نفوذ و نفاق بلای خانمان ‌سوز امت اسلامی

این مقاله به بررسی بعضی از  آثار مخرب نفوذ و نفاق در جامعه اسلامی پرداخته اشاره خواهد کرد.
دوشنبه، 10 دی 1403
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: قربان منتظمی
موارد بیشتر برای شما
نفوذ و نفاق بلای خانمان ‌سوز امت اسلامی

مقدمه:

امت اسلامی بیش از آنکه از تهدیدات خارجی آسیب ببیند، از درون دچار آسیب می‌شود. همان‌طور که بزرگترین دشمن انسان نفس اوست، بزرگترین دشمن امت اسلامی نیز جریان نفوذ و نفاق است. این جریان با نفوذ در ساختارهای مختلف جامعه، از جمله مراکز نظامی، امنیتی، اقتصادی و فرهنگی، می‌تواند به راحتی به امت اسلامی ضربه بزند و آن را از درون متلاشی کند.
 
اگرچه دشمنان خارجی با ابزارهای مختلفی همچون تحریم و جنگ به دنبال تضعیف امت اسلامی هستند، اما خطرناک‌ترین تهدید، از درون و توسط جریان نفوذ صورت می‌گیرد. این جریان با نفوذ در ساختارهای حساس جامعه، می‌تواند به راحتی به اهداف خود دست یافته و به امت اسلامی آسیب‌های جبران‌ناپذیری وارد کند.
 
نفوذ دشمن در ساختارهای مختلف جامعه، به ویژه در حوزه‌های فرهنگی و اجتماعی، می‌تواند عواقب بسیار خطرناکی برای امت اسلامی داشته باشد. این نفوذ می‌تواند به مشروعیت‌زدایی از نظام اسلامی، ایجاد تفرقه و اختلاف بین مسلمانان و در نهایت فروپاشی از درون منجر شود.
 
بزرگترین تهدید علیه امت اسلامی، نه از سوی دشمنان خارجی، بلکه از سوی نفوذی‌هایی است که در درون نظام نفوذ کرده و به دنبال تضعیف و نابودی آن هستند. این افراد با استفاده از ابزارهای مختلف، از جمله رسانه‌ها و فضای مجازی، به دنبال تغییر باورها و ارزش‌های اسلامی هستند.
 
در این مقاله بر آنیم تا با بررسی ابعاد مختلف جریان نفوذ و نفاق در انقلاب اسلامی، به تحلیل تاثیرات مخرب این جریان بر امنیت، اقتصاد، فرهنگ و سیاست کشور بپردازیم .
 

خطرات امنیتی جریان نفاق و نفوذ

نفوذ در کلام رهبر انقلاب:

در این زمینه [مسئله‌ی نفوذ]روشنگری لازم است؛ روشنگریِ بدون اتّهام، بدون تهمت زدن، بدون مصداق معیّن کردن، امّا روشنگری اذهان مردم؛ چیز لازمی است. ببینید، یکی از آن چیزهایی که قرآن کریم خطاب به مخالفین، به یهود در آن روز، [میگوید] و بر آنها ایراد میگیرد این است:
 
 لِمَ تَلبِسونَ الحَقَّ بِالباطِلِ وَ تَکتُمونَ الحَقَّ وَ اَنتُم تَعلَمون؛(۱) یکی از ایرادهای بزرگ این است که شما باطل را با حق مخلوط میکنید، مشتبِه میکنید؛ «لبس» یعنی اشتباه، «تَلبِسونَ» [یعنی‌] مشتبِه میکنید حق را با باطل، وَ تکتُمونَ الحَقَّ، حق را کتمان میکنید. حقیقت را باید بیان کرد که این وظیفه‌ی ما است(2)
 

جریان نفاق و نفوذ در انقلاب اسلامی

در طول ۴۶ سال انقلاب اسلامی، جریان نفاق و نفوذ با بهره‌گیری از شعارهای به ظاهر اصلاح‌طلبانه و مقبول عام، همواره در خدمت استکبار جهانی و دشمنان انقلاب بوده است. این جریان با اجرای سیاست خودتحریمی، ضربات سنگینی بر پیکره انقلاب وارد کرده و تمامی ابعاد و عرصه‌های نظام را تحت تأثیر قرار داده است. به گونه‌ای که کارآمدی نظام را زیر سؤال برده و تلاش کرده است تا مشروعیت و مقبولیت نظام ولایی را کاهش دهد.
 
قرآن کریم بر اهمیت شناخت جریان نفاق و نفوذ و خطرات ناشی از آن تأکید فراوان کرده است. بدون شناخت دقیق این جریان، مقابله با توطئه‌های آن و خنثی‌سازی آن‌ها امکان‌پذیر نخواهد بود. در ادامه، برخی از ابعاد خطرات جریان نفاق و نفوذ در عرصه‌های مختلف تبیین خواهد شد.

عرصه سیاسی: نفوذ در نهادهای حکومتی، ایجاد تفرقه بین مسئولین، تضعیف جایگاه رهبری، حمایت از جریان‌های معاند

عرصه اقتصادی: ایجاد اختلال در اقتصاد، تشدید مشکلات معیشتی مردم، دامن زدن به فساد، حمایت از جریان‌های رانت‌خوار

عرصه فرهنگی: ترویج فرهنگ غرب‌گرایی و بی‌حجابی، تضعیف ارزش‌های اسلامی، حمایت از جریان‌های ضد انقلاب

عرصه اجتماعی: ایجاد شکاف طبقاتی، دامن زدن به ناامیدی و یأس در جامعه، ترویج خشونت و بی‌اعتمادی

در ادامه به خطرات امنیتی جریان نفاق و نفوذ اشاره خواهیم کرد.

۱. سلب آرامش و امنیت از جامعه

زُیِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ مِنَ النِّسَاءِ وَالْبَنِینَ وَالْقَنَاطِیرِ الْمُقَنْطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَالْفِضَّةِ وَالْخَیْلِ الْمُسَوَّمَةِ وَالْأَنْعَامِ وَالْحَرْثِ ۗ ذَٰلِکَ مَتَاعُ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا ۖ وَاللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الْمَآبِ (3)
 
مردم را حبّ شهوات نفسانی، از میل به زنها و فرزندان و همیان‌هایی از طلا و نقره و اسبهای نشان دار نیکو و چهارپایان و مزارع در نظر زیبا و دلفریب است، (لیکن) اینها متاع زندگانی (فانی) دنیاست و نزد خداست منزل بازگشت نیکو.
 
1- علاقه‌ى طبیعى به مادّیات، در نهاد هر انسانى وجود دارد، آنچه خطرناک است، فریب خوردن از زینت‌ها وجلوه‌هاى آن و عدم کنترل دلبستگى‌هاست.
 
2- جلوه‌ى دنیا براى مردمِ عادّى است، نه افراد فرزانه. چنانکه در نظر همسر فرعون که فرزانه‌ى تاریخ است، کاخ و طلاى او بى‌ارزش است.
 
3- علاقه‌ى بیش از حدّ به زن وفرزند، بیش از هر چیز مایه‌ى دلبستگى انسان به دنیا مى‌گردد. «حُبُّ الشَّهَواتِ مِنَ النِّساءِ وَ الْبَنِینَ»
 
4- مراقب باشیم که زینت‌ها وجلوه‌هاى دنیا، مقدّمه‌ى غفلت از آخرت است.
 
6- یکى از شیوه‌هاى تربیتى، تحقیر مادّیات و بیان عظمت معنویات است. «ذلِکَ مَتاعُ الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ اللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الْمَآبِ»
 
7- بهترین راه براى کنترل علائق مخرّب، مقایسه آن با الطاف جاودانه‌ى الهى است. «وَ اللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الْمَآبِ»
 
الف : جریان نفاق و نفوذ و اهداف شیطانی
از نظر آموزه‌های قرآن، جریان نفاق و نفوذ برای دستیابی به اهداف شیطانی خود، همه تلاشش را مصروف این معنا می‌کند تا مهم‌ترین مولفه سعادت یعنی آرامش و امنیت را از یک جامعه سلب کند.
 
بنابر این، نخستین هدفی که جریان نفاق و نفوذ برای فعالیت‌های تخریبی خویش تعریف کرده، امنیت زدایی از جامعه اسلامی است.
 
آنان برای دستیابی به این هدف پلید از هر ابزاری بهره می‌برند و به اصطلاح همزمان با هزار خنجر به جان مسلمانان می‌افتند تا آرامش و امنیت از آنان سلب شود.
 
 در جنگ ترکیبی که دشمنان برای نابودی اسلام و مسلمانان در پیش گرفته‌اند، همه ابزار‌های حق و باطل مورد استفاده قرار می‌گیرد؛.
 
 البته از آنجا که ابزار‌های حق بیشتر به نفع مومنان تمام می‌شود، بهره‌گیری از هنر شیطانی آمیختگی حق و باطل و راست و دروغ شرایط را به گونه‌ای به‌وجود می‌آورد که توده مردم قدرت تحلیل نداشته باشند و نتوانند حق را از باطل و راست را از دروغ تشخیص دهند.
 
آنان با شعار‌های بسیار زیبا و فریبنده و بهره‌گیری از عنصر گرایش‌های نفس انسانی به زینت‌های دنیوی، تلاش می‌کنند تا توده مردم را با خود همراه سازند؛ زیرا اصولا توده مردم دنبال چیز‌هایی می‌روند که تامین‌کننده خواسته‌های نفسانی باشد؛ بنابراین محور دعوت و شعار‌های جریان نفاق و نفوذ اموری، چون زن، مال و فرزند، قدرت و ثروت است.
 
ب ارتباط شهوات دنیوی با نفوذ و نفاق
1- تضعیف اراده:
همانطور که آیه اشاره می‌کند، دلبستگی به دنیا و شهوات، اراده انسان را تضعیف کرده و او را از مسیر حق منحرف می‌کند. افرادی که به دنیا وابسته هستند، راحت‌تر تحت تأثیر تبلیغات و فریب دشمنان قرار می‌گیرند و ممکن است به ابزار دست دشمنان تبدیل شوند.
 
2-ایجاد تفرقه:
رقابت برای کسب مال و ثروت و قدرت، می‌تواند منجر به ایجاد تفرقه و اختلاف در جامعه شود. این اختلافات، زمینه را برای نفوذ دشمنان فراهم می‌کند و به راحتی می‌توان از آن‌ها سوءاستفاده کرد.
 
3-فراموشی هدف اصلی
 دلبستگی به دنیا باعث می‌شود که انسان هدف اصلی خلقت خود را فراموش کند و به دنبال لذت‌های زودگذر باشد. افرادی که هدفشان در زندگی مشخص نیست، راحت‌تر فریب وعده‌های دروغین دشمنان را می‌خورند.
 
ج:ارتباط نفوذ و نفاق با امنیت جامعه
1- تضعیف انسجام اجتماعی:
 نفوذ و نفاق، انسجام اجتماعی را تضعیف کرده و اعتماد بین افراد جامعه را از بین می‌برد. این امر باعث می‌شود که جامعه در برابر تهدیدات خارجی آسیب‌پذیر شود.
 
2- ایجاد ناامنی:
نفوذ دشمنان در ساختارهای مختلف جامعه، باعث ایجاد ناامنی و بی‌ثباتی می‌شود. این ناامنی می‌تواند در ابعاد مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بروز کند.
 
3- تسهیل نفوذ دشمنان:
وجود نفوذ و نفاق در جامعه، زمینه را برای نفوذ دشمنان خارجی فراهم می‌کند و به آن‌ها اجازه می‌دهد تا به راحتی به اهداف خود دست یابند.
 
پس با توجه به مطالب فوق، می‌توانیم چنین نتیجه‌گیری کنیم که دلبستگی به دنیا و شهوات، یکی از مهم‌ترین عوامل نفوذپذیری افراد و جوامع است.
 
افرادی که به دنبال کسب مال و ثروت و قدرت هستند، به راحتی می‌توانند فریب وعده‌های دروغین دشمنان را خورده و به ابزار دست آن‌ها تبدیل شوند. این امر می‌تواند منجر به ایجاد تفرقه، تضعیف انسجام اجتماعی، و در نهایت، سلب آرامش و امنیت از جامعه شود.
  

۲. ترویج تجمل گرایی و فرهنگ برهنگی زنان

جریان نفاق و نفوذ همزمان که با فعالیت‌های تخریبی، اقتصاد جامعه را ناکارآمد نشان می‌دهد، مردم را به سوی تجملات و زینت‌های دنیوی دعوت می‌کند و فرهنگ برهنگی را تشویق و ترغیب می‌کند و از زنان به عنوان بهترین ابزار برای اهداف پلید خویش بهره می‌گیرد؛
 
زیرا می‌داند که گرایش به زنان و محبت به ایشان به اشکال گوناگون مردم و جوانان را به سوی خود می‌کشاند و می‌تواند به عنوان ابزاری برای آنان تبدیل کند.
 
این جریان با ایجاد بحران‌های ساختگی و دامن زدن به اختلافات قومی و مذهبی، امنیت ملی را به خطر انداخته و زمینه را برای مداخله بیگانگان فراهم می‌آورد.
 
 همچنین، با نفوذ در نهادهای حکومتی و تصمیم‌گیری، سیاست‌های کشور را به نفع خود تغییر داده و از این طریق به اهداف شوم خود دست می‌یابد.
 
موضوع سوءاستفاده از بی‌حجابی و ترویج تجمل‌گرایی و فرهنگ برهنگی، دو روی یک سکه هستند که هر دو با هدف تضعیف بنیان‌های اسلامی و ایجاد بی‌ثباتی در جامعه مورد استفاده قرار می‌گیرند.
 
برای درک بهتر این پیوند، می‌توانیم به نکات زیر توجه کنیم:
 
1. بی‌حجابی به عنوان ابزاری برای ترویج فرهنگ برهنگی:
1- تغییر تعریف زیبایی:
با ترویج بی‌حجابی، تعریف زیبایی در جامعه تغییر می‌کند و برهنگی به عنوان نمادی از زیبایی و جذابیت مطرح می‌شود.
 
2- تضعیف ارزش‌های اخلاقی:
بی‌حجابی، ارزش‌های اخلاقی مانند حیا و عفت را تضعیف می‌کند و به ترویج فرهنگ مصرف‌گرایی و لذت‌جویی کمک می‌کند.
 
3- ایجاد فاصله بین نسل‌ها:
 تفاوت نسل‌ها در مورد حجاب، باعث ایجاد شکاف بین نسل‌ها شده و به تضعیف بنیان خانواده کمک می‌کند.
 
2. تجمل‌گرایی و برهنگی به عنوان ابزاری برای کنترل اجتماعی:
1- توجه به ظاهر به جای باطن:
 با تمرکز بر ظاهر و زیبایی ظاهری، توجه از مسائل مهم‌تر مانند عدالت اجتماعی، فساد و بی‌کفایتی مسئولین منحرف می‌شود.
 
2- ایجاد احساس حقارت:
با نمایش سبک زندگی تجملاتی و برهنگی در رسانه‌ها، احساس حقارت و کمبود در افراد ایجاد می‌شود و آن‌ها را به مصرف بی‌رویه تشویق می‌کند.
 
3-تضعیف روحیه مقاومت:
 با ایجاد وابستگی به کالاهای لوکس و سبک زندگی غربی، روحیه مقاومت و مبارزه در مردم تضعیف می‌شود.
 

3. ارتباط بین بی‌حجابی و تجمل‌گرایی:

ترویج یک سبک زندگی خاص:
 بی‌حجابی و تجمل‌گرایی، دو عنصر مکمل هستند که برای ترویج یک سبک زندگی خاص و غربی مورد استفاده قرار می‌گیرند.
هدف مشترک:
هدف نهایی هر دو پدیده، تضعیف بنیان‌های اسلامی و ایجاد بی‌ثباتی در جامعه است.
 
پس سوءاستفاده از بی‌حجابی و ترویج تجمل‌گرایی و فرهنگ برهنگی، دو روی یک سکه هستند که هر دو با هدف تضعیف بنیان‌های اسلامی و ایجاد بی‌ثباتی در جامعه مورد استفاده قرار می‌گیرند. این دو پدیده، به صورت هماهنگ و هدفمند، برای تغییر هویت فرهنگی جامعه و ایجاد وابستگی به فرهنگ غربی به کار می‌روند.
 
3. ارسال اسرار نظام به دشمنان
یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ لَا یَحْزُنْکَ الَّذِینَ یُسَارِعُونَ فِی الْکُفْرِ مِنَ الَّذِینَ قَالُوا آمَنَّا بِأَفْوَاهِهِمْ وَلَمْ تُؤْمِنْ قُلُوبُهُمْ ۛ وَمِنَ الَّذِینَ هَادُوا ۛ سَمَّاعُونَ لِلْکَذِبِ سَمَّاعُونَ لِقَوْمٍ آخَرِینَ لَمْ یَأْتُوکَ ۖ یُحَرِّفُونَ الْکَلِمَ مِنْ بَعْدِ مَوَاضِعِهِ ۖ یَقُولُونَ إِنْ أُوتِیتُمْ هَٰذَا فَخُذُوهُ وَإِنْ لَمْ تُؤْتَوْهُ فَاحْذَرُوا ۚ وَمَنْ یُرِدِ اللَّهُ فِتْنَتَهُ فَلَنْ تَمْلِکَ لَهُ مِنَ اللَّهِ شَیْئًا ۚ أُولَٰئِکَ الَّذِینَ لَمْ یُرِدِ اللَّهُ أَنْ یُطَهِّرَ قُلُوبَهُمْ ۚ لَهُمْ فِی الدُّنْیَا خِزْیٌ ۖ وَلَهُمْ فِی الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِیمٌ
 
ای پیغمبر، غمگین مباش از آنان که به زبان اظهار ایمان کنند و به دل ایمان ندارند و به راه کفر شتابند، و اندوهناک مباش از آن یهودانی که جاسوسی کنند و سخنان دروغ (و فتنه‌خیز به جای کلمات حق) به آن قومی که (از کبر) نزد تو نیامدند می‌رسانند؛ کلمات حق را بعد از آنکه به جای خود مقرّر گشت تغییر دهند و گویند: اگر حکم قرآن این گونه آورده شد بپذیرید و الاّ دوری گزینید. و هر کس را خدا به آزمایش و رسوایی افکند هرگز تو او را از (قهر) خدا نتوانی رهانید، آنها کسانی هستند که خدا نخواسته دلهاشان را پاک گرداند، و آنان را در دنیا ذلّت و خواری و در آخرت عذاب بزرگ مهیّاست.(4)
 
ارتباط نکات با جریان نفاق و نفوذ
1-انبیا نسبت به گمراهان دلسوزند: نفوذگران نیز اغلب با ظاهر دلسوزانه وارد جامعه شده و با القای امیدهای واهی، افراد را به سمت خود جذب می‌کنند. این در حالی است که هدف اصلی آن‌ها تضعیف و نابودی است.
 
2-کفر، میدانی دارد که گروهی در آن به سرعت پیش می‌روند: نفاق و کفر، مانند بیماری‌ای مسری، به سرعت گسترش می‌یابد. نفوذگران با استفاده از ابزارهای مختلف، از جمله رسانه‌ها و فضای مجازی، به سرعت افکار عمومی را آلوده می‌کنند.
 
3- دشمنان، در کفر و نفاق شتاب دارند: نفوذگران برای رسیدن به اهداف خود، از هیچ تلاشی فروگذار نمی‌کنند. آن‌ها با برنامه‌ریزی دقیق و استفاده از روش‌های مختلف، به دنبال تضعیف بنیان‌های اعتقادی جامعه هستند.
 
4- نفاق، مایه‌ى افزایش کفر است: نفاق، به عنوان یک بیماری خطرناک، می‌تواند ایمان را از بین ببرد و افراد را به سمت کفر سوق دهد. نفوذگران با نفوذ در ساختارهای مختلف جامعه، به تدریج ایمان افراد را تضعیف کرده و آن‌ها را به سمت خود می‌کشانند.
 
5- ایمان، با پذیرش قلبى است، نه اظهار زبانى: نفوذگران اغلب با زبان دلنشین و ظاهری فریبنده، به تظاهر به ایمان می‌پردازند. اما قلب آن‌ها از کفر پر شده است.
 
6- ایمانی ارزش دارد که در قلب، راسخ باشد: ایمان واقعی، ایمانی است که در عمل و رفتار افراد نمود پیدا کند. نفاق، تنها یک ظاهرسازی است و فاقد عمق و اصالت است.
 
7- قلب، مرکز ایمان است: قلب، محل قرارگیری ایمان و کفر است. نفوذگران با هدف قرار دادن قلب افراد، به دنبال تغییر باورهای آن‌ها هستند.
8- منافقان و یهودیان، در کنار هم یک هدف را تعقیب مى‌کنند: نفوذگران با همکاری دشمنان خارجی، به دنبال تضعیف و نابودی جامعه هستند.
 
9-  گوش دادن مهم نیست، انگیزه‌ى آن مهم است: نفوذگران با گوش دادن به صحبت‌های دیگران، به دنبال یافتن نقاط ضعف آن‌ها هستند تا از آن‌ها سوءاستفاده کنند.
 
10-  کفّار، عوامل نفوذى و جاسوس در میان مسلمانان دارند: دشمنان با نفوذ در جامعه، به دنبال ایجاد تفرقه و اختلاف هستند.
 
11-  تحریف، خیانت فرهنگى یهود است: نفوذگران با تحریف مفاهیم دینی و فرهنگی، به دنبال ایجاد سردرگمی و تردید در بین مردم هستند.
 
12- گزارشگرى دور از تقوا، یکى از شغل‌هاى خطرناک است: کسانی که با دروغ و تهمت به دیگران آسیب می‌رسانند، در واقع به دشمنان کمک می‌کنند.
 
پس این نکات نشان می‌دهند که جریان نفاق و نفوذ، یک تهدید جدی برای جوامع اسلامی است. نفوذگران با استفاده از روش‌های مختلف، از جمله نفوذ در ساختارهای مختلف جامعه، ترویج شایعات و اخبار دروغ، و ایجاد تفرقه و اختلاف، به دنبال تضعیف بنیان‌های اسلامی و ایجاد بی‌ثباتی در جامعه هستند. برای مقابله با این تهدید، باید با شناخت دقیق ماهیت و روش‌های عمل نفاق، به تقویت ایمان و بصیرت خود پرداخته و با هوشیاری و آگاهی در برابر توطئه‌های دشمنان ایستادگی کنیم.
 
ابعاد مختلف این مسئله:
1-خسارت‌های جبران‌ناپذیر:
 افشای اسرار نظامی، سیاسی و اقتصادی به دشمنان، می‌تواند خسارات جبران‌ناپذیری را به نظام وارد کند. این خسارات ممکن است شامل شکست‌های نظامی، تحریم‌های گسترده، بی‌ثباتی سیاسی و از دست رفتن سرمایه‌های ملی باشد.
 
2-تضعیف اعتماد عمومی:
 زمانی که مردم متوجه شوند افراد نفوذی در داخل نظام، به دشمنان خیانت می‌کنند، اعتماد عمومی به نظام تضعیف شده و شکاف بین مردم و حکومت عمیق‌تر می‌شود.
 
3- تسهیل مداخله خارجی:
 با در اختیار گذاشتن اطلاعات دقیق به دشمنان، زمینه برای مداخله خارجی و دخالت در امور داخلی کشور فراهم می‌شود.
 
4- تضعیف قدرت چانه‌زنی:
داشتن اطلاعات دقیق و محرمانه، یک ابزار مهم در مذاکرات و روابط بین‌الملل است. با افشای این اطلاعات، قدرت چانه‌زنی نظام کاهش یافته و کشور در برابر فشارهای خارجی آسیب‌پذیرتر می‌شود.
 
پس ارسال اسرار نظام به دشمنان، یکی از خطرناک‌ترین ابعاد فعالیت‌های جریان نفاق و نفوذ است که می‌تواند به امنیت ملی و تمامیت ارضی کشور آسیب جدی وارد کند. مقابله با این پدیده، نیازمند یک عزم ملی و اتخاذ تدابیر جدی و همه جانبه است.
 

4. تقویت روحیه دشمن و تضعیف روحیه امت

1-َئِنْ لَمْ یَنْتَهِ الْمُنَافِقُونَ وَالَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَالْمُرْجِفُونَ فِی الْمَدِینَةِ لَنُغْرِیَنَّکَ بِهِمْ ثُمَّ لَا یُجَاوِرُونَکَ فِیهَا إِلَّا قَلِیلًا :
البته (بعد از این) اگر منافقان و آنان که در دلهاشان مرض (و ناپاکی) است و هم آنها که در مدینه (بر ضد اسلام) تبلیغات سوء می‌کنند (و دل اهل ایمان را مضطرب و هراسان می‌سازند) دست (از این زشتی و بدکاری) نکشند ما هم تو را بر (قتال) آنها بر انگیزیم (و بر جان و مال آنها مسلط گردانیم) که از آن پس جز اندک زمانی در مدینه در جوار تو زیست نتوانند کرد.(5)
 
 
جریان نفاق و نفوذ، در جنگ نرم بر آن است تا روحیه دشمن را تقویت کرده و روحیه امت را تضعیف کند؛ از این رو شایعاتی را در میان امت پخش می‌کند که همانند زمین‌لرزه عمل کرده و گسل‌های اجتماعی ایجاد می‌کند و مردم را نسبت به هم و نیز نسبت به نظام سیاسی بی‌اعتماد می‌سازد.
 
 این جریان با بهره‌گیری از ابزارهای مختلف، از جمله شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌های معاند، به دنبال ایجاد یأس و ناامیدی در جامعه بوده و با بزرگنمایی مشکلات و کوچک‌نمایی دستاوردها، به دنبال تضعیف روحیه مقاومت و ایستادگی مردم است.
 
همانطور که مشاهده می‌کنید، دو خط اضافه شده به متن اصلی، بر روی این نکته تأکید می‌کند که جریان نفاق و نفوذ به دنبال تضعیف روحیه مردم و تقویت روحیه دشمن است. این کار با ایجاد ناامیدی، بی‌اعتمادی و تفرقه در جامعه صورت می‌گیرد.
 
2- إِنَّ الَّذِینَ جَاءُوا بِالْإِفْکِ عُصْبَةٌ مِنْکُمْ ۚ لَا تَحْسَبُوهُ شَرًّا لَکُمْ ۖ بَلْ هُوَ خَیْرٌ لَکُمْ ۚ لِکُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ مَا اکْتَسَبَ مِنَ الْإِثْمِ ۚ وَالَّذِی تَوَلَّىٰ کِبْرَهُ مِنْهُمْ لَهُ عَذَابٌ عَظِیمٌ
 
همانا کسانی که آن بهتان را بستند (و به عایشه تهمت کار ناشایست زدند که رسول و مؤمنان را بیازارند) گروهی همدست از (منافقان) شمایند؛ نپندارید ضرری از آن به آبروی شما می‌رسد بلکه خیر و ثواب نیز (چون بر تهمت صبر کنید از خدا) خواهید یافت؛ هر یک از آنها به عقاب گناه خود خواهند رسید؛ و آن کس از منافقان که رأس و منشأ این بهتان بزرگ گشت هم او به عذابی بزرگ معذب خواهد شد.(6)
 
شایعاتی که جریان نفاق و نفوذ می‌سازد بر اساس همان روش شیطانی ترکیب حق و باطل و بزرگنمایی و سیاه‌نمایی است. نسبت به رهبران سیاسی ولایی چنان جنگ نرمی را راه می‌اندازند که مردم باور کنند که راهبران آنان نه تنها انسان‌های پاک و سالم و دارای خانواده‌ای سالم نیستند، بلکه در امر جنسی و غیر جنسی و حتی اقتصادی اهل خیانت هستند.
 
 در حقیقت نوک حمله جریان نفاق و نفوذ به سوی اصول اخلاق فطری است که همه بشریت پایبند به آن هستند. پس وقتی درباره رهبران و کارگزاران نظام سیاسی سخن می‌گویند .
 
تمام تلاش آنان این است تا اصولی، چون عدالت، صداقت، امانت و وفا را در‌باره آنان مخدوش جلوه دهند و بگویند که آنان گرفتار ظلم و ستم، دروغگویی، خیانت و عهدشکنی هستند و به مسئولیت‌های خویش در چارچوب اصول اخلاق فطری عمل نمی‌کنند. این اقدام با هدف ایجاد بدبینی و بی‌اعتمادی در میان مردم نسبت به نظام صورت می‌گیرد و در نهایت به تضعیف انسجام ملی و وحدت جامعه می‌انجامد.
 
3- وَمَا کَانَ لِنَبِیٍّ أَنْ یَغُلَّ  وَمَنْ یَغْلُلْ یَأْتِ بِمَا غَلَّ یَوْمَ الْقِیَامَةِ ۚ ثُمَّ تُوَفَّىٰ کُلُّ نَفْسٍ مَا کَسَبَتْ وَهُمْ لَا یُظْلَمُونَ: هیچ پیغمبری خیانت نخواهد کرد، و هر کس خیانت کند روز قیامت با همان خیانت بیاید (و به کیفر آن برسد) و هر کس هر عمل به جا آرد به جزای کامل آن می‌رسد و به هیچ کس ستمی نخواهد شد.(7)
 
آنان در بیت‌المال تصرفات شخصی داشته و به ثروت‌اندوزی و کنز می‌پردازند.در امور کشوری دروغ می‌گویند و صداقت ندارند. با خیانت در همه چیز و بدعهدی به ویژه در‌باره قول و قرار‌های انتخابی، تنها در‌اندیشه دنیای خویش هستند و به ظاهر تظاهر به آخرت گرایی می‌کنند.
 
ارتباط این آیه با موارد ذکر شده در سوال:
1-تصرفات شخصی در بیت‌المال:
 این عمل، نوعی خیانت آشکار در امانت عمومی است و با مفاهیم مطرح شده در آیه 161 سوره آل عمران در تضاد است.
 
2-دروغگویی و عدم صداقت:
 دروغگویی و فریبکاری، از جمله ویژگی‌های بارز نفوذگران است و با اصل صداقت و امانتداری که در آیه ذکر شده است، مغایرت دارد.
 
3-خیانت در همه چیز:
نفوذگران به هیچ یک از تعهدات خود پایبند نیستند و در همه امور به دنبال منافع شخصی خود هستند. این رفتار، نمونه‌ای بارز از خیانت است.
 
پس جریان نفوذ، با اعمال خلاف شرع و اخلاق، به امانتداری خیانت کرده و به دنبال منافع شخصی خود است. این رفتار، در تضاد کامل با آموزه‌های اسلامی و به ویژه آیه 161 سوره آل عمران است. بنابراین، مبارزه با جریان نفوذ، در واقع مبارزه با خیانت و بی‌عدالتی است.
 

5. همراهی در ظاهر و دشمنی در باطن

از نظر قرآن، عوامل جریان نفاق و نفوذ در هر جا وارد شدند، به ظاهر با شما هستند، ولی در باطن در خدمت اهداف دشمن بوده و همه کار‌ها و فعالیت‌های آنان در راستای تامین خواسته‌های شیاطین استکباری و دشمنان قسم خورده اسلام و مسلمین است.
 
 آنان با ایجاد انواع فتنه‌ها سعی می‌کنند تا از جامعه و امت امنیت زدایی کرده و با ایجاد فتنه‌گری امنیت را از جامعه سلب کنند. در هر جایی که نفوذ می‌کنند برای آن است تا شرایطی برای فتنه ایجاد کنند و امنیت زدایی نمایند. (8)
 

خطرات اقتصادی جریان نفاق و نفوذ

۱. مخدوش کردن آرامش و امنیت مردم
سعادت هر امتی با آرامش و امنیت تامین می‌شود؛ زیرا هر امتی به قصد تامین سعادت و کسب آرامش و امنیت با هم اجتماع کرده و از روش‌های گوناگون برای تحقق آن بهره می‌گیرند. اما اگر این دو عنصر تامین نشود، مردم به این نتیجه می‌رسند که روش‌های مورد استفاده نادرست یا ناکارآمد است.
 
به سخن دیگر، مشروعیت هر نظام سیاسی، تامین آرامش و امنیت است و اگر نظام سیاسی به هر دلیلی ناتوان از تامین این دو باشد، مشروعیت خود را از دست می‌دهد و مردم دنبال نظام سیاسی‌ای می‌روند که بتواند تامین‌کننده سعادت و آرامش و امنیت آنان باشد؛ زیرا مردم با هیچ کس عهدی نبسته‌اند که اگر سعادت آنان تامین نشود، به آن نظام سیاسی یا روش‌های آن پایبند باشند.
 
بیعت مردم تا زمانی است که سعادت آنان تامین شود و هر گاه چنین نشود، سلب مشروعیت می‌شود؛ زیرا بیعت مبتنی بر تامین سعادت بوده که نظام سیاسی از عهده آن بر نیامده است.
 
۲. تلاش برای عدم تحقق آسایش اقتصادی
پس از آرامش و امنیت، مهم‌ترین و اصلیترین دغدغه مردم و هر نظام سیاسی تامین آسایش است که با اقتصاد تحقق می‌یابد. از نظر قرآن، قوام هر امتی به اقتصاد است و اقتصاد مقوم امت‌ها است.(9)
  
 بنابراین، اگر نظام سیاسی ناتوان از تامین اقتصادی باشد که همگان به شکل عادلانه از آن بهره‌مند شوند، از آن نظام مشروعیت‌زدایی می‌شود؛ زیرا ناکارآمدی خویش را نشان داده است.
 
اقتصاد سالم و عادلانه زمانی شکل می‌گیرد که همگان در یک نظام سیاسی بتوانند «قسط» و سهم خویش را از نعمت‌ها به دست آورند و از آرامش و آسایش مناسب و شایسته‌ای بهره‌مند شوند. اصولا از نظر قرآن، ارسال پیامبران و کتب آسمانی به عنوان قوانین وحیانی الهی برای این است تا بتوانند مردم را به عدالت سوق داده و آنان را به قیام و خیزش نسبت به آن برانگیزانند. (10)
  
۳. ناکارآمد کردن نظام اقتصادی
از آنجا که یکی از مهم‌ترین و اساسی‌ترین خواسته‌های انسان از نظام سیاسی و فلسفه وجودی آن، آسایش اقتصادی است، جریان نفاق و نفوذ تلاش می‌کند تا با ایجاد شرایطی ناکارآمدی نظام اسلامی را نشان دهد و مردم را نسبت به آن بدبین و بلکه مشروعیت‌زدایی سیاسی کند.
 
 از این رو برنامه کاملی برای تخریب اقتصاد اسلامی در پیش می‌گیرند و برای خدمت به کافران و ظالمان و شیاطین مستکبر جهانی، هر گونه فعالیتی را انجام می‌دهند تا اقتصاد اسلامی و نظام سیاسی ولایی، ناکارآمد در ساحت اقتصادی باشد.
 
دشمن و جریان نفاق و نفوذ می‌دانند که مردم به سبب مشکلات اقتصادی از نظام سیاسی حتی نظام سیاسی ولایی الهی سرخورده می‌شوند، لذا تمام همت خود را به‌کار می‌برند تا اقتصاد اسلامی را به شکست بکشانند.
 
انواع خیانت‌ها و دزد‌ها را انجام می‌دهند و گاه دست به تحریم مردم می‌زنند و دشمنان را به آن ترغیب می‌کنند تا اقتصاد نظام سیاسی ناکارآمد شود و مردم از آن دلسرد شوند. آنان در برنامه جامع خویش می‌گویند: لا تنفقوا علی من عند رسول‌الله حتی ینفضوا؛ به کسانی که در نزد پیامبر هستند انفاق نکنید تا آنان پراکنده شوند.(11)
 
منافقان می‌دانند که یکی از عوامل اصلی گرایش مردم به چیزی تامین سعادت دنیوی از طریق تامین آرامش و آسایش است؛ پس اگر مردم با مشکل امنیتی و اقتصادی مواجه شوند از اطراف نظام سیاسی ولایی و رهبری آن پراکنده شده و گرایشی به او نخواهند یافت. از همین رو منافقان یکی از اصلی‌ترین طراحان تحریم علیه نظام اسلامی و مسلمانان هستند.
 
اما دشمن نمی‌داند که خداوند به اشکال گوناگون نظام سیاسی ولایی را حمایت می‌کند و دل‌های مردم را به گونه‌ای به سوی آن می‌کشاند که حتی اگر مشکلات اقتصادی داشته باشند، سعادت اخروی خویش را به آسایش دو روزه دنیا نفروشند. (12)
 

4- خطرات فرهنگی جریان نفوذ و نفاق

بی‌گمان فرهنگ به معنای عام آن یکی از پایه‌های اصلی نظام سیاسی و امت‌ها است؛ زیرا هر چند آرامش و آسایش همانند سنگ و آهن عمل می‌کنند، ولی ملاتی که آهن و سنگ را به هم پیوند می‌دهد و ساختمان امت و امام را می‌سازد، همان فرهنگ است. فرهنگ در این‌جا شامل اعتقاد و نگرش‌های هستی شناختی و انسان شناختی و نیز گرایش‌ها در سبک زندگی است. بنابراین، همان فلسفه و سبک زندگی مد نظر است که همه ابعاد و ساحات را در بر می‌گیرد.
 
از نظر آموزه‌های قرآن، نماد‌های فرهنگی، چون کعبه (13)مثلا نقش اساسی در وحدت فرهنگی و اتحاد و انسجام اجتماعی مسلمانان و نظام سیاسی دارد. از این رو خدا در قرآن بر نماد‌ها به عنوان شعائر توجه و اهتمام خاصی دارد. (14)
 
 این شعائر می‌تواند نوعی هماهنگی و همسویی فرهنگی را ایجاد کند و موجب تفاوت با فرهنگ‌ها و امت‌ها و نظام‌های سیاسی دیگر شود.
 
 از آنجا که فرهنگ و نماد‌های فرهنگی نقش انسجام بخشی دارد و همچون ملات عمل می‌کند، جریان نفاق و نفوذ نسبت به این امر بسیار حساس بوده و تمام تلاش خود را مصروف آن خواهد کرد تا فرهنگ امت اسلامی و نظام سیاسی را با اموری تضعیف کرده و آن را با تحریف‌گری به بیراهه بکشاند و کارآمدی را از آن سلب کند.
 
بنابراین جریان نفاق و نفوذ روی مسائل فرهنگی حسابی جدا باز کرده و برای نابودی و ناکارآمدی آن تلاش می‌کند. سبک زندگی اسلامی بر اساس فلسفه اسلامی الهی شکل گرفته است.
 
 بنابراین، نوک حمله جریان نفاق و نفوذ بر اعتقاد و فلسفه‌ای است که سبک زندگی را شکل می‌دهد در طول تاریخ جریان نفاق و نفوذ با حضور در مراکز فرهنگی از مساجد و کلیسا و معابد بر آن بوده تا فلسفه الهی را از میان ببرد و چیزی دیگر را جایگزین کند که همان فلسفه شیطانی است.
 
در آموزه‌های قرآنی گزارش‌هایی ازاین تلاش جریان نفاق و نفوذ در سطوح عالی بیان شده است. نمونه بارز آن عالمان دین یهود بودند که با تحریفگری، آموزه‌های وحیانی را مخدوش می‌کردند و فلسفه جایگزین به جای فلسفه الهی می‌ساختند.
 
 تحریفگری از سوی عالمان یهودی تا جایی است که چیزی از فلسفه حقیقی الهی در تورات باقی نمانده است. آنان دین الهی را چنان تحریف کرده‌اند که دنیا گرایی و ثروت‌اندوزی و قدرت طلبی مبنای فعالیت‌های یهودی شده است و آخرت چیزی جز همین دنیا و زینت‌های آن از زن و ثروت و قدرت نیست. (15)
 
جریان نفاق و نفوذ چنان نفوذی پیدا کرد که زمام قدرت و رهبری را از دست پیامبری، چون هارون (ع) گرفت و سامری، زمامدار رهبری شد و تفرقه عظیم را موجب شد و امنیت و آرامش و آسایش را از امت گرفت وحتی بستری برای قتل پیامبری ایجاد کرد. (16)
 

خطرات سیاسی – اجتماعی جریان نفوذ و نفاق

۱. تضعیف جایگاه رهبری دینی
از نظر آموزه‌های قرآن، جریان نفوذ و نفاق برای تضعیف نظام اسلامی و مسلمانان همه تلاش خود را مصروف این معنا می‌کند تا رهبری امت را متهم به اموری کند که ضد ارزشی و ضد هنجاری است. بر این اساس، از اتهام جنسی نسبت به رهبری و خویشاوندان نزدیک و دور(17)
 
تا اتهام اقتصادی مانند خیانت در بیت‌المال (18)  تا اتهام فقدان عقلانیت و سفاهت، کفر و سحر و شعر (19)  و مانند آن‌ها بهره می‌گیرد تا مردم را نسبت به رهبری نومید و دلسرد کند.
 
۲. فتنه‌گری‌های اجتماعی و سیاسی
جریان نفاق و نفوذ، اصولا دنبال فتنه‌گری است؛ زیرا در فتنه‌ها است که می‌تواند مردم را به سوی شیاطین سوق دهد و به خدمت آنان درآورد.
 
از همین رو همواره فتنه‌گری کرده و فتنه‌های اجتماعی را ایجاد می‌کنند. اصولا شایعه سازی و شایعه پراکنی نسبت به رهبران و کارگزاران نظام سیاسی و ایجاد بیم و هراس از دشمن در دل مردمان و پخش اخبار و اراجیف خبری برای ایجاد فتنه، از شگرد‌های آنان است. (20)
 
۳. جایگزین کردن رهبران همسو
از نظر قرآن، جریان نفاق و نفوذ که در خدمت شیاطین استکباری و ظالمان و کافران هستند، تلاش می‌کنند تا رهبری را تضعیف کرده و او را از جایگاه خود ساقط کرده و دیگرانی از جنس خویش را جایگزین سازند. بنابراین، اگر نتوانند خود رهبری را حذف کنند، نمایندگان مستقیم و مهم او را حذف می‌کنند. دراین راه تا جایی پیش می‌روند که قتل رهبری یا رهبران دیگر را در دستور کار قرار می‌دهند.
 
شرایط فتنه را به گونه‌ای طراحی می‌کنند که توده مردم به دلیل عدم شناخت و ناتوانی در تحلیل، خود به حذف رهبری یا نمایندگان ایشان اقدام کنند؛ این رویه را سامری از جریان نفوذ و نفاق، برای حذف‌هارون (ع) برادر حضرت موسی (ع) در پیش گرفت (21)و در دوره اسلام با حذف امیرمومنان علی (ع) به اوج رسید. (22)
 
۳. فتح سنگر به سنگر نظام مدیریتی کشور برای تحقق اهداف دشمنان
از نظر آموزه‌های قرآن، جریان نفاق و نفوذ با حضور فیزیکی و سلطه بر ساحات گوناگون بر آن است تا مدیریت امور نظام اسلامی را در دست بگیرد.
 
 فتح سنگر به سنگر چیزی جز نفوذ برای تحقق اهداف شیاطین استکباری و ضربه زدن از درون به نظام سیاسی اسلامی نیست. آنان با آنکه در درون مرز‌های جغرافیای اسلامی زندگی می‌کنند
.
 ولی، چون روح و روانشان در خدمت شیاطین استکباری است، به جمع‌آوری هر گونه اطلاعات مفید برای دشمن می‌پردازند و با انتقال آن، بستر‌های پنهان جامعه را برای دشمن آشکار می‌کنند. دشمن از طریق این جریان نسبت به نقاط قوت و ضعف مسلمانان و نظام اسلامی آگاهی یافته و برنامه‌ریزی دقیق می‌کند.
 

نتیجه:

با توجه به موضوعات مطرح شده در مقاله، می‌توان به نتایج زیر دست یافت:
1- تضعیف بنیان‌های انقلاب اسلامی: جریان نفوذ با بهره‌گیری از روش‌های مختلف مانند ترویج تجمل‌گرایی، بی‌حجابی و ایجاد شایعات، به دنبال تضعیف باورهای دینی و انقلابی مردم و در نهایت فروپاشی نظام اسلامی است.

2-ایجاد ناامیدی و یأس در جامعه: نفوذگران با بزرگنمایی مشکلات و کوچک‌نمایی دستاوردهای نظام، به دنبال ایجاد ناامیدی و یأس در میان مردم و تضعیف روحیه مقاومت هستند.

3- تفرقه‌افکنی و ایجاد شکاف اجتماعی: با انتشار شایعات و اخبار دروغ و ایجاد بدبینی نسبت به مسئولین، جریان نفوذ به دنبال ایجاد تفرقه و شکاف در جامعه و تضعیف انسجام ملی است.
4- تضعیف امنیت ملی: نفوذگران با انتقال اطلاعات حساس به دشمنان و ایجاد ناامنی در جامعه، به امنیت ملی کشور آسیب می‌زنند.

5-  ترویج فرهنگ غربی و سبک زندگی مصرف‌گرا: نفوذگران با ترویج فرهنگ غربی و سبک زندگی مصرف‌گرا، به دنبال تغییر سبک زندگی مردم و دور کردن آن‌ها از ارزش‌های اسلامی هستند.

6- تخریب چهره نظام اسلامی: با ایجاد اتهامات ناروا علیه مسئولین و نظام، نفوذگران به دنبال تخریب چهره نظام اسلامی و مشروعیت‌زدایی از آن هستند.

7- تضعیف اقتصاد کشور: نفوذگران با فساد اقتصادی و سوءاستفاده از منابع کشور، به اقتصاد ملی آسیب می‌زنند و باعث ایجاد مشکلات معیشتی برای مردم می‌شوند.

8-  تضعیف نفوذ ایران در منطقه: نفوذگران با ایجاد اختلاف و درگیری در منطقه، به دنبال تضعیف نفوذ ایران در منطقه و ایجاد بی‌ثباتی هستند.
 

پی نوشت:

1. سوره مبارکه آل عمران آیه ۷۱
2.بیانات در دیدار ائمه جمعه سراسر کشور(1۳۹۴/۱۰/۱۴
3.آیه 14 سوره آل عمران
4. آیه 41 سوره مائده
5.آیه 60 سوره احزاب
6.آیه 11 سوره نور
7. آل عمران، آیه ۱۶۱
8.توبه، آیات ۴۷ و ۴۸.
 9.نساء، آیه ۵.
10.حدید، آیه ۲۵.
 11.منافقون، آیه ۷.
12.آل عمران، آیه ۱۵۹؛ منافقون، آیات ۷ و ۸.
13.مائده، آیه ۹۷..
14.حج، آیات ۳۰ و ۳۲.
15.بقره، آیه ۷۵؛ نساء، آیه ۴۶؛ مائده، آیات ۱۳ و ۱۴؛ توبه، آیه ۳۴.
16.طه، آیات ۸۷ تا ۹۶؛ اعراف، آیه ۱۵۰.
 17.نور، آیه ۱۱.
18.آل عمران، آیه ۱۶۱.
19.بقره، آیه ۱۰۲؛ ذاریات، آیه ۵۲.
20.احزاب، آیه ۶۰.
21.اعراف، آیه ۱۵۰.
22.همان؛ روایات تفسیری ذیل آیه.
 

منابع:

https://old.makarem.ir/main.aspx?reader=1&pid=61895&lid=0&mid=27268&catid=0
https://farsi.khamenei.ir/newspart-index?tid=6592&npt=7
https://fa.wikifeqh.irریشه‌یابی جامعه‌شناختی بی‌حجابی
https://www.mashreghnews.ir/news/532055
https://wiki.ahlolbait.comآیه 161 سوره آل عمران
https://wiki.ahlolbait.comآیه 14 سوره آل عمران
https://wiki.ahlolbait.comآیه 60 سوره احزاب
https://wiki.ahlolbait.comآیه 41 سوره مائده
https://wiki.ahlolbait.comآیه 11 سوره نور
https://www.yjc.ir/fa/news/8378412


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط