دوش ميرفت وآه ميکردم شاعر : امير خسرو دهلوي در پي او نگاه ميکردم دوش ميرفت وآه ميکردم قاصدي رو به راه ميکردم هر دم از خون ديده در پي او سرمه در چشم ماه ميکردم شب همه شب ز دود سينهي خويش من دل خسته آه ميکردم ناوک غمزه در دلم ميزد خنده هم گاهگاه ميکردم گريه ميکردم و به حالت خويش