مشاركت فناوري اطلاعات در كارآفريني

در اين مقاله به بررسي مشاركت فناوري اطلاعات در كارآفريني و ايجاد فرصت‌هاي شغلي پرداخته شده است. در حقيقت فناوري اطلاعات به عنوان موتور محركي در نظر گرفته شده است كه ضمن به حركت درآوردن چرخ‌هاي شغلي و استخدامي، سبب رشد و پويايي اقتصاد جامعه و ايجاد نوع جديدي از اقتصاد مي‌شود كه اقتصاد دانش محور ناميده مي‌شود.
شنبه، 25 دی 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
مشاركت فناوري اطلاعات در كارآفريني

مشاركت فناوري اطلاعات در كارآفريني
مشاركت فناوري اطلاعات در كارآفريني


 

نويسنده: سيد عليرضا حجازي




 
چكيده
در اين مقاله به بررسي مشاركت فناوري اطلاعات در كارآفريني و ايجاد فرصت‌هاي شغلي پرداخته شده است. در حقيقت فناوري اطلاعات به عنوان موتور محركي در نظر گرفته شده است كه ضمن به حركت درآوردن چرخ‌هاي شغلي و استخدامي، سبب رشد و پويايي اقتصاد جامعه و ايجاد نوع جديدي از اقتصاد مي‌شود كه اقتصاد دانش محور ناميده مي‌شود. هدف از نگارش اين مقاله مروري بر وضعيت فعلي در بازار كار فناوري اطلاعات و تأكيد بر نقش كارگشاي آن به عنوان يكي از راه حل‌هاي معضل بيكاري در جوامعي است كه بخش عظيمي از جمعيت جوان آنها عليرغم برخورداري از استعداد و انرژي كافي، همچنان از مشكل بيكاري رنج مي‌برند.
كليدواژه: فناوري اطلاعات؛ كارآفرين؛ كارآفريني؛ اقتصاد دانش محور؛ اشتغال زايي؛ اشتغال پيوسته
1- مقدمه
افزايش جمعيت در کشورهاي در حال رشد، کاهش منابع و امکانات موجود در اين کشورها و پيدايش نيازهاي اجتماعي واقتصادي جديد همگي سبب توجه نهادها و مقامات مسئول در اين کشورها به اين نيازها و چاره انديشي بنيادين يا مقطعي براي آنها شده است. بنا بر بررسي‌هاي به عمل آمده و بر اساس آمارهاي موجود، يکي از مهمترين مشکلات فرا روي جوامع در حال توسعه و حتي کشورهاي صنعتي مشکل بيکاري1 است. مجموعه راه حلهايي که براي رفع اين مشکل جهاني ارائه شده است، اصطلاحاً «کارآفريني2» خوانده مي‌شود. در اقتصاد رقابتي و مبتني بر بازار امروزي که با تغييرات و تحولات سريع بين المللي همراه شده و فرايند گذر از جامعه صنعتي به جامعه اطلاعاتي3 را سبب ساز گريده است، از کارآفريني به عنوان موتور توسعه اقتصادي4 ياد مي‌شود که مي‌تواند در رشد اقتصادي کشورها، ايجاد اشتغال و رفاه اجتماعي نقش مهمي را بر عهده داشته باشد. امروزه ديگر اقتصاد ملي جاي خود را به اقتصاد جهاني داده است و در اين عرصه کشورهايي موفق خواهند بود که فرصتهاي شغلي را تنها به چارچوب جغرافيايي خود محدود نسازند، بلکه فضاي کاري وسيعي به وسعت جهان در ذهن خود داشته باشند.
اما واقعاً چه ابزار يا وسيله‌اي مي‌تواند چنين فضاي گسترده‌اي را فراهم نمايد؟ فناوري اطلاعات و در رأس آن اينترنت پاسخ اين سوال را به آساني داده است. کاربردهاي گوناگون اينترنت طي دهه اخير سبب شده است تا اين امکان ارتباطي فرضيه‌اي را که در گذشته با شک و ترديد تحت عنوان «دهکده جهاني» مطرح مي‌شد، امروز براي ساکنان زمين به واقعيتي ملموس تبديل نمايد. امکانات منحصر به فرد اينترنت سبب پيدايش شکل جديدي از تجارت شد که امروزه به نام تجارت الکترونيک شناخته شده است. انجام تعاملات تجاري به صورت پيوسته5 و سهولت در پرداخت و دريافت وجوه سبب ايجاد تحولي شگرف در شکل و ماهيت تجارت گرديده است.
همه اين امکانات و توانمندي‌ها به دست توانمند کساني به وجود آمده اند که فکري خلاق و ذهني با استعداد داشته اند. اينان کارآفرينان واقعي هستند؛ چرا که نه تنها سبب خود اشتغالي و اشتغال زايي براي مجموعه‌هاي انساني وابسته به خودشان شده اند، بلکه ميليونها فرصت شغلي را نيز تنها با اتصال به اينترنت براي ميليونها نفر از ساکنان اين کره خاکي فراهم ساخته اند. بنا بر اين از يک سو با فناوري اطلاعات به عنوان بستر اشتغال زاي جهاني روبرو هستيم و از سوي ديگر با کارآفريناني مواجه مي‌شويم که هر روز فرصت‌هاي جديدي را براي جويندگان شغل و کار در فضاي مجازي ايجاد مي‌نمايند. اين کارآفرينان طيف وسيعي را از ارائه کنندگان خدمات و محصولات در اينترنت تا برنامه نويسان و متخصصان فناوري اطلاعات در بر مي‌گيرند. بنابراين، اقتصاد دنياي امروز بر پايه نوآوري، خلاقيت و استفاده از دانش به ويژه دانش اطلاعات و ارتباطات استوار است. چنين اقتصادي را اقتصاد مبتني بر دانش يا اقتصاد دانش‌محور6 مي‌گويند.
در اين مقاله از يك سو به تشريح مشاركت فناوري اطلاعات در کارآفريني پرداخته مي‌شود و از سوي ديگر تعامل دو سويه ميان اين دو مورد بررسي قرار مي‌گيرد. در پرتوي مباحث مطرح شده، کوشش مي‌شود تصويري روشن از توانمندي‌هاي بالقوه و بالفعل اين فناوري در ايجاد فرصتهاي نوين شغلي ارائه گردد. اميد است مطالب مطرح شده در اين مقاله بتواند در تصميم سازي‌ها و تدابيري که احتمالاً به منظور رفع مشکل بيکاري اتخاذ خواهند شد، مورد بهره‌برداري قرار گيرد.
2- کارآفريني چيست، کارآفرين کيست؟
کارآفريني موضوعي است که از اواخر قرن بيستم مورد توجه محافل آموزشي کشورهاي جهان قرار گرفته است. بررسي تاريخ ادبيات کارآفريني مؤيد آن است که اين واژه اولين بار در تئوري‌هاي اقتصادي و توسط اقتصاد دانان ايجاد شده و سپس وارد مکاتب و تئوري‌هاي ساير رشته‌هاي علوم گرديده است.
کانتيلون7 (1755) که ابداع کننده واژه کارآفريني است، کارآفرين را فردي ريسک‌پذير مي‌داند که کالا را با قيمت معلوم خريداري مي‌کند و با قيمت نامعلوم مي‌فروشد. جين بپتيست سي8 کارآفرين را هماهنگ کننده و ترکيب کننده عوامل توليد مي‌داند اما ويژگي خاصي را براي او در نظر نمي‌گيرد (استيونسون و جاريلو 1990). به عبارت ديگر فردي بايد عوامل توليد (زمين، نيروي کار و سرمايه) را جهت توليد، تجارت يا ارائه خدمات ترکيب کند که به اين شخص «کارآفرين» و به کار او «کارآفريني» گفته مي‌شود (عابدي 1380).
يکي ديگر از تعاريف کامل و جامع کارآفريني توسط شومپيتر9 ارائه شده است. وي در کتاب خود با عنوان «ئئوري توسعه اقتصادي» بين مفهوم واژه نوآوري10 و اختراع11 تفاوت قائل شده است و نوآوري را استفاده از خطرپذيري اختراع براي ايجاد يک محصول يا خدمت تجاري مي‌داند. به نظر وي نوآوري عامل اصلي ثروت و ايجاد تقاضاست. بنابراين کارآفرينان مديران يا مالکاني هستند که با راه اندازي يک واحد توليدي- تجاري از اختراع بهره‌برداري مي‌کنند (زيلاگي و والاس 1987).
با توجه به تعاريف ارائه شده در اين خصوص مي‌توان گفت کارآفرين کسي است که:
کار و شغل ايجاد کند.
خوداشتغالي و ديگر اشتغالي ايجاد کند.
ارزش افزوده ايجاد کند.
محصولات يا خدمات جديد به وجود آورد.
خلاقيت و نوآوري کاربردي داشته باشد.
با خطرپذيري، فعاليت‌هاي توليدي و اقتصادي انجام دهد.
نيازها را شناسايي و آنها را برآورده سازد.
فرصت‌ها را به دستاورد‌ها تبديل کند.
منابع و امکانات را به سوي هدف هدايت کند.
براي تقاضاهاي بالقوه محصول بيافريند (پيش بيني در عرضه و تقاضا).
ايده خلاق را به ثروت تبديل کند.
3- انواع کارآفريني
در يک نگاه کلي مي‌توان کارآفريني را به دو نوع اساسي تقسيم نمود. کارآفريني فردي و کارآفريني سازماني (موسوي 1387). اگر نوآوري و ساخت محصولي جديد يا ارائه خدماتي نو با توجه به بازار، حاصل کار فرد باشد؛ آن را کارآفريني فردي و اگر حاصل تلاش يک تيم در سازماني باشد؛ آن را کارآفريني سازماني مي‌نامند.
بسياري از کارآفرينان کار خود را در قالب ايجاد شرکت‌هاي کوچک و متوسط12 (SMEها) شروع مي‌نمايند. اين شرکت‌ها سهم به سزايي در توسعه صنايع پيشرفته وايجاد اشتغال داشته و نسبت به شرکت‌هاي بزرگ از انعطاف پذيري بالايي برخوردارند. لذا بسياري از دولت‌ها متقاعد شده اند که بايد بستر رشد را براي واحدهاي کوچک و متوسط در قالب انکوباتورها13 (مراکز رشد فناوري)، پارک‌هاي صنعتي و فناوري فراهم نمايند و آنها را تا زماني که بتوانند به صورت يک شرکت مستقل وارد بازار شوند، حمايت کنند. در کشورهاي جنوب شرقي آسيا 95% کل بنيادهاي اقتصادي و صنعتي کشورها را SMEها تشکيل داده و به عنوان رکن اساسي در اقتصاد و اشتغال اين کشورها تاثيرگذارند (موسوي 1387).
4- مشارکت فناوري اطلاعات در کارآفريني
امروزه روشن شده است كه اطلاعات و ارتباطات دو قدرت مهم هستند. اين دو هم خود ارزش دارند و هم ارزش بوجود مي‌آورند. فردي كه از بازراهاي مختلف و قيمت اجناس در آن بازراها اطلاع داشته باشد يا از گذشته و آينده بازار باخبر باشد، تصميمات بهتري را براي رسيدن به سود بيشتر مي‌تواند بگيرد. اطلاعات علاوه بر ارزش ذاتي، جنبه ديگري دارد كه به دانش منتهي مي‌شود و در مكانيزم تصميم‌گيري و انجام بهتر آن اثر مي‌گذارد. ارتباطات نيز مانند اطلاعات ارزشمند بوده و ارزش افزوده‌اي متناسب با اندازه و نوع ارتباطات نصيب افراد مي‌كند.
اطلاعات و ارتباطات دو ابزار اساسي مورد نياز هر فعاليت كارآفريني هستند. كارآفريني در انزوا و بدون حمايت نهادها، سازمان‌ها و انسان‌ها امكان‌پذير نيست. كارآفريني مستلزم كشف يك نياز اجتماعي است. و كشف نيازهاي اجتماعي به شناخت اجتماع، نيازهاي آن و بافت فرهنگي و اجتماعي و اقتصادي آن وابسته مي‌باشد. در شناسايي نياز هر فعاليت كارآفرينانه، ايده‌پرداز يا تئوريسين مي‌بايست نسبت به محيط بينش و بصيرت داشته باشد و بداند چه راه‌حل‌هايي براي رفع‌آن نياز، در نقاط ديگري از دنيا ارائه شده است. بنابراين اطلاعات و دانش مانند ارتباطات از ملزومات هر فعاليت كارآفريني است.
فناوري اطلاعات و در رأس آن اينترنت شرايط تازه‎اي را پديد آورده است كه در آن توليدكنندگان، تامين‎كنندگان، فروشندگان و مشتريان، و تقريباً همة عوامل دست‎اندركار يك چرخة اقتصادي قادرند در يك فضاي مجازي مشترك با يكديگر در ارتباط باشند و به تبادل اطلاعات، خدمات، محصولات و پول بپردازند. اينترنت تئوري‎ها و نظريات جديدي را به ميان آورده است كه يكي از آنها اشتغال پيوسته14 است.
در اين نوع اشتغال فرد شاغل کار خود را با استفاده از امکانات رايانه‌اي انجام مي‌دهد و حاصل کار را (که مي‌تواند محصولي مانند يک نرم افزار يا خدمتي نظير کاوش باشد) از طريق اينترنت در اختيار کارفرما يا مشتريان قرار مي‌دهد. جالب تر آنکه دريافت دستمزد يا پرداخت مبالغ نيز با استفاده از اينترنت و از طريق مجاري اعتباري اينترنتي نظير حسابهاي اينترنتي و کارتهاي اعتباري صورت مي‌گيرد. مجموعه اين فعاليت‌ها و تعاملات در قالب آنچه که امروزه تجارت الکترونيک ناميده مي‌شود، قابل بررسي است.
در حقيقت تجارت الكترونيكي يكي از نمودها و كاربردهاي ويژه فناوري اطلاعات است و هم اكنون حجم وسيعي از تعاملات بازرگاني در كشورهاي پيشرفته به شيوه الكترونيكي صورت مي‎پذيرد. بر اساس آمارهاي رسمي‌اعلام شده، تجارت الكترونيكي آمريكا طي سال 2002 بالغ بر 6/1 هزار ميليارد دلار بوده است كه پيش بيني مي‎شود در سال 2006 به 1/7 هزار ميليارد دلار برسد. تجارت الكترونيكي مالزي در سال ، 7/13 ميليارد دلار بود كه پيش بيني مي‌شود در سال 2006 به بيش از 158 ميليارد دلار خواهد رسيد (شهيدي 1387). بديهي است كه رسيدن به چنين حجم‎هاي دلاري در تجارت الكترونيكي بر اساس برنامه‎ريزي‎ و استفاده از فرصتهاي تجاري امكانپذير خواهد بود.
شركت‌هايي مانند Yahoo، eBay،Amazon و ديگران در مدت كوتاهي توانسته‌اند ارزش بسياري را كسب نمايند. آمارها نشان مي‌دهد كه در طي 5 سال آخر قرن گذشته ارزش برخي از اين شركت‌ها بيش از 200 برابر شده است (ويلسون 1999). كارآفريني در اينترنت به اين موارد خلاصه نمي‌شود و موارد بسياري خصوصاً در زمينه نرم‌افزارهاي مبتني بر شبكه و همچنين محتويات شبكه وجود دارد. كارآفرينی در شيوه‌هاي جذب مشتريان اينترنتي، بازاريابي اينترنتي، همكاري‌ها و شبكه‌هاي مجازی، واقعيت مجازي، آموزش و كار از راه دور و … همه و همه گستردگي كارآفرينی در عصر اطلاعات را نشان مي‌دهند.
اينترنت شبكه‌اي مجازي است كه تا حد زيادي مستقل از محل مي‌باشد. اين شبكه بازاري بدون مرز است كه مي‌توان به راحتي در آن تجارت نمود. براي اين منظور مي‌بايست افراد كارآفرين با ايده‌هايي نو، شركت‌هايي اينترنتي را تاسيس كنند و پس از مدتي كه ارزش فوق‌العاده‌اي يافتند آنها را بفروشند.
گسترش روز افزون اينترنت در عرصه‌هاي گوناگون خدمات که بر مبناي پيدايش نيازهاي جديد صورت مي‌گيرد، سبب شده است تا هر روز افراد بيشتري جذب اين بازار کار مجازي شوند و شانس خود را در يافتن مشاغل مناسب امتحان کنند. مؤسسات، سازمانها و نهادهاي خصوصي و دولتي در همه کشورها بر آن شده اند تا معرفي محصولات و خدمات خود را در بستر اينترنت انجام دهند، از اين رو اولين نيازي که فرا روي آنها قرار مي‌گيرد؛ مراجعه به افرادي است که از دانش و مهارت كافي براي انجام چنين فعاليت‌هايي برخوردار باشند. طبيعي است که امروز نمي‎توان مؤسسه‎اي را عاري از متخصصان فناوري اطلاعات يافت. ورود رايانه و فناوري‎هاي مرتبط با آن به بازار کار و تجارت و کاربرد روز افزون تعاملات اينترنتي سبب شده است که بازاري دائمي براي متخصصان فناوري اطلاعات به وجود آيد. بنا براين فناوري اطلاعات به عنوان يک پديده به نوبه خود سبب کارآفريني در حوزه‌هاي مختلف گرديده است.
5- ويژگي‌هاي مؤثر فناوري اطلاعات در كارآفريني
فناوري اطلاعات با برخورداري از ويژگي‌ها و قابليت‌هاي مختلف توانسته است انعطاف پذيري شايان توجهي را در زمينه كارآفريني از خود نشان دهد. همين ويژگي‌ها سبب افزايش كارايي اين فناوري در امر كارآفريني و ايجاد اشتغال شده اند. در يك نگاه كلي مي‌توان به برخي از اين ويژگي‌ها اشاره نمود:
5-1- افزايش سرعت
محاسبه و پردازش سريع اطلاعات و انتقال فوري آن، زمان انجام كار را كاهش و در نتيجه بهره‌وري را افزايش مي‌دهد. فناوري اطلاعات امكان جستجو و دستيابي سريع به اطلاعات را نيز فراهم مي‌كند.
5-2- افزايش دقت
در مشاغل مبتني بر انسان دقت انجام كار متغير است؛ درحاليكه فناوري اطلاعات دقتي بالا و ثابت را تامين و تضمين مي‌كند. در انواع فعاليت‌هاي پردازشي و محاسباتي دقت كامپيوتر به مراتب بيشتر از انسان است.
5-3- كاهش اندازة فيزيكي مخازن اطلاعات
با توسعة فناوري اطلاعات و بكارگيري آن ديگر لزومي به حمل و نگهداري حجم زيادي از كتاب‌هاي مرجع تخصصي وجود ندارد. به راحتي مي‌توان در هر ديسك فشرده اطلاعات چندين كتاب را ذخيره نموده و يا آنكه منابع مورد نياز را از طريق شبكه‎هاي رايانه‎اي دريافت نمود.
5-4- رفع برخي از فسادهاي اداري
استفاده از فناوري اطلاعات شفافيت در انجام كارها را افزايش مي‌دهد و بسياري از واسطه‌ها را حذف مي‌كند. اين دو مزيت كليدي منجر به رفع برخي از فسادهاي اداري خصوصاً در سطوح پايين مي‌شوند.
5-5- ايجاد امكان كار تمام وقت
به كمك فناوري اطلاعات بسياري از استعلام‌ها و مراجعات افراد و غيره از طريق شبكه‌هاي كامپيوتري و به صورت خودكار انجام مي‌گيرد. بنابراين مي‌توان به صورت بيست و چهار ساعته از آن بهره گرفت.
5-6- ايجاد امكان همكاري از راه دور
مخابرات، تلفن، تله كنفرانس، ويدئو كنفرانس و همچنين سيستم‌هاي همكاري15 ، تبادل الكترونيكي داده‌ها16 و غيره نمونه‌هايي از كاربردهاي فناوري اطلاعات در اين زمينه هستند.
5-7- كاهش هزينه‌هاي سيستم يا سازمان
با توجه به موارد فوق به خصوص افزايش سرعت كه باعث انجام تعداد كار بيشتر مي‌شود و انجام كار تمام‌وقت، بهره‌وري سيستم افزايش مي‌يابد و در نتيجه باعث كاهش مقدار زيادي از هزينه‌ها مي‌گردد.
6- وضعيت فعلي و آينده در بازار کار فناوري اطلاعات
گزارشي که اخيراً توسط مجمع فناوري اطلاعات آمريکا براي سال 2003 تهيه و ارائه شد، روشن ساخت در آينده تقاضا براي نيروي کار فناوري اطلاعات (IT) در کشورهاي در حال رشد رو به فزوني خواهد گذاشت و در کشورهاي پيشرفته کاهش خواهد يافت (حجازي 1383). همچنين در گزارش مذکور آمده است که تفاوتهاي چشمگيري ميان روشهاي شرکت‌هاي IT و غير IT در رسيدگي به نيازهاي نيروي کار وجود دارد، از جمله تمايل به صادر نمودن متخصصان معيني از مشاغل IT به كشورهاي خارجي.
در حال حاضر از هر 10 نفر کارمند IT ، 9 نفر در بانکها، شرکت‌هاي بيمه، کارخانه‌هاي توليدي و ديگر سازمانهاي غير IT کار مي‌کنند. بررسي جديدي که توسط مجمع فوق الذكر به عمل آمده است، نشان مي‌دهد که نه تنها اکثريت کارکنان IT در خارج از صنعت IT فعاليت دارند، بلکه ديدگاه و اميدهايي که از دو گروه کارکنان IT و غير IT وجود دارد، کاملًا متفاوت است. در سالهاي گذشته مشاغل IT با يک ضريب رشد دو رقمي به عنوان راهي براي پيشرفت مطرح بودند، حداقل براي کساني که به دنبال سريع ترين روش استخدام بودند. اکنون نسبت به سالهاي قبل چيزهاي زيادي تغيير کرده است، حتي اقتصاد هم روند بهبود خود را خيلي آرام و به تدريج طي مي‌کند.
امکان استخدام خارج از صنعت IT مطمئن‌تر به نظر مي‌رسد و به آشفتگي کمتري دچار مي‌شود. شرکتهاي غير IT استعداد بيشتري در استخدام نيروي کار مطابق برنامه‌هاي خود دارند و مشاغل را به ندرت به خارج از کشور منتقل مي‌کنند، ضمن آنکه روند افزايش حقوق در آنها طبيعي تر است و پرداخت ما به التفاوت يا مساعده به پرسنلشان را قطع نمي‌کنند.
واقعيت در آمريکا اين است که شرکت‌هاي آي‌تي 41219 نفر از کارمندان خود را بين فصل اول سال 2002 و فصل اول سال 2003 اخراج کردند که اين رقم در مورد شرکتهاي غير IT بالغ بر 438924 بود. استخدام در شرکتهاي IT طي يک دوره 12 ماهه همچنان ناچيز بود. اين داده‌ها به معناي آن هستند که نيروي کار IT در كشورهاي پيشرفته و صنعتي در حال ثبات و استقرار است.
بازار نرم مشاغل IT نشان دهنده اين حقيقت بوده است که از هر چهار شرکت سه شرکت مي‌گويند طي دوازده ماه گذشته تغييري در پرداخت حقوق کارکنان IT خود نداشته‌اند. 76 درصد از شرکت‌هاي غير IT و 49 درصد از شرکت‌هاي IT که اين تغيير را داده اند، مي‌گويند طي سال گذشته پرداخت‌ها را افزايش داده اند. فقط 8 درصد از شرکت‌ها که دست به کار شده اند، مي‌گويند که طي 12 ماه گذشته پرداختهايشان همچنان در سطح پاييني قرار داشته است. شرکت‌هاي IT بيش از 20 برابر بيشتر از اين رقم نسبت به شرکت‌هاي غير IT سهم داشته اند. 17 درصد از شرکتها مي‌گويند که براي تغيير در پرداخت‌ها برنامه ريزي کرده اند و اين کار را در ارتباط با کارکنان IT طي 12 ماه آينده انجام خواهند داد. 65 درصد از شرکتهاي IT مي‌گويند دستمزدها را افزايش خواهند داد، در حاليکه 11 درصد مي‌گويند حقوقها را کاهش خواهند داد (حجازي 1383).
اما در کنار اين واقعيت‌ها افق‌هاي اميد بخشي نيز به چشم مي‌خورند. همانطور که اقتصاد تعداد فزاينده‌اي از متقاضيان واجد شرايط کار را به وجود آورده است، مديران کارفرما نيز مي‌توانند در پرکردن مشاعل خود آزادي انتخاب بيشتري داشته باشند. در اواخر دهه 1990 و در بازارهاي رقابتي، کارفرمايان بيشتر مايل به دادن آموزش رسمي و گرفتن تجربه مشخص کاري بودند. با نرمتر شدن بازار، کارفرمايان نيز بيشتر مايل به جذب آموزش و تجارب کاري ويژه شدند. اکنون شرکتها مي‌خواهند مشاغل IT خود را به چند دليل به خارج از کشور منتقل کنند. اين دلايل شامل نياز به بومي سازي گسترده محصولات و خدمات، توانايي استفاده از اختلافات زماني و جغرافيايي براي ايجاد شيفت‌هاي دوم يا سوم کاري به عنوان وسيله‌اي جهت باز نگه داشتن بازارها و نيز يک استراتژي براي کاهش هزينه‌ها مي‌باشد. از آنجايي که طبيعت شرکت‌هاي خارجي جمعيت‌هاي نيروي کاري IT را بيش از گذشته پيچيده ساخته است، تعادل سنتي ميان هزينه و کيفيت به تدريج از ميان مي‌رود. در نتيجه، توسعه خارجي مشاغل بيشتر به عنوان يک گزينه مطرح مي‌شود و کارفرمايان بيشتري اين راه حل را در ارتباط با انواع بيشتري از مشاغل IT در نظر مي‌گيرند.
7- نتيجه گيري
ملاحظه شد كه فناوري اطلاعات تحولات زيادي در كليه فعاليت‌هاي اجتماعي ازجمله كارآفريني بوجود آورده و به عنوان مهمترين ابزار كارآفريني مدرن مورد توجه قرار گرفته است. همچنين كارآفريني در فناوري اطلاعات پهنه وسيعي براي فعاليت دارد. كارآفريني لازمة توسعه فناوري و توسعه فناوري بستر كارآفريني است. بنابراين با يك تعامل دو سويه ميان اين دو مواجه هستيم و بر اساس اهميت نقش بسترساز كارآفريني، وظيفه نهاد‌هاي مسئول مدني و اجتماعي مشخص مي‌شود. دولتها بايد بستر كارآفريني در حوزه فناوري اطلاعات كه همان شبكه‌هاي ارتباطي و اطلاعاتي مي‌باشد را توسعه دهند و تقويت كنند و امكان دسترسي آسان همگان به اين شبكه‌ها را فراهم نمايند. ضمن اينكه فرهنگ استفاده از شبكه‌ها را ايجاد كرده و گسترش دهند و قوانين و مقررات لازم را تدوين و اجرا نمايند.
از سوي ديگر در بخشهاي خصوصي شرکت‌هاي IT در حال افزايش کارکنان پشتيباني فني هستند و اين نشان دهنده آن است که همواره در ارتباط با محصولات يا برنامه‌هاي جديد نيازمند نيروهاي انساني تازه نفس هستند. اين گونه فعاليتها علاوه بر آنكه سبب رشد سرمايه IT مي‌شوند، جذب منابع انساني را نيز در پي دارند. بنابراين به نظر مي‌رسد اين شرکت‌ها بتوانند فراتر از اهداف استخدامي خود بروند و سهم بيشتري در كارآفريني داشته باشند. همچنين انتقال مشاغل IT به خارج مي‌تواند به عنوان يكي از قابليت‌هاي بالقوه بازار كار فناوري اطلاعات در نظر گرفته شود.

پي نوشت ها :
 

1. Unemployment
2. Enterpreneurship
3. Information Society
4. Economic Development Engine
5. Online
6. Knowledge-based Economy
7. Cantillon
8. Jean Baptiste Say
9. Schumpeter
10. innovation
11. invention
12. Small & Medium Enterprises
13. Incubators
14. Online Employment
15. Collaboration systems
16. Electronic Data Interchange
 

منابع
حجازي، سيد عليرضا. 1383. برر سي وضعيت منابع انساني فعال در حوزه فناوري اطلاعات ايالات متحده. http://www.systemgroup.net .
شهيدي، مهدي. 1387. تجارت الكترونيكي ابزاري براي كاهش شكاف ديجيتالي. عصر ارتباط تيرماه 22.
عابدي، رحيم. 1380. نقش كارآفرينان در تحول خلاق سازمانهاي اداري. مجله دانشكده ادبيات و علوم انساني دانشگاه اروميه دوره اول، پاييز 1.
موسوي، سيد محمود.1387 . نقش كارآفريني در توسعه صنعتي و اقتصادي. رهيافت بهار 29.
Stevenson, H. H. and Jaarillo, J.C. 1990. A Paradigm of Entrepreneurship, Entrepreneurial Management. Strategic Management Journal 11, 17- 27.
Szilagy, A.D and Wallace, M.J. 1987. Entrepreneurship.
Wilson, J. 1999. How Information Technology Entrepreneurship has changed the world? http://www.jackmwilson.com/eBusiness/ITE.htm
ارسالي از طرف کاربر محترم : sabamm



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط