ديابتيها 3 جورند
نويسنده: دکتر سيدحميد حسيني
بيماري ديابت در اثر ناتواني بدن در توليد انسولين يا کاهش يا عدم اثر انسولين در سوخت و ساز مواد قندي پديد ميآيد. امروزه ديابت يکي از مهمترين مشکلات بهداشتي، درماني، اجتماعي و اقتصادي جهان است؛ به طوري که گفته ميشود بيش از 150 ميليون نفر در دنيا به آن مبتلا هستند.
جاي دور نرويم؛ در کشور خودمان نيز بيش از دو ميليون نفر به اين بيماري دچار هستند. از آنجا که خود بيماران عمدهترين نقش را در درمان ديابت به عهده دارند کسب اطلاعات لازم درباره ديابت به شيوههاي گوناگون آموزشي از اهميت خاصي برخوردار است اما اين، همه ماجرا نيست. خيلي از ديابتيها درباره بيماريشان طور ديگري فکر ميکنند. همراه با ما سفر کنيد به دنياي شيرين ديابتيها.
1- گروه اول ديابتيها افرادي هستند که نسبت به سلامت و بيماري خود بيتفاوت هستند. آنها عموما هيچ اقدامي براي کنترل قند خونشان انجام نميدهند. نه به دکتر مراجعه ميکنند، نه آزمايش ميدهند، نه ورزش ميکنند و نه تغذيه سالمي دارند. بالا بودن قند خون در طول چند سال قطعا عوارض خطرناکي را براي آنها به دنبال خواهد داشت. آنها زماني به فکر کنترل ديابت ميافتند که يا چشم خود را از دست بدهند يا سکته کنند يا کليهشان از کار بيفتد يا پايشان زخم شود و مجبور به قطع آن شوند!
در اين گروه از ديابتيها، بسيار زيادند افرادي که پشيمان ميشوند که چرا زودتر به فکر نيفتاده بودند تا با کمي توجه ديابت را مهار کنند؛ زماني که کنترل ديابتشان خيلي سادهتر از اين حرفها بود.
2-گروه دوم، افرادي هستند که در ظاهر ديابت خود را کنترل ميکنند؛ مثلا به پزشک مراجعه ميکنند، قرص ميخورند يا انسولين ميزنند. آنها تصور ميکنند قرص خوردن يا انسولين زدن به تنهايي کافي است. تصور ميکنند فقط با خوردن داروهاي گياهي قندشان کنترل ميشود. بر اين باروند که چون خيلي ورزش ميکنند و يا رژيم سخت دارند، قندشان کنترل ميشود. به عبارت ديگر اين افراد به اشتباه تصور ميکنند که قند خون خود را کنترل ميکنند.
خوردن قرص، ورزش، مراجعه به پزشک و تغذيه صحيح هيچکدام به تنهايي براي مهارکردن واقعي ديابت کافي نيست. به علت نداشتن آگاهي صحيح از چگونگي کنترل واقعي ديابت، عمده افراد کشور ما در اين گروه قرار دارند. متاسفانه اين افراد نيز با گذشت زمان دچار عوارض خواهند شد. اگر ياد بگيريم چه کنيم، کنترل ديابت سادهتر از اين حرفها خواهد بود.
3-گروه سوم، افرادي هستند که با شرکت در کلاسهاي آموزش ديابت، مطالعه نشريات معتبر سلامت و اختصاص وقت کمي به اين موضوع، ديدگاه جديدي در برخورد با ديابت پيدا ميکنند و انگيزه پيدا کرده تا اقدام به کنترل صحيح بنمايند. اين افراد به درستي بين دارو، ورزش و تغذيه خود تعادل برقرار ميکنند. ميدانند چه ميزان ورزش کنند، چه مقدار غذا و از چه غذاهايي بخورند.
همچنين با اندازهگيري قند خون در منزل، تلاش ميکنند تجربه خود و بدن خود را در خصوص تاثير قند بهتر بشناسند. اين افراد به طور مکرر و منظم به پزشک مراجعه کرده و براي انجام آزمايشها و معاينات دورهاي و پيشگيرانه ديابت به آزمايشگاه مراجعه ميکنند.
شما جزو کدام گروهيد؟
لحظهاي تامل کنيد و ببينيد که هم اکنون شما در کدام گروه قرار داريد. منطق به ما حکم ميکند که خود را در گروه سوم قرار دهيم اما به راستي چگونه ميتوانيم به اين هدف برسيم؟ يک ديابتي در گروه سوم قرار ميگيرد؛ اگر:
قندهاي ناشتاي او کمتر از 130 و قندهاي 2 ساعات بعد از غذايش کمتر از 180 باشد.
آزمايش HbA1c را هر سه ماه انجام دهد و نتيجه آن کمتر از 7 درصد باشد. چنين بيمار ديابتيکي با هر بار انجام اين آزمايش براي معاينه به پزشکش مراجعه ميکند.
چربي و فشار خونش طبيعي باشد.
اهل سيگار نباشد و اگر هست، لااقل مصرف سيگارش را محدود کند.
براي معاينه ته چشم، هر سال به متخصص شبکيه چشم مراجعه کند.
چرا آموزش ديابتيها مهم است؟
مهم نيست که هم اکنون در کدام گروه قرار داريد؛ مطمئن باشيد شما هم ميتوانيد در گروه سوم قرار بگيريد. رمز کليدي براي ورود به گروه سوم اين است که ديابت را بشناسيم و ياد بگيريم، آموزش ببينيم، مطلع شويم، انگيزه پيدا کنيم و گام برداريم.
آموزش اصولي و صحيح به ما کمک ميکند تا ياد بگيريم که چگونه با داشتن يک رژيم آزاد، قند خونمان را کنترل کنيم. آموزش همچنين به ما انگيزه ميدهد که ورزش کنيم و ما را تواناتر ميسازد که در اين راه گام برداريم و موفق شويم.
منبع:www.salamat.com
/ع
جاي دور نرويم؛ در کشور خودمان نيز بيش از دو ميليون نفر به اين بيماري دچار هستند. از آنجا که خود بيماران عمدهترين نقش را در درمان ديابت به عهده دارند کسب اطلاعات لازم درباره ديابت به شيوههاي گوناگون آموزشي از اهميت خاصي برخوردار است اما اين، همه ماجرا نيست. خيلي از ديابتيها درباره بيماريشان طور ديگري فکر ميکنند. همراه با ما سفر کنيد به دنياي شيرين ديابتيها.
1- گروه اول ديابتيها افرادي هستند که نسبت به سلامت و بيماري خود بيتفاوت هستند. آنها عموما هيچ اقدامي براي کنترل قند خونشان انجام نميدهند. نه به دکتر مراجعه ميکنند، نه آزمايش ميدهند، نه ورزش ميکنند و نه تغذيه سالمي دارند. بالا بودن قند خون در طول چند سال قطعا عوارض خطرناکي را براي آنها به دنبال خواهد داشت. آنها زماني به فکر کنترل ديابت ميافتند که يا چشم خود را از دست بدهند يا سکته کنند يا کليهشان از کار بيفتد يا پايشان زخم شود و مجبور به قطع آن شوند!
در اين گروه از ديابتيها، بسيار زيادند افرادي که پشيمان ميشوند که چرا زودتر به فکر نيفتاده بودند تا با کمي توجه ديابت را مهار کنند؛ زماني که کنترل ديابتشان خيلي سادهتر از اين حرفها بود.
2-گروه دوم، افرادي هستند که در ظاهر ديابت خود را کنترل ميکنند؛ مثلا به پزشک مراجعه ميکنند، قرص ميخورند يا انسولين ميزنند. آنها تصور ميکنند قرص خوردن يا انسولين زدن به تنهايي کافي است. تصور ميکنند فقط با خوردن داروهاي گياهي قندشان کنترل ميشود. بر اين باروند که چون خيلي ورزش ميکنند و يا رژيم سخت دارند، قندشان کنترل ميشود. به عبارت ديگر اين افراد به اشتباه تصور ميکنند که قند خون خود را کنترل ميکنند.
خوردن قرص، ورزش، مراجعه به پزشک و تغذيه صحيح هيچکدام به تنهايي براي مهارکردن واقعي ديابت کافي نيست. به علت نداشتن آگاهي صحيح از چگونگي کنترل واقعي ديابت، عمده افراد کشور ما در اين گروه قرار دارند. متاسفانه اين افراد نيز با گذشت زمان دچار عوارض خواهند شد. اگر ياد بگيريم چه کنيم، کنترل ديابت سادهتر از اين حرفها خواهد بود.
3-گروه سوم، افرادي هستند که با شرکت در کلاسهاي آموزش ديابت، مطالعه نشريات معتبر سلامت و اختصاص وقت کمي به اين موضوع، ديدگاه جديدي در برخورد با ديابت پيدا ميکنند و انگيزه پيدا کرده تا اقدام به کنترل صحيح بنمايند. اين افراد به درستي بين دارو، ورزش و تغذيه خود تعادل برقرار ميکنند. ميدانند چه ميزان ورزش کنند، چه مقدار غذا و از چه غذاهايي بخورند.
همچنين با اندازهگيري قند خون در منزل، تلاش ميکنند تجربه خود و بدن خود را در خصوص تاثير قند بهتر بشناسند. اين افراد به طور مکرر و منظم به پزشک مراجعه کرده و براي انجام آزمايشها و معاينات دورهاي و پيشگيرانه ديابت به آزمايشگاه مراجعه ميکنند.
شما جزو کدام گروهيد؟
لحظهاي تامل کنيد و ببينيد که هم اکنون شما در کدام گروه قرار داريد. منطق به ما حکم ميکند که خود را در گروه سوم قرار دهيم اما به راستي چگونه ميتوانيم به اين هدف برسيم؟ يک ديابتي در گروه سوم قرار ميگيرد؛ اگر:
قندهاي ناشتاي او کمتر از 130 و قندهاي 2 ساعات بعد از غذايش کمتر از 180 باشد.
آزمايش HbA1c را هر سه ماه انجام دهد و نتيجه آن کمتر از 7 درصد باشد. چنين بيمار ديابتيکي با هر بار انجام اين آزمايش براي معاينه به پزشکش مراجعه ميکند.
چربي و فشار خونش طبيعي باشد.
اهل سيگار نباشد و اگر هست، لااقل مصرف سيگارش را محدود کند.
براي معاينه ته چشم، هر سال به متخصص شبکيه چشم مراجعه کند.
چرا آموزش ديابتيها مهم است؟
مهم نيست که هم اکنون در کدام گروه قرار داريد؛ مطمئن باشيد شما هم ميتوانيد در گروه سوم قرار بگيريد. رمز کليدي براي ورود به گروه سوم اين است که ديابت را بشناسيم و ياد بگيريم، آموزش ببينيم، مطلع شويم، انگيزه پيدا کنيم و گام برداريم.
آموزش اصولي و صحيح به ما کمک ميکند تا ياد بگيريم که چگونه با داشتن يک رژيم آزاد، قند خونمان را کنترل کنيم. آموزش همچنين به ما انگيزه ميدهد که ورزش کنيم و ما را تواناتر ميسازد که در اين راه گام برداريم و موفق شويم.
منبع:www.salamat.com
/ع