز آثار گران‌بهای«پازیریک» کشف نشده بود ولی پس از کشف این آثار کهن در سال‌های۱۳۲۷ - ۱۳۲۸ هـ ش، حدسیات نام برده به صورتی زنده و غیر قابل انکار تحقّق پذیرفت.(کتاب تجلی عاشورا در هنر ایرانی، صفحه 98).

قدیمی‌ترین فرش دستباف جهان
فرش پازیریک در سال۱۹۴۹ به وسیله رودنکو(S.I.RUDENKO) باستان شناس روسی کشف شد این فرش که در ابعاد ۱۸۳ × ۲۰۰ سانتی‌متر می‌باشد یک رو اسبی است که از مقبره فرمانروای پازیریک در نواحی جنوبی سیبریه به دست آمده است. در قدیمی‌ترین فرش دستباف جهان یعنی پازیریک گره‌ها را از پشت زده و از روچیده‌اند.
در دوره حکومت ساسانیان فرش‌های نفیس و با ارزشی توسط قالیبافان کشورمان بافته شده که از جمله میتوان به فرش زربافت و جواهر نشان معروف به فرش«چهار فصل بهارستان» اشاره کرد.

رشد قالی‌بافی بعداز ورود اسلام به ایران
پس از پیروزی اعراب در جنگ با ساسانیان و روی آوردن ایرانیان به اسلام، ایران وارد دوره جدیدی از تاریخ خود می‌شود. در این دوره در کتاب‌ها و سفرنامه‌ها اشارات بسیاری به قالی‌های گسترده در خانه‌ها شده است در حدود العالم که در قرن سوم نوشته شده از قالی‌های فارسی و در سفرنامه مقدسی از قالی‌های قاین سخن به میان آمده است.
در تاریخ بیهقی اشعار خاقانی شیروانی و درسفرنامه ابن‌بطوطه از فرش‌ها و قالی‌های قاین بسیار گفتگوشده است. ویرانی و کشتاری که حمله مغول با خود به همراه داشت تا چندی همه فعالیت‌های هنری را در ایران دچار وقفه ساخت و پس از آرامش و آرام شدن اوضاع و احوال جامعه انواع پیشه و هنر رونق نسبی یافت و به تدریج رو به کمال رفت و در پایان فرمانروایی تیموریان به اوج شکوفایی رسید و از همین دوران بود که نقش‌گردان با خطوط منحنی(پیدایش طرح‌گردان که نقشه آن باید از پیش، روی کاغذ شطرنجی آماده شود تحوّلی اساسی در کار قالی بود) با نگاره های«ختایی» در قالی نیز پدیدار شد.(کتاب تجلی عاشورا در هنر ایرانی، صفحه 98).
 
حمایت از قالی‌بافی در حکومت صفویه
در دوران حکومت صفویه یعنی از نیمه اول قرن دهم صنعت قالی‌بافی مستقیماً تحت حمایت حکّام وقت قرارگرفت. شاه اسماعیل، ضمن کشورگشایی بهترین هنرمندان و صنعتگران را به تبریزآورد و پسرش شاه طهماسب نیز به قالی و نقش آن دل بسته بود و حتی گفته می‌شود که او نقش چند قالی را به دست خود کشیده است.
در این دوران، قالی ایران در زیبایی نقش و ظرافت بافت، پیشرفت شایانی کرد و از همان هنگام به عنوان تحفه ای بسیار نفیس، سهمی در روابط ایران با کشورهای همسایه را برعهده گرفت. گرچه در زمان حکومت شاه عباس به قالی‌بافی این هنر اصیل و ارزنده کشورمان توجه بسیار شده است، اما این توجّه از طرفی معطوف به تهیه و تأمین نیازهای زندگی پرتجمل دربار بود و از طرف دیگر به قصد افزودن بر میزان ثروت «خزانه شاهی» صورت می‌گرفت و حاصل کار و تلاش و خلاقیت هنری انبوه تولید کنندگان نصیب دربار می‌شد.(کتاب تجلی عاشورا در هنر ایرانی، صفحه 98 و 99).

وضعیت نابسامان قالی
شورش افغان‌ها با دوران آشوب و کشتار سختی که به دنبال داشت شیرازه اقتصاد ایران از جمله قالی‌بافی را از هم گسیخت و وضع نابسامان قالی، نزدیک به صد سال، از انقراض صفویان تا پایان ناگوار جنگ‌های ایران و روس در زمان فتحعلی‌شاه قاجار ادامه یافت به دنبال آرامش نسبی حاصل در کشور زمینه کار قالی‌بافی فراهم آمد و با رونق نسبی کشاورزی و بازرگانی، صنعت قالی هم آهسته آهسته زندگی از سرگرفت. این صنعت با فراز و نشیب‌های متعدد و روی هم زودگذر پیوسته رو به توسعه رفت و علی رغم لغزش‌هایی که در بعضی نقاط داشته، اما در مجموع از نظر طرح و نقش و تکنیک و مهارت در بافت، بهبود اساسی یافته است و امروزه در میان علاقمندان و دوستداران صنایع دستی در داخل و خارج کشور اعتبار ویژه ای دارد.
سخن درباره فرش، این هنر ارزنده در طی قرون و اعصار کشورمان فراوان است و این مختصر هرگز نمی‌تواند ارزش‌ها و ویژگی‌ها و شکوه و عظمت آن را بنمایاند، ولی برای حسن ختام سخن را با گفته فاضل فرزانه ای که خود از ارادتمندان فرش ایران بوده است به پایان می‌بریم که گفته است. «کدام ملت جز ایرانیان در جهان هستی سراغ دارید که بر گلستانی از گل، عبادت و نیایش پروردگار را بنمایاند» (جزوه نساجی و بافت، از سری جزوات سازمان صنایع دستی ایران سال ۶۵ ، ۶۴ صفحه ۸۷ و۸۳).
کاوش در زمینه ویژگی‌های بسیار شگرف و پهناور و کم و بیش ناشناخته هنر و صناعت فرش‌بافی ایل‌ها و روستاهای ایران مستلزم گذر از سه دوره تاریخی متمایز است. پیش از روزگار صفویه فرش‌بافی ایران به طور عمده ماهیت عشایری، روستایی داشت و هنر و صناعتی بود بر‌آمده از اختلاط و همجوشی فرهنگ جامعه شبانی و مدنیت ده نشینی.

کارگاه بافندگی در تمدن صفوی
تمدن صفوی، شاید برای نخستین بار در تاریخ، قالی‌بافی را از ایلها و طایفه های متحرک و کوچنده و روستاها و آبادی‌های کوچک به شهرهای بزرگ آورد. کارگاه‌های بافندگی بزرگ و متمرکز در شهرها پدیدار شد و به همراه آن‌ها دگرگونی‌های کمی و کیفی در هنر و صنعت قالی‌بافی که متناسب با نیازها و خواسته‌های اشرافیت شهری بود به وجود آورد. قالی‌های گران‌قیمت و عظیم الجثّه بافته شده از ابریشم و رشته های زروسیم که نه، دارهای کوچک عشایر و روستاییان از عهده آن‌ها بر می‌آمد و نه مورد حاجت چادر نشینان و ساکنان کلبه‌ها و خانه‌های کوچک روستایی بود، و مخصوص کاخ‌ها و تالارها بافته می‌شد. طرح و نقشه‌های این قالی‌ها برای نخستین بار با دست هنرمندان و نقاشان و مینیاتوریست‌های زبردست شهری فراهم آمد که ناگزیر از طرح‌ها و نقش و نگارهای بغرنج و فاخر و باشکوهی الهام می‌گرفت و در کنار آن کاشی سازی، گچبری، منبتکاری، زری بافی، ترمه‌دوزی، تذهیب‌کاری، قلمدان‌سازی، نقاشی، صحافی و جلدسازی کتاب و سایر هنرها رواج پیدا کرد. در این زمان به سفارش و فرمایش شاهان و شاهزادگان و درباریان و امیران و سرداران و اعیان و ثروتمندان فرش‌های با عظمت و با حشمت می‌یافتند. گاهی برخی از این فرش‌های پرجلال وقف مساجد و بقاع و اماکن متبرکه می‌شد که تعداد آن‌ها در برابر فرش‌های اشرافی کاخ‌ها بسیار اندک بود(دست بافت‌های عشایری و روستایی فارس، جلد اول، صفحه ۲۵ و ۲۶ ).

مواد اولیه در هنر قالی‌بافی
فرش دستباف تشکیل شده است از تار و پود و پرز یا «خواب قالی» که به آن معمولاً «گوشت قالی» هم می‌گویند تار عبارت است از نخ‌هایی که موازی یکدیگر در طول قالی قرار می‌گیرند که ممکن است از ابریشم یا پشم یا پنبه انتخاب شود. پود قالی عبارت است از رشته نخ‌هایی که به صورت موازی یکدیگر از بین نخ‌های تار گذشته و به طور افقی در دار قالی عبور داده می‌شوند. جنس این نخ‌ها در قالی‌های ممتاز ابریشم و در قالی های خوب و متوسط پشم و در فرش‌های متوسط تا معمولی، نخ پنبه ای است. «خواب» یا «گوشت» یا «پرز» سطح خارجی فرش را تشکیل می‌دهد که به وجود آمدن طرح و رنگ‌های مختلف در فرش به واسطه وجود آن‌هاست. جنس پرز فرش را در قالی‌های ممتاز و عالی ابریشم و در سایر قالی‌ها پشم تشکیل می‌دهد. خواب و یا گوشت فرش به وسیله گره‌هایی که در تارها می‌خورد به وجود می‌آید و پس از آن که در یک رج گره زده شد، آن‌گاه نخ پود در روی آن قرار می‌گیرد ممکن است پس از هر رج گره یک تا سه نخ پود در روی آن قرار گیرد. اگر سه نخ پود روی هم قرار گرفته باشد در اصطلاح قالی‌بافی به آن «هرچین سه پود» می‌گویند و چنانچه دو نخ پود روی هم قرار گرفته باشند به آن«هر چین دو پود» یا «دو پودی» میگویند و در صورت وجود یک نخ پود به آن«چین در میان» می‌گویند(کتاب تجلی عاشورا در هنر ایرانی، صفحه 99).

ابزار کار قالی‌بافی
ابزار کار قالی‌بافی عبارت است از: دار شانه یا دفتین، کارد، قیچی و قلاب .
دار قالی عبارت است از: دستگاه چهار چوبی که تار (چله‌ها) را بر آن استوار ساخته اند و بر دو نوع می‌باشد:
1)دستگاه یا دار زمینی(افقی) که به آن دار خوابیده نیز می‌گویند و از همه دارها ساده ترمی باشد و در روی زمین قرار می‌گیرد.
2)دستگاه یا دار عمودی که به صورت قاطع و ایستاده در برابر بافنده قرار می‌گیرد.

شانه یا دفتین ابزار شانه مانندی است که برای زدن و هموار کردن سرنخ‌ها، پس از بافته شدن یک رج به کار می‌رود.
کارد برای بریدن سرنخ پس از گره خوردن روی چله ها به کار می رود.
قلاب عبارت است از کاردی که در انتهای تیغه تیز آن قلابی تعبیه شده است و کارگر بافنده به جای آن که نخ را با انگشت بر چله ها گره بزند قلاب را به کار می‌برد و سپس سر نخ را با تیغه همان افزار می برد و کار سریعتر انجام می‌پذیرد. این نوع قلاب در قالی‌هایی که گره ترکی باف دارند مورد استفاده قرار می‌گیرد. پس از به پایان رسیدن یک و یا چند رج باید سر ریشه ها چیده شود و برای این کار از قیچی استفاده می‌شود.(کتاب تجلی عاشورا در هنر ایرانی، صفحه 99).

شیوه بافت درقالی
قالی در واقع مجموعه صدها هزار گره (یادانه یا چین) است که در رج‌های موازی بر چله ها بسته می‌شود. گره بر دو تار یا چله می‌خورد و آن هم به دو صورت است:
فارسی باف و ترکی‌باف گره فارسی به گره«نامتقارن» و گره ترکی‌باف به «گره متقارن» معروف است در گره ترکی، نخ پشم را از روی دو چلّه و از کناره آن به عقب می برند و سپس از داخل چله ها به جلو بر می‌گردانند و آن را می‌کشند تا سفت شود اما در گره فارسی، نخ از کناره یک چله به عقب برده شده از فاصله دو چله بیرون می‌آید و چله دوم را دور زده، دوباره از میان دو چله سر بیرون می آورد( جزوه نساجی و بافت صفحات ۱۶۹ ،۱۶۷، ۱۶۶، ۱۶۳، ۱۶۲).
در مورد قالی، نمونه ای از گذشته نداریم مگر یک مورد و آن هم مربوط به زمان معاصر می‌باشد که توسط هنرمندان اصفهانی طراحی و اجرا شده است. نام این قالی «ثارالله» و هدیه‌ای است به حرم حضرت امام حسین(علیه اسلام) که فعلاً به صورت امانت در موزه فرش ایران نگهداری می‌شود.(کتاب تجلی عاشورا در هنر ایرانی، صفحه 100 و 101).


در پایان:
جا دارد که از دلسوزی، همراهی و راهنمایی اساتید معظم و ارجمند خود در تعلیم و تربیت، در کنار برقراری رابطه صمیمی و دوستانه و ایجاد فضایی به دور از تشریفات، برای کسب هنر و دانش تاریخ هنر جهانی اسلام، بر خود وظیفه میدانم در کسوت شاگردی از زحمات ارزشمند استاد مسعود نجابتی، استاد عبدالرسول یاقوتی تقدیر و تشکر نمایم. از خداوند متعال برای این اساتید عزیزم، سلامتی، موفقیت و همواره شاگرد پروری را مسئلت دارم.
شاگرد شما، ابوالفضل رنجبران
 
© کلیه حقوق متعلق به صاحب اثر و پرتال فرهنگی راسخون است. استفاده از مطالب و آثار فقط با ذکر منبع بلامانع است.


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.