عهد شکنی بنی اسرائیل در قرآن

بنی اسرائیل در چه موارد نقض عهد پیمان کرده اند؟ کدام عهد شکنی بنی اسرائیل در قرآن اشاره شده است؟
يکشنبه، 18 آذر 1403
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: قربان منتظمی
موارد بیشتر برای شما
عهد شکنی بنی اسرائیل در قرآن
مقدمه:
 خداوند با بنی اسرائیل پیمانی مستحکم بست که در آن، متعهد شدند تا تنها خداوند یگانه را عبادت کنند و به دستورات الهی عمل نمایند. این پیمان، مبنای زندگی اجتماعی و معنوی بنی اسرائیل قرار گرفت و نشان از جایگاه ویژه آن‌ها نزد خداوند داشت.
 
مفاد پیمان الهی با بنی اسرائیل بسیار گسترده بود و ابعاد مختلفی از زندگی فردی و اجتماعی آن‌ها را در بر می‌گرفت. از جمله مهم‌ترین تعهدات بنی اسرائیل بر اساس این پیمان، می‌توان به توحید، نیکی به والدین و خویشاوندان، یاری نیازمندان، رعایت حقوق همسایگان، امانتداری، عدالت، اقامه نماز و پرداخت زکات اشاره کرد. این تعهدات، نشان از اهمیت اخلاق نیکو و عمل صالح در دین اسلام دارد.
 
با وجود همه نعمت‌ها و لطف‌هایی که خداوند به بنی اسرائیل ارزانی داشت، آن‌ها بارها و بارها به پیمان الهی خود پشت پا زدند و به شرک و نافرمانی روی آوردند. دلایل مختلفی برای این عهد شکنی ذکر شده است.
 
از جمله این دلایل می‌توان به فراموشی نعمت‌های الهی، وسوسه‌های شیطان، پیروی از هوای نفس، ترس از دشمنان و تأثیر محیط اجتماعی اشاره کرد. همچنین، برخی مفسران معتقدند که یکی از دلایل اصلی عهد شکنی بنی اسرائیل، عدم درک صحیح از توحید و شرک بوده است.
 
عهد شکنی بنی اسرائیل عواقب ناگواری برای آن‌ها به همراه داشت. خداوند به دلیل نافرمانی آن‌ها، عذاب‌هایی را بر آنان نازل کرد که شامل بلایای طبیعی، شکست در جنگ‌ها، اسارت و تبعید بود.
 
 همچنین، عهد شکنی باعث شد تا بنی اسرائیل از رحمت خداوند دور شوند و به اختلاف و تفرقه بیفتند. علاوه بر این، عهد شکنی باعث شد تا آن‌ها از مسیر هدایت منحرف شوند و به گمراهی بیفتند.
 
در این مطلب به بعضی از عهد شکنی ها و نقض عهد پیمان های بنی اسرائیل در قرآن با توضیحات مختصر اشاره می کنیم.
 

موارد عهد شکنی بنی اسرائیل

عهد شکنی بنی اسرائیل در احسان به خویشاوندان

احسان به خویشان، از جمله پیمان های خداوند با بنی اسرائیل و شکستن آن از سوی ایشان بود.احسان، جامع‌ترین و وسیع‌ترین واژه در باب نیکى است. در حال فقر والدین، احسان مادّى و در حال غناى آنان، احسان روحى. چنانکه احسان به یتیم شامل؛ تأدیب، حفظ حقوق، محبّت و تعلیم او مى‌شود.اصول همه‌ى ادیان یکى است. چون همه‌ى این میثاق‌ها، در اسلام نیز هست.

وَإِذْ أَخَذْنَا مِیثَاقَ بَنِی إِسْرَائِیلَ لَا تَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ وَبِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَانًا وَذِی الْقُرْبَىٰ وَالْیَتَامَىٰ وَالْمَسَاکِینِ وَقُولُوا لِلنَّاسِ حُسْنًا وَأَقِیمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّکَاةَ ثُمَّ تَوَلَّیْتُمْ إِلَّا قَلِیلًا مِنْکُمْ وَأَنْتُمْ مُعْرِضُونَ :

و (یاد آرید) هنگامی که از بنی اسرائیل عهد گرفتیم که جز خدای را نپرستید و نیکی کنید درباره پدر و مادر و خویشان و یتیمان و فقیران، و به زبان خوش با مردم تکلّم کنید و نماز به پای دارید و زکات (مال خود) بدهید، پس شما عهد شکسته و روی گردانیدید جز چند نفری، و شمایید که از حکم خدا برگشتید. [۱]
 
احترام به خویشان و پایبندی به پیمان‌هایی که برقرار می‌کنیم، اصول مهمی در زندگی است. در پیمانی که خداوند با بنی اسرائیل برقرار کرده بود، او از آن‌ها خواسته بود که به او اطاعت کنند و در مقابل، او نیز به آن‌ها وعده‌هایی از جمله حفظ و حمایت از آنان داده بود.
 
 اما متأسفانه بنی اسرائیل گاهی از این پیمان‌ها خود را معاف می‌دانستند که باعث شکستن آن پیمان‌ها و نارضایتی خداوند شد. این نشان می‌دهد که لزوم احترام به پیمان‌ها و وفاداری به وعده‌های داده شده، اساسی برای برقراری روابط موفق و برکت‌بخش است.
 

عهد شکنی بنی اسرائیل در احسان به مستمندان

احسان به مستمندان و مسکینان، از پیمانهای خدا با بنی اسرائیل و نقض آن از سوی ایشان بود. عهد شکنی بنی اسرائیل در احسان به مستمندان نیز یکی از مواردی بود که خداوند ناراضی شد. در ادیان الهی، احسان به مستمندان و کمک به نیازمندان به عنوان یک وظیفه مقدس و اخلاقی مورد تأکید قرار می‌گیرد.
 
خداوند از بنی اسرائیل خواسته بود که از دارایی‌هایشان به مستمندان و نیازمندان کمک کنند و از این طریق رحمت و برکت او را جلب کنند. اما بنی اسرائیل گاهی از این وظیفه اخلاقی عاری بوده و به عهد شکنی پرداختند که این نیز باعث ناراضیتی خداوند شد.

وَإِذْ أَخَذْنَا مِیثَاقَ بَنِی إِسْرَائِیلَ لَا تَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ وَبِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَانًا وَذِی الْقُرْبَىٰ وَالْیَتَامَىٰ وَالْمَسَاکِینِ وَقُولُوا لِلنَّاسِ حُسْنًا وَأَقِیمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّکَاةَ ثُمَّ تَوَلَّیْتُمْ إِلَّا قَلِیلًا مِنْکُمْ وَأَنْتُمْ مُعْرِضُونَ :. [2]
 

عهد شکنی بنی اسرائیل احسان به والدین

احسان به پدر و مادر ، از جمله پیمانهای خدا با بنی اسرائیل و نقض آن از سوی آنها بود.وَإِذْ أَخَذْنَا مِیثَاقَ بَنِی إِسْرَائِیلَ لَا تَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ وَبِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَانًا وَذِی الْقُرْبَىٰ وَالْیَتَامَىٰ وَالْمَسَاکِینِ وَقُولُوا لِلنَّاسِ حُسْنًا وَأَقِیمُوا الصَّلَاةَوَآتُوا الزَّکَاةَ ثُمَّ تَوَلَّیْتُمْ إِلَّا قَلِیلًا مِنْکُمْ وَأَنْتُمْ مُعْرِضُونَ :. [3]
 

عهد شکنی بنی اسرائیل دراحسان به یتیمان

احسان به یتیمان نیز یکی از پیمان‌های مهم خداوند با بنی اسرائیل بود. خداوند از ایشان خواسته بود که به یتیمان و کودکان بی‌سرپرست احسان کنند و آنان را محافظت کنند. اما متأسفانه بنی اسرائیل در برخی موارد این پیمان را نقض کردند و به نادیده گرفتن حقوق و نیازهای یتیمان پرداختند.
 
 این نشان می‌دهد که احترام به حقوق کودکان و نیازمندان، بخصوص یتیمان، از جمله اصول اخلاقی و دینی است که باید به آن پایبند باشیم. احترام به این پیمان‌های الهی و وفاداری به آنها، اساسی برای رضایت و برکت خداوند است.
 
واذ اخذنا میثـق بنی اسرءیل... وبالولدین احسانا وذی القربی والیتـمی... ثم تولیتم الا قلیلا منکم وانتم معرضون. [4] در سوره اِسراء، وَقَضَىٰ رَبُّکَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِیَّاهُ وَبِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَانًا ۚ ....خدای تو حکم فرموده که جز او را نپرستید و درباره پدر و مادر نیکویی کنید[5]
  
وَاخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ وَقُلْ رَبِّ ارْحَمْهُمَا کَمَا رَبَّیَانِی صَغِیرًا: و همیشه پر و بال تواضع و تکریم را با کمال مهربانی نزدشان بگستران و بگو: پروردگارا، چنانکه پدر و مادر، مرا از کودکی (به مهربانی) بپروردند تو در حق آنها رحمت و مهربانی[6]
 
 پس از فرمانِ احسان به والدین، برخی مصادیق دراین‌باره، همچون نهی از گفتن «اُف» و کمترین تندی به آنها بیان شده است.[7]
 
 در منابع حدیثی نقل شده وقتی از امام صادق(ع) در خصوص این آیه سؤال شد که مراد از احسان چیست، پاسخ داد احسان به والدین آن است که با آنها به نیکی رفتار کنی و پیش از آنکه چیزی از تو بخواهند، برای آنان فراهم سازی، هرچند خودِ آنها بتوانند آن را تهیه کنند.[8]
 
در ادامه روایت آمده اینکه آیه می‌گوید به آنان «اُف» نگو، یعنی اگر ناراحتت کردند، با آنها کمترین تندی نکن و اینکه می‌گوید: «به آنها سخن بزرگوارانه بگو»، یعنی حتی اگر تو را زدند بگو خدا شما را بیامرزد و اینکه می‌گوید:
 
«از روی مهربانی در برابر آنها تواضع کن»، یعنی دیدگانت را به آنها خیره نکن؛ بلکه از روی مهربانی و دلسوزی به آنها بنگر و صدایت را از صدای آنها بلندتر نکن. همچنین هنگام اِعطای چیزی به آنها دستت را بالای دست آنها قرار نده و هنگام راه رفتن و نشستن، از آنها پیشی نگیر.[9]
 
کتاب خدا قرآن مجید در نزدیک به هیجده مورد، به محبت به یتیم و حفظ اموال او و تربیت و رشدش سفارش مى‏کند.«... وَ یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْیَتامى‏ قُلْ إِصْلاحٌ لَهُمْ خَیْرٌ وَ إِنْ تُخالِطُوهُمْ فَإِخْوانُکُمْ وَ اللَّهُ یَعْلَمُ الْمُفْسِدَ مِنَ الْمُصْلِحِ وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ لَأَعْنَتَکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ» .[10].
 
و از ایتام از تو مى‏پرسند، بگو: صلاح اندیشى براى آنان بهتر است، و اگر با آنان معاشرت کنید بجاست چون برادران دینى شمایند، خداوند مفسد را از مصلح مى‏داند، اگر در امر یتیمان مى‏خواست به شما سخت مى‏گرفت، خداوند توانا و حکیم است.
 
«وَ آتُوا الْیَتامى‏ أَمْوالَهُمْ وَ لا تَتَبَدَّلُوا الْخَبِیثَ بِالطَّیِّبِ وَ لا تَأْکُلُوا أَمْوالَهُمْ إِلى‏ أَمْوالِکُمْ إِنَّهُ کانَ حُوباً کَبِیراً» [11].اموال ایتام را پس از رسیدنشان به حد رشد و بلوغ به آنان بدهید، نامرغوب اموال خود را به مرغوب آنها تبدیل ننمایید، اموال آنان را به ضمیمه‏ى اموال خود مخورید که این گناهى بزرگ است.
 
«إِنَّ الَّذِینَ یَأْکُلُونَ أَمْوالَ الْیَتامى‏ ظُلْماً إِنَّما یَأْکُلُونَ فِی بُطُونِهِمْ ناراً وَ سَیَصْلَوْنَ سَعِیراً» [12].آنان که اموال ایتام را به ستم مى‏خورند، همانا در شکم خود آتش مى‏خورند و به زودى عذاب جهنم را خواهند چشید.
 
«... وَ أَنْ تَقُومُوا لِلْیَتامى‏ بِالْقِسْطِ وَ ما تَفْعَلُوا مِنْ خَیْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ کانَ بِهِ عَلِیماً» .[13].درباره‏ى یتیمان قیام به عدالت کنید، آنچه را از خوبى انجام مى‏دهید همانا خداوند به آن آگاه است.
 

عهد شکنی بنی اسرائیل در اقامه نماز

برپاداشتن نماز ، از عهدهای خدا با بنی اسرائیل و نقض آن از سوی ایشان بود. برپاداشتن نماز نیز یکی از عهدهایی است که خداوند با بنی اسرائیل برقرار کرده بود. نماز به عنوان یک عمل عبادی مهم و اساسی در اسلام و دین‌های دیگر، به مومنان و مؤمنان واجب است.
 
 خداوند از بنی اسرائیل خواسته بود که نماز خود را برپا داشته و به این طریق به خدا پرستش کنند و از راه نماز، به ارتباط خود با الله توجه کنند.
 
 اما متأسفانه برخی از بنی اسرائیل این عهد الهی را نقض کردند و از برپاداشتن نماز به سبب خودفروشی و گناه‌های دیگر دست کشیدند. از این رو، نگهداری از نماز و انجام وظایف دینی به موقع، از جمله اصول ارزشمندی است که باید به آن پایبند باشیم.
 
واذ اخذنا میثـق بنی اسرءیل... واقیموا الصلوة... ثم تولیتم الا قلیلا منکم وانتم معرضون. [14] ولقد اخذ الله میثـق بنی اسرءیل وبعثنا منهم اثنی عشر نقیبا وقال الله انی معکم لـئن اقمتم الصلوة... [15] فبما نقضهم میثـقهم... [16]
 
 
وَأَقِیمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّکَاةَ ۚ وَمَا تُقَدِّمُوا لِأَنْفُسِکُمْ مِنْ خَیْرٍ تَجِدُوهُ عِنْدَ اللَّهِ ۗ إِنَّ اللَّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ[17]:و نماز به پا دارید و زکات بدهید و بدانید که هر چه از اطاعت حق و کار نیکو برای خود پیش می‌فرستید آن را در نزد خدا خواهید یافت، که محققا خداوند به هر کار شما بیناست.
 

عهد شکنی بنی اسرائیل در امداد به انبیا

پیمان الهی مبنی بر نصرت انبیا از سوی بنی اسرائیل نقض شد.وَلَقَدْ أَخَذَ اللَّهُ مِیثَاقَ بَنِی إِسْرَائِیلَ وَبَعَثْنَا مِنْهُمُ اثْنَیْ عَشَرَ نَقِیبًا ۖ وَقَالَ اللَّهُ إِنِّی مَعَکُمْ ۖ لَئِنْ أَقَمْتُمُ الصَّلَاةَ وَآتَیْتُمُ الزَّکَاةَ وَآمَنْتُمْ بِرُسُلِی وَعَزَّرْتُمُوهُمْ وَأَقْرَضْتُمُ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا لَأُکَفِّرَنَّ عَنْکُمْ سَیِّئَاتِکُمْ وَلَأُدْخِلَنَّکُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ ۚ فَمَنْ کَفَرَ بَعْدَ ذَٰلِکَ مِنْکُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَوَاءَ السَّبِیلِ [18]
 
و همانا خدا از بنی اسرائیل عهد گرفت و از میان آنها دوازده نفر بزرگ برانگیختیم (که پیشوای هر سبطی باشند) و خدا بنی اسرائیل را گفت که من با شمایم هر گاه نماز به پا دارید و زکات بدهید و به فرستادگان من ایمان آورید.
 
 و آنها را اعزاز و یاری کنید و خدا را قرض نیکو دهید، در این صورت گناهان شما بیامرزم و شما را در بهشتی داخل گردانم که زیر درختانش نهرها جاری است. پس هر کس از شما پس از عهد خدا کافر شد سخت از راه راست دور افتاده است. فبما نقضهم میثـقهم.. [19]
 

عهد شکنی بنی اسرائیل در انفاق

پیمان الهی مبنی بر انفاق در راه خدا، از سوی بنی اسرائیل نقض شد. پیمان الهی مبنی بر انفاق در راه خدا نیز یکی از مواردی بود که خداوند با بنی اسرائیل برقرار کرده بود. خداوند از آنان خواسته بود که از دارایی‌هایشان در راه خیر و انفاق برای کمک به نیازمندان و انجام اعمال خیر استفاده کنند.
 
 اما متأسفانه برخی از بنی اسرائیل این پیمان را نقض کردند و از انفاق و کمک به نیازمندان پرهیز کردند. این عمل نقض پیمان الهی باعث ناراضیتی خداوند شد و نشان می‌دهد که احترام به حقوق نیازمندان و اهمیت انفاق و کمک به دیگران، اصول مهمی در مذهب و اخلاق اسلام و دین‌های دیگر است که باید به آن پایبند باشیم.ولقد اخذ الله میثـق بنی اسرءیل... واقرضتم الله قرضا حسنا... [20] فبما نقضهم میثـقهم... [21]
 

عهد شکنی بنی اسرائیل در ایمان به انبیا

ایمان به پیامبران ، از پیمانهای خدا با بنی اسرائیل و نقض آن از سوی آنها بود. ایمان به پیامبران نیز یکی از پیمان‌های مهم خدا با بنی اسرائیل بود. خداوند از آنان خواسته بود که به پیامبران الهی که برای هدایت و راهنمایی آنها فرستاده شده بودند، ایمان و اطاعت کنند.
 
 اما متأسفانه برخی از بنی اسرائیل در طول تاریخ، این پیمان را نقض کرده و از ایمان به پیامبران و راهنمایی‌هایشان منصرف شده‌اند
 
. این اقدام نقض پیمان باعث ناراضیتی و خشم خداوند شد و به عنوان یکی از اسباب انحراف و گمراهی آنان شناخته شد. ایمان به پیامبران و اتباع به راهنمایی‌هایشان، اساسی برای روشنایی و هدایت روحی است و باید به آن احترام بگذاریم و از آن پیروی کنیم.
 
ولقد اخذ الله میثـق بنی اسرءیل وبعثنا منهم اثنی عشر نقیبا وقال الله انی معکم لـئن... وءامنتم برسلی... [22] فبما نقضهم میثـقهم... [23]
 
البته نصرت توام با تعظیم و مراد از کلمه" رسلی" پیغمبرانی است که بعد از موسی برای آنان مبعوث می‌کند، که شریعتی نو و دعوتی علی حده دارند، مانند عیسی بن مریم علیه‌السّلام و رسول اسلاممحمد صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم و سایر رسولانی که بین این دو بزرگوار بودند، ولی شریعتی نیاوردند" لاکفرن عنکم سیئاتکم و لادخلنکم جنات تجری من تحتها الانهار" [24]
 
برگشت این جمله به وعده جمیلی است که خدای تعالی به بنی اسرائیل داده، به شرطی که نماز بپا دارند و زکاتواجب دهند و به رسولان او ایمان آورده، هم یاری و هم تعظیمشان کنند و صدقه مستحبی بدهند، که در این صورت گناهانشان را محو نموده داخل در جناتشان می‌کند که از زیر آنها نهرها روان است. [25]
 

عهد شکنی بنی اسرائیل در ایمان به محمد

بیشتر بنی اسرائیل به عهد خود با خدا در مورد ایمان به پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله وفا نکردند. در واقع بسیاری از بنی اسرائیل به عهد و پیمان خود با خدا در مورد ایمان به پیامبر اسلام، صلی الله علیه وآله، وفا نکردند.
 
 آیه‌ای که اشاره می شود، نشانگر این موضوع است که بسیاری از آنان وعده‌ها و عهدهایی با خداوند بسته و پیمان‌هایی را قبول کرده بودند، اما وقتی زمان اجرای این پیمان‌ها فرا رسید، بسیاری از آنان به وفاداری و ایمان به پیامبران و راهنمایان ارسالی از سوی الهی پایبند نشدند.
 
این نقض پیمان‌های الهی و عدم وفا به پیامبران، باعث ناراضیتی خداوند شد و بسیاری از مشکلات و آزمون‌هایی که بر بنی اسرائیل آمد، ناشی از این عدم وفاداری به پیمان‌های الهی بود. از این رو، وفا به پیمان‌های الهی و ایمان به پیامبران، به عنوان اصول اساسی در دین، بسیار اهمیت دارد و باید به آن پایبند باشیم.
 
«اوکلما عـهدوا عهدا نبذه فریق منهم بل اکثرهم لایؤمنون»؛ و آیا چنین نیست که هر بار آنها (یهود) پیمانی (با خدا و پیامبر) بستند، جمعی آن را دور افکندند (و مخالفت کردند.) آری، بیشتر آنان ایمان نمی‌آورند. [26]
 
 
«ولما جاءهم رسول من عند الله مصدق لما معهم نبذ فریق من الذین اوتوا الکتـب کتـب الله وراء ظهورهم کانهم لایعلمون»؛ و هنگامی که فرستاده‌ای از سوی خدا به سراغشان آمد، و با نشانه‌هایی که نزد آنها بود مطابقت داشت، جمعی از آنان که به آنها کتاب (آسمانی) داده شده بود، کتاب خدا را پشت سر افکندند؛ گویی هیچ از آن خبر ندارند!! [27]
 

عهد شکنی بنی اسرائیل در پرداخت زکات

بنی اسرائیل به پیمان خدا با آنان، مبنی بر پرداخت زکات وفا نکردند.
وَإِذْ أَخَذْنَا مِیثَاقَ بَنِی إِسْرَائِیلَ لَا تَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ وَبِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَانًا وَذِی الْقُرْبَىٰ وَالْیَتَامَىٰ وَالْمَسَاکِینِ وَقُولُوا لِلنَّاسِ حُسْنًا وَأَقِیمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّکَاةَ ثُمَّ تَوَلَّیْتُمْ إِلَّا قَلِیلًا مِنْکُمْ وَأَنْتُمْ مُعْرِضُونَ [28]
 
و (یاد آرید) هنگامی که از بنی اسرائیل عهد گرفتیم که جز خدای را نپرستید و نیکی کنید درباره پدر و مادر و خویشان و یتیمان و فقیران، و به زبان خوش با مردم تکلّم کنید و نماز به پای دارید و زکات (مال خود) بدهید، پس شما عهد شکسته و روی گردانیدید جز چند نفری، و شمایید که از حکم خدا برگشتید.
  
فَبِمَا نَقْضِهِمْ مِیثَاقَهُمْ لَعَنَّاهُمْ وَجَعَلْنَا قُلُوبَهُمْ قَاسِیَةً: پس چون پیمان شکستند، آنان را لعنت کردیم و دلهایشان سخت گردانیدیم [29]
 
قسی القلب کیست:
«قاسِیَه» از مادّه‌ «قسوة» [30] و «قساوت» در اصل به سنگ‌های سخت اطلاق می‌شود و به معنای خشونت و سختی و نفوذناپذیری است، لذا سنگ‌های خشن را «قاسی» می‌گویند و از همین رو به دل‌هایی که در برابر نور حق و هدایت انعطافی از خود نشان نمی‌دهد و نرم و تسلیم نمی‌گردد و نور هدایت در آن نفوذ نمی‌کند «قلب‌های قاسیه» یا قساوتمند، گفته می‌شود و در فارسی از آن به «سنگدلی» تعبیر می‌کنیم. [31]
 
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: کلمه قاسیة اسم فاعل از ماده قسی است و این ماده به معنای سفتی و سختی است و قساوت قلب از قسوت سنگ که صلابت و سختی آن است گرفته شده و قلب قسی (با قساوت) آن قلبی است که در برابر حق خشوع ندارد و تاثیری به نام رحمت و رقت به آن دست نمی‌دهد، [32]
 

عهد شکنی بنی اسرائیل در تبعید

ثُمَّ أَنْتُمْ هَٰؤُلَاءِ تَقْتُلُونَ أَنْفُسَکُمْ وَتُخْرِجُونَ فَرِیقًا مِنْکُمْ مِنْ دِیَارِهِمْ تَظَاهَرُونَ عَلَیْهِمْ بِالْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَإِنْ یَأْتُوکُمْ أُسَارَىٰ تُفَادُوهُمْ وَهُوَ مُحَرَّمٌ عَلَیْکُمْ إِخْرَاجُهُمْ  أَفَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْکِتَابِ وَتَکْفُرُونَ بِبَعْضٍ ۚ فَمَا جَزَاءُ مَنْ یَفْعَلُ ذَٰلِکَ مِنْکُمْ إِلَّا خِزْیٌ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا ۖ وَیَوْمَ الْقِیَامَةِ یُرَدُّونَ إِلَىٰ أَشَدِّ الْعَذَابِ ۗ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ
 
(با این عهد و اقرار) باز شما (به همان خوی زشت) خون یکدیگر می‌ریزید و گروهی از خودتان را از دیارشان می‌رانید و در بدکرداری و ستم بر ضعیفان همدست و پشتیبان یکدیگرید، و چون اسیر شوند برای آزادی آنها فدیه می‌دهید، در صورتی که به حکم تورات، اخراج کردن آنها بر شما حرام شده است! چرا به برخی از احکام ایمان آورده و به بعضی کافر می‌شوید؟ پس جزای چنین مردم بدکردار چیست به جز ذلّت و خواری در زندگانی این جهان و بازگشتن به سخت‌ترین عذاب در روز قیامت؟ و خدا غافل از کردار شما نیست.
 
آواره نساختن و بیرون نکردن یکدیگر از دیار و کاشانه، از پیمانهای خدا با بنی اسرائیل و نقض آن از سوی ایشان بود. آواره کردن و اخراج یکدیگر از دیار و کاشانه، نقضی از پیمان‌های خدا با بنی اسرائیل بود.
 
 خداوند از آنان خواسته بود که از یکدیگر محبت و همبستگی نشان دهند و به جای آواره کردن و اخراج کردن، در کنار یکدیگر زندگی کنند. اما بنی اسرائیل در برخی موارد، این پیمان را نقض کرده و از این اصل انسانی و اخلاقی خارج شده‌اند.
 
این عمل نقض پیمان باعث ناراضیتی و غضب خداوند شد و بنی اسرائیل بایداری نداشت و به دلیل نقض پیمان‌های الهی، با مشکلات و آزمون‌هایی مواجه شدند. از این رو، احترام به انسانیت و احترام به حقوق دیگران، از جمله اصول مهمی است که باید به آن پایبند بمانیم تا از نقض پیمان‌های الهی و ناراضیتی الهی جلوگیری کنیم.
 
«واذ اخذنا میثـقکم لاتسفکون دماءکم ولاتخرجون انفسکم من دیـرکم ثم اقررتم وانتم تشهدون»؛ و هنگامی را که از شما پیمان گرفتیم که خون هم را نریزید؛ و یکدیگر را از سرزمین خود، بیرون نکنید. سپس شما اقرار کردید؛ (و بر این پیمان) گواه بودید. [33]
 
« ثُمَّ أَنْتُمْ هَٰؤُلَاءِ تَقْتُلُونَ أَنْفُسَکُمْ وَتُخْرِجُونَ فَرِیقًا مِنْکُمْ مِنْ دِیَارِهِمْ.»؛ اما این شما هستید که یکدیگر را می‌کشید و جمعی از خودتان را از سرزمینشان بیرون می‌کنید؛
 
 و در این گناه و تجاوز ، به یکدیگر کمک می‌نمایید؛ (و اینها همه نقض پیمانی است که با خدا بسته‌اید) در حالی که اگر بعضی از آنها به صورت اسیران نزد شما آیند، فدیه می‌دهید و آنان را آزاد می‌سازید! با اینکه بیرون ساختن آنان بر شما حرام بود. آیا به بعضی از دستورات کتاب آسمانی ایمان می‌آورید، و به بعضی کافر می‌شوید؟!
 
برای کسی از شما که این عمل (تبعیض در میان احکام و قوانین الهی) را انجام دهد، جز رسوایی در این جهان ، چیزی نخواهد بود، و روز رستاخیز به شدیدترین عذابها گرفتار می‌شوند. و خداوند از آنچه انجام می‌دهید غافل نیست. [34]

 ارتباط با آیه شریفه و وضعیت کنونی آوارگان فلسطینی
با توجه به آیه شریفه و تفسیر کلی آن، می‌توانیم هفت نکته کلیدی را استخراج کنیم که ارتباط مستقیمی با وضعیت کنونی آوارگان فلسطینی و چالش‌های بشری دارد:
 
1- مقدس بودن جان انسان: آیه به صراحت از اهمیت حفظ جان انسان‌ها سخن می‌گوید. این اصل در تمام ادیان و مکاتب اخلاقی مورد تاکید قرار گرفته است. در دنیای امروز، جنگ‌ها و درگیری‌ها باعث از بین رفتن جان میلیون‌ها نفر می‌شوند و این مساله به طور مستقیم با این اصل الهی در تضاد است.
 
2- حقوق بشر و آوارگی: آیه به حق افراد برای زندگی در سرزمین خود اشاره دارد و اخراج افراد از خانه و کاشانه را محکوم می‌کند. این اصل با مفهوم حقوق بشر، به ویژه حق بر مسکن و امنیت، همخوانی دارد. آوارگان به دلیل جنگ، خشونت و بی‌عدالتی، از این حق اساسی محروم می‌شوند.
 
3- اهمیت همبستگی اجتماعی: آیه بر اهمیت حفظ وحدت و همبستگی در جامعه تاکید می‌کند. در مقابل، آوارگی باعث تفرقه، بی‌خانمانی و از هم گسیختگی خانواده‌ها می‌شود.
 
4- نقش دین در صلح و امنیت: دین می‌تواند نقش مهمی در ترویج صلح، عدالت و همزیستی مسالمت‌آمیز ایفا کند. این آیه نشان می‌دهد که دین می‌تواند الهام‌بخش رفتارهای انسانی و اخلاقی باشد.
 
5- مسئولیت فردی و اجتماعی: هر فرد در جامعه مسئول حفظ صلح و امنیت است و باید از هرگونه اقدامی که منجر به آوارگی و رنج دیگران می‌شود، خودداری کند.
 
6- نقش حکومت‌ها و سازمان‌های بین‌المللی: حکومت‌ها و سازمان‌های بین‌المللی مسئولیت دارند تا از حقوق آوارگان دفاع کنند و برای حل بحران‌های انسانی تلاش کنند.
 
7- ارتباط بین آیه و وضعیت کنونی آوارگان: این آیه به ما یادآوری می‌کند که آوارگی یک مشکل انسانی است که ریشه در بی‌عدالتی، خشونت و جنگ دارد. برای حل این مشکل، باید به اصول اخلاقی و انسانی پایبند باشیم و برای ایجاد صلح و امنیت جهانی تلاش کنیم.
 

عوامل موثر بر غصب سرزمین فلسطین و آوارگی مردم

عوامل متعددی در طول تاریخ باعث شده‌اند تا گروهی از مردم مظلوم فلسطین زمین‌های خود را از دست داده و به ناچار آواره شوند. در زیر به برخی از مهم‌ترین این عوامل اشاره شده است:
 
1. قدرت و زور صهیونیسم دولتی
1.تمرکز ثروت: هنگامی که ثروت در دست تعداد محدودی از افراد همانند اسرائیلی ها متمرکز می‌شود، این افراد به دلیل قدرت اقتصادی خود می‌توانند بر منابع، از جمله زمین، کنترل بیشتری داشته باشند.
 
2.خرید زمین به صورت اجباری یا با قیمت بسیار پایین: صاحبان ثروت اغلب با استفاده از قدرت اقتصادی خود، زمین‌های کشاورزان و روستاییان را با قیمت‌های بسیار پایین خریداری می‌کنند یا حتی آن‌ها را مجبور به فروش زمین‌هایشان می‌کنند.
 
3.توسعه املاک و مستغلات صهیونیسم: با افزایش ارزش زمین، صاحبان ثروت به توسعه املاک و مستغلات روی می‌آورند و این امر باعث می‌شود تا کشاورزان و روستاییان از زمین‌های خود رانده شوند.
 
2. قدرت خرید زمین صهیونیسم دولتی
1.تفاوت فاحش در قدرت خرید: افرادی که دارای ثروت بیشتری هستند، توانایی خرید زمین‌های بیشتری را دارند و این امر باعث می‌شود تا افراد فقیرتر از زمین‌های خود محروم شوند.
 
2.توسعه صنایع و زیرساخت‌ها: با توسعه صنایع و زیرساخت‌ها، زمین‌های کشاورزی و روستایی برای ایجاد کارخانه‌ها، شهرک‌های صنعتی و جاده‌ها مورد نیاز است. این امر باعث می‌شود تا دولت‌ها یا شرکت‌های بزرگ، زمین‌های کشاورزان را با قیمت‌های پایین خریداری کنند.
 
3. غصب تدریجی زمین‌ها توسط صهیونیسم دولتی
1.تغییر کاربری زمین‌ها: به مرور زمان و با تغییر نیازهای جامعه، کاربری زمین‌ها تغییر می‌کند. برای مثال، زمین‌های کشاورزی ممکن است به زمین‌های مسکونی یا صنعتی تبدیل شوند.
 
2.عدم ثبت رسمی مالکیت: در بسیاری از جوامع، مالکیت زمین‌ها به صورت رسمی ثبت نشده و این امر باعث می‌شود تا افراد قدرتمند بتوانند به راحتی زمین‌های دیگران را تصاحب کنند.
 
3.قوانین ناقص یا اجرا نشدن قوانین: نبود قوانین قوی و موثر برای حفاظت از حقوق مالکان زمین و همچنین عدم اجرای دقیق قوانین موجود، باعث می‌شود تا زمین‌خواری و غصب زمین به راحتی صورت گیرد.
 
4. فقر فلسطینی ها
1.عدم توانایی دفاع از حقوق: افرادی که در فقر به سر می‌برند، توانایی مالی و اجتماعی برای دفاع از حقوق خود و زمین‌هایشان را ندارند.
 
2.بدهی و فروش اجباری زمین: به دلیل فقر، بسیاری از کشاورزان مجبور می‌شوند برای تأمین هزینه‌های زندگی، زمین‌های خود را با قیمت‌های بسیار پایین بفروشند.
 
3.جذب در مشاغل کاذب: فقر باعث می‌شود تا افراد به سمت مشاغل کاذب و کم درآمد روی آورند و در نتیجه از کشاورزی و نگهداری زمین‌های خود غافل شوند.
 
5. عدم دفاع فلسطین
1.ترس از قدرت و زور: ساکنان اصلی زمین‌ها به دلیل ترس از قدرت و زور صاحبان ثروت و افراد قدرتمند، جرأت مقابله با آن‌ها را ندارند.
2.عدم آگاهی از حقوق: بسیاری از افراد از حقوق خود و راه‌های دفاع از آن آگاهی ندارند.
 3.پراکندگی و عدم سازماندهی: ساکنان اصلی زمین‌ها اغلب پراکنده هستند و سازماندهی لازم برای دفاع از حقوق خود را ندارند.
 
6. عدم تجهیزات دفاعی
1.نداشتن ابزار و تجهیزات مدرن: کشاورزان و روستاییان به دلیل فقر و عدم دسترسی به فناوری‌های مدرن، توانایی دفاع از زمین‌های خود را در برابر افراد قدرتمند ندارند.
2.عدم حمایت دولت: در بسیاری از موارد، دولت‌ها از حقوق کشاورزان و روستاییان دفاع نمی‌کنند و یا حمایت آن‌ها به اندازه کافی نیست.
 
7.وضع قوانین توسط غاصبان اسرائیلی
1.تغییر قوانین به نفع غاصبان: گروه‌های قدرتمند اغلب قوانینی را وضع می‌کنند که به نفع آن‌ها بوده و به آن‌ها اجازه می‌دهد تا زمین‌های دیگران را به راحتی تصاحب کنند.
2.تفسیر یکجانبه قوانین: قوانین موجود به گونه‌ای تفسیر می‌شوند که به نفع گروه‌های قدرتمند باشد.
 
8. در فقر قرار دادن صاحبان زمین
1.کاهش قیمت محصولات کشاورزی: با کاهش قیمت محصولات کشاورزی، درآمد کشاورزان کاهش می‌یابد و آن‌ها مجبور می‌شوند زمین‌های خود را بفروشند.
 
2.محدود کردن دسترسی به آب و سایر منابع: محدود کردن دسترسی کشاورزان به آب، کود و سایر منابع باعث کاهش تولید و درآمد آن‌ها می‌شود.
 
3.ایجاد موانع برای فروش محصولات: ایجاد موانع برای فروش محصولات کشاورزی باعث می‌شود تا کشاورزان نتوانند درآمد کافی کسب کنند.
 
عواقب غصب سرزمین فلسطین آوارگی مردم:
1- فقر و گرسنگی: آوارگی و از دست دادن زمین باعث می‌شود تا افراد به فقر و گرسنگی دچار شوند.
2- تغییر ساختار اجتماعی: غصب زمین و آوارگی مردم باعث تغییر ساختار اجتماعی و از بین رفتن جوامع روستایی می‌شود.

3- افزایش نابرابری: تمرکز زمین‌ها در دست تعداد کمی از افراد، باعث افزایش نابرابری اجتماعی و اقتصادی می‌شود.
4- مشکلات زیست محیطی: تغییر کاربری زمین‌ها و تخریب جنگل‌ها می‌تواند به مشکلات زیست محیطی جدی منجر شود.
 

عهد شکنی بنی اسرائیل تعطیلی شنبه

بنی اسرائیل با تخلف از قانون تعطیلی شنبه پیمان شکنی کردند. این بخش از قرآن به داستان بنی اسرائیل و پیمان‌هایی که با خداوند بسته بودند می‌پردازد.
 
خداوند به آن‌ها دستور داد تا روز شنبه را تعطیل کنند و از گناه پرهیز کنند، اما آن‌ها به این پیمان عمل نکردند و در نتیجه عذاب الهی را متحمل شدند. این آیات به موضوعاتی مانند اهمیت حفظ پیمان‌ها، عواقب گناه و لطف خداوند به بندگان صالح اشاره دارند.
 
«ورفعنا فوقهم الطور بمیثـقهم وقلنا لهم ادخلوا الباب سجدا وقلنا لهم لاتعدوا فی السبت واخذنا منهم میثـقا غلیظا»؛ و کوه طور را بر فراز آنها برافراشتیم؛ و در همان حال از آنها پیمان گرفتیم، و به آنها گفتیم: «(برای توبه،) از در ( بیت المقدس ) با خضوع درآیید!» و (نیز) گفتیم: « روز شنبه تعدّی نکنید (و دست از کار بکشید!)» و از آنان (در برابر همه اینها،) پیمان محکمی گرفتیم. [35]
 
«فبما نقضهم میثـقهم...»؛ (ولی) بخاطر پیمان‌شکنی آنها، و انکار آیات خدا ، و کشتن پیامبران بناحق، و بخاطر اینکه (از روی استهزا ) می‌گفتند: «بر دلهای ما، پرده افکنده (شده و سخنان پیامبر را درک نمی‌کنیم!» رانده درگاه خدا شدند.) آری، خداوند بعلّت کفرشان، بر دلهای آنها مهر زده؛ که جز عده کمی (که راه حق می‌پویند و لجاج ندارند،) ایمان نمی‌آورند. [36]
 

عهد شکنی بنی اسرائیل در توحید

پرستش خدای یگانه و پرهیز از پرستش غیر او، از پیمانهای خدا با بنی اسرائیل و نقض آن از سوی ایشان بود.وَإِذْ أَخَذْنَا مِیثَاقَ بَنِی إِسْرَائِیلَ لَا تَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ... ثم تولیتم الا قلیلا منکم وانتم معرضون. [37] وَإِذْ أَخَذْنَا مِیثَاقَ بَنِی إِسْرَائِیلَ لَا تَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ :و (یاد آرید) هنگامی که از بنی اسرائیل عهد گرفتیم که جز خدای را نپرستید.پس شما عهد شکسته و روی گردانیدید  از حکم خدا برگشتید.
 
یکی از مهم‌ترین پیمان‌هایی که خداوند با بنی اسرائیل بست، پیمان بر توحید و پرستش خدای یگانه بود. در قرآن کریم آمده است: «وَإِذْ أَخَذْنَا مِیثَاقَ بَنِی إِسْرَائِیلَ لَا تَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ»؛
 
یعنی هنگامی که از بنی اسرائیل عهد گرفتیم که جز خدای را نپرستید. این پیمان الهی، تأکید بر اصل مهم توحید و یکتاپرستی داشت و بنی اسرائیل موظف بودند تا تنها خداوند را عبادت کنند و از پرستش هرگونه بت و موجود دیگری پرهیز نمایند.
 
با وجود پیمان صریح و روشنی که با خداوند بسته بودند، بنی اسرائیل به مرور زمان از این پیمان الهی روی گردان شدند و به شرک و پرستش بت‌ها روی آوردند.
 
 قرآن کریم با ذکر عبارت «ثم تولیتم الا قلیلا منکم وانتم معرضون» به این موضوع اشاره می‌کند که اکثر بنی اسرائیل از این پیمان الهی تخطی کردند و تنها عده کمی به توحید پایبند ماندند. این عهد شکنی بزرگ، باعث شد تا خداوند عذاب‌های خود را بر آن‌ها نازل کند و آن‌ها را از نعمت‌های خود محروم سازد.
 
 
داستان بنی اسرائیل و عهد شکنی آن‌ها در پرستش خداوند، درس عبرتی برای همه انسان‌ها است. این داستان نشان می‌دهد که خداوند با هیچ‌کس جزای عملش را به تأخیر نمی‌اندازد و هر کس از دستورات او سرپیچی کند، عواقب آن را خواهد چشید. همچنین، این داستان اهمیت پایبندی به پیمان‌ها و عهدهایی که با خداوند می‌بندیم را یادآور می‌شود.
 

عهد شکنی بنی اسرائیل در در حق گرایی

نیامیختن حق و باطل ، از پیمانهای خدا با بنی اسرائیل و نقض آن از سوی آنها بود. «یـبنی اسرءیل اذکروا نعمتی التی انعمت علیکم واوفوا بعهدی اوف بعهدکم وایی فارهبون»؛ ای فرزندان اسرائیل! نعمت هایی را که به شما ارزانی داشتم به یاد آورید!
 
 و به پیمانی که با من بسته‌اید وفا کنید، تا من نیز به پیمان شما وفا کنم. (و در راه انجام وظیفه، و عمل به پیمانها) تنها از من بترسید! [38]
 
«ولاتلبسوا الحق بالبـطـل وتکتموا الحق وانتم تعلمون»؛ و حق را با باطل نیامیزید! و حقیقت را با اینکه می‌دانید کتمان نکنید! [39]
 

عهد شکنی بنی اسرائیل در سفارش به احسان

پیمان خدا با بنی اسرائیل، مبنی بر سفارش مردم به احسان ، از سوی آنان شکسته شد.واذ اخذنا میثـق بنی اسرءیل... وقولوا للناس حسنا... ثم تولیتم الا قلیلا منکم وانتم معرضون. (برداشت مذکور، براساس این احتمال است که «حسنا» مفعول به «قولوا» باشد، بنابراین، «قولوا» یعنی نیکیها را برای مردم بگویید و بیان کنید) [40]
 

عهد شکنی بنی اسرائیل در عمل به تورات

میثاق عمل به تورات از سوی بنی اسرائیل نقض شد. «واذ اخذنا میثـقکم ورفعنا فوقکم الطور خذوا ما ءاتینـکم بقوة واذکروا ما فیه لعلکم تتقون»؛ و (به یاد آورید) زمانی را که از شما پیمان گرفتیم؛ و کوه طور را بالای سر شما قرار دادیم؛ (و به شما گفتیم:) «آنچه را (از آیات و دستورهای خداوند) به شما داده‌ایم، با قدرت بگیرید؛ و آنچه را در آن است به یاد داشته باشید (و به آن عمل کنید)؛ شاید پرهیزکار شوید!» [41]
 
«ثم تولیتم من بعد ذلک...»؛ سپس شما پس از این، روگردان شدید؛ و اگر فضل و رحمت خداوند بر شما نبود، از زیانکاران بودید. (جمله «خذوا ما آتیناکم...» بیانگر مورد پیمان است. گرفتن کتابهای آسمانی _ خذوا ما آتیناکم _ به این معنا است که بپذیرند و به احکام آنها عمل کنند) [42]
  
«واذ اخذنا میثـقکم ورفعنا فوقکم الطور خذوا ما ءاتینـکم بقوة... قالوا سمعنا وعصینا...»؛ و (به یاد آورید) زمانی را که از شما پیمان گرفتیم؛ و کوه طور را بالای سر شما برافراشتیم؛ (و گفتیم:) «این دستوراتی را که به شما داده‌ایم محکم بگیرید، و درست بشنوید!» آنها گفتند: «شنیدیم؛ ولی مخالفت کردیم.» و دلهای آنها، بر اثر کفرشان، با محبت گوساله آمیخته شد. بگو: «ایمان شما، چه فرمان بدی به شما می‌دهد، اگر ایمان دارید!» [43]
 
ورفعنا فوقهم الطور بمیثـقهم وقلنا لهم ادخلوا الباب سجدا وقلنا لهم لاتعدوا فی السبت واخذنا منهم میثـقا غلیظا [44]فبما نقضهم میثـقهم... [45]
 
«واذ نتقنا الجبل فوقهم کانه ظلة وظنوا انه واقع بهم خذوا مآ ءاتینـکم بقوة واذکروا ما فیه لعلکم تتقون»؛ و (نیز به خاطر بیاور) هنگامی که کوه را همچون سایبانی بر فراز آنها بلند کردیم، آنچنان که گمان کردند بر آنان فرود می‌آمد؛ (و در همین حال، از آنها پیمان گرفتیم و گفتیم:) آنچه را (از احکام و دستورها) به شما داده‌ایم، با قوّت (و جدیت) بگیرید! و آنچه در آن است، به یاد داشته باشید، (و عمل کنید،) تا پرهیزگار شوید! [46]
 

عهد شکنی بنی اسرائیل در قتل

پرهیز از کشتن و ریختن خون یکدیگر، از پیمانهای خدا با بنی اسرائیل و نقض آن از جانب آنان بود. واذ اخذنا میثـقکم لاتسفکون دماءکم ولاتخرجون انفسکم من دیـرکم ثم اقررتم وانتم تشهدون [47] ثم انتم هـؤلاء تقتلون انفسکم وتخرجون فریقا منکم من دیـرهم... [48]
 

عهد شکنی بنی اسرائیل در معاشرت نیکو

پیمان الهی مبنی بر گفتن سخن نیک و معاشرت نیکو با مردم، از جانب بنی اسرائیل نقض شد.واذ اخذنا میثـق بنی اسرءیل... وقولوا للناس حسنا... ثم تولیتم الا قلیلا منکم وانتم معرضون. (برداشت یاد شده بر این اساس است که جمله «و قولوا للناس حسنا» کنایه از معاشرت نیکو باشد) [49]
 

نتیجه:

آنچه از این مطلب آموختیم:
1. عهد شکنی بنی اسرائیل در عمل به تورات: بنی اسرائیل به وعده‌ها و دستورات تورات که از سوی الهی برایشان فرستاده شده بود، وفادار نبودند.
2. عهد شکنی بنی اسرائیل در پرداخت زکات: بنی اسرائیل در پرداخت زکات به فقیران و مستمندان که وظیفه دینی و انسانی بود، تقصیر کردند.

3. عهد شکنی بنی اسرائیل در اقامه نماز: بنی اسرائیل در اقامه نماز به وقت و به صورت صحیح و تمام عمل نکردند.
4. عهد شکنی بنی اسرائیل در ایمان به انبیا: بنی اسرائیل در ایمان به پیامبرانی که از سوی خداوند برای هدایتشان فرستاده شده بود، کوتاه آمدند.

5. عهد شکنی بنی اسرائیل در ایمان به پیامبر: بنی اسرائیل در ایمان به پیامبر اسلام، صلی الله علیه وآله، که به تکمیل دین ارسال شده بود، بی تفاوت بودند.
6. عهد شکنی بنی اسرائیل در حق گرایی: بنی اسرائیل در رعایت حقوق دیگران و انسان‌ها به دور از انانیت عمل نکردند.

7. عهد شکنی بنی اسرائیل در احسان به والدین: بنی اسرائیل در احسان و مراعات والدین خود که از اهمیت بالایی برخوردار است، کوتاهی کردند.
8. عهد شکنی بنی اسرائیل در احسان به یتیمان: بنی اسرائیل در احسان و مراقبت از یتیمان و کودکان بی سرپرست، وظیفه خود را به درستی انجام ندادند.

9. عهد شکنی بنی اسرائیل در احسان به مستمندان: بنی اسرائیل در احسان و کمک به مستمندان و نیازمندان به مقدار کافی و صحیح اقدام نکردند.
10. عهد شکنی بنی اسرائیل در عمل به توحید: بنی اسرائیل در وحدت و توحید خداوند که اصل اساسی دین است، به وفا نکردند و به پرستشهای دیگر انحراف کردند.

11. عهد شکنی بنی اسرائیل در معاشرت نیکو: بنی اسرائیل در برخورد با یکدیگر و سایر اقوام، به انسجام و معاشرت نیکو پایبند نبودند و در برخی موارد به دشمنی و تعصب مبتلا شدند.
12. عهد شکنی بنی اسرائیل در قتل: بنی اسرائیل در برخی مواقع به قتل ناموجه و بی‌دلیل فردیان معصوم و بی‌گناه می‌پرداختند، که باعث نقض اصول اخلاقی و انسانی می‌شد.

13. عهد شکنی بنی اسرائیل در سفارش به احسان: بنی اسرائیل در ارتباط با دیگران، به اندازه کافی به احسان و کمک به نیازمندان و مستمندان اهمیت نمی‌دادند.
14. عهد شکنی بنی اسرائیل در توحید: بنی اسرائیل به جای ایمان به توحید و وحدت الهی، به پرستش اشیا و اندیشه‌های غیرالهی روی آورده و از اصل اساسی دین فرو می‌روند.

15. عهد شکنی بنی اسرائیل تعطیلی شنبه: بنی اسرائیل در برخی موارد، به تعطیلی روز شنبه که به عبادت و استراحت مخصوص شده بود، پایبند نمی‌بودند و فعالیت‌های معمول را انجام می‌دادند.
16. عهد شکنی بنی اسرائیل در تبعید: بنی اسرائیل در برخی شرایط، به تبعید و اخراج اعضای جامعه خود از دیار و محل سکونت مجبور می‌شدند، که این امر باعث نارضایتی و مشکلات بیشتری می‌شد.

17. عهد شکنی بنی اسرائیل در امداد به انبیا: بنی اسرائیل در برخی مواقع، به امداد و پشتیبانی از انبیا و رسولان الهی که برای هدایت مردم فرستاده شده بودند، توجه کافی نمی‌کردند.
18. عهد شکنی بنی اسرائیل در انفاق: بنی اسرائیل به اندازه کافی در انفاق و کمک به نیازمندان و مستمندان سخت‌گیری کردند و این امر باعث نارضایتی خداوند شد.
 

پی نوشت:

1. بقره/سوره۲، آیه۸۳.   
2. همان
3. همان   
4.همان
5.آیه 23 سوره اسراء
6.آیه 24 سوره اسراء
7. فخر رازی، مفاتیح الغیب، ۱۴۲۰ق، ج۲۰، ص۳۲۴.
8. کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۱۵۷.
9. کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۱۵۸؛ مازندرانی، شرح الکافی، ۱۳۸۲ق، ج۹، ص۱۹.
10. بقره (2): 220.
11. نساء (4): 2.
12.نساء (4): 10.
13.نساء (4): 127
14.بقره/سوره۲، آیه۸۳.   
15. مائده/سوره۵، آیه۱۲.   
16. مائده/سوره۵، آیه۱۳.   
17.آیه 110 سوره بقره
18.آیه 12 سوره مائده
19.مائده/سوره۵، آیه۱۲.   
20.مائده/سوره۵، آیه۱۳.   
21.مائده/سوره۵، آیه۱۲.   
22.  تفسیر نمونه، ج۴، ص۳۰۸.   
23. تفسیر القرآن، ترجمه موسوی همدانی، ج۵، ص۳۹۱.   
24. مائده/سوره۵، آیه۱۲.   
25.طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه موسوی همدانی، ج۵، ص۳۹۰.   
26. بقره/سوره۲، آیه۱۰۰.   
27. بقره/سوره۲، آیه۱۰۱.   
28. بقره/سوره۲، آیه۸۳.   
29.آیه 13 سوره مائده
30.راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۴۵۶.   
31.مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۹، ص۴۴۵.   
32.طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۵، ص۳۹۱.   
33. بقره/سوره۲، آیه۸۴.   
34.تفسیر نمونه، ج۱، ص۳۲۹.   
35. نساء/سوره۴، آیه۱۵۴.   
36. نساء/سوره۴، آیه۱۵۵.   
37.تفسیر نمونه، ج۱، ص۳۲۸.   
38. تفسیر نمونه، ج۱، ص۲۰۱.   
39. بقره/سوره۲، آیه۴۲.   
40. بقره/سوره۲، آیه۸۳.   
41 .المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه موسوی همدانی، ج۱، ص۲۹۹.   
42. تفسیر نمونه، ج۱، ص۲۹۳.   
43. بقره/سوره۲، آیه۹۳.   
44. نساء/سوره۴، آیه۱۵۴.   
45. نساء/سوره۴، آیه۱۵۵.   
46. اعراف/سوره۷، آیه۱۷۱.   
47.تفسیر نمونه، ج۱، ص۳۲۹.   
48.المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه موسوی همدانی، ج۱، ص۳۳۰.   
49.مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱، ص۳۲۸.   
 

منابع:

http://alvahy.com/%D9%85%D8%A7%D8%A6%D8%AF%D9%87/13
https://jscenter.ir/judaism-and-islam/jews-in-quran/21863
http://fa.wikifeqh.irعهد شکنی بنی اسرائیل (قرآن)
https://wiki.ahlolbait.comآیه 24 سوره اسراء
https://fa.wikishia.net/viewاحسان به والدین
https://wiki.ahlolbait.comآیه 83 سوره بقره
https://www.bootorab.com/fa/article/2
https://fa.wikifeqh.irعهدهای بنی اسرائیل
https://fa.wikifeqh.iایمان به انبیا (قرآن)
https://fa.wikifeqh.ir/قاسِیَه (لغات‌قرآن)
https://abadis.ir/fatofa


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط