بازار بزرگ و قیصریه ی اصفهان (1)
شهرباستانی اصفهان به تأیید اغلب ایران شناسان و باستان شناسان جهان،یکی از معتبرترین شهرهای اسلامی جهان است و درجهان اسلام جایگاه و معروفیت خاص دارد.این شهررا از دیرباز نیمه جهان گفته اند. ازاین اصطلاح بامسما و افتخاری که تاریخ به اصفهان ارزانی داشته،شهروندان اصفهانی بسیارخشنودند،اما این اصطلاح نه فقط به دلیل زیبایی های طبیعی که زاینده رود به آن هدیه کرده،بلکه به علت دارا بودن آثارهنری و نقش سیاسی، اقتصادی و فرهنگی به اصفهان اطلاق شده است.آثار تاریخی و هنری اصفهان،این شهر را در ردیف یکی از میراث های فرهنگی جهان در آورده،به طوری که یونسکو آن را هم تراز چند شهرمهم و زیبای جهان در آورده، و به عنوان یکی ازگنجینه های فرهنگی با ارزش جهان ثبت کرده و حفظ و حراست آن را به جهانیان توصیه نموده است. اصفهان به منزله ی موزه ای ست که باید در حفظ و حراست آن کوشید.این شهر زیبا، متعلق به شهروندان اصفهان نیست و حتی به عنوان یک شهرجهان اسلام نیز تلقی نمی شود؛ بلکه گوهری ست گرانبها که به تمام جهان تعلق دارد و بی دلیل نیست که این شهر با یازده شهر زیبا و تاریخی دنیا خواهرخواندگی دارد.(2)
آثارتاریخی به شهر اصفهان خصیصه ی ویژه ای بخشیده است که این شهر را از سایر شهرهای ایران متمایز می کند. به همین سبب هرگاه سخنی از شهراصفهان به میان آمده،صحبت ازبنای مساجد،مدارس، امام زاده ها،بقعه ها،کاخ ها،خانه ها، برج ها، حمام ها،پل ها بوده است که همه ی آنها به صورت سازه های واحد و به عنوان یک مونوگرافی معماری مورد مطالعه قرار گرفته اند،اما هرگزبه الگو و اصول شهرسازی و یا استخوان بندی شهر که بر محور بازاراستواراست و به صورت یک مجموعه و عناصرشهری وسیع در ساختار فضایی شهراصفهان نقش مهمی داشته، یا توجهی نشده و یا اگرعنایتی هم به آن مبذول گردیده،گذرا و اندک بوده است.دراین مقاله کوشش نویسنده برآن است که بازار اصفهان را ازنظر ساختار فضایی به خواننده معرفی نماید.ناگفته نماند که بازار اصفهان با آن همه عظمتی که دارد،دراین مقاله ی کوتاه نمی گنجد،لکن مطلب حاضر پیش درآمدی برای آشنایی علاقه مندان به بازاراصفهان است.
بازار و جهان اسلام
[wirth.E./1968/101]
واژه ی بازار می تواند تأکید بیش تری بر ایرانی بودن این عنصرشهری باشد که از زبان فارسی وارد سایرزبان های دنیا گردیده است.(3)این اصطلاح هم به مجموعه ی بازارو هم به هریک از رسته ها اطلاق می شود؛مانند بازار کفاش ها و بازار زرگرها.
بازاراصفهان را باید یکی ازبزرگ ترین و جالب ترین بازارهای شهرهای ایران و حتی جهان اسلام دانست،کم ترشهری بازاری به باشکوهی بازاراصفهان دارد. بازاراصفهان ازنظرفعالیت های اقتصادی ومبادلات کالا،هرگز یارای برابری با بازار تهران را ندارد و یا ازدید طرح فضای معماری و هماهنگی عناصرمختلف و مجتمع بودن مراکز تجاری به پای بازار تبریز نمی رسد،اما ازنظراصالت،قدمت و معماری و هنرهای زیبا بی همتاست.
بازاراصفهان از روزگاران باستان تا به امروز به صورت نمایشگاهی، نمونه هایی ازهمه ی دانایی ها و توانایی های انسان ها رادربرداشته است و مطالعه در این مورد روشنگرمطالبی در همه ی ابعاد را در برداشته است و مطالعه در این مورد روشنگرمطالبی در همه ی ابعاد زندگی بشری ست.بازار شهرهای اسلامی به ویژه بازاراصفهان جلوگاه هنرهای زیبا از قبیل معماری، نقاشی، خوش نویسی، گرافیک، کاشی کاری، تئاتر، موسیقی و ادبیات بوده است. بازار اصفهان در طول تاریخ به ویژه درسه دوران تاریخی(آل بویه ،سلاجقه، صفویه) امکان رقابتی سالم را برای هنرمندان، صنعتگران و صاحبان حرف گوناگون فراهم آورده و به موجبات پیشرفت و تعالی مشاغل مختلف خصوصاً هنرهای زیبا بوده است و در طی ده قرن گذشته، پیوسته مرکز تجارب فنی،خدماتی و علمی بوده و ازنسلی به نسل دیگر انتقال یافته است. دردنیای قدیم یا به عبارت دیگر، در دنیای قبل ازصنعتی شدن جوامع، بازار همه ی شئون زندگی انسان ها را در بر می گرفت و درحقیقت خلاصه ی زنده ی جامعه ی بزرگ بشری به شمار می آمده است. به همین دلیل است که بزرگان ادب فارسی از دیرباز تاکنون،به دنیا به چشم بازاری بزرگ می نگریسته اند و بی دلیل نیست که مولانا می گوید:
گنج بی مار و گل بی خار نیست
شادی بی غم دراین بازار نیست
بازاراصفهان علاوه بر مرکز اقتصادی، بنیادی ست اجتماعی که آن را به محل پیوندها و مبادلات فرهنگی-اجتماعی تبدیل کرده و نقش اقتصادی و تبادل کالایی در کناراین نقش مهم قرار گرفته است. طبیعی ست که بازاراصفهان به دلیل داشتن وجه اجتماعی درساختارهای مختلف اقتصادی، سیاسی و فرهنگی تأثیرگذاشته است. نقش بازاراصفهان درتحولات سیاسی گذشته، به ویژه درحوادث یک قرن اخیرجامعه ی ما پیوند بیشتری خورده است.
تأثیر فرهنگ و تمدن مغرب زمین انسجام و عملکرد بازارها را تحت الشعاع قرار داده و صنعتی شدن جوامع بشری به خیابان کشی های عریض و طویل درشهرها منجر گردیده و مغازه هایی در بیرون از ساختار کلی بازار، نوعی تناقض درونی میان صاحبان مراکز فعالیت شان پدید آورده و نوعی ناسالمی را در شهر ایجاد کرده است.
نقش عوامل جغرافیایی در تکوین بازار اصفهان
سه شهر تهران، مشهد و تبریز در مقاسه با اصفهان در منطقه ی معتدل تری قرار دارند.اصفهان شهری ست واحه ای و در منطقه ی خشک و نیمه خشک واقع شده و به صورت حوزه ی فرورفته ای است که اطراف آن را ارتفاعات زاگرس و رشته کوه های مرکزی احاطه کرده اند. این شهر نه تنها بزرگ ترین شهر خشک و کم باران ایران است،بلکه یکی از بزرگترین شهرهای خشک و کم باران دنیا به حساب می آید که ارتفاع آن از سطح عمومی دریاها 1560 تا 1600 متر است.
جغرافی دانان اعتقاد دارند که به حز عوامل اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و دینی، عوامل آب و هوایی نیز در شکل گیری کالبدی و پیدایش بازار به صورت مسقف، نقش مؤثری داشته اند و اصولاً میان اقلیم و ساخت کالبدی شهرهای اسلامی، رابطه ی بسیار نزدیکی وجود دارد. اگر به پراکندگی جغرافیایی بازارهای سنتی مسقف در سطح جهان توجه کنیم،شهرهای خاورمیانه و شمال آفریقا ازنظرآب و هوایی بر روی کمربند صحاری نیم کره ی شمالی واقع شده اند و بیشترآن ها،دارای آب و هوای گرم و خشک هستند.
اشعه ی خورشید در این منطقه که می توان به آن نام جهان اسلام را اطلاق کرد بسیار قوی و نافذ است و گاهی گرد و غبار هوا از نفوذ گرمای آن می کاهد، تابش خورشید به صورت مستقیم و انعکاس حرارتی آن بسیار محسوس است.سایه ها ی طبیعی در طول سال بسیارکم است.به همین دلیل، رطوبت نسبی در سطح پایینی قرار دارد و تأثیر این نوع اقلیم در بافت شهری این مناطق، فشردگی خاصی را ایجاد کرده است تا انسان ها از تأثیر آفتاب در امان باشند.
فشردگی ساختمان در قسمت های مختلف بازار مشاهده می شود، ولی گاهی کاروان سراها،سراها،مساجد و مدارس و سایر عناصر که دارای محوطه ی وسیع و باز هستند، این فشردگی را به هم می زنند. شبکه ی بازار که همان معابر عمومی مسقف هستند،نسبتاً باریک اند و در حقیقت معماری آن هابا اقلیم منطقه هماهنگی دارد، به این معنی که داخل بازار برای خریداران و فروشندگان اقلیم مناسب و مطلوبی را در فصول گرم و سرد سال ارائه می کند. داخل بازارحتی درمناطق کویری، حاضران خویش را از توفان های مهیب توأم با گرد و خاک در امان دارد.اصفهانی که مطالعه ی بازار آن در اختیار ماست،بر روی کمربند اقلیم مناطق خشک با آفتاب فراوان قرار دارد؛ به طوری که ساعات آفتابی این شهردر طول سال، حدود 3180 ساعت برآورد می شود. درجه ی حرارات متوسط آن 16/54 درجه و حداکثر مطلق 41/4 درجه و حداقل مطلق آن به 13/2- درجه ی سانتیگراد می رسد. تعداد روزهای یخ بندان در سال، 74/5 روز و میزان بارندگی سالیانه ی آن 125 میلی متراست. تأثیر چنین اقلیمی را در پیدایش بازارهای مسقف چون اصفهان نباید فراموش کرد.
آزمون بسیار کوچک علمی نگارنده در اصفهان این موضوع را کاملاً به ثبوت رساند: درجه ی حرارت میدان نقش جهان (وسط میدان) در تاریخ 24 مرداد ماه سال 1348، ساعت15،دقیقاً36 درجه سانتی گراد بود، در حالی که داخل بازار بزرگ 26 درجه ی سانتی گراد حرارت داشت. در زمستان به تاریخ29 دی ماه سال 1349، ساعت 8 صبح برودت هوا در میدان نقش جهان(میدان امام) 3- درجه ی سانتیگراد بود، ولی داخل بازار قنادها و چهار سوی شاه، درجه ی حرارت، 5 درجه ی سانتیگراد بود؛ یعنی اختلاف درجه ی حرارت بین 10 درجه و 8 درجه به ترتیب در تابستان وزمستان بوده است.
مطالعات جدید ما نشان می دهد که در 19 دی ماه سال 1973=19 ژانویه ی 1995 م. ساعت 8 صبح، دمای هوا در بیرون از بازار 2/8- بوده، در حالی که داخل بازار، 5 درجه سانتی گراد بالای صفر بوده است(اختلاف دما 7/8 درجه سانتی گراد) و در تاریخ 12 مرداد ماه سال 1373=3 آگوست 1995م. ساعت 15 و 30 دقیقه، درجه حرارت در بیرون بازار 36/2 درجه ی سانتیگراد، در صورتی که در داخل بازار، 26 درجه رانشان می داد، یعنی داخل بازار، 10 درجه خنک تر از بیرون بازار بوده است. با این مطالعات میدانی به این نتیجه می رسیم که داخل بازار در فصول گرما و یا سرد سال و یا بارندگی های زمان قدیم حتی تا نیم قرن قبل، یعنی پیش ازصنعتی شدن شهر، مکان بسیار مطلوبی برای خریداران و یا فروشندگان بوده است.
بازار اصفهان و پیدایش شهر
ماکسیم سیرو، دانشمند فرانسوی تصویری زیباتر از تکوین و پیدایش راه های اصفهان ترسیم نموده است:دشت کهن سال اصفهان پس از پشت سر گذاشتن رژه ی سربازان هخامنشی با لشکرکشی اسکندر روبه رو می شود؛ اما چیزی نمی گذرد که این سلاح های جنگی جای خود را به کاروان های شتر می دهند که حامل کالاهای تجاری پر رونق( میان یونان و سرزمین افسانه ای هند) بودند. پارت ها و ساسانیان نیز بر رونق تجاری آن افزودند،اما دیری نپایید که در مقابل حملات اعراب از پای در آمدند. اصفهان در جلب رضایت فاتحان جدید کوتاهی نکرد و آن ها را مجذوب خود ساخت و به صورت پایگاهی در آمد که بتوانند از آن جا برای یورش های بعدی آماده شوند. قبایل بسیاری در دره های نزدیک که هنوز سبز و خرم بودند، سکنا گزیدند.(4)[ماکسیم سیرو/1357 /7 ]
زبان عربی نیز بعدها متداول گردید و بازرگانان ثروتمند بغداد نیزاصفهان را توقفگاه مناسب خویش تشخیص دادند. اهمیت نظامی-اقتصادی اصفهان برای فاتحان سلجوقی و سپس مغول و امیرتیمور مشهورگردید،ولی طولی نکشید که همه ی این ها رنگ ایرانی به خود گرفتند و به جای کشتارو غارت،به سیاست اسکان و زراعت پرداختند.ازاین دوره،آثار بی شماری به یادگارمانده است و ازآن تاریخ به بعد، اصفهان به یک چهارراه بزرگ ترانزیت جهانی تبدیل شد.
در مورد توسعه ی ارتباطات و مواصلات دوره ی صفویه سخن بسیاراست،لکن آثار تاریخی قابل توجهی چون کاروان سراها، سراها،تیمچه ها،بازارها همه ازشکوفایی ارتباطات آن عصرحکایت دارند.دراین دوره علی رغم گشایش راه های دریایی و رقابت های شدید بین راه های خشکی و دریایی، راه های داخلی کشورنقش اقتصادی بسیار مهم خود را ایفا نمودند.اما اصفهان و به ویژه بازارآن،بعد ازسقوط این سلسله در مقابل رویدادهای سیاسی،مقاومت تجاری و ارتباطی خود را ازدست داد.درقرون اخیر نیز این سیر نزولی را باید به صنعتی شدن و تجارت اندیشیده ی غرب نسبت داد که با توسعه ی ارتباطات دریایی و هوایی و راه آهن،شبکه ی راه های ارتباطی اصفهان محدود ترو منحصر به دادوستدهای محلی گردید،تا به دهه های اخیرنزدیک شدیم که شهراصفهان باردیگر رو به رشد و توسعه نهاد،ازاین رو،می توان گفت که اصفهان شکوفایی تجارت خویش را دوباره باز می یابد و احتمال دارد که درآینده نقش مواصلاتی دوره ی صفویه باردیگرتکرار شود،بدون شک،توسعه ی راه ها تأثیر بزرگی درحفظ و پایداریس بازار اصفهان خواهد داشت.
پي نوشت ها :
1-استاد دانشگاه اصفهان.
2-خواهرخواندگی که امروزه بر زبان ها افتاده است،عهد و پیمانی ست که بین دو شهر بسته می شود. این عمل موقعی انجام می پذیرد که نوعی اشتراکات بین دو شهر دیده شود وبه دنبال آن ارتباطات فرهنگی-اقتصادی خاصی بین آن ها پدید می آید.اما چرا خواهرخوانده؟ چون واژه شهر یک اسم مؤنث مجازی است واز این رو به هم پیمانان دو شهر،خواهرخوانده گویند. اصفهان در حال حاضر به عنوان یکی از ده شهر تاریخی دنیا منظورشده است. آثار تاریخی آن از جمله میدان نقش جهان(میدان امام) به عنوان یکی ازمیراث های بزرگ بشری شناخته شده است.تصورنگارنده بر این است که بازار اصفهان به ویژه بخش صفوی آن واقع در میدان نقش جهان نقش به سزایی در ارزیابی های میراث فرهنگی شهر و یا میدان نقش جهان داشته است. شهر اصفهان تا امروز (1381 ه.ش ) با ده شهر قدیمی ومعروف دنیا به قرار زیر دوستی و مودت بسته است:فلورانس در ایتالیا، سن پترزبورگ در روسیه، شیان در چین، یاش در رومانی، ایروان در ارمنستان، هاوانا در کوبا، فرایبورگ در آلمان، کوالالامپور در مالزی، بارسلونا در اسپانیا،و شهرکویت که خواهر خوانده اصفهان به شمارمی آیند. در جهت تقویت این نوع روابط فرهنگی -اقتصادی پیشنهادهای مختلفی شده است.ازآن جمله تأسیس بازارچه ای به نام بازارچه ی ملل به منظور به نمایش گذاردن صنایع دستی و هنری و سنت های فراموش شده ی هر یک از خواهرخوانده ها و یا پیشنهاد تاسیس باغ ملل درامتداد پارک ناژوان در جنوب اصفهان[حمیدرضا وارثی/1381 /30 ]
3-واژه ی بازار درزبان پهلوی واچارwachar و در فارسی میانه وازارwazar و در گویش گیلیکی نظنری، واکارwacr و باچارBajar سمنانی و سنگسری واجارwajar و در گویش شهمیرزادی باجارBajar است واژه ی بازاردربیش تر زبان های اروپایی مانند انگلیسی،فرانسه،آلمانی،اسپانیایی،ایتالیایی و روسی ازپرتغالی به کاررفته و پرتغالی ها این لغت را ازایرانیان گرفته اند. ] برهان قاطع/جلد اول/218 ] درترکیه بازار را چارشی که ازچهارسوی فارسی گرفته شده.درممالک عرب زبان،بازار را سوق که به معنی خیابان است و اززبان بابلی قدیم به یادگارمانده است و یک واژه آرامی است، گرفته اند.
4-منطقه ی عربستان در شمال غربی اصفهان، بخش نجف آباد واقع شده و هموار به نام «عربستان» نامیده می شده است. این منطقه محل اردوهای اعراب در دوران تسلط آن ها به این سرزمین بوده است که چهارپایان را در آن جا پرورش می دادند و بعد از آموزش جنگجویان به سوی مقصد حرکت می کرده اند.
منبع:نشریه دانش نما ،شماره 169-167
ادامه دارد...
/ع