گفتگو با دکتر محمدولي سهامي درباره بدخوابي کوچولوها
بدخلقي و نقنقهايش، ماساژ چشمها و دراز کشيدن روي زمين و اشک ريختن، نمايشي است که شايد بچههاي شما که دوره نوپايي را ميگذرانند، هر شب پيش از خواب اجرا ميکنند. و با همه اين علايم متوجه ميشويد که او خوابش ميآيد اما کاش به همين سادگي و بدون گريه و زاري ميخوابيد! مشکلات بدخوابي او ذهن ما را درگير ميکند و موجب ميشود در طول روز، تحريکپذير و کمحوصله شويم. به دکتر محمدولي سهامي، فوقتخصص روانپزشکي کودک و خانواده و عضو هيات علمي دانشگاه علوم پزشکي تهران مراجعه کرديم و دکتر با همان لبخند آشنا گفتند سالها در انگليس طبابت کردم و شايد فقط 3، 4 مورد با خواب بچهها مشکل داشتند ولي اينجا اکثر والدين با خوابيدن کودکان مساله دارند! پرسيدم رمز موفقيت آنها چيست؟ و باب گفتگويمان باز شد و راهحلهاي ارزندهاي فرا گرفتم. گفتگوي خواندني ما را بخوانيد. گويا براي هر مشکل خواب شبانگاهي کودکان ما يک راهحل اجرايي وجود دارد که ما از آن غافل بودهايم.
آقاي دکتر، اغلب کودکان ما با اينکه خوابآلوده به نظر ميرسند تمايلي به خوابيدن ندارند و به هر بهانهاي قصد دارند لجبازي کرده و نخوابند. چرا؟
بچهها مانند ما بزرگترها نيستند. شايد جالب باشد بگويم بچهها وقتي ميخوابند که يا دلخور باشند و يا تنها.
زمان خواب براي آنها، به معني فرارسيدن زمان جدايي از شماست و درست به همين علت از آن ميگريزند. گاهي اوقات هم کودکان نوپا از خواب به عنوان ابزاري براي کنترل شما استفاده ميکنند تا حرف خود را به کرسي بنشانند اما با اينکه اين مشکل خواب، بسيار دردسرساز است ولي ميتوان آن را در مدت کوتاهي برطرف کرد. رمز موفقيت والدين در اين راه اجراي کامل قواعد است و به هيچوجه نبايد در آن کوتاهي کنند. شما بايد براي خواب کودک، زمان مشخصي را در نظر بگيريد و او بايد در آن زمان معين به اتاق خودش برود. در ابتداي برنامه، اگر هم خوابش نميآيد، ميتواند چراغ را روشن بگذارد و با عروسکش بازي کند ولي اجازه ندارد به بهانهاي از اتاق بيرون بيايد.
چگونه او را در زمان تعيين شده بخوابانيم؟ مگر به اين راحتي به رختخواب ميرود؟!
اول اينکه نبايد با فشار و عجله، ناگهان به کودک هجوم آورده و او را بخوابانيد. از سوي ديگر هم نبايد سهلانگاري کنيد تا او تصور کند توانايي تغيير آن را دارد. دوم يادتان باشد بچهها مفهوم زمان را نميدانند. پس شما بايد مانند ساعت گويا عمل کرده و برحسب سن کودک، با جملههايي مثل وقتي اين برنامه تلويزيون تمام شد، وقتي شام خورديم و غيره به او بفهمانيد زمان خواب نزديک است. حدود يک ساعت مانده به وقت خواب، تا حد امکان آرامش را حکمفرما کنيد و اين اعلام خواب را ده دقيقه پيش از خواب به وضوح و با انجام کارهاي مشارکتي با کودک ادامه دهيد. مثلا: «اون بالش رو بده، ملافه را بيارم، بخوابي!» و دايم از مشارکت او تعريف و تمجيد کنيد. بعضي بچهها دوست دارند زمان خواب قصهاي بگوييد. براي قصه گفتن حداکثر نيم ساعت در نظر بگيريد و مبادا با اصرار او اين زمان را افزايش دهيد. اگر فرزند بالاي 5/3 تا 4 ساله داريد ميتوانيد اين طور بگوييد که الان چراغ را خاموش ميکنم، شب به خير عزيزم و او را ببوسيد. اگر هم کوچکتر است به چشمانش نگاه نکنيد تا باب گفتگو را باز نکند و بهتر است رويش را به ديوار بگردانيد، شکم يا پشتش را آرام بماليد و به آرامي بگوييد ش،ش، ش تا او بخوابد.
بيشتر بچههاي ما به تنهايي نميخوابند و به نظرم نميتوانيم اين برنامه را اجرا کنيم. آيا ميتوان کودک را که يکساله است، در اتاقش خواباند؟
بله، شما بايد به تدريج وابستگي او را کم کنيد. با همين روشي که گفتم و اعلام اينکه وقت خواب است، بدون آنکه با او به رختخواب برويد يا لبتختش بنشينيد، با خاموش کردن چراغ و باز گذاشتن در اتاق خواب او، در سکوت بنشيند و منتظر بمانيد تا بخوابد. اگر خواست با شما صحبت کند، فقط بگوييد: «بخواب!» هر شب همين کار را تکرار کنيد تا او بداند روال شما قطعي است و تلاش بيهوده نکند و بخوابد. به عقيده من بهتر است پس از شش تا هشت ماهگي که شيرخواران غذاي کمکي ميخورند و نيازي به بيدار شدن آنها در طول شب نيست، او را در اتاق خودش بخوابانيد زيرا زماني که بزرگتر ميشود شما را دچار مشکل ميکند.
من فقط يکبار اين کار را کردم ولي او گريه ميکند. نميتوانم بيرحم شوم و ناديدهاش بگيرم؛ به خاطر همين، بلافاصله بغلش کردم.
تمام والدين به گريه کودک حساساند ولي بايد بين گريه ناشي از نياز واقعي او و گريهاي که ميخواهد قواعد را بشکند و اعتراض کند تفاوت قايل شويد. عدم پاسخ شما بيرحمي نيست چون به عنوان پدر و مادر بايد تمام نيازهاي کودک را برآورده کنيد. او نياز خود را نميشناسد و نميداند خواب خوب و مناسب چهقدر برايش مفيد است. از اين به بعد هر گاه نيمه شب صداي گريه منقطع او را شنيديد (اندکي گريه ميکند و صبر ميکند تا نتيجه را ببيند و دوباره گريه) کمي درنگ کرده و بر نگراني خود غلبه کنيد. به سراغش برويد و همان کار را انجام دهيد. پشتکار داشته باشيد تا به نتيجه برسيد. البته بايد اطمينان يابيد گريه او به خاطر بيماري، دندان درآوردن و يا درد نيست که رسيدگي خاصي را بخواهد.
براي بچههايي که بزرگتر هستند و از رختخواب بيرون آمده و يا عنوان ميکنند «سردمه!» يا «تشنمه!» چه کنيم؟
آن هم راهحل دارد. ابتدا سعي کنيد بهانههايش را براي بيرون آمدن از رختخواب خنثي کنيد. مثلا ليوان آب کنار تختش بگذاريد و غيره و سپس او را تا رختخوابش همراهي کنيد و بگوييد «وقت خواب است» و ببوسيدش و اتاق را ترک کنيد. اگر بار دوم و سوم اين کار را کرد و رختخواب را ترک کرد، بدون گفتن هيچ کلمهاي، با مهرباني، او را به اتاق ببريد. احساس بيرحمي نکنيد. يادتان باشد در حال آموزش خوابيدن به او هستيد، همين و بس. حتي ميتوانيد به ازاي هر شب خوابيدن خوب او، يک ستاره در جدول پاداشهايش در نظر بگيريد و اگر سه يا چهار ستاره گرفت، جايزهاي (عاقلانه! و نه دردسرساز) برايش در نظر بگيريد.
بعضي بچهها ميگويند که از تاريکي ميترسند و يا بهانههاي ديگر. ميتوانيم آنها را به رختخواب خودمان ببريم؟
خير. کودکي که هر شب در رختخواب والدينش ميخوابد، تصور نميکند که چون من ميترسم، نزد آنها ميخوابم بلکه فکر ميکند من و بابا و مامان هر سه ميترسيم پس دنيا جاي خطرناکي است! با اين اشتباه بزرگ دردسرهاي زيادي در آينده درست ميکنيد. علاوه بر به خطر افتادن حريم خصوصيتان و لحظاتي که بايد متعلق به شما باشد، در آينده بايد به ديگر بچهها هم امتياز خوابيدن در اتاقتان را بدهيد و هزار دردسر ديگر که بايد منتظرش باشيد. اگر فرزندتان از تاريکي ميترسد، استفاده از چراغ خواب يا روشن گذاشتن چراغ راهرو و باز گذاشتن در اتاقش مناسب است اما اجازه ندهيد با روشن کردن چراغ اتاقش، بهانه خوبي براي شکستن قواعد شما پيدا شود. يادتان باشد ترسهاي کودکان را باور کنيد و با حضور در کنار آنها براي مدت کوتاهي، اضطرابشان را بکاهيد اما خودتان از آنها نترسيد زيرا اين ترسها را به بچه نيز منتقل ميکنيد. ترس از تاريکي در بچهها زودگذر است و نبايد نگران شويد.
منبع: http://www.salamat.com