سرطان و مشکلات جنسي
نويسنده:دکتر غلامحسين قائدي*
نگاهي متفاوت به سرطان پستان، سرطان بيضه و سرطان دهانه رحم و تاثير این سرطان ها بر زندگي زناشويي
در تحقيقي که در سال 1998 ميلادي انجام شد، ديده شد که زندگي جنسي حدود يک سوم بيماران، يعني حدود 30 درصد افرادي که سرطان پستان ميگيرند، تحت تاثير قرار ميگيرد که عدد نسبتا بالايي است. تعدادي از اين افراد گفته بودند که مشکلاتشان ثانويه به علايم خود سرطان است؛ مانند درد و مشکلاتي که در مراحل چرخه زندگي جنسي دارند. بخشي از مشکلات نيز به همسر اين افراد برميگردد که ممکن است او را به خوبي نپذيرد يا عواملي مانند درمان، استرسهاي ناشي از بيماري، هزينهها و... ممکن است سبب مشاجرات و تنشهايي بين زوجين شود و زندگي زناشويي را مختل کند.
در تحقيق ديگري، ديده شد که ميزان بافتي که از پستان برميدارند، تاثير زيادي بر روابط زناشويي ندارد؛ بلکه آنچه مهم است سلامت رواني فرد و ميزان رضايت جنسياي است که قبل از عمل جراحي پستان داشته است. نکتهاي که نبايد فراموش کرد اين است که به هر حال افرادي که بافت بيشتري از پستانشان را از دست ميدهند، دچار نوعي نقص و اشکال در رابطه جنسي خود ميشوند. در مطالعات ديگري نيز ديده شده است که اگر از نظر روانشناسي، از دست دادن يک عضو براي فرد ايجاد اشکال کند، استفاده از پروتز و حفظ ظاهر بيروني در بهبود عملکرد جنسي وي موثر است. اين افراد از نظر رواني، راحتتر با اين مساله کنار آمده و عملکرد جنسي بهتري خواهند داشت.
در تحقيق ديگري که انجام گرفته، ديده شده است که بهرغم همه مشکلات مانند درد، خشکي واژن، کاهش ميل جنسي و... فعاليت جنسي 90 درصد از بيماران مبتلا به سرطان پستان ادامه پيدا کرده است اما ممکن است از نظر کيفيت و لذت مانند گذشته نباشد. نتايج مطالعه ديگري نيز نشان ميدهد که حدود 60 درصد اين افراد دچار کاهش ميل جنسي و 48 درصد دچار کاهش انگيزه جنسي ميشوند و همين امر سبب ميشود که گرچه ميل جنسي هم خوب باشد اما فرآيند جنسي به خوبي طي نشود. نکتهاي که ميتواند به اين بيماران کمک کند اين است که با همسر بيمار صحبت شود و زوج مورد بررسي و مشاوره قرار بگيرند تا هم از نظر مسايل رواني و هم از نظر مسايل جنسي مشاوره بگيرند و کيفيت زندگيشان را بهبود ببخشند.
در يک تحقيق مشخص شد، مهمترين تغييري که بيماران مبتلا به سرطان بيضه در روابط جنسي داشتند اين بود که تعداد روابط زناشويي آنها کاهش پيدا کرده بود. 35 درصد از آنها فکر ميکردند که اشکال در روابط بين همسرشان سبب شده است که مشکلات جنسي براي شان ايجاد شود و 65 درصد هم مشکلشان را ناشي از سرطان ميدانستند.
دهانه رحم يک عضو تناسلي است و اگر دچار مشکل شود زندگي جنسي هم دچار تغيير ميشود. پس براي اينکه زندگي جنسي را حفظ کنيم بايد از پاپاسمير شروع کنيم و به صورت دورهاي، بررسيهاي لازم را در اين زمينه انجام دهيم تا به سرطان و در نتيجه به مشکلات جنسي منجر نشود يا حتي اگر التهابي وجود دارد که در مراحل اوليه سبب درد در بيمار ميشود آن را برطرف کنيم تا مشکلات جنسي وي نيز حل شود. ضمن اينکه درمان سرطان دهانه رحم نيز مشکلاتي از قبيل درد به هنگام نزديکي، تنگي مجراي واژن، به وجود آمدن حالت فيبروتيک و... ايجاد ميکند که خود سبب مشکلاتي در روابط جنسي ميشود.
نکتهاي که بايد روي آن تاکيد کرد اين است که بعضي از خانمها تحت تاثير تبليغات غلطي که صورت ميگيرد، قرار گرفته و فکر ميکنند که هرکس فعاليت جنسياش را زودتر شروع کند، با احتمال بيشتري به سرطان دهانه رحم مبتلا ميشود. اين مساله سبب ميشود که افراد از ترس برچسب خوردن براي انجام پاپاسمير مراجعه نکنند و فکر کنند اگر تستشان مثبت شود، همه فکر ميکنند که فعاليت جنسيشان را زود شروع کردهاند و حالا مبتلا به سرطان شدهاند.
نکته مهم ديگر اين است که بعضي از خانمها فکر ميکنند که اگر پاپاسمير بدهند و بفهمند که سرطان دارند هم باروريشان دچار اشکال ميشود و هم بحث زندگي جنسيشان؛ و اگر دنبال انجام اين تست نروند، از نظر رواني راحتترند، در صورتي که اگر مشکلي ايجاد شده باشد، سريعتر تشخيص داده شده و درمان شروع ميشود و از مشکلات جنسي بيشتر، پيشگيري ميکنند اما اگر خانمها زود مراجعه نکنند، ممکن است سرطان پيشرفت کرده و فرصت درمان را از دست بدهيم و نه تنها مشکلات جنسي فرد بيشتر ميشود، بلکه سبب ميشود عواقب ناگواري مانند تهاجم سرطان به بافتهاي ديگر و حتي مرگ را براي فرد به همراه داشته باشد.
نکتهاي که بايد به آن خيلي تاکيد کرد اين است که اينها هم به هر حال جزيي از جامعه هستند و مثل همه افراد سالم به يک زندگي و کارکرد جنسي مناسب نياز دارند. اين بر عهده درمانگران است که بيماران را راهنمايي کنند و مناسبترين درمان را برايشان انجام بدهند. مشاورههاي لازم برايشان انجام شود و به درمان مسايل جنسيشان توجه شود زيرا درمان مسايل جنسي به طور مستقيم کيفيت عملکرد جنسي را تحت تاثير قرار داده و کيفيت زندگي را بهتر ميکند.
هر چه کيفيت زندگي بالاتر باشد، اميد به زندگي را در بعد خود بيماري نيز بهتر ميکند و تحمل بيمار در طي فرآيند درمان افزايش مييابد. بنابراين توجه به مسايل جنسي در بيماران سرطاني ميتواند به طور مستقيم کيفيت زندگي را تحت تاثير قرار دهد و کيفيت روابط زناشويي، روابط خانوادگي، روابط بين زوجين و بين زوجين و فرزندان را بهبود ببخشد، بيمار به راحتي مشکلات بيماري خود را تحمل کند و طول عمر ناشي از سرطان هم افزايش يابد.
/ج
سرطانپستان
در تحقيقي که در سال 1998 ميلادي انجام شد، ديده شد که زندگي جنسي حدود يک سوم بيماران، يعني حدود 30 درصد افرادي که سرطان پستان ميگيرند، تحت تاثير قرار ميگيرد که عدد نسبتا بالايي است. تعدادي از اين افراد گفته بودند که مشکلاتشان ثانويه به علايم خود سرطان است؛ مانند درد و مشکلاتي که در مراحل چرخه زندگي جنسي دارند. بخشي از مشکلات نيز به همسر اين افراد برميگردد که ممکن است او را به خوبي نپذيرد يا عواملي مانند درمان، استرسهاي ناشي از بيماري، هزينهها و... ممکن است سبب مشاجرات و تنشهايي بين زوجين شود و زندگي زناشويي را مختل کند.
در تحقيق ديگري، ديده شد که ميزان بافتي که از پستان برميدارند، تاثير زيادي بر روابط زناشويي ندارد؛ بلکه آنچه مهم است سلامت رواني فرد و ميزان رضايت جنسياي است که قبل از عمل جراحي پستان داشته است. نکتهاي که نبايد فراموش کرد اين است که به هر حال افرادي که بافت بيشتري از پستانشان را از دست ميدهند، دچار نوعي نقص و اشکال در رابطه جنسي خود ميشوند. در مطالعات ديگري نيز ديده شده است که اگر از نظر روانشناسي، از دست دادن يک عضو براي فرد ايجاد اشکال کند، استفاده از پروتز و حفظ ظاهر بيروني در بهبود عملکرد جنسي وي موثر است. اين افراد از نظر رواني، راحتتر با اين مساله کنار آمده و عملکرد جنسي بهتري خواهند داشت.
در تحقيق ديگري که انجام گرفته، ديده شده است که بهرغم همه مشکلات مانند درد، خشکي واژن، کاهش ميل جنسي و... فعاليت جنسي 90 درصد از بيماران مبتلا به سرطان پستان ادامه پيدا کرده است اما ممکن است از نظر کيفيت و لذت مانند گذشته نباشد. نتايج مطالعه ديگري نيز نشان ميدهد که حدود 60 درصد اين افراد دچار کاهش ميل جنسي و 48 درصد دچار کاهش انگيزه جنسي ميشوند و همين امر سبب ميشود که گرچه ميل جنسي هم خوب باشد اما فرآيند جنسي به خوبي طي نشود. نکتهاي که ميتواند به اين بيماران کمک کند اين است که با همسر بيمار صحبت شود و زوج مورد بررسي و مشاوره قرار بگيرند تا هم از نظر مسايل رواني و هم از نظر مسايل جنسي مشاوره بگيرند و کيفيت زندگيشان را بهبود ببخشند.
سرطان بيضه
در يک تحقيق مشخص شد، مهمترين تغييري که بيماران مبتلا به سرطان بيضه در روابط جنسي داشتند اين بود که تعداد روابط زناشويي آنها کاهش پيدا کرده بود. 35 درصد از آنها فکر ميکردند که اشکال در روابط بين همسرشان سبب شده است که مشکلات جنسي براي شان ايجاد شود و 65 درصد هم مشکلشان را ناشي از سرطان ميدانستند.
سرطان دهانه رحم
دهانه رحم يک عضو تناسلي است و اگر دچار مشکل شود زندگي جنسي هم دچار تغيير ميشود. پس براي اينکه زندگي جنسي را حفظ کنيم بايد از پاپاسمير شروع کنيم و به صورت دورهاي، بررسيهاي لازم را در اين زمينه انجام دهيم تا به سرطان و در نتيجه به مشکلات جنسي منجر نشود يا حتي اگر التهابي وجود دارد که در مراحل اوليه سبب درد در بيمار ميشود آن را برطرف کنيم تا مشکلات جنسي وي نيز حل شود. ضمن اينکه درمان سرطان دهانه رحم نيز مشکلاتي از قبيل درد به هنگام نزديکي، تنگي مجراي واژن، به وجود آمدن حالت فيبروتيک و... ايجاد ميکند که خود سبب مشکلاتي در روابط جنسي ميشود.
نکتهاي که بايد روي آن تاکيد کرد اين است که بعضي از خانمها تحت تاثير تبليغات غلطي که صورت ميگيرد، قرار گرفته و فکر ميکنند که هرکس فعاليت جنسياش را زودتر شروع کند، با احتمال بيشتري به سرطان دهانه رحم مبتلا ميشود. اين مساله سبب ميشود که افراد از ترس برچسب خوردن براي انجام پاپاسمير مراجعه نکنند و فکر کنند اگر تستشان مثبت شود، همه فکر ميکنند که فعاليت جنسيشان را زود شروع کردهاند و حالا مبتلا به سرطان شدهاند.
نکته مهم ديگر اين است که بعضي از خانمها فکر ميکنند که اگر پاپاسمير بدهند و بفهمند که سرطان دارند هم باروريشان دچار اشکال ميشود و هم بحث زندگي جنسيشان؛ و اگر دنبال انجام اين تست نروند، از نظر رواني راحتترند، در صورتي که اگر مشکلي ايجاد شده باشد، سريعتر تشخيص داده شده و درمان شروع ميشود و از مشکلات جنسي بيشتر، پيشگيري ميکنند اما اگر خانمها زود مراجعه نکنند، ممکن است سرطان پيشرفت کرده و فرصت درمان را از دست بدهيم و نه تنها مشکلات جنسي فرد بيشتر ميشود، بلکه سبب ميشود عواقب ناگواري مانند تهاجم سرطان به بافتهاي ديگر و حتي مرگ را براي فرد به همراه داشته باشد.
ساير سرطانها
نکتهاي که بايد به آن خيلي تاکيد کرد اين است که اينها هم به هر حال جزيي از جامعه هستند و مثل همه افراد سالم به يک زندگي و کارکرد جنسي مناسب نياز دارند. اين بر عهده درمانگران است که بيماران را راهنمايي کنند و مناسبترين درمان را برايشان انجام بدهند. مشاورههاي لازم برايشان انجام شود و به درمان مسايل جنسيشان توجه شود زيرا درمان مسايل جنسي به طور مستقيم کيفيت عملکرد جنسي را تحت تاثير قرار داده و کيفيت زندگي را بهتر ميکند.
هر چه کيفيت زندگي بالاتر باشد، اميد به زندگي را در بعد خود بيماري نيز بهتر ميکند و تحمل بيمار در طي فرآيند درمان افزايش مييابد. بنابراين توجه به مسايل جنسي در بيماران سرطاني ميتواند به طور مستقيم کيفيت زندگي را تحت تاثير قرار دهد و کيفيت روابط زناشويي، روابط خانوادگي، روابط بين زوجين و بين زوجين و فرزندان را بهبود ببخشد، بيمار به راحتي مشکلات بيماري خود را تحمل کند و طول عمر ناشي از سرطان هم افزايش يابد.
پي نوشت ها :
* روانپزشک عضو هيات علمي دانشگاه شاهد
منبع:www.salamat.com/ج