چو نام تو در نامه‌يي ديده‌ام

چو نام تو در نامه‌يي ديده‌ام شاعر : امير خسرو دهلوي بنامت که برديده ما ليده‌ام چو نام تو در نامه‌يي ديده‌ام سراپاي آن نامه بوسيده‌ام به ياد زمين بوس درگاه تو وگر نيست باري من اين ديده‌ام جز اين يک هنر نيست مکتوب را جوابي ازو باز نشنيده‌ام که آن‌ها که درروي او خوانده‌ام اگر چه نيست از معهود حلوا با نمک خوردن خوش است آن لب گزيدن گاه شور انگيزي خنده بدي صبري مرا يا با من او را مهربان گردان خدا را چند سوزم زآتش بي مهري آن مه ...
شنبه، 28 اسفند 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
چو نام تو در نامه‌يي ديده‌ام
چو نام تو در نامه‌يي ديده‌ام
چو نام تو در نامه‌يي ديده‌ام

شاعر : امير خسرو دهلوي

بنامت که برديده ما ليده‌امچو نام تو در نامه‌يي ديده‌ام
سراپاي آن نامه بوسيده‌امبه ياد زمين بوس درگاه تو
وگر نيست باري من اين ديده‌امجز اين يک هنر نيست مکتوب را
جوابي ازو باز نشنيده‌امکه آن‌ها که درروي او خوانده‌ام
اگر چه نيست از معهود حلوا با نمک خوردنخوش است آن لب گزيدن گاه شور انگيزي خنده
بدي صبري مرا يا با من او را مهربان گردانخدا را چند سوزم زآتش بي مهري آن مه


نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط