اندیشه و حیات اندیشمند ( مراحل اصولی موفقیت ) (3)

اندیشه و حیات اندیشمند ( مراحل اصولی موفقیت ) (3)
چهارشنبه، 10 آذر 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
اندیشه و حیات اندیشمند ( مراحل اصولی موفقیت ) (3)
اندیشه و حیات اندیشمند ( مراحل اصولی موفقیت ) (3)
اندیشه و حیات اندیشمند ( مراحل اصولی موفقیت ) (3)

 

نويسنده:حسن مانیان
منبع : سایت راسخون



 

حسن مانیان

فصل هشتم:مثبت اندیشی

طرز نگاه

خیلی ها هراسانند که چرا گل خار دارد و خیلی ها خوشحالند که خارها گل دارند، بنگر که تا چه حد می تواند نگرش ها متفاوت باشد، حافظ امنیت گل خار است، اگر خار نبود، امنیت نبود.
بُوَد خار و گل با هم ای هوشمند
چه در بند خاری، تو گل دسته بند
گَرَت عیب جوئی بُوَد در سرشــت
نبینی ز طاووس، جز پای زشــت
همان گونه که متوجه شدید عامل نباید تغییر کند، بلکه احساس و نگرش است که باید عوض شود. مثلاً یک شخصی که منفی نگر است هنگامی که پشت پنجره می ایستد فقط کثیفی های روی شیشه را می بیند و اعصاب خود و بقیه را با اعمال و رفتارش خُرد می کند ولی یک شخصی که مثبت نگر است هنگامی که پشت پنجره می ایستد از منظره بسیار زیبای پشت پنجره لذت می برد و بقیه را نیز در این لذت بی نصیب نمی گذارد.
جکسون براون می گوید: آدم خوش بین هر روز که از خواب بیدار می شود به جلوی پنجره رفته و می گوید: صبح به خیر خدا. و آدم بدبین به جلوی پنجره رفته و می گوید: خدایا دوباره صبح!
از درون سینه توست جهان، چون دوزخ
دل اگر تیره نباشد جهانت زیباست
خداوند بنده ای را لب پرتگاه نمی برد، اگر بُرد یا می خواهد پرواز یادش بدهد یا می خواهد از پشت بگیردش.
آدم به زمین آمد این حادثه رؤیا نیســت
این فرصت بی تکرار عشق است معما نیست
انسان ها هر آن گونه که فکر می کنند زندگی می کنند.
ذهن ما باغچه است، گُل در آن باید کاشت
ور نکاری گُل من، علف هرز در آن می روید
ژوزف مورفی در این مورد می فرماید: سخنان و گفته ها و رفتار و کردار مردم نیستند که بر شما تأثیر ناخوش آیندی می گذارند، بلکه واکنش های شماست که باعث بوجود آمدن اتفاقات و وقایع زندگیتان می شوند. با نظاره بر حضور آفریدگار در خود، مصونیت خویش را تضمین و تأمین کنید، این امر را به صورت عادتی در خویش در آورید و این پادتن های روحی را رشد و پرورش دهید تا افکار منفی و مخرب را از سراچه روح و ذهن خود پراکنده سازید و سپری در مقابل حرف و سخن مردم و رفتار و گفتارشان ایجاد کنید.
عده ای آن چنان منفی نگرند که تمامی کار هستی را فقط به خدا نسبت می دهند و در مقابلش خودشان را هیچ کاره می دانند و در این باره به اشعاری استدلال می کنند از این قبیل:
خدا، کشتی آنجا که خواهد برد
و گر ناخـدا، جامـه برتـــن درد
یا اینکه:
گلیم بخت کسی را که بافتند سیاه
به آب زمزم و کوثر، سفید نتوان کرد
روان شناسان درباره ی اینان می گویند:
تفکر منفی منجر به خُلق منفی و خلق منفی منجر به فعالیت منفی می شود و فعالیت های منفی و ضعیف، انسان را از همت باز می دارد و باز منجر به خلق و خوی منفی می شود و سپس به تفکرات منفی بعدی می انجامد و این چرخه به همین صورت ادامه می یابد تا شخص را رو به نابودی می کشد.
ژوزف مورفی می گوید: هر کس جواب دعای خود را می گیرد خواه از آن آگاه باشید یا نباشید، دلیلش آن است که هر چه را انسان در ضمیر باطنش درست ترسیم کند، همان می شود فرقی ندارد باورش درست بوده یا غلط ، به عنوان مثال: اگر کسی کاملاً معتقد بوده که در امتحان مردود خواهد شد، حتماً همین اتفاق روی می دهد هر چند که او بعداً تلاش و جد و جهد بسیار نماید تا قبول شود.
ما باید مثل بچه ها باشیم، یک بچه که به دنیا می آید، همه چیز را مثبت می بیند، حتی شعله آتش را.
گر، دو روزی چرخ گردون بر مراد ما نرفت
عاقبت یکسان نماند حال دوران، غم مخور
قطعه مطالبی پیرامون مثبت اندیشی
برای اطلاع بیشتر، در این قسمت به بیان مطالبی پیرامون مثبت اندیشی از زبان معصوم علیهم السلام اندیشمندان، مثبت اندیشان و محققین این فن، می پردازیم.
امام علی علیه السلام : «العالم من عرف قدره و کفی بالمرء جهلاً الا یعرف قدره».(97)
دانا کسی است که قدر خود را بشناسد و در نادانی انسان، این بس که ارزش خویش نداند.
جکسون براون: زندگی درس های دردناکی به شما می آموزد، اما این قدرت است که از مصیبت زاده می شود.
جکسون براون: ثروت حقیقی یعنی آنچه که هستی نه آنچه که داری.
جکسون براون: ناکامی ها را در زندگی، سرعت گیر بدان، باید از روی آنها رد شوی تا از بقیه راه زندگی لذت ببری.
جکسون براون: هر روز تعدادی سنگ به ما داده می شود ولی مهم این است که با آن چه بسازیم، یک دیوار یا یک پُل!
جکسون براون: برای هیچ کس خوشبختی تضمین شده نیست، زندگی به همه ما فرصت و زمان می دهد، این به ما بستگی دارد که آن را با خوشی ها پر کنیم یا ...!
جکسون براون: زمانی که کار یا پُست جدیدی را آغاز می کنی بدان که در درجه اول اخلاق تو، موفقیتت را تضمین می کند.
جکسون براون: با شروع امروز، با هر کس که ملاقات می کنی چنان رفتار کن که گوئی تا نیمه شب بیشتر زنده نیست، به آنها محبت، توجه و مهربانی را نثار کن و این کار را بدون
هیچ چشم داشت انجام بده، زندگی تو به بهترین نحو تغییر می یابد.
ژوزف مورفی: این ما هستیم که برای نیروهای طبیعت قصد و هدف تعیین می کنیم، خیر و شر، در فکر و روح آدمی است، جای دیگر نمی توان آن را سراغ گرفت، اگر خیر و خوبی را به سر، راه دهید، نیکی به همراه می آورد و فکر شریرانه شر به دنبال خواهد داشت.
ژوزف مورفی: مثبت اندیش باشید، وقتی که دچار ترس و اضطراب می شوید با یاد خدا آن را از سر دور کنید.
ژوزف مورفی: پاها را از روی شلنگی که گل ها را با آن آب می دهید بردارید، تا آب زلال و حیات بخش زندگیتان را شاداب و پر بار و با طراوت سازد.
آلبرت هوبارد: کسی موفق است که خوب کار می کند، غالباً لبخند می زند و بسیار عشق می ورزد.
مارک فیشر: همیشه طرز فکر یک فرد موفق را داشته باش.
مارک فیشر: مشکل فقط وقتی مشکل است که تو آن را مشکل در نظر بگیری، پس آن را تبدیل به مسأله کن تا حل شود؛ چون مشکل هیچ گاه حل نخواهد شد.
مارک فیشر: کلام، ناخواسته روی زندگی ما اثر می گذارد، پس سعی کنیم تکرار کلام مثبت داشته باشم.
مارک فیشر: جهان چیزی جز بازتاب درونت نیست، زندگی بیرونی تو بازتابی از تصویر زندگی درونی ات است.
شکسپیر: ای فتنه و فساد تو چه زود در اندیشه مردان نا امید رخنه می کنی!
شکسپیر: سعادتمند کسی است که به مشکلات و مصائب زندگی لبخند زند.
سوفوکل: چون حق با من است از تحقیرها نمی ترسم.
ویلیام جیمز: انسان ها با تغییر رفتار و اندیشه خود می توانند دگرگونی هائی در زندگی خود ایجاد نمایند.
تکرار این کلام: پیشرفت، حق من است و من شایستگی رفاه و آسایش را دارم.
سه چیز را برای رشد از یاد مَبَر: ذهنیت مثبت، فکر آزاد، دل صاف.
بسیاری از ملت ها زمانی به پیروزی رسیدند که نه منابع، نه جمعیت و نه نیروی کافی داشتند، بلکه فقط بینش مثبت داشتند.
آن کس که به دنبال خوشحالی از خانه خویش خارج می شود به دنبال سایه می رود.
با افکار قدیمی و کهنه هیچ گاه به هدفت نخواهی رسید.
برای یک انسان عاقل شکست سقوط نیست بلکه محکم کردن جای پاست.
خدا با من است و همین کافی است تا این فکر منفی را در نطفه خفه سازم و جای آن را با عشق خدا پرکنم.
از مخالفت مهراس، چرا که بال ها در خلاف باد و نه موافق آن به پرواز در می آیند.
زندگی را ساده بگیر، ساده پیش می رود.
به خدا نگو مشکل بزرگی دارم به مشکل بگو خدای بزرگی دارم.
انسان هائی بزرگ می شوند که مسائل را کوچک می شمارند.
دستانم بوی عطر گل می داد، مرا به جرم چیدن گل گرفتند و محاکمه کردند، ولی هیچ کس نگفت که شاید گلی کاشته باشد.

فصل نهم:مشورت و تجربه

بیاموز، آنچه را که نمی دانی.
با یکی دو کس مشاوره کن دراموری که پر خطر بینی
کز یک آینه پیش رو نگری وَز دو آینه پشت سر بینی
هر کس را که می بینی چیزهایی می داند که نمی دانی، اما لازم است که آن را بدانی، پس از آن بیاموز، چون در این دنیای وانفسا تجربه بیش از ثروت برای انسان کارائی دارد؛ ولی با این حال تا به حال، هیچ کس را ندیده ایم برای اینکه تجربه اش را در اختیار ما قرار دهد از ما درخواست پول کرده باشد!
باید مرزی بین قومیت ها و شخصیت ها و حتی سن و سال در کسب تجربه نگذاریم تا پیشرفت کنیم.
افتادگی آموز اگر طالب فیضی
هرگز نخورد آب، زمینی که بلند است
برای رسیدن به هدفمان باید از تمامی ابزارهای موجود اطرافمان استفاده کنیم و بدانیم که روز شکست یک شخص، روزی است که بگوید اطلاعاتم کامل است، چون اگر این فکر به ذهنمان آمد از آموزش فاصله می گیریم، و در واقع هر چه از آموزش بترسیم و دوری کنیم از موفقیت دور خواهیم شد.
« تجربه را تجربه کردن، خطاست».
البته باید این نکته را متوجه باشیم: با کسی که خود گرفتار یا گرسنه یا هراسان است، شور نکنیم هر چند صاحب رأی باشد . چون که همان طور که در قسمت آفات اندیشه ذکر کردیم این چنین شخصی حتی نمی تواند تمرکز بر امور خود داشته باشد و حتی فکرش در مورد کارهای خودش هم قد نمی دهد؛ اگر هم رأئی بدهد احتمالاً از روی سطحی نگری و بدبختی های خودش می باشد.
حتماً نباید به عنوان تجربه، راهی را از کسی در خواست کنیم، همین که متوجه اندیشه های خود و اطرافیانمان شویم سود سرشاری خواهیم برد، چون پشت هر اندیشه ای تجربه ای نهفته است. و حتی گاهی اوقات روش های خوب صرفاً تحمل روش های بد دیگران است.

قطعه مطالبی پیرامون مشورت و تجربه

برای اطلاع بیشتر، در این قسمت به بیان مطالبی پیرامون مشورت و تجربه از زبان معصوم علیهم السلام، دانشمندان، روان شناسان و مجربین این فن، می پردازیم:
امام علی علیه السلام : « ایاک و مشاوره النساء فان رایَهُنَّ الی افن و عزمهن الی وهن».(98)
در امور سیاسی از مشورت با زنان بپرهیز، که رأی آنان زود سست می شود و تصمیم آنان ناپایدار است.
امام علی علیه السلام : « من استقبل وجوه الآراء عرف مواقع الخطاء».(99)
آن کس که از افکار و آراء گوناگون استقبال کند، صحیح را از خطا، خوب بشناسد.
امام علی علیه السلام : « ما اخذالله علی اهل الجهل ان یتعلموا حتی اخذ علی اهل العلم ان یعلموا.»(100)
خداوند از مردم نادان عهد نگرفت که بیاموزند، تا آنکه از دانایان عهد گرفت که آموزش دهند.
امام علی علیه السلام : « الفکر مرآه صافیه و الاعتبار منذر ناصح.»(101)
اندیشه آیینه ای شفاف و عبرت از حوادث، بیم دهنده ای خیر اندیش است.
امام علی علیه السلام : « الاستشاره عین الهدایه و قد خاطر من استغنی برأیه، و من التوفیق حفظ التجربه.»(102)
مشورت چشم هدایت است، و آن کس که با رأی خود احساس بی نیازی کند، به کام خطرها افتد، حفظ و به کارگیری تجربه رمز پیروزی است.
امام علی علیه السلام : « و اعلم ان الاعجاب ضد الصواب و آفه الالباب.»(103)
خود بزرگ بینی و غرور، مخالف راستی و آفت عقل است.
جرج برناردشاو: پند مانند بوسیدن است. هزینه ای ندارد و چیز لذت بخشی است برای انجام دادن.
جکسون براون: آگاهی، کلید بزرگی برای موفقیت است، گیرنده های خود را دقیقاً تنظیم کن، تو هرگز نخواهی دانست که یک فکر خوب، کجا و چگونه به سراغ تو خواهد آمد.
جکسون براون: دعا کردن برای به دست آوردن آنچه می خواهی رضایت بخش است، اما هرگز چیز جدیدی به تو نمی آموزد.
اگر شاگرد خوبی نباشیم مسلماً هیچ گاه معلم خوبی نخواهیم شد.
بهترین کود برای باغ، جای پای باغبان است.
اگر اطلاعات جذب اسفج ما شد، باید آنرا با به کار بردن، خالی کنیم، چون جائی ندارد برای پر شدن مجدد.
با بزرگان بنشین، بزرگ فکر کن تا بزرگ شوی.
برای رسیدن به نتیجه ای که شخص دیگری به آن رسیده، باید راهی را برویم که او رفته.
تجریه، دانشگاهی است که فازغ التحصیل ندارد.

فصل دهم:برنامه ریزی

تخصیص زمان

همان گونه که ما خلیفه الله و خدای روی زمین هستیم باید نظم و انضباطمان هم مثل خدای آسمان ها و زمین ها باشد.
کار بی برنامه دلیل هر شکستی است و برنامه ریزی قبلی مناسب، مانع از عملکرد ضعیف است باید مد نظر داشته باشیم: اولاً، برنامه ریزی نردبان موفقیت است. ثانیاً، باید آن را پله پله بالا رویم.
چنان که فرصت گرانبهاترین، چیزی است که انسان دارد، پس باید فرصت را برای گرانبهاترین چیزها بگذاریم. و برای این که فرصت ها را از دست ندهیم و فرصت های زیادی داشته باشیم باید کمترین زمان و راه را برای رسیدن به هدف انتخاب کنیم که همان اصولی ترین زمان و راه است.
البته باید در برنامه ریزی اولویت بندی داشته باشیم؛ چون که، برای رسیدن به قله باید باگام های کوچک شروع کنیم. پس از آن نیز هر شب، هر هفته، هر سال، باید به دنبال ارزیابی و نتیجه گیری خود باشیم.
مطمئن باش: « همیشه خیلی زود، دیر می شود».

مهمترین دلائل ضرورت برنامه ریزی:

1) داشتن برنامه نشانه ای از زندگی هدف دار.
2) برنامه ریزی باعث می شود زندگی را آن طور که می خواهیم اداره کنیم و بر آن مسلط شویم.
3) با کمک برنامه ریزی می توان فهمید که چقدر به هدف خود نزدیک یا از آن دور شده ایم.
4) برنامه ریزی باعث می شود: حداکثر استفاده را از فرصت ها را ببریم و وقتهای تلف شده ی زندگی که بعداً بیشتر از هر چیز، مایه ی تأسف ما خواهند بود، به حداقل برسند.
5) برنامه ریزی به ما شور و نشاط و نیرو می دهد؛ زیرا در هر قدم شاهد پیشرفت هر چند کوچک خود هستیم و همین برای رسیدن به نتیجه ای مطلوب به ما امید می دهد.
6) برنامه ریزی، موفقیت در زندگی فردی و اجتماعی را در پی خواهد داشت.
اصول تخصیص زمان
برای تخصیص زمان و مسلط شدن بر آن، باید اصولی را رعایت کنیم:
1) برنامه ریزی کنیم.
2) برنامه ریزی ما اصولی باشد.
3) ساعت، برای برنامه ریزی خود قرار دهیم.
4) روی خودِ برنامه ریزی، برنامه ریزی کنیم و مدت زمانی را برای برنامه ریزی در شب قرار دهیم.
5) تعهد، برای انجام برنامه ریزی، داشته باشیم.
6) برنامه ریزی باید با مشورت باشد.
7) تمام کارهای موجود را پیش رو داشته باشیم.
8) به برنامه های خود بها داده به آنها عمل کنیم.
9) پس از انجام، یک نتیجه گیری کنیم.
10) کار امروز را به فردا میفکنیم.
قطعه مطالبی پیرامون برنامه ریزی
برای اطلاع بیشتر، در این قسمت به بیان مطالبی پیرامون برنامه ریزی از زبان معصومین ، اندیشمندان، روان شناسان و محققین این فن، می پردازیم:
امام علی علیه السلام : « لا تری الجاهل الا مفرطاً او مفرطاً»(104)
نادان را یا تندرو یا کندرو می بینی.
امام علی علیه السلام : « من الخُرق المعالجه قبل الامکان و الاناه بعد الفرصه»(105)
شتاب پیش از توانایی بر کار، و سستی پس از به دست آوردن فرصت از بی خبری است.
امام علی علیه السلام : فرصت ها مثل ابرهائی هستند که از بالای سر ما رد می شوند، پس باید مواظب باشیم که بیهوده رد نشوند.
جکسون براون: زمانی که نردبان ترقی را بالا می روی اطمینان کن که نردبان به دیوار سالمی تکیه داده شده.
جکسون براون: وقتی آمادگی ها با موقعیت ها بر خورد می کنند، آنچه اتفاق می افتد شانس است.
اسپنسر جانسون: دیر انجام دادن، بهتر از انجام ندادن است.
اسپنسر جانسون: در مسیر تازه حرکت کن تا هدف های تازه بدست بیاوری.
اسپنسر جانسون: به تغییرات کوچک اولیه توجه کن تا با تغییرات بزرگتری که در راه است تو را آماده سازد.
کار کوچک را بپذیر تا برای کار بزرگ آمادگی پیدا کنی.
اگر شما کاری را که همیشه کرده اید انجام دهید، در نتیجه هر چه را که داشته اید خواهید داشت.
برنامه ریزی دقیق، خود نوعی تغییر است.
بهترین سرمایه ما، زمان است و بهترین راه برای حفظ و استفاده ی بهینه از زمان، نظم و برنامه ریزی است.
ما باید در مسیر رسیدن به هدف نظاره گر باشیم که چه کرده ایم و بسنجیم که چه می کنیم.
افراد برنده همیشه برنامه دارند و افراد بازنده همیشه بهانه!

فصل یازدهم:اراده و تعهد

تصمیم گیری

اگر انسان در زندگیش بی هدف باشد بیهوده است، اگر هدف داشته باشد برنامه ریزی اصولی و مناسب نداشته باشد باز بیهوده است. اگر برنامه ریزی اصولی داشته باشد و تعهد نسبت به آن نداشته باشد باز هم بیهوده است ولی زمانی انسان به موفقیت خواهد رسید که پس از این که تعهد نسبت به برنامه ریزی اش داشته باشد، اراده ای قوی هم برای عمل کردن آن داشته باشد.
چون که بیشترین مردان و زنان موفق جهان از ظرفیت و قدرت تصمیم گیری سریع و عملی کردن آن برخوردار بوده اند.
خیلی ها می گویند ما تصمیمی برای زندگی و آینده ی خود نداریم، در واقع چیزی به نام بی تصمیمی وجود ندارد، و بی تصمیمی همان تصمیمی است که شخص می گیرد تا تصمیم نگیرد، و این اشخاص باید این را بدانند اگر به گرفتن تصمیمی مناسب روی نیاورند، دیگران به جایشان تصمیم خواهند گرفت؛ که این تصمیمات هم سرانجامش سودی برای دیگران خواهد داشت و چیزی که برای شخص دارد، جز ضرر نمی باشد.
کسی که نتواند بر نفس خود چیره شود، همانند شهری است که متلاشی شده و فاقد دیوار است، شخصی که بر روح و نفس خود مسلط است، بزرگتر از شخصی است که شهری را تصرف کند، البته ما نمی توانیم راه حل مسأله را در همان سطحی که هست پیدا کنیم به همین خاطر خلاقیت و شهامت لازم است.
آمدم دل مردگی ها را ز سر بیرون کنم
گر فلک با من نسازد، چرخ را وارون کنم
عده ای می گویند: ما هدف ها و خواسته های زیادی داریم؛ علت چیست که به آنها نمی رسیم؟
جوابشان این است که هر چه خواسته های ما زیادتر باشد، تعهد ما هم زیادتر می شود و داشتن اهداف زیاد، علت اصلی نیست، این اراده ی پس از هدف است که به عمل و سپس به موفقیت می انجامد. و باید این سه اصل زندگی را همیشه مد نظر داشت:
« خواستن، برخاستن، ساختن»

قطعه مطالبی پیرامون اراده و تعهد

برای اطلاع بیشتر، در این قسمت به بیان مطالبی پیرامون اراده و تعهد، از زبان معصوم علیه السلام ، دانشمندان و محققین این فن، می پردازیم:
امام علی علیه السلام : « من طلب شیئاً ناله او بعضه».(106)
جوینده ی چیزی یا به آن یا به برخی از آن خواهد رسید.
امام علی علیه السلام : « فوت الحاجه اهون من طلبها الی غیر اهلها.»(107)
از دست دادن حاجت، بهتر است از درخواست کردن از نا اهل است.
امام علی علیه السلام : « فشدوا عقد المآزر، و اطوو فصول الخواصر و لا تجتمع عزیمه و ولیمه، ما انقض النوم لعزائم الیوم، و امحی الظلم لتذاکیر الهمم.»(108)
کمربندها را محکم ببندید و دامن همت بر کمر زنید، که به دست آوردن ارزش های والا با خوشگذرانی میسر نیست! چه بسا خواب های شب که تصمیم های روز را از بین برده و تاریکی های فراموشی، که همت های بلند را نابود کرده است.
امام علی علیه السلام : « و لا تعدوا عل یعزیمه جدهم بلاده الغفلات و لا تنتضل فی هِمَمِهِم خدائع الشهوات.»(109)
کودنی و غفلت و فراموشی بر تلاش و کوشش و عزم راسخ فرشتگان راه نمی یابد و فریب های شهوت، همت های بلندشان را تیرباران نمی کند.
امام علی علیه السلام : « اللجاجه تسل الرّأی.»(110)
لجاجت، تدبیر را سست می کند.
امام علی علیه السلام : « صواب الرأی بالدول یقبل باقبالها، و یذهب بذهابها.»(111)
استواری رأی (اراده) با کسی است که قدرت و دارائی دارد، با روی آوردن قدرت، روی آوَرَد و با پشت کردن آن روی بتابد.
جکسون براون: اگر در انتظار زمان مناسبی هستی، ممکن است هیچ وقت شروع نکنی، همین حالا شروع کن، در جائی که هستی شروع کن، با آنچه هستی شروع کن.
جکسون براون: وقتی سرنوشت دری را می بندد، از پنجره وارد شو.
چرچیل: معده ی هیچ کس با قورت دادن کلمات ناخوش آیند آسیب نمی بیند.
اسپنسر جانسون: مصمم باش، خود را با شرایط وفق دهی.
اسپنسر جانسون: با مشکلات و سختی ها راحت برخورد کن. باید انعطاف پذیر بوده و خود را با سرعت وفق دهیم.
هر سفر هفتاد فرسنگی، از یک گام آغاز می شود.
ونیس لون باردی: فرق بین انسان ها فقط در اراده شان است.

فصل دوازدهم:اهداف

دلائل داشتن هدف:

1) هدف ها، سوخت و انرژی و انگیزه ما، برای ادامه کار می باشند.
2) هدف ها، ما را از نا امیدی نجات می دهند.
هدف ما ازتمرکز بر روی اهداف، کارکردن روی «Dream» و تبدیل آن به «vision» است.
Dream (رؤیاها): آرزوهای ما در ضمیر ناخودآگاه است.
Vision (تصاویر ذهنی و دیدها): آرزوهای ما در ضمیر خودآگاه ماست.
تفاوت ضمیر ناخودآگاه با یک مثال:
ضمیر ناخودآگاه مثل یک بچه است که بمب اتم در دست دارد و نمی داند چطور از آن استفاده کند، اما ضمیر خودآگاه مثل دانشمندی است که می تواند از انرژی آن بمب اتم استفاده کند.
Vision مثل یک کلیپ 30 ثانیه ای است که آن را هر لحظه جلوی چشم خود می آوریم، یعنی تجسم آرزوها و رؤیاهائی که به حقیقت پیوستند به عبارتی دیگر vision تصویری است که پردازش شود و فرد با آن زندگی می کند. به عنوان مثال: قبل از خواب به خیلی چیزها فکر می کنیم و یا به اصطلاح خیال پردازی می کنیم این ها Dream هستند ولی اگر برای آن Dream ها تلاش کنیم تا آنها را بدست آوریم، درست مثل این است که آن ها را داریم ولی فعلاً اجازه ی استفاده از آنها را نداریم، اینجاست که Dream به Vision تبدیل می شود.
برای رسیدن به هدف، باید تغییر کنیم، این تغییرات دارای سه مرحله است:

1) قبول تغییر:

همان طور که می دانید باورهای محدود کننده، زندگی ما را احاطه کرده اند و نمی گذارند به فراتر از آن بیندیشیم، ما باید از شرایط نامساعد موجود، متنفر شویم و احساس کنیم که در این شرایط نمی توانیم زندگی کنیم ، باتوجه به اینکه می دانیم این شرایط انتهای خوبی ندارند و می فهمیم که شرایط موجود شرایط خوبی نیست، پس باید تغییر کنیم، مثل یک فرد سیگاری، وقتی که می فهمد کشیدن سیگار هیچ نتیجه ای ندارد از سیگار کشیدن متنفر می شود.

2) جایگزینی:

وقتی از شرایط موجود متنفر می شویم، باید بعضی از چیزها را کنار بگذاریم، برای پرکردن این خلأ ناشی از کنار گذاشتن بعضی از شرائط به یک جایگزین نیازمندیم ، مثلاً برای ترک سیگار، به یک جایگزین مثل ورزش کردن نیازمندیم.

3) شرطی سازی:

در برابر هر کدام از تغییرات شرطی بگذاریم، که در صورت موفقیت پاداش و جایزه ای برای خود در نظر بگیریم و در صورت عدم موفقیت خود را تنبیه کرده و جریمه ای برای خود در نظر بگیریم، مثلاً وقتی ورزش می کنی مدام خودت را تشویق کن و بگو ببین یک هفته است که سیگار را کنار گذاشتی و هر روز ورزش می کنی چقدر سر حال شدی! مهم این است که تو به قدرتی بِرِسی که برای خودت شرطی سازی را عملی کنی.
برای مشخص کردن اهداف باید چند نکته را در نظر داشته باشیم.

1) ما اشرف مخلوقاتیم :

هیچ چیز ما را از رسیدن به هدف هایمان باز نمی دارد، نگوئیم نمی توانیم، بگوئیم می خواهیم یعنی خواسته ها و ناتوانی های خود را بالا ببریم، برگردیم به دوران کودکی مثل یک کودک فکر کنیم. در دوران کودکی همه چیز را می خواستیم و باید حتماً مهیا می شد، نباید خواسته ها را پائین بیاوریم، بلکه باید سطح توانائی ها را بالاببریم.

2) SMART بودن اهداف:

(SSpecifically : باید اهداف مخصوص ما باشد، باید هدفی را در نظر قرار دهیم که عاشقش باشیم و می خواهیم به آن برسیم.
M)Measurable: باید اهداف قابل اندازه گیری باشند و مقدار برایشان روشن کنیم، مثلاً نگوئیم که هدف من این است که فلانی مرا دوست داشته باشد.
(AAchierable : باید اهداف قابل دسترسی باشد. مثلاً ما نمی توانیم رئیس جمهور آمریکا شویم، چون لازمه ی آن این است که آمریکائی الاصل باشیم.
(RRealistic : باید انتخاب اهداف ما واقع گرایانه باشد، مثلاً خرید اقیانوس آرام یا در حال حاضر، رفتن به بهشت، واقع گرایانه نیست.
Reasonable : برای هدف های خود باید دلیل داشته باشیم و با منطق هدفمان را مشخص کنیم، زیرا اگر برای هدفمان دلیل نداشته باشیم به کم قانع خواهیم شد و اگر در راه رسیدن به هدف به مشکلی برخورد کنیم، چون دلائل خود را برای رسیدن به هدفمان مشخص نکرده ایم، به همان جا قانع می شویم.
دلائل رسیدن به اهداف مثل پایه های میز هستند، هر چه تعداد پایه های میز بیشتر باشد، آن میز پابرجاتر خواهد بود. هر چه دلائل هدف بیشتر باشد، انگیزه برای رسیدن به هدف بیشتر است. دلائلی که برای اهداف می آوریم، مثل خورشید برای رسیدن به اهداف می باشد. هر چه این خورشید پرنورتر باشد، برای رسیدن به اهداف، برای ما روشن تر خواهد بود.
(TTime bound : برای رسیدن به هدف، باید زمان رسیدن به آن را دقیقاً مشخص کنیم؛ زیرا در این صورت برای رسیدن به هدف در زمان مقرر ملزم به تلاش بیشتر می شویم، در غیر این صورت زمان، که خود، انگیزه ای برای زودتر رسیدن به هدف است را از دست می دهیم.

3) روی نتایج اهدافمان فکر کنیم.

فوائد تعیین هدف:

1) تعیین جهت؛ برای مثال اگر ما بخواهیم به چالوس برویم، باید به سمت شمال برویم.
2) ابزار رسیدن به آن را به ما می دهد؛ برای ما مشخص می شود که با ماشین برویم یا با قطار یا ...
3) زمان بندی می شود؛ مدت زمان رسیدن به آنجا را با هر کدام از وسائل یا ابزار، برای ما مشخص می سازد.
4) تعیین هزینه شود؛ هزینه ای که در طول سفر، مورد نیاز است مشخص شود.
5) موانع احتمالی و راه غلبه بر آنها؛ موانعی که بر سر راه ماست، مثلاً اگر زمستان باشد برف و همچنین راه غلبه بر آنها، مثل زنجیر چرخ را مشخص می کند.
6) مسیر را نشان می دهد؛ مشخص می شود که از بین مسیرهائی که به چالوس ختم می شود کدام مسیر مناسب تر است.
7) ایجاد انگیزه درونی؛ در نهایت با مشخص شدن تمام مشخصات و خصوصیات هدف،انگیزه ی درونی ما برای سفر دو چندان می شود.

فصل سیزدهم:عملگرائی و سبک آن

اکنون وقت عمل است.

اگر ما هدف، برنامه ریزی، اراده و تعهد داشته باشیم، آفات اندیشه و موفقیت را هم بدانیم و نیز تجربیاتی گران بها هم در دست داشته باشیم، ولی در نهایت هیچ کاری انجام ندهیم و به قولی دست به سیاه و سفید نزنیم هیچ گاه به موفقیت نهائی دست نخواهیم یافت.
ناپلئون هیل در این باره می گوید:
انسان اگر حرفی زد باید بنویسد، اگر نوشت باید امضاء کند، اگر امضاء کرد باید عمل کند، اگر عمل نمی کند، پس باید اصلاً حرفی نزند.
بینش بدون عمل صرفاً یک رؤیاست، عمل بدون بینش صرفاً وقت گذرانی است، بینش به همراه عمل است که ما را به نتیجه دلخواه نهائی مان می رساند.
ما باید از همین حالا رشد کردن را آغاز کنیم و منتظر این نباشیم که واجد شرایط رشد کردن و ایده آل شدن بشویم و نیز هیچگاه نباید منتظر کسی بمانیم چون فقط گداست که منتظر می ماند.
بِسان رود که سر به سنگ می زند رَوَنده باش
امید به هیچ نداشته باش و زنده باش
همیشه ابتدای کار خیلی سخت پیش می رود؛ به تعبیر ثانی: دشوارترین قدم همان قدم اول است، ولی برای غلبه بر آن سختی، بهترین راه، پشتکار و صبر و عمل است.
اگر گوئی که بتوانی، قدم در نِه که بتوانی
اگر گوئی که نتوانی، برو بنشین که نتوانی
برای رسیدن به هدف و راحتی باید سختی هائی را متحمل شویم. به مصداق آیه کریمه قرآن:
« ان مع العسر یسری»(112). ( آری در کنار (پس از) هر دشواری آسانی است).
تا خار نشویم نمی توانیم گل شویم. پس برای گل بودن، باید خاری را تحمل کنیم چون هر گلی هنگامی که سر از خاک بر می آورد ابتدا فقط خار و خاشاک خالی است ولی پس از مدتی صبر و تحمل و تلاش به هدف نهائی خود که گل بودن است می رسد.
مرحوم شهید بهشتی (ره) در این باره می فرماید: بهشت را به بها می دهند نه به بهانه.
آری هرگز نمی توانید در حالی که دست هایتان را در جیب خود فرو برده اید، از نردبان موفقیت بالا روید.
و بالعکس اگر همواره سعی خود را در هر مورد بکنید دلیلی وجود ندارد که نگران شکست باشید.
باز برخیر این بار با یک راه دیگر و با یک روش دیگر:
دست از طلب ندارم، تا کام من بر آید
یا تن رسد به جانان، یا جان زتن در آید.

انواع دعا :

1) دعای اصطلاحی: که همان دعای لفظی عامیانه است.
2) مطلق طلبیدن: چه با الفاظ دعا باشد نظیر ( خدایا به من مال و فرزند بده) یا بدون لفظ و به صورت سعی و تلاش و عمل باشد که همه ی این ها دعا و درخواست از خداست، حتی منکرین خدا هم، در واقع از خدا طلب و درخواست می کنند چون غیر از خدا بخشنده و جلو گیرنده ای نیست.« یسئله من فی السموات و الارض »(113).
پس عمل کردن، خود، نیز نوعی دعاست.
چگونه مسائل را حل کنیم:
1) اصل تغییر واژگان : مشکل را به مسأله تبدیل کنیم، شکست را به تجربه تعبیر کنیم.
2) اصل اعتماد و اتکال (توکل) به خداوند.
3) اصل نگاه به مسئله: قدرتمندانه، توانگرانه، هوشمندانه.
4) اصل اعتماد به نفس و احساس قدرت.
5) اصل چگونه به جای چرا؟
6) اصل پرسش های طلائی؛از خود سئوال کنیم که:
این رخداد چه پیام مثبتی برای من دارد؟
چه نکته خوب و جالبی در حل این مسئله برای من وجود دارد؟
من چه باید بکنم که این مسئله آن گونه که مورد دلخواه من است حل شود؟
من چه کاری باید بکنم تا در ضمن حل این مسئله از پروسه (مدت و زمان رسیدن به حل) آن لذت ببرم.

قطعه مطالبی پیرامون عمل گرائی و سبک آن

برای اطلاع بیشتر، در این قسمت به بیان مطالبی پیرامون عمل گرائی و سبک آن از زبان معصوم علیه السلام ، اندیشمندان، عمل گرایان و محققین این فن، می پردازیم:
« قیل لعلی علیه السلام : صف لنا العاقل، فقال علیه السلام : هو الذی یضع الشیء مواضعه. فقیل فصف لنا الجاهل. فقال علیه السلام : قد فعلت».(114)
به حضرت علی علیه السلام گفتند: عاقل را به ما بشناسان، حضرت پاسخ فرمودند: خردمند آن است که هر چیزی را در جای خود می نهد. گفتند: پس جاهل را تعریف کن. حضرت پاسخ فرمودند: با معرفی خردمند جاهل را نیز شناساندم.
امام علی علیه السلام : «قدر الرجل علی قدر همته و صدقه علی قدر مروءته، و شجاته علی قدر انفته، و عفته علی قدر غیرته».(115)
ارزش مرد به اندازه همت اوست و راستگوئی او به میزان جوانمردی اش و شجاعت او به قدر ننگی است که احساس می کند، و پاکدامنی او به اندازه ی غیرت اوست.
امام علی علیه السلام : «فإن الیوم عمل و لا حساب و غدا الحساب و لاعمل»
امروز روز عمل است نه حساب و فردا روز حساب است نه عمل.
امام علی علیه السلام : برای آخرت باید جوری کار کنیم که انگار امروز آخرین روز عمر ماست و برای دنیا باید جوری کار کنیم که انگار تا ابد الدهر زنده ایم.
امام علی علیه السلام : بزرگ فکر کن، کوچک قدم بردار ، سریع حرکت کن.(116)
جکسون براون: به جای اینکه منتظر بمانی تا کسی برای تو گل بیاورد، چرا باغ خویش را نمی کاری؟
جکسون براون: بزرگترین فضیلت های علمی و هنری، همیشه توسط کسانی به دست می آید که به تنهائی کار می کنند.
اسپنسر جانسون: نشستن و دست روی دست گذاشتن، به مراتب، خطرناک تر از تلاش برای رسیدن به هدف است.
کنت بلانچارد: زندگی کردن طی کردن مسیری هموار نیست؛ بلکه عبور کردن از مسیری سخت و دشوار می باشد.
سیسرون: هرگز به بزرگی نمی رسی تا در راه آن زحمت بسیار نکشی.
بودا: آن که خوشی را در رنج دیگران بجوید، هرگز رنگ خوشی را نمی بیند.
گالیله: هر کس مرتکب اشتباهی نشده، اکتشافی هم نکرده.
خواجه عبدالله انصاری: دی رفت و باز نیاید، فردا را اعتماد نشاید، حال را غنیمت دان که دیر نپاید.
ادیسون: با نود و نه درصد کار و یک درصد خلاقیت انسان می تواند صددرصد به موفقیت برسد.
مثل بلژیکی: دشوارترین قدم، همان قدم اول است.
خیالات تو هر چند قابل ستایش و صادقانه باشند، اما مادامی که عملی نشوند هیچ تغییر نخواهد کرد و سودی نخواهد داشت.
اگر کسانی را می شناسی که در حال غرق کردن غم های خویش هستند(کنایه از بی خیالی)، می توانی به ایشان بگوئی که غم ها می دانند چگونه شنا کنند.
جاده را بهتر خواهید شناخت اگر از آن گذر کنید نه اینکه تمامی نقشه های جهان را برای شناخت آن نگاه کنید.
برای اینکه زندگی بیشتر به تو ببخشد، از خودت بیشتر مایه بگذار.
رؤیاها برای کسانی تحقق می یابند که حتی وقتی که رؤیا می بینند کار می کنند.
دانش بدون عمل، همانند برفی است که روی اجاق ریخته شود.
موفقیت مجموعه ای از تلاش های روزانه است.
چانه نزدن با فرصت های بدست آمده بخش مهمی از زندگی است.
فرصت مناسب، نردبان سعادت عقلاست.
هرگز از تلاش باز ناِیست ، تنها از قعر دره است که قله بلند به نظر می رسد.
یک موفقیت یک شبه، حاصل یک تلاش پانزده ساله است.
از همین حالا شروع کن کاری نداشته باش که دیگران چه می گویند.
به حالت هجومی حرکت کن نه اینکه به حالت دفاعی باقی بمانی.
دو شخص، در کار خود موفق نیستند: یکی اینکه هر چه را که بگوئیم کاملاً عمل کند، یکی دیگر اینکه هر چه را بگوئیم اصلاً عمل نکند.
آینده از آن کسی است که امروز حرکت کند و امروزش را بسازد.
شجاعت، این است که عمل را با لفظ یکی کنیم.
سرمایه اصلی برای رسیدن به هدف، زمان و عمل است.
در جنگ بین روزهای سخت و انسان های سخت، این انسان های سختند که می مانند.
کم رنگ ترین ردپای عمل از پر رنگ ترین ردپای مغزها، پررنگ تر است.
فصیح ترین زبان، عمل است.
کار کردن مهم نیست، درست کار کردن مهم است.
اگر احساس و عقل با هم همکاری کنند نوبت به عمل و سپس موفقیت است.
آسان ترین کار در دنیا حرف زدن و سخت ترین کار در دنیا عمل کردن به حرفی است که زده ایم.
هیچ کس اوج پیدا نمی کند، مگر اینکه قبلاً گودی را دیده باشد.
کسی شایسته ی آزادی است، که هر روز بتواند بر مشکلاتش چیره شود.
پنیر مجانی، فقط در تله ی موش است.
به خاطر یک مشکل کوچک، رؤیای خودم را کم نمی کنم بلکه تلاش خود را زیاد می کنم.
برای پیشرفت باید با شخصی کار کرد که در حد ما باشد، زیاد نباشد چون مدعی است، کم نباشد چون نمی فهد.

نتیجه گیری :

امید است پس از غرقه شدن در مطالب این جزوه، نکاتی کلیدی و پر محتوا به دست آمده باشد و بتوان این نکات را در زندگی و برای موفقیت های آینده ی خود به کار گیریم.
در این موقع که تمامی فصول جزوه مطالعه شده است، مجال این است که انسان، خود را محکی بزند که پس از وقت گذاری و صرف بهترین ساعات زندگی خود برای مطالعه این جزوه، به خاطر به دست آوردن تکه های پازل زندگی، راه چیدن این تکه ها، تصمیم گیری برای آینده ای بهتر و صرف بهینه ی بقیه اوقات زندگی خود، آیا چیزی دستگیر این انسان اندیشمند شده است یا ...!
مهمترین نکته ای که در اینجا نیاز است مطرح شود، این است که باید توجه صددرصد داشته باشیم که تمامی این مراحلی که بیان شده، در کنار هم ترکیبی جامع و تام را تشکیل می دهند و اگر تکه ای از این مراحل به فراموشی سپرده شود یا احیاناً رعایت نشود مسلماً نه به همان در صد بی توجهی، بلکه بیش از درصد بی توجهی ما، به ما ضرر خواهد زد و نتیجه را ضعیف تر از حالت تصور برای ما به وجود می آورد و حتی بعضاً شده است که مرحله ای از مراحل اصلی موفقیت، مثل داشتن هدف، فراموش شده و شخص اصلاً به نتیجه ای نرسیده چون نتیجه شخص همان رسیدن به هدف است و در صورت عدم هدف، اگر هم نتیجه ای بدست آید نتیجه ای سرگردان بدست خواهد آمد، که هیچ سود ی برای انسان به همراه نخواهد داشت.
انشاءالله با توجه به کلیه فصول این جزوه و حتی ترتیب مراحل و نیز اهمیت بسزای هر مرحله ای از این جزوه، آنها را بتوانم به کار بگیریم و زندگی و آخرت خود را به نحو احسن بسازیم و خواست الهی که در سرشت ما نیز خواسته ای نهفته است و آن هم چیزی نیست جز «تکامل مقام انسانیت» را تحقق بخشیم و در دنیا به هنگام پیری، در آخرت هم روز رستاخیز، از وظیفه ای که حضرت حق به گردن ما نهاده سربلند بیرون آئیم.
(در پایان، فرج مولای خود « امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف » را از باری تعالی خواستاریم.)

پی نوشت ها :

97.نهج البلاغه، حکمت 181.
98.نهج البلاغه، خطبه 103.
99.نهج البلاغه، نامه 31.
100.همان، حکمت 173.
101.همان، حکمت 478.
102.همان، حکمت 365.
103.همان، حکمت 211.
104.همان، نامه 31.
105.نهج البلاغه، حکمت 70.
106.همان، حکمت 263.
107.نهج البلاغه، حکمت 386.
108.نهج البلاغه، حکمت 66.
109.همان، خطبه 241.
110.همان، خطبه 91.
111.همان، حکمت 179.
112.همان، حکمت 339.
113.سوره شرح، آیه 6.
114.سوه الرحمن، 30.
115.نهج البلاغه، حکمت 235.
116.همان، حکمت 47.

منابع و مآخذ :
1- قرآن کریم.
2- امیرالمؤمنین، علی (ع)، نهج البلاغه، مرکز البحوث السلامیه، بیروت،1387ق.
3- ابن عربی، احکام قرآن، دارالکتاب عربی، بیروت.
4- براون جی آر اِچ، جکسون، در ضمن دوستت دارم، مترجمان مریم برزوئی، دکتر مهدی قربانی، صوفیان، چاپ اول، تهران،1384ش.
5- جانسون، اسپنسر، چه کسی پنیر مرا جا به جا کرد؟، موسسه فرهنگی الماس دانش،چاپ اول، تهران،1385ش.
6- جلالی، مهدی، روان شناسی پرورشی، برگرفته از کتاب اندیشه آینه ای زلال.
7- حافظ شیرازی، شمس الدین، دیوان حافظ، ارمغان طوبی، چاپ اول، قم،1381ش.
8- حکیمی، محمدرضا، علی، محمد، الحیاه، دارالاسلام، تهران،1359ش.
9- خیام، عمربن ابراهیم، رباعیات حکیم عمر خیام، بهزاد، تهران،1363ش.
10- شعاری نژاد، علی اکبر، روان شناسی عمومی، دانشگاه سپاهیان انقلاب اسلامی،1354 ش.
11- شیخ صدوق، الامالی، کتابخانه اسلامیه، چاپ چهارم،1362ش.
12- شیرازی، صدرالدین محمد، الحکمه المتعالیه فی الاسفار الاربعه، بنیان حکمت اسلامی صدر، تهران،1383ش.
13- طبرسی، مجمع البیان، ناصرخسرو، چاپ سوم، تهران،1372ش.
14- کاشانی، فیض، محجه البیضاء، دفتر انتشارات اسلامی قم،1361-1362ش.
15- کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، مکتب صدوق، تهران،1381ق.
16- فیشر، مارک، حکایت دولت و فرزانگی، مترجم:گیتی خوشدل، قطره،1384ش.
17- قزوینی، نجم الدین عمر بن علی، شرح شمسیه، منشورات رضی،1368ش.
18- اللیثی الواسطی، علی بن محمد، عیون الحکم و المواعظ، دارالحدیث، چاپ اول، قم،1376ش.
19- مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، وزارت ارشاداسلامی، چاپ اول، تهران،1365ش.
20- محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، دارالحدیث، چاپ اول، قم،1375ش.
21- المدنی الشیرزای، سید علی خان، ریاض السالکین فی شرح صحیفه سیدالساجدین، موسسه نشر اسلامی، چاپ چهارم، قم،1374ش.
22- مشرف الدین سعدی شیرازی، ابومحمد، گلستان سعدی، ارمغان طوبی، چاپ اول، قم،1383ش.
23- مطهری، مرتضی، تعلیم و تربیت در اسلام، صدرا.
24- مورفی، ژوزف، ذهن زیبا، مترجم هوشیار رزم آزما، سپنج، چاپ اول، تهران،1384ش.
25- مورفی، ژوزف، قدرت فکر، مترجم هوشیار رزم آزما، سپنج و آرمان، چاپ اول،تهران،1367 ش.
26- مولانا تبریزی، لطائف الاخبار، برگرفته از کتاب اندیشه آینه ای زلال.
27- مولوی، مثنوی معنوی، امیرکبیر، تهران،1363ش.
28- نراقی، محمد مهدی، جامع السعادات، دارالنعمان، نجف اشرف.
29- نیلی پور، مهدی، اندیشه آینه ای زلال، مرکز فرهنگی شهید مدرس، چاپ دوم، اصفهان،1385ش.

 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط