در جهانبینی اسلام، انسان، گرامیترین مخلوق الهی و واجد کرامتی ذاتی است. بر این اساس، رعایت حرمت عواطف و پاسداشت دل همه انسانها، یک اصل اخلاقی و دینی بنیادین به شمار میرود.
با این حال، آموزههای اسلامی با اشاره به جایگاه رفیع ایمان، برای دل مؤمن حرمتی مضاعف و ویژه قائل شده و شکستن آن را از هولناکترین گناهان میدانند.
این مقاله با هدف تبیین جامع «عواقب دلشکستن از منظر اسلام»، به بررسی پیامدهای این عمل در حق همه بندگان خدا میپردازد و در عین حال، به طور خاص، عواقب سختتر و غیرقابل جبرانترِ آزار مؤمنان را نیز مورد واکاوی قرار میدهد.
این پژوهش در هفت بخش اصلی، عواقب این گناه را — از آسیبهای اعتقادی و مجازاتهای اخروی گرفته تا پیامدهای دنیوی و تخریب شخصیت اخلاقی — با استناد به آیات، روایات و سیره عملی معصومین(ع) که حرمتگذاری به همه انسانها و احترام ویژه به مؤمنان را توأمان آموزش میدهند، تحلیل میکند.
عواقب دلشکستن از منظر اسلام
1. عاقبتهای اعتقادی و هویتی شکستن دل مردم
این دسته از عواقب، به آسیبهای بنیادینی میپردازد که شکستن دل یک انسان به باورها و هویت دینی فرد وارد میسازد و او را در خطر سقوط از مدار ایمان قرار میدهد.1-1. خیانت به خدا و طرد از رحمت الهی
پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) در بیان نشانههای فرد خائن میفرمایند: «عَلَامَةُ الْخَائِنِ فَأَرْبَعَةٌ: عِصْیانُ الرَّحْمَنِ، وَ أَذَی الْجِیرَانِ، وَ بُغْضُ الْأَقْرَانِ، وَ الْقُرْبُ إِلَی الطُّغْیانِ» [1].
نشانههای خائن چهار چیز است: نافرمانی از [دستور] خداوند رحمان، آزار همسایگان، دشمنی با یاران و نزدیک شدن به طغیان و ستم. در این روایت شریف، "آزار همسایگان" به صراحت در کنار نافرمانی از خداوند و طغیان، به عنوان یکی از ارکان خیانت ذکر شده است.
این جایگاه نشان میدهد که شکستن دل و آزار کسانی که در حوزه زندگی فرد قرار دارند (مانند همسایگان و یاران)، از نگاه اسلام، تنها یک بیادبی اجتماعی نیست، بلکه خیانتی بزرگ در برابر نظام رحمت الهی محسوب میشود.
عاقبت چنین فردی، برچسب "خائن" خوردن و طرد شدن از دایره رحمت خاصه خداوندی است، چرا که رحمت خداوند شامل کسانی نمیشود که خود، بریده از رحم و مهرورزی هستند.
1-2. همطرازی آزار بندگان با شرک به خدا
پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) در بیان هولناکترین گناهان میفرمایند: «خَصْلَتَانِ لَیْسَ فَوْقَهُمَا مِنَ الشَّرِّ شَیْءٌ: الشِّرْکُ بِاللَّهِ وَ الضَّرُّ لِعِبَادِ اللَّهِ» [2].دو خصلت [ناپسند] است که بالاتر از آنها هیچ بدی وجود ندارد: شرک به خدا و آزار رساندن به بندگان خدا. این روایت شریف، یکی از بزرگترین عواقب شکستن دل بندگان خدا را در حدی بیسابقه آشکار میسازد.
بر اساس این کلام نورانی، آزار دادن و دل شکستن مردم، در ردیف بزرگترین گناه یعنی شرک به خداوند قرار میگیرد. این جایگاه نشان میدهد که عاقبت این عمل، تنها یک مجازات معمولی نیست، بلکه فرد را در خطر بزرگترین سقوط ممکن یعنی خروج از دایره توحید قرار میدهد.
کسی که دل بندهای از بندگان خدا را میشکند، گویی به پروردگار او نیز اهانت کرده است، چرا که مؤمن، محبوب و عزیز نزد خداست. بنابراین، عاقبت چنین کسی، اگر توبه نکند، همان عاقبت مشرکان است.
1-3. خروج از اسلام به کیفر همکاری با ستمگر برای شکستن دل مظلوم
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) در بیان عاقبت سنگین همکاری با ستمکاران میفرمایند: «مَنْ مَشَى مَعَ ظَالِمٍ لِیُعِینَهُ وَ هُوَ یَعْلَمُ أَنَّهُ ظَالِمٌ فَقَدْ خَرَجَ مِنَ الْإِسْلَامِ» [3].
هر که با ستمگری - در حالی که میداند ستمگر است - راه برود تا او را یاری کند، از اسلام خارج شده است. کمک به ستمگر برای شکستن دل مظلوم، عاقبتی فراتر از یک گناه دارد و به مرز خروج از دین میرسد.
این حدیث به وضوح نشان میدهد که مشارکت در ظلم و همراهی با ستمگر، حتی اگر فرد مباشرت مستقیم در شکستن دل مظلوم نداشته باشد، میتواند به اندازهای سنگین باشد که اساس ایمان فرد را مخدوش کند و او را از دایره اسلام خارج نماید.
2. عاقبتهای اخروی و قیامتی شکستن دل بندگان خدا
این دسته از عواقب، به مجازاتها و پیامدهای هولناکی میپردازد که در آخرت و روز قیامت، در انتظار کسی است که دل بندهای از بندگان خدا را میشکند.2-1. همسانسازی آزار مؤمن با آزار خدا و پیامبر (ص)
بر اساس حدیثی مشهور از پیامبر اکرم (ص) که در منابع معتبر شیعی و سنی آمده است، ایشان میفرمایند: «مَنْ آذَى مُؤْمِناً فَقَدْ آذَانِی، وَ مَنْ آذَانِی فَقَدْ آذَى اللَّهَ» [4]. هرکس مؤمنی را بیازارد، مرا آزرده است و هرکس مرا بیازارد، خدا را آزرده است.
این حدیث شریف به وضوح نشان میدهد که شکستن دل و آزار یک مؤمن، تنها یک گناه معمولی نیست، بلکه عملی است که پیامد آن به خود خداوند میرسد. کسی که مرتکب چنین عملی شود، در حقیقت با خدا و رسولش دشمنی ورزیده و عاقبتی سخت در پیش خواهد داشت.
2-2. جهنمی شدن به سبب تکبر؛ ریشه بسیاری از دلشکستگیها
قرآن کریم به صراحت سرانجام متکبران را بیان میکند: «إِنَّهُ لَا یُحِبُّ الْمُسْتَکْبِرِینَ» [5] و «أَلَیْسَ فِی جَهَنَّمَ مَثْوًى لِّلْمُتَکَبِّرِینَ» [6]. خداوند متکبران را دوست ندارد و آیا جایگاه متکبران در جهنم نیست؟
از آنجا که ریشه بسیاری از رفتارهای دلشکننده مانند تمسخر و تحقیر، تکبر و خودبرتربینی است، کسی که با تکبر، دل مؤمنی را بشکند، خود را در معرض خشم الهی و دوری از رحمت او قرار داده و عاقبتش را جهنم ساخته است.
2-3. سقوط از چشم خداوند و عذاب اخروی
در آیات ابتدایی سوره حجرات، خداوند مؤمنان را از رفتارهایی که موجب دلشکستگی دیگران میشود، نهی میفرماید و در پایان هشدار میدهد: «وَ مَن لَّمْ یَتُبْ فَأُولَٰئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ» [7].کسانی که از این اعمال زشت توبه نکنند، ستمکارند. ظلم به خود و دیگران، انسان را از چشم خداوند میاندازد و او را به سوی عذاب اخروی سوق میدهد. توبه نکردن از گناه دلشکستن دیگران، نشانه قساوت قلب و بیاعتنایی به حقوق مردم است که سرانجامی جز خواری در پیش ندارد.
2-4. بار گناه بهتان و معصیت آشکار
قرآن کریم به صراحت درباره کسانی که مؤمنان را میرنجانند میفرماید: «وَالَّذِینَ یُؤْذُونَ الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ بِغَیْرِ مَا اکْتَسَبُوا فَقَدِ احْتَمَلُوا بُهْتَانًا وَإِثْمًا مُّبِینًا» [8].و کسانی که مردان و زنان مؤمن را میآزارند، بی آنکه مرتکب کاری شده باشند، قطعاً بهتان و گناهی آشکار بر دوش کشیدهاند.
این آیه شریفه به وضوح نشان میدهد که دلشکستن مؤمنان – اگر به ناحق باشد – گناهی بزرگ و آشکار است. بار گناه آن بر عهده فرد ظالم خواهد بود و او را در آخرت گرفتار عذاب میسازد.
2-5. محرومیت از رحمت الهی و تشبیه به ویرانی خانه خدا
در روایتی از پیامبر اکرم (ص) آمده است که فرمودند: کسی که مؤمنی را بیازارد، روز قیامت در حالی محشور میشود که میان دو چشمانش نوشته شده: «این از رحمت خدا محروم است» و مانند کسی است که کعبه و بیتالمقدس را ویران کرده باشد [9].
این تشبیهات هولناک، عظمت گناه شکستن دل مؤمن را میرساند. عاقبت چنین کاری، محرومیت از رحمت واسعه الهی است که بزرگترین زیان برای هر بندهای محسوب میشود.
2-6. چهرههای بیگوشت و ورود به جهنم
امام صادق (علیه السلام) در توصیف صحنه قیامت میفرمایند: «إِذَا کَانَ یَوْمُ الْقِیَامَةِ نَادَى مُنَادٍ: أَیْنَ الصُّدُودُ لِأَوْلِیَائِی؟ فَیَقُومُ قَوْمٌ لَیْسَ عَلَى وُجُوهِهِمْ لَحْمٌ، فَیُقَالُ: هَؤُلَاءِ الَّذِینَ آذَوُا الْمُؤْمِنِینَ... ثُمَّ یُؤْمَرُ بِهِمْ إِلَى جَهَنَّمَ» [10].
هنگامی که روز قیامت فرا رسد، ندا دهندهای ندا درمیدهد: کجایند آزاردهندگان دوستان من؟ در این هنگام گروهی برمیخیزند که بر چهرههایشان گوشتی نیست. گفته میشود: اینان کسانی هستند که مؤمنان را آزار دادند... سپس فرمان داده میشود که آنان را به جهنم بیفکنند.
این روایت، یکی از هولناکترین عواقب شکستن دل مؤمنان را در قیامت نشان میدهد. چهرههای بیگوشت، نشانهای از عذاب شدید و خواری ابدی است که در انتظار کسانی است که با دلشکستن بندگان خدا، با اولیاء الهی دشمنی ورزیدهاند.
2-7. لعنت ابدی به سبب شکستن دل اولیاء الله
خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید: «إِنَّ الَّذِینَ یُؤْذُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَةِ وَأَعَدَّ لَهُمْ عَذَابًا مُهِینًا» [11].
بیگمان کسانی که خدا و پیامبرش را میآزارند، خداوند آنان را در دنیا و آخرت از رحمت خویش دور ساخته و برایشان عذابی خفتبار آماده کرده است. در تفسیر این آیه شریفه، یکی از مصادیق مهم "آزار خدا و پیامبر"، شکستن دل اولیاءالله و مؤمنان معرفی شده است [12].
این نگاه تفسیری نشان میدهد که شکستن دل یک مؤمن، آنچنان از اهمیت برخوردار است که در شأن نزول آیات، در ردیف آزار مستقیم پیامبر (ص) قرار گرفته و عاقبت آن، لعنت ابدی و عذاب خوارکننده در هر دو سراست.
2-8. محرومیت از قلب سلیم در روز جزا
قرآن کریم در توصیف روز قیامت میفرماید: «یَوْمَ لَا یَنْفَعُ مَالٌ وَلَا بَنُونَ * إِلَّا مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِیمٍ» [13]. روزی که هیچ مال و فرزندی سود نمیبخشد، مگر کسی که با دلی سالم به پیشگاه خدا بیاید. امام صادق (علیه السلام) در تفسیر "قلب سلیم" میفرمایند: «هُوَ الَّذِی یَلْقَى رَبَّهُ وَ لَیْسَ فِیهِ أَحَدٌ سِوَاهُ» [14].
قلب سالم، آن است که پروردگارش را ملاقات کند در حالی که جز او کسی در آن نباشد. این بیان نورانی، یکی از عمیقترین عواقب شکستن دل دیگران را آشکار میسازد.
کسی که به شکستن دل مؤمنان میپردازد، در حقیقت قلب خود را از سلامت خارج ساخته و آن را مشغول به غیر خدا نموده است.
چنین فردی در روز قیامت، هنگامی که مال و فرزند سودی به حالش ندارند، از آوردن "قلب سلیم" نیز محروم خواهد بود، چرا که دلش با یاد ظلمها و دلشکستگیهایی که ایجاد کرده، مشغول و آلوده گشته است.
2-9. گرفتاری در تاریکیهای قیامت
پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) میفرمایند: «الظُّلْمُ ظُلُمَاتٌ یَوْمَ الْقِیَامَةِ» [15]. ستم، [همان] تاریکیهای روز قیامت است. این حدیث شریف، یکی از هولناکترین عواقب شکستن دل دیگران را ترسیم میکند.
از آنجا که شکستن دل مؤمن مصداق بارز ظلم و ستم است، عاقبت آن، گرفتار شدن در تاریکیهای متراکم قیامت خواهد بود.
این تاریکیها تنها تاریکی فیزیکی نیست، بلکه تاریکی در مسیرها، تاریکی در حساب و کتاب و تاریکی در رسیدن به نجات است. فردی که در دنیا با دلشکستن دیگران، تاریکی در دلهای آنان ایجاد کرده، در آخرت خود را در دریایی از تاریکیها غرق میبیند که راه گریزی از آن نیست.
2-10. توبه و جبران؛ تنها راه نجات از عذاب
از مجموعه روایات به دست میآید که این گناه، مانع ورود به بهشت میشود. تنها راه نجات از این عاقبت شوم، توبه واقعی و جبران خسارت است.
جبران این گناه به این صورت است که فرد از عمل خود پشیمان شود، برای شخصی که دلش را شکسته استغفار و دعا کند، در صورت امکان از او عذرخواهی نماید و با خوبی و احسان، رفتار گذشته خود را جبران کند [16]. بدون این جبران، فرد در عالم برزخ با عذابهایی روبرو خواهد شد تا پاک گردد.
3. عاقبتهای دنیوی و اجتماعی شکستن دل دیگران
این دسته از عواقب، به پیامدهای ملموس و سریعی میپردازد که شکستن دل دیگران در زندگی دنیوی و روابط اجتماعی فرد به جا میگذارد.3-1. مکافات عمل در همین دنیا
قرآن کریم در سوره شوری میفرماید: «وَ مَا أَصَابَکُمْ مِنْ مُصِیبَةٍ فَبِمَا کَسَبَتْ أَیْدِیکُمْ» [۱۷]. هر مصیبتی به شما برسد، به خاطر دستاورد خود شماست. این آیه شریفه به روشنی بیان میکند که نظام دنیا بر اساس قانون مکافات عمل استوار شده است.
بر این اساس، شکستن دل دیگران به عنوان یک عمل ناشایست، پیامدهای منفی خود را در همین جهان به همراه خواهد داشت. این مکانیزم الهی، هم برای بیداری انسانها و هم برای تشویق آنان به نیکیهاست.
3-2. خواری و شکست به سزای شکستن دل بیپناهان
در وصیتی جانسوز و سلسلهوار که از نسل به نسل در خاندان عصمت منتقل شده است، امام باقر (علیه السلام) از پدر بزرگوارش امام سجاد (علیه السلام) نقل میفرمایند: «یا بُنَیَّ، إیّاکَ وَ ظُلْمَ مَنْ لا یَجِدُ عَلَیْکَ ناصِراً إِلاَّ اللَّهَ» [۱۸].
ای پسرکم، بر حذر باش از ستم بر کسی که در برابر تو هیچ یاور و پناهی جز خداوند ندارد. این فرمان، به یکی از هولناکترین مصادیق شکستن دل اشاره میکند.
هنگامی که فردی به کسی ستم میکند و دل او را میشکند که هیچ پشتیبان و حامی دنیوی ندارد، در حقیقت تنها تکیهگاه او را که خداوند متعال است، به مبارزه طلبیده است.
چنین شخصی خود را در معرض خشم و انتقام مستقیم پروردگار قرار میدهد، چرا که خداوند یاور مظلومان است. بنابراین، عاقبت دنیوی و اخروی چنین دلشکستنی، چیزی جز خواری و شکست نخواهد بود.
3-3. انزوای اجتماعی و از دست دادن آرامش
حضرت علی (علیه السلام) در بیان دیگری رابطه مستقیم بین آزاررسانی و دشمنیتراشی را اینگونه تبیین میفرمایند: «مَنْ کَفَّ أَذَاهُ لَمْ یعَانِدُهُ أَحَدٌ» [۱۹]. هر کس آزار خود را از دیگران بازدارد، هیچ کس با او دشمنی نمیورزد. این کلام حکیمانه، یکی از عواقب روشن و دنیوی شکستن دل دیگران را نشان میدهد.
کسی که زبان یا عملش باعث رنجش و دلشکستگی مردم شود، به طور طبیعی دشمنان زیادی برای خود میآفریند. این دشمنیها میتواند به شکلهای مختلف، آرامش، امنیت و آبروی او را در جامعه تهدید کند.
در نقطه مقابل، فردی که مراقب است دل کسی را نشکند و آزارش به کسی نرسد، در پناه امنیتی قرار میگیرد که نتیجه مستقیم رفتار صلحجویانه اوست و محبت دیگران را به دنبال خواهد داشت.
3-4. برچسب بدترین مردم خوردن
پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) میفرمایند: «شَرُّ النَّاسِ مَنْ تَأْذِی النَّاسُ بِهِ» [۲۰]. بدترین مردم کسی است که مردم از دست او آزار ببینند. این حدیث شریف، عاقبت اجتماعی و اخلاقی فردی که باعث دلشکستگی دیگران میشود را به وضوح ترسیم میکند.
چنین فردی نه تنها نزد خداوند منفور است، بلکه در میان مردم نیز به عنوان "بدترین" شناخته میشود. این برچسب، پایان هرگونه اعتماد، محبت و همکاری اجتماعی است و فرد را به انزوا و نکبت دنیوی میکشاند.
3-5. محرومیت از قرب الهی و اجابت دعا
پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) در پاسخ به پرسش "خدا کجاست؟" فرمودند: «عِنْدَ الْمُنْکَسِرَةِ قُلُوبُهُمْ» [۲۱]. نزد شکستهدلان. این حدیث شریف، جایگاه رفیع کسانی را نشان میدهد که دل شکسته دارند - نه به معنای کسانی که با گناه دل خود را شکستهاند، بلکه کسانی که مظلوم واقع شدهاند و دلشان از دست ظلم دیگران شکسته است.
حال، کسی که با رفتارش موجب شکستن دل مؤمنی شود، خود را از این قرب و جایگاه ویژه دور ساخته است. او نه تنها دعایش به اجابت نمیرسد، بلکه در زمره کسانی قرار میگیرد که باعث دوری خدا از خود شدهاند.
این یک عاقبت معنوی بزرگ است؛ فردی که میتوانست با رعایت حقوق مردم به مقام "شکستهدلان" نزد خدا برسد، با ظلم خود، خود را به گروه ظالمان ملحق میسازد.
3-6. نابودی شخصیت و اعتماد اجتماعی
امام حسین (علیه السلام) در وصیتی ژرف میفرمایند: «یَا بُنَیَّ إِیَّاکَ وَ ظُلْمَ مَنْ لَا یَجِدُ عَلَیْکَ نَاصِرًا إِلَّا اللَّهَ» [۲۲]. پسرم، بر حذر باش از ستم کردن به کسی که در برابر تو هیچ یاوری جز خدا ندارد.
این توصیه، عاقبت اخلاقی و اجتماعی شکستن دل دیگران را نشان میدهد. رفتارهایی مانند دروغ، غیبت، وعده دروغین، مسخره کردن و فخرفروشی، ممکن است دلشکستگیهایی ایجاد کند که "تا سالها قابل جبران نباشد".
این اعمال نه تنها گناه هستند، بلکه شخصیت فرد را در نزد دیگران تخریب میکنند و آثار مخرب روحی پایدار بر قربانیان خود بر جای میگذارند. عاقبت این کار، از دست دادن اعتماد عمومی و خدشهدار شدن شخصیت اخلاقی فرد در جامعه است.
3-7. واگذاری به غیر خدا و محرومیت از اصلاح امور
پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) میفرمایند: «مَنْ أَصْلَحَ مَا بَیْنَهُ وَ بَینَ اللَّهِ أَصْلَحَ اللَّهُ مَا بَیْنَهُ وَ بَینَ النَّاسِ» [۲۳]. هر که میان خود و خدا را اصلاح کند، خداوند میان او و مردم را اصلاح میکند. این حدیث شریف یک عاقبت بسیار مهم برای شکستن دل دیگران را بیان میدارد.
کسی که با رفتارش دل مؤمنی را میشکند، در حقیقت رابطه خود با خدا را خراب کرده است. طبق این قانون الهی، هنگامی که رابطه با خدا مخدوش شود، خداوند نیز اصلاح امور بین او و مردم را بر عهده نمیگیرد.
بنابراین، عاقبت چنین فردی، گرفتار شدن در مشکلات و نابسامانیهای ارتباطی با اطرافیان است. در نقطه مقابل، پیامبر (ص) در بیانی دیگر میفرمایند: «لَا وُکِلَ ابْنُ آدَمَ إِلَّا إِلَى مَنْ رَجَاهُ...» [۲۴].
انسان به همان کسی واگذار میشود که به او امید بسته است. اگر کسی به جای توکل بر خدا، برای جلب رضایت یا دفع ضرر، به شکستن دل دیگران اقدام کند، در حقیقت خود را به مردم واگذار کرده است و عاقبتش جز ناملایمات و اضطراب نخواهد بود.
4. عاقبتهای اخلاقی و شخصیتی شکستن دل همنوعان
این دسته از عواقب، به آسیبهای ویرانگری میپردازد که شکستن دل دیگران به شخصیت، شرافت و جایگاه اخلاقی فرد وارد میسازد و او را در نظر خود و دیگران خوار و پست میکند.4-1. نشانه پستی و فرومایگی روح
حضرت علی (علیه السلام) در کلامی گوهربار میفرمایند: «عَادَةُ الْأَشْرَارِ أَذِیةُ الرِّفَاقِ» [۲۵]. عادت افراد شرور و بدکردار، آزار رساندن و شکستن دل همنشینان و دوستان است. این بیان امیرالمؤمنین، عاقبت اخلاقی این عمل ناشایست را آشکار میسازد.
کسی که به شکستن دل دیگران عادت کند، در حقیقت خود را در زمره اشرار و بدان قرار داده و روح خود را به پستی و فرومایگی آلوده ساخته است. چنین فردی حتی اگر در ظاهر دارای مقام و مال باشد، در باطن از شرافت اخلاقی بیبهره است.
4-2. علامت آشکار جهل و حماقت
آن حضرت در ادامه همین معنا را با تأکید بیشتری بیان میفرمایند: «عَادَةُ اللِّئَامِ وَ الْأَغْمَارِ أَذِیةُ الْکِرَامِ وَ الْأَحْرَارِ» [۲۶]. عادت افراد پست و کمخرد، آزار دادن و شکستن دل انسانهای بزرگوار و آزاده است.
این فراز از کلام امام، نشان میدهد که شکستن دل دیگران نه تنها نشانه پستی است، بلکه علامت آشکار جهل و حماقت نیز هست.
فرد جاهل و کمخرد، به دلیل فقدان بینش و حکمت، ارزش کرامت انسانی را درک نمیکند و با شکستن دل دیگران، بر حماقت خود میافزاید. عاقبت چنین فردی، انزوا و دوری از خوبان و آزادگان است.
4-3. زوال مروت و جوانمردی
حضرت علی (علیه السلام) در تبیین نشانههای «مروت» و انسانیت والا میفرمایند: «یُسْتَدَلُّ عَلَی الْمُرُوَّةِ بِکَثْرَةِ الْحَیَاءِ وَ بَذْلِ النَّدَی وَ کَفِّ الْأَذَی» [۲۷].
بر جوانمردی و انسانیت بلندمرتبه، به سه چیز میتوان استدلال کرد: حیای فراوان، بخشش و احسان، و بازداشتن آزار از دیگران. این کلام نورانی، یکی از عمیقترین عواقب شکستن دل دیگران را آشکار میسازد.
کسی که به آزاررسانی و دلشکستن دیگران اقدام میکند، در حقیقت یکی از ارکان اساسی "مروت" را در وجود خود ویران ساخته است. چنین فردی حتی اگر ادعای جوانمردی و انسانیت کند، رفتارش گواهی بر خلاف آن میدهد.
عاقبت این امر، سقوط از چشم مردم و از دست دادن جایگاه اخلاقی و اجتماعی است، چرا که مردم، انسانیت را در گذشت و مراعات حال دیگران میبینند، نه در آزار و اذیت آنان.
5. عاقبتهای مرتبط با سیره معصومین (علیهمالسلام) در شکستن دل مردم
این دسته از عواقب، با الگوگیری از سیره عملی و گفتاری پیامبر (ص) و ائمه (ع) نشان میدهد که شکستن دل مردم تا چه اندازه در نزد آن بزرگواران ناپسند و دارای پیامدهای سخت بوده است.5-1. نادیده گرفتن حساسیت پیامبر (ص) نسبت به آرامش مؤمنان
در روایتی مشهور آمده است که فردی در حضور پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) کفش یکی از اصحاب را مخفی کرد. هنگامی که آن مرد به دنبال کفشش برگشت و مضطرب شد، پیامبر فرمودند: «ترساندن مؤمن چه معنا دارد؟» و حتی وقتی آن فرد گفت قصدش شوخی بوده، حضرت تأکید کردند: «با ترساندن مؤمن شوخی چه معنا دارد» [۲۸].
این سیره عملی رسول خدا نشان میدهد که هر عملی که موجب اضطراب، ترس یا دلشکستگی مؤمن شود – حتی اگر با نیت شوخی باشد – به شدت مورد نهی اسلام است. عاقبت نادیده گرفتن این دستور، تنها یک خطای کوچک نیست، بلکه نادیده گرفتن مرزهای احترام به آرامش روانی دیگران است که در نگاه پیامبر، از اهمیتی فوقالعاده برخوردار است.
5-2. کاهش ارزش عبادت به سبب ایجاد مزاحمت
ابوسعید خدری نقل کرده که پیامبر (ص) از بلند خواندن قرآن در نماز به گونهای که مزاحم دیگر نمازگزاران شود، نهی فرمودند [۲۹].همچنین انس بن مالک روایت کرده که رسول خدا (ص) خود در شب با صدای آهسته قرآن میخواندند تا مبادا همنشین یا خانوادهایشان آزار ببینند [۳۰].
این سیره گواهی میدهد که حتی در فضای عبادت و در حال انجام بهترین اعمال، مراقبت از دلنشکستن دیگران اولویتی اساسی دارد. عاقبت بیتوجهی به این امر، آن است که عبادت فرد – که باید موجب قرب به خدا شود – به دلیل آزار دیگران، خدشهدار شده و از ارزش معنوی آن کاسته میشود.
5-3. از دست دادن حرمت اجتماعی به سبب بیتوجهی به آسایش حسی
از عایشه نقل شده که رسول خدا (ص) همواره مراقب بودند بوی بدنشان به گونهای نباشد که موجب آزار اطرافیان شود [۳۱].
این توجه حتی به جزئیاتی مانند بو، نشان از عمق حساسیت دین اسلام نسبت به دلنشکستن و رنجش خاطر مردم دارد. عاقبت بیاعتنایی به این سطح از رعایت حال دیگران، دوری تدریجی مردم از فرد است، چرا که کسی که حرمت حسی دیگران را نگه نمیدارد، به مرور حرمت اخلاقی و اجتماعی خود را دست میدهد.
5-4. اعلام جنگ با خداوند
پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) از قول خداوند متعال نقل میفرمایند: «مَنْ آذَى عَبْدِی الْمُؤْمِنَ فَقَدْ بَارَزَنِی بِالْمُحَارَبَةِ» [۳۲]. هرکس بنده مؤمن مرا بیازارد، پس همانا با من به جنگ برخاسته است.
این روایت که در منابع معتبری مانند الکافی آمده است، هولناکترین عاقبت ممکن برای شکستن دل یک مؤمن را بیان میکند. وقتی فردی مؤمنی را میآزارد، در حقیقت پروردگار جهان را به مبارزه طلبیده است. این اعلان جنگ، به معنای قرار گرفتن در معرض خشم و انتقام بیامان الهی در دنیا و آخرت است. چنین شخصی خود را در مقابل قدرتی مطلق قرار داده که گریزی از دامن او نیست.
6. عاقبتهای ناشی از عظمت گناه شکستن دل بندگان
این دسته از عواقب، به دلیل سنگینی و بزرگی ذاتی گناه شکستن دل بندگان خدا است که در تشبیهات هولناک معصومین (ع) و جبرانناپذیری آسیبِ وارده تجلی یافته است.6-1. هموزری با ویرانی کعبه و کشتن فرشتگان
پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) در بیان عظمت گناه آزار مؤمن میفرمایند: «مَنْ آذَى مُؤْمِناً بِغَیْرِ حَقٍّ فَکَأَنَّمَا هَدَمَ الْکَعْبَةَ عَشْرَ مَرَّاتٍ، وَ کَأَنَّمَا قَتَلَ أَلْفَ مَلَکٍ مُقَرَّبٍ» [۳۳].
هر کس مؤمنی را به ناحق بیازارد، گویی کعبه را ده بار ویران کرده و گویی هزار فرشته مقرّب [الهی] را کشته است. این روایت که در منابع معتبری همچون مستدرک الوسائل آمده است، هولناکی عاقبت شکستن دل یک مؤمن را با تشبیهی بینظیر نشان میدهد.
ویران کردن کعبه، که قبله گاه و نماد وحدت مسلمین است، و کشتن فرشتگان مقرّب، از بزرگترین جنایات ممکن در نظام ارزشی اسلام محسوب میشوند.
تشبیه گناه دلشکستن به این اعمال، بیانگر آن است که این گناه، حملهای مستقیم به قداستهای دینی و نظام رحمت الهی است. عاقبت کسی که مرتکب چنین گناهی شود، بار گناهانی به این عظمت را به دوش میکشد که بدون توبه و جبران، رهایی از آن ممکن نخواهد بود.
6-2. شکستن ظرف الهی و جبرانناپذیری آسیب
پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) در بیانی ژرف میفرمایند: «إِنَّ لِلَّهِ تَعَالَى فِی الْأَرْضِ آنِیَةً، أَلَا وَ إِنَّ تِلْکَ الْآنِیَةَ قُلُوبٌ، فَأَحَبُّهَا إِلَى اللَّهِ أَرَقُّهَا وَ أَصْفَاهَا وَ أَصْلَبُهَا» [۳۴].
همانا خداوند متعال در زمین ظرفهایی دارد. آگاه باشید که آن ظرفها، دلها هستند. پس محبوبترین آنها نزد خداوند، نازکترین، پاکترین و محکمترین آنهاست. در توضیح این صفات میفرمایند: «فَأَمَّا مَا رَقَّ مِنْهَا: فَأَرَقُّهُ عَلَى الْإِخْوَانِ، وَ أَمَّا مَا صَلُبَ مِنْهَا: فَقَوْلُ الرَّجُلِ فِی الْحَقِّ لَا یَخَافُ فِی اللَّهِ لَوْمَةَ لَائِمٍ، وَ أَمَّا مَا صَفَا: مَا صَفَتْ مِنَ الذُّنُوبِ» [۳۵].
نازکی دل، در نرمی و مهربانی با برادران دینی است؛ محکمی دل، در گفتن حق بدون ترس از سرزنش دیگران است؛ و پاکی دل، در پاک بودن از گناهان است.
این بیان نورانی نشان میدهد که دل مؤمن، تنها یک عضو جسمانی نیست، بلکه ظرفی الهی است که میتواند مَحْمَل صفات برجستهای چون مهرورزی، شجاعت اخلاقی و طهارت معنوی باشد. امام صادق (علیه السلام) بر جایگاه محوری قلب تأکید میفرمایند: «إِنَّ مَنْزِلَةَ الْقَلْبِ مِنَ الْجَسَدِ بِمَنْزِلَةِ الْإِمَامِ مِنَ النَّاسِ» [۳۶].
جایگاه دل در بدن، همچون جایگاه امام در میان مردم است. همانگونه که امام رهبر و راهنمای جامعه است، دل نیز فرمانده و جهتدهنده تمام اعضا و رفتارهای انسان است.
بر این اساس، شکستن دل مؤمن تنها یک رنجش عاطفی ساده نیست، بلکه به منزله تخریب ظرفی است که خداوند برای تجلی صفات خود برگزیده است. پیامبر (ص) در پاسخی دیگر فرمودند: «قِیلَ لِرَسُولِ اللَّهِ ص: أَیْنَ اللَّهُ، فِی الْأَرْضِ أَمْ فِی السَّمَاءِ؟ قَالَ: فِی قُلُوبِ عِبَادِهِ الْمُؤْمِنِینَ» [۳۷].
از پیامبر پرسیدند: خدا کجاست، در زمین یا در آسمان؟ فرمود: در دلهای بندگان مؤمنش. این حدیث، عظمت جرم شکستن دل مؤمن را به اوج میرساند.
اگر خداوند در دل مؤمن جای دارد، پس آزار دادن او و شکستن دلش، تعرض به حریمی است که خداوند آن را برای خود برگزیده است. عاقبت چنین تعرضی، چیزی جز خشم و عذاب الهی نخواهد بود.
امام رضا (علیه السلام) از پیامبر (ص) نقل میکنند که سزای این عمل، هموزر ویران کردن کعبه و کشتن فرشتگان مقرب است [۳۸].
این تشبیهات، هولناکی عاقبت این عمل را نشان میدهد. افزون بر این، امام صادق (علیه السلام) تأکید میفرمایند که اگر دلی شکست، حتی با دادن تمام دنیا نیز نمیتوان آن را جبران کرد [۳۹].
این سخن، عاقبت دیگری را آشکار میسازد: جبرانناپذیری آسیب. این بدان معناست که فرد خطاکار، همواره با بار گناهی غیرقابل جبران روبرو خواهد بود.
7. عاقبتهای تکلیفی و جبرانی شکستن دل انسانها
این دسته از عواقب، به وظیفه دشوار و پیچیدهای اشاره دارد که پس از شکستن دل انسانها بر عهده فرد گناهکار قرار میگیرد و نشان میدهد که جبران این گناه تا چه اندازه سخت و طاقتفرساست.7-1. لزوم جبران و استرداد رضایتِ دلِ شکسته
شکستن دل انسان از گناهانی است که تنها با طلب آمرزش از خداوند بخشیده نمیشود. این گناه از مصادیق "حقالناس" است و برای جبران آن باید دل فرد شکسته را به دست آورد و او را از خود راضی و خشنود نمود. این جبران میتواند عذرخواهی صادقانه، احسان، هدیه و به کار بردن کلمات دلنشین صورت پذیرد.
اگر فرد در دسترس نباشد، علاوه بر استغفار، باید مداوم برای خیر و صلاح او دعا کرد تا انشاءالله در باطن از شخص راضی گردد. این فرآیند دشوار جبران، خود عاقبتی است که گریبانگیر فرد میشود و نشان میدهد که شکستن دل تا چه اندازه میتواند پیچیده و پرهزینه باشد.
7-2. تعرض به حرم الهی و عدم بخشش با جبران دنیوی
امام صادق (علیه السلام) میفرمایند: «الْقَلْبُ حَرَمُ اللَّهِ، فَلَا تُسْکِنْ حَرَمَ اللَّهِ غَیْرَ اللَّهِ» [۴۰]. دل، حرم خداست؛ پس غیر خدا را در حرم خدا جای مده.
این کلام نورانی، والایی و قداست قلب مؤمن را به عنوان جایگاه خداوند آشکار میسازد. بر این اساس، شکستن دل مؤمن به منزله تعرض به حریم مقدس الهی است. پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) در توضیح عاقبت چنین عملی میفرمایند: «مَنْ أَحْزَنَ مُؤْمِناً ثُمَّ أَعْطَاهُ الدُّنْیَا لَمْ یَکُنْ ذَلِکَ کَفَّارَتَهُ وَ لَمْ یُؤْجَرْ عَلَیْهِ» [۴۱].
هر که مؤمنی را غمگین سازد و دل او را بشکند، سپس تمام دنیا را به او ببخشد، این [بخشش] کفاره گناه او نخواهد بود و [برای آن بخشش] پاداشی نخواهد یافت.
این روایت نشان میدهد که عاقبت شکستن دل مؤمن آنچنان سنگین است که حتی با جبران مادیِ تمام دنیا نیز بخشیده نمیشود و گناه آن باقی میماند. این امر، شدت حرمت این گناه و لزوم پرهیز جدی از آن را میرساند.
۸. عواقب عملی و تکلیفی شکستن دل مؤمن
این عواقب بیانگر آن است که پس از شکستن دل مؤمن، گریبانگیر فرد گناهکار میشود. در این قسمت، تکالیف دشوار شرعی و مراحل پیچیده جبران این گناه بزرگ را تحلیل میکنیم که نشان میدهد اسلام چه مسیر سخت و طاقتفرسایی را برای توبه و بازگشت کسی که دل مؤمنی را شکسته است، ترسیم مینماید.از لزوم جلب رضایت آزردهخاطر گرفته تا شرایط خاص پذیرش توبه، همگی بیانگر عمق توجه اسلام به حرمت دلهای مؤمنان و سختی جبران این گناه است.
۸-۱. تعرض به حرم الهی و عدم بخشش با جبران دنیوی
امام صادق (علیه السلام) میفرمایند: «الْقَلْبُ حَرَمُ اللَّهِ، فَلَا تُسْکِنْ حَرَمَ اللَّهِ غَیْرَ اللَّهِ» [۴۲]. دل، حرم خداست؛ پس غیر خدا را در حرم خدا جای مده.
این کلام نورانی، والایی و قداست قلب مؤمن را به عنوان جایگاه خداوند آشکار میسازد. بر این اساس، شکستن دل مؤمن به منزله تعرض به حریم مقدس الهی است. پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) در توضیح عاقبت چنین عملی میفرمایند: «مَنْ أَحْزَنَ مُؤْمِناً ثُمَّ أَعْطَاهُ الدُّنْیَا لَمْ یَکُنْ ذَلِکَ کَفَّارَتَهُ وَ لَمْ یُؤْجَرْ عَلَیْهِ» [۴۳].
هر که مؤمنی را غمگین سازد و دل او را بشکند، سپس تمام دنیا را به او ببخشد، این [بخشش] کفاره گناه او نخواهد بود و [برای آن بخشش] پاداشی نخواهد یافت.
این روایت نشان میدهد که عاقبت شکستن دل مؤمن آنچنان سنگین است که حتی با جبران مادیِ تمام دنیا نیز بخشیده نمیشود و گناه آن باقی میماند. این امر، شدت حرمت این گناه و لزوم پرهیز جدی از آن را میرساند.
۸-۲. بطلان اعمال نیک و محرومیت از پاداش اخروی
قرآن کریم به روشنی اعلام میکند که صدقه دادن، اگر با "منت" گذاشتن و "اذیت" کردنِ گیرنده همراه باشد، ارزش و اثر خود را به کلی از دست میدهد و باطل میشود: «قَوْلٌ مَعْرُوفٌ وَمَغْفِرَةٌ خَیْرٌ مِنْ صَدَقَةٍ یَتْبَعُهَا أَذًى...» [۴۴] و «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تُبْطِلُوا صَدَقَاتِکُمْ بِالْمَنِّ وَالْأَذَىٰ...» [۴۵].
در این آیات، "اذیت" پس از صدقه، که یکی از مصادیق آشکار شکستن دل نیازمند است، همچون زهری است که شهد یک عمل نیکو را تلخ و غیرقابل استفاده میسازد. خداوند حتی یک سخن نیکو و گذشت از خطای نیازمند را بر صدقهای که با آزار قلب همراه است، برتر میشمارد.
۸-۳. محرومیت از هدایت الهی
تجاوز به حریم دلهای مؤمنان، میتواند سرنوشت شومی را برای آزاردهنده به ارمغان آورد. قرآن کریم، سرگذشت اقوام گذشته را مثال میزند که با آزار پیامبران خود، باعث انحراف قلبهایشان از حق شدند: «وَإِذْ قَالَ مُوسَىٰ لِقَوْمِهِ یَا قَوْمِ لِمَ تُؤْذُونَنِی وَقَدْ تَعْلَمُونَ أَنِّی رَسُولُ اللَّهِ إِلَیْکُمْ ۖ فَلَمَّا زَاغُوا أَزَاغَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ...» [۴۶].
این آیه نشان میدهد که اذیت و آزار فرستادگان الهی و به تبع آن، مؤمنان راستین، تنها یک جرم شخصی نیست، بلکه یک انحراف جمعی و روحی است که خداوند در پی آن، هدایت خویش را از قلوبی که خود راه کجی را برگزیدهاند، سلب میکند.
۸-۴. آزمون ایمان و زمینهسازی ارتداد
شکستن دل مؤمنان و آزار آنان در راه خدا، یک کوره آزمایش است که ایمان حقیقی را از ادعای پوچ جدا میسازد. قرآن کریم به صراحت از گروهی سخن میگوید که ادعای ایمان دارند، اما به محض مواجهه با آزار و اذیت در مسیر خدا، ایمان خود را رها کرده و مرتکب ارتداد میشوند: «وَمِنَ النَّاسِ مَنْ یَقُولُ آمَنَّا بِاللَّهِ فَإِذَا أُوذِیَ فِی اللَّهِ جَعَلَ فِتْنَةَ النَّاسِ کَعَذَابِ اللَّهِ...» [۴۷].
این آیات هشدار میدهند که کسانی که خود باعث شکستن دل دیگر مؤمنان میشوند یا در برابر این عمل سکوت میکنند، در حقیقت ایمان سست خود را ساخته و در معرض ارتداد و بازگشت از دین قرار میگیرند.
۸-۵. کیفر اخروی و عذاب دردناک
پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) در بیان عاقبت دردناک کسی که مؤمنی را میآزارد، میفرمایند: «مَنْ آذَى مُؤْمِناً فَقَدْ آذَانِی، وَمَنْ آذَانِی فَقَدْ آذَى اللَّهَ، وَمَنْ آذَى اللَّهَ فَیُوشِکُ أَنْ یَأْخُذَهُ» [۴۸].
هر کس مؤمنی را بیازارد، مرا آزرده است و هر که مرا بیازارد، خدا را آزرده است و هر که خدا را بیازارد، نزدیک است که خداوند او را فرو گیرد (و عذاب کند).
این حدیث شریف به وضوح نشان میدهد که آزار مؤمن، به مثابه آزار پیامبر خدا و در نهایت آزار خداوند متعال است. چنین عملی کیفر سختی در پی دارد و فرد آزاردهنده را در معرض عذاب الهی قرار میدهد.
۸-۶. محرومیت از شفاعت پیامبر (ص)
امام صادق (علیه السلام) میفرمایند: «مَنْ أَذَی مُؤْمِناً فِی الدُّنْیَا أَخَذَهُ اللَّهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ حَتَّى یَرْضَى صَاحِبَهُ، فَإِنْ لَمْ یَکُنْ لَهُ حَسَنَاتٌ أُخِذَ مِنْ سَیِّئَاتِ صَاحِبِهِ فَطُرِحَتْ عَلَیْهِ ثُمَّ طُرِحَ فِی النَّارِ» [۴۹].
هر که در دنیا مؤمنی را بیازارد، خداوند روز قیامت او را بازمیدارد تا صاحبش (شخص آزاردیده) از او راضی گردد. اگر حسناتی نداشته باشد، از گناهان صاحبش گرفته و بر او مینهند، سپس او را در آتش میافکنند.
این روایت، عاقبت شوم شکستن دل مؤمن را در قیامت به تصویر میکشد. فرد آزاردهنده نه تنها از شفاعت پیامبر (ص) محروم میماند، بلکه تا زمانی که آزردهخاطر را راضی نکند، در عذاب خواهد بود و در صورت نداشتن اعمال نیک، مجبور به تحمل گناهان فرد آزاردیده خواهد شد.
نتیجهگیری:
بررسی جامع منابع اسلامی در این مقاله آشکار میسازد که عاقبت شکستن دل، امری جهانشمول است و همه انسانها را در بر میگیرد.احادیث و آیات، به طور کلی بر حرمت نهادن بر آبرو و عواطف هر انسانی تأکید دارند و پیامدهایی چون سقوط اخلاقی، انزوای اجتماعی و مجازات اخروی را برای این ظلم برمیشمرند.
اما قوانین و هشدارهای اسلام در این زمینه، دارای یک درجهبندی است. به دلیل جایگاه والای ایمان، شکستن دل یک مؤمن، گناهی به مراتب بزرگتر، با پیامدهایی سختتر و شرایط جبرانی به مراتب دشوارتر محسوب میشود؛ تا آنجا که در برخی روایات، همطراز با ویرانی خانه خدا دانسته شده است.
بنابراین، اسلام از یک سو با وضع قوانین عام اخلاقی، مسلمان را به پاسداشت حریم همه همنوعان موظف میکند و از سوی دیگر، با در نظر گرفتن حقوق ویژه برای مؤمنان، او را از آسیب زدن به جامعه ایمانی که در آن عضویت دارد، به شدت بر حذر میدارد. این نگاه تلفیقی و حکیمانه، هم کرامت ذاتی بشر را ارج مینهد و هم ارزش ایمان را والا میدارد.
پانویس:
[1] تحف العقول، صفحه ۴۰.[2] تحف العقول، صفحه ۴۲.
[3] الکافی، جلد ۲، صفحه ۳۶۸.
[4] صحیح بخاری، کتاب الأدب، حدیث ۶۵۶۲؛ وسائل الشیعة، جلد ۱۱، صفحه ۴۰۹.
[5] قرآن کریم، سوره نحل، آیه ۲۳.
[6] قرآن کریم، سوره زمر، آیه ۶۰.
[7] قرآن کریم، سوره حجرات، آیه ۱۱.
[8] قرآن کریم، سوره احزاب، آیه ۵۸.
[9] ارشاد القلوب، جلد ۱، صفحه ۷۷.
[10] الکافی، جلد ۲، صفحه ۳۵۱.
[11] قرآن کریم، سوره احزاب، آیه ۵۷.
[12] مجمع البیان، جلد ۸، صفحه ۵۷۹.
[13] قرآن کریم، سوره شعراء، آیات ۸۸-۸۹.
[14] تفسیر نورالثقلین، جلد ۴، صفحه ۱۲۰.
[15] بحارالأنوار، جلد ۷، صفحه ۲۲۹.
[16] برگرفته از مفهوم کلی روایات باب ایذاء المؤمن.
[۱۷] قرآن کریم، سوره شوری، آیه ۳۰.
[۱۸] الکافی، جلد ۲، صفحه ۳۳۱، حدیث ۵.
[۱۹] غرر الحکم و درر الکلم، صفحه ۴۶۵.
[۲۰] الاختصاص، صفحه ۲۴۳.
[۲۱] بحارالأنوار، جلد ۷۳، صفحه ۱۵۷.
[۲۲] اعیان الشیعة، جلد ۱، صفحه ۶۲۰.
[۲۳] کنزالعمال، حدیث ۴۳۱۶۶.
[۲۴] کنزالعمال، حدیث ۴۳۱۶۶.
[۲۵] غرر الحکم و درر الکلم، صفحه ۴۳۱.
[۲۶] غرر الحکم و درر الکلم، صفحه ۴۶۵.
[۲۷] غرر الحکم و درر الکلم، صفحه ۲۵۸.
[۲۸] اسدالغابه فی معرفة الصحابه، جلد ۵، صفحه ۷۳.
[۲۹] الصحیح ابن خزیمه، جلد ۲، صفحه ۱۹۰.
[۳۰] مسند الشامیین، جلد ۴، صفحه ۳۰۵.
[۳۱] سنن ابی داوود، جلد ۲، صفحه ۳۸.
[۳۲] الکافی، جلد ۲، صفحه ۳۵۱
[۳۳] مستدرک الوسائل، جلد ۲، صفحه ۱۰۳.
[۳۴] کنزالعمال، حدیث ۱۲۲۵.
[۳۵] النوادر للراوندی، صفحه ۹۸.
[۳۶] علل الشرائع، جلد ۱، صفحه ۱۰۹.
[۳۷] المحجة البیضاء، جلد ۵، صفحه ۲۶.
[۳۸] عیون اخبار الرضا، جلد ۲، صفحه ۳۴.
[۳۹] بحارالأنوار، جلد ۷۵، صفحه ۱۵۰.
[۴۰] جامع الأخبار، صفحه ۵۱۸.
[۴۱] بحارالأنوار، جلد ۷۵، صفحه ۱۵۰.
[۴۲] جامع الأخبار، صفحه ۵۱۸.
[۴۳] بحارالأنوار، جلد ۷۵، صفحه ۱۵۰.
[۴۴] سوره بقره، آیه ۲۶۳.
[۴۵] سوره بقره، آیه ۲۶۴.
[۴۶] سوره صف، آیه ۵.
[۴۷] سوره عنکبوت، آیه ۱۰.
[۴۸] کنز العمال، جلد ۱، صفحه ۲۹۵.
[۴۹] اصول کافی، جلد ۲، صفحه ۳۵۸.