کوتاه وگويا در باب کار مضاعف
پيغمبر(ص) گفت: « مَنِ استَوي يَوماء فَهو مَغبُون؛ هر که را دو روز چون هم بود- يعني از طالبان - وي اندر غبني (1) ظاهر بود».(2)
هجويري
قومي به جدّ وجهد نهادند وصل دوست
قومي دگر حواله به تقدير مي کنند(3)
حافظ شيرازي
دوام مجاهدت
مجاهده از ميان برمگير! اگر مشاهده مي طلبي، بدان که مشاهده (4) نه بهاي مجاهده است؛ بلکه مشاهده بر اندازه مجاهده است.(5)
خواجه عبدالله انصاري
کس بار مشاهدت نچيند
تا تخم مجاهدت نکارد(6)
سعدي شيرازي
تن به کسب ودل با مولا
تن به کسب مشغول دار، ودل با مولي تعالي. ناوَه(7) برگردن نهِ وگردن زير ناوه آر، که وي اين کار را شايد.(8)
ابومنصور اوزجندي
قدر وقت
قدر وقت ارنشناسد دل وکاري نکند
بس خجالت که از اين حاصل اوقات بريم(9)
حافظ شيرازي
فرصت غنيمت است غنيمت رها مکن
بشنو نصيحتي ونصيحت رها مکن(10)
شاه نعمت الله ولي
سعديا عمر عزيز است به غفلت مگذار
وقت فرصت نشود فوت مگر نادان را
سعدي شيرازي
تير فرصت درکمان جهد توست
مي رود تير ازکمان انديشه کن (11)
اوحدي اصفهاني
جستن وکوشيدن
طلب، جستن وکوشيدن است.(12)
خواجه عبدالله انصاري
چيزها از رنج فراز آيد واز کاهلي بشود، وآن رنجي که خود بري، برش(13) را خود خوري.(14)
يوسف بن علي مستوفي
به راه باديه رفتن به از نشستن باطل
که گر مراد نيابم به قدر وسع بکوشم
سعدي شيرازي
مقام واقعي انسان
تورا زکنگره عرش مي زنند صفير
ندانمت که دراين دامگه چه افتاده است
که اي بلند نظر شاه باز سدره نشين
نشيمن تونه درکنج محنت آباد است
حافظ شيرازي
ترک تنبلي وتن پروري
از تنبلي ننگ داشته باش؛ زيرا تن پروري شاگرد بدبختي است.(15)
قابوس بن وشمگير
تن آسايي مانع خوشي
تن آسايي وکاهلي دور کن
بکوش وز رنج تنت سور کن
که اندر جهان گنج بي رنج نيست
کسي را که کاهل بودگنج نيست
که چون کاهلي پيشه گيرد جوان
بماند منش پست وتيره روان
فردوسي طوسي
تنبلي عامل فساد
خود را از تنبلي گوشمالي دادن، بسيار سودمند است؛ زيرا گفته اند : سستي وتنبلي موجب فساد آدمي است.(16)
آنچه از رنج وکوشش به دست مي آيد، به علت تنبلي وغفلت از دست دادن خوب وخردمندانه نيست؛ که هنگام نيازمندي ، پشيماني سودي ندارد.(17)
قابوس بن وشمگير
محصول کاهلي
هر که او تخم کاهلي کارد
کاهلي کافريش بار آرد(18)
سنايي غزنوي
عمر رو به بطالت
کام خود آخر عمر از مي ومعشوق بگير
حيف اوقاف که يک سر به بطالت برود(19)
حافظ شيرازي
کار امروز به فردا نيفکندن
بنفشه با شقايق درمناجات
همي مي گفت: في التأخير آفات(20)
نظامي گنجه اي
از امروز کاري به فردا ممان
چه داني که فردا چه زايد زمان
گلستان که امروز آمد به بار
تو فردا چني (21) گل نيايد به کار (22)
فردوسي طوسي
بهره گيري از جواني
بهره خويش از روزگار جواني بردار که چون پير شوي نتواني .
روزگار شباب غنيمت شمار وضايع مگذار؛ چه ليل ونهار بي اختيار تو را به منزل موحش پيري خواهند رسانيد.(23)
شاه شجاع
$سرمايه عمر
به يقين دان که توخود خواجه بازرگاني
به تجارت زعدم آمده درشهر وجود
هست اين مايه تو عمر گران مايه تو
تا بدين مايه وسرمايه به دست آري سود(24)
بهاء الدوله
پي نوشت ها :
1- غبن: زيان
2- کشف المحجوب، ص 307.
3-غزليات حافظ،شماره 200
4- مشاهد: ديدار، ديدار حضرت حق.
5- مجموعه رسائل خواجه عبدالله انصاري، ج1، ص232.
6- ديوان اشعار سعدي، ترجيع بند.
7- ناوه: وسيله چوبي اي به شکل قايق کوچک که کارگران مصالح ساختماني، به ويژه گل را در آن حمل مي کنند.
8- اين برگ هاي پير(مرتع الصّالحين) ، ص 129.
9- ديوان حافظ، ص 291، غزل 373.
10- ديوان شاه نعمت الله ولي، ص 490.
11- کليات اوحدي اصفهاني (مراغه اي)، ص 322.
12- صد ميدان ، ص 61.
13- بر: ثمره.
14- خردنامه، ص 40.
15- پند پدر (بازنويسي قابوس نامه)، ص 84.
16- همان، ص33.
17- همان.
18- بار آوردن: ثمر دادن، محصول دادن؛ خلاصه حديقه (برگزيده حديقة الحقيقة)، ص 16.
19- غزليات حافظ، غزل شماره 222.
20- کليات خمسه حکيم نظامي گنجه اي ، ص 390.
21- چني: چيني.
22- شاهنامه، ص 67.
23- انيس الناس، ص 413.
24- هدية الخير، شرح عرفاني احاديث نبوي، ص 87.
/ع