هر چند که همیشه در مباحث تاریخی و پیدایشی، اختلاف نظر وجود دارد اما به نظر اکثریت محققان و تاریخ شناسان، پیدایش خط از مصری ها و سرایت آن به قبایل آرامی و سپس پیدایش خطوط صفوی، ثمودی، لحیانی، حمیری بود، که همه این خطوط با گذر زمان از بین رفته و خط صفوی پر کاربردتر ماند که بعد از آن خط به اقوام نَبطی و مردمان حیره و انبار عراق راه یافت، که نتیجه این سیر، پیدایش خط کوفی در میان مردمان حیره و انبار و گسترش آن به جهان اسلام راه یافت.
رسم الخط قرآن
خط کوفی به یکی از رسم الخطهای قرآنی اطلاق میشود.
ریشه خط کوفی
گفته میشود ریشه خط کوفی از خط سریانی گرفته شده است و عربها آن را از ساکنان عراق فراگرفتند.
از خط کوفی در کتابت قرآن و دیگر مکاتبات و تا پیش از دوره رواج و رونق خط نسخ (اواخر قرن سوم و اوایل قرن چهارم) استفاده میشد. پس از اصلاحات ابن مقله روی خط نسخ و با توجه به رسایی و آسان خوانی آن، به تدریج از رواج خط کوفی کاسته شد.
کتابت سوره حمد، تاکید بر روی آیه 5 / برگرفته شده از: خط کوفی، بدون نقطه و اعراب / طراح: ابوالفضل رنجبران
وجه نامگذاری خط کوفیخط کوفی به خط حیری (منسوب به شهر حیره نزدیک کوفه ) نیز معروف است؛ زیرا جایگاه تحول خط سریانی به خط کوفی، شهر «حیره» بود.
پس از انتقال مرکز خلافت اسلامی از مدینه به کوفه، خط «حیری» به خط «کوفی» معروف شد.
نامهای خط کوفی
خط «جزم»، «انباری» و «حجازی» از دیگر نامهای خط کوفی است.
اقسام
خط کوفی به دو دسته تقسیم میشود: ۱. کوفی مشرقی؛ ۲. کوفی مغربی.
آیه 1 تا 5 سوره بقره / برگرفته شده از: خط کوفی، بدون نقطه و اعراب / طراح: ابوالفضل رنجبران
استفاده تزئینی از خط کوفیخط کوفی برای هر گونه تزئین روی کتابها، ابنیه، ظروف و… کاملا مناسب بود؛ زیرا ترکیب حروف آن از جهت عمودی و افقی بودن و اتصال آنها به یکدیگر بر حسب ذوق کاتب، امکان پذیر است. همچنین علامتها، نقطه و اعراب نیز به زیبایی آن میافزاید؛ به ویژه اگر علامت را - چنان که معمول بوده است- با مرکب الوان و زر نوشته باشند.
اهمیت خط کوفی
خط کوفی در پیدا شدن سلسله خطهای نگارشی اسلام رتبه اول را دارد؛ ولی امروز از لحاظ کاربرد در رتبه آخر جای گرفته است.(فضایلی، حبیب الله، ۱۳۰۲ - ۱۳۷۶، اطلس خط، ص(۱۸۸-۱۹۳).)
انتشار خط کوفی
خط کوفی توسط حرب بن امیة بن عبد شمس که از دانشمندان قریش بود، در کتاب تذکره خط و خطاطان به نقل از فخرالاشراف آمده است«خط کوفی، بدان سبب به کوفی مشهور شد که چون کوفه مقر خلافت امیرالمومنین علی(ع) رویش گردید و خود آن حضرت هم یکی از نویسندگان عالی مرتبه بود. رواج بیشتری یافت و احکام و ارقام بدان نوشته شد لذا از آن پس به کوفی شهرت یافت.» وی همچنین گفته است: «نسبت خط کوفی به آن شهر به مناسبت زیاد نوشته شدن و تولیدات فرهنگی و قرآنی آن در شهر کوفه است» (اصفهانی ،۱۳۶۹ -۴۷)
دوست محمد کوشوانی هروی پیرامون وضع خط کوفی در رساله حالات هنروران میگوید:«اول کسی که خط نوشت... آدم صفیالله بود... و بعد از آن حضرت ادریس (ع) اما معلوم نیست که بر چه اسلوب کتابت میشد ؛ اگرچه مشهور است که کلام به عبارت سریانی و عبری بود... بعد از آن یعرب بن قحطان (واضع خط کوفی) از اسلوب معقلی به کوفی آورد. اما به دست یعسوب الدین امام المتقین، امیرالمومنین علی(ع) تکمیل یافت و علامت کتابت آن حضرت ، بُعد صفا و لطافت آن است که در سرِالفِ مکتوب آن حضرت به قدر نیم نقطه شکاف میباشد»
آیه 7 سوره البقره / برگرفته شده از: خط کوفی، بدون نقطه و اعراب / طراح: ابوالفضل رنجبران
خط کوفی نام خطی از خطوط اسلامی است که ظاهراً منسوب به شهر کوفه است و گفته میشود که در آن جا شکل گرفته و توسعه یافتهاست، ولی آنچه حقیقت دارد ریشه پارسی تبار این خط است که از خط آرامی (خط پهلوی اشکانی) زاده شده است. پس از سدهٔ سوم هجری با فراگیر شدن خط نسخ و دیگر دبیرههای نوآوری شده، رفتهرفته کاربرد خط کوفی کمتر شد، و با همت ایرانیانی چون ابن مقله شیرازی به خطوط امروزی نزدیک تر شد ، و سر انجام پس از سده پنجم هجری کمابیش کنار گذاشته شد و بیشتر کاربرد تزیینی و محدود یافت.
آیه 8 و 9 سوره البقره / برگرفته شده از: خط کوفی، بدون نقطه و اعراب / طراح: ابوالفضل رنجبران
خط و کتابت در صدر اسلام
سالها قبل از اسلام، مکه مرکز تجارت و بازرگانی و احیاناً کانون ادبی بود و در آنجا تنی چند از مردم باسواد بودند. همزمان با حیات رسول خدا (ص) و نیز نبوّت ایشان ، عده ای در مکه خواندن و نوشتن میدانستند. پیامبر اکرم صلی الله خود نخستین مروج خط و کتابت در تاریخ اسلام بودهند، ایشان پس از پیروزی در جنگ بدر که هفتاد نفر از مشرکان اسیر شده بودند فرمود: اُسرایی که باسواد هستند، چنان که هر یک به ده کودک مسلمان خواندن و نوشتن بیاموزد میتواند آزاد شود (زنجانی ،۱۳۸۸ هـ ق ۵۲ و ۵۳).
آیه 10 سوره البقره / برگرفته شده از: خط کوفی، بدون نقطه و اعراب / طراح: ابوالفضل رنجبران
سابقه کتابت در مکه و مدینهپس از هجرت پیامبر اسلام(ص) به مدینه، متجاوز از ده نفر خواندن و نوشتن میدانستند، که بیشتر آنها با خط نسخ قدیم (حجازی) مینوشتند. پیامبر اکرم (ص) زید بن ثابت(از اصحاب حضرت محمّد(ص) و از جمله انصار است. او کاتب قرآن و نیز کاتب مراسلات پامبر(ص) بود و با زبانهای عبری، کلدانی و آشوری آشنایی داشت) را در مدینه مأمور فراگرفتن خط یهودیان نمود تا وقتی آنان نامهای به آن حضرت مینویسند، زید بتواند آنها را برای رسول خدا بخواند زید بن ثابت ظرف ۱۵ روز این خط سطر نجیلی:(خط استرانجیلی، اسطرانجلا خطی از خطوط الفبای سریانی و بهترین و شیواترین و قدیمیترین خطوط سریانی بودهاست، که به سریانی کهن نیز موسوم است) را فرا گرفت و در آن مهارت پیدا کرد. چون خط سطر نجیلی گونهای از خط سریانی است نوشتند که زید بن ثابت خط سریانی نیز میدانست با این شواهد تاریخی میتوان گفت که مکه سابقه بیشتری نسبت به مدینه در خط و کتابت داشته است. در صدر اسلام تازیان (اقوام عرب) دو گونه خط می نوشتند : یکی خط نسخی برای نامه نگاری و نوشتههای عادی و گاهی برای نگارش قرآن و دیگری خط کوفی که بیشتر برای کتابت قرآن از آن استفاده میشد (حجتی ،۱۳۶۰: ۱۸۰ -۱۸۴)
آیه 75 سوره طه / برگرفته شده از: خط کوفی، بدون نقطه و اعراب / طراح: ابوالفضل رنجبران
نخستین نوع خوشنویسى که قرآن کریم به آن نوشته شد «خط کوفى» بود. بعد از ظهور اسلام در ایران، این خط نیز رواج یافت.
با تأسیس شهرهاى کوفه و بصره در دومین دههٔ شکوفایى اسلام، دانشمندان گرانقدرى بوجود آمدند که توجه زیادى به زبان و خط عربی داشتند و کوفه نقش تعیینکنندهاى در خط مکّى - مدینهاى داشت؛ و خط جدیدى پدید آمد که بنام خط کوفى مشهور شد. خط کوفى در نیمه دوم قرن اول هجرى به اوج خود رسید و سه قرن دوام یافت.
به طور کلى خط کوفى در دو نوع ظاهر شده است. یکى تحریری، کتابتی، ساده و تزئینى و موشّح؛ و دیگرى کوفى بنّایى و معقّلی:
خط کوفى تزئینی، از قرن دوم هجرى عامل بسیار مهمى در هنر اسلامى براى سورههاى قرآن مجید، نوشتههاى روى سکهها و لوحههاى یادبود بشمار مىآمد. اما مهمترین جلوه خط کوفى تزئینى را باید در قرن چهارم هجرى در کتیبههاى سلجوقى که در اواخر حکومت خلفاى عباسى فعالیت داشتند، جستوجو کرد. از قرن چهارم به بعد خط کوفى به تنهایى شکل تزئینى یافت و این تحول تا اواخر قرن پنجم هجرى ادامه یافت. از این زمان به بعد خط کوفى عملکرد اصلى خود را از دست داد و صرفاً تزئینى گشت.
خط بنایى یا معقلى خطى است بدون دور و متکى بر سطح. خط بنایى تشکیل شده از خطوط مستقیم عمود برهم که زوایایى را بوجود مىآورد.
اصل و منشأ خط کوفى از خط سریانى است. خط کوفى ایرانى نیز براساس نتایج برخى پژوهندگان معاصر در آثار بازمانده کشف شده است. این خط کوفى شیوهٔ خاصى داشته با حروف منفصل که با خاطى مویین به یکدیگر پیوسته و در آن شباهتى با خط اوستایى و پهلوى یافت شده است که آن را کوفى شیوهٔ ایرانى نامیدهاند.
خط کوفى در ایران تا مدت پنج قرن معمول بوده است که بیشتر در کتابت قرآن و تزئین ابنیه، کتب، ظروف و ... بکار مىرفته است.
تقسیم خط کوفی از نظر شیوهٔ نگارش
بهطور کلی شیوههای نگارش خط کوفی را میتوان به دو شیوه یا شاخه بزرگ مشرقی و مغربی تقسیم کرد:
کوفی مغربی
خط کوفی مغربی خطی است مشتق شده از کوفی قدیم، کهنترین نمونه از این نوع خط مربوط به اواخر سدهٔ سوم هجری است که به شیوهٔ قیروانی نوشته شدهاست. خط قیروانی ظاهری هندسی دارد و بهویژه به حالت مستطیل و زاویهدار نوشته میشود. از میان شاخههای خط کوفی مغربی، خط تونسی نزدیکترین آنها به شیوههای خط مشرقی این خط است. اختلافی که بین کوفی مشرقی و مغربی وجود دارد در دو عامل خلاصه میشود، یکی در طرز نوشتن دو حرف «ف و ق» و عامل دوم در به کار گرفتن ردیف الفبایی.
خط کوفی مغربی را میتوان بر اساس سرزمینی که در آن رواج داشته به این شیوهها تقسیم کرد:
1)قیروانی (اندلسی، قرطبی، فاسی) منسوب به قیروان که اکنون در تونس واقع است و سایر شهرهای آن منطقه
2)تونسی - منسوب به تونس
3)جزائری - منسوب به الجزائر
4)سودانی - منسوب به سودان
کوفی شرقی
خط کوفی شرقی یا مشرقی خود به سه دسته قابل تفکیک است:
اصیل عربی (شامل مکی، مدنی، کوفی، بصری، شامی، مصری و دیگر انواع آنها)
ایرانی (که به آن پیرآموز یا قیرآموز هم گفتهاند)
مختلط (که ترکیبی از شیوه نگارش ایرانی و شیوههای عربی است)
تقسیم خط کوفی شرقی از نظر تزیینات
خط کوفی بهویژه آنچه که در شرق سرزمینهای اسلامی و بیش از همه در ایران و آسیای مرکزی رواج داشته از نظر تزییناتی که یافته بسیار متنوع و متفاوت است. با این وجود آن را میتوان به سه گروه کلی تقسیم کرد:
۱)ساده:خطی تحریری که بیشتر برای کتابت قرآن به کار میرفت.
2)تزیینی: که شامل گونههای مختلفی نظیر گل و برگ دار، گره دار، مشبک، مصور، مزین و … بود.
3)کوفی بنایی: برای کتیبه نگاری و تزیین بناها بکار گرفته شد و تماماً از سطح تشکیل میشد و هیچ دوری نداشت. خط کوفی بنایی به جهت خوانایی به سه سطح آسان، متوسط و مشکل طراحی میشود که گونهٔ مشکل آن از دو بخش مثبت و منفی تشکیل میشود و هر دو بخش آن قابل خواندن است.
کوفی ساده (محرر)
خط کوفی ساده یا تحریری همان شیوه قدیمی است که در سدههای اولیه اسلامی بهویژه در دوره امویان بیشتر برای کتابت قرآن بهکار میرفتهاست هرچند مواردی از کاربرد تزیینی این خط نیز بهچشم میخورد و نمونههایی از آن را میتوان بر روی مسکوکات اموی یا در کتیبه مسجد ابن طولون در شهر قاهره متعلق به نیمه دوم سده سوم هجری دید.
کوفی ساده یا محرر را به دو شیوه تقسیم کردهاند:
1)سادهٔ خالص
2)سادهٔ ایرانی
کوفی تزیینی
خط کوفی تزیینی بر خلاف نوع ساده و تحریری که تابع اصول و قواعد معینی در نگارش حروف میباشد، هیچ قاعده مشخصی ندارد و کاربرد تزیینی بهکلی شکل حروف را دستخوش تغییر میکند. مشکل اساسی کوفی تزیینی در تمامی شعبات فراوانش، خواندن آن است؛ که به سبب افراط در جنبه تزیینی، این خط پیچیده و مشکلخوان شدهاست تا جایی که حتی برای قرینهسازی و ایجاد فضای مطلوب تزیینی، در شکل حروف تصرف کرده و به نقاشی و رسامی متوسل شدهاند، گاه حروف در میان انبوهی از شاخ و برگ و گل یا تزیینات هندسی قرار میگیرد چنانکه در نظر اول نوشته به صورت تودهای از گل و گیاه جلوه میکند. این خط دارای انواع گوناگونی است که برخی از آنها عبارتند از:
مشجر
این شیوه تزییناتی ابتدایی و کمکار دارد. در این روش سر یا انتهای حرکات عمودی و برخی حروف مانند «ن» و «و» مانند شاخههای درختان، شاخه شاخه شدهاست. قدیمیترین نمونه این خط در مسجد نایین قابل مشاهده است.
مورق (برگدار)
در این شیوه فضای خالی بین حروف و کلمات با شاخهها و برگها پر میشود. معروفترین شکل این نوع خط کوفی تزیینی با گل و بوتههای برگدار تزیین یافتهاند. شاید زیباترین نمونه کوفی تزیینی مورق کتیبههای مسجد سلطان حسن در قاهره باشد.
مزهر (گلدار)
در این خط حروف و کلمات با گل و برگ شبیه به تذهیب زینت داده میشود در حقیقت در همان نیمه دوم قرن سوم هجری، کوفی با نقوش اسلیمی مخطوط شد و با خطوط اولیه تفاوت پیدا کرد این تحول در قرن پنجم هجری به حد نهایی خود رسید.
مظفر (ناخنی)
در این شیوه علاوه بر تزیین فواصل بین حروف و کلمات با گل و شاخ و برگ گیاهان، خود کلمات و حروف نیز تزیین میشوند.
معشق (درهم پیچیده یا گرهدار)
در این شیوه افزون بر گل و برگ در لابهلای خطوط حروف عمودی بسیار بلند کشیده میشوند و بر دربالا با هم گره خورده ترکیبی شبیه به نقوش هندسی اسلامی پدیدمیآورند. به این شیوه متعقد یا گرهدار نیز میگویند.
موشح (مصور)
در این شیوه جنبه تزیینی بهطور کامل بر خط غلبه دارد و شکل هندسی حروف و تزیینات نقاشی شده درهم آمیخته شده و هم در خط و هم در فاصله بین نوشتهها و به اصطلاح زمینهٔ حروف، تزیینات یا گرههای متنوع و پُرکاری به چشم میخورد. انبوه تزیینات آمیخته با خط موجب دیرخوانی و سختخوانی خط کوفی موشح میگردد. نمونهٔ کامل خط کوفی موشح در داخل آرامگاه پیر علمدار در دامغان مربوط به اوایل سده پنجم هجری میتوان دید.
کوفی بنّایی (معقلی)
خط بنّایی یا مَعْقِلی نوعی خط کوفی زاویهدار بهشمار میرود که براساس خانههای شطرنجی طراحی میشود و از ترسیم اشکال هندسی مانند مربع، لوزی، مستطیل و خطوط موازی و متقاطع حاصل میشود. این خط دارای زوایای قائمهاست که بهطور کلی یک طرح کامل هندسی را ایجاد میکند. به نظر میرسد این خط در پی تکامل شیوههای آجرچینی و در پی تکامل آجرکاری و کاشیکاری پدید آمدهاست. انواع خط کوفی مَعْقِلی در کتیبه بناها در دورانهای مختلف به ویژه در دورههای سلجوقی، تیموری و صفوی به کار برده شده و نمونههای بسیار از این دست در بناهای شهرهای مختلف وجود دارد یکی از بهترین نمونههای آن در مسجد گوهرشاد مشهد به چشم میخورد. کوفی بنایی یا مَعْقِلی که خود به سه نوع آسان، متوسط و مشکل تقسیم میشود و دارای نامهای منجر، مربعی یا مستطیلی متداخل است.
آیه 82 سوره الاعراف / برگرفته شده از: خط کوفی، بدون نقطه و اعراب / طراح: ابوالفضل رنجبران
امام علی(ع) منشأ خوشنویسی اسلام
منشأ خوشنویسی اسلامی را به مولای متقیان حضرت علی (ع) نسبت میدهند؛ قاضی میر احمد بن منشی قمی درباره قواعد نگارش و مبنای خط کوفی به دست آن مقام مقدس گفته است اقلام معجز حضرت شاه ولایت پناه سلام الله علیه در میان است که چشم جان را ضیا و لوح ضمیر را جلا کرامت میفرماید. و خوشتر از آن حضرت صلوات علیه کسی دیگر ننوشته، و بهترین خط های کوفی آن است که آن حضرت صلوات علیه نوشته اند و در خط کوفی دانگی دور است و باقی سطح ، و آنچه خط مبارک شاه ولایت پناه است ، سرهای الف دو شاخه است و بیاضی از آن الف در نهایت نزاکت و غایت لطافت و باریکی ظاهر میشود و استادان سند آن خط و سلسله شجره آن خط بدان حضرت صلوات الله علیه میرسانند(منشی قمی ،۱۳۵۱ -۱۳) .
در تمامی کتب و رسالاتی که درباره اصول و قواعد خوشنویسی به فارسی یا عربی تألیف شدهاند معمولا نام حضرت علی (ع) در خوشنویسی آمده است و حتی برخی از نویسندگان همچون درویش محمد بخاری سلطان علی مشهدی و قاضی میراحمد منشی قمی در رسالات خود اختراع خط کوفی را به آن حضرت نسبت دادهاند . آن حضرت احادیث متعددی درباره اصول و قواعد خوش نویسی بیان کرده اند.
مرتضی اصل خط کوفی را کرد پیدا و داد نشو نما
(صراط السطور )
قسمت پایانی آیه 19 سوره نساء / برگرفته شده از: خط کوفی، بدون نقطه و اعراب / طراح: ابوالفضل رنجبران
کتابت امام علی(ع) به گواهی تاریخ
سید کمال حاج سید جوادی مولف کلک قدسی در کتاب خود آثاری که حضرت علی (ع) به خط کوفی کتابت نموده اند به شرح زیر بیان کرده است :
الف) قرآنهایی که در پایان آنها رقم (علی بن ابی طالب) و (کتبه و ذهبه علی بن ابی طالب) دارد، ابن الندیم میگوید:«مصحفی را که به خط علی بن ابی طالب نزد ابو یعلی حمزه حسنی بود دیدم»(ابن الندیم ، ۱۳۸۱- ۱۴) .
- قاضی میر احمد منشی قومی در کتاب خود اشاره میکند مصحفی را که به خط علی بن ابی طالب در کتابخانه شاه طهماسب صفوی بود مشاهده کردم (منشی قمی ، ۱۳۵۱- ۱۴).
- ابوعبدالله زنجانی مولف کتاب تاریخ قرآن نیز گفته است: «قرآنی به خط کوفی در کتابخانه امیرالمومنین نجف دیدم که در پایان آن آمده است : کتبه علی بن ابی طالب فی سنه اربعین من الهجره»
یحیی بن قاسم علوی نقل میکند که من سفینهای(کتابی که در ان مطالب مختلف جمع شده باشد) از پوست دیدم که امیرالمومنین به خط کوفی دعای سحر را نوشته و پایان آن این عبارت بود : (کتبه علی بن ابی طالب فی آخر نهار الخمیس هادی العشر ذیالحجة سنه الخمس و عشیرین من الهجره)
ابن عتبه در عمده الطالب فی انساب آل ابی طالب ، صفحه ۸۰ مینویسد«در نجف اشرف مصحفی بود در سه مجلد به خط امیرالمومنین (ع) و در آخر آن نوشته شده بود کتبه علی بن ابی طالب ، این مصحف در آتش سوزی آن مزار مبارک در سال ۷۵۰ هـ ق سوخت. همچنین او اضافه میکند در مزار عبیدالله بن علی در شهر میسان(بین شهر واسط و بصره) نیز مصحف دیگری به خط امام علی(ع) بود که در یک مجلد قرار داشت و در آخر آن بعد از اتمام کتابت قرآن مجید نوشته شده بود:
«بسم الله الرحمن الرحیم کتبه علی بن ابی طالب وی اضافه میکند در این امامزاده آتش سوزی رخ داد و مصحف در آتش سوخت»
ب) قرآنهایی که با ذکر منسوب آمده و در موزه طوپ قاپی سرای ترکیه، گنجینه حرم حضرت علی(ع) در نجف اشرف مسجد رأس الحسین علیه السلام در قاهره ، موزه عراق ، موزه قرآن آستان قدس رضوی ، موزه یمن ، در موزه ملی ایران ، موزه پارس شیراز و کتابخانه امیرالمومنین نجف اشرف نگهداری میشوند، و به نظر میرسد که اینها نیز به خط و کتابت آن حضرت باشد. خط کوفی منشأ خط عربی و فارسی است و ۲۸ حرف غیر از همزه دارد این خط درآغاز نقطه واعراب نداشت که بتدریج به آن اضافه شد، در خط کوفی ۵ دانگ و نیم سطح و نیم دانگ دور نوشته میشود.
آیه 21 سوره البقره / برگرفته شده از: خط کوفی، بدون نقطه و اعراب / طراح: ابوالفضل رنجبران
کتابت قرآن
کتابت قرآن به نوشتن و جمعآوری قرآن اشاره دارد. کتابت قرآن که موجب حفظ قرآن از تحریف است مورد تأکید پیامبر(ص) بوده است. وی برخی از صحابه، مانند امام علی(ع) و زید بن ثابت را مأمور نوشتن قرآن کرد. نخستین مُصحَفها به دست افرادی چون علی بن ابیطالب، زید بن ثابت، عبدالله بن مسعود و اُبَیّ بن کَعب نوشته شد؛ اما تعدد و اختلاف نسخههای قرآن باعث اختلاف میان مردم شد. به همین دلیل عثمان بن عفان شورایی را برای یکسانسازی قرآن تشکیل داد و نسخه واحدی از قرآن ارائه کرد. قرآن جمعآوری شده، مورد تأیید امامان شیعه قرار گرفت.
در صدر اسلام، نگارش قرآن با خطی ابتدایی انجام گرفت که هیچ علامت و نقطهای نداشت و این امر موجب اشتباه مردم در قرائت میشد. ازاینرو اَبو الاَسْوَدِ دُؤَلی، نصر بن عاصم و خلیل بن احمد فراهیدی قرآن را نقطهگذاری و اعرابگذاری کردند و علامتهایی را برای سادهسازی قرائت قرآن، به کار بردند.
کتابت قرآن در هنرهای مختلفی مانند خوشنویسی، تذهیب، صفحهآرایی و صحافی نمود پیدا کرده است؛ زیرا مسلمانان تلاش میکنند از هرآنچه در زیبایی کتابت تأثیر دارد استفاده کنند. به همین دلیل، خطهایی اختراع کردند، که از جمله آنها میتوان به خطهای ثُلْث، نَسْخ، ریحان، و نستعلیق اشاره کرد. خط نسخ به دلیل واضحبودنش در کتابت قرآن، اهمیت یافت و به عنوان خط مناسب کتابت قرآن معرفی شد.
در صدر اسلام، نگارش قرآن با خطی ابتدایی انجام گرفت که هیچ علامت و نقطهای نداشت و این امر موجب اشتباه مردم در قرائت میشد. ازاینرو اَبو الاَسْوَدِ دُؤَلی، نصر بن عاصم و خلیل بن احمد فراهیدی قرآن را نقطهگذاری و اعرابگذاری کردند و علامتهایی را برای سادهسازی قرائت قرآن، به کار بردند.
کتابت قرآن در هنرهای مختلفی مانند خوشنویسی، تذهیب، صفحهآرایی و صحافی نمود پیدا کرده است؛ زیرا مسلمانان تلاش میکنند از هرآنچه در زیبایی کتابت تأثیر دارد استفاده کنند. به همین دلیل، خطهایی اختراع کردند، که از جمله آنها میتوان به خطهای ثُلْث، نَسْخ، ریحان، و نستعلیق اشاره کرد. خط نسخ به دلیل واضحبودنش در کتابت قرآن، اهمیت یافت و به عنوان خط مناسب کتابت قرآن معرفی شد.
آیه 6 سوره البقره / برگرفته شده از: خط کوفی، بدون نقطه و اعراب / طراح: ابوالفضل رنجبران
کتابت قرآن از مباحث علوم قرآنی است و در آن، تاریخ و چگونگی کتابت و جمعآوری قرآن بحث میشود. کتابت قرآن از عوامل حفظ قرآن از تحریف است و به همین دلیل، پیامبر(ص) بر آن تأکید میکرد.(طاهری، درسهایی از علوم قرآنی، ۱۳۷۷ش، ج۱، ص۳۲۹.)
چگونگی کتابت قرآن در فهم معنای آیات اثرگذار دانسته شده است؛ چنانکه گفتهاند یکی از عواملی که موجب شده چند احتمال در معانی آیات قرآن وجود داشته باشد، نارسایی کتابت در صدر اسلام بوده است.(مطلب، «تأثیر کتابت در پیامرسانی قرآن»، ص۶۹-۷۲.)
به گفته محققان، کتابت در عالم اسلام، با کتابت قرآن آغاز شد و به سبب پیوند داشتن خط با کتابت قرآن، خط در عالم اسلام اهمیت یافت. با ظهور اسلام و نازلشدن قرآن، خط و کتابت مورد توجه قرار گرفت؛ زیرا قرآن معجزه پیامبر(ص) بود و قرائت و کتابت آن، فریضهای مقدس به شمار میرفت.(حاج سید جوادی، «سیر کتابت قرآن»، ص۲۲.)
آیه 18 سوره البقره/ برگرفته شده از: خط کوفی، بدون نقطه و اعراب / طراح: ابوالفضل رنجبران
تاریخ کتابت قرآن
هنگام ظهور اسلام، خط و کتابت میان اعراب حجاز رایج نبود و کمتر از بیست نفر با خط و نوشتن آشنا بودند. ازاینرو پیامبر(ص) آنان را برای کتابت وحی، استخدام و مسلمانان را به آموختن خط و کتابت تشویق کرد.(معرفت، علوم قرآنی، ۱۳۸۱ش، ص۱۷۰.)
پیامبر(ص) در کنار حفظ قرآن، به کتابت آن نیز توجه داشت و افرادی مانند علی بن ابیطالب و زید بن ثابت را مأمور به نوشتن قرآن کرده بود.(مظلومی، پژوهشی پیرامون آخرین کتاب الهی، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۳۸.)
آنها قرآن را بر پوست برخی حیوانات، برگهای درخت خرما، استخوانهای پهن و کاغذ مینوشتند.(صبحی صالح، مباحث فی علوم القرآن، ۱۳۷۲ش، ص۶۹-۷۰.)
پیامبر(ص) در کنار حفظ قرآن، به کتابت آن نیز توجه داشت و افرادی مانند علی بن ابیطالب و زید بن ثابت را مأمور به نوشتن قرآن کرده بود.(مظلومی، پژوهشی پیرامون آخرین کتاب الهی، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۳۸.)
آنها قرآن را بر پوست برخی حیوانات، برگهای درخت خرما، استخوانهای پهن و کاغذ مینوشتند.(صبحی صالح، مباحث فی علوم القرآن، ۱۳۷۲ش، ص۶۹-۷۰.)
کتابت سوره کوثر / برگرفته شده از: خط کوفی، بدون نقطه و اعراب / طراح: ابوالفضل رنجبران
نخستین مصحفها
رسمالمصحف به رسمالخط ویژه مصحف عثمانی گفته میشود . در این مصحف، کلمات قرآنی برخلاف قواعد کتابت نوشته شده است؛ مانند نوشتهشدن «الصلوٰة» بهجای «الصلاة» و «ابرٰهــٖم» بهجای «ابراهیم». برای رسمالمصحف شش قاعدۀ حذف، زیادت، همزه، اِبدال، وصل و فصل ذکر شده که هیچیک مطابق قواعد کتابت نیست.(سرشار، «رسم المصحف»، ص۷۹۳.)
در نگاه برخی قرآنپژوهان، رسمالخط عثمانی چنان اهمیتی یافته که در صورتی که قرائتی با آن مغایرت داشته باشد، باید اصلاح شود.(سرشار، «رسم المصحف»، ص۷۹۵.)
به نظر محققان، اشتباه کاتبان وحی، ابتداییبودن خط در صدر اسلام و اثرپذیری رسمالخط قرآن از اختلاف قرائات، از عوامل مطابقتنداشتن رسمالمصحف با قواعد کتابت بوده است.(رجبی، «رسم المصحف؛ ویژگیها و دیدگاهها»، ص۲۲-۳۱.)
در مقابل، برخی از اهل سنت رسمالخط قرآن را توقیفی میدانند؛ یعنی معتقدند چگونگی نوشتن کلمات را پیامبر(ص) به وسیله وحی به کاتبان قرآن تعلیم داده است.(معارف، درآمدی بر تاریخ قرآن، ۱۳۸۳ش، ص۱۸۷.)
در این باره که آیا تغییر دادن رسمالمصحف جایز است یا نه، دیدگاههای زیر مطرح شده است:
با توجه به توقیفی بودن رسمالمصحف، نوشتن قرآن به رسمالخط دیگری جایز نیست.(معارف، درآمدی بر تاریخ قرآن، ۱۳۸۳ش، ص۱۸۷.)
اگر چه رسمالخط قرآن توقیفی نیست، برای جلوگیری از تصرفات دیگر در قرآن، باید رسمالمصحف به همان صورت خود باقی بماند.(امام خمینی، تفسیر القرآن الکریم، ۱۴۱۸ق، ج۱، ص۲۲۴.ویکی شیعه)
رعایت رسمالمصحف لازم نیست و میتوان قرآن را به رسم الخط دیگری نوشت.(صبحی صالح، مباحث فی علوم القرآن، ۱۳۷۲ش، ص۲۷۸-۲۷۹.)
به دلیل ناآشنایی افراد عصر حاضر از رسمالمصحف و برای جلوگیری از اشتباه خواندن قرآن از سوی آنان، باید قرآن را بهگونهای نوشت که درست خوانده شود؛ بنابراین نباید قرآن را براساس رسمالمصحف نوشت. آیت الله ناصر مکارم شیرازی، مؤلف تفسیر نمونه تغییردادن رسمالمصحف را کاری ضروری دانسته است.(مکارم شیرازی، استفتائات، ۱۴۲۷ش، ج۴، ص۴۹۰.ویکی شیعه)
رسمالمصحف به رسمالخط ویژه مصحف عثمانی گفته میشود . در این مصحف، کلمات قرآنی برخلاف قواعد کتابت نوشته شده است؛ مانند نوشتهشدن «الصلوٰة» بهجای «الصلاة» و «ابرٰهــٖم» بهجای «ابراهیم». برای رسمالمصحف شش قاعدۀ حذف، زیادت، همزه، اِبدال، وصل و فصل ذکر شده که هیچیک مطابق قواعد کتابت نیست.(سرشار، «رسم المصحف»، ص۷۹۳.)
در نگاه برخی قرآنپژوهان، رسمالخط عثمانی چنان اهمیتی یافته که در صورتی که قرائتی با آن مغایرت داشته باشد، باید اصلاح شود.(سرشار، «رسم المصحف»، ص۷۹۵.)
به نظر محققان، اشتباه کاتبان وحی، ابتداییبودن خط در صدر اسلام و اثرپذیری رسمالخط قرآن از اختلاف قرائات، از عوامل مطابقتنداشتن رسمالمصحف با قواعد کتابت بوده است.(رجبی، «رسم المصحف؛ ویژگیها و دیدگاهها»، ص۲۲-۳۱.)
در مقابل، برخی از اهل سنت رسمالخط قرآن را توقیفی میدانند؛ یعنی معتقدند چگونگی نوشتن کلمات را پیامبر(ص) به وسیله وحی به کاتبان قرآن تعلیم داده است.(معارف، درآمدی بر تاریخ قرآن، ۱۳۸۳ش، ص۱۸۷.)
در این باره که آیا تغییر دادن رسمالمصحف جایز است یا نه، دیدگاههای زیر مطرح شده است:
با توجه به توقیفی بودن رسمالمصحف، نوشتن قرآن به رسمالخط دیگری جایز نیست.(معارف، درآمدی بر تاریخ قرآن، ۱۳۸۳ش، ص۱۸۷.)
اگر چه رسمالخط قرآن توقیفی نیست، برای جلوگیری از تصرفات دیگر در قرآن، باید رسمالمصحف به همان صورت خود باقی بماند.(امام خمینی، تفسیر القرآن الکریم، ۱۴۱۸ق، ج۱، ص۲۲۴.ویکی شیعه)
رعایت رسمالمصحف لازم نیست و میتوان قرآن را به رسم الخط دیگری نوشت.(صبحی صالح، مباحث فی علوم القرآن، ۱۳۷۲ش، ص۲۷۸-۲۷۹.)
به دلیل ناآشنایی افراد عصر حاضر از رسمالمصحف و برای جلوگیری از اشتباه خواندن قرآن از سوی آنان، باید قرآن را بهگونهای نوشت که درست خوانده شود؛ بنابراین نباید قرآن را براساس رسمالمصحف نوشت. آیت الله ناصر مکارم شیرازی، مؤلف تفسیر نمونه تغییردادن رسمالمصحف را کاری ضروری دانسته است.(مکارم شیرازی، استفتائات، ۱۴۲۷ش، ج۴، ص۴۹۰.ویکی شیعه)
کتابت سوره العصر / برگرفته شده از: خط کوفی، بدون نقطه و اعراب / طراح: ابوالفضل رنجبران
هنر و کتابت قرآن
کتابت قرآن در دوران اسلامی، علاوه بر خط و خوشنویسی، در هنرهای دیگری مانند تذهیب، صفحهآرایی و صحافی بازتاب داشته است. مسلمانان به غیر از خط، از هر آنچه در زیبایی کتابت تأثیر داشت (مانند تذهیب و تصحیف) استفاده میکردند. به گفته محققان، از آنجا که هنرِ کتابت قرآن، کلام وحی را به خوانندگان نشان میدهدو مفاهیم دینی را در بر دارد، در بین هنرهای دیگر اهمیت بسیاری دارد.(کاظمی، «سیر تحول کتابت قرآن تا سدۀ هشتم هجری (دوره ایلخانی)»، ص۴۷.)
کتابت قرآن در دوره ایلخانی (قرن هفتم هجری قمری) به اوج رسید و قرآنهای نوشتهشده در آن دوره، هم بهلحاظ خط، هم بهلحاظ تذهیب و هم بهلحاظ نسخهشناسی ارزش فراوانی دارند(کاظمی، «سیر تحول کتابت قرآن تا سدۀ هشتم هجری (دوره ایلخانی)»، ص۵۷.)
کتابت قرآن در دوران اسلامی، علاوه بر خط و خوشنویسی، در هنرهای دیگری مانند تذهیب، صفحهآرایی و صحافی بازتاب داشته است. مسلمانان به غیر از خط، از هر آنچه در زیبایی کتابت تأثیر داشت (مانند تذهیب و تصحیف) استفاده میکردند. به گفته محققان، از آنجا که هنرِ کتابت قرآن، کلام وحی را به خوانندگان نشان میدهدو مفاهیم دینی را در بر دارد، در بین هنرهای دیگر اهمیت بسیاری دارد.(کاظمی، «سیر تحول کتابت قرآن تا سدۀ هشتم هجری (دوره ایلخانی)»، ص۴۷.)
کتابت قرآن در دوره ایلخانی (قرن هفتم هجری قمری) به اوج رسید و قرآنهای نوشتهشده در آن دوره، هم بهلحاظ خط، هم بهلحاظ تذهیب و هم بهلحاظ نسخهشناسی ارزش فراوانی دارند(کاظمی، «سیر تحول کتابت قرآن تا سدۀ هشتم هجری (دوره ایلخانی)»، ص۵۷.)
آیه 4 سوره تغابن / برگرفته شده از: خط کوفی، بدون نقطه و اعراب / طراح: ابوالفضل رنجبران
هرچند کهنترین نمونههای باقیمانده از قرآن با خط حجازی نگاشته شدهاند، اما میتوان کمابیش گفت همزمان با ظهور اسلام، خط کوفی هم شکل گرفت و قرآن با خط کوفی نوشته شد و بعدها با سوادآموزی یاران و شاگردان محمد بن عبدالله این خط بسط یافت.
در نخستین سدههای اسلامی در پی نیاز به داشتن خطی منزه که بتوان آن را بدون غلط خواند خط کوفی مراحل تکامل را بهسرعت طی کرد. دبیره عربی و به تبع آن خط کوفی که رسمیترین و سازمانیافتهترین شیوه نگارش این خط بود، اصلاحات و ابداعاتی را در کمتر از دو سده از سر گذراند، تا به خطی کامل برای ثبت قرآن و سایر متون تبدیل شود. البته این تغییرات با مخالفتهایی نیز روبهرو بود و گروهی معتقد بودند که باید قرآن همچنان به همان شکل زمان محمد نوشته شود. اما سرانجام نیاز شدید به خطی بر اساس قاعده و نظم آسان بر نظر محافظهکاران پیروز شد.
در آغاز برای صحیح ادا کردن متون نوشته شده و تشخیص حرکات حروف (زیر و زبر)، نقاطی درشت و مدور را به کار گرفتند که اغلب با رنگ قرمز و گاه سبز، در کنار حروف سیاه درج میشد. این ابتکار توسط ابوالاَسوَد دُؤَلی (درگذشت: ۶۹ ه.ق) انجام پذیرفت. به این شکل که یک نقطه در بالای حرف بهجای زبر، یک نقطه در زیر حرف بهجای زیر، یک نقطه جلوی حرف بهجای پیش و دو نقطه روی یکدیگر بهجای تنوین به کار میرفت.
با این همه هنوز کوفی برای خواندن بیغلط، بهویژه برای کسانی که عربی زبان مادری آنها نبود کافی به نظر نمیرسید. چراکه هنوز هم تفاوت میان حروف مشابه مانند ب، ت، ث، ج، ح، خ، د، ذ، ر، ز، س، ش، ق، ف و مانند آنها خواندن متن را دشوار میکرد. این مشکل با ابتکار «یحیی بن یعمر» حل شد که بر روی حروف نقطهگذاری کرد و برای تمایز این نقطهها از نقطههایی که پیش از آن برای زیر و زبر بهکار میرفت قرار شد که این نقطهها با دوایر کوچک یا خطوط مورب نازک به رنگ سیاه گذارده شوند، افزون بر این ترتیب حروف نیز دستخوش تغییر شد و حروف الفبا بر مبنای ابتثی (ا، ب، ت، ث،…) منظم شد. سپس «خلیل ابن احمد فراهیدی» (۱۰۰–۱۷۰ ه.ق) علائمی را شامل فتحه، ضمه، کسره، سکون، تشدید، مد، همزه و تنوین پیشنهاد کرد. هرچند کتابت قرآن به صورت اولیه و بدون اعراب و اعجام یا با نقطههای ابوالاسودی تا سدهٔ ششم نیز کم و بیش به چشم میخورد، اما این ابتکارات در سرتاسر سرزمینهای اسلامی به سرعت همهگیر شد.
با گذشت زمان و بهویژه پس از سده پنجم هجری کاربرد نوشتاری و کتابت کوفی به خطوط نسخ و محقق واگذار گردید و خط ثلث نیز در کتیبهنگاری گوی سبقت را از کوفی ربود.
خط کوفی از حالت ساده و بیپیرایهٔ اولیه درآمد و با انواع گل و برگ و تصاویر انسان و حیوان عجین شد و به عنوان عاملی تزیینی رخ نمود. خط کوفی در هنرهای صناعی مانند پارچهبافی، شیشهگری، فلزکاری، سفالگری، و در معماری و هنرهای وابسته به آن مانند آجرکاری، کاشیکاری کاربرد خود را حفظ کرد.
کتابخانه مرکزی آستان قدس رضوی در سال ۱۳۹۸ هشت قلم کوفی را از روی قرآنهای شماره ۱، ۲ ،۶، ۱۳، ۱۶، ۱۵۸۶، ۳۳۸۲ و ۳۵ منتشر کردهاست
این قرآنها که با خط کوفی بر روی پوست آهو نوشته شدهاند، منسوب به امام اول، امام دوم، امام سوم، امام چهارم، امام ششم، امام هفتم و امام هشتم شیعیان هستند که در سال ۱۳۹۸ به صورت کامل بازآفریده و احیا شدهاند.
انواع خط کوفی
در طول تاریخ بیش از ۳۰ شیوه نگارشی از خط کوفی ابداع شد. با گسترش اسلام و کشورگشایی مسلمانان خط کوفی در جای خط عمومی اسلام به شرق و غرب سرزمینهای اسلامی راه یافت و با ورود به هر سرزمینی، این خط تحت تأثیر فرهنگ و تمدن آنجا تغییراتی پذیرفت و به خط محلی آن سرزمین یا شهر مشهور شد. افزون بر آن با گسترش خطوطی چون نسخ و محقق کاربرد کوفی برای نگارش متن قرآن کاهش پیدا کرد و بیشتر برای کتیبههای تزیینی در سرلوح کتابها یا بر روی بناهای مختلف بهکار رفت. آمیختگی این خط با تزیینات گیاهی و اسلیمی به ویژه در دوران سلجوقی و همچنین ترکیب با معماری و شیوههای آجرچینی شیوههای بسیار متنوعی را بهوجود آورد. از این رو تنوع در خط کوفی در بین تمام خطوط جهان بینظیر است.
جالب است که دانشمندی چون ابوجیان توحیدی در اوایل سدهٔ یازدهم میلادی/پنجم هجری هنوز از ۱۲ شکل عمدهٔ خط کوفی یاد میکند که بسیاری از آنها نام خود را از مکانهایی که در آنجا بهکار رفته گرفتهاند.
در نخستین سدههای اسلامی در پی نیاز به داشتن خطی منزه که بتوان آن را بدون غلط خواند خط کوفی مراحل تکامل را بهسرعت طی کرد. دبیره عربی و به تبع آن خط کوفی که رسمیترین و سازمانیافتهترین شیوه نگارش این خط بود، اصلاحات و ابداعاتی را در کمتر از دو سده از سر گذراند، تا به خطی کامل برای ثبت قرآن و سایر متون تبدیل شود. البته این تغییرات با مخالفتهایی نیز روبهرو بود و گروهی معتقد بودند که باید قرآن همچنان به همان شکل زمان محمد نوشته شود. اما سرانجام نیاز شدید به خطی بر اساس قاعده و نظم آسان بر نظر محافظهکاران پیروز شد.
در آغاز برای صحیح ادا کردن متون نوشته شده و تشخیص حرکات حروف (زیر و زبر)، نقاطی درشت و مدور را به کار گرفتند که اغلب با رنگ قرمز و گاه سبز، در کنار حروف سیاه درج میشد. این ابتکار توسط ابوالاَسوَد دُؤَلی (درگذشت: ۶۹ ه.ق) انجام پذیرفت. به این شکل که یک نقطه در بالای حرف بهجای زبر، یک نقطه در زیر حرف بهجای زیر، یک نقطه جلوی حرف بهجای پیش و دو نقطه روی یکدیگر بهجای تنوین به کار میرفت.
با این همه هنوز کوفی برای خواندن بیغلط، بهویژه برای کسانی که عربی زبان مادری آنها نبود کافی به نظر نمیرسید. چراکه هنوز هم تفاوت میان حروف مشابه مانند ب، ت، ث، ج، ح، خ، د، ذ، ر، ز، س، ش، ق، ف و مانند آنها خواندن متن را دشوار میکرد. این مشکل با ابتکار «یحیی بن یعمر» حل شد که بر روی حروف نقطهگذاری کرد و برای تمایز این نقطهها از نقطههایی که پیش از آن برای زیر و زبر بهکار میرفت قرار شد که این نقطهها با دوایر کوچک یا خطوط مورب نازک به رنگ سیاه گذارده شوند، افزون بر این ترتیب حروف نیز دستخوش تغییر شد و حروف الفبا بر مبنای ابتثی (ا، ب، ت، ث،…) منظم شد. سپس «خلیل ابن احمد فراهیدی» (۱۰۰–۱۷۰ ه.ق) علائمی را شامل فتحه، ضمه، کسره، سکون، تشدید، مد، همزه و تنوین پیشنهاد کرد. هرچند کتابت قرآن به صورت اولیه و بدون اعراب و اعجام یا با نقطههای ابوالاسودی تا سدهٔ ششم نیز کم و بیش به چشم میخورد، اما این ابتکارات در سرتاسر سرزمینهای اسلامی به سرعت همهگیر شد.
با گذشت زمان و بهویژه پس از سده پنجم هجری کاربرد نوشتاری و کتابت کوفی به خطوط نسخ و محقق واگذار گردید و خط ثلث نیز در کتیبهنگاری گوی سبقت را از کوفی ربود.
خط کوفی از حالت ساده و بیپیرایهٔ اولیه درآمد و با انواع گل و برگ و تصاویر انسان و حیوان عجین شد و به عنوان عاملی تزیینی رخ نمود. خط کوفی در هنرهای صناعی مانند پارچهبافی، شیشهگری، فلزکاری، سفالگری، و در معماری و هنرهای وابسته به آن مانند آجرکاری، کاشیکاری کاربرد خود را حفظ کرد.
کتابخانه مرکزی آستان قدس رضوی در سال ۱۳۹۸ هشت قلم کوفی را از روی قرآنهای شماره ۱، ۲ ،۶، ۱۳، ۱۶، ۱۵۸۶، ۳۳۸۲ و ۳۵ منتشر کردهاست
این قرآنها که با خط کوفی بر روی پوست آهو نوشته شدهاند، منسوب به امام اول، امام دوم، امام سوم، امام چهارم، امام ششم، امام هفتم و امام هشتم شیعیان هستند که در سال ۱۳۹۸ به صورت کامل بازآفریده و احیا شدهاند.
انواع خط کوفی
در طول تاریخ بیش از ۳۰ شیوه نگارشی از خط کوفی ابداع شد. با گسترش اسلام و کشورگشایی مسلمانان خط کوفی در جای خط عمومی اسلام به شرق و غرب سرزمینهای اسلامی راه یافت و با ورود به هر سرزمینی، این خط تحت تأثیر فرهنگ و تمدن آنجا تغییراتی پذیرفت و به خط محلی آن سرزمین یا شهر مشهور شد. افزون بر آن با گسترش خطوطی چون نسخ و محقق کاربرد کوفی برای نگارش متن قرآن کاهش پیدا کرد و بیشتر برای کتیبههای تزیینی در سرلوح کتابها یا بر روی بناهای مختلف بهکار رفت. آمیختگی این خط با تزیینات گیاهی و اسلیمی به ویژه در دوران سلجوقی و همچنین ترکیب با معماری و شیوههای آجرچینی شیوههای بسیار متنوعی را بهوجود آورد. از این رو تنوع در خط کوفی در بین تمام خطوط جهان بینظیر است.
جالب است که دانشمندی چون ابوجیان توحیدی در اوایل سدهٔ یازدهم میلادی/پنجم هجری هنوز از ۱۲ شکل عمدهٔ خط کوفی یاد میکند که بسیاری از آنها نام خود را از مکانهایی که در آنجا بهکار رفته گرفتهاند.
قسمتی از آیه 187 سوره الاعراف / برگرفته شده از: خط کوفی، بدون نقطه و اعراب / طراح: ابوالفضل رنجبران
شباهت خط کوفی با خط اوستایی
و در پایان برخی از محققان بر این باور هستند که ایرانیان تا نزدیک به ظهور اسلام و مدتی پس از آن به هفت خط متداول خود مینوشتهاند، و مردم مدائن، انبار، یمن... که بعدا به دین اسلام گرویدند، در تنوع و ترویج خطوط اسلامی خصوصا، آغاز پیدایش و رواج خط کوفی تاثیرگذار بودهاند. علی قلی اعتماد در شماره ۲۸ مجله هنر و مردم در این باره میگوید: که خط قدیمیتر کوفی شباهت بسیاری با خط قدیم ایران ، حتی در قرون سوم و چهارم هجری داشته است و از دو کتیبه (لاجیم) و (ابرکوه) ، برخی از حروف الفبای کوفی را با حروف الفبای اوستایی مقایسه و مطابقت داده و می گوید:«دو کتیبه مذکور که در اوایل قرن پنجم هجری نوشته شده اند ، از معتبرترین اسناد قدیم شیوه خط کوفی به شمار میآیند» با کمی دقت در خطوط اوستایی ، پهلوی و کوفی روشن میگردد که ریشه خطوط کوفی، نسخ و تعلیق (خط پهلوی) بوده است ، زیرا خط پیرآموز خط ویژه ایرانیان بوده که در زمان ساسانیان رواج داشته و پس از اسلام به کوفی مبدل گشته است . خط کوفی و خط پیراموز شباهت زیادی در گردش و حرکات و پیوستگی با هم دارند.
© کلیه حقوق متعلق به صاحب اثر و پرتال فرهنگی راسخون است. استفاده از مطالب و آثار فقط با ذکر منبع بلامانع است.
و در پایان برخی از محققان بر این باور هستند که ایرانیان تا نزدیک به ظهور اسلام و مدتی پس از آن به هفت خط متداول خود مینوشتهاند، و مردم مدائن، انبار، یمن... که بعدا به دین اسلام گرویدند، در تنوع و ترویج خطوط اسلامی خصوصا، آغاز پیدایش و رواج خط کوفی تاثیرگذار بودهاند. علی قلی اعتماد در شماره ۲۸ مجله هنر و مردم در این باره میگوید: که خط قدیمیتر کوفی شباهت بسیاری با خط قدیم ایران ، حتی در قرون سوم و چهارم هجری داشته است و از دو کتیبه (لاجیم) و (ابرکوه) ، برخی از حروف الفبای کوفی را با حروف الفبای اوستایی مقایسه و مطابقت داده و می گوید:«دو کتیبه مذکور که در اوایل قرن پنجم هجری نوشته شده اند ، از معتبرترین اسناد قدیم شیوه خط کوفی به شمار میآیند» با کمی دقت در خطوط اوستایی ، پهلوی و کوفی روشن میگردد که ریشه خطوط کوفی، نسخ و تعلیق (خط پهلوی) بوده است ، زیرا خط پیرآموز خط ویژه ایرانیان بوده که در زمان ساسانیان رواج داشته و پس از اسلام به کوفی مبدل گشته است . خط کوفی و خط پیراموز شباهت زیادی در گردش و حرکات و پیوستگی با هم دارند.
© کلیه حقوق متعلق به صاحب اثر و پرتال فرهنگی راسخون است. استفاده از مطالب و آثار فقط با ذکر منبع بلامانع است.