
.jpg)
موضوعات: کتابت آیه 5 سوره قدر به خط رقاع، به سبک مثنی نویسی.
صاحب اثر: ابوالفضل رنجبران
شاخه هنری: خوشنویسی و گرافیک به سبک مثنی نویسی.
زمان خلق اثر: 1403
نوع خط: خط رقاع
.jpg)
موضوعات: کتابت آیه 5 سوره قدر به خط رقاع، به سبک مثنی نویسی.
صاحب اثر: ابوالفضل رنجبران
شاخه هنری: خوشنویسی و گرافیک به سبک مثنی نویسی.
زمان خلق اثر: 1403
نوع خط: خط رقاع
.jpg)
موضوعات: کتابت آیه 5 سوره قدر به خط رقاع، به سبک مثنی نویسی.
صاحب اثر: ابوالفضل رنجبران
شاخه هنری: خوشنویسی و گرافیک به سبک مثنی نویسی.
زمان خلق اثر: 1403
نوع خط: خط رقاع
.jpg)
موضوعات: کتابت آیه 5 سوره قدر به خط رقاع، به سبک مثنی نویسی.
صاحب اثر: ابوالفضل رنجبران
شاخه هنری: خوشنویسی و گرافیک به سبک مثنی نویسی.
زمان خلق اثر: 1403
نوع خط: خط رقاع
.jpg)
موضوعات: کتابت آیه 5 سوره قدر به خط رقاع، به سبک مثنی نویسی.
صاحب اثر: ابوالفضل رنجبران
شاخه هنری: خوشنویسی و گرافیک به سبک مثنی نویسی.
زمان خلق اثر: 1403
نوع خط: خط رقاع
خط مثنی و معما، خطوط تزیینی در خوشنویسی
مثنی: به معنی دو تایی و جفتی می باشد. این خط تزیینی به اشکال گوناگون خط ( کوفی، محقق، ثلث و… ) نوشته می شود. نوع دیگر مثنی «متعاکس» یا «برگردان» است و آن را در قالب اشکال هندسی و به صورت انسان، مرغ و برگ درختان و قندیل و ظرف … در آورده اند. این گونه خط در تزیینات بیان عربی قرن نهم هجری در بناها و مساجد دیده شده است.
معما: در لغت به معنای عبارتی است که معنای آن پوشیده باشد. در خط جمله یا عباراتی را طوری بنویسند که خواندنش محتاج دقت باشد. این شیوه نیز به اشکال گوناگون خط نوشته می شود.
مُثنّی یا آینهنویسی
مثنی به معنای دوتایی، جفت و کتابت به شکل توأمان است به گونهای که حروف با یکدیگر قرینهاند. در مثنی، دقت ترسیم حروف و قرینگی بسیار حائز اهمیت است.
مثنی به معنی دوتائی و جفتی و توأمان است و کتاب متفنن آنگونه خط را به اقسام مختلف نوشتهاند و این خط تزیینی را نیز در لباس خطهای گوناگون از کوفی، محقق، ثلث و غیره میتوان درآورد.
در الفهرست ضمن قلمهایی که با آن مصحف را مینوشتهاند کلمه التئم دیده میشود آن به معنی توأمان(دوقلو) است یعنی بچهای که در یک شکم بچه دیگر متولد شود لکن کیفیت آن که به چه شکل و صورتی مینوشتهاند معلوم نیست.
صاحب نفیس الفنون(عهد سلطان محمد خدابنده اولجایتو) مثنی را نام برده و آن را در ردیف انواع خط به شمار آورده است ولی خصوصیات آن ذکر نشده و مکشوف نیست.
در مناقب هنروران آمده است که مُلّاجان کاشی از شاگردان جعفر تبریزی و از نویسندگان دربار بایسنغر میرزا گورکانی است.
مُلّاجان مخترع خط «شکسته بسته» است و آنچنان است که اجزای خط را بعضی در یک صفحه کاغذ بعضی در صفحه دیگر مینویسند و چون آن دو صفحه را روی هم میگذارند خط کامل نموده میشود تذکر این نوع ساده و آسانی از توأمان است و طریقه مجنونی تزیینی آن میباشد.
مجنون رفیقی هراتی معاصر میرعلی هروی در زمان سلطنت سلطان حسین بایقرا که اختراع خط توأمان را به خود نسبت داده و گفته است توامان مخترع مجنون است که قلم چهره گشاییها کرد تا شدم مخترع و صورتکش خطکم صورتکی پیدا کرد.
و خود وی همچنان صاحب گلستان هنر تا اندازهای خط توأمان را تفصیل داده و مشخص ساختهاند و آن بدین گونه است که دو صفحه مقابل هم را با حساب عبارات خط به صورت نقاشی و گل و بوته و مرغ و آدمی درآوردند و آنگاه این دو صفحه را روی هم گذارند این حال مشاهده میشود که جمله و عبارتی از آن تشکیل شده است و مثلاً خوانده میشود نصرمن الله و فتح قریب و غیره نوع دیگر مثنی متعاکس یا برگردان است و در اصطلاح خطاطان عثمانی « آینه لی » گفته شده است. و آن را در قالب اشکال هندسی و به صورت انسان و مرغ و برگ درختان و قندیل و ظروف و غیره درآوردهاند.
و نمونههای بسیار از قبیل مثنی در لوحههای اولوجامع بورسه و موزه «تی ال ای» در استانبول و مواضع دیگر ترکیه دیده میشود و اینگونه خط در تزیینات عربی قرن نهم هجری در بناها و مساجد دیده شده است(صفحه ۳۵۹ مصور الخط)
مثنی: به معنی دو تایی و جفتی می باشد. این خط تزیینی به اشکال گوناگون خط ( کوفی، محقق، ثلث و… ) نوشته می شود. نوع دیگر مثنی «متعاکس» یا «برگردان» است و آن را در قالب اشکال هندسی و به صورت انسان، مرغ و برگ درختان و قندیل و ظرف … در آورده اند. این گونه خط در تزیینات بیان عربی قرن نهم هجری در بناها و مساجد دیده شده است.
قلم رقاع
قلم رقاع قلمی است که در رقعهها یعنی برگههای کوچک در مکاتبات لطیف و داستانها و حکایات و غیرذلک به کار میرود صور و اشکال خط رقاع در حال افراد و ترکیب مانند ثلث و توقیع است به غیر اینکه با توقیع در این امور متفاوت میباشد:
۱. قلم رقاع در استداره و دور مایلتر و زبانه قلم در تراش کوتاهتر از توقیع است.
۲. حروف رقاع ریزتر و لطیفتر از حروف توقیع میباشد.
۳. برخلاف ثلث و توقیع که در آنها ترویس لازم بود در منتصبات رقاع مانند الف و کاف و لام ترویس لزوم ندارد.
۴. به غیر از ص ، ض ، ط ، ظ ، ع مفرد و اول در خط رقاع حلقههای دیگر چون فا ، قاف ، میم ، واو ،و حتی لام الف محققه بسته بودن جایز و روا است.
۵. حروفی خاص رقاع است که در ثلث و توقیع غیره یافت نمیشود مانند: الف مماله به طرف راست و غیره« ال ، العزیز ، _و ....» (صبح الاعشی جز ثالث ص۱۱۹).
کلمه «رِقاع» جمع رُقعَه است، به معنی پارهها و نوشتههای مختصر و نیز به معنی صفحه کوچک است. «خط رِقاع» از جمله خطوط ششگانه در خوشنویسی اسلامی است. این خط از خط ثلث مشتق شده است، که اغلب برای مکاتبات خصوصی بر روی کاغذهایی در ابعاد کوچک و یا نگارش کتابها و جزوه های عرفی و غیر مذهبی و داستان ها و حکایت ها رواج داشت است. خط رقاع بر اثر نیاز به تندنویسى و مختصر نوشتن، در نامه نگاری ها بکار مىرفته است. و از نظر تشابه و مقایسه با خط فارسی شبیه خط شکسته نستعلیق در مقابل خط نستعلیق است.
صورت و اشکال خط رقاع به صورت مفرد و در ترکیب مانند خط ثلث و خط توقیع است و شباهت بسیار زیادی به خط توقیع دارد. اختلافات رقاع با توقیع به شرح زیر است:
تفاوت خط توقیع با رقاع بیشتر در درشتی و ضخامت بیشتر حروف نسبت به رقاع است و قوسها نیز کم انحناترند. در خط رقاع دور بیشتر از توقیع است. در خط رقاع زبانه ی قلم، در تراش کوتاه تر از توقیع است. حروف رقاع ریزتر و لطیف تر از حروف توقیع نوشته می شود. در منتصبات رقاع مانند الف و کاف و لام ترویس (سرک) لزومی ندارد.
پدیدآوردن و یا حداقل سامان دادن و منزهکردن تمامی خطوط ششگانه را از ابتکارات ابن مقله (م، ۳۲۸ ق) میدانند؛ اما در کتاب «الفهرست» اثر ابن ندیم اختراع این خط به ذوالریاستین فضل بن سهل وزیر مأمون عباسی نسبت داده شده است. این خط از خطوط محبوب خوشنویسان عثمانی بود و اصلاحات لازم در آن توسط خوشنویس مشهور شیخ حمدالله الاماسی (م، ۹۲۶ ق) صورت گرفت. این خط به تدریج توسط دیگر خوشنویسان سادهتر شد و به صورت خط رقعه درآمد که امروزه از رایجترین و متداولترین خطوطی است که در سرتاسر دنیای عرب بهکار میرود.
رقاع خطی است گرم و نرم که حرکت قلم در گردش آن آزادتر از ثلث و توقیع و تقریباً تمام آن دور است و کمتر از یک ششم سطح در آن دیده می شود. حرکت قلم در آن سریع و حروف پر و فربه و کوتاه نوشته می شود. و بدین جهت قلم آن مدوّر یعنی دو نیش آن مساوی تراشیده می شود. این خط بیشتر بدون تداخل و تو در تو شدن با فاصله منظم نوشته می شود (گاهی به ضرورت درهم نوشته می شود) و دارای ترکیبی یکنواخت و یکدست و خالص می باشد. این خط بیشتر بدون اعراب و حرکات و تزیینات، و گاهی با اندک تزیین و جزیی حرکات نوشته می شود. رقاع مانند خط اجازه در پایان قرآن و کتاب و تعیین تاریخ و نام امراء و بزرگان و نام نویسنده نیز بکار برده می شده است.
بعضی از خطاطان در اختصار و کوچک کردن کلمات رقاع افراط کرده اند تا جایی که چند حرف را از کلمه ای انداخته و آن را به صورت رمز و اشاره یا علامت در آورده اند، که این کار شایسته نیست و باید خوشنویس تا حد امکان اصول و قوانین خط را رعایت کرده و حذف و تصحیفی درآن روا ندارد.
به طوری که از مکتوبات به دست می آید، این خط در دوران های پییشین در تمام ممالک اسلامی رایج و متداول بوده و پس از رواج اجازه در ترکیه و ممالک عربی متروک شده است ولی در ایران تا کنون معمول و متداول است.
غُبار لغۀ به معنی گرد و هَبا نیز به همین معنی است. « بدان جهت غُبار گویند که چنان ریز و ضعیف نوشته میشود که چشم از دیدن آن در زحمت و ضعف است و همچنان که چیزی را هنگام برخاستن گرد و خاک به خوبی نمیبینند و گرد مانع تشخیص او میشود و آن قلمی است که در ورقی به قطع بسیار کوچک نوشته گردد و خط غبار را در نامه کبوتر(که در ورقهای مانند بلیطهای امروز) بهکار برده و به بال کبوتران میبستند و بدین سبب آن را قلمالجَناح هم گفتهاند و آن قلم ریزهای است متولد از رقاع و(نسخ)(حلقههای آن باز و گشاده) و بدون ترویس(سرک) و باز و بسته در آن جایز دانستهام و شایسته است که قط قلم آن مایل به تدویر باشد به علت تفریع آن از قلم رقاع و(نسخ) (صفحه ۱۳۲ جز سال صبح الاعشی آخرین قلم منقول از این کتاب).
قلم غُبار در زمان قلقشندی صاحب صبح الاعشی بدین طریق بوده که تعریف کرده و آن را متولد از رقاع و نسخ دانسته است اما بنا بر روایتی که خود صبح الاعشی بدین طریق بوده که تعریف کرده و آن را متولد از رقاع و نسخ دانسته است اما به روایتی که خود صبح العشی از ابن مقله نقل کرده قلم غبار خالص دور است و هیچ حرف و صورتی از آن مستقیم و مسطح نیست لذا قلم غبار با این نظر خالصاً زاییده از خط رقاع است و نسخ را در آن دخالتی نبوده است و قسمتی از آن روایت این است (و قلمُ غُبار الحِلبَه و هو قلم مستدیر کله لیس فیه شی مستقیم...)
دلیل دیگر که غبار الحلبه خالصاً متولد از رقاع است این است که نمونه خط رقاع در کتاب جامع محاسن شیوه رقاع خالص است و مخلوط نیست یعنی از حروف نسخ چیزی در آن دیده نمیشود. دلیل دیگر آنکه خود وضع خطّ و مورد استعمال ایجاب میکرد که از نظر صرفهجویی وقت و کاغذ با خطی یک دست و ریز به سرعت نوشته شود و از روی سلسله مراتب توقیع خُردتر از ثلث و رقاع از توقیع و غُبار از رقاع به وجود آمده است و لذا حلقهها و گرهها پر از حلقههای صضطظ ،ع ، حا ، ه تمامی در این خط بسته است و آنچنان که صبح الاعشی باز و بسته هر دو را روا داشته باز بودن این گونه حروف لایق و موافق این خطّ ریزه نیست.
بنابر این خط غُبار یا غُبارالحلبه نیز خلاصه و توصیف میشود: خطّی است یک دست خالص و یکنواخت ـ بسیار ریز و کوتاه که همه آن دور و خالی از سطح و بدون سَرَک فشرده و جمع و جور و منظم و واضح و عین وسط و آخر و حروف فاء، قاف، واو، میم، لام، الف گرفته و پُر و خالصاً از رقاع متفرع گشته است قلم در این خط به سرعتی بیشتر از رقاع در حدود رقعه گرم و نرم است و حرکت و قط آن تقریبا مستوی میباشد.
پوشیده نماند که بنابر عقیده بسیاری از محققان و کتاب متاخر، قلمغُبار خاص یک نوع خطّ نیست و همه خطوط را میتوان با قلمغُبار نوشت به طور خالص، زیرا مخلوط آن پسندیده نیست مثلاً میتوانیم از نستعلیق و شکسته و نسخ و ثلث و محقق و کوفی و دیوانی و رقعه هر یک را به خط غُبار بهتربگوییم به قلمغُبار بنویسیم و این مطلب در شمارش اقلام در کتاب محمود یارز اشاره شده و در لغت ترکی به اینجه تعبیر کرده است(اینجه ثلث ، اینجه نسخ و ...)
میرعلی هروی در مداد الخطوط گوید طومار و محقق و رقاع و ریحان نسخ است. که ثلث او به توقیع نوشت.
لیکن در اصل وضع شش است و از جهات سته گرفتهاند... از بهر آن که هرگاه خطّی را از این خطوط به قلم باریک نوشتند غُبار میشود و به قلم جلی کتابت کردی طومار شد(در رسالهای خطّی که مؤلف را معلوم نکرده به خط نسخ عالی سیّدهاشم نامی نیز چنین است که در اصول خط تغییر نیست تفاوت در اندام قلم است قوی را طومار گویند باریکتر غُبار).
جز اینکه قلمغُبارالحلبه را غیر از قلمغُبار بشماریم و همچنان که در کتاب« تحفه اولیالباب فی صناعه الخط و الکتاب » تألیف عبدالرحمان بن الصایغ(متوفی ۸۴۵هجری) این نام را جداگانه دو قلم به حساب آورده است و ما در مقدمه به آن اشاره کردهایم لذا میتوان تفصیل کرد که قلم غُبارالحلبه همان قلم قدیمی است که واضع الاصل آن احول محرر و محذب و مهندس آن ابنمقله بوده او خالصاً از فروعات ثلث است و اما قلم غُبار(مطلق) آن است که باریک و دقیق هر قلم از اقلام بوده باشد.
در کتاب اصناف الکتاب از قول ابن مقله نیز نام دو قلم را جدا جدا قلمالحلبه و غُبارالحلبه ذکرکرده و مؤید این نظر خواهد بود.
خط غبار یا غبار الحلبه (غبار به معنای گرد خاک ناشی از سم اسبان) در ایران جهت سرعت در نوشتن و استفادهٔ کمتر در کاغذ، مورد استفاده قرار میگرفت که در قرن سوم هجری از خط ریاسی مشتق شده است.
این خط دارای حروف ریز و ساختاری مدور است. بعضی ویژگیهای این خط وابسته به خط ثلث و خط نسخ است. این نوع خط در ابتدا برای فرستادن پیغام هائی استفاده میشد که کبوتران نامه بر حامل آن بودندو همچنین خط بال هم نامیده میشد. خط جامع و یکپارچهای بوده و به طور برجستهای مدور، بدون کشیده، خیلی فشرده و سریع میتواند نوشته شود.
کاربرد خط غبار بیشتر در نگارش پیامهایی بود که میبایست با کبوتر ارسال شوند. همچنین در نگارش نامهها و مکاتبه روی ورقههای کوچک کاغذ و حتی کتابت قرآنهای کوچک از این خط استفاده میشده است.
خوشنویسانی که بعدها وارد این جرگه شدند، منکر خط غبار به عنوان یک خط مجزا بودند. آنها میگفتند:هر خطی میتواند به طور یکسان و مساوی کوچک شود.
خلاصه سیر خط ثلث و رقاع
1)خطاطان، «خط ثلث» را مادر خطوط گفتهاند. ثلث خطی است که از کوفی استخراج شده و ابداع آن را به «ابوعلی بن مقله بیضاوی شیرازی» معروف به ابن مقله که در قرن سوم هجری میزیسته است نسبت دادهاند و بعد از آن «ابن بواب» انواع گوناگون ثلث تزیینی را ابداع کرد و اوست که زیبایی و ظرافت را به این خط اضافه کرده است.
2)یکی از دلایلی که برای گذاشتن نام ثلث بر این نوع خوشنویسی آورده شده است، داشتن ۱/۳ سطح (خطوط مستقیم) و ۲/۳ دور (خطوط انتهایی) در داخل کلمات آن میباشد.
از هنرمندان ثلث نویس معاصر میتوان افراد زیر را نام برد: حامد آلامدی در ترکیه، هاشم محمد بغدای در عراق، احمد نجفی زنجانی و طاهر در ایران.
3)الفبای کشیده و بلند و دوایر نسبتاً کم عمق و تو در تو نوشته شدن، از خصوصیات این نوع خوشنویسی است. همین تو در تو نوشتن و سوار بر یکدیگر شدن کلمات باعث شده تا از درجه خوانایی آن کم شود.
4) این خط از لحاظ ظاهری بی شباهت به خط محقق نیست، با این تفاوت که در این خط برخلاف محقق، دور حروف بیشتر و اندازه آنها کوچکتر است. ریتمی که در اثر تکرار ضربههای عمودی و بلند حروف در این خط ایجاد میشود القاء کننده قدرت عظمت و بزرگی است. مهمترین کاربرد خط ثلث در کتیبه نویسی است.
5) خط ثلث دارای بار مذهبی نیرومندی میباشد و به همین لحاظ در دوره پس از انقلاب در آثار گرافیکی برای نوشتن آیات قرآن و ادعیه بکار میرود. همچنین در عناوین برخی مجلهها پشت جلد کتاب و طرح تمبر و … نیز بکار برده میشود.
6) خط ثلث با ساختارى ایستا و موقر، بیشتر در تزئین کتابها و کتیبهها بهکار مىرفته است. انواع گوناگون ثلث تزئینى توسط ابن مقله، ابن بواب و یاقوت ابداع شده که براى کتابت قرآن و دیگر کتب مذهبى بکار مىرفته است.
7) ابنبواب زیبایى و ظرافت را با خط ثلث همراه کرد. خط ثلث در ایران براى نوشتن عنوان سورههاى قرآن کریم، پشت جلدنویسی، سرلوحهها، و بخصوص در کتیبهها و کاشىکارىها بکار رفتهاست و هنوز نیز رایج است.
در پایان:
جا دارد که از دلسوزی، همراهی و توجه اساتید معظم، متعهد، متدین و مجاهدِ خود در کسوت شاگردی، از زحمات ارزشمند استاد مسعود نجابتی و عبدالرسول یاقوتی، سید حسن موسی زاده، ناصر طاووسی و ابوالفضل خزائی تقدیر و تشکر نمایم.
شاگرد شما، ابوالفضل رنجبران
© کلیه حقوق متعلق به صاحب اثر و پرتال فرهنگی راسخون است. استفاده از مطالب و آثار فقط با ذکر منبع بلامانع است.