الگوی برتر (4)

HO: بين بالا بودن مدرك تحصيلي دبيران دين و زندگي و سطح الگوپذيري دانش آموزان مقطع متوسطه رابطه وجود ندارد. HI: بين بالا بودن مدرك تحصيلي دبيران دين و زندگي و سطح الگوپذيري دانش آموزان مقطع متوسطه رابطه وجود دارد. از آنجايي كه متغيرهاي مدرك تحصيلي دبيران و الگوپذيري دانش آموزان، از نوع رتبه‌اي (مقوله‌اي) مي‌باشند، براي بررسي رابطه بين اين دو متغير، از آزمون استقلال مجذور خي استفاده، نتايج آن در جدول هاي زيرآورده شده است.
چهارشنبه، 13 بهمن 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
الگوی برتر (4)

 الگوی برتر (4)
الگوی برتر (4)


 

نويسنده:علي اشرف حيدري*
عباسعلي شاملي**




 
ب: يافته هاي استنباطي پژوهش

1. فرضيه اول پژوهش
 

HO: بين بالا بودن مدرك تحصيلي دبيران دين و زندگي و سطح الگوپذيري دانش آموزان مقطع متوسطه رابطه وجود ندارد.
HI: بين بالا بودن مدرك تحصيلي دبيران دين و زندگي و سطح الگوپذيري دانش آموزان مقطع متوسطه رابطه وجود دارد.
از آنجايي كه متغيرهاي مدرك تحصيلي دبيران و الگوپذيري دانش آموزان، از نوع رتبه‌اي (مقوله‌اي) مي‌باشند، براي بررسي رابطه بين اين دو متغير، از آزمون استقلال مجذور خي استفاده، نتايج آن در جدول هاي زيرآورده شده است.

جدول 9: فراواني و درصد الگوپذيري دانش آموزان بر حسب مدرك تحصيلي دبيران
 

         سطح الگو پذیری
تحصیلات دبیر

سطح الگو پذیری دانش آموز

مجموع

کم

متوسط

زیاد

لیسانس

فراوانی

5

63

282

350

درصد

1.4

18

80.6

100

فوق لیسان

فراوانی

2

9

39

50

درصد

4

18

78

100

مجموع

فراوانی

7

72

321

400

درصد

1.8

18

80.3

100

جدول 10: نتايج آزمون استقلال خي دو
 

                    آماره ها
آزمون

مقدار

درجه آزادی

سطح معنا داری

خی دو (کای اسکوئر

1.689

2

0.430 P=

با توجه به نتايج جدول مزبور، چون مقدار به دست آمده براي آماره مجذور خي (383 /6) در سطح 5 0 /0 و با درجه آزادي 2 از مجذور خي جدول ( 991 / 5) بيشتر است (41 0 / 0 =p و 24= df و 383 /6 = 2 X )، نتيجه مي‌گيريم كه بين فراواني هاي مشاهده شده و مورد انتظار تفاوت معنادار وجود دارد. در نتيجه، فرضيه HO رد وفرضيه HI تأييد مي شود. براين اساس و با توجه به درصدهاي محاسبه شده در جدول 10 و ضريب همبستگي كندال به دست آمده ( 122 / 0)، چنين استنباط مي‌كنيم كه بين بالا بودن مدرك تحصيلي دبيران دين و زندگي و سطح الگوپذيري دانش آموزان مقطع متوسطه رابطه مستقيم معنادار وجود دارد.

2 – فرضيه دوم پژوهش HO :
 

بين بالا بودن تجربه دبيران دين و زندگي و سطح الگوپذيري دانش آموزان مقطع متوسطه رابطه وجود ندارد .
Hi : بين بالا بودن تجربه دبيران دين و زندگي و سطح الگوپذيري دانش آموزان مقطع متوسطه رابطه وجود دارد.
با توجه به اينكه متغيرهاي تجربه دبيران و الگوپذيري دانش آموزان، از نوع رتبه‌اي (مقوله‌اي) مي‌باشند، براي بررسي رابطه بين دو متغير، از آزمون استقلال مجذور خي استفاده و نتايج آن در جدول هاي زير آورده شده است.

جدول 11 : فراواني و درصد الگوپذيري دانش آموزان بر حسب تجربه دبيران
 

         سطح الگو پذیری
تجربه  دبیر

سطح الگو پذیری دانش آموز

مجموع

کم

متوسط

زیاد

1تا 7سال

فراوانی

31

40

4

75

درصد

41.3

53.3

5.3

100

8تا 14 سال

فراوانی

38

41

6

85

درصد

44.7

48.2

7.1

100

15تا 21سال

فراوانی

59

78

8

145

درصد

40.7

53.8

5.5

100

22تا 30سال

فراوانی

42

44

9

95

درصد

44.2

46.3

9.5

100

مجموع

فراوانی

170

203

27

400

درصد

42.5

50.8

6.8

100

جدول 12: نتايج آمون استقلال خي دو
 

         آماره ها
آزمون

مقدار

درجه آزادی

سطح معنا داری

خی دو (کای اسکوئر

2.741

6

P=0.841

با توجه به نتايج جدول مزبور، چون مقدار به دست آمده براي آماره مجذور خي (741 / 2 ) در سطح 5 0 / 0 و با درجه آزادي 6 از مجذور خي جدول (59 / 12) كمتر است ( 741 / 0 = p و= dF و 741 / 2 =X 2 )، نتيجه مي‌گيريم كه بين فراواني هاي مشاهده شده و مورد انتظار تفاوت معنادار وجود ندارد. در نتيجه، فرضيه Ho تاييد و فرضيهHI رد مي‌شود. به عبارت ديگر، بين بالا بودن تجربه دبيران دين و زندگي و سطح الگو پذيري دانش آموزان مقطع متوسطه رابطه وجود ندارد.

3.فرضيه سوم پژوهش
 

HO : بين ميزان توجه و پايبندي دبيران دين و زندگي به آداب، سنن و اعتقادات ديني و مذهبي و سطح الگوپذيري دانش آموزان مقطع متوسطه رابطه وجود ندارد.
H1: بين ميزان توجه و پايبندي دبيران دين و زندگي به آداب، سنن و اعتقادات و سطح الگوپذيري دانش آموزان مقطع متوسطه رابطه وجود دارد.
از آنجا كه متغيرهاي ميزان توجه و پايبندي دبيران و الگوپذيري دانش آموزان، از نوع رتبه‌اي (مقوله‌اي) مي‌باشند، براي بررسي رابطه بين اين دو متغير، از آزمون استقلال مجذور خي استفاده، و نتايج آن در جدول هاي زير آورده شده است.

جدول 13: فراواني و درصد الگوپذيري دانش آموزان بر حسب ميزان توجه و بايبندي دبيران
 

         سطح الگو پذیری
میزان پایبندی دبیر

سطح الگو پذیری دانش آموز

مجموع

 

 

کم

متوسط

زیاد

 

كم

فراوانی

3

9

17

29

 

 

درصد

10.3

31

58.6

100

 

متوسط

فراوانی

2

40

74

116

 

 

درصد

1.7

34.5

63.8

100

 

زياد

فراوانی

10

44

201

255

 

 

درصد

3.9

17.3

78.8

100

 

مجموع

فراوانی

15

93

292

400

 

 

درصد

3.8

23.3

73

100

جدول14: نتايج آمون استقلال خي دو و ضريب همبستگي كندال
 

                    آماره ها
آزمون

مقدار

درجه آزادی

سطح معنا داری

خی دو (کای اسکوئر

18.999

4

P=0.001

ضریب همبستگی کندال

0.178

-

P= 0.001

با توجه به نتايج جدول، چون مقدار به دست آمده براي آماره مجذور خي (999 / 18) در سطح 1 0 / 0 و با درجه آزادي 4 از مجذور خي جدول (27 / 13 )
بيشتر است (1 00 / 0 =p و 4= df و 999 /18 = 2 X )، نتيجه مي‌ گيريم كه بين فراواني هاي مشاهده شده و مورد انتظار تفاوت معنادار وجود دارد. در نتيجه، فرضيه Ho رد و فرضيه H1 تأييد قرار مي‌گيرد. بر اين اساس و با توجه به درصدهاي محاسبه شده در جدول 1 – 4 و ضريب همبستگي كندال به دست آمده ( 178 / 0)، چنين استنباط مي‌‌كنيم كه بين ميزان توجه و پايبندي دبيران دين و زندگي به آداب، سنن و اعتقادات و سطح الگوپذيري دانش آموزان مقطع متوسطه رابطه مستقيم وجود دارد.

4- فرضيه چهام پژوهش
 

HO : بين آراستگي ظاهري دبيران دين و زندگي و سطح الگوپذيري دانش آموزان مقطع متوسطه رابطه وجود دارد.
H1: بين آراستگي ظاهري دبيران دين وزندگي وسطح الگو پذيري دانش آموزان مقطع متوسطه رابطه وجود دارد.
با توجه به اينكه متغيرهاي آراستگي ظاهري دبيران و الگوپذيري دانش آموزان، از نوع اسمي و رتبه‌اي ( مقوله‌اي) مي‌باشند، براي بررسي رابطه بين اين دو متغير، از آزمون استقلال مجذور خي استفاده، و نتايج آن در جدول هاي زير آورده شده است.

جدول 15: فراواني و درصد الگوپذيري دانش آموزان بر حسب آراستگي ظاهري دبيران
 

         سطح الگو پذیری
آراستگی دبیر

سطح الگو پذیری دانش آموز

مجموع

کم

متوسط

زیاد

بلی

فراوانی

16

92

229

337

درصد

4.7

27.3

68

100

خیر

فراوانی

13

24

26

63

درصد

20.6

38.1

41.3

100

مجموع

فراوانی

29

116

255

400

درصد

7.3

29

63.8

100

جدول 16: نتايج آزمون استقلال خي دو و ضريب همبستگي وي کرامر
 

                    آماره ها
آزمون

مقدار

درجه آزادی

سطح معنا داری

خی دو (کای اسکوئر)

26.539

2

P= 0.001

ضریب همبستگی وی (V ) کرامر

0.258

-

P=0.001

با توجه به نتايج جدول، چون مقدار به دست آمد براي آماره مجذور خي (539 /26) در سطح 1 0 / 0 و با درجه آزادي 2 از مجذور خي جدول ( 21 / 9) بيشتر است (1 00 / 0 = p و
2 = df و 239 / 26 =X^2)، نتيجه مي‌گيريم بين فراواني هاي مشاهده ده و مورد انتظار، تفاوت معنادار وجود دارد. درنتيجه، فرضيه Ho رد و فرضيه H1 تأييد مي‌شود. بر اين اساس و با توجه به درصدهاي محاسبه شده در جدول 16 و ضريب همبستگي وي كرامي به دست آمده (258 / 0)، چنين استنباط مي‌كنيم كه بين آراستگي ظاهري دبيران دين و زندگي و سطح الگوپذيري دانش آموزان مقطع متوسطه رلبطة مستقيم وجود دارد.

5 – فرضيه پنجم پژوهش
 

Ho : بين شيوه تدريس دبيران دين و زندگي و سطح الگوپذيري دانش آموزان مقطع متوسطه رابطه وجود دارد.
H1: بين شيوه تدريس دبيران دين و زندگي وسطح الگوپذيري دانش آموزان مقطع متوسطه رابه وجود دارد.
از آنجايي كه متغيرهاي شيوه تدريس دبيران و الگوپذيري دانش آموزان از نوع رتبه‌اي (مقوله‌اي) مي باشند، براي بررسي رابطه بين اين دو متغير، از آزمون استقلال مجذور خي استفاده، و نتايج آن در جدول هاي زير آورده شده است

جدول 17: فراواني و درصد الگوپذيري دانش آموزان بر اساس شيوه تدريس دبيران
 

 

 

         سطح الگو پذیری
شیوه تدریس دبیر

سطح الگو پذیری دانش آموز

مجموع

کم

متوسط

زیاد

نامناسب

فراوانی

2

20

20

42

 

 

درصد

4.8

47.6

47.6

100

 

تا حدودي مناسب

فراوانی

1

51

81

133

 

 

درصد

0.8

38.3

60.9

100

 

مناسب

فراوانی

1

57

167

225

 

 

درصد

0.4

25.3

74.2

100

 

مجموع

فراوانی

4

128

268

400

 

 

درصد

1

32

67

100

 

جدول 18: نتايج آزمون استقلال خي دو و ضريب همبستگي وي كرامر
 

                    آماره ها
آزمون

مقدار

درجه آزادی

سطح معنا داری

خی دو (کای اسکوئر)

19.565

4

P=0.001

ضریب همبستگی کندال

0.185

-

P=0.001

با توجه به نتايج جدول بالا، چون مقدار به دست آمده براي آماره مجذور خي (565 / 19) در سطح 1 0/ 0 و با درجه آزادي 4 از مجذور خي جدول (27 / 13) بيشتر است (1 00 / 0= P و 4 =df و 565 / 19 =2 x)، نتيجه مي‌گيريم كه بين فراواني هاي مشاهده شده و مورد انتظار تفاوت معنادار وجود دارد. در نتيجه، فرضيه HO
رد وفرضيه H1 تأييد مي‌شود. بر اين اساس و با توجه به درصدهاي محاسبه شده در جدول 17 و ضريب همبستگي كنوال به دست‌آمده (185 /0)،
چنين استنباط مي‌كنيم كه بين شيوه تدريس دبيران دين و زندگي و سطح الگوپذيري دانش آموزان مقطع متوسطه رابطه مستقيم وجود دارد.

پي نوشت ها :
 

* دانشجوي مقطع كارشناسي ارشد اخلاق دانشگاه پيام نور
**استاديار مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني قدس سره
 

منبع:اسلام و پژوهش هاي تريبيتي ش 3
ادامه دارد...



 

 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط